فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
به دلیل نقش اساسی تأمین کنندگان در تعیین معیارهای کیفیت، هزینه و خدمات در دستیابی به اهداف زنجیره تأمین، مسئله تخصیص سفارشات خرید به تأمین کنندگان، یکی از مهمترین فعالیتهای مدیران خرید در یک زنجیره تأمین محسوب میشود. این مسئله چند هدفه است که در آن، اهداف با یکدیگر در تعارضاند و بسته به موقعیت خرید، اهداف اهمیت و اولویتی متفاوت مییابند. در پرداختن به این موضوع، مشخص نبودن و مبهم بودن اطلاعات مربوط به محدودیتها و پارامترهای مسئله، تصمیمگیری را سخت و پیچیده می سازد. "تئوری فازی" یکی از ابزارهایی است که به خوبی میتواند، اینگونه مسائل را حل کند. در این مقاله، یک مدل چند هدفه فازی برای از بین بردن ابهامات اطلاعات و عدم قطعیت در این مسئله توسعه داده شده است. مدل توسعه داده، شامل سه تابع: هدف، کمینهسازی هزینههای کل، و بیشینه سازی کیفیت و سطح خدمات کل کالاهای خریداری شده است. در این مدل، با استفاده از مجموع وزندار توابع عضویت، تابع تصمیمگیری مناسب به گونهای ساخته میشود که در آن، وزن معیارها متناسب با اهمیت آنها در زنجیره تأمین باشد. در خاتمه، مدل با یک مثال توضیح داده شده است.
ارزیابی کیفیت آموزش با تکنیک MCDM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کیفیت آموزش به علت ماهیت آن نیازمند روشهای خاصی میباشد. در این مقاله سعی شده است تا با بهکارگیری تکنیکهای مختلف ارزیابی و رتبهبندی، روش نوینی در ارزیابی کیفیت دورههای آموزشی ارایه شود. بهمنظور اولویتبندی و یافتن میزان اهمیت شاخصهای کیفیت آموزش، از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد هر یک از دورهها برمبنای شاخصهای کیفیت آموزش، جمعآوری دادهها و تلخیص آنها به کمک تئوری مجموعههای فازی انجام پذیرفته است و در نهایت برای رتبهبندی دورههای آموزشی و مقایسه آنها نیز از روش TOPSIS سود برده شده است.
کاربرد تئوری صف در بهینه سازی تخصیص ماشین آلات خاک برداری
حوزه های تخصصی:
کاربرد تکنیک های برنامه ریزی ریاضی برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی شرکت های داروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مدیران شرکت ها و سرمایه گذاران دو گروه از ذینفعان هستند که اطلاعات حاصل از تجزیه و تحلیل صورت های مای برای آنها اهمیت ویژه ای دارد. در این راستا، آنها با در نظر گرفتن اطلاعاتی مانند نسبت های مالی، موقعیت شرکت را ارزیابی و بر اساس آن تصمیم مناسب را اتخاذ می کنند. هرچند تحلیل نسبت های مالی برای ارزیابی مالی شرکت ها قدمتی دیرینه دارد، اما محدودیت نحلیل نسبت ها آن است که هر نسبت با در نظر گرفتن یک فاکتور در صورت و فاکتور دیگر در مخرج، فقط یک بعد را ارزیابی می کند. بنابراین در نظر گرفتن نسبت های مالی به صورت جدا از هم معمولا نمی تواند راهنمای مناسبی برای سرمایه گذاران و مدیران شرکت ها باشد. برای رفع این نقص، در این مقاله پیشنهاد می شود که ابتدا با بررسی نظر خبرگان و کارشناسان صنعت و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن اهمیت نسبت های مالی مختلف در مقایسه با هم استخراج شود. سپس با تلفیق نسبت ها و در نظر گرفتن چهار دسته از نسبت ها به عنوان ستاده های هر شرکت، کارآیی و کارآمدی هر شرکت در مقایسه با سایر شرکت ها اندازه گیری شود. بدیهی است نمره کارآیی هر شرکت که اطلاعات مختلفی در آن منظور شده می تواند راهنمای مناسبی هم برای سرمایه گذاران و هم مدیران شرکت باشد تا اولویت های سرمایه گذاری و جهت گیری آتی شرکت را با دقت بیشتری تعیین نمایند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان نسبت های نقدینگی، نسبت سریع، در میان نسبت های سودآوری، بازده حقوق صاحبان سهام، در میان نسبت های رشد، نسبت افزایش حقوق صاحبان و در میان نسبت های عملیاتی، نسبت گردش موجودی بیشترین اهمیت را در صنعت داروسازی داشته است. پس از به کارگیری شاخص های ترکیبی به عنوان ستاده و استفاده از یک مدل تحلیل پوششی داده های جمعی، نمره ناکارآمدی شرکت های داروسازی محاسبه شد. که در این میان شرکت داروسازی البرز بالاترین و شرکت دارویی لقمان پایین ترین رتبه را داشته است.
