پژوهش های انسان شناسی ایران
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره 5 پاییز و زمستان 1394 شماره 2 (پیاپی 10) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر هم زمان با از دست رفتن کارایی ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شهر، بحران های شهری با مطالبات شهروندی رخ نشان می دهند و از «حق به شهر» سخن می رود. حق به شهر ابزار مفهومی مناسبی را برای نقد وضع موجود شهرها فراهم می آورد. موضوع حق به شهر هم موضوع شهر موجود است، شهری که هست و هم موضوع شهر مطلوب، شهری که باید باشد. مقاله خاستگاه فلسفی این مفهوم را از دیدگاه واضع آن، هانری لوفبور واکاوی می کند. او بر این باور است که انباشت سرمایه در جوامع سرمایه داری معاصر، از طریق شهری شدن اتفاق می افتد و هم زمان نظارت بر و مراقبت از شهر از شهروندان گرفته و منافع حاصل از شهری شدن به نفع سرمایه (دولتی یا خصوصی) مصادره می شود. حق به شهر به طور عام درصدد پس گرفتن نظارت بر و مراقبت از شهر و استفاده از منافع شهری شدن سرمایه است. امروزه حق به شهر موضوع جنبش های اجتماعی و اصلاحات قانونی بسیاری در سراسر جهان شده است که به چند تجربه عملی در این زمینه نیز اشاره می شود. تجاربی که نشان می دهد حق به شهر خواسته ای مدنی و قانونی است. از این سبب شاید بتوان گفت که برخی شکست های برنامه ریزی شهری در ایران به دلیل نشناختن حق به شهر است. در بازخوانی متن هانری لوفبور درباره حق به شهر مواردی فهرست مطرح می شوند که به طور خلاصه و جامع این مفهوم را پوشش می دهند.
اوقات فراغت شهر تهران: همگرایی و واگرایی در فرایند پرسه زنی مطالعه موردی شهرک قدس (غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامع امروز اوقات فراغت به عنوان یکی از مؤلفه های مهم سبک زندگی و بستری برای تعامل و جامعه پذیری کنشگران اجتماعی مورد توجه است. در این چشم انداز به فضاهای اجتماعی به عنوان نمادهایی برای سرزنده بودن و مکان هایی برای هم جواری های لذت بخش شهروندان نگریسته می شود. پژوهش این مسئله را بر مبنای راه رفتن فراغتی در فضاهای عمومی شهر از منظر بدنمندی مورد بررسی قرار می دهد تا فهمی از چگونگی و سازوکارهای روابط فرهنگی و اجتماعی یک فعالیت فراغتی مشارکتی به دست آورد. با چه سازوکارهایی در روابط فرهنگی و اجتماعی میان بدن های فردی و اجتماعی، کنشگران به همگرایی و واگرایی در راه رفتن فراغتی خود سوق می یابند؟ موقعیت های مقطعی و اجتماعی این همگرایی ها و واگرایی های در حرکت به چه صورت است؟ آیا فضاهای عمومی امروز شهر تهران بستر مناسبی برای راه رفتن فراغتی شهروندان خود فراهم می کنند؟ میدان مطالعه این پژوهش محله شهرک غرب است. با توجه به مفهوم بدن مندی، فراغت و موقعیت مندی و با بررسی چگونگی ضرب آهنگ های راه رفتن و اداهای بدن از خلال موقعیت ها و میان کنش های افراد در دو سطح بدن فردی و بدن اجتماعی ملاحظه می شود که میان کنش های بدن مند افراد در فضاهای شهری در موقعیت های اجتماعی به سمت واگرایی در حرکت جهت گیری دارند و خصلت ارتباطی ضرب آهنگ های راه رفتن تحت تأثیر مخاطرات محیط به سمت اغتشاش و گسست میل می کند. این امر یک شرایط آسیب شناختی ایجاد کرده است که مؤلفه های فراغتی کنش پرسه زنی و تجربه سرخوش بودن بدن فرد در حرکت تحت تأثیر آن قرار می گیرند.
معناسازی برای خانه؛ زندگی روزمره تهران در فیلم های سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا، مدلول و مضمون هر چیز است و تداعی ای که در پس آن برای ذهن ایجاد می شود. هدف پژوهش حاضر، یافتن معنای خانه و مؤلفه های شکل دهنده آن در زندگی روزمره زیست کنندگان خانه است. مقاله حاضر سعی دارد بر همین مبنا و با مطالعه خانه های بازنمایی شده در چهار فیلم سینمایی مربوط به تهران که طی سال های 1391-1387 در شبکه سینمای خانگی توزیع شده اند، فرآیند معناسازی برای خانه و مؤلفه های اصلی آن را استخراج کند. به این منظور، فیلم های «سر به مهر»، «حوالی اتوبان»، «سعادت آباد» و «اینجا بدون من» انتخاب و با روش گراندد تئوری، مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش، گویای آن است که نظام معناساز برای خانه، در تجربه تهران روایت شده در فیلم ها متشکل از پنج مؤلفه «ادراک حسی»، «نشانه ها و نمادها»، «روابط اجتماعی»، «مالکیت» و نیز «کالبد» است. فضا زمانی معنای خانه را می پذیرد که اولاً، واجد ارتباطاتی با مؤلفه های مذکور باشد و دوما این ارتباط، در اشکال مثبت و نه نابهنجار آن تجربه شود. پژوهش همچنین گویای آن است که در نظام ارائه شده، روابط اجتماعی و کیفیت آن، بیش از سایر مؤلفه ها در فرآیند معناسازی برای خانه ایفای نقش می کند. این روابط چه در قالب مناسک و چه در قالب الگوهای زندگی روزمره می توانند معنا را برای خانه، ایجاد و در آن انباشت کنند. در مقابل، نقش کالبد معمارانه، کمتر تصویر شده و تأکید به جای فضای ثابت بر فضاهای نیمه ثابت است.
اعتیاد و زوال زندگی: انسان شناسی رنج برای لب خط تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی رنج، جریان قوی درد، زوال زندگی، ساختار محروم کننده، سوژه تضعیف هدف از این پژوهش آن است که بتوان که با توسل به انسان شناسی رنج زندگی های رنج مند، شکسته، کاهیده، خُردشده و له شده را با تکیه بر پرسه هایی در تجربه کار میدانی به نثری رنج مند بیاید. انسان شناسی رنج در باب اعتیاد حداقل باید چهار ویژگی داشته باشد: 1) ضد تقلیل به معتاد، 2) اولویت تجربه زیسته در زندگی شخص، 3) به نقد کشیدن ساختارهای اعتیادآور و 4) تعهد اخلاقی با رابطه ای شفقت آمیز نسبت به دیگری. محله لب خط تهران انباشتی است از انسان های بسیار با رنج های بسیار، دارای فضاهایی با اتمسفرهایی از اعتیاد، درگیری و تعفن. انسان های لب خطی، انسان هایی هستند مهاجر از جاهای دیگر ایران به قصد کسب درآمد در تهران، اما گرفتارشده در تخدیر و تحقیر، غرق شده در تعفن و تنزل، اسیرشده در بیماری و بیچارگی. در انسان نگاری تصویرهایی از کوچه ها و تصویرهایی از اتاق ها را با لحظاتی از زندگی چند نفر لب خطی در قطعه ها و پاره های نوشتاری همراه خواهم کرد. در نهایت با خلق مفهوم جریان قوی درد سیاست های کلان، خرد و شخصی را که در کار به زوال کشاندن زندگی یک لب خطی هستند ترسیم می کنم. هدف از این فرایند همدردی، مستندسازی و نقد است. شده. لب خط.
مترو و زندگی روزمره (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی حمل ونقل ایجاد امکان جابه جایی و دسترسی برای انسان ها و کالاهای ساخته شده توسط آنها و همچنین کالاهای مورد نیاز آنها است؛ حمل ونقل در جوامع امروزی بیش از اینکه یک مسئله فنی و مهندسی باشد، یک مسئله اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی محسوب می شود. مطالعه حاضر به بررسی زندگی روزمره شهروندان تهرانی در مترو به عنوان یک فضای اجتماعی می پردازد. روش تحقیق شامل روش اسنادی و روش شناسی مردم نگارانه و تأکید نظری بر رویکرد زندگی روزمره و تغییرات مترو در زندگی روزمره افراد استفاده کننده است. واقعیت احداث و ورود مترو به درون یک شهر، چیزی بیش از یک وسیله صرف حمل ونقل است که می تواند مزایای زیست- محیطی، اقتصادی و روانی زیادی در بر داشته باشد، مترو علاوه بر همه اینها تغییرات اجتماعی بنیادینی در رفتار، کردار و شیوه های انجام کارهای روزمره ما دارد و به شکل بنیادی تری، حتی فضای هندسی شهری و مفاهیمی مانند نزدیک و دور را هم تحت تأثیر قرار می دهد، ارزش مکان ها و قیمت املاک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و حرکت جمعیت های انسانی در درون شهرها را به شدت متأثر می سازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مترو علاوه بر ابعاد روانی، زیست محیطی و اقتصادی، دارای بعد اجتماعی و فرهنگی است که در تجربه زیست افراد در زندگی روزمره در کلان شهر تهران نمایان می شود. بر این اساس، مترو سبب تغییراتی در زندگی روزمره افراد شده است از آن جمله می توان بر کوچک شدن تهران، انتقال تهران به زیرزمین- شکل گیری فضایی برای روابط اجتماعی- و کسب درآمد برای عده ای و همچنین وجود آسیب های اجتماعی متعدد اشاره کرد.
تأثیر فناوری حمل ونقل شهری بر شکل و فعالیت در بافت های تاریخی با تأکید بر پیاده مداری (نمونه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احیا و بازآفرینی بافت های تاریخی سال ها است که به عنوان یک مسئله اساسی در حرفه های مرتبط مطرح است و نظریه های مختلفی بر مبنای شرایط و تجربه های گذشته وجود دارد. عدم شناخت و تحلیل صحیح از روابط میان عوامل مختلف، نبود اطلاعات دقیق، نداشتن درک مناسب از شرایط ویژه و چگونگی فرایند فرسودگی بافت های تاریخی را می توان از دلایل اصلی شکست بسیاری از طرح های مرمت شهری دانست؛ بنابراین نخستین و مهم ترین گام شناخت صحیح متغیرها و چگونگی تأثیر آنها بر یکدیگر است. در این پژوهش به بررسی تحلیلی چگونگی تأثیر فناوری حمل ونقل شهری بر شکل و فعالیت بافت های تاریخی با تأکید بر گسترش پیاده مداری پرداخته می شود. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی منطقی از روابط و چگونگی تأثیر متغیرهای مستقل شکل و فعالیت بافت های تاریخی بر متغیر وابسته شبکه حمل ونقل شهری به ارائه الگویی مفهومی دست یابد تا از آن دریچه افزایش انگیزه شهروندان در جذب به درون بافت و افزایش پیاده مداری را در بافت ایجاد کند. پرسش اصلی پژوهش این است که ویژگی های بافت به صورت عام و بافت های تاریخی به صورت خاص چگونه در معرض تغییرات فناوری حمل ونقل شهری هستند؟ روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر پایه مطالعات نظری و بررسی نمونه های موفق جهانی در زمینه ارتقاء پیاده مداری در بافت های تاریخی به منظور تحلیل بافت تاریخی منطقه 12 شهرداری تهران بوده است. نتایج بیانگر آن است که افزایش تراکم، قطعات ریزدانه، کاربری مختلط، خرده فروشی، افزایش جزئیات طراحی مسیرهای پیاده و کاهش عرض معبر به تقویت پیاده مداری در بافت های تاریخی کمک می کند.
زیست مجردانه در تهران، مطالعه ای به روش نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم افراد به زندگی مستقل از خانواده و عملی کردن آن، در سال های اخیر به یکی از فرایندهای برجسته و قابل اعتنا در شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است؛ طبق آمار غیررسمی اعلام شده از سوی مدیرکل فرهنگی سازمان ملی جوانان در شهریورماه سال 90، حدود 27 درصد جوانان در کلان شهرهای کشور زندگی مستقل از خانواده دارند، این نرخ در تهران به 30 درصد می رسد و این آمار در حال افزایش است. تحقیق منتهی به این مقاله به مطالعه ابعاد گوناگون این سبک زندگی با استفاده از گراندد تئوری پرداخته و در پی ارائه توصیفی فربه از آن بوده است. در این کار کوشیده ایم با استفاده از فن مصاحبه به دیدگاه های افرادی که این نحو زندگی را در پیش گرفته اند نزدیک شویم و به تاریخچه زندگی آنان دست یابیم تا نحوه هویت یابی، استراتژی های مختلف افراد و خانواده ها در مواجهه با مسائل زندگی مستقل، جریان های منتهی به آن و عوامل تأثیرگذار بر این اقدام را شناسایی کنیم. در این کار در مرحله کدگذاری محوری با استفاده از خانواده کدگذاری معرفی شده توسط استراس و کوربین، زمینه ها، علل، استراتژی ها و پیامدهای زندگی مستقل از خانواده را از مصاحبه ها استخراج کردیم و با وام گرفتن از خانواده های کدگذاری دیگر، مرحله انتقالی و عناصر هم نشین با این نحو زندگی را نیز نشان داده ایم. در پایان در مرحله کدگذاری انتخابی سه خطّ روایی مختلف را با محوریت استقلال و تأثیرگذاری جدی شهر تهران از خلال مصاحبه ها تشخیص داده و ذکر کرده ایم.
محله های فرودست شهری و حق به شهر مورد پژوهی محله خاک سفید شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی شکل گیری و روند تحول محله خاک سفید به مثابه بازار غیررسمی زمین و مسکن و همچنین تحلیل حق به شهر در محله های فرودست شهری است. این بازارها یکی از منابع رایج تأمین مسکن و دسترسی به خدمات برای گروه های کم درآمد در بسیاری از نقاط شهری بزرگ کشورهای توسعه یابنده است و اکنون از آنها با عنوان محله های فرودست شهری نام برده می شود که تحت تأثیر توأمان شهری شدن فقر (فقر شهری) و سیاست های ناکارآمد توسعه شهری شکل می گیرند. ساخت یابی این محله ها ناشی از آنها کیفیت نازل واحدهای مسکونی از یک سو و کمبود یا نامطلوب بودن سطح خدمات شهری موجود است و از سوی دیگر وضعیت مبهم حقوقی مالکیت زمین و واحدهای مسکونی که گاهی متأثر از تصرف عدوانی است و مانع از سرمایه گذاری و رونق اقتصادی در این محله ها و در نتیجه بهسازی کالبدی ساختمان ها نیز با مشکل مواجه می شود. تداوم این وضعیت هم به درهم ریختگی کالبدی و گسست آن از کل شهر و موضوع بافت های فرسوده شهری برای تخریب و نوسازی شهری می شود. خاک سفید در سه دهه گذشته شکل های گوناگونی از بازار غیررسمی زمین و مسکن را تجربه کرده است که از تصرف عدوانی اراضی وقفی و دولتی آغاز شد و تفکیک واحدهای مسکونی موجود و استفاده مشترک از خدمات شهری و توسعه عمودی به شکل پشت بام سازی از جمله واپسین تحولات آن محسوب می شود.
سفره های نذری در تهران: عاملیت زنانه در جماعت آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفره های نذری، گونه ای از آیین های اسلامی- ایرانی است که صرفاً در میان زنان و توسط آنها و عموماً در فضاهای خانگی و در برخی موارد خاص نیز در مسجد، حسینیه، و امامزاده ها برگزار می شدند. سفره های نذری، بنا بر یک نذر توسط کسی که بانی نامیده می شود شروع و توسط جماعت آیینی اجرایی می شوند. آنچه اهمیت دارد مسئله محوری نسبت این سفره ها با ساختارهای اجتماعی مسلط و مقوله عاملیت زنانه است. برای پاسخ دادن به این مسئله، به روش مردم نگاری، برساخت اجتماعی گونه خاصی از آیین های زنانه به نام سفره نذری در تهران بررسی خواهد شد. پروبلماتیک اصلی این مقاله، چگونگی تجلی عاملیت زنان در زمینه این جماعت آیینی است. اجتماع آیینی زنانه در سفره های نذری، شبکه ای از پیوندهای اجتماعی را ایجاد می کند که در حل بحران ها و مسائل زندگی زنان نقش بسیاری دارد. این سفره ها علاوه بر ایجاد فضایی برای دین ورزی زنان بالأخص در منطق نذر، در فضای اجتماعی قبل و بعد آیین، امکان هایی را برای حل و انجام موضوعات دیگری در زندگی زنان ایجاد می کنند. از خلال منطق جمعی این آیین ها، عاملیت زنانه در سه مدل فردی، واسطه ای و جمعی در بستر اجتماع آیینی شکل گرفته و عمل می کند.
ویژگی ها و کارکردهای انجمن های زادگاهی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجمن های زادگاهی نهادهایی مردمی و خودساخته هستند که مهاجران روستایی و شهرستانی ساکن در شهرهای بزرگ، گرد هم جمع شده و این انجمن ها را شکل می دهند و در قبال زادگاه و شرایط زندگی فعلی خود احساس مسئولیت می کنند. با عنایت به اینکه، قسمت عمده ای از جمعیت شهر تهران را مهاجرین تشکیل می دهند و بخشی از آنها دارای انجمن های زادگاهی هستند، بنابراین هدف این تحقیق ارائه سنخ شناسی از انجمن های زادگاهی شهر تهران به همراه بررسی ویژگی ها، کارکردها و مکانیزم های ارتباطات درونی آنهاست. روش شناسیِ مقاله مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. بدین منظور داده های کیفی با استفاده از فنون مصاحبه، مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی گردآوری و به صورت مضمونی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهند که سه گونه سنخ بندی براساس بعد تعلق، تبلور و محور شکل گیری، از انجمن های زادگاهی در شهر تهران وجود دارد. کارکردهای ویژه این انجمن ها، حفظ ارتباطات میان اعضا، حفظ هویت فرهنگی در میان خود و نسل های جدید و کمک به همشهری ها در تهران و در مبدأ است. سازوکارهای درونی ارتباطات این انجمن ها نیز مبتنی بر برنامه های منظم و دوره ای و همچنین منوط به برگزاری مراسم، مناسک و برنامه های خاص است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که این انجمن ها توانایی خوب و بالایی برای پیشبرد توسعه در مناطق شهری و همچنین اجتماعات مبدأ خود دارند.
مطالعه فرهنگ شهروندی در مدیریت شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم فرهنگ شهروندی از جذابیت خاصی در مدیریت شهری برخوردار شده است. شهروندی به عنوان پدیده ای اجتماعی و سیاسی از ویژگی های مهم نظام های دموکراتیک و شاخصی کلیدی برای جامعه مدرن به شمار می رود، بنابراین به منظور ایجاد و گسترش فرهنگ شهروندی دخالت مستقیم مردم در تدوین سیاست ها، اولویت ها و اهداف ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس در این مقاله به بررسی فرهنگ شهروندی در مدیریت شهری با روش پژوهش کیفی و کاربرد فن مصاحبه با مدیران شهرداری شهر تهران پرداخته شده است. در مطالعه حاضر نوع تحلیل مورد استفاده برای مصاحبه نیمه ساخت یافته، «تحلیل مضمون» (تماتیک) بوده است. نتایج حاصل از نظرات کیفی مدیران و مسئولان شهرداری پیرامون وضعیت فرهنگ شهروندی نشان می دهد که تعدد و تکثر قوانین در حوزه شهر و متولیان امور شهری و نیز قوانین و مقررات مربوط به وظایف شهرداری ها موجب شده است از یک سو در سازمان شهرداری برخی فعالیت ها و اقدامات صورت گیرد که مجوز قانونی کاملا مشخصی ندارند، اما به عنوان وظایف عرفی شهرداری در حال انجام است؛ و از سویی دیگر در شهرداری مجموعه کارهایی انجام نمی گیرد و قانون گذار نیز آنها را مشخص نکرده است اما بر عهده شهرداری است. در نهایت می توان به این نتیجه رسید که قوانین و مقررات لازم الاجراء در سه دسته مربوط به شهر، شهروند و شهرداری از عناصر فرهنگ شهروندی با چالش مواجه هستند. بنابراین می توان به سه مشکل اساسی توجه داشت: عدم ضمانت اجرایی برای قوانین و مقررات شهری، ابهام در قوانین و مقررات شهری، وجود خلأ در قوانین و مقررات شهری که هرکدام پیامدهای خاصی را به دنبال خواهد داشت
توسعۀ مشارکتی محلۀ فرحزاد تهران به عنوان تفرجگاه و مقصد گردشگری: بستر و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بستر و موانع توسعه مشارکتی یکی از تفرجگاه های اصلی و محلات سیاحتی تهران، موسوم به فرحزاد، مورد تحلیل قرار می گیرد. طی مقاله، نخست وضعیت فرحزاد از منظر سکونت/ محیط مصنوع، ویژگی های اجتماعی و گسترش کسب و کارهای خدمات رسان جهت بازدیدکنندگان توصیف و ذی نفعان اصلی توسعه محله شناسایی می شود. سپس، بستر و موانع توسعه فعالیت های تفرجی و سیاحتی در فرحزاد در دو محور عملیاتی- ساختاری و اجتماعی- فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد. بدین منظور، هم برنامه های تهیه شده توسط بخش عمومی جهت فرحزاد و هم دیدگاه های ذی نفعان مختلف در مورد بستر و موانع مشارکت تحلیل می شود. روش های به کار گرفته شده جهت مطالعه حاضر مشتمل بر تحلیل طرح ها و داده های موجود، مشاهده و نیز مصاحبه های نیمه ساختارمند با بازدیدکنندگان، ساکنان، دست اندرکاران برنامه ریزی و دیگر ذی نفعان بوده است. نتایج تحلیل برنامه های تهیه شده جهت فرحزاد که در لفظ و ظاهر بر ماهیت سکونتی- گردشگری محله تأکید می ورزند، حاکی از کم توجهی به جنبه های اجتماعی توسعه و به ویژه مشارکت جماعت محلی است. همچنین، بر پایه مصاحبه ها و مشاهدات، سطح پایین آگاهی، انسجام و همبستگی اندک، ناهماهنگی میان اهداف و تمهیدات نهادهای بخش عمومی و مشکل مالکیت امکان مشارکت محلی را، از جمله در توسعه فعالیت های تفرجی و سیاحتی، کاهش داده است.
مطالعه انسان شناختی بحران های اقتصاد سنتی در گذار به موقعیت جدید (مطالعه موردی بازار سنتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار سنتی تهران از قدرتمندترین و پرنفوذترین میدان های اجتماعی و اقتصادی و نیروهای بازار از اثرگذارترین کنشگران اجتماعی و اقتصادی در تحولات دوران معاصر در ایران بوده است. در طول نیم سده گذشته و در مواجه با فرایندهای مدرن در جامعه ایران، دگرگونی های تازه ای در این میدان اتفاق افتاده است که نتیجه پذیرش الزام بخش و ناخواسته منطق این فرایندها، از هم گسیختگی درونی بازار بوده است. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال بوده است که بازار سنتی تهران به عنوان شکلی از اقتصاد سنتی در گذار به موقعیت جدید به عنوان شکلی از اقتصاد مدرن چه ویژگی هایی دارد؟برای پاسخ به سؤال فوق تلاش شد با استفاده از چارچوب تحلیلی نمونه آرمانی دو شکل بازار سنتی و بازار مدرن صورت بندی و فرایند گذار تحلیل شود. نتایج پژوهش حاضر نشانگر این است که موقعیت کنونی بازار، وضعیت در حال گذار و بحرانی است. بحران های بازار را می توان در پنج بخش بحران نظم نهادی، بحران عقلانیت آیینی و معنوی، بحران حک شدگی، بحران منش سنتی، بحران هویت بخش شهری تحلیل کرد. نتیجه این گسست ها بیش از آنکه ایجاد تمایزاتی روشن و مرزبندی شده و خالص باشد بیشتر شکل گیری اشکال پیوندی و درهم گرا است.
تاب آوری و طراحی الگو واکنش های روانی – اجتماعی بعد از وقوع زلزله تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به طراحی یک الگو فرضی مبتنی بر واکنش های روانی – اجتماعی بعد از وقوع زلزله احتمالی در شهر تهران پرداخته ایم. این الگو فرضی به چهار مرحله ی نارضایتی، ازدحام، شورش و غارتگری تقسیم گردیده است که در هر مرحله عوامل هیجانی شوک، ترس، وحشت، غم، تنفر، احساس ناکامی، خشم، اضطراب و احساس ناامنی به طور مجزا نشان داده شده است. این الگو فرضی خاطر نشان می سازد که پیامدهای روانی - اجتماعی زلزله تهران به دو بخش پرخاشگری – غارتگری و ناامنی – ترک اجباری طبقه بندی می شوند. بخش پرخاشگری – غارتگری نشان می دهد که علاوه بر تلفات ناشی از زلزله، تلفات دیگری ناشی از درگیری های بین پلیس - غارتگران و مردم - غارتگران به وجود خواهد آمد. همچنین بخش ناامنی – ترک اجباری اشاره به مهاجرت بیشتر ساکنین تهران به زادگاه خود برای نجات جان و مال خود دارد، زیرا پیش بینی می گردد که تهران تا دو سال پس از وقوع زلزله قابل سکونت نباشد. در بخش دیگری از مقاله اشاره به مفهوم تاب آوری در زلزله احتمالی تهران می گردد و تمرکز بر این دارد که آموزش تاب آوری و اجرای برنامه های مشترک میان دولت و مردم می تواند به افزایش سطح تاب آوری در جامعه در زمان زلزله منجر گردد. از این رو گمان می رود که با افزایش تاب آوری در سطح جامعه، چهار مرحله فرضی واکنش های روانی - اجتماعی از نارضایتی تا غارتگری هیچ گاه به واقعیت تبدیل نگردد. در آخر، به برخی از ویژگی های افراد و جامعه تاب آور و نقش مسئولیت پذیری پس از بحران پرداخته شده است.
باستان شناسی نظام صنعتی؛ رویکردی در تبیین تأثیر متقابل انسان و صنعت در شهر، مطالعه موردی کارخانه سیمان ری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی نظام صنعتی، شاخه ای از باستان شناسی است که علی رغم عدم پذیرش همه جانبه جامعه دانشگاهی به عنوان شاخه ای از باستان شناسی تا 20 سال گذشته، توانسته کمک های ارزشمندی به مطالعه تاریخ جوامع صنعتی ارائه دهد. در اینجا سعی شده که نسبت به روش شناسی مطالعه میدانی بر وجه جامعه شناختی، فرهنگی و تحلیلی باستان شناسی نظام صنعتی تأکید بیشتری صورت گیرد. به همین منظور ابتدا تاریخچه ای از نظام صنعتی و تحلیل های نظری مرتبط با آن بیان می شود. سپس تاریخچه ای از باستان شناسی صنعتی و روش شناسی مطالعه در این حوزه ارائه می گردد. در ادامه سعی می شود که بر رهیافت های نظری این حوزه ی پژوهشی، پرداخته و در نهایت امکانات باستان شناسی صنعتی در ایران مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد. در این رویکرد بررسی کارخانه سیمان ری به صورت موردی نمونه عینی از این نوع پژوهش معرفی شده است