آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

در مورد تجربه عرفانی، دو دیدگاه ذات­گرایی و ساخت­گرایی وجود دارد. ذات­گرایان معتقدند که حداقل در تجارب عرفانیِ خاصّ، عرفا ذات واحدی را تجربه می­کنند، اما زمینه­های اجتماعی و مذهبی عارف در تفسیر آن­ها اثرگذار است؛ لذا علی­رغم تنوع گزارشات تجارب عرفانی در سنت­های مختلف، هستة مشترکی وجود دارد که تمام آن­ها را می توان از یک نوع دانست. اما ساخت­گرایان قائل­اند که تجربة عرفانی، به طور خاصّ و گسترده، توسط سنّت مذهبی و اجتماعی ای که عارف در آن قرار دارد، شکل داده می­شود؛ پس زمینه­های مذهبی خاصّ، تجارب متفاوتی را ایجاد می­کنند. علامة طباطبایی، در حصری عقلی، علم را به حضوری و حصولی تقسیم می­کند. با نظر به این تقسیم، تجربه عرفانی یا از نوع علم حضوری است یا از نوع علم حصولی. تجربه­ای که از نوع علم حضوری است، تجربه ذات است و پیشینه­های عارف در آن نقشی ندارد. انسان می­تواند با ریاضت، از تعلق نفس به بدن بکاهد. در این صورت، نفس مجرّد به علّت خود و نیز به معلولات دیگر علم حضوری خواهد داشت و با آن­ها متّحد می­شود. اما بعضی از تجارب عرفانی انسان (کشف صوری و بعضی از مراتب کشف معنوی) از نوع علم حصولی است. در این نوع تجربه، ممکن است زمینه­های قبلی عارف در شکل­گیری تجربة وی دخالت داشته باشند.

تبلیغات