آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

سکونت گاه های غیر رسمی امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی است. زنان در این مناطق طرد تشدید یافته ای را به لحاظ محرومیت و جنسیت تجربه می کنند. طرد اجتماعی به مفهوم گسست پیوندهای میان افراد و جامعه است. مطالعه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونت گاههای غیررسمی، می تواند موجب آشکار شدن ابعاد محرومیت و ارائه ی تصویر روشن تری از این مسأله گردد. هدف پژوهش حاضر مطالعه ی تجربه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونتگاه غیررسمی واقع در منطقه ی 2 تهران، با نام محله ی اسلام آباد است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره برده و برای جمع آوری داده ها، از تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده کرده است. شیوه ی نمونه گیری این تحقیق، نمونه گیری نظری است. تعداد 24 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده ها به شیوه ی تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان می دهد، اغلب زنان در این محله از داشتن روابط بین گروهی و فرامحلی محروم هستند. به سبب وجود سبک زندگی سنتی از داشتن مهارت و امکان اشتغال برخوردار نبوده و زیست وابسته ای را تجربه می کنند. همچنین آنان تجربه ی بسیار محدودی از رفت و آمد به سایر نقاط شهری را داشته، آشنایی کمی از تهران دارند. علاوه بر آن به سبب درونی کردن تصویر منفی از محله و داغ ننگ از سکونت در محله احساس شرمساری کرده و روابط خود را با بیرون از محله کاهش داده اند. این مسأله همچنین فرصت های ازدواج برای دختران را کاهش می دهد. تفاوت هایی در تجربه ی طرد اجتماعی دونسل از زنان در محله وجود دارد؛ زنان نسل دوم علاوه بر طرد از جامعه ی بزرگ تر، طرد ارادی از اجتماع محلی و احساس نابرابری را نیز تجربه می کنند.<br />  

تبلیغات