فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر بعد تصمیم گیری مشارکتی در مشروطیت ازلحاظ نوع کنش و روابط، مورد توجه قرار گرفته است. براساس این، پژوهش بر احزاب مجلس دوم متمرکز شده است که حتی در نخستین گام تصمیم گیری، یعنی «حل اختلاف» به سوی مذاکرات سازنده پیش نمی رفتند. از این رو، «کشمکش خلع سلاح مجاهدین» یا «پارک اتابک» انتخاب و این مسئله مطرح شده که چگونه و با چه شیوه هایی طرفین در هر مرحله به منازعات موجود واکنش نشان دادند؛ به گونه ای که منازعه ای کلامی و قانونی به درگیری ای نظامی تبدیل شد. در جست وجوی پاسخ، در چارچوب جامعه شناسی تاریخی تفسیری، منابع تاریخی مرتبط براساس مدل پلکان منافع/ حقوق/ قدرت فیشر و بنا بر «روش تحلیل فازی» بازخوانی شده است. پس از کدگذاری منابع تاریخی و تخمین نمره های عضویت مجموعة فازی، «عاملان متکی بر شیوه های حل اختلاف به شدت هزینه بر» مشخص شد که طرفین به تدریج از پنج نوع شیوه، شامل 4/0، 6/0، 9/0، 9/0 و 1 فرایند به شدت هزینه بر استفاده کردند. چند ضعف اساسی تصمیم گیری مانند فقدان نگاه کل گرا و اطلاعات کافی، نبود راه حل های جای گزین و منصفانه، و اعتماد نابجا به این فاجعه منجر شد.
تحلیل جامعه شناختی مقاومت مردمی علیه نقض استقلال اقتصادی ایران در مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به کمک ویژگی های پیشتر احصا شده مقاومت در چارچوب علوم اجتماعی، نگاهی به کنش های مقاومت آمیز مردمی در بحبوحه تحولات سال های مشروطه دارد. این مقاله حاصل پژوهشی نظری تحلیلی و مستخرج از مطالعات اسنادی کتابخانه ای است که با توجه به ویژگی های مقاومت چون وقوع عینی، تضاد با وضع موجود، تلازم قدرت و مقاومت، اهمیت زمان، خلاقیت در کنش مقاومت آمیز درصدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد: علیه موارد نقض استقلال اقتصادی ایران در دوره 1329- 1324 ه . ق چه کنش های مقاومت آمیزی شکل گرفته است؟ در نگاه کلی، با تشکیل شورای ملی و پیدایش فضای باز سیاسی، در پرتو حضور تود ه های مردم در پهنه سیاست و پا گرفتن نهادهای تازه ای چون پارلمان، کابینه، مطبوعات، احزاب، گروه ها و انجمن ها، شاهد کنش های مقاومت علیه نقض استقلال اقتصادی هستیم. این کنش ها مبتنی بر مؤلفه های هویت ملی و با محوریت موضوعاتی چون رد استقراض خارجی و تلاش برای ایجاد بانک ملی، رد اسکناس بانک شاهنشاهی، استفاده از کالاهای ایرانی و طرد کالاهای خارجی بروز و نمود یافتند.
کاربست های نظامی شکار در فتوحات دورة ایلخانان و تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.
از مهندسی اجتماعی تدریجی تا مهندسی اجتماعی آرمانی: مقایسة تطبیقی رویکرد روشنفکران نسل اول و دوم پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر جهت روشنفکری در ایران از راست به چپ طی دورة کوتاه مدت پهلوی اول رخ داد. برخلاف روشنفکران نسل اول پهلوی که به بازسازی جامعة ایرانی براساس الگویی تدریجی و گام به گام و برمبنای مدرنیته اعتقاد داشتند و این موضوع آنان را به همراهی با نظام پهلوی برای بازاندیشی دربارة اندیشة ایران شهری کشاند، روشنفکران نسل دوم به طورکلی از مهندسی تدریجی اجتماعی دست شستند و بر تغییر انقلابی وضع موجود پای فشردند. این مقاله براساس نظریة مهندسی اجتماعی و کثرت گرایی مفهومی توضیح می دهد که این تغییر روش چه تفاوت هایی را در فضای روشنفکری ایران طی دورة پنجاه سالة پهلوی پدید آورد.
به گمان نویسندگان، روشنفکرانِ این دو نسل شباهت هایی با هم دارند، چنان که هردو نسل روشنفکر به شدت تحت تأثیر روندهای روشنفکری اروپایی بوده اند، هردو به مخالفت با پایگاه طبقاتی خود برخاسته اند و هردو داعیة بازگشت به خویشتن را داشته اند. با وجود این، آنان راهی سراسر متفاوت در پیش گرفتند. درحالی که نسل اول براساس بازخوانی آثار پارسی قبل از مشروطه به همراهی با دولت پهلوی برای پیشبرد مدرنیته در ایران پرداخت، نسل دوم ازطریق وارونگی اندیشة انقلاب ذهنی مارکسیسم، به مخالفت با نظام حاکم پرداخت و در این مسیر، با مدرنیتة ایرانی نیز به جدال برخاست.
پیکربندی نهادی مبتنی بر موازنه قدرت در جامعه سنتی ایران (بازخوانی تحولات ایران از صفویه تا قاجاریه براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد نظری غالب در جامعه شناسی تاریخی جامعه ایرانی، با ارائه تصویری از جامعه ما که در آن قدرت خودکامه و استبدادی حکومت مانع رشد انجمن ها، اصناف، طبقات و یا به طور کلی هرگونه نیروی مستقل اجتماعی بوده است و در نتیجه اصالت دادن به حکومت یا «دولت» به عنوان کنشگر و عامل اصلی تحولات جامعه ناگزیر به «غیاب جامعه» به عنوان «نیروهای اجتماعی» موثری که نقش عمده ای در تحولات اجتماعی جامعه ایران داشتند، منجر شده است. این مقاله براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی، روایت بدیلی از جامعه پیشانوسازی ایران ارائه می کند که در آن بر نقش نیروها، نهادها و عاملیت های متعدد اجتماعی تاکید می شود. در این روایت بدیل، پیکربندی نهادی دوران قاجار، مبتنی بر شبکه نسبتا پیچیده ای از روابط متقابل بین چهار نهاد اصلی یعنی حکومت مرکزی، روحانیت، بازار و ایلات و قبایل بود که حاصل آن تعادل نهادی نسبتا پایداری بین این نهادها بود. این تعادل نهادی نه ناشی از سلطه یک نهاد بر نهادهای دیگر بلکه محصول موازنه قدرت بین این نهادها بود. این تعادل نهادی، ریشه در شرایط و نحوه شکل گیری حکومت صفویه داشت که مبتنی بر ترکیبی از نیروهای ایلی و قدرت ایدئولوژیک بود
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
جایگاه مردم در تاریخ سیاسی قدیم و جدید ایران بر اساس رویکرد «دوران» محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ سیاسی هر کشوری جلوه گاه عملی آن است. این حوزه سرشار از اطلاعاتی است که می تواند روشمند مورد شناسایی قرارگیرد. یکی از موضوعات مهم آن، تبلور مردم در عرصه سیاست است. تبلور مردم یعنی نوع نگاه سیاست و سیاستمداران به مردم و نوع نگاه و رویکرد مردم به سیاست و اصحاب قدرت که خود را در نحوه فعالیت و تعامل آن ها با یکدیگر در حوزه قدرت سیاسی نشان می دهد.
امروزه، موضوع تعامل مردم با قدرت سیاسی از تنوّع بسیاری برخوردار شده و یکی از موضوعات «در حال شدن» به حساب می آید؛ یعنی، روزبه روز بر ابعاد جدید آن افزوده و تعمیق و تکمیل می شود. با توجه به رویکرد «دوران محور» با نگاهی به منابع تاریخی می توان به نمود مردم در تاریخ سیاسی پرداخت. شناسایی جایگاه مردم در تاریخ سیاسی در حوزه دانش تاریخ از پیچیدگی و ظرافت خاصی برخوردار است که بحث روش از الزامات مهم آن است. پرداختن به روش و بررسی موردی آن در این مقاله صورت می گیرد. از یافته های این پژوهش آن است که در منابع تاریخی و دیگر منابع اندیشه ای اجتماعی و سیاسی، در یک تقسیم بندی، دو دوران متفاوت قدیم و جدید در تاریخ سیاسی و اجتماعی مطرح است که مردم در دو جایگاه متفاوت با یکدیگر قرار دارند. جلوه ها و نمودهای اجتماعی و سیاسی آن ها با توجه به ویژگی هایی چون «آگاهی»، «اراده» و «کنشگری» در دوران جدید نسبت به دوران قدیم، از گستردگی، عمق و تنوّع بیشتری برخوردار است.
جامعه شناسی تاریخی: مفاهیم، تئوری ها و روشها
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی تاریخی با ایجاد پیوند بین دو رشته تاریخ و جامعه-شناسی، رویکرد نوینی به مطالعه پدیده ها و رویدادها و مسائل اجتماعی پیش روی محققان تاریخ و جامعه شناسی قرار داده است. تغییر و دگرگونی یکی از موضوعات محوری در مطالعات تاریخی و جامعه شناسی بوده است و جامعه شناسی تاریخی علم مطالعه این موضوع محوری می باشد. در جامعه شناسی تاریخی، مطالعه گذشته برای پی بردن به این امر است که جوامع چگونه کار می کنند و چگونه تغییر می یابند. مقاله حاضر سعی بر آن دارد که با عطف توجه به رابطه شناخت اجتماعی و تاریخ تصویری روشن از مفاهیم، نظریات و روشهای به کار گرفته شده در مطالعات جامعه شناسی تاریخی ارائه کند.
تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی (از 1332 تا 1355)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی در دوره پس از کودتای 28 مرداد است. محدوده تاریخی تحقیق سال های 1332 تا پایان 1355ه.ش را در بر می گیرد. پیش فرض نظری طرح چنین موضوعی این است که نگرش شاه پیوندی دیالکتیکی با شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه او داشته است . چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای آراء همایون کاتوزیان در نظریه استبداد ایرانی صورتبندی شد. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. اطلاعات براساس تمامی سخنرانی ها، پیام ها و مصاحبه های شاه در دو دوره زمانی از سال 32 تا42 و از سال 42 تا 56 به دست آمد. طبق یافته های تحقیق حاضر، در دوره پس از کودتای 28 مرداد، با انقلاب سفید، چرخشی آشکار در نگرش شاه نسبت به حکومت گری، گروه ها و طبقات اجتماعی پرنفوذ، دین، قانون اساسی، مشروطیت، دموکراسی، غرب و نظام جهانی به وجود آمد. بر این اساس، دوران پس از کودتا را باید به لحاظ نگرشی به دو دوره اصلی پیش، پس از انقلاب سفید تقسیم کرد. روند کلی نگرش او نشان دهنده چرخش از یک پادشاه دیکتاتور به یک پادشاه خودکامه و خودسر است و حتی در زیر دوره های مورد مطالعه در این تحقیق می توان به این نکته اشاره کرد که شاه در طول مدت سلطنت خود به لحاظ نگرشی پیش از کودتای سال 32 یک پادشاه دیکتاتور و پس از آن یک پادشاه مستبد بوده است و میل او به دیکتاتوری و استبداد، ناشی و متأثر از شرایطی، همچون: وجود یا عدم افراد و گروه های پرنفوذ و مستقل در عرصه سیاسی، میزان درآمدهای نفتی و چگونگی سیاست های حمایتی آمریکا بوده است. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر در چارچوب تحلیل محتوای سخنان شاه، نظریه استبداد ایرانی را تأیید می کند
بازنماییِ «دیگری» در قالب کارگزاران اجتماعی در روزنامه های قانون و کاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری است که امکان پیوند متن به جنبه های جامعه شناختی را فراهم می کند. متون سیاسی اجتماعی محصول بافتار پیچیده و درهم تنیدة قدرت و ایدئولوژی است. واکاوی معانی آن ها پیوندهای پنهان ایدئولوژی سلطه را آشکار می کند. تحلیل گفتمان انتقادی از جمله رویکردهای نوین در تجزیه و تحلیل گفتمان به شمار می رود. بسیاری از تحلیل گران گفتمان انتقادی به مؤلفه های زبان شناختی توجه دارند، اما «ون لیوون» معتقد است که مؤلفه های جامعه شناختی معنایی شناختی عمیق تر از متن ارائه می دهند. در این مقاله کوشش شد با به کار بستن الگوی ون لیوون، به واکاوی معنای عنصرِ «غیر دیگری» در دو روزنامة عهد مشروطیت، قانون و کاوه، پرداخته شود. به ویژه تلاش شد بازآفرینش مقولة دیگری در قالب کارگزاران اجتماعی صورت پذیرد، افرادی که در هیئت انسان های کوشش گر تلاش می کنند اوضاع جامعه را بهبود بخشند. پژوهش، با بهره گیری از انواع پوشیده و صریح ارجاع به کارگزاران در قالب فعال منفعل سازی، مشخص سازی تشخص زدایی، نام دهی، طبقه بندی کردن، انتزاعی سازی و تعیین ماهیت انجام گرفت.
حمام و کارکردهای اجتماعی آن در سده های میانه تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمام، برخلاف تصوّر رایج، صرفاً، مکانی برای نظافت و تطهیر نبوده و با توجه به ظرفیت ها و ویژگی های خود، دارای کارکردهای اجتماعی و حتی سیاسی در تمام تاریخ ایران بوده است. این کارکردها بیانگر این واقعیت است که حمام به عنوان یکی از عوامل اثرگذار در تاریخ تحوّلات اجتماعی ایران، به ویژه در سده های میانه اسلامی ، نقش و جایگاه مؤثری داشته است. حال، نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع معتبر، در پی پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که حمام در قرون میانه تاریخ ایران چه کارکردهای اجتماعی داشته است. یافته های پژوهش نیز حکایت از آن دارد که حمام در این دوره، با توجه به موقعیت ممتاز جغرافیایی در بافت شهرها و روستاها و در نتیجه به عنوان کانون تجمّع مردم، یکی از مراکز اصلی تعاملات اجتماعی در ابعاد و زمینه های اطلاع رسانی عمومی، وسیله سرشماری عمومی، محل مناظرات و مباحثات فعالیت درمانی و حتی معیار سنجش تشخّص اجتماعی بود.
ساختار طبقاتی جامعه ی ایران و روند تحولات آن فاصله سال های ۱۳۳۵ الی ۱۳۹۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمعیت ده سال به بالای جامعه ی ما در طول سال های دهه ی ۱۳۳۰ تاکنون نزدیک به پنج برابر شده؛ در همین مدت تعداد شاغلان کشور کمتر از سه و نیم برابر شده است. نسبت جمعیت شاغل به جمعیت ده سال به بالای کشور شاخص دیگری است که هرچه به عدد یک نزدیک تر شود، نشانگر سلامت ساختار اقتصادی جامعه است، و برعکس. این مقیاس در فاصله سال های ۱۳۳۵ الی ۱۳۵۵ هرچه بیشتر از عدد «یک» دور شد و از ۴۶/۰ به ۳۳/۰ تنزل یافت. این شاخص در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۰ با فراز و فرود مواجه شد؛ اما در نهایت با کمی کاهش به ۳۲/۰ رسید. شکاف عظیم، درازمدت و تا حدی فزاینده میان افراد شاغل و شاغلان بالقوه، نشانگر بیماری مزمن و ساختاری اقتصادی است؛ وضعیتی که برای همه ی طبقات اجتماعی و بخصوص طبقات فرودست جامعه موجب خسران است. ما به ازای طبقاتی چنین روندی در عدم تناسب رشد طبقات مختلف اجتماعی بازتاب می یابد. جامعه ی ما در این سال ها پس از پشت سر گذاردن مرحله ی معیشتی تولید در دوره ی قبلی تاریخی خود، در حال قوام دهی مراحل مختلف مناسبات کالایی و سرمایه دارانه بوده است. شرایطی که باید در آن دو طبقه ی اصلی و برسازنده ی این مناسبات (طبقه ی سرمای ه دار و طبقه کارگ ر) هرچه بیشت ر تق ویت می شدند و در مقابل طبقه ی خرده بورژوازی تحلیل می رفت. ولی روند امور برخلاف انتظار پیش رف ت. در جوام ع پیشرفته نیز روند عمومی در طول زمان به سمت کاهش تعداد طبقه ی سرمایه دار و طبقه ی کارگر بوده است؛ اما جوامع مذکور با استفاده از انقلاب فن آورانه، عقلایی کردن هرچه بیشتر سازمان کار و بالا بردن بازدهی نیروی کار به تدریج با بالا بردن رفاه در جامعه به این جایگاه ارتقا یافته اند. اما جامعه ما عمدتاً به سبب وجود درآمدهای نفتی و تکیه بر کالاهای وارداتی، با آهنگی سریع به قعر چنین مرتبه ای سقوط کرده است. قشر مهمی از طبقه ی خرده بورژوازی، بزرگترین طبقه ی جامعه ما، غیر مولد بوده و مشغول رتق و فتق توزیع کالاهای مصرفی وارداتی است. وضعیتی که با قشر مهم دیگر این طبقه، قشر خرده بورژوای تولید کننده، در تضاد است. شکل گیری و قوام یابی قشر سرمایه دار رانتی، معضل دیگر نظام طبقاتی در جامعه ی ماست. در این نوشته به دگرگونی ساختار طبقاتی جامعه مان و قشربندی درونی طبقات آن در فاصله ی سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ پرداخته شده تا الگوی تحول طبقات و آسیب های مزمن آن مشخص شود.
نگاهی جامعه شناختی به فراغت زنان در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعات اوقات فراغت بخش مهمیاز دانش میان رشتهای مطالعات فرهنگی، سبک زندگی، جامعهشناسی اوقات فراغت، روانشناسی اجتماعی و مواردی از این دست است. در این راستا تحلیل تاریخی فرهنگ و سبک زندگی زنان، بعنوان نیمه مورد غفلت واقع شده پژوهشهای عصر حاضر بویژه در کشوری چون ایران دارای فرهنگی کهن است و تغییرات فرهنگی آن با پیدایش مدرنیته سرعت بیشتری به خود گرفته، نیازمند تامل بیشتری است. در این میان عصر قاجار، دورانی طولانی است که منابع قابل توجهی از آن در دسترس است. در مقالهای که در پیش رو دارید محقق به کمک روش اسنادی به مطالعه سفرنامهها و خاطرات مرتبط با این دوره پرداخته تا بتواند تصویری کلی از چگونگی گذران اوقات فراغت زنان در این دوره را رصد کند. چنین اهتمامی سرنخهای مهمی درباره فرهنگ جنسیتی و سبک زندگی زنان این دوره فراهم میآورد و از این رو راهگشای ما در تبیین الگوهای گذران اوقات فراغت و سبک زندگی زنان در ایران معاصر خواهد بود. در این تحقیق پایگاه اجتماعی، تفکیک جنسیتی و برخورداری مادی از جمله مهمترین عوامل مرتبط با گذران اوقات فراغت زنان شناخته شده اند. همچنین باید گفت گذران اوقات فراغت به شکلی جمعی، الگوی غالب گذران اوقات فراغت زنان بوده است.
تحلیلی بر رویکرد تاریخی به توسعه سیستم خط مشی گذاری عمومی؛ مبانی نظری و اسلوب اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت ها برای مدیریت مسائل عمومی فرارو، دستگاهی با عنوان «خط مشی گذاری عمومی» طراحی کرده اند که برای طراحی خط مشی های عمومی از شیوه ها و فنون بسیاری بهره می گیرد. استفاده از تجربه های خط مشی ای حکومت های پیشین داخلی و همچنین سایر کشورها از جمله روش های متداول چنین رویکردی است. اما پژوهشگران عرصه خط مشی عمومی، به ندرت «تاریخ» را به منزله ابزاری برای کمک به حل مسائل عمومی مد نظر قرار داده اند. این مقاله با تمرکز بر نقش تجربه در مدیریت و همین طور در خط مشی گذاری عمومی، مبانی و چارچوب اجرایی روش شناسی تاریخی در خط مشی گذاری عمومی را تحلیل و تبیین می کند و تاریخ را به منزله «تجربه تاریخی» در مقام ابزار تحلیل مسائل عمومی واکاوی می کند. موضوع «تعمیم پذیری» نتایج تحقیق تاریخی برای پژوهش های علوم اجتماعی نیز از دو دیدگاه مورخان و دانشمندان علوم اجتماعی تحلیل و مدلی ترکیبی برای چگونگی تعمیم نتایج این گونه پژوهش ها ارائه می شود. در نهایت، به عنوان نمونه، این روش بر روی یک مورد تاریخی (بررسی الگوی تحول دانش در حوزه تمدن اسلامی؛ نهضت ترجمه) اجرا می شود
نشانه های برهم کنش فرهنگی میان ایران و روم در ظروف سیمین دورة ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب، این منطقه از دورة باستان همواره در تبادلات فرهنگی، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است؛ به گونهای که گروههای اجتماعی زیادی با قوم ها و فرهنگهای گوناگون از این منطقه عبور کرده یا در آن ساکن شدهاند؛ درنتیجه برهمکنش فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در میان آنان را در گذر تاریخ شاهدیم. یکی از مهم ترین بخش های مراودات فرهنگی شرق و غرب به روابط ایرانیان با یونانیان و رومیان در دوران تاریخی مربوط میشود که در مدت زمانی طولانی با هم در ارتباط بوده و از عناصر فرهنگی یکدیگر متأثر شده و در از آن ها در هنر بومی خود استفاده کرده اند. در این مقاله، با بهره گیری از روش نشانه شناسی، به تحلیل موتیف «تیشتر» و «پگاسوس» به عنوان دو شخصیت اسطورهای در فرهنگ ایران و یونان بر روی دو ظرف سیمین ساسانی می پردازیم.