فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که در تحقیقات اجتماعی غالباً تمایل داریم اثر هم زمان چندمتغیر مستقل را بر چند متغیر وابسته بسنجیم و یا این که مفاهیم مورد بررسی، به طور معمول سازه-هایی هستند که خود دارای چندین بعد هستند و از طرفی اعتبار استنباط آماری تکنیک-های رایج چندمتغیره در چنین مواردی محل تردید است، استفاده از تکنیک تحلیل همبستگی کانونی، اجتناب ناپذیرمی شود. هدف نوشتار حاضر نیز اثبات ضرورت استفاده از این تکنیک در وضعیت هایی است که محقق درصدد بررسی روابط میان دو مجموعه از متغیرهاست و دیگر تکنیک های چندمتغیره پاسخگو نیستند؛ لذا ضمن معرفی منطق و کاربرد تکنیک تحلیل همبستگی کانونی با ارایه یک مثال روشن کاربردی با استفاده از نرم افزار SPSS و تفسیر خروجی های مربوط، سعی در نشان دادن نقاط قوت این تکنیک داشته است و همزمان، محدودیت ها و الزامات استفاده از این تکنیک در تحقیقات کمّی اجتماعی را گوشزد می کند. در عین حال همانند دیگر روش های آماری چند متغیره، نتایج تحلیل همبستگی کانونی نیز باید در معرض روش های اعتبارسنجی برای کسب اطمینان از نتایج، گذاشته شود که در این نوشتار به آن ها اشاره شده است.
جایگاه و قلمرو پژوهش کیفی؛ نقد و بررسی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیل اسنادی به بررسی جایگاه، ویژگی ها، قلمرو، تکنیک، روش، معایب و مزایای پژوهش های کیفی می پردازد. تنوع موضوعات و مسائل در تحقیقات اجتماعی، موجب شده است تا محققان روش های گوناگونی را با هدف کاهش ضریب خطای این پژوهش ها، تجربه کنند. ازاین رو، روش های پژوهش مختلفی بوجود آمده است و هر یک در نوعی از تحقیقات کاربرد دارند. یکی از این روش های پژوهش، پژوهش کیفی است. این مقاله، با بررسی پژوهش های کیفی، بر این باور است که در بسیاری از موضوعات و مسائل، چاره ای جز بهره گیری از روش های کیفی نیست. در برخی موارد، پژوهش های کمی کاربرد دارند، اما در موضوعات بسیاری چاره ای جز بهره گیری از روش های کیفی وجود ندارد. هر چند این پژوهش ها برخوردار مزایای بسیاری است، اما دارای معایبی نیز هست. این مقاله، به بررسی روش های پژوهش کیفی و ارزیابی آن می پردازد.
روش شناسی مطالعه لحظه اکنون: منظومه و خاستگاه از دیدگاه والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های تاریخ فرهنگی، بهره گیری از گذشته، به گونه ایست که بتواند لحظه حال[1] را تبیین کند. چنین مهمی نه تنها میان گذشته و حال پیوند برقرار می کند؛ بلکه دیدگاه جامع تری نسبت به گنجینه فرهنگی و تجربه زیسته هر ملت به دست می دهد.
این مقاله با مد نظر قرار دادن روش شناسی ای که والتر بنیامین در مطالعه «خاستگاه نمایش سوگناک آلمانی» پیش رو قرار می دهد؛ ظرفیت های معرفت شناختی و هستی شناسی مفاهیم ""ایده""،[2] ""مفهوم""[3] و ""پدیدار""[4] را برای انجام مطالعات تاریخی در بستر مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار داده است.
برای این منظور، فلسفه تاریخ بنیامین و اندیشه خاستگاه در کنار شکل گیری و گسترش منظومه ها در تفکر وی، مورد مداقه قرار گرفته اند. در نهایت کاربست و ظرفیت های عملی این روش تشریح شده است.
تصویر تاریخی ای که از این مسیر به دست می آید، تصویری دیالکتیکی است که نه خرده چیزهایی که مورد کاوش قرار می دهد پیش بینی اش را می کرده اند و نه بنیان های نظری.
فراتحلیلی بر روش و محتوای مقالات فصلنامه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، نوعی فراتحلیل از دانش علوم اجتماعی در چند دهه اخیر در ایران است. اگر چه این ادعای بزرگ، نیازمند پژوهش های وسیع نیز هست، اما پژوهشگران به اقتضای دانش و امکانات محدود خود، به بررسی مدل کوچکی در این حوزه از دانش دست زده اند.
«فصلنامه علوم اجتماعی» به عنوان دومین فصلنامه علوم اجتماعی ایران، الگوی کوچک شده شاکله علوم اجتماعی در ایران، متنی است که این پژوهش به بررسی آن به روش تحلیل محتوا پرداخته استتا نوعی امکان بازبینی از تولیدات 22 ساله آن در طی 58 شماره را فراهم نماید. در این پژوهش، تعداد 332 مقاله منتشر شده در 58 شماره این فصلنامه که به روش تمام شمار انتخاب شده اند، واحد تحلیل را شکل می دهند. حصول اعتبار جهت مقوله بندی مقالات و محتوای آن از طریق صوری و با مراجعه به متخصصین فن صورت گرفته و پایایی آن به روش آزمون – آزمون مجدد فراهم گردیده است. تحلیل این مقالات نشان می دهد که به لحاظ روشی، رویکرد غالب مقالات، به سمت و سوی تحقیقات تجربی، کمی و به طور خلاصه، پوزیتیویستی گرایش دارد و روش های تفهمی و ذهنی و انتقادی پژوهشبه دفعات کمتری مورد استفاده قرار گرفته است و نیز اگر چه موضوع نسبتاً زیادی از مقالات، مسائل داخلی است، اما یکی از مهمترین معرف های بومی گرایی در علوم اجتماعی یعنی نظریه سازی، جایگاه بسیار پایینی دارد و اکثر مقالات، نوعی نظریه آزمایی است.
کاربست پذیری نظریه رفتار برنامه ریزی شده برای پیش بینی پذیرش نظام تعاونی (مورد شهرستان بویر احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کاربست پذیری و قابلیت اجرای نظریه رفتار برنامه ریزی شده برای پیش بینی پذیرش نظام تعاونی است. ابزار اصلی گردآوری داده های مورد نیاز این پژوهش پیمایشی، پرسشنامه ای محقق ساخته بوده است که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید شد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ از 578/0 تا 944/0 برآورد گردید. جامعه آماری این مطالعه را ساکنان شهرستان بویراحمد تشکیل داده اند که از این میان 486 نفر به عنوان نمونه آماری براساس جدول نمونه گیری پاتن و به شیوه طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که متغیر قصد رفتاری و کنترل رفتاری محسوس اثر مثبت و معنی داری بر رفتار پذیرش تعاون داشتند. فزون بر آن، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان داد که سازه های نگرش نسبت به تعاون، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری محسوس پیش بینی کننده قصد پاسخگویان برای پذیرش نظام تعاونی بوده و این سه متغیر در مجموع 7/29 درصد از تغییرات متغیر قصد رفتاری را تبیین نموده اند. همچنین، نتایج آزمون های برازندگی با استفاده از نرم افزار AMOS بیانگر برازش مناسب داده ها با الگوی مورد بررسی بوده است.
روش شناسی ماکس وبر؛ بررسی انتقادی مبانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روش «اسنادی»، ضمن تبیین اجمالی آراء و روش شناسی ماکس وبر، درصدد است به شکل روش شناسی بنیادین، با استخراج زمینه های فردی و اجتماعی، مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و افراد تأثیرگذار در شکل گیری اندیشة ماکس وبر، به ارزیابی انتقادی آن بپردازد.
در روش وی، عمل تاریخی و اجتماعی را باید از درون احساس کرد و برای آشکار شدن مؤلّفه های مهم و معنادار، از یک ساختة مفهومی ذهنی آرمانی، استفاده نمود و با ابزار تجربی آن را مورد آزمون قرار داد. وبر با تاریخی دانستن معرفت، شکل گیری نگاه تاریخی به معرفت را در اندیشه های پس از خود، از وینچ تا هایدگر سرعت بخشید.
با وجود نسبی بودن و سر از شکاکیت درآوردن اندیشة وبر، این ایده که باید به معانی رفتارها و پدیده های اجتماعی هم توجه کرد، به ضمیمة وحی، عقل، نقل و بازشناسی بنیان های متافیزیکی، می توان تبیینی درست و واقع بینانه از رفتارها و پدیده های اجتماعی ارائه داد.
درآمدی بر رویکرد روش شناختی پیر بوردیو به مفهوم سرمایة فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به ارائة روش تحقیق به کار رفته از سوی پیر بوردیو در حوزة سرمایة فرهنگی اختصاص یافته است. سرمایة فرهنگی به معنای فرهنگی است که از نظر اجتماعی همانند سرمایه عمل می کند. سرمایه ای که کارکرد اصلی اش مشروعیت بخشی سلطه از طریق اعمال خشونت نمادین، یعنی، توانایی استمرار روابط سلطه است. دغدغة اصلی نگارنده در انتخاب موضوع تأکید بر به کارگیری روش های کمّی در حوزة تحقیقات علوم اجتماعی در ایران بوده است. گویی تنها تحقیقی از نظر دانشگاهی معتبر است که با آمارهای استنباطی پیچیده همراه باشد و تحقیق این است و جز این نیست.
وارثان Les Heritiers (1964)، تمایز Distinction (1979)، و فقر جهان Misere du monde (1993) سه اثر مطرح در حوزة سرمایة فرهنگی اند که در این مقاله از منظر روش شناختی، با روش اسنادی به آن ها پرداخته می شود.
یافته های این بررسی حاکی از آن است که بوردیو در آثار خود تنها به بحث نظری درخصوص مفهوم سرمایة فرهنگی اکتفا نکرده بلکه با به کارگیری روش های متنوع تحقیق کمّی و کیفی و استناد به پژوهش های ملموس و ذکر مثال های مشخص به آن پرداخته است.
عمده ترین ویژگی منتسب به روش او ساختارگرایی برساخت گرا است که در آن نقش عاملان از یک سو و ساختارهای اجتماعی از سوی دیگر به چالش کشیده شده اند
تعمیم پذیری و چالش های آن در تحقیقات کیفی
حوزه های تخصصی:
تحقیق تجربی متضمن تعمیم پذیری است، اما تعمیم پذیری صرفاً به تعمیم های آماری محدود نمی شود. به هر روی، تعمیم پذیری گام نهایی در فرایند تحقیقات کمّی و کیفی است. در خصوص نوع و شیوة تعمیم پذیری در تحقیقات کیفی، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. یکی از رویکردها «تعمیم پذیری طبیعت گرایانه» است؛ فرایندی که طی آن تعمیم پذیری بر مبنای شباهت صورت می گیرد؛ شباهتی که با دیگر افراد، محیط ها، زمان ها و زمینه ها وجود دارد. یکی دیگر از انواع تعمیم پذیری که به تحقیقات کیفی مربوط می شود، تعمیم پذیری ارتباطی است. در این باره، سؤال این است که چه کسی تصمیم می گیرد که نتایج تحقیق قابل تعمیم می باشد. در این زمینه، ممکن است محقق و خوانندة تحقیق با یکدیگر تعامل داشته باشند. نوع دیگری از تعمیم پذیری، که در اینجا بیشتر مورد تأکید است، «تعمیم پذیری متعادل» است. این تعمیم پذیری در مقابل «تعمیم پذیری تام» قرار دارد. ویلیامز معتقد است: این نوع تعمیم پذیری در تحقیقات کیفی بیشتر صورت می گیرد. ازاین رو، می توان گفت: این نوع تعمیم پذیری اجتناب ناپذیر است. داعیة تعمیم پذیری متعادل این است که آنچه در یک مکان یا زمان صادق است بر زمان و مکان دیگری هم صدق می کند. این نوع تعمیم پذیری در پی آن نیست که گزاره های جامعه شناختی را به یک دورة طولانی یا فرهنگ های دیگر تعمیم دهد. ازاین رو، محقق بر اساس موارد خاصی که موجود است، دست به استنتاج می زند تا ویژگی های جامعه بزرگ تر را درک نماید. از این رو، تعمیم دادن اجتناب ناپذیر، مطلوب و ممکن است.
ارزیابی شاخصهای پایداری اجتماعی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه( ANP )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن بیست و یکم، نگاه توسعه پایدار صرفاً توجه به ابعاد زیست - محیطی و یا اقتصادی نیست، بلکه مباحث اجتماعی دریچه جدیدی را در رسیدن به توسعه پایدار برای ما گشوده است. پایداری اجتماعی به عنوان یک جزء اساسی از توسعه پایدار مورد توجه ویژه سیاستمداران و برنامهریزان قرار گرفته است. از آنجا که در فرایند برنامه ریزی شهری توجه به مباحث اجتماعی اجتنابناپذیر و جزء جدایی ناپذیر طرحهای شهری محسوب میشود، با تعیین ابعاد پایداری اجتماعی میتوان رویههای مؤثّر بر مباحث اجتماعی جامعه را بررسی و شناسایی کرد. به عبارت دیگر، ابعاد پایداری اجتماعی میتواند به عنوان یکی از مهمترین و کلیدیترین ابزار در برنامهریزی و سیاستگذاری های شهری استفاده شود. از طرفی، گستردگی، پیچیدگی و تنوع شاخصهای پایداری اجتماعی و نقش آنها برجامعه ایجاب میکند تا این شاخصها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که مشخصاً هر یک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن شاخصهای پایداری اجتماعی و با هدف شناخت و ارزیابی شاخصهای پایداری اجتماعی انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، از مدل تحلیل شبکه ( ANP ) و روش دلفی در تعیین وزن هر یک از شاخصها در جهت تبیین پایداری اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. همچنین، روش یافته اندوزی بر اساس مطالعات کتابخانهای و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسؤولان بوده است. بر این اساس، پس از ارزیابی شاخصها با استفاده از مدل تحلیل شبک ه به این نتیجه رسیدیم که عدالت اجتماعی (0.136= EO )، بعد عینی امنیت (0.129= OS ) و تعاملاجتماعی (0.107= SI )، به ترتیب، بیشترین وزن و در نتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخصهای پایداری اجتماعی داشته است.
بررسی امکان پارادایم جامعه شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی امکان پارادایم جامعه شناسی اسلامی در شرایط کنونی با توجه به عدم توافق لازم در پذیرش علم دینی، فقدان فلسفه علوم اجتماعی اسلامی مدون، نبود علمی بنام جامعه شناسی اسلامی و اجتماع علمی پیرامون آن و فقدان سایر شرایط لازم جهت تحقق پارادایم مذکور است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در بستر تحول از علوم انسانی موجود (با مبانی و رویکرد غربی) به علوم انسانی مطلوب موردنظر (با مبانی و رویکرد اسلامی) با توجه به پسینی و تصادفی بودن امر پارادایم در تاریخ علم، در حال حاضر صحبت از پارادایم جامعه شناسی اسلامی تا چه حد امکان پذیر است؟ چارچوب نظری این مبحث نظریه ی کوهن در تاریخ و فلسفه علم است. روش تحقیق، مطالعه ی اسناد موجود در خصوص مسئله ی پیدایش پارادایم علمی با استفاده از تکنیک فیش برداری از کتب و اسناد موجود است. نتایج بررسی ها مؤید آن است که صحبت از یک پارادایم جدید بدون نقد و ابطال پارادایم های رایج در مواجهه با نیازها و مسائل جدید در میان اعضای اجتماع علمی و پیدایش آن را صرفاً حاصل ترکیب پارادایم های رایج دانستن، اشکالات جدی فلسفی، منطقی و دشواری های عملی به دنبال دارد. در نهایت آسیب هایی به مبانی فکری و اعتقادی پارادایم جامعه شناسی اسلامی در نتیجه ی عدم پذیرش آن به عنوان یک پارادایم جانشین در میان اعضای اجتماعات علمی دنیا به ویژه کشورهای اسلامی به همراه دارد.
روش شناسی نظریة اجتماعی امیل دورکیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دغدغة اساسی امیل دورکیم هم بستگی اجتماعی است. بر این اساس، بیشتر نظریات او به نحوی حول این مسئلة اصلی می چرخد. نظریات او آبشخور روش شناسی ای است که طبق آن هستی استقلالی و شیء انگاری واقعیت های اجتماعی با نگاه تماماً سکولاریستی در مقام هستی شناسی، و به تبع آن یک سان انگاری علوم دقیقة طبیعی و انسانی در مقام معرفت شناسی و تقلیل ماهیت انسان به هویت اجتماعی و منفعل در نظر گرفتن کنشگران اجتماعی در برابر ساختارهای اجتماعی در مقام انسان شناسی، از جمله مهم ترین مبانی معرفتی این نظریه به شمار می آیند. همین مبانی معرفتی است که پذیرش این نظریه را در نگاه روش شناسی حکمت نوصدرایی با مشکل روبه رو می سازد؛ روش شناسی ای که بر اساس تشکیک در هستی، هستی های ماورای طبیعی علاوه بر هستی های مادی در مقام هستی شناسی، روش وحیانی، شهودی و عقلانی علاوه بر روش تجربی و بنابراین جمع میان تبیین تجربی و عقلی، تفسیر و انتقاد در مقام معرفت شناسی و نفس مجرد انسانی و هویت های لایتغیر و ثابت او علاوه بر هویت های اجتماعی متغیر در مقام انسان شناسی از مهم ترین مبانی معرفتی آن محسوب می شوند. همین ناسازگاری و رویارویی دو روش شناسی است که دقت بیشتری را در به کارگیری این نظریه در فرایند بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی می طلبد.
آینده و سناریونگاری؛ طبقه بندی روش ها و دسته بندی سناریوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، شرح مختصر دیدگاه و تبیین اندیشمندان دربارة مفهوم آینده پژوهی و به دست دادن شناخت فراگیرتر حول این موضوع و روش هایی است که در مطالعة آینده به کار می روند و بدین منظور انواع چینش و دسته بندی این روش ها نیز مرور شده و یک شیوه که به مقایسه و ارزیابی کاربردی این روش ها نسبت به یکدیگر پرداخته، نیز معرفی می شود. همین مسیر برای مقولة اصلی مورد نظر، که شناخت مفهوم سناریو و دسته بندی انواع سناریوها است، دنبال می شود و ضمن مرور پیشینه و نحوة شکل گیری روش سناریونگاری و خاستگاه آن، تعاریف متنوعی که از این مفهوم ارائه شده و انواع دسته بندی های سناریوها، مرور می شوند تا شناخت بهتری نسبت به جایگاه این روش در آینده پژوهی حاصل شود. در این مسیر روشن می شود که اغلب تعاریف موجود، جامع مفهوم سناریو و تبیینی فراگیر از آن به نظر نمی رسند، بنابراین تلاش می شود با ارائه تعریفی ساده ولی فراگیر، درک عمیق تری نسبت به این مفهوم ایجاد شود.
برآورد اعتبار و روایی یابی آزمون غربالگری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیادآور در ایران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر روایی یابی و برآورد اعتبار آزمون غربالگری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیادآور در ایران بود. روش: روش پژوهش حاضر زمینه یابی بود. جامعه آماری عبارت بود از مصرف کنندگان مواد اعتیادآور و الکل که در سال 1390 به منظور درمان به کلینیک ها و کمپ های ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. به این منظور نمونه ای شامل2600 نفر از مراجعان کمپ ها و کلینیک های ترک اعتیاد در هشت استان کشور با میانگین سنی 5/36 به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه آزمون غربالگری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیادآور به همراه پرسشنامه جمعیت شناختی طراحی شده توسط سازمان بهداشت جهانی در تمامی اعضای نمونه اجرا شده و علاوه بر این به منظور آزمون روایی تعداد300 نفر از گروه نمونه فوق با شاخص شدت اعتیاد، مقیاس شدت وابستگی، آزمون غربالگری سوء مصرف مواد، پرسشنامه سنجش سلامت عمومی و همچنین ملاک های بالینی DSM-IV در خصوص تشخیص شدت وابستگی مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. یافته ها: آلفای کرونباخ به عنوان شاخصی از اعتبار برای کل آزمون و زیرمقیاس ها بین 79/0تا 95/0 به دست آمد. نتایج حاصل از روایی ملاکی برای حوزه پیوستار خطر مصرف مواد و الگوی مصرف و روایی ملاکی مربوط به شدت وابستگی و همچنین روایی تشخیصی برای تفکیک گروه پرخطر از کم خطر در سطح مطلوب گزارش شد. نقاط برش به دست آمده افراد را به سه گروه مصرف کننده، سوءمصرف کننده و وابسته تقسیم می کند. نتیجه گیری: این آزمون در تعیین توزیع مصرف و تقسیم افراد به گروه های پرخطر، خطر متوسط و کم خطر، دارای روایی و اعتبار مناسب در جامعه ایرانی است و استفاده از آن برای مقاصد غربالگری، پژوهشی و مطالعات شیوع شناسی توصیه می شود.
نکاتی تحلیلی و روش شناختی دربارة تحلیل گفتمان (با نگاهی به پژوهش های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان از رویکردهای تحلیلی و پژوهشی مهم در علوم انسانی معاصر است که به رویکردی محبوب و حتی ""مُد پژوهشی"" در میان محققان ایرانی بدل شده است. این مقاله درقالب روایت تورفینگ از سه نسلِ نظریة گفتمان (که در آن مفهوم نسل بر شیوة تحلیل دلالت می کند نه توالی و ترتیب زمانی) به ارزیابی پژوهش های ایرانی تحلیل گفتمان می پردازد. نسل اول نظریة گفتمان رویکردهایی مانند تحلیل گفت وگو و روان شناسی گفتمانی را دربرمی گیرد. این نسل از توجه محققان ایرانی بی نصیب مانده است. نظریة گفتمان فوکو بر هردو نسل بعدی مؤثر بوده است، اما تحلیل گفتمان فوکویی رویکردی است بسیار متنوع که برحسب نوع و اهداف تحقیق از آثار یا مفاهیم فوکو گزینش می کند. در نسل دوم، گفتمان به متن های نوشتاری یا گفتاری محدود نمی شود، بلکه مجموعة گسترده تری از پرکتیس های اجتماعی را دربرمی گیرد. تحلیل انتقادی گفتمان مهم ترین رویکرد در این نسل است. در ایران استفاده از این رویکرد و به ویژه نظریة فرکلاف بسیار رایج است، اما تمایز میان پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی و لزوم استفاده از نظریة اجتماعی متناسب در بیشتر پژوهش های ایرانی نادیده انگاشته می شود. نسل سوم، کل حوزة اجتماعی را شبکه ای از فرایندها تلقی می کند که در آن معنا خلق می شود. نظریة گفتمان سیاسی مهم ترین رویکرد این نسل است و در ایران نمونه های متعددی از این نوع پژوهش می توان یافت. این مقاله به برخی نمونه های ایرانیِ هرکدام از رویکردهای مذکور پرداخته است.
روش شناسی بنیادین و روش شناسی کاربردی در علوم اجتماعی؛ با تأکید بر رویکرد رئالیسم و نومینالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«روش شناسی بنیادین» و «روش شناسی کاربردی» دو روش شناسی متفاوت، اما در ارتباط با یکدیگرند. در این نوشته، ضمن پرداختن به حدود این دو نوع روش شناسی، نمونه ای از ارتباط این دو حوزه با یکدیگر را در حوزه نومینالیسم بررسی می کنیم. پس از بررسی تاثیر نومینالیسم در روش شناسی بنیادین، تأثیرهای آن در روش های استقراء، فرضیه- استنتاجی و مصاحبه، که مربوط به روش های کاربردی است، ارائه می شود. وجه مشترک این روش ها این است که آنها در مسیر رسیدن به علم، کلّی را منکر می شوند. سازوکار این انکار در هر روش متفاوت است؛ معیار تحقیق پذیری و پسینی دانستن علم در استقراء، انکار شرط ضرورت در مقدّمه شرطیه روش فرضیه- استنتاجی، و در نهایت، پناه بردن به نظریه آزمایی در روش پوپر و برساختن کلّی در فرایند -گرایش خاصی از- مصاحبه، نومینالیسم را به حوزة روش کاربردی کشانده است.
روش های تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه
حوزه های تخصصی:
در عرصة پژوهش، محققان برای بررسی دیدگاه های افراد در پژوهش های پیمایشی و انواع پژوهش های کیفی، از مصاحبه استفاده می کنند. با طرح انتقادات دربارة به کارگیری رویکرد کمیّ در تحقیقات تربیتی و گسترش توجه به پژوهش های کیفی و پژوهش های تلفیقی، به مصاحبه بیش از پیش توجه شده است. به کارگیری مصاحبه به منظور دستیابی به نتایجی که از قابلیت اعتماد مناسبی برخوردار باشد، نیازمند آشنایی با روش های انجام مصاحبه و داشتن مهارت در تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از این طریق است. مقالة حاضر به معرفی روش های تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه شامل تحلیل کمّی، ساختاری و تفسیری پرداخته است. در تحلیل کمی متن نوشتاری مصاحبه ها رمزگذاری و شمارش می شود و با استفاده از روش های آماری تحلیل می گردد. در تحلیل ساختاری متن نوشتاری، بر حسب تعداد واژه ها، اصطلاحات و مفاهیم و میزان تکرار آنها شمارش و تحلیل می شود. در تحلیل تفسیری، پژوهشگر در صدد است تا پیام های نهفته در متن نوشتاری مصاحبه را آشکار سازد و براساس آن، نظریة از قبل تعیین شده ای را توسعه دهد یا نظریة زمینه ای را ارائه دهد.
بررسی چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحقیقات شیوع شناسی در زمینه اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان بود که در ادوار گذشته در کشور به مرحله اجرا در آمده است. روش: روش پژوهش کتابخانه ای بوده و برای انجام آن تمامی تحقیقات صورت گرفته در زمینه های شیوع سوء مصرف مواد یا ارزیابی سوء مصرف مواد در ایران جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسی های انجام شده، نشان داده که آمار اعتیاد طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است؛ به گونه ای که در سال 1390، این برآورد در جمعیت 15 تا 64 سال (طبق سرشماری سال 1385 معادل 50 میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است. نتیجه گیری: یافته های حاصل از چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی اعتیاد در ایران نشان می دهد که با توجه به حجم تهدید مواد مخدر و روان گردان ها و شیوع اعتیاد در کشور و به تبع آن تغییر جنسیت، تاهل، سن، شغل و تحصیلات معتادان، توجه کافی نسبت به تحقیقات شیوع شناسی مصرف و سوء مصرف مواد در جمعیت عمومی، دانش آموزان، دانشجویان، کارکنان دولتی و غیر دولتی صورت نپذیرفته است.
تلاش نافرجام جامعه شناسان برای تعیین منزلت پارادایمی جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلاب های علمی موجی از آثار نوشتاری جامعه شناسان را دربارة کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعه شناسی در دهة هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوشش ها چندان رضایت بخش نبود، تاجایی که در دهه های بعد تحلیل پارادایمی جامعه شناسی به کلی کنار گذاشته شد. این مقاله می کوشد در کنار مروری انتقادی بر ادبیات مزبور (با تأکید بر آثار فردریکس و ریتزر) نشان دهد که تحلیل ها و مواضع این گروه از جامعه شناسان در ترسیم ساختار علم جامعه شناسی پیوند ارگانیکی با مدل کوهن ندارد و اتکای تحلیلی آنها به کوهن نادرست است. درحقیقت، جامعه شناسانی که به این مدل علاقه نشان دادند فقط ازطریق بازتعریف مفهومِ پارادایم و تحریف مدل کوهنی از علم بود که توانستند پارادایم هایی را در علم جامعه شناسی بیابند؛ نیز استدلال کردیم که اگر در جامعه شناسی پارادایم هایی وجود داشته باشد نمی توان آن را در کل جامعه شناسی یافت، بلکه باید در درون حوزه های مضمونی پژوهش جامعه شناختی پیدا شوند. دیگر اینکه پذیرش پارادایم در جامعه شناسی مشروط به وجود جماعتی از شاغلان یا پژوهشگرانی است که به پارادایم پیش گفته تعلق داشته باشند. سوم اینکه باید بتوان از پارادایم مزبور در طرح معماها و حل آنها استفاده کرد. نکتة دیگر این مقاله آن است که تاریخ جامعه شناسی تاکنون نشان می دهد جامعه شناسی همواره فاقد پارادایم مسلطی بوده است که برای تکوین علمِ نرمال کوهنی ضرورت دارد. بنابراین، شاید استفاده از مدل کوهنی اصولاً در جامعه شناسی ممکن نباشد. به علاوه، جامعه شناسی فاقد سنت پژوهشی روشن و مشخص برای حل معماست و عمدتاً در آن از رویکردها و چشم اندازهای وسیع استفاده می شود. درنتیجه، تلاش برای گنجاندن جامعه شناسی در چارچوب مدل کوهنی شاید اساساً گمراه کننده باشد.