فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۳٬۳۰۵ مورد.
۳۱۸۴.

بررسی مردم نگارانه پدیده ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان (قوم هزاره) در دو شهر هامبورگ (آلمان) و تهران (ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آلمان ازدواج زودهنگام ایران تفاوت های بین نسلی قوم هزاره مهاجرت های بین المللی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۱
ازدواج زودهنگام یا پدیده کودک همسری به دلایل متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی، رویه های فرهنگی سنتی حاکم بر جوامع بشری، بی سوادی و ناامنی در بسیاری از نقاط جهان به صورت گسترده ای رواج دارد که منجر به عدم تربیت صحیح نسل آینده، افزایش میزان طلاق، افزایش نرخ مرگ ومیر مادران و فرزندان و مشکلات بهداشتی شده است. مقاله پیش رو درصدد بررسی مقایسه ای تغییرات الگوی ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان در مناطق حاشیه ای ایران (تهران) و آلمان (هامبورگ) به عنوان اصلی ترین مقاصد مهاجران افغان در دو قاره آسیا و اروپا است. این پژوهش با رویکرد مردم نگارانه به بررسی متغیرهای وابسته شامل مهاجرت بین المللی، سطح سواد و نقش ساختار قانونی جوامع میزبان در تدوین قوانین کنترل گرایانه بر مؤلفه سن اولین ازدواج در جامعه مهاجران افغان (قوم هزاره) پرداخته است. شرایط زندگی شهری به ویژه در جوامع توسعه یافته به فراگیری آموزش همگانی برای دختران و زنان انجامیده و در کنار کسب مهارت های متنوع و ورود به بازار کار سن ازدواج را افزایش داده است. ﻧﻮع پژوهش کیفی و روش توصیفی- اسنادی ﺑﻮده است. داده های بخش آلمان بر مبنای 5 مصاحبه تخصصی، 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی در میان مهاجران افغان ساکن هامبورگ است و برای جمع آوری داده های بخش ایران از 7 مصاحبه تخصصی و 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مهاجران افغان در مراکز آموزش پایه مناطق حاشیه ای شهر تهران استفاده شده است. داده ها بر مبنای کدگذاری باز در چارچوب الگوی گوردن (1964) مورد تحلیل محتوا قرار گرفته اند.
۳۱۸۵.

انسان شناسی زیستی در قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان شناسی پزشکی و بدن انسان شناسی تغذیه انسان شناسی زیستی انسان شناسی عصب شناسی رویکرد زیستی - فرهنگی محیط شناسی انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۵
انسان شناسی زیستی از آغاز شکل گیری تا کنون دچار تحولات چشمگیری شده است. از قرن نوزدهم تا نیمه های قرن بیستم نژاد مفهوم محوری مورد بررسی در انسان شناسی زیستی بوده است. از نیمه دوم قرن بیستم موضوع نژاد جایگاه خود را به موضوعات جدیدی داد. نیمه دوم قرن بیستم را می توان دوره گذار انسان شناسی زیستی نامید. سه دهه آخر این قرن سال های رو به رشد انسان شناسی زیستی برشمرده می شوند. در این سال ها این علم از حالت عمومی به سمت تخصصی تر شدن پیش رفت. ژنتیک انسانی، نخستی شناسی، محیط شناسی انسانی، دیرین انسان شناسی از جمله این تخصص ها بودند که تا کنون نیز توسعه یافته اند. در قرن بیست و یکم علاوه بر ادامه روند تخصصی شدن رویکرد مهم دیگری زیرمجموعه انسان شناسی زیستی شکل گرفت. این رویکرد موضوعات مورد بررسی خود را با در نظر گرفتن هم زمان ویژگی های فرهنگی و جسمانی مطالعه می کند و رویکرد زیستی- فرهنگی نام دارد. این رویکرد در انتقاد به تخصصی شدن زیرشاخه های انسان شناسی شکل گرفته است. انسان شناسی پزشکی و بدن، انسان شناسی تغذیه، انسان شناسی عصب شناختی از جمله حوزه هایی هستند که زیرمجموعه این رویکرد در انسان شناسی زیستی شکل گرفته اند. این حوزه ها از جمله کاربردی ترین زیرشاخه های انسان شناسی در قرن معاصر محسوب می شوند که به وسیله آن ها می توان بحران های زیست محیطی، شیوع بیماری های قرن معاصر و بحران های غذایی و بیماری های ناشی از آن ها را بررسی کرد. در این مقاله به بررسی این رویکرد و معرفی حوزه های شکل گرفته ذیل آن پرداخته ایم.
۳۱۸۶.

مرورری بر مطالعات انسان شناسی زیستی در باستان شناسی ایران (پارینه سنگی و نو سنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۲
شش دهه کاوش و بررسی باستان شناسی در ایران بیانگر این نکته است که گستره جغرافیایی امروزی ایران به طور حتم حداقل از دوران پلیئستوسن جدید مکان زیست جوامع انسانی بوده است. اگرچه دانش ما در خصوص جوامع انسانی پیش از نوسنگی در ایران بسیار محدود است، ولی تعداد قابل توجهی از محوطه های باستانی منتسب به ادوار پس از نوسنگی در ایران دارای بقایای اسکلت انسانی هستند. عمده محوطه های کلیدی باستانی در ایران مانند تپه حصار، گوهر تپه، تپه سیلک، تپه زاغه، شهر سوخته، حسنلو، گنج دره و غیره واجد بقایای انسانی بوده اند و بیشتر این بقایای انسانی هرگز به طور کامل و صحیح مورد مطالعه قرار نگرفته اند. هدف از این تحقیق ریشه یابی این کمبود علمی در بدنه انسان شناسی و باستان شناسی ایران است. داده های این پژوهش نشان می دهند که از عمده دلایل این وضعیت می توان به عدم وجود کافی متخصصین انسان شناسی زیستی در ایران، جدایی تاریخی انسان شناسی و باستان شناسی در ...
۳۱۸۸.

مطالعه انسان شناسی مدیریت بدن زنان با تاکید برجراحی (بای پس معده) درمنطقه ۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناختی تناسب اندام جراحی لاغری خرده فرهنگ مدیریت بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
در دوره جدید مدیریت بدن به واسطه جهان گستری مدرنیته، از اهمیت زیادی در بین بانوان برخوردارشده است. دغدغه های زنان در خصوص تناسب اندام و روابط اجتماعی با دیگران و قضاوت های آن ها درباره خودشان افزایش یافته است. الگوبرداری از نمونه های رسانه ای و تکنولوژی که منجر به ظهور فرهنگ مصرفی جدید شده است، موج نوینی از تمایلات و اقدامات زنان را در تنظیم و مدیریت بدن شکل داده است. هدف مقاله حاضر، بررسی نقش جراحی های زیبایی در مدیریت بدن در بین زنان مراجعه کننده برای جراحی بای پس معده است. در بخش روش، محوریت تحقیق، مطالعات کیفی و توصیفی تحلیلی و ابزار برای گردآوری داده ها، مشاهده مستقیم و مصاحبه عمیق بوده است. در بخش نظری از مکتب فرهنگ و شخصیت با تاکید بر نظریه های جنسیت مارگارت مید و داغ ننگ گافمن همچنین مکتب کارکردگرایی با تاکید بر نظریه نیاز مالینوفسکی استفاده شده است. نتایج نهایی پژوهش حاکی از آن است مدیریت بدن نشان دهنده اعتقادات درونی، تصورات ذهنی، هویت جنسی و فرهنگی فرد می باشد. برخی از افراد در مدیریت بدن با رژیم غذایی، تغییر شیوه زندگی، دارو-درمانی و روان-درمانی ناموفق بوده اند. در فرهنگ مدیریت بدن دسترسی به شبکه های ارتباطی، فشارهای هنجاری و پایگاه های اقتصادی-اجتماعی در انجام این عمل موثر بوده اند. لذا فناوری های مدرن و فرهنگ ظاهرگرایی در زنان به منظور رسیدن به اندام مناسب به منزله داشتن احساس رضایت شخصی و اعتماد به نفس بوده است. خرده فرهنگ های شکل گرفته در جریان جراحی های لاغری و خودآرایی که ناشی از تغییر سبک زندگی امروزی می باشد نیز نقش موثری در ارزش های اجتماعی زنان و تجسم زنانگی ایفاءکرده است. جراحی بای پس معده روشی برای درمان چاقی، پیشگیری برخی از بیماری های مرتبط، خودنمایی و بهبود کیفیت زندگی می باشد.
۳۱۸۹.

بازشناسی سفال بومی ایران با رویکرد بوم شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوم شناسی فرهنگی سفال بومی سیستان و بلوچستان کردستان گیلان مازندران هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۷
شناخت پدید ه های بومی با درک فعالیت های انسان در محیط پیرامونش امکان پذیر است در این میان نمودهای مادی فرهنگ از به دلیل بر طرف کردن نیازهای مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردارند. آنها اندیشه ها را از طریق عینیت بخشی انتقال می دهند و پنداره های غیر مادی را به شیوه های مادی نمایان می کنند. در میان دست ساخته های فرهنگی، سفالینه ها دارای اهمیت خاصی هستند. این مقاله جهت بازشناسی سفال بومی ایران با رویکرد بوم شناسی فرهنگی در استان های سیستان و بلوچستان (کلپورگان سراوان)، هرمزگان (شهوار و حکمی میناب)، کردستان (نوره و بوگه بسی سقز)، گیلان (اسالم و سیاهکل) و مازندران (کلاگر محله جویبار) مولفه هایی چون مواد اولیه، مولفه های فنی، کیفیت های بصری، اهداف کاربردی و عملکردی، منابع انسانی تولید و ساختار فرهنگی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به شیوه ای توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها با روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در بررسی سفال مناطق مذکور، با توجه با تفاوت های محیطی، مواد اولیه و فنون ساخت و امکانات و محدودیت های ناشی از آن، شاهد تنوع محصولات تولیدی نهایی هستیم. در نهایت سفالینه های نهایی از لحاظ شکلی و نقش مایه های تزئینی تفاوت های بارزی دارند که با هویت های بومی پیوند می یابند.
۳۱۹۰.

اعتیاد و زوال زندگی: انسان شناسی رنج برای لب خط تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی رنج جریان قوی درد زوال زندگی ساختار محروم کننده سوژه تضعیف شده لب خط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۶
انسان شناسی رنج، جریان قوی درد، زوال زندگی، ساختار محروم کننده، سوژه تضعیف هدف از این پژوهش آن است که بتوان که با توسل به انسان شناسی رنج زندگی های رنج مند، شکسته، کاهیده، خُردشده و له شده را با تکیه بر پرسه هایی در تجربه کار میدانی به نثری رنج مند بیاید. انسان شناسی رنج در باب اعتیاد حداقل باید چهار ویژگی داشته باشد: 1) ضد تقلیل به معتاد، 2) اولویت تجربه زیسته در زندگی شخص، 3) به نقد کشیدن ساختارهای اعتیادآور و 4) تعهد اخلاقی با رابطه ای شفقت آمیز نسبت به دیگری. محله لب خط تهران انباشتی است از انسان های بسیار با رنج های بسیار، دارای فضاهایی با اتمسفرهایی از اعتیاد، درگیری و تعفن. انسان های لب خطی، انسان هایی هستند مهاجر از جاهای دیگر ایران به قصد کسب درآمد در تهران، اما گرفتارشده در تخدیر و تحقیر، غرق شده در تعفن و تنزل، اسیرشده در بیماری و بیچارگی. در انسان نگاری تصویرهایی از کوچه ها و تصویرهایی از اتاق ها را با لحظاتی از زندگی چند نفر لب خطی در قطعه ها و پاره های نوشتاری همراه خواهم کرد. در نهایت با خلق مفهوم جریان قوی درد سیاست های کلان، خرد و شخصی را که در کار به زوال کشاندن زندگی یک لب خطی هستند ترسیم می کنم. هدف از این فرایند همدردی، مستندسازی و نقد است. شده. لب خط.
۳۱۹۱.

آوای هالی: عاملیت قالی در روستای دویدوخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی هنر هالی روستای دویدوخ عاملیت قالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۸
انسان شناسی هنر، رویکردی مردم شناختی است که هنر را در زمینه جامعه تولیدکننده آن مطالعه می کند و بر آن است که بررسی هنر جامعه ای خاص، بیشتر در ارتباط با جایگاه آن در همان جامعه امکان پذیر باشد و فهم آن نیز در جایی که تولید شده است، با درک و فهم اعضای جوامع دیگر تفاوت دارد. در این پژوهش، با مطالعه ای مردم نگارانه، بعد عاملیت قالی که در زبان ترکمنی بدان «هالی» می گویند، در روستای دویدوخ بررسی و تحلیل های کیفی انجام شد. داده های تحقیق، با انجام مصاحبه، مشاهده و بررسی کتابخانه ای و الکترونیکی جمع آوری شدند. پرسش اصلی پژوهش آن است که هنر به ویژه قالی (دوروی ابریشمی) چه نقشی در تعاملات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستای دویدوخ ایفا می کند و هنرمند در این راستا چه نقشی دارد. نتایج نشان می دهد قالی در عین رقابت، سبب انسجام و اتحاد افراد جامعه بوده و به نوعی یکی از حلقه های اتصال آنان با یکدیگر است. هنر و هنرمند در این جامعه معادل کار (آیش) و کارگر (ایشلی/ایشچی) است. هنرمند جایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. مهارت در نوع بافت، کیفیت بافت و مواد اولیه موجب متمایزشدن این محصول در ایران و جهان شده است و همین امر هنرمند را ترغیب کرده است تا در حفظ این تمایز کوشش کند. علاوه بر اینکه قالی منبع اصلی درآمد اهالی روستا است، یکی از مهم ترین عوامل حفظ و انتقال هویت قومی و تاریخی نیز هست. البته در سال های اخیر تغییرات و تحولات در نوع نقوش قالی ها روی داده و اغلب سلیقه خریداران بر آن تأثیر گذاشته است. با این وجود ، هنرمند روستای دویدوخ با خلق شی ء هنری خاص موجب رونق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود.
۳۱۹۲.

معناسازی برای خانه؛ زندگی روزمره تهران در فیلم های سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان شناسی تهران زندگی روزمره فضای خانگی فیلم سینمایی نظام معناساز معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۷
معنا، مدلول و مضمون هر چیز است و تداعی ای که در پس آن برای ذهن ایجاد می شود. هدف پژوهش حاضر، یافتن معنای خانه و مؤلفه های شکل دهنده آن در زندگی روزمره زیست کنندگان خانه است. مقاله حاضر سعی دارد بر همین مبنا و با مطالعه خانه های بازنمایی شده در چهار فیلم سینمایی مربوط به تهران که طی سال های 1391-1387 در شبکه سینمای خانگی توزیع شده اند، فرآیند معناسازی برای خانه و مؤلفه های اصلی آن را استخراج کند. به این منظور، فیلم های «سر به مهر»، «حوالی اتوبان»، «سعادت آباد» و «اینجا بدون من» انتخاب و با روش گراندد تئوری، مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش، گویای آن است که نظام معناساز برای خانه، در تجربه تهران روایت شده در فیلم ها متشکل از پنج مؤلفه «ادراک حسی»، «نشانه ها و نمادها»، «روابط اجتماعی»، «مالکیت» و نیز «کالبد» است. فضا زمانی معنای خانه را می پذیرد که اولاً، واجد ارتباطاتی با مؤلفه های مذکور باشد و دوما این ارتباط، در اشکال مثبت و نه نابهنجار آن تجربه شود. پژوهش همچنین گویای آن است که در نظام ارائه شده، روابط اجتماعی و کیفیت آن، بیش از سایر مؤلفه ها در فرآیند معناسازی برای خانه ایفای نقش می کند. این روابط چه در قالب مناسک و چه در قالب الگوهای زندگی روزمره می توانند معنا را برای خانه، ایجاد و در آن انباشت کنند. در مقابل، نقش کالبد معمارانه، کمتر تصویر شده و تأکید به جای فضای ثابت بر فضاهای نیمه ثابت است. 
۳۱۹۳.

گیاه مردم نگاری گونه های خوراکی و دارویی مرتع دیلگان، استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش بومی کهگیلویه و بویراحمد گیاه مردم نگاری گیاهان خوراکی گیاهان دارویی مرتع دیلگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۳
گیاه مردم نگاری مطالعه مواجه انسان و گیاه و یک طبقه بندی درون رشته ای در مردم نگاری است که از ویژگی های یک پژوهش آغازگر و بسترساز برخوردار است. این مطالعه با توجه به غنای گونه های گیاهی و دانش بومی گیاهان مرتع دیلگان در استان کهگیلویه و بویراحمد را در فصل های رویش (بهار و تابستان) سال 1392 مورد بررسی قرار داده است. دامنه ای از روش های جمع آوری اطلاعات از شیوه های ساختارمند کمی همچون پرسش نامه های طراحی شده تا روش های کاملاً بدون ساختار کیفی همچون دیدار و گفتگوی آزاد استفاده شده است. پرسش ها با محوریت گیاهان خوراکی و دارویی به صورت مصاحبه در محل زندگی عشایر و مشاهده مشارکتی در رویشگاه گیاهان صورت پذیرفته است. در این تحقیق حدود 60 گونه گیاهی شناسایی شد که دانش بومی مرتبط با 20 گونه از آنها در این مقاله تحلیل می شود. دلیل انتخاب گونه های مذکور اتفاق نظر خبرگان محلی پیرامون نام، خواص، فنولوژی، فراوانی کاربرد و مصرف آنها در میان عشایر بوده است. گیاهان بررسی شده به 9 خانواده گیاهی تعلق داشتند که در این بین خانواده های چتریان و نعنائیان بیشترین سهم را دارا بودند. مصاحبه شوندگان از بین مصرف دارویی گیاهان بیشترین مورد را به بیماری های گوارشی، قند، چربی خون و درمان عفونت نسبت می دادند. نتایج بررسی گویای آن است که دانش بومی عشایر منطقه مورد مطالعه پیرامون برخی گیاهان اطرافشان بسیار غنی است که تنها شامل خواص خوراکی و دارویی گیاهان نیست بلکه دربرگیرنده اطلاعاتی بسیار مفید از زیستگاه گیاهان به لحاظ ادافیکی، توپوگرافی و اقلیمی است.
۳۱۹۴.

تحلیل چگونگی بازنمایی انسان معاصر در آثار کیومرث کیاست، کوروش شیشه گران و آیدین آغداشلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیدین آغداشلو انسان معاصر بازنمایی کوروش شیشه گران کیومرث کیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۸
جست وجوی چگونگی بازنمایی یک امر یا مفهوم (مانند انسان) در آثار هنری، راهی برای واکاوی اندیشه یا فرهنگ هنرمند باشد. بررسی این مسئله در بستر نقاشی معاصر ایران، راهی برای شناخت بهتر این هنر و دغدغه هنرمندان در این زمینه است. در این پژوهش، چگونگی بازنمایی انسان معاصر در نقاشی های کیومرث کیاست، کوروش شیشه گران و آیدین آغداشلو بررسی و تحلیل می شود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و در بررسی آثار، مشاهده تصاویر است. تحلیل با روش کیفی صورت می پذیرد. این پژوهش نشان می دهد که کیاست با دفرمه کردن اندام ها و با زبان استعاره، دغدغه ها و سقوط انسان را نشان می دهد. انسان آثار کیاست، موجودی آشفته و غم زده از اتفاقات روزمره و به دنبال آرامش و رهاسازی ذهن و روح زنجیر شده خود است. همچنین شیشه گران با خط های کژ و پرآشوب و همینطور قدرت رنگ، پیچیدگی و سرگردانی انسان امروزی را به تصویر می کشد. انسانی سرشار از شور و انرژی هایی بی قرار و عنان گسیخته که در جهانی پرآشوب سرگردان شده است. آغداشلو نیز با التقاط بین هنر مدرن و سنت های شرقی، با نمایش آثاری مچاله و نیم سوخته سعی در نمایش حیرت، افسون زدگی، افسوس و دغدغه آینده، بی حرمتی زمانه و چیرگی جهالت دارد. انسان به گونه ای در آثار سه هنرمند به نمایش گذاشته شده که دچار بی هویتی شده است و در حالتی تکه تکه قرار دارد. رنج بردن و قرار گرفتن در شرایط نامساعد زندگی فردی و اجتماعی، نوعی بحران وجودی برای این انسان به ارمغان آورده است. در آثار هیچ یک از این سه هنرمند، انسان در وضعیتی مطلوب قرار ندارد.
۳۱۹۵.

مطالعۀ انسان شناختی تجربۀ زیسته زنان بارورشده با استفاده از روش های درمان ناباروری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی پزشکی پدیدارشناسی تفسیری رحم جایگزین لقاح آزمایشگاهی ناباروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۲
ناباروری با توجه به شرایط فرهنگی ایران مسئله ای دارای اهمیت است. امروزه برای حل این مسئله دانش پزشکی روش های متنوعی ازجمله رحم جایگزین و لقاح آزمایشگاهی را پیشنهاد می کند. روش های مذکور علاوه بر آنکه می توانند در باروری مؤثر باشند، آثار و پیامدهای مثبت و منفی متعددی را در زندگی زنان نابارور به همراه دارند. این پژوهش در حوزه انسان شناسی پزشکی و به صورت کیفی انجام شده است. داده ها با مشارکت 15 زن نابارور و با استفاده از فنون مشاهده و مصاحبه عمیق در مرکز درمان ناباروری شهر یزد و با رعایت حداکثر واریانس اجتماعی- فرهنگی و جمعیت شناختی به دست آمده است. بر اساس داده های گردآوری شده، ده درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی استخراج شد و بر اساس آن ها مفاهیم اصلی پژوهش به دست آمد. برای تحلیل یافته های پژوهش، از پدیدارشناسی تفسیری (IPA) استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که ناباروری یکی از مهم ترین عوامل ایجاد فشارهای روانی و جسمی بر زنان نابارور است. این زنان در طول فرآیند درمان، پیوستاری از امید و ناامیدی را تجربه کرده و در این مسیر از راهکارهای متنوعی برای مواجهه با آن استفاده می کنند. درواقع بارور شدن برای آن ها امید دوباره برای زندگی است و با تولد فرزند، گویی خود مجدد متولد شده و زندگی جدیدی را در کنار فرزندشان شروع کرده اند.
۳۱۹۶.

مترو و زندگی روزمره (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران روش شناسی مردم نگارانه زندگی روزمره حمل ونقل عمومی مترو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۶۷
هدف اصلی حمل ونقل ایجاد امکان جابه جایی و دسترسی برای انسان ها و کالاهای ساخته شده توسط آنها و همچنین کالاهای مورد نیاز آنها است؛ حمل ونقل در جوامع امروزی بیش از اینکه یک مسئله فنی و مهندسی باشد، یک مسئله اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی محسوب می شود. مطالعه حاضر به بررسی زندگی روزمره شهروندان تهرانی در مترو به عنوان یک فضای اجتماعی می پردازد. روش تحقیق شامل روش اسنادی و روش شناسی مردم نگارانه و تأکید نظری بر رویکرد زندگی روزمره و تغییرات مترو در زندگی روزمره افراد استفاده کننده است. واقعیت احداث و ورود مترو به درون یک شهر، چیزی بیش از یک وسیله صرف حمل ونقل است که می تواند مزایای زیست- محیطی، اقتصادی و روانی زیادی در بر داشته باشد، مترو علاوه بر همه اینها تغییرات اجتماعی بنیادینی در رفتار، کردار و شیوه های انجام کارهای روزمره ما دارد و به شکل بنیادی تری، حتی فضای هندسی شهری و مفاهیمی مانند نزدیک و دور را هم تحت تأثیر قرار می دهد، ارزش مکان ها و قیمت املاک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و حرکت جمعیت های انسانی در درون شهرها را به شدت متأثر می سازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مترو علاوه بر ابعاد روانی، زیست محیطی و اقتصادی، دارای بعد اجتماعی و فرهنگی است که در تجربه زیست افراد در زندگی روزمره در کلان شهر تهران نمایان می شود. بر این اساس، مترو سبب تغییراتی در زندگی روزمره افراد شده است از آن جمله می توان بر کوچک شدن تهران، انتقال تهران به زیرزمین- شکل گیری فضایی برای روابط اجتماعی- و کسب درآمد برای عده ای و همچنین وجود آسیب های اجتماعی متعدد اشاره کرد.
۳۱۹۷.

دانش بومی تهیه خوراک های محلی از گیاهان خودرو مرتعی (مطالعه موردی: محلیان مراتع گوغر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش مردم محلی غذای محلی گوغر گیاهان مراتع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۱
دانش بومی علمی بر پایه تجربه بومیان و سازگار با زیست بوم خاص خود می باشد که کاربرد صحیح آن بخشی از نیازهای انسانی را برطرف می نماید. ثبت این دانش غالبا بر دوش مردم نگاران است. یکی از زمینه های مهم در پژوهش های مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه نحوه طبخ غذا با استفاده از گیاهان خودروی مرتعی در محل سکونت آن ها است. این پژوهش با هدف جمع آوری دانش بومی مردم منطقه گوغر بافت در زمینه طبخ انواع غذاهای محلی با استفاده از گیاهان خودرو مرتعی انجام شده است. روش اصلی در این تحقیق، اطلاعات یابی به شیوه مستقیم و جمع آوری داده های خام بود. در همین راستا از تابستان 1398 تا پایان بهار 1399، به دفعات به منطقه مورد مطالعه مراجعه شد و دانسته های سنتی مردم گردآوری گردید. روش های جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل مصاحبه آزاد، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده مشارکتی بوده است. مصاحبه ها به صورت هدفمند از خبرگان محلی منطقه صورت پذیرفت که شناسایی آن ها به صورت روش گلوله برفی انجام شد. در این پژوهش 15 گیاه که در طبخ خوراک های سنتی و محلی به کار برده می شد شناسایی گردید. با استفاده از این گیاهان، مردم محلی 20 غذای مختلف را تهیه می کردند. بنابراین با توجه به گستردگی تنوع فرهنگی و اقلیمی موجود در کشور، گنجینه عظیمی از دانش مربوط به نظام های غذای بومی حاصل از گیاهان خودروی مرتعی وجود دارد که ثبت، بررسی و تحلیل این نوع از نظام غذایی بومی رو به زوال اهمیت زیادی دارد.
۳۲۰۰.

موره کن: شواهدی از گروه بندی های درون منطقه ای دوره مفرغ میانه زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زاگرس مرکزی درّه هُلیلان موره کن دوره مفرغ میانه گروه بندی های درون منطقه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۳
یکی از مسائل مهم مطرح در باستان شناسی، تشخیص و تبیین مرزبندی های فرهنگی بر اساس توزیع مواد فرهنگی است. در این پژوهش با بهره گیری از نتایج مطالعات میدانی محوطه موره کن در درّه هُلیلان، مطالعات کتابخانه ای و شیوه توصیفی-تحلیلی به تبیین مرزبندی های فرهنگی درون منطقه ای حوزه زاگرس مرکزی در دوره مفرغ میانه پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از این است که محوطه موره کن استقرارگاه کوچ نشینی شاخصی است که در حوزه چراگاه های زمستانی شکل گرفته است و حاوی نهشت های فرهنگی مهمی از دوره مفرغ می باشد. در دوره مفرغ میانه تفاوت های مهمی در سبک سفال رایج در زیستگاه های درّه هُلیلان نسبت به سبک سفال در محوطه های کوچ نشینی دامنه های جنوبی درّه هُلیلان دیده می شود. زیستگاه های درّه هُلیلان با گروه درّه های بخش شمالی حوزه توزیع سنّت سفال منقوش یکرنگ گودین III کشش و همگرایی داشته و به نظر می رسد حاشیه جنوبی درّه هُلیلان، چراگاه زمستانی گله داران متحرک مناطق پیشکوه بوده است. درّه های حوزه زاگرس مرکزی در دوره مفرغ میانه را می توان به دو گروه منطقه بندی کرد: گروه اول، درّه های در امتداد محور شرقی - غربی و در راستای مسیر ارتباطی جاده خراسان بزرگ را در بر می گیرد. به نظر می رسد جاده خراسان بزرگ و تماس هایی که به واسطه آن شکل گرفته، نقش اصلی را در پیوندهای درون منطقه ای این حوزه داشته است. گروه دوم، درّه های در امتداد محور شمالی - جنوبی نواحی پیشکوه شرقی و پیشکوه غربی به علاوه درّه نهاوند در شرق کوه گرین را شامل می شود. احتمالً زندگی کوچ نشینی نقش مهمی در برقراری پیوندهای درون منطقه ای در این قسمت از زاگرس مرکزی داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان