تحلیل نظام مند قرائت علامه طباطبایی از آموزه «معرفت نفس (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
یکی از اساسی ترین آموزه های اسلامی برای فعال کردن همه ظرفیت های انسان و رساندن او به عالی ترین رتبه ممکن، آموزه «معرفت نفس» است؛ همان آموزه ای که «دین پژوهان» با رهیافت ها، رویکردها و روش های مختلفی به بررسی آن پرداخته و قرائت های گوناگون و بعضاً متضادی از آن ارائه کرده اند. از جمله این قرائت ها، قرائتِ «علامه طباطبایی» است که با توجه به موقعیت ممتاز ایشان در عرصه دین پژوهی می توان به اهمیت بررسی آن پی برد. بر همین اساس در تحقیق حاضر پس از گزارش قرائتِ «علامه طباطبایی» از آموزه «معرفت نفس» در قالب یک مجمومه منسجم و نظام مند، به ارزیابی آن پرداخته ایم. براساس نتائج حاصل از این تحقیق می توان قرائتِ «علامه طباطبایی» از این آموزه دینی (یعنی «لزوم شهود هویت بالغیر و عین الربطِ نفس برای رسیدن به خداشناسی حضوری») را با توجه به ویژگی هایی چون: ابتناء بحث از آموزه «معرفت نفس» بر «آیات قرآن کریم» و تبیین آن براساسِ «گزاره های نقلی»، ارائه یک نگاه تاریخی، تحلیلی، تطبیقی به جریانِ «معرفت نفس»، اثبات امکانِ «معرفه الله» و «معرفه النفس» و رد استحاله آن، اشاره به راهکار عملیِ «تصفیه قلب» و «نفی خواطر» برای رسیدن به «معرفت نفس»، تأکید بر عدم منافاتِ «معرفت نفس» با «رسالت های اجتماعی» و تلاش برای رسیدن به یک «مدل عملیاتی، رقابتی» از آموزه «معرفت نفس»، به عنوانِ «قرائت معیار» معرفی کرد.Systematic Analysis of ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī's Interpretation of the Doctrine of "Self-Knowledge"
One of the fundamental teachings of Islam to activate all human capacities and elevate them to the highest possible level is the doctrine of “self-knowledge”. This doctrine has been examined by religious scholars through various approaches, perspectives, and different methods, presenting diverse and sometimes contradictory interpretations. Among these interpretations, given ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī's distinguished position in the matters of religious research, the significance of examining his interpretation becomes evident. Hence, this research, after presenting ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī's interpretation of the doctrine of "self-knowledge" in a cohesive and systematic framework, aims to evaluate it. Based on the results of this study, ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī's interpretation of this religious doctrine (i.e., the “necessity of witnessing the dependent identity and the absolute nexus of the soul to achieve presential knowledge of God”) can be introduced as the “benchmark interpretation”. This interpretation is characterized by features such as the dependence of the doctrine of “self-knowledge” on the “verses of the holy Quran”, its explanation based on “narrative propositions”, presenting a historical, analytical, and comparative perspective on the concept of “self-knowledge” and proving the possibility of “knowledge of God” and “knowledge of the soul” while rejecting its impossibility. This interpretation also provides practical solutions such as “purifying the heart” and “freeing the mind” to attain “self-knowledge”, emphasizes the non-conflict between “self-knowledge” and “social responsibilities”," and strives for an “operational, competitive model” of the doctrine of “self-knowledge”.