"
ارایه مدل تلفیقی از مهندسی ارزش (VE) و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به منظور طراحی نمای ظاهری خودروی سمند
حوزه های تخصصی:
اگر سازمان ها بخواهند در عرصه خواسته های متغیر و انتظارات متنوع مشتریان به همراه محیط متحول امروز، به حیات خود ادامه دهند؛ چاره ای جز این ندارند، که برای مشتریان و جامعه مرتبط با آن به دنبال ارزش آفرینی باشند. مهندسی ارزش یکی از ابزارهای خلق و بهبود ارزش برای محصولات و خدمات بوده، که علاوه بر اینکه در زمینه های متفاوتی اعم از صنعت، خدمات، کشاورزی، آموزش و پرورش، حمل و نقل، راه و ساختمان و پروژه های عمرانی کاربرد دارد، در اخذ تصمیمات کارآمد توسط مدیران، در حوزه های دولتی و غیردولتی نیز مؤثر خواهد بود. در تحقیق حاضر با به کارگیری تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(AHP) در فرایند مهندسی ارزش(VE) تلاش شده است، با توجه به محدودیت های در پیش روی شرکت، خودرویی به بازار ارایه شود، که برای مشتری ارزش بیشتری را به همراه داشته باشد. ال حاضر، علیرغم آنکه ضرورت ارایه یک محصول جدید به بازار توسط شرکت وجود دارد، اما فقدان منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری و نیز زمان در اختیار، امکان انجام چنین کاری را از شرکت سلب کرده است. با این وجود، تغییر طراحی نمای خارجی خودرو، راهکار مناسبی برای مسئله مطروحه می باشد. به این ترتیب در تحقیق حاضر هدف، تعیین قطعاتی است، که با توجه به محدودیت های سرمایه گذاری درصورت تغییر طراحی، بهترین طرح نمای خارجی را برای شرکت داشته باشد. درنتیجه با استفاده از یک مدل تلفیقی از مهندسی ارزش و فرایند تحلیل سلسله مراتبی، بهترین تصمیم، که انتخاب مؤثرترین قطعات نمای ظاهری برای طراحی خودرو می باشد، صورت می پذیرد.
ارایه مدل ترکیبی برای مساله تصمیم گیری انتخاب تامین کننده و حل آن توسط الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای انتخاب مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین مشکلات سازمان ها، عدم شناخت دقیق آن ها از نیروهای بالقوه موجود در سازمان ها است . در این تحقیق سعی شده با امتزاج فنون آماری، ریاضی و تصمیم گیری چند شاخصه فازی، مدلی برای انتخاب مدیران طراحی شود. سازمان ها به دنبال نیروهای قوی خارج از سازمان برای تصدی پست های کلیدی خود هستند، در حالی که با کمی تامل و نگاه خوش بینانه به داخل سازمان، متوجه نیروهای قوی، مستعد و بالقوه ای خواهند شد که بعضاً بهتر از هر نیروی خارجی قادر به سوق دادن سازمان به دستیابی اهداف از پیش تعیین شده اند. با عنایت به مطالب بیان شده، در پژوهش حاضر یک مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای فرایند جانشینی مدیریت در سازمان حمل و نقل و پایانه های کشور طراحی شد. در این تحقیق ابتدا معیارهای شایستگی مدیریتی بر اساس مطالعات کتابخانه ای، نظر خواهی از کارشناسان و استفاده از آزمون های آماری کروسکال والیس و آزمون نسبت موفقیت در جامعه شناسایی شدند. سپس از روش میانگین موزون برای تعیین وزن معیارهای فرعی و از تکنیک AHP برای تعیین وزن معیارهای اصلی استفاده شد.در پایان، مدل چند معیاره فازی طراحی گردید و با استفاده از متدولوژی مجموعه های فازی و تکنیک تاپسیس (TOPSIS) اقدام به اولویت بندی کاندیداهای جانشینی مدیریت گردید.
مدل سازی تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه بر مبنای دسترسی و ارزش افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"برای تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه، روشهای متفاوتی وجود دارند. این روشهای تخصیص و اولویتبندی میتوانند به دو گروه عمده کمی و کیفی تقسیم شوند. در کشور ایران به دلیل وجود مشکلات بسیار در زمینه تهیه آمار و امکانات موجود، بیشتر از روش کیفی استفاده شده است. در مقاله حاضر کوشش شده با توجه به آمارها و امکانات موجود، یک مدل کمی برای تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه پیشنهاد شود. در مقاله حاضر برای توصیف مکان کاربریهای مختلف زمین، از مفاهیمی چون درجه مناسب بودن زمین که میزان مرغوبیت و مناسب بودن هر قطعه زمین را برای کاربریهای گوناگون نشان میدهد، ارزش افزوده کاربریهای مختلف و نیز عامل مهم دسترسی که بر مبنای فاصله زمانی هر قطعه زمین از مراکز جمعیتی تعریف شده استفاده شود.
یک مدل بهینهسازی از نوع برنامهریزی خطی برای مکانیابی بهینه کاربریهای مختلف پیشنهاد شده است.
با معرفی مدل ریاضی حاضر ، امکان پیشبینی تغییرات آتی کاربری زمین در اطراف شهرها و نیز بررسی وضعیت کاربری زمین در اطراف شهرهای جدید برای سیاستهای مختلف توسعه منطقه به وجود آمده است. در انتها با استفاده از مدل پیشنهادی، تغییرات کاربری زمین در سطح منطقه برای سیاستهای مختلف و نیز در حالت احداث راه جدید در منطقه، بررسی شده است. امکان بررسی تأثیرات ناشی از احداث راه جدید یا ارتقاء کیفیت راههای موجود بر تغییرات کاربری زمین از دیگر مزیتهای مدل حاضر است."
بکارگیری و مقایسه روشهای AHP ، TOPSIS ، ELECTRE در انتقال تکنولوژی تولید ترانسفورماتورهای خشک رزینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
Hype cycle ابزار جهت سرمایه گذاری و تعیین تکنولوژیهای مناسب پذیرش از طریق تعیین میزان بلوغ تکنولوژی ها
حوزه های تخصصی:
مدل سازی پویایی های سیستم صف با استفاده از رویکرد پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک تعریف ساده، تئوری صف، علم تجزیه و تحلیل و مدیریت خطوط انتظار است. تئوری صف، شاخه ای از علم ریاضیات است که در اوایل قرن بیستم در حین مطالعه بر روی خطوط انتظار تلفن توسعه پیدا کرد. باید توجه داشت که در تمام سیستم های صف، انسان حضور ندارد، ولی در سیستم های صفی که در آن ها انسان به عنوان ارایه دهنده خدمت فعالیت می کند می توان سیستم صف را یک سیستم پویا در نظر گرفت؛ زیرا در این گونه سیستم ها، اجزای سیستم با یکدیگر تعامل و برهم کنش بیش تر دارند. در این مقاله با استفاده از رویکرد پویایی سیستم، یک مدل دینامیک از پویای های یک سیستم صف ارایه گردیده و سپس با بررسی اثر اجزای مختلف مدل بر دیگر اجزا به مطالعه پویایی های یک سیستم ساده صف پرداخته شده است.
مدلسازی قابلیت اطمینان مزارع بادی
حوزه های تخصصی:
تولیدات بادی یکی از موفق ترین منابع انرژی تجدیدپذیر برای تولید انرژی الکتریکی هستند . ویژگی های فنی تولیدات بادی به گونه ای است که مدل های متداول تولید را نمی توان به طور مستقیم در مورد آنها به کار گرفت . این مقاله روشی تحلیلی برای ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم های تولید برق مبتنی بر توربین های بادی flat-rated ( مثلا توربین های بادی کلاس MOD-2 ) ارائه می کند . برای مدل سازی رفتار عملیاتی مولدهای بادی نصب شده از مشخصه توان سرعت توربین های بادی flat-rated استفاده می شود ...
وزن دهی و رتبه بندی شاخصهای موثر بر کیفیت لاستیک خودرو با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند شاخصه مطالعه موردی: شرکت کویر تایر
حوزه های تخصصی:
یکی ازمهمترین قسمتهای یک وسیله نقلیه را میتوان تایر به شمارآورد به نوعی که عملکرد هر وسیله نقلیهای تاحدزیادی وابسته به تایرهای آن است. درمیان روشهای گوناگونی که برای مطالعه رفتارمکانیکی تایر به کاربرده میشود، مدلسازی ریاضی به خاطرقابلیت بالایی که دراین زمینه ازخود نشان میدهد، ازجایگاه ویژه ای برخورداراست. دراین زمینه، تاکنون مدلهای ریاضی گوناگونی مورداستفاده قرارگرفته است.دراین تحقیق، مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) به منظور رتبه بندی شاخصهای مهم مؤثر برکیفیت تایرها به کاربرده شده است. به این صورت که درراستای تحقق انتظارات مشتری وجلب رضایت او که هدف هرتولیدکنندهای میباشد، شاخصهای مهم مؤثر برکیفیت لاستیک خودرو توسط کارشناسان امر و تعدادی ازمشتریان، شناسایی و رتبهبندی میشود. در این پژوهش شاخصهای انتخاب شده توسط کارشناسان، از طریق تکنیکهای AHPو ENTROPY وزن داده شده و رتبهبندی میگردند. پنج نوع تایربا کیفیتهای متفاوت به عنوان گزینههای تصمیم انتخاب شده، سپس این گزینهها با توجه به وزنهای بدست آمده از دو تکنیک ذکر شده برای شاخصها، از طریق تکنیکهای TOPSIS و ELECTRE رتبهبندی گردیده و در مورد آنها تصمیم گیری میشود. درنهایت چهارحالت رتبهبندی حاصل شده که ازطریق تکنیکهای ادغام MADM (روشهای میانگین حسابی، بردا و کاپلند) به نتیجهگیری واحد در این زمینه خواهیم رسید.
تجزیه و تحلیل کارایی یک سیستم تولیدی به کمک مدل شبیه¬سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این تحقیـق نشان¬دادن توانمندی روش شبیهسازی کامپیوتری در ارتقای بهرهوری و متوازنسازی سیستم تولیدی است. این تحقیق سعی دارد تا نخست با تبیین مدلهای شبیهسازی و ابعاد کاربردی آن نگاه خاص خود را بر موضوع بهرهوری انداخته و توانمندی این روش را در عرصه بهبود بهرهوری نشان دهد. در این راه پارهای از مطالعات به عمل آمده¬ - که بر مدار بهرهوری صورت گرفته- ارائه شده است که با تبیین آنها به دنبال تشریح و اثبات توانمندی خاص شبیهسازی کامپیوتری در حیطه بهبود و ارتقای بهرهوری می¬باشد.
مطالعه موردی با شناسایی سیستم مطالعه شده و طراحی مدل سیستم موجود ( مدل AS-IS ) و تحلیل و بررسی نتایج حاصل از آزمایشهای مدل مذکور آغاز شد. در مرحله بعدی با مشخص¬کردن ضریب بهره¬برداریِ نیروی انسانی وسایل، تجهیزات و شناسایی نقاط گلوگاهی سیستم - که موجب کاهش کارایی و عملکرد آن می¬شود - اقدام به طراحی راهکارهای بهبود دهنده پیشنهادی(مدلTO-BE) شد.
در نهایت با انجام آزمایشهای شبیهسازی و مقایسه و تحلیل نتایج خروجیهای به دست آمده از مدل AS-IS و مدلهای TO-BE مشخص شد که یکی از سناریوهای پیشنهادی از میان راهکارهای بهبود دهنده، مناسبترین عملکرد را داشته است ."
طراحی مدل ارزیابی عملکرد شعب بیمه با استفاده از تکنیک DEA (مطالعه موردی بیمه دانا)
حوزه های تخصصی:
عملکرد سازمانی همواره اثر قابل ملاحظه ای بر فعالیتهای سازمان دارد و روشها و ابزار ارزیابی دقیق عملکرد همواره یکی از مباحث مهم در تحقیقات سازمانی و آکادمیک می باشد. از طرفی توان مدلهای تحلیل پوششی داده ها در ارزیابی عملکرد و اندازه گیری سبب شده است که تحقیقات وسیعی در حوزه های علمی مختلف انجام گیرد. با توجه به اهمیت بسیار بالای صنعت بیمه در رشد و توسعه کشورها ارزیابی عملکرد شعب شرکتهای بیمه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. ارزیابی شعب شرکتهای بیمه با بررسی کیفیت و چگونگی عملکرد و مقایسه آنها گامی در راستای بهبود مستمر عملکرد این شعب می باشد. در همین راستا این پژوهش به تبیین مدلی برای ارزیابی عملکرد شعب بیمه با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته است. سؤال اصلی در این تحقیق به این صورت مطرح است که چگونه می توان عملکرد شعب بیمه را ارزیابی کرد؟ به منظور پاسخگویی به این سؤال کلیه شعب بیمه دانا، به جز شعب واقع در تهران انتخاب شده اند و داده های سال 1382 این شعب مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد تکنیک DEA روشی مناسب برای ارزیابی عملکرد شعب شرکت های بیمه وشناسایی شعب کارا و ناکارا می باشد. در این مقاله پس از معرفی این تکنیک چگونگی استفاده از آن در راستای ارزیابی عملکرد شعب شرکت بیمه دانا (به عنوان یک نمونه) تشریح خواهیم کرد.. بدیهی است این تکنیک در سایر شرکتهای بیمه نیز قابل اجرا می باشد.