فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۳۶۷ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
193 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، کاوشی در فرآیند شکل گیری پدیده کودکان کار خیابانی و پیامدهای آن در شهر اهواز است. ماهیت این پژوهش کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای و نمونه گیری هدفمند و با معیار اصل اشباع نظری با 10 نفر از کودکان کار خیابانی مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. یافته ها شامل 10 خرده مقوله، مسائل پیش روی خانواده پس از طلاق والدین، آسیب های روحی پس از طلاق در خانواده، مشوق های محیطی، آموزش و انتقال روش های کار در خیابان، کار کودک به مثابه ابراز وجود، آسیب های اجتماعی کار کودک در خیابان، چالش های زمانی، رفتار دوگانه مردم با کودک، گسست های کاری، آسیب های روحی کار کودک در خیابان، 4 مقوله اصلی، چالش های مابعد طلاق در خانواده، معاشرت افتراقی کودک، راهبرد گزینشی کار کودک در خیابان، پیامدهای فردی- اجتماعی کار کودک در خیابان و مقوله هسته، کار کودک به مثابه مقابله با وضع موجود است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دست کم دو عامل خانواده و نابسامانی های موجود در آن، به عنوان شرط لازم و معاشرت افتراقی و به صورت کلی تر ریشه محیطی به عنوان منبع القاکننده کار به کودک و شرط کافی، فرآیند پدیده کودکان کار خیابانی در شهر اهواز را شکل می دهند.
بررسی میزان اعتماد اجتماعی و پایداری نسبت به تمایل مشارکت اجتماعی شهروندان شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
101 - 132
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی عنصری کلیدی در توسعه شهری است و اعتماد اجتماعی و پایداری از مهمترین عواملی هستند که بستر مشارکت اجتماعی را فراهم می کنند.این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر اعتماد اجتماعی و پایداری به تمایل مشارکت اجتماعی شهروندان شهر کاشان صورت پذیرفته است .جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهر کاشان استشارکت اجتماعیت اجتماعی. ،روش این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد بوده است و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری SPSS SAMPLE POWER برابر با 187 نفر برآورد شده است، شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات داده های این پژوهش نرم افزارآماریSPSS و نرم افرار مدلسازی AMOS می باشد. با توجه به یافته های این پژوهش 22 درصد از عامل تمایل به مشارکت اجتماعی مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی می باشد. بنابراین اعتماد اجتماعی بر تمایل به مشارکت اجتماعی تأثیرگذار می باشد و می توان تمایل به مشارکت اجتماعی را بر اساس اعتماد اجتماعی در جامعه آماری پیش بینی نمود. 15 درصد واریانس متغیر وابسته (تمایل به مشارکت اجتماعی) توسط متغیر مستقل (پایداری) تبیین شده است. به عبارت ساده تر 15 درصد از عامل تمایل به مشارکت اجتماعی مربوط به متغیر پایداری می باشد. پس پایداری بر تمایل به مشارکت اجتماعی تأثیرگذار می باشد و می توان تمایل به مشارکت اجتماعی را بر اساس پایداری در جامعه آماری پیش بینی نمود. نتایج آزمون تی نشان داد که وضعیت اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر کاشان متوسط و در حد مطلوب و وضعیت پایداری در بین شهروندان شهر کاشان در حد نامطلوب و ضعیف می باشد.
شهر و رمان؛ مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون شکل گیری رمان فارسی در فضای شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رهیافت جامعه شناسی رمان و در چارچوب روش شناختی پارادایم کیفی (روش اسنادی) انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه نیز با تکنیک نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش شناسی کیفی انتخاب شده اند. پرسش محوری پژوهش این است که آیا بین شهرنشینی در ایران با شکل گیری رمان فارسی مناسبتی وجود داشته است یا خیر؟. مبانی تئوریکی تحقیق اقتباسی است از تئوری های جامعه شناسانه مارکس، زیمل، گلدمن و لوکاچ؛ تئوری هایی که هر دو مفهوم محوری تحقیق (رمان و شهر) را بررسی کرده اند. برای بررسی موضوع، نُه رمان مشهور از میان رمان های معاصر انتخاب شدند. معیار انتخاب این نُه نمونه، بازنمایی و انعکاس دو پدیده شهر و رمان در آن ها بوده است. نتایج نشان می دهند که به میانجی عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بین گسترش شهرنشینی (به خصوص پس از آغاز حکومت پهلوی اول و دوم) از یک طرف، و شکل گیری و تکامل رمان فارسی از طرف دیگر، مناسبت و هم راستایی وجود داشته است.
شناسایی خرده فرهنگ های حاکم در سکونتگاه های غیر رسمی در شهرک باهنر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
127 - 160
حوزه های تخصصی:
مهمترین هدف این پژوهش، شناسایی خرده فرهنگ های حاکم، اولویت بندی آنها با توجه به تأثیرگذاری بر منطقه و تحلیل نقش کیفی هریک از شاخص ها بر وضعیت اجتماعی شهرک باهنر مشهد با استفاده از تحلیل مصاحبه در نرم افزار تحلیل متن مکس کیودا و نرم افزار آماری SPSS است. روش به کار گرفته شده، ترکیبی موازنه است که در آن برداشت اطلاعات به روش کیفی (مصاحبه نیمه ساختار یافته ,متن کاوی) و تحلیل آنان براساس روش های کمی (پرسشنامه)به دست آمده است.روش نمونه گیری به شکل کیفی- هدفمند و با استفاده از نظرات کارشناسی 13 نفر از خبرگان اجرایی و علمی نهادهای مرتبط با شهرک باهنر که سابقه فعالیت یا کار پژوهشی داشته اند جمع آوری و تنظیم شده است و داده های کیفی به دست آمده وارد نرم افزار مکس کیودا می شود، تا بنا به محتوای متن به دست آمده؛ کدگذاری و طبقه بندی شوند، پس از این مرحله، محتوا در قالب مؤلفه های اصلی، فرعی و شاخص ها استخراج می شود. برای روایی کار و استناد به مصاحبه های انجام شده، از آزمون توافق کوهن استفاده شده است. ضریب به دست آمده برابر با 0.614 و سطح معناداری 0.00 است که توافق ضمنی مؤلفه ها را نشان می دهد و در نهایت مؤلفه های مستخرج شده از مراحل قبل، در قالب پرسشنامه تنظیم و در اختیار کارشناسان مرحله قبل قرار میگیرد تا ضریب اهمیت هریک از مؤلفه ها را در شهرک باهنر نشان دهند. پرسشنامه های به دست آمده در نرم افزار SPSS24 وارد و با آزمون اولویت بندی فریدمن تحلیل می شود. با توجه به یافته های به دست آمده می توان ادعا کرد که مهمترین مؤلفه های تأثیر گذار بر وضعیت فرهنگی حاکم بر شهرک شهید باهنر مشهد به ترتیب، مؤلفه های اجتماعی، گزاره ای، ارزشی و نگرشی اند.در واقع هنجارهای اجتماعی بیشترین تأثیر و دیدگاه های نگرشی، کمترین تأثیر را داشته اند. مهمترین خرده فرهنگ های فرعی نیز به ترتیب اهمیت در زمینه نگرش و سبک زندگی (میانگین آزمون فریدمن 3.05)، پذیرش اجتماعی(2.98)، هیجان خواهی(2.91)، عدم تمایل به آینده (2.90)، مشارکت جویی(2.69)، لذت جویی(2.68) و مسئولیت پذیری (2.32) اند. در نهایت یافته های تحقیق در قالب تحلیل های کیفی(هرمونتیک) تفسیر شده اند.
بررسی رابطه بین تعلق به شهر و رفاه ذهنی شهروندان تهرانی (مطالعه ای در بین شهروندان بالای 18 سال شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهرو رفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک است. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع «توصیفی/تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزارند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخ های یکدست و غیره) این تعداد به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود. ابتدا وضعیت نرما ل بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها، با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارspss 22 سنجیده شد. یافته ها نشان می دهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. یافته های رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین می کند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تعلقات باعث می شوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایه گذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزه های منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند.
شناسایی چالش ها و راهکارهای ظرفیت سازی نهادی در اجتماعات محله ای: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
161 - 196
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ظرفیت سازی نهادی در اجتماعات محله ای پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و راهکارهای ظرفیت سازی نهادی در اجتماعات محله ای انجام شد. برای این کار ضمن بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش، چهارچوب کلی سوالات مطالعه برای فاز کیفی مطالعه مشخص شد. اطلاعات با روش کیفی و با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی از طریق مصاحبه با 20 نفر از صاحب نظران حوزه های شهرسازی، برنامه ریزی شهری، علوم اجتماعی و ... که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار مکس کیودا-2018 انجام شد. نتایج در دو مقوله اصلی چالش ها و موانع ظرفیت سازی نهادی و راهکارهای ظرفیت سازی و 13 زیرمقوله شامل: تمامیت خواهی دولت و نهادسازی تحمیلی، عدم بومی سازی ظرفیت سازی نهادی، فقدان ساختار سازمانی اجرایی کارآمد، موانع قانونی حقوقی، تعارض منافع و پتانسیل فسادزای برنامه های مشارکت نهادی، سرمایه اجتماعی پایین، بافت اجتماعی نامتجانس و روابط ارگانیک، (طراحی و اجرای برنامه های مشارکتی، طراحی و بازنگری قوانین و آیین نامه ها، تقویت نقش پرورشگری نهادهای دولتی، برنامه ریزی محله محور پایین به بالا، افزایش سرمایه اجتماعی، پیوند سنت و مدرنیته در ظرفیت سازی نهادی ارائه شد. در نهایت انجام مناسب ظرفیت سازی مستلزم توجه به چالش ها و موانع و استفاده از راهکارهای مناسب از جمله همکاری و هماهنگی عناصر ظرفیت سازی است.
بررسی عوامل مؤثر بر انسجام اجتماعی شهر اندیمشک (مطالعه موردی؛ شهروندان اندیمشک در سال 1399-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
74 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین جامعه شناختی انسجام اجتماعی در بین شهروندان اندیمشک با روش پیمایش نوع توصیفی و تبیینی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان مرد و زن بین سن 15 تا 65 شهر اندیمشک هستند. با توجه به جمعیت ساکن در شهر اندیمشک (135000 هزار نفر) محاسبه فرمول کوکران با تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که ابعاد مختلف (انسجام اجتماعی، قوم گرایی، طبقات اجتماعی، اجتماعات مذهبی، رخدادهای سیاسی و رسانه های اجتماعی و فضای مجازی) را مورد سنجش قرار داده است.از ضریب آلفای کرونباخ (برابر با 0.798) نیز برای محاسبه سازگاری درونی گویه های مربوط به هر شاخص و به عبارتی پایایی پرسشنامه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که از دیدگاه شهروندان، قوم گرایی، توانایی تبیین 2/43%، مراسم مذهبی، توانایی تبیین 3/38%، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی، توانایی تبیین 7/21% و رخدادهای سیاسی توانایی تبیین 6/22%، طبقات اجتماعی توانایی تبیین 722/0 از تغییرات انسجام اجتماعی را داشت.
واکاوی سبک زندگی مصرفی جوانان و بزرگسالان متأهل در شهرهای اردبیل و پارس آباد بر حسب تجربۀ آن ها از ارتباطات رسانه ای از طریق رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
166 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه سبک زندگی مصرفی جوانان و بزرگسالان متأهل در شهرهای اردبیل و پارس آباد بر حسب تجربه آن ها از ارتباطات رسانه ای است. روش تحقیق به صورت کیفی از نوع داده بنیاد است. مشارکت کنندگان پژوهش را جوانان و بزرگسالان متأهل تشکیل داده اند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و پایان نمونه گیری از طریق اشباع نظری مشخص شده است. ابزار گردآوری مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه و تحلیل اطلاعات در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. نرم افزار مورد استفاده در این پژوهش، مکس کیودا بود. نتایج منجر به شناسایی 184 مضمون پایه، 19 مضمون فرعی و 10 مضمون اصلی شامل «سبک زندگی انفعالی، سبک زندگی ارتباطی، سبک زندگی ابداعی، مصرف فرهنگی، مصرف مادی، مصرف فراغت، مصرف سلامت، شرایط مردم، بعد اعتقادی و دینی، بعد جمیعت شناسی» بود. سپس برای تعیین مقوله های علّی، زمینه ای، محوری، مداخله گر، راهبردها و پیامدها، مدل پارادایمی پژوهش تدوین شد. با استفاده از یافته های این پژوهش، می توان سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های خوبی در زمینه سبک زندگی اسلامی- ایرانی اتخاذ کرد و در این زمینه تغییر سیاست های صدا و سیما می تواند باعث اجرای چنین سبک بومی در کشور گردد.
بررسی نقش خیابان در ایجاد مکث شهری و ورود سرمایه های فرهنگی به شهر؛ مورد مطالعه: خیابان ابوذر منطقه 17 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه بین رشته ای به مسأله چند بعدی خیابان به عنوان یک مفهوم فرهنگی و اجتماعی، نشان دهنده پیوند میان مطالعات شهری با حوزه های جامعه شناسی و مدیریت فرهنگی است. در مقاله حاضر به نقش خیابان به عنوان عنصری معنادار در فضای شهری پرداخته شده و هدف آن بازخوانی فرهنگی-اجتماعی این فضا در راستای کشف زوایای پنهان خیابان و کارکردهایش در ایجاد مکث شهری و ورود سرمایه های فرهنگی به شهر است. روش پژوهش کیفی بوده و از سه شیوه رویکرد نظریه مبنایی برای تدوین نظریه، مطالعه میدانی و مصاحبه گروه متمرکز با هدف کشف استفاده شده است. مشاهده مستقیم و غیرمستقیم، گفت و گو و مصاحبه با کارشناسان متخصص در قالب فوکوس گروپ و مصاحبه نیمه ساختاریافته با کنشگران عامل/ذی نفعان بهره بردار، از جمله ابزارهای گردآوری داده ها است. یافته ها نشان می دهند صحنه خیابان با ورود سرمایه های فرهنگی و اجتماعی قابل تبدیل، به فضایی برای مکث شهری، تماشا و دعوت از کنشگران مطالبه گر برای سهیم شدن در اداره شهر برای کاهش و تعدیل آسیب های اجتماعی است.
تجربه زیسته زنان از چالش های مادری در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
35 - 73
حوزه های تخصصی:
امروزه تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، زمینه ساز افزایش حضور زنان در فضای شهری شده است؛ اما برخی نیازهای زنان، به ویژه در نقش مادری، در طراحی های شهری موردتوجه قرار نگرفته و حضور آنان در فضای شهری را با دشواری هایی مواجه ساخته است. پژوهش حاضر به مطالعه چالش های مادری در فضای شهری با روش کیفی پرداخته است. جامعه هدف پژوهش شامل مادران ساکن شهر تهران بوده است که پانزده نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک رسیدن به اشباع داده ها انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شده است. در مجموع مادران تجربه رضایت بخشی از حضور در فضای شهری ندارند و با چالش هایی مواجهند که شامل پنج مقوله اصلی «عدم تناسب فراوانی امکانات فضای شهری با جمعیت»، «عدم تناسب طراحی امکانات و فضاهای شهری با نیازهای مادر و کودک»، «هزینه بر بودن استفاده از امکانات فضای شهری»، «آلودگی های فضای شهری» و «احساس نگرانی از حضور در شهر» است. در پایان نیز راهکارهایی برای رفع چالش ها پیشنهاد شده است.
بررسی و اولویت بندی مؤلفه های برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار در شهر شاهین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
181 - 211
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و اولویت بندی مؤلفه های برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار در شهر شاهین شهر است. این پژوهش، از لحاظ هدف از نوع کاربردی و توسعه ای و روش انجام آن توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل کلیه شهروندان شهر شاهین شهر با جمعیت 173329 نفر است و 383 نفر حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران انتخاب شده و به شیوه تصادفی در دسترس قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 44 سؤالی در هشت متغیر (اوقات فراغت، اعتماد اجتماعی، پرداخت های شهری، انتخابات شهری، گرایش به مشارکت در امور شهری، گرایش به مشارکت در امور محله، دیدگاه فردی و احساس بی قدرتی) است که روایی آن به شیوه صوری و سازه ای مورد تأیید واقع شده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 86/0 مورد تأیید واقع شده است. داده های گردآوری شده بر اساس نرم افزار spss و آزمونهای، کولموگروف-اسمیرنف و تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گزینه های «زمینه برای گسترش تشکل های غیردولتی در امور شهری» با ضریب عاملی 93/0 و «مشاوره مسئولان محلی درباره انجام بهتر امور محله» با ضریب 91/0 به ترتیب بیشترین میزان و گزینه های «مشارکت های مردمی در توسعه اجتماعی محله ها» با ضریب 31/0 و «میزان صمیمت، همکاری و مشارکت مردم با شهرداری در انجام امور شهری» با ضریب 33/0 به ترتیب دارای کمترین میزان است. در تجمیع نهایی متغیر انتخابات با ضریب 682/0 و امور محله با ضریب 664/0 به ترتیب دارای بیشترین ضریب و متغیر امور شهری با ضریب 545/0 کمترین میزان است.
تحلیل جامعه شناختی فرآیندهای رسیدن به گورخوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
212 - 242
حوزه های تخصصی:
پدیده گورخوابی چندسالی است در برخی از شهرهای ایران شکل گرفته است. این پدیده به عنوان یکی از مهم ترین مسائل آسیب پذیر در جامعه شهری، مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و با هدف شناسایی فرآیندهای بروز گورخوابی در میان گورخوابان به بررسی پرداخته است. از آنجا که برای فهم درست پدیده گورخوابی، شناخت دینامیک ورود به این شکل از زندگی حائز اهمیت است، ما نیز با استفاده از روش تحلیل روایت بر اساس روش هوئوپرت، به زندگی آن ها رسوخ کرده تا بتوانیم فرایندهای مهم زندگی که آن ها را به سمت گورخوابی کشانده است را به دست آوریم، استفاده نموده ایم. برای فهم عمیق تر عوامل رسیدن به گورخوابی، از تکنیک مصاحبه های باز و عمیق استفاده و نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شده است. اعتبار یابی با استفاده از معیار زاویه بندی دنیزین و پایایی بر اساس چهار معیار صحت فرآیندهای دنبال شده، قابل فهم بودن، استفاده از مستندات و شواهد کافی و فراهم سازی مکانیزم های غلبه بر خطا بوده است. بر اساس یافته های تحقیق می توان به سه مدل کلیدی و برساختی درباره فرآیند گورخوابی دست یافت؛ 1- مدل سابقه اعتیاد در خانواده 2_ مدل فقر فرهنگی 3_ مدل عوامل اجتماعی _ اقتصادی.
عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران در محیط های شهری با استفاده از روش فراتحلیل تحقیقات انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
66 - 100
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که مهاجران در کلان شهرها با آن همواره درگیری مستقیم دارند، سازگاری اجتماعی و فرهنگی در جامعه مقصد و به عبارتی چگونگی پذیرش فرهنگ کشور مقصد توسط آن ها است. در این راستا پژوهش های متعددی صورت گرفته است. هدف این مطالعه عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران در محیط های شهری ایران با استفاده از روش فراتحلیل تحقیقات انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش دیدگاه تلفیقی وارد در مورد سازگاری اجتماعی- فرهنگی و روان شناختی است. روش پژوهش اسنادی از نوع تحلیل محتوای متون است. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات چاپ شده در مجلات علمی در ایران که در بازه زمانی 22 ساله از سال 1378 تا سال 1400 که در زمینه سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران انجام شده و از بین آن ها تعداد 25 مطالعه که از پایگاه های اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نورمگز و بانک اطلاعات نشریات کشور نمایه شده است، مورد تحلیل قرار گرفتند. تکنیک جمع آوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه معکوس و سؤال های ارزیاب در پرسشنامه است. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری CMA2 انجام شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده ابتدا توصیفی خلاصه از مطالعات و ویژگی های آن ها بیان شد و در بخش استنباطی ابتدا پیش فرض های آماری سوگیری انتظار و همگنی مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و سپس فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که پنج مجموعه عوامل شامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جمعیت شناختی و روانشناسی در این پژوهش شناسایی شدند که هر کدام از آن ها با استفاده از چندین متغیر مورد بررسی قرار گرفته است. فاصله اطمینان گزارش شده از سوی این مجموعه عوامل از فاصله اطمینان (039/0- و 215/0) که مربوط به عوامل اقتصادی است تا فاصله اطمینان بالا و دامنه (275/0 تا 614/0) و همچنین مقدار مثبت عدد Z 2 بیانگر وجود ارتباط معنی دار مستقیم و مثبت بین مؤلفه های عوامل گوناگون و سازگاری اجتماعی فرهنگی مهاجران دارد. می توان نتیجه گرفت که عوامل جمعیتی با دارا بودن ضریب تأثیر 510/0 بالاترین ارتباط و عوامل روانشناسی با حداقل سطح ضریب تأثیر با مقدار 293/0 کمترین تأثیرگذاری را در فرایند سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران دارد و البته همه عوامل در سطح حداقل 95 درصد فاصله اطمینان دارای اثرگذاری مثبت بر سازگاری اجتماعی و فرهنگی مهاجران می باشند.
ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در مناطق محروم استان خوزستان (مورد مطالعه: شهرهای حمیدیه و اندیکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه کیفی، با هدف ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و تعداد مشارکت کنندگان 40 نفر بوده است. بعد از کدگذاری، نوزده مقوله اصلی پدیدار شد. پاردایم ظهوریافته، در بعد شرایط شامل(چالش تأمین اعتبار از طریق جذب اعتبارات بخش دولتی و خصوصی، ضعف فرهنگ کار و مهارت آموزی در میان جوانان(ساختمان ذهنی دولت گرا)، بی توجهی به شایسته سالاری در مدیریت شهرستان، عدم حمایت ویژه از مناطق محروم استان، عدم خودباوری جوانان در نتیجه محرومیت( پذیرش روانی فرهنگ فقر)، توزیع ناعادلانه فرصت ها در نتیجه وجود فساد اداری، نارضایتی از میزان حمایت دولت و مشکل نقدینگی در راه اندازی بنگاه های کوچک، خانگی و زودبازده، ضعف سرمایه اجتماعی جوانان در مناطق شهری) و در بعد کنش – تعامل (کلید اشتغال؛ مهارت آموزی همراه با نگاه کارآفرینی، ایجاد و تقویت شهرک های صنعتی، تخصیص اعتبارات ملی و ویژه، شایسته سالاری و انتخاب مدیران متخصص، جهادی و اثربخش، ظرفیت های اجتماع محور، پشتوانه رفع فقر) و در بعد پیامدها (نزاع ها و تنش های طایفه ای و قومی به عنوان عامل تشدید چرخه فقر، بی قدرتی و بیگانگی اجتماعی، کاهش کیفیت سبد کالای مصرفی خانوارها و تورم غذایی( فرسایش شاخص قدرت خرید مردم)، احساس یأس اجتماعی، فرسایش اعتماد اجتماعی، آسیب های اجتماعی) است که حول یک مقوله هسته به نام «فقر شهری در پیوند با محرومیت از فرصت ها در روستا و حاشیه ها» شکل گرفته اند. واژه های کلیدی فقر شهری، روش نظریه داده بنیاد، شهرهای اندیکا و حمیدیه
تعامل اجتماعی همسایگی، مسأله ای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
109 - 143
حوزه های تخصصی:
لازمه شکل گیری جامعه، تعاملات مستمر است و"عیار" سلامت جامعه، تعاملات گرم است. بخش عظیمی از جمعیت جامعه ایران، در شهرها زندگی می کنند. اقتضای زندگی شهری، فشردگی جمعیت است و زندگی در شهر، معمولاً داشتن همسایگان متعدد را سبب می شود. کم و کیف تعاملات، کیفیت زندگی را متأثر می سازد؛ ازین رو اندازه و وضعیت تعاملات همسایگی در جامعه ایران، موضوعی قابل اعتناست. هدف این نوشتار، توصیف وضع تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران است؛ آن گونه که جامعه شناسان ادراک و گزارش کرده اند. تحقیق حاضر به 30 مقاله پژوهشی معتبر که 22 جامعه شناس برجسته ایرانی نوشته اند، (از مجموعه 714 اثر 119 جامعه شناس) استناد کرده است. روش مورد استفاده، روش «تحلیل محتوای جهت دار» است. داده های بررسی شده حاکی از وجود مشکل، «فقدان تعاملات همسایگان»،«کمبود و کاهش روابط و تعاملات همسایگان»، «ضعف تعاملات گرم همسایگان»، «تعاملات سرد همسایگان»، «شناخت محدود همسایگان نسبت به هم» و«کم بودن اعتماد همسایگان به یکدیگر» بوده است. هرکدام از این مشکلات، مشتمل بر مشکلات تعاملی جزئی تری است که نشان می دهد؛ تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران بسیار "کم عیار" و بیمار است.
ادراک داغ مکانی؛ استراتژی های مواجهه (مورد مطالعه: ساکنین مناطق کم برخوردار شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونت در مناطق کمبرخوردار شهری ساکنین آن را با داغننگ مکانی و پیامدهای منفی بیشمار مواجهه میسازد، بنابراین افراد به اتخاذ استراتژیهایی برای مقابله با داغننگ میپردازند. ازاینرو هدف از انجام این تحقیق مطالعه ادراک ساکنین مناطق کمبرخوردار شهر مشهد از داغننگ مکانی و استراتژیهای این افراد جهت مواجهه با آن است. بهمنظور فایدهمندی شناختی از نظریه داغننگ گافمن و داغننگ مکانی واکوانت استفاده شد. این مطالعه به روش کیفی، مبتنی بر شیوه نمونهگیری هدفمند با بهرهگیری از تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته بر روی جامعه هدف ساکنین 6 منطقه کمبرخوردار شهر مشهد انجام شد. حجم نمونه براساس قاعده اشباع اطلاعاتی پس از 20 مصاحبه حاصل شد. تحلیل داده با تکنیک تحلیل مضمون ششمرحلهای براون و کلارک پیش بردهشد. یافتههای حاصل از مصاحبه با ساکنین مناطق کمبرخوردار شهر مشهد نشان داد این افراد داغننگ مکانی را به دو صورت احساسشده، از طریق برچسبهایی چون بینظمی ظاهری، فرومایه، انحرافی، هراسآور، سرمایههای فرومایه، و تجربهشده از طریق تجربه برچسب کلامی، تجربه اختلال در ارتباط و تجربه کنشهای فرومایه ادراک کرده بودند. تجربه و ادراک داغننگ مکانی موجب شد تا افراد استراتژیهایی جهت مواجهه با داغننگ بکار گیرند؛ ازاینرو تلاش داشتند جهت مواجهه با داغننگ بیاعتباری از استراتژیهای برهمکنشی مانند مطرودیت اجتماعی، اقناع اجتماعی، تکانشی محور، همگونسازی که رویکرد تعاملیمحور داشته و استراتژیهای غیر برهمکنشی مانند انفعالی، گذر موقعیتی که فاقد رویکرد تعاملیمحور است استفاده نمایند و جهت مواجهه با داغننگ احتمال بیاعتباری از استراتژیهای پنهانسازی و انطباقسازی (مانند انطباق ظاهری، پنداری، گفتاری، کرداری) جهت جلوگیری از بیاعتبارشدن و آشکارشدن داغننگ خود، استفاده کنند.
تعاملات اجتماعی و حیاط خانه های تاریخی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
133 - 165
حوزه های تخصصی:
در شرایطی که از نظر محققان، تعاملات میان افراد، یکی از مهمترین نیازهای انسانی محسوب می شود، این موضوع، به دلایل گوناگون، فراموش شده است. فارغ از دلایل فرهنگی و اقتصادی و مشابه آن، کمبود فضاهایی که قابلیت ایجاد چنین تعاملاتی را داشته باشند، وجود دارد. در دوران معاصر، خانه ها دیگر همچون گذشته، فضاهای توانمندی برای این کار در اختیار ندارند. این در حالی است که مطالعه معماری و شهرسازی ایران، حاکی از برقراری تعاملات اجتماعی، در فضاهای مختلف خانه های تاریخی است. این پژوهش، به طور اختصاصی، حیاط خانه های تاریخی را مد نظر قرار داده است. سؤال اساسی اینجاست که ویژگی ذاتی و ظاهری فضاهایی نظیر حیاط در خانه های تاریخی چه بود که می توانست چنین قابلیتی را فراهم آورد؟ در این راستا، هدف، یافتن دلایل موفقیت حیاط خانه های تاریخی، در ارتقای سطح تعاملات اجتماعی از نگاه ساکنان این خانه هاست زیرا این افراد، به دلیل تجربه زیسته خود، بهتر از دیگران می توانند به این سوال پاسخ دهند. این پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد نظام مند، انجام شده است. مصاحبه ها و سپس تحلیل داده ها، به شکل گیری مدلی منجر شد که نشان می دهد چگونه ساکنان، حیاط خانه های تاریخی، با داشتن تسهیلات گردهمایی جمعی نظیر طراحی انعطاف پذیر و داشتن قابلیتهای محیطی، به چنین قابلیتی دست می یافته اند.
فراتحلیل رابطه سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت: بر پایه مطالعه مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به چرخش فرهنگی که در سال های اخیر در جامعه شکل گرفته است برخی روابط و مناسبات دارای اهمیت ویژه ای نسبت به گذشته شده که از جمله آن می توان به رابطه میان سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت اشاره نمود. تاکنون پژوهش های متعددی پیرامون روابط سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت به خصوص در چارچوب نظری بوردیو انجام شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر انجام فراتحلیل مطالعات رابطه میان سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت است. برای این منظور تمامی پژوهش هایی که در دهه 90 شمسی در فصلنامه های معتبر منتشر شده بود، استخراج و در 5 سطح با روش مطالعه مرور نظام مند مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت بر اساس معیارهای مشخص شده، 11 اثر انتخاب و در فرایند فراتحلیل استفاده شد. در مرحله آغازین، مفروضات همگنی و سوگیری انتشار بررسی و پس از انجام آزمون ها ناهمگنی و عدم سوگیری انتشار تایید و سپس داده ها توسط نرم افزار CMA ارزیابی شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد اندازه اثر سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت 0.470 است که بر اساس نظام تفسیر اندازه اثر کوهن در حد متوسط قرار دارد. همچنین متغیرهای جنسیت،مخاطب و تحصیلات به عنوان متغیرهای تعدیل گر در نظر گرفته شد و معین گردید ضریب اندازه اثر مردان(0.473) بیش از زنان(0.460)، در میانسالان(0.524) بیش از جوانان(0.416) و در افراد غیر محصل(0.535) بیش از افراد در حال تحصیل(0.270) است.
بررسی اثر احساس محرومیت بر بهزیستی اجتماعی در بافت های ناکارآمد شهری(نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
72 - 98
حوزه های تخصصی:
در این بررسی، وضعیت بهزیستی ساکنین بافت های ناکارآمد و حاشیه نشین شهر مشهد مورد کنکاش قرارگرفت و فرض آن بود که محرومیت نسبی ساکنین بافت های ناکارآمد، در سطح بهزیستی درک شده این گروه، اثرگذار است. در