فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۸۴۱.

تعین ناقص و واقع گرایی ساختاری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعین ناقص تعین ناقص ضعیف تعین قوی واقع گرایی معرفتی و معنایی کفایت تجربی ارزش های معرفتی واقع گرایی ساختاری وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۹
تعین ناقص یکی از مهم ترین برهان ها علیه واقع گرایی علمی است، بنابراین واقع گرایان برای داشتن موضعی معقول باید به نحو مناسبی به آن پاسخ دهند. تعین ناقص خود بر دو نوع است، تعین ناقص کل گرا و تعین ناقص تقابلی. در این مقاله، تعین ناقص تقابلی مورد بررسی قرار می گیرد. با ملاحظه پاسخ های مختلف واقع گرایان به این برهان مشخص خواهد شد که با وجود کارا بودن آنها در مواردی، موارد دیگری وجود خواهد داشت که این راه حل ها پاسخ مناسبی نخواهد داشت؛ به طور مشخص، دو صورت بندی از مکانیک نیوتنی بررسی می شود که مورد مهمی از تعین ناقص است، اما گزینه های یاد شده قادر به توضیح آن نیست. استدلال می کنیم که گزینه مناسب واقع گرایی ساختاری وجودی است که قادر است این تعین ناقص را منحل کند. همچنین باید تاکید کنیم که واقع گرایی ساختاری وجودی، موضعی تجربی و پسینی است؛ به این معنی که باید صدق ادعای آن، مورد به مورد در موارد تعین ناقص بررسی شود.
۱۸۴۲.

بررسی نقدهای علامه جعفری بر قاعده ها ی «مُعطِی الشَیءِ لایَکُونُ فاقِداً لَه» و «بَسیطُ الحَقیقَه کُلُّ الأشیاءِ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاعده بسیط الحقیقه قاعده معطی الشیء علامه جعفری سنخیت نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۶۲
در میان قواعد فلسفی، دو قاعده «معطی الشیء لا یکون فاقداً له» و «بسیط الحقیقه کلّ الاشیا و لیس بشیء منها» به ویژه در مباحث الهیات از جایگاه ویژه ای برخوردارند. فلاسفه به طور عام از قاعده نخست در تبیین سنخیت بین علت و معلول استفاده می کنند و ملاصدرا از قاعده دوم در اثبات وحدت شخصیه وجود بهره می گیرد. علامه محمدتقی جعفری که با تقریر هایی از وحدت وجود مخالف است و سنخیت را در عرصه ماورای طبیعت نمی پذیرد، به نقد دو قاعده فوق پرداخته است. ما در این مقاله انتقادهای ایشان را به این دو قاعده بررسی می کنیم و پس از بازشناسی خطاهای او در فهم این قواعد و قلمروهای آنها به این نتیجه می رسیم که آنها قادر به نفی دو قاعده مزبور نیستند. آزمودن قواعد فلسفی در عرصه طبیعت و خلط امور معرفت شناختی و وجودشناختی از مهم ترین خطاهای اوست. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و با اتکا به آرای ملاصدرا به نقد اندیشه علامه جعفری پرداخته است.
۱۸۴۳.

The Relation of Causal Necessity and Free Will in The Principles of Islamic Jurisprudence “When our pen reached this point, it shattered to pieces”(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: free will Intention desire casual necessity Muḥaqqiq Iṣfahānī Muḥaqqiq Naini

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
The relation of causal necessity with free will has been a source of great debate in the history of philosophy and theology. However, in recent years, it has also been discussed in the science of Usul al-Fiqh. After explaining the compatibility of causal necessity with free will, Ākhūnd Khurāsānī speaks of the 'shattering of his pen.' Two interpretations have been given for this statement. Muḥaqqiq Iṣfahānī considers the theory of compatibility that Khurāsānī presented as being correct. However, he interprets the 'shattering of the pen' to be a reference to another matter, i.e., the problem of the recompense of an agent in the case where causal necessity is accepted. His explanation of the aforementioned compatibility and the permissibility of the recompense of sinners has been evaluated in this article. On the contrary, Muḥaqqiq Na'ini considers the 'shattering of the pen' to be a reference to the problem of the conflict between causal necessity and free will. He says that aside from the popular preliminaries of free will, such as knowledge and intention (which are the products of causal necessity), there is a need for something that he calls 'talab'-a noetic action that stems from the governance of the soul. He considers this talab to fall outside the scope of causal necessity. This paper seeks to examine the views of these two illustrious students of Ākhūnd Khurāsānī so that the various Usuli dimensions of this discussion can be clarified.
۱۸۴۴.

مقایسه دیدگاه های ویتگنشتاین و علامه طباطبایی در مسئله معناداری گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گزاره های دینی معناداری معرفت بخشی طباطبایی ویتگنشتاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۲
مسئله معناداری گزاره های دینی مورد توجه متفکران دینی و حتی دین داران است. برخی فیلسوفان دین بر بی معنایی گزاره های دینی تأکید دارند؛ در حالی که عده ای گزاره های دینی را معنادار می دانند. ویتگنشتاین متقدم گزاره های دینی را فاقد معنا قلمداد کرد؛ اما در فلسفه متأخر به معناداری گزاره های دینی به روش خاصی پرداخته است. بر این اساس گزاره های دینی فقط در حوزه خاص و توسط کاربران همان محدوده معنادار تلقی می شوند. از منظر طباطبایی گزاره های دینی دارای خصوصیاتی است که برای عموم مردم معنادار و معرفت بخش است؛ از این رو روش ویتگنشتاین در توصیف معناداری گزاره های دینی با نگرش طباطبایی متفاوت است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به دو پرسش اصلی درباره موضوع پاسخ می دهد: از منظر ویتگنشتاین و طباطبایی گزاره های دینی با چه معیاری معنادار محسوب می شود؟ با مقایسه نظرات دو فیلسوف به چه نتایجی دست خواهیم یافت؟ از این رو پس از بررسی نظرات دو فیلسوف در باب معناداری گزاره های دینی، به مقایسه نظرات آنها پرداخته و نتایج آن بیان می شود. در پایان برخی نظرات ویتگنشتاین را در باب معناداری گزاره های دینی نقد می کنیم.
۱۸۴۵.

تحلیل علیت در برخی مباحث فلسفه زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت تلفیق گسترش یافته تقلیل گرایی علل دور و نزدیک مدل علی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
علی رغم همه ی تردیدهای وجودشناختی درباره ی علیت، هنوز یکی از مهم ترین ارکان هر نظریه ی فلسفی، مبحث علیت است که بایستی نظریه تکلیف خود را با آن روشن کند. فلسفه ی زیست شناسی به مثابه ی حیطه ای از معرفت فلسفی کاربردهای متنوعی از این لفظ اختیار کرده است: موافقین و مخالفین تز تقلیل گرایی از علیت پایین به بالا (صعودی) و بالا به پایین (نزولی) سخن می گویند، حال آنکه موافقین و مخالفین تلفیق تکاملی گسترش یافته از علیت متقابل صحبت می کنند. افرادی همچون لالند و همکارانش ایده ی علل دور و نزدیک میر را نقد می کنند و دانشمندی چون نوبل بر مبنای تمثیلی در فیزیک، از علیت در نسبیت زیستی سخن می گوید. در این میان کسان دیگری چون اکاشا و وودوارد به دمکراسی علی توجه دارند حال آنکه برخی به دلایلی چون پدیده ی نوخاستگی وجود روابط علی و معلولی را در عرصه ی تبیین کنش ها و تعاملات زیستی، انکار می کنند. در فلسفه ی علم نظریه هایی در باب ویژگی های عنصر c علیت وجود دارد که با معیار قراردادن آنها می توان به درک بهتری از کاربرد این لفظ رسید و به مدلی برای کاهش اختلاف نظرها فکر کرد.
۱۸۴۶.

کرانمندی فاهمه و بی کرانگی اراده: شرحی انتقادی بر قاعده 12 رساله قواعد راهنمای ذهن و نظریه خطای دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دکارت فاهمه اراده خطا واضح و متمایز تصدیقات تصورات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
رساله قواعد راهنمای ذهن مربوط به آثار دوره جوانی دکارت است که تا قاعده 8 برخی مبانی نظریه حقیقت و خطا را مطرح نموده، نظیر ابتناء<strong> </strong>حقیقت بر شهودِ واضح و متمایز و استنتاح قیاسی که اقتباسی از نظریه هندسی تحلیلی وی است. اما در قاعده 12 به نحو مبسوط به چگونگی ارتکاب خطا در مجموعه قوای آدمی پرداخته است. از آنجا که بحث خطا در کتاب اصول فلسفه و رساله گفتار در روش راه بردن عقل و اعتراضات و تأملات نیز مورد توجّه این فیلسوف قرار گرفته، تلاش گردید در این مقاله نگاهی جامع به نظریه دکارت در باب خطا و حقیقت، البته با تمرکز بیشتر بر قاعده 12 رساله قواعد راهنمای ذهن، صورت پذیرد و مورد نقادی قرار گیرد. جمله نقدها مربوط به نظریه صدق دکارت است که وی معتقد است صرفا ادراک واضح و متمایز صادق و ورای آن در دایره خطا قرار می گیرد.وی این اصل را برهان پذیر و یا فطری دانسته است.در این مقاله وجوه مختلف این نظر مورد واکاوی قرار گرفته و نشان داده شده حتی در حوزه ریاضیات که مورد توجه جدی دکارت و در واقع نماد تفکر واضح و متمایز نزد اوست این اصل به عنوان امر فطری قابل قبول نیست مگر دکارت آنرا به عنوان اصل موضوعه سیستم فلسفی خود بپذیرد.عدم کرانمندی اراده نیز امکان دیگر خطا را فراهم می کند دلیل محض بودن اراده کفایت ندارد اما توجه به خصوصیت ذاتی اراده که کاستی بردار نیست قابل توجه می باشد.نظریه مدرج دانستن تصورات و واقعیات در بخشهای مختلف اراء او بویژه در اثبات صانع و در باب بینهایت مورد بررسی قرار گرفته اما به نظر می رسد در سیستم فلسفی دکارت قابل اثبات نیست مگر به عنوان اصل موضوعه در نظر بگیرد.
۱۸۴۷.

نگرش هایدگر در کتابِ «کانت و مسئله مابعدالطبیعه» به وجه زمانی تصاویر در دورهی پیشانقدی و نقدی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر ترکیب زمان تخیل کانت هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدفِ پژوهش، بررسی ارتباط تصاویر با ادراک حسّی و شناخت از نظر کانت و تفسیر هایدگر از آن است. این تصاویر در حالی که وجه ذهنی و معرفت شناختی دارند، حین تفسیر هستی شناختی هایدگر با تأکید بر قوّهی تخیّل و کنش های آن، به نحوی به کار می آیند که توجیه گر مواجههی دازاین با امکان های جهان باشند. پرسش این است که چگونه تصاویر ذهنی در ادراک و شناخت کانت - با وساطت تخیّل - به روابط تصویری در اگزیستانس تبدیل می شوند. در این تحقیق، از روش توصیفی۔تحلیلی، برای شرح آرای کانت و خوانشِ هایدگر از آن، استفاده شده است. به نظر می رسد کتاب هایدگر (کانت و مسئله مابعدالطبیعه)، با تأکید بر ماهیت زمانی تصاویر و ارتباط با ترکیبِ تخیّل، نشان دهندهی پیوستگی میان دو دورهی پیشانقدی و نقدی کانت است. نتیجهی تحقیق نشان می دهد که تفسیر هایدگر از تصاویر کانتی، معرّف ماهیت تخیّل نه تنها به منزلهی یک قوه، بلکه به معنای وحدت بخش دو منبع اصلی شناخت (حساسیّت و فاهمه) هستند؛ این اشتراک از نظر ارتباطی زمانی مدِّ نظر قرار می گیرد. تفسیر هستی شناختیِ  هایدگر نشان می دهد که تصاویر به معنای اجرای روابط تصویری (نگریستن به منزلهی چیزی یا چیزی دیگر) ماهیتی زمانی دارند و با ترکیب های سوبژکتیوِ شناختْ متناظر هستند. بر این اساس، عملکرد تخیّل - از حیث ترکیبی آن تصویر- دارای حیث زمانیِ حال، گذشته و آینده است که مطابق با واژگانِ هایدگر، نظیر حیث زمانیِ دازاین در مواجهه با امکان هاست.
۱۸۴۸.

شرح دلوز از رابطه امر واقعی و واقعیت برمبنای فعلهای تخیل در نقد اول و سوم کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: امر واقعی تخیل واقعیت شاکلهسازی کمیت اشتدادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۰
هدف مقاله حاضر روشنکردن رابطه امر واقعی و واقعیت در شرح دلوز بر مبنای فعل های تخیل از نقد اول و سوم کانت است. این رابطه، از رهگذر فعلهای تخیل یعنی سنتز و شاکله در نقد اول و نیز تکوین در نقد سوم قابل توضیح است. مطابق خوانش دلوز، مولفه محوری در نقد اول کمیت اشتدادی، ریتم و شاکله است. او به جای کمیت امتدادی متوجه رابطه بین تغییرات بینهایت کوچک کمیتهای اشتدادی در خود ماده ادراک است. دلوز به واقعیت یعنی احساس بر مبنای کمیت اشتدادی زیر کمیت امتدادی و به ریتم در ادراک استتیکی به عنوان مبنای سنتز تکیه میکند. شاکله، قاعدهای است زمانی برای تولید مصداق مفهومی در تجربه. دلوز برایناساس، شکلگیری ایده یعنی امر واقعی را توضیح میدهد.تشریح امر والا، بههمریختن سنتز بازتولید و از دسترفتن معیار اندازهگیری، تنظیم هماهنگی آشوب بر اساس ریتم، حد تخیل و نیز تکوین ایده عدمتناهی در قوه فوق محسوس به تعبیری همان شدت محض است که پویاییهای مکانی-زمانی، شدت و روابط دیفرانسیل هستنده را رقم میزند و بنیاد فعل وی را تعین میبخشد. دلوز با تأکید بر فعل دیگری از تخیل، یعنی تکوین ایده عدمتناهی یا امرواقعی در موقعیتهای حدی، قادر میشود وجه معرفتشناختی تخیل را به هستیشناختی تغییر دهد.
۱۸۴۹.

نسبت میان تفکر تأملی و سیاست در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوبژکتیویسم سیاست مدرنیته هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
سخنی به گزاف نرفته است اگر گفته شود که مارتین هایدگر یکی از شاخص ترین متفکران قرن بیستم است که تاریخ 2500 ساله غرب را به مثابه تجلیگاه سوبژکتیویسم و عقلانیت تکنولوژیک به مهمیز نقد می کشد و وجهه همت خویش را بر این امر قرار می دهد که از پارادایم معرفت بنیاد عالم مدرن بگسلد و به هستی شناسی روی آورد. مفروض این مقاله بر این اصل استوار است که اگر سیاست مدرن بر پایه اراده معطوف به قدرت، شکاف میان سوژه و ابژه و سیطره عقلانیت تکنولوژیک پایه ریزی شده است؛ هایدگر قصد دارد با گسست از معرفت شناسی و روی آوردن به هستی شناسی، از سیاست مبتنی بر رابطه ارباب و بندگی عالم مدرن گذر کند و سیاست مبتنی بر هستی شناسی را که متضمن از میان برداشتن شکاف میان سوژه و ابژه و گشودگی انسان نسبت به خود، جهان و دیگری است مطرح کند.
۱۸۵۰.

خدا در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جوهر صفت حالت خدا طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۹
اسپینوزا فیلسوف معروف اروپا در دوره جدید در بخش اول از مهم ترین کتاب خود، یعنی «اخلاق» نسبتاً به تفصیل درباره خدا سخن گفته است. او خدا را جوهر می نامد که دارای صفات نامتناهی است و طبیعت عبارت از حالات صفات نامتناهی اوست. بنابراین جوهر، صفت و حالت سه عنصر اصلی واقعیت در نظر اسپینوزاست. مهم ترین مسئله در فلسفه اسپینوزا نظر اوست درباره تعالی یا عدم تعالی خدا از طبیعت. به بیان دیگر این مسئله که طبیعت که مجموعه نظام حالات خداست همان خداست یا نه، خدا علاوه بر ظهور در حالات، حقیقتی است متعالی از آنها. به عبارت سوم آیا اسپینوزا معتقد به «همه خدایی» است که بر اساس آن خدا همان کل طبیعت است که هر شیئی جزئی از آن را تشکیل می دهد یا نه، او برای خدا وجودی متعالی از طبیعت هم قایل است؟ در این مقاله با استناد به متن سخن اسپینوزا، «همه خدایی»بودن او نفی شده و همچنین اثبات شده است که برهان او بر وجود خدا همان برهان وجودی آنسلم نه بلکه برهان صدیقین است که بر پایه آن خدا وجود صرف و بنابراین واجب الوجود است.
۱۸۵۱.

بررسی انتقادی دیدگاه ادوارد جاناتان لو در باب وجود کلی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جاناتان لو کلی ها واقع گرایی نام گرایی شباهت انتزاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
ادوارد جاناتان لو (Lowe, Edward Jonathan) که یکی از فیلسوفان بریتانیایی عصر حاضر است که تحقیقات گسترده ای روی کلی ها انجام داده است. وی دیدگاه های نام گرایی، شباهت انگاری، تروپیزم و نظریه کلاف را مورد نقد قرار می دهد و در مقابل واقع گرایی را مبنای خوبی برای توجیه پدیده های جهان و قانون طبیعت می داند. از نظر لو کلی ها در عین وابستگی به افرادشان، اموری انتزاعی هستند، یعنی به قلمرو خارج از زمان و مکان تعلق دارند. از نگاه وی همراهی کلی با مصادیقش در زمان و مکان، مستلزم توالی فاسدی مانند اتصاف امر واحد به صفات متضاد است، لذا کلی ها نباید در زمان و مکان حضور داشته باشند. نگارندگان این مقاله، جاناتان لو را در تبیین نحوه وجود کلی ها و جایگاه آن ها ناموفق می دانند. هرچند که او می کوشد از طرفی با نام گرایی و از سوی دیگر با مُثُل افلاطونی مخالفت ورزد امّا انتزاعی دانستن کلی ها مستلزم یکی از این دو نظریه است. نگارندگان بر این باورند که امور کلی در ضمن زمان و مکانِ افراد حاضر هستند و اشکال هایی که متوجه حضور کلی ها در زمان و مکان است، ناشی از خلط احکام جزئی ها با کلی ها است.
۱۸۵۲.

ذات گرایی و منطق موجهات ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو ذات گرایی ذاتی ضرورت منطق موجهات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۳ تعداد دانلود : ۵۱۴
ارسطو با معرفی منطق موجهات در کتاب ارگانون خود از یک طرف و ارائه ی نظریه ی ذات گرایی و مفهوم ذاتی در دو کتاب ارگانون و متافیزیک پیش قراول یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحث متافیزیکی و منطقی در تاریخ فلسفه بوده است. ارائه ی تفسیری منسجم از این منطق و منطبق ساختن آن با روایات ذات گرایی ارسطو در ارگانون و متافیزیک، یکی از موضوعات داغ و مهم در بین ارسطو شناسان و مورخان منطق بوده است. این تأویل و تفسیر سخنان ارسطو از طریق نوشته های او و سنجش آن با مباحث جدید فلسفی صورت می گیرد. در این مقاله سعی شده است پس از نقد یکی از این تفاسیر که در منطق موجهات جدید و فلسفه ی منطق به تمایز "جهت جمله" و "جهت شیء" شهره شده است، به معرفی تفسیری جدید از جملات موجه، که توسط ریچارد پترسون ارائه شده است، بپردازیم که دارای دو ویژگی اساسی باشد. ویژگی اول به سازگاری نظام منطق موجهات ارسطو مربوط می شود که با این تفسیر می توان گفت که بهترین تبیین ممکن در این زمینه در بین تفاسیر موجود است. ویژگی دوم به انطباق این تفسیر با ذات گرایی ارائه شده توسط ارسطو در متافیریک اشاره دارد. با آزمون بر روی استدلال های موجه مرکب از دو قضیه ی ضروری به اثبات و تأیید این نظریه که به تمایز گزاره های موسوم به "ضروری قوی" و "ضروری ضعیف" اشاره کرده است، می پردازیم.
۱۸۵۳.

بُرون شدِ فیثاغوری از یگانه انگاریِ مطلقِ پارمنیدس؛ یک تبیین ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پارمنیدس فیثاغوریان واحد کثرات یگانه انگاریِ مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۰
بُرون شدِ فیثاغوری از یگانه انگاریِ مطلقِ پارمنیدسی به یک جریانِ تأثیر و تأثّر میانِ دو نماینده ی برجسته و تأثیرگذارِ تفکر پیش سقراطی اشاره دارد. اگر تبیین موجودات به عنوانِ کثرات را یکی از اهدافِ فکریِ مستتر در اندیشه ی پیش سقراطیان بدانیم، نه تنها چنین تبیینی در اندیشه ی پارمنیدس نخواهیم یافت، بلکه بنابر «بنیانی» که پارمنیدس به وضع و بسط آن می پردازد، هر تبیین کثرات ناممکن می گردد. بنابر شواهد تاریخی، حداقل بخشی از اندیشه ها در جریانِ فکریِ فیثاغوریان را می توان واکنشی به رویکردِ پارمنیدس به مسئله ی تبیین کثرات تلقی کرد. به این ترتیب، فیثاغوریان را می توانیم نخستین نقادانِ اندیشه ی پارمنیدسی تلقی کنیم که ایشان نیز، با وضع و توسعه ی «بنیانی» خاص، می کوشند پاسخی مناسب به دشواری هایِ مطرح شده از سویِ پارمنیدس برایِ تبیین کثرات فراهم کنند. پژوهشِ پیشِ رو می کوشد، با ارائه ی تبیینی از این دو «بنیانِ» پارمنیدسی و فیثاغوری، به روشن سازیِ دقیق تر نسبتِ میان این دو اندیشه بپردازد.
۱۸۵۴.

مولفه های متعارض معرفتی در اندیشه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جامعه شناسی معرفت ماکس شلر عشق پدیدارشناسی انسان شناسی فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۰
ماکس شلر در مقام بنیان گذار جامعه شناسی معرفت، ضمن بررسی نسبت میان شناخت انسان با زمینه های اجتماعی در کنار امور واقعی و انضمامی، عناصر ایده آل و ارزش ها را نیز در تحلیل خود مورد توجه قرار داده است. در این میان یکی از اهداف مهم وی در تلفیق مباحث جامعه شناختی با مضامین فلسفی، نیل به شناختی جامع، از انسان بوده است. شلر به رغم اذعان به تأثیر عوامل اجتماعی، اصلِ اندیشه را مقوله مستقلی می داند که نمی توان تمامی آن را به عوامل بیرونی فروکاست؛ همین نکته وجه امتیاز مهم شلر به شمار می آید، چرا که وی برخلاف بسیاری از دیدگاه های متأخر، تکوین معرفت را تنها به تأثیر شرایط تاریخی و اجتماعی منوط نکرده و در کنار آن، ویژگی های انسانی را نیز مورد توجه قرار می دهد. از نظر وی در نگاهی جامع به انسان، افزون بر عقل، باید وجوه عاطفی، احساسی و نیز ارزشی او را نیز مورد توجه قرار داد. در این نوشتار با تحلیل رویکرد پدیدارشناسانه شلر از جمله در قلمرو اخلاق، تلاش می گردد نشان داده شود که چگونه شلر با تلفیق حوزه های مختلف، از دوگانه سازی های معمول فراتر رفته و جامعه شناسی معرفت را بسط داده است. یافته های حاصل از این روند حاکی از آن است که کلیّت پروژه ی فکری شلر، تلاش برای تلفیق و همراهی حوزه ه ایی از معرفت بشری است که در بدو امر متعارض به نظر می رسند و قابل جمع به شمار نمی آیند؛ اما شلر با نگاهی جامع و فراگیر به انسان و جامعه، بدان ها توجه نموده و بر آن است که از فروکاستن آنها به بخشی خاص اجتناب ورزد.
۱۸۵۵.

بررسی و نقد دیدگاه های دکتر اسماعیل راجی الفاروقی درباره اسلامی سازی علوم(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: فاروقی اسلامی سازی علوم نظام آموزشی سنتی میراث اسلامی تمدن غرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۹۶
بحث اسلامی سازی علوم در جهان اسلام از مسائل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران حوزه علم و دین را به خود مشغول کرده است. پژوهش در مبانی و مبادی معرفت شناختی و روش شناختی دیدگاه های مطرح در حوزه علم دینی، یکی از نیازهای اساسی متفکران عرصه علوم انسانی و اجتماعی است. بحران های ناشی از علم گرایی و افراط در نظریات تعارض علم و دین در دو قرن اخیر، همکاری علم و دین و به تبع آن امکان علم دینی و خداباور را با چالش و تردید مواجه کرده است. فاروقی با تأکید بر میراث اسلامی و توجه به ضعف های نظام آموزشی سنتی و غربی، اسلامی سازی علوم را در گرو اصلاح نظام آموزشی و ادغام دو سیستم سنتی اسلامی و جدید غربی با محوریت اسلام می داند. اهمیت دیدگاه فاروقی در شناخت و تبیین ضعف ها و کاستی های نظام آموزشی اسلامی و نگاه آسیب شناسانه به علوم جدید است. ضعف نظریه فاروقی نیز در این است که وی در تلفیق میراث اسلامی با علوم جدید نتوانسته راهکاری مناسب برای سازگار کردن این دو سیستم ارائه دهد؛ همچنین نتوانسته روش شناسی مناسبی برای اجرایی کردن مراحلی که در دستور کار قرارداده است، عرضه کند.
۱۸۵۶.

درنگی بر تمایزات طبیعیات و علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم تجربی طبیعیات ارسطو استقراء علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
ارسطو به سبب روش فلسفی در شناخت طبیعت و برهانی کردن گزاره های طبیعی، همواره به دنبال به دست آوردن نتیایج ثابت و مابعدالطبیعی از روابط جهان هستی بود. به همین دلیل، ویژگی هایی همچون ابطال پذیری جزء ماهیت طبیعیات نبود. با تحولات علمی اروپا، این نگرش فلسفی به جهان تغییر کرد و آن را گویای واقعیت جهان نمی دیدند و فلاسفه همگی تلاش کردند تا روش مشاهده و فرضیه و استقراء را به عنوان روشی کارآمد در شناخت طبیعت معرفی کنند؛ زیرا این روش تجربی می توانست حقیقت جهان خارج را توصیف کند. بدین سان، نگاه فلسفی و مابعدالطبیعی به طبیعت جای خود را به نگاه تجربی و ابطال پذیر علوم تجربی داد. همچنین، علاوه بر تمایزاتی که در تحولات شناخت طبیعت ایجاد شد، روش و غایت طبیعیات به روش و غایت جدیدی در علوم تجربی تبدیل شد. این تمایز عمده در نگاه به طبیعت، پیامدهای بسیاری در پی داشته است. در این نوشتار به این تمایزات و تحولات می پردازیم.
۱۸۵۷.

جایگاه دیگری در ساخت گشایی سوبژکتیویته و اخلاق: لکان و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لکان لویناس سوبژکتیویته دیگری اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۴۹
دغدغه و هدف اصلی در این مقاله بررسی و مقایسه جایگاه مفاهیم سوبژکتیویته، دیگربودگی و اخلاق در اندیشه لکان و لویناس است. نحوه مواجهه این دو متفکر به موضوعات مذکور با نقد و به چالش کشیدن سوبژکتیویسم عقلانی و اخلاق فلسفه مدرن همراه بوده است. بر همین اساس مرکززدایی از سوژه خودبنیاد، تقدم دیگری در شکل گیری سوبژکتیویته و بازتعریف اخلاق از جمله مبانی مشترکی است که در ارائه خوانش جدید آن ها از سوژه راهگشا بوده است. با این وجود لکان و لویناس در تلاش برای تبیین معنای دیگری، دلیل برتری آن بر سوژه و همچنین بازتعریف اخلاق تفاسیر، بینش ها و نتایج متفاوتی اتخاذ کرده اند. مدعا و یافته اصلی این نوشتار این است که نقطه گسست لکان و لویناس در پرداختن به دو وجه متفاوت دیگربودگی است که به خوانش متفاوتی از سوبژکتیویته و اخلاق نیز انجامیده است. لکان به توصیف و تبیین ساختاری می پردازد که دیگری در آن به انقیاد سوژه می پردازد و لویناس تمامیت خواهی امر همان را عامل سرکوب و نفی دیگری قلمداد می کند. چنین نگرشی آن ها را به دو نوع اخلاق مجزا نیز رهنمون ساخته است. از یک سو هسته بنیادی اخلاق نزد لکان امر واقع است که در آن امر بیکران میل همواره به شکل اختلالی در ساحت نمادین بروز می کند و خلأ و تضادهای واقعیت را افشا می کند. از سوی دیگر بنیاد اخلاق لویناس مسئولیت پذیری تقارن ناپذیر سوژه در معرض چهره دیگری است که در آن التزام و تعهد به دیگری مقدم بر هر اختیاری است.
۱۸۵۸.

رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با نگرش به خلاقیت: میانجیگری سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای ارتباطی خانواده خلاقیت سرزندگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرزندگی تحصیلی در رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با نگرش به خلاقیت بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر دزفول در سال تحصیلی 99-98 بود که با روش تصادفی چندمرحله ای تعداد 370 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994)، نگرش به خلاقیت (فیشر، 1991) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) بود. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج تحلیل مسیر مدل پژوهش به طور کلی نشان داد که خلاقیت دانش آموزان تحت تأثیر الگوی ارتباطی خانواده، و سرزندگی تحصیلی قرار دارد. بدین صورت که از بین ابعاد جهت گیری ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت و جهت گیری همنوایی به صورت منفی نگرش نسبت به خلاقیت را پیش بینی می کنند (001/0< p). همچنین نتایج نشان داد که جهت گیری گفت وشنود به صورت مثبت و جهت گیری همنوایی به صورت منفی سرزندگی تحصیلی را پیش بینی می کنند (001/0< p). در مجموع نتایج نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه سرزندگی تحصیلی می تواند بر نگرش نسبت به خلاقیت اثر بگذارد (001/0< p).
۱۸۵۹.

سنجش معیار برابری و نابرابری عادلانه از دیدگاه علامه طباطبایی و جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برابری عادلانه نابرابری عادلانه علامه طباطبایی جان رالز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
برابری و نابرابری مفاهیمی است که هم زمان با جهانی شدن، بیش ازپیش موردتوجه متفکران قرارگرفته است. در این میان علامه طباطبایی و جان رالز، دو نظریه پرداز عدالت، به این مفاهیم توجه ویژه نموده اند. پژوهش حاضر از روش مطالعه تطبیقی با هدف دست یافتن به مواضع اختلاف و اشتراک این دو متفکر درباره مفاهیم برابری و نابرابری عادلانه، ریشه یابی این مواضع و سنجش کارایی معیارهای آنان در تبیین رابطه تفاوت ها با برابری یا نابرابری حقوق، صورت گرفته است. اهم نتایج به دست آمده: علامه طباطبایی بر مبنای حقیقت واحد انسانی و رالز با معیار حداقل ظرفیت شخصیت اخلاقی بر برابری افراد در برخورداری از حق تأکید نموده اند. در نظر هر دو برخی نابرابری ها عادلانه است؛ علامه طباطبایی، نقش فرد در برآوردن نیازهای جامعه و رالز، سود بیشتر کم برخوردارترین ها را ملاک قرارداده است. بر مبنای هر دو، برابری متأثر از تفاوت های اکتسابی و طبیعی نیست، البته در دیدگاه رالز اندک افرادی از حقوق پایه محروم اند.
۱۸۶۰.

جایگاه نگرش الهیاتی و نظریه تکاملی در اندیشه جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جان دیویی تجربه دینی تکامل داروینی نگرش الهیاتی دیویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
جان دیویی قصد داشت تا بر اساس نظریه تکاملی داروین، نحوه نگرش ما را نسبت به جهان پیرامونمان متحول سازد. او در روزهای پیشامدرن برای رسیدن به وعده مدرنیته که همانا ترقی و پیشرفت در تمام زمینه ها بود تلاش می کرد. دیویی نه تنها چنین مرحله و گذاری را پیش بینی نمود بلکه راه و روش عبور از آن را نیز مورد مطالعه قرار داد. در این مقاله از سال هایی که دیویی یک مسیحی پر شور بود آغاز کرده ایم و به زمانی که او مجذوب علوم تکاملی گشت و با رویکردی عقل گرایانه به بسط نظریه «تجربه» خود رسید، پرداخته ایم. طبق رویکرد طبیعت گرایانه دیویی به انسان، ما با تجربه های دینی روبرو هستیم که در فرایند تکاملی، پاسخی به نیازهای اولیه انسان بوده و در بستر فرهنگ های مختلف در قالب ادیان متفاوتی ظاهر شده اند. تجربهدینی مدنظر دیویی، همان آرزوها و رؤیاهای شخصی انسان است. خدا، آخرت، دین و امور فراطبیعی از این جنس بوده و زاده تبادل و سازگاری-های انسان با محیط زیست او می باشند. پس سخنی از عوالم دیگر و جهان هایی با سطح های مختلف و یا جهان هایی موازی که جدیداً بر اساس فرضیه های علمی مطرح شده نیست. معنویت، دین و اخلاق، همگی طبیعی، تجربی، واقعی و البته با ارزش هستند. دیویی انسان را به عنوان یک ارگانیزم در بین میلیون ها جاندار دیگر و در پیوند و پیوستگی با آن ها در نظر می گیرد و به کاربرد و کارکرد تجربه های دینی در زندگی روزمره می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان