محمد حسین زاده

محمد حسین زاده

مدرک تحصیلی: استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ایران
پست الکترونیکی: Phsadra@gmail.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۵ مورد.
۱.

مطالعه عوامل پیشران و بازیگران مؤثر در تحولات آینده آموزش زبان های قومی و محلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست گذاری فرهنگی برنامه ریزی آموزشی زبان های قومی و محلی تحلیل بازیگر عوامل پیشران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
سیاست گذاری در مورد آموزش زبان های قومی و محلی مانند هر موضوع دیگری نمی تواند تنها با تکیه بر رهنمودهای ارزشی و هنجاری و بدون توجه به شرایط محیطی و ملاحظات راهبردی باشد. برای این منظور پژوهشی باهدف شناسایی عوامل پیشران و بازیگران تأثیرگذار در موضوع آموزش زبان های قومی و محلی در ایران صورت گرفت. برای شناسایی عوامل پیشران از روش «تحلیل اثرات متقابل» با استفاده از نرم افزار میک مک و برای «تحلیل بازیگران» از نرم افزار مکتور بهره جستیم. به عنوان مهم ترین نتایج: برای پیشگیری از فروافتادن گروه مهم «فعال قومی» در ائتلاف مخالفان نظام سیاسی؛ برای تداوم همراهی گروه «همگرای خواهان افزایش سهم قومی»؛ و همچنین برای خنثی نمودن عوامل «ملت سازی قومی» و «واگرایی قومی»، پیشنهاد می شود سیاستگذار بی عملی نسبی خود در موضوع آموزش زبان های قومی و محلی را کنار گذاشته و با اقدامی سنجیده کنترل میدان را به دست بگیرد. لیکن برنامه آموزشی زبان و ادبیات قومی و محلی به هیچ عنوان نباید واجد ویژگی های «فراگیری» و «معیارسازی» که مطالبه اصلی «مبارزان قومی» با هدف ملت سازی است، باشد. در مقابل برنامه آموزشی مطلوب می بایست «نخبه گرایانه»، با هدف شناسایی و شکوفا نمودن استعدادها و ناظر به حفظ گونه های مختلف زبان های بومی به عنوان میراث زبانی کشور و به دور از تأثیرپذیری از گونه های خارجی باشد.
۲.

بررسی انتقادهای علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا درباره «تعریف حدی شیء به وسیله فصل»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعریف حدی جنس فصل اخیر ملاصدرا علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
یکی از نوآوری های منطقی ملاصدرا بر اساس نظریه اصالت وجود، این است که «تعریف حدی شیء منحصر در فصل اخیر آن است» که البته این فصل، نحوه وجود خاص آن شیء است و همه اجناس و فصول پیشین را به نحو بساطت و اجمال دربر دارد. علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین شارحان ملاصدرا این دیدگاه او را نپذیرفته و سه اشکال را نسبت به آن مطرح کرده است: 1) اکتفا به فصل با مقام تفصیل حد مناسب نیست 2) خارج بودن جنس ها و فصل های پیشین از حقیقت شیء مستلزم انقلاب در ذات و ذاتیات شیء است 3) خارج بودن جنس ها و فصل های پیشین از حقیقت شیء با «لبس بعد از لبس» در حرکت جوهری منافات دارد. این مقاله پس از اشاره مختصر به دیدگاه ملاصدرا درباره انحصار تعریف حدی شیء به فصل اخیر، انتقادهای سه گانه علامه طباطبایی را با نگرشی انتقادی بررسی کرده است. بررسی این انتقادهای سه گانه به این نتیجه منتهی شد که هیچ یک از اشکال های علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا وارد نیست و مقصود ملاصدرا از خارج بودن اجناس و فصول پیشین از ماهیت شیء، خارج بودن اجناس و فصولِ حاضر در مرتبه تفصیل است، نه اجناس و فصول مندمج در مرتبه اجمال و بساطت فصل اخیر. همچنین در خلال بررسی و پاسخ گویی به انتقادهای علامه طباطبایی، برخی از ابعاد پنهان دیدگاه ملاصدرا نظیر فعلیت ثبوتی اجناس و فصول پیشین در مقابل فعلیت وجودی آنها روشن شد.
۳.

تحلیل دیدگاه سهروردی در مسئله کلیات و مواجهه ملاصدرا با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
فیلسوفان مسلمان در مسئله کلی و جزئی، از دیدگاه فیلسوفان یونان باستان متأثر بوده اند؛ به طوری که بن مایه دیدگاه های ارائه شده در دوره اسلامی را می توان در آرای افلاطون و ارسطو مشاهده کرد. ابن سینا  همانند ارسطو نظریه مُثل را انکار کرده و دیدگاه افلاطون درباره مسئله کلی و جزئی را نپذیرفته است. سهروردی  بر خلاف ابن سینا نظریه مثل افلاطونی را پذیرفته است؛ اما در مسئله کلی و جزئی، کلی افلاطونی را انکار کرده و در تبیین «کلی» با ارسطو و ابن سینا هم داستان شده است؛ به این معنا که او همانند ابن سینا، کلی را همان مفهوم ذهنی قائم به نفس دانسته است. البته شیخ اشراق در برخی جنبه های فرعی این مسئله با ابن سینا مخالفت کرده و نوآوری هایی را ارائه کرده است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، دیدگاه سهروردی در مسئله کلی و جزئی را تبیین کرده و علت گرایش او به تبیین مشایی از «کلی» را بررسی کرده است. در این بررسیِ تحلیلی، نقدهای سهروردی به رویکرد سینوی نیز تبیین شده و تأثیر آن ها بر نقد ملاصدرا بر نظریه مشاییان نشان داده شده است. همچنین نحوه مواجهه ملاصدرا با دیدگاه سهروردی در مسئله کلیات تحلیل شده است.
۴.

کاربست «فصل» به عنوان «حد تام» در فلسفه ی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جنس فصل حد تام منطق تعریف اصالت وجود ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
تغییر در بنیان های فلسفی منطق مستلزم تغییر در رویکرد مواجهه با مسایل آن و گاه نیز مستلزم تغییر در خود آن مسایل است. یکی از مباحث مهم منطق، ساختار تعریف اشیا و نقش اجناس و فصول متعدد در تعریف حدی و چگونگی چینش و ترتیب آنها است. این مقاله با توجه به نظریه اصالت وجود، دیدگاه ملاصدرا درباره تعریف حدی اشیا را بازخوانی و تبیین کرده و نحوه مواجهه او با دیدگاه جمهور حکما را تحلیل کرده است. بررسی تحلیلی این موضوع به این نتیجه منتهی شد که نظریه اصالت وجود و فروع برآمده از آن، در فلسفه ملاصدرا به رویکرد متفاوتی انجامیده است که در آن فصل اخیر تأمین کننده وحدت حقیقی ماهیت مرکب است و مواد و اجناس پیشین را به نحو بساطت و اجمال در خود گنجانده است؛ بر همین اساس، صدرالمتألهین به صراحت اظهار داشته است که در حد تام رعایت ترتیب میان مقومات ماهیت ضروری نیست، بلکه امری استحسانی است. در این رویکرد ابداعی، حد حقیقی ماهیت صرفاً فصل اخیر آن است و هر یک از اجناس و فصول پیشین به نحو تفصیلی با فعلیت های متعدد آن گونه که جمهور حکما در ترکیب انضمامی ترسیم کرده اند مقوم شیء نیستند و خارج از حقیقت آن قرار دارند؛ در نتیجه، ذکر اجناس و فصول پیشین در تعریف حدی از باب زیادی حد بر محدود است.
۵.

بررسی انتقادی شیوه سهروردی در تعریف اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظریه تعریف مشائی نظریه تعریف اشراقی تعریف بحسب ماهیت تعریف بحسب مفهوم سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
سهروردی در مبحث «تعریف» با وارد نمودن پنج اشکال، ناکارآمدی نظریه تعریف مشائی را نشان داده و بجای آن شیوه دیگری برای تعریف اشیاء مطرح کرده است. این شیوه که با عنوان «تعریف مفهومی» مشهور است، بر تبادر و فهم عرفی از معنای لغت متکی میباشد و طبق آن، لفظ از طریق بیان مقومات مفهومیش از منظر اهل لسان تعریف میشود. در این مقاله پس از تبیین شیوه سهروردی در تعریف اشیاء، به بررسی و نقد آن پرداخته شده است. تحلیل و بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی نشان میدهد که نتیجه منطقی اشکالات او به نظریه تعریف مشائی، تصحیح نظریه مشائیان از طریق بکارگیری «شهود» است، نه کنارنهادن تعریف شیء بحسب ماهیت و روی آوردن به نظریه تعریف مفهومی. علاوه بر این ، نظریه تعریف سهروردی بعنوان جایگزین نظریه تعریف مشائی دارای اشکالاتی متعدد است؛ بهمین دلیل، با فرض پذیرفتن اشکالات سهروردی به نظریه تعریف مشائی، شیوه خود او نیز در نظریهتعریف، فی نفسه قابل قبول نیست. در پایان این نوشتار، دیدگاه یکی از سهروردی پژوهان معاصر که معتقد است رابطه منطق تعریف ابن سینا و سهروردی رابطه تکامل است نه تباین، تبیین و نقد شده است.
۶.

قابلیت های رقابتی پویا و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قابلیت های رقابتی پویا کیفیت گزارشگری مالی توانمندی تکنولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۷۶
هدف:باگسترده تر شدن فضای رقابتی در سطح بازارهای مالی، شرکت هایی در این عرصه موفق تر هستند که به واسطه خلق ارزش ها و منابع غیرقابل تقلید، قابلیت های پویای خود را افزایش دهند و بر اساس آن بتوانند سهم بیشتری از بازار را به اختیار خود در آورند. توسعه این قابلیت ها ضمن دارا بودن بازده های احتمالی آتی از منظر رقابتی، در عین حال نیز می تواند به ارتقای سطح تعامل ارتباط شرکت با ذینفعان منجر شود و باعث گردد تا کارکردهای رقابتی شرکت تقویت شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قابلیت های رقابتی پویا بر کیفیت گزارشگری مالی است.  روش: در این پژوهش تعداد ۷۱ شرکت بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از توانمندی تکنولوژیک بر مبنای تحلیل پوششی داده ها (DEA) برای سنجش قابلیت رقابتی پویا استفاده شد و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون استفاده گردید.  یافته ها: نتیجه بررسی های آماری و آزمون فرضیه پژوهش نشان داد، قابلیت های تکنولوژی بر اساس رویکرد منبع محور بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت ها تأثیر مثبت و معناداری دارد.  نتیجه گیری: این نتیجه نشان می دهد با توسعه ظرفیت های رقابتی باعث می گردد تا قابلیت های خلق منابع پایدار به عنوان یک مزیت رقابتی منجر به افشای با کیفیت گزارشگری مالی شرکت ها شود.
۷.

بازخوانی و تحلیل دیدگاه ملاصدرا درباره تصدیق منطقی (با توجه به نظریه اصالت وجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصدیق اذعان نفس وجود ماهیت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
ملاصدرا در بسیاری از مباحثی که درباره تصدیق منطقی بیان کرده از همان اصطلاحات و اسلوب منطق دانان پیشین استفاده کرده است؛ این در حالی است که دو نظریه «اصالت وجود» و «اتحاد علم، عالم و معلوم» اقتضا می کنند تا او مسأله «تصور و تصدیق» را در یک دستگاه فلسفی متفاوت با نظام فلسفی جمهور حکما ارائه کند. این مقاله با توجه به نظریه اصالت وجود و با استفاده از روش تحلیل متنی، دیدگاه صدرالمتألهین را در تبیین حقیقت تصدیق منطقی بازخوانی کرده و رویکرد او را در مواجهه با دیدگاه منطق دانان پیشین تحلیل نموده است. در این راستا، این نتیجه به دست آمد که ملاصدرا دیدگاه خود را با دو رویکرد متفاوت و در دو سطح مطرح کرده است: یک رویکرد بر اساس مبانی جمهور حکما (رویکرد ماهوی) و رویکرد دیگر بر اساس نظریه اصالت وجود و مطابق با مبانی فلسفی خاص او (رویکرد وجودی). همچنین این مطلب حاصل شد که دیدگاه ملاصدر درباره حقیقت تصدیق منطقی، همان دیدگاه فارابی است با تأکید بر این نکته که چنین دیدگاهی صرفاً در رویکرد وجودی ملاصدرا و به پشتوانه نظریه های اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد علم، عالم و معلوم قابل تبیین است.
۸.

ملاحظات منطقی و معرفت شناختی ابن سینا، ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعریف حدی واجب تعالی ابن سینا ابن عربی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
آیا می توان در حکمت اسلامی از طریق به کارگیری قواعد منطقی به تعریف حدی و حقیقی واجب تعالی نایل شد؟ شمار پرشماری از پژوهش گران بر این باورند که ارائه «تعریف حدی حقیقی» برای واجب تعالی ممکن نیست؛ زیرا تعریف حدی مختص به امور ماهوی است و واجب تعالی امری ماهوی نیست. برخی عبارت های ابن سینا نشان می دهد که او در پاره ای موارد مانند حیثیت اضافی قوای نفس برای امور غیرماهوی «تعریف حدی حقیقی» درنظر گرفته است؛ در عین حال او برای واجب تعالی تعریف حدی حقیقی ارائه نکرده و در این مورد به «شرح اسم» اکتفا کرده است. ایده اصلی مقاله حاضر این است که ابن عربی و ملاصدرا از روزنه ای که در نظام منطقی ابن سینا برای تعریف حدی حقیقی امور غیرماهوی باز شده است استفاده کرده و نگرش او برای تعریف حد امور غیرماهوی را در نظام حِکمی خود امتداد داده اند. نتیجه ای که به دست آمده از قرار زیر است: ابن عربی دو راهکار را برای تعریف حدی واجب تعالی ارائه کرده و صدرالمتألهین نیز یک راهکار به شیوه های ابن عربی افزوده است.
۹.

مقایسه سه رویکرد سازگارگرایانه؛ هری فرانکفورت، گری واتسون و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اختیار سازگارگرایی فرانکفورت واتسون صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۵۳
در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب تبیین های مختلفی از سازگاری ضرورت علّی و اختیار ارائه شده است. فاعلیت بالتجلی نفس برای اراده های سلسله مراتبی، که صدرالمتألهین برای تبیین این سازگاری ارائه کرده است، با دیدگاه هری فرانکفورت و گری واتسون که نوع دیگری از رویکردهای سلسله مراتبی هستند شباهت های قابل توجهی دارد که عبارتند از: نقش اراده های سلسله مراتبی در قوام بخشیدن به هویت انسانی، نقش اراده های مراتب بالاتر در کنترل اراده های مراتب پایین تر و افعال انسان، منتهی شدن تمایلات سلسله مراتبی به یک خویشتن عمیق به عنوان کنترل کننده اصلی این تمایلات و اراده ها، و دخالت نداشتن امکان های بدیل (امکان تحقق گزینه های پیش رو) در حقیقت اختیار. تفاوت مهم رویکرد صدرالمتألهین با دو رویکرد دیگر این است که در رویکرد فرانکفورت و واتسون، خویشتن عمیق انسان که منشأ نهایی اراده است حقیقتاً یک امر ذاتی نیست و همین امر موجب می شود تا رویکرد سلسله مراتبی آنها پاسخ قابل قبولی برای اشکال تسلسل اراده ها نداشته باشد، اما در رویکرد صدرالمتألهین این خویشتن عمیق، حقیقتاً یک امر ذاتی است که موجب می شود اراده های سلسله مراتبی تا بی نهایت ادامه پیدا نکنند. بنابراین رویکرد صدرالمتألهین در عین حال که از مزیت های رویکرد فرانکفورت و واتسون در تبیین اختیاری بودن اراده و کنترل تمایلات برخوردار است؛ اشکال آنها را ندارد و برای سازگارگرایی رویکرد مناسب تری به حساب می آید.
۱۰.

بازسازی نظریه سلطنت نفس بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ضرورت علی اختیار مسئولیت پذیری نظریه سلطنت نفس ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۳۸۰
تقریرهای ناسازگارگرانه از اختیار، به تقریرهایی گفته می شود که بر اساس ناسازگاری ضرورت علّی و اختیار ارائه می شوند. هدف اصلی این تقریرها، تبیینی مناسب از اختیارِ بدون تعین و ضرورت علّی است؛ به طوری که مستلزم شانس و اتفاق نباشد و شخص در مقابل اراده نامتعین و فعل ناشی از آن مسئول باشد. از جمله این تقریرها، «نظریه سلطنت نفس» است که توسط برخی دانشمندان اصول فقه مانند محقق نائینی و شهید صدر مطرح شده است و برخی فیلسوفان معاصر نظیر فیاضی تلاش کرده اند تا آن را در فضای تفکر فلسفی نیز مطرح کنند. مهم ترین نقطه ضعف این تقریرها عدم مواجهه مناسب آن ها با اصول و قواعد فلسفی از جمله قانون ضرورت علّی است؛ چرا که عمده این تقریرهای ناسازگارگرایانه، مستلزم نقض یا تخصیص قواعد عقلی هستند. این مقاله پس از بررسی انتقادی مهم ترین تقریرهای نظریه سلطنت نفس و بیان اشکالات آن ها، این نظریه را بازسازی کرده، بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا تقریری جدید از آن ارائه کرده است که در آن، اشکالات تقریرهای دیگر مطرح نمی شود.
۱۱.

بررسی انتقادی تفسیر آقا علی مدرس و تابعان از نظریه «اصالت وجود» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اصالت وجود ماهیت اعتباری حکایت ملاصدرا آقا علی مدرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۴۶
دیدگاه ملاصدرا درباره اصالت وجود به صورت های مختلفی تفسیر شده است. در تفسیر رایج از نظریه اصالت وجود، ماهیت امری کاملاً ذهنی و وابسته به فاعل شناسا است و چون در واقعیت خارجی حاضر نیست، نمی تواند به نحو حقیقی از واقعیت خارجی حکایت کند. تفسیر استاد عبودیت که بسط و شرح تفسیر آقا علی مدرس زنوزی است در عین حال که بر ذهنیِ صرف بودن ماهیت تأکید می کند و ماهیت را شبح وجود می داند، حکایت ماهیت از وجود را حکایتی حقیقی معرفی می کند. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی عبارت های صدرالمتألهین را بررسی کرده و نشان داده است که تفسیر مذکور، نمی تواند تبیین مناسبی از دیدگاه ملاصدرا در مسأله اصالت وجود باشد. ملاصدرا تحت تأثیر عرفا، ارتباط حق تعالی و تعینات خلقی را بین وجود و ماهیت ترسیم کرده و در به تصویر کشیدن این رابطه از تعبیرات عرفا از جمله خیال و شبح و حکایت بودن مخلوقات نسبت به حق تعالی استفاده کرده است. برخلاف برداشت آقا علی مدرس و استاد عبودیت، این قبیل واژگان در معنای هستی شناسانه به کار رفته اند نه معنای معرفت شناسانه؛ از این رو، نمی توان با تمسک به آنها ماهیت را در دیدگاه صدرا، امری کاملاً ذهنی و وابسته به فاعل شناسا تفسیر کرد.
۱۲.

بررسی و مقایسه دیدگاه هابرماس و علامه طباطبایی درباره اختیار با تکیه بر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اختیار اعتباریات جهان اجتماعی علامه طباطبایی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۲۹
در آثار علامه طباطبایی دو رویکرد متفاوت نسبت به مسئله اختیار ارائه شده است: رویکرد سازگارگرایانه و رویکرد اختیارگرایانه. رویکرد اختیارگرایانه علامه طباطبایی دیدگاه ابتکاری اوست که از طریق اعتبار وجوب، به عنوان یکی از اعتبارات قبل از اجتماع، در سطح فردی و شخصی- نه اجتماعی- ترسیم می گردد. هابرماس نیز در یک رویکرد اختیارگرایانه از طریق جداکردن ساحت علیت در جهان طبیعی از ساحت دلایل در جهان اجتماعی، اختیار انسان را ترسیم می کند. مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هاست: دیدگاه اختیارگرایانه علامه طباطبایی با دیدگاه اختیارگرایانه هابرماس چه شباهت ها و چه تفاوت هایی دارد؟ هر یک از این دو دیدگاه در مقایسه با دیدگاه دیگر چه مزیت ها و چه نقاط ضعفی دارد؟ آیا این دیدگاه ها قابل پذیرش اند و می توانند اختیار انسان را تبیین کنند؟ در این مقاله این دو دیدگاه درباره اختیار، با یکدیگر مقایسه و بررسی شده اند. دیدگاه اختیارگرایانه هابرماس از این جهت که اختیار را از طریق یک جهان نمادین و اعتباری- که مشمول قانون علیت و ضرورت علّی نیست- تبیین می کند، شبیه دیدگاه اختیارگرایانه علامه طباطبایی است؛ با این تفاوت که در رویکرد علامه طباطبایی امر اعتباری، یک اعتبار وابسته به شخص اعتبارکننده و از اعتبارات قبل از اجتماع است؛ اما در تقریر هابرماس، امر اعتباری، یک جهان اجتماعی است که مستقل از شخص مستقر است و شخص آن را اعتبار نکرده است. بررسی دیدگاه ها به این مطلب انجامید که هر دو دیدگاه دچار اشکالاتی هستند و نمی توانند رویکردی قابل قبول در تبیین مسئله اختیار به شمار آیند.
۱۳.

نقش تقریرهای مختلف اختیار در به کارگیری نظریه های مجازات (با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجازات گرایی فایده گرایی سازگارگرایی ناسازگارگرایی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
اختیار یکی از مباحث فلسفی است که در علوم انسانی، کارکردهای مهم و قابل توجهی دارد و یکی از مبانی نظری علوم انسانی به حساب می آید. تقریرهای مختلفی از اختیار ارائه شده است؛ هر یک از این تقریرها در علوم انسانی آثار و کارکردهایی دارند که با کارکردهای تقریرهای دیگر کاملاً متفاوت است. یکی از این کارکردها، به کارگیری نظریه های حقوقی درباره مجازات متخلفین است. در این مقاله پس از معرفی اجمالی تقریرهای مختلف اختیار و دو نظریه عمده حقوقی درباره مجازات (مجازات گرایی و فایده گرایی)، نسبت تقریرهای مختلف اختیار با نظریه های حقوقی درباره مجازات سنجیده شده و این نتیجه به دست آمده است که نظریه حقوقی مجازات گرایی، صرفاً بر پایه تقریر ناسازگارگرایانه از اختیار بنا می شود و تنها این تقریر از اختیار است که می تواند نظریه مجازات گرایی را به کارگیرد؛ برخلاف نظریه حقوقی فایده گرایی که نسبت به اختیار لابشرط است و همه تقریرهای مختلف اختیار و حتی نگرش جبرگرایی می توانند این نظریه را برای مجازات متخلفین به کارگیرند. با توجه به این نتیجه، دیدگاه ملاصدرا درباره مجازات استخراج شد و این نکته روشن شد که او به عنوان یک فیلسوف سازگارگرا قابلیت مدح و ذم و استحقاق مجازات را انکار نمی کند؛ اما در یک رویکرد فروکاهنده، از غلظت این مفاهیم در یک نظام فکری ناسازگارگرا می کاهد و آن ها را به معنایی دیگر که در نظام فکری سازگارگرایی قابل استفاده اند تنزل می دهد؛ همین امر موجب شده که رویکرد او از حیث کارکردهای عملی، به نظریه های فایده گرا در مجازات بسیار شبیه باشد.
۱۴.

نقش تقریرهای مختلف اختیار در تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اختیار 2.علوم انسانی سازگارگرایی علوم طبیعی ارسطو دیلتای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
علوم انسانی درباره ی افعال اختیاری انسان بحث می کند، ازاین رو اختیار انسان مهم ترین مبنای تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی است. با توجه به اینکه به طورکلی دو تقریر سازگارگرایانه و ناسازگارگرایانه از اختیار ارائه شده، لازم است تا به طورکلی نسبت دیدگاه های مختلف درباره ی تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی با این دو تقریر کلی از اختیار سنجیده شود تا از این طریق، علوم انسانی و علوم طبیعی با توجه به تقریرهایی که از اختیار ارائه می شود، نسبت قرب و بُعد خود با یکدیگر را تعریف کنند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نقشی که تقریرهای مختلف اختیار در تمایز علوم انسانی و علوم طبیعی داشتند، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که تمایز ذاتی و جوهری علوم انسانی از علوم طبیعی، صرفاً بر مبنای نوعی تقریر ناسازگارگرایانه از اختیار امکان دارد و نگرش سازگارگرایی نمی تواند علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز کند، مگر ازطریق عوامل بیرونی (عارضی).  
۱۵.

حقیقت اراده انسان از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اراده انسان اجماع نفس اصالت وجود هویت سریانی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۵۵۴
اراده یکی از ارکان اصلی افعال اختیاری انسان است که تبیین حقیقت آن در تبیین ، تفسیر و تأویلِ کنش های انسانی نقش مهمی ایفا می کند . ملاصدرا دیدگاه خود درباره حقیقت اراده انسان را در مواضع متعددی از آثارش بیان کرده است ، اما بیان او پراکنده ، نامنظم و گاه آمیخته با دیدگاه دیگران است . این مقاله با روش نقل و جمع آوری عبارات ، تحلیل عقلی آن ها و ارائه استدلال برهانی ، حقیقت اراده انسان را در دستگاه فلسفی ملاصدرا تبیین کرده است و نشان داده که چگونه تغییر مبانی در فلسفه ملاصدرا به ارائه تبیین جدیدی از اراده انسان انجامیده است . در این مقاله این نتیجه به دست آمده که از نظر ملاصدرا اراده از یک هویت وجودیِ سریانیِ «مادی۔ مجرد» برخوردار است و آن چه از آن به «اجماعِ نفس» و «تصمیمِ جازم» تعبیر می شود ، صرفاً یکی از مراتب مجرّد این هویت سریانی است . همچنین این مقاله به این نتیجه دست یافته که با  توجه به مبانی ملاصدرا و به موجب یک استدلال برهانی ، شایسته و بایسته است تا بخشی از دیدگاه ملاصدرا اِصلاح شود؛ به طوری که اجماع نفسانی هویتی مادّی داشته باشد .
۱۶.

بررسی و نقد دیدگاه رابرت کین درباره ی اراده ی آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اراده ی آزاد اختیارگرایی مسؤولیت نهایی امکان بدیل رابرت کین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۶ تعداد دانلود : ۴۵۵
رابرت کین یکی از فیلسوفان معاصر است که تحقیقات گسترده ای درباره ی اراده ی آزاد دارد. او ازجمله فیلسوفان اختیارگراست و سازگارگرایی را برای تبیین اراده ی آزاد مناسب نمی داند. او سعی می کند نگرشی ناسازگارگرایانه از اراده ی آزاد ارائه کند که با علوم جدید سازگار باشد. کین بر این باور است که باید یک فضای نامتعین و عاری از ضرورت در زنجیره ی علل اراده ی انسان وجود داشته باشد تا ازطریق آن، زمینه ی تحقق اراده ی آزاد فراهم شود. او این فضای خالی از تعین را با نظریه های کوانتم و آشوب تأمین می کند و انتخاب های سرنوشت ساز شخص را به گونه ای در این فضا ترسیم می کند که در هر حال عقلانی و اختیاری باشند. در این مقاله دیدگاه کین را در قالب یک ساختار منظم و جدید تبیین کرده، سپس آن را بررسی و نقد کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این دیدگاه پنج اشکال اساسی دارد و به همین دلیل پذیرفتنی نیست.
۱۷.

بررسی دیدگاه وگنر درباره توهم اراده آگاهانه با تکیه بر مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اراده آگاهانه اراده تجربی اراده پدیداری علیت علم حضوری وگنر ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۲۹۴
یکی از چالش های جدید اختیار که بر پایه برخی یافته های علوم تجربی مطرح شده، چالشی است که وگنر درباره شهود همگانی ما از اختیار مطرح کرده است. او متأثر از برخی یافته های علوم عصب شناسی و روان شناسی به این نتیجه رسید که شهود اراده آگاهانه، یک شهود تفسیرگرایانه و غیر مستقیم از نیروی علّی اراده است و به همین دلیل ارزش معرفتی ندارد. از نظر او، تجربه اراده آگاهانه یک فریب است که ذهن ما آن را طی یک فرایند روان شناختی تولید می کند. این مقاله پس از بیان دیدگاه وگنر درباره توهم اراده آگاهانه، با استفاده از مبانی ملاصدرا آن را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که شواهدی که وگنر برای رسیدن به مقصود خود بیان کرده، تام نیستند و مطلوب او را اثبات نمی کنند. در حکمت متعالیه، علم انسان به اراده آگاهانه یک شهود مستقیم و بی واسطه است، و دیدگاه وگنر درباره تفسیرگرایانه بودن این شهود، صرفاً یک ادعاست که شواهد معتبری ندارد، از این رو نمی تواند با علم حضوری انسان به اراده آگاهانه مقابله کند.
۱۸.

پدیدار شناسی اراده آزاد در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پدیدارشناسی اراده آزاد شهود علم حضوری حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۵۰۹
شهودی که انسان از اراده آزاد دارد، همواره تکیه گاهی مستحکم در مقابل چالش های تردیدبرانگیز اراده آزاد به حساب آمده است. در سنت فلسفه اسلامی این شهود منحصراً در قالب علم حضوری به اختیار مطرح شده و امری غیر قابل تردید به حساب آمده است، اما آن چنان که شایسته است درباره جنبه های مختلف و درجات شدت و ضعف این علم حضوری بحث نشده است. در این مقاله با استفاده از مبانی حکمت متعالیه و با روش تحلیلی برهانی، به پدیدار شناسی اراده آزاد پرداخته ایم، به این معنا که شهود خود نسبت به اراده آزاد را بررسی کرده و ارزش معرفتی آن را مشخص کرده ایم. تحلیل پدیدارشناسانه اراده آزاد ما را به این نتیجه رساند که شهود اراده آزاد مجموعه ای درهم تنیده از ده مؤلفه ادراکی است. این مؤلفه ها از حیث اعتبار معرفت شناختی یکسان نیستند و در سه گروه مختلف دسته بندی می شوند. برخی از آنها به نحو علم حضوری با درجه وضوح زیاد هستند و یا گزاره هایی هستند که برگرفته از این علم حضوری خاص هستند (گزاره های وجدانی). این گروه به طور مطلق و بدون هیچ شرطی به لحاظ معرفت شناختی معتبرند. گروه دیگر به علم حضوری با درجه وضوح زیاد مستند نیستند و برای معتبر بودن، به تکمیل و تتمیم برخی قراین و شواهد احتیاج دارند. گروه سوم از امور تشکیکی و دارای مراتب هستند و هر مرتبه از اعتبار معرفتی متفاوتی نسبت به سایر مراتب برخوردار است.
۱۹.

بررسی و نقد راه حل کانت در تعارض ضرورت علّی و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کانت اختیار ضرورت علی ناسازگارگرایی نومن فنومن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۳۴۷
کانت فیلسوفی ناسازگارگراست که به ناسازگاری تعین علّی و اختیار باور دارد. او می کوشد تا رهیافتی ارائه کند که به وسیله آن بتوان هم به تعین علّی و هم به اختیار توأمان معتقد بود. برای این منظور، او هریک از اختیار و ضرورت علّی را در موطنی خاص و جدا از موطن دیگر تبیین می کند تا این دو مؤلفه ناسازگار، از یکدیگر جدا باشند و با هم مواجه نشوند. در این مقاله، دیدگاه کانت و راه حل او درباره تعارض ضرورت علّی و اختیار تبیین شده است. در بررسی دیدگاه کانت این نتیجه به دست آمد که پنج اشکال به راه حل کانت وارد است و با فرض پذیرفتن ناسازگاری ضرورت علّی و اختیار، راه حل کانت، راه حل مناسبی برای باور به اختیار نیست.
۲۰.

بررسی حقیقت وجوب در قاعده وجوب سابق(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجوب سابق وجوب مقارن علت تامه اصالت وجود معلول ماهوی معلول وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۲۶۴
وجوب سابق، از قواعد مهم و پرکاربرد فلسفه اسلامی است که به رغم اهمیتی که دارد، هنوز ساختار درونی آن با ابهام هایی مواجه است؛ از جمله اینکه این قاعده که اصالتاً ساختاری ماهوی دارد، چگونه می تواند در معلول های وجودی جاری گردد و در مباحث وجودی حکمت متعالیه به کار گرفته شود؟ مقاله حاضر پس از تبیین مفردات قاعده، سه راه حل برای جریان قاعده وجوب سابق در معلول های وجودی ارایه کرده است. این راه حل ها عبارت اند از: جریان قاعده در «معنای وجود امکانی»، استفاده از «معنای جامع بین امکان ماهوی و امکان وجودی»، و استفاده از «لاضرورت» در معلول های وجودی. نتیجه ای که از بررسی این راه حل ها به دست آمده، این است که قاعده وجوب سابق مختص به معلول های ماهوی است و در معلول های وجودی جاری نیست. وجوب مقارن، قسمی دیگر از وجوب بالغیر است که در معلول های وجودی می توان از آن به عنوان جایگزین وجوب سابق استفاده کرد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان