از میان عوامل گوناگون تاثیرگذار در پیدایش فرقه های مذهبی، عاملی که به سهم خود تاثیر چشمگیری در این راستا ایفا کرده است، منع تدوین سنت نبوی است. در این نوشتار برآنیم تلاش دستگاه خلافت در صدر اسلام را در جهت منع تدوین حدیث و انگیزه های حاکمان وقت از این امر را بررسی کرده، به طور مختصر آثار زیانباری را که این مسئله در جامعه اسلامی به بار آورد، مطرح کنیم.
یکی از این آثار، مطرح شدن افراد یهودی الاصل همچون کعب الاحبار و وهب بن منبه در جامعه اسلامی و تصاحب کرسی بیان معارف و تفسیر قرآن از ناحیه آنان بود. چرا که به دنبال منع تدوین حدیث و ایجاد محدودیت هایی در نقل حدیث برای صحابی بزرگواری همچون ابوذر، ابن مسعود و امثال اینان، توجه خلفا به افرادی همچون کعب و وهب بن منبه جلب شده، زمینه برای تحریف تفسیر آیات قرآن توسط آنان فراهم شد. بعدها در اواخر سده اول که منع تدوین حدیث برداشته شد، سیل روایات که بسیاری از آنها از اصل و اساسی هم برخوردار نبودند، با انگیزه های گوناگون روانه جامعه اسلامی شد و در کتاب ها ثبت گردید؛ به گونه ای که هر کس عقیده ای مطرح می کرد یا فرقه ای می ساخت، می توانست برای تثبیت آن به برخی از این احادیث استناد جوید.