فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۵۲۶۴.

دیالکتیک الفت و بیگانگی در واقعه فهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت هرمنوتیک بیگانگی الفت فاصله تاریخی افق هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۷ تعداد دانلود : ۷۷۳
دیالکتیک الفت و بیگانگی توسط نظریه پردازان هرمنوتیک رمانتیک مطرح شد. ایشان کوشیدند تا با تبیین عناصر مقوم این دیالکتیک، روند وقوع فهم را به تصویر کشند. شلایرماخر در گستره تفسیر دستوری الفت و بیگانگی، هر دو را به زبان و کارکردهای آن ارجاع می دهد. اما در تفسیر فنی یا روان شناختی به گونه ای متافیزیک فردیت روی آورده و آن را بنیان بیگانگی قلمداد می کند. او بر این باور است که با رهیافت به ذهنیت مؤلف می توان بر این بیگانگی چیره و به فهم متن نائل شد. از نظر وی چنین رهیافتی توسط حدس انجام می پذیرد. بنابراین حدس عامل الفت با فرد بیگانه است. اما گادامر که از یک سو از تبیین روان شناختی شلایرماخر چندان خرسند نیست و بیشتر به حیث تاریخ مند فهم نظر دارد و از سوی دیگر وقوع فهم را مستلزم حضور دو عنصر الفت و بیگانگی می داند و فاصله تاریخی و اختلاف افق هرمنوتیکی را عامل بیگانه ساز و سنت را مایه الفت می داند، معتقد است که فهم همواره طی یک روند دیالکتیکی و بر مبنای تقابل این عناصر به وقوع می پیوندد.
۵۲۷۰.

مبانى معرفت‏شناسى مفاهیم ماوراى طبیعى دینى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۷
در این مقاله به طور اختصار در دو مقوله بحث‏شده‏است: الف - موانع ومشکلاتى که براى انسان در باب فهم مفاهیم ماوراى طبیعى دینى پیش مى‏آید موانعى از قبیل انس به محسوسات، محدودیت زبان بشرى وتطور زبان. ب - مبانى وصول به معرفت مفاهیم ماوراى طبیعى دینى. در این قسمت مسائل زیر بحث‏شده‏است:1 - راههاى شناخت کدام است ومفاهیم دینى را چگونه واز چه راهى مى‏توان شناخت؟ 2 - آیا هستى داراى مراتب است؟ حقایقى که مفاهیم دینى از آنها حکایت مى‏کند در کدام مرتبه هستى جاى مى‏گیرند؟ 3 - فاعل شناسنده باید چه ظرفیتها وصلاحیتهایى داشته باشد تا شایستگى درک این مفاهیم را داشته باشد. 4 - خداوند با چه زبانى بابشر سخن گفته وبه عبارت دیگر زبان دین چه زبانى است؟ آیا الفاظ دینى در همان معنایى استعمال مى‏شوند که در عالم محسوسات به کار مى‏روند یا اینکه زبان تمثیلى وسمبلیک است ومفاهیم به نحو مشترک معنوى در حقایق محسوس ومعقول به کار مى‏روند واین مفاهیم محسوس همچون اصل وجودات محسوس آیه ونشانه آن مفاهیم نا محسوس هستند؟ نتیجه اینکه گذر از آن موانع ومعرفت‏به این مبانى مى‏تواند ما را به معرفت آن حقایق برساند.
۵۲۷۲.

زمان از دیدگاه ملاصدرا و برگسون

۵۲۷۳.

موضوع فلسفه اولی نزد ارسطو و علامه طباطبایی

۵۲۷۵.

مقایسة ماهیّت تجربه عرفانی بر اساس نظریه علم حضوری و حصولی علامه طباطبایی و ساخت¬گرایی استیون کتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری علم حصولی طباطبایی تجربه عرفانی ذات گرایی ساخت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۸۳۲
در مورد تجربه عرفانی، دو دیدگاه ذات­گرایی و ساخت­گرایی وجود دارد. ذات­گرایان معتقدند که حداقل در تجارب عرفانیِ خاصّ، عرفا ذات واحدی را تجربه می­کنند، اما زمینه­های اجتماعی و مذهبی عارف در تفسیر آن­ها اثرگذار است؛ لذا علی­رغم تنوع گزارشات تجارب عرفانی در سنت­های مختلف، هستة مشترکی وجود دارد که تمام آن­ها را می توان از یک نوع دانست. اما ساخت­گرایان قائل­اند که تجربة عرفانی، به طور خاصّ و گسترده، توسط سنّت مذهبی و اجتماعی ای که عارف در آن قرار دارد، شکل داده می­شود؛ پس زمینه­های مذهبی خاصّ، تجارب متفاوتی را ایجاد می­کنند. علامة طباطبایی، در حصری عقلی، علم را به حضوری و حصولی تقسیم می­کند. با نظر به این تقسیم، تجربه عرفانی یا از نوع علم حضوری است یا از نوع علم حصولی. تجربه­ای که از نوع علم حضوری است، تجربه ذات است و پیشینه­های عارف در آن نقشی ندارد. انسان می­تواند با ریاضت، از تعلق نفس به بدن بکاهد. در این صورت، نفس مجرّد به علّت خود و نیز به معلولات دیگر علم حضوری خواهد داشت و با آن­ها متّحد می­شود. اما بعضی از تجارب عرفانی انسان (کشف صوری و بعضی از مراتب کشف معنوی) از نوع علم حصولی است. در این نوع تجربه، ممکن است زمینه­های قبلی عارف در شکل­گیری تجربة وی دخالت داشته باشند.
۵۲۷۶.

نقش منع تدوین حدیث در پیدایش فرقه های اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: صحابه سنت نبوی تدوین حدیث خلفا کعب الاحبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۵ تعداد دانلود : ۸۳۰
از میان عوامل گوناگون تاثیرگذار در پیدایش فرقه های مذهبی، عاملی که به سهم خود تاثیر چشمگیری در این راستا ایفا کرده است، منع تدوین سنت نبوی است. در این نوشتار برآنیم تلاش دستگاه خلافت در صدر اسلام را در جهت منع تدوین حدیث و انگیزه های حاکمان وقت از این امر را بررسی کرده، به طور مختصر آثار زیانباری را که این مسئله در جامعه اسلامی به بار آورد، مطرح کنیم. یکی از این آثار، مطرح شدن افراد یهودی الاصل همچون کعب الاحبار و وهب بن منبه در جامعه اسلامی و تصاحب کرسی بیان معارف و تفسیر قرآن از ناحیه آنان بود. چرا که به دنبال منع تدوین حدیث و ایجاد محدودیت هایی در نقل حدیث برای صحابی بزرگواری همچون ابوذر، ابن مسعود و امثال اینان، توجه خلفا به افرادی همچون کعب و وهب بن منبه جلب شده، زمینه برای تحریف تفسیر آیات قرآن توسط آنان فراهم شد. بعدها در اواخر سده اول که منع تدوین حدیث برداشته شد، سیل روایات که بسیاری از آنها از اصل و اساسی هم برخوردار نبودند، با انگیزه های گوناگون روانه جامعه اسلامی شد و در کتاب ها ثبت گردید؛ به گونه ای که هر کس عقیده ای مطرح می کرد یا فرقه ای می ساخت، می توانست برای تثبیت آن به برخی از این احادیث استناد جوید.
۵۲۷۷.

فرگه و مسئله عینیت نقدى بر عنان گسیختگى معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنا اندیشه عینیت فرگه مدلول ارزش صدق و کذب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه منطق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
از جایگاه یک ریاضى دان، فرگه وارد بحث مناقشه انگیزى مى شود که مکاتب مهم فلسفى از جمله رئالیسم، ایدئالیسم و تجربه گرایى مدت ها به آن اشتغال داشتند. این حیطه بحث که مى توان آن را با نام کلى نحوه ارتباط ذهن و عین مشخص کرد، در اندیشه فرگه به منظور ارائه توضیح مقبولى درباره شالوده ریاضیات مطرح مى شود. براساس دیدگاه فرگه، کسى که خود را در جهان و در تعامل با دیگران مى دید، نظریات مطرح در این زمینه راضى کننده نبود. این نظریات که به روان شناسى گرایى، خودانگارى، نسبى گرایى و منحصر دانستن عرصه موجودات در امور محسوس مى انجامند، نمى توانند به خوبى از عهده توضیح بناى علم و ادراک و نحوه ارتباط با دیگرى برآیند. فرگه به دنبال بنیادى از اندیشه است که صرفا عبارت از چند اصل موضوعى نبوده، بلکه امر عینى و در دسترس همگان را پیش چشم داشته باشد؛ بنایى که مى تواند تبیین علمى را استوار سازد. در این جستار ما ضمن بیان پیش زمینه اى از نحوه تدارک عینیت در اندیشه کانت، درباره تبیین عینیت در اندیشه فرگه تحقیق مى کنیم و از حاصل آن، برخلاف آنچه میان هرمنوتیسین ها شایع است، اشاراتى به در دسترس بودن معناى عینى خواهیم داشت.
۵۲۷۸.

آرای هوسرل درباره بداهت و توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۰۲
مسئله بداهت و توجیه در پدیدارشناسی هوسرل مسئله‏ای اساسی است.این موضوع در همه نوشته‏های او، از اوّلین تا آخرین نوشته، تکرار شده است. در نظر اوّل چنین می‏نماید که هوسرل در مسائل مربوط به توجیه از«مبناجویان» باشد:این تصوّر به ما دست می‏دهد که گویا او معتقد بوده است که رسیدن به یقین مطلق، دست کم درباره پاره‏ای مسائل، میسّر است و همچنین هدف اصلی فلسفه را رسیدن به چنین یقینی می‏دانسته است.فلسفه باید بصورت«علمی دقیق»در آید که بتواند برای علوم و ریاضیات، مبانی متقنی فراهم آورد. هوسرل به کرّات بر یقین، علم پیشینی، همان پیشینی، رهایی از قید پیش فرضها، و بر فراست یا بصیرت ذاتی، تأکید کرده است. در این مقاله نخست نگاهی از نزدیک به این مسائل می‏اندازیم.از شرح مقدّماتی کوتاهی درباره مفاهیم«التفاتی بودن»، که از مفاهیم خاصّ هوسرل است، به مفهوم خاصّ هوسرل درباره بداهت و نظر متغیّر او در زمینه دو گونه بداهت، یعنی کفایت و قطعیت، می‏پردازیم.همچنین گفته‏های به ظاهر«مبناجویانه»هوسرل را بررسی می‏کنیم و نتیجه این تجسّس آن است که هوسرل، به رغم ظواهر، از مبناجویان نبوده است.و درست عکی آن، هوسرل در بیست سال آخر عمر خود، هر روز بیش از روز پیش به سمت نوعی اعتقاد افراطی به«کل نگری»پیش رفت و این اعتقاد را نه تنها درباره علوم طبیعی بلکه درباره ریاضیات و اخلاقیات نیز پیدا کرد:هر چند که این دو رشته از قدیم دژ محکم«مبناجویان»بوده است.فی الواقع من می‏گویم که نظر پخته هوسرل در این زمینه‏ها به نظریاتی که نلسون گودمن، جان راولز و سپس بسیاری کسان دیگر پرورانده‏اند شباهت فراوان دارد.رأی اصلی من آن است که هوسرل به استقبال آنچه «راولز»به آن، روش«تعادل تأملی»نام داده است.
۵۲۷۹.

نقد و بررسی رویکرد تومیست های تحلیلی به ویژه آنتونی ِکنی به وجودشناسیِ توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود وجودشناسی تومیسم توماس آکوئینی فلسفه ی تحلیلی آنتونی کنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۶۷۱
احیاء اندیشه های فلسفی و کلامی توماس آکوئینی در دوره ی مدرن، همواره یکی از دغدغه های اندیشمندانی بوده که پاسخ بسیاری از معضلات فلسفی و الهیاتی عصر جدید را تنها در آثار او دست یافتنی می دانستند. این نحوه ی نگرش به اندیشه های توماس که از دیرباز تاکنون، به تومیسم مشهور بوده است، از اواسط قرن بیستم، با پدید آمدن رویکردی نوپا به تفکر توماس با عنوان تومیسم تحلیلی، عصر تازه ای از تومیسم را رقم زد. تومیست های تحلیلی با بهره گیری از فلسفه ی تحلیلی به ویژه مبانی فلسفی و منطقی فرگه، تفسیرهای خاصی از اندیشه های فلسفی توماس آکوئینی ارائه کرده اند که توجه جدی دیگر طرفداران تفکر توماس را به خود برانگیخته است. این جریان نوظهور، با آنتونی کنی و تفسیرهای او بر آثار توماس به اوج خود رسید. آنتونی کنی با اتخاذ نگرشی فرگه ای نسبت به وجودشناسی توماس، تلاش کرد تا تناقضات و چالش های پیش روی نظریه ی وجود در فلسفه ی توماس را بنمایاند و وجودشناسی او را حاوی نظریه هایی در خصوص وجود نشان دهد که از ارزش فلسفی چندانی برخوردار نیستند. در این جستار، به تفصیل، به نقد و بررسی رویکرد تحلیلیِ آنتونی کنی به وجودشناسی توماس آکوئینی خواهیم پرداخت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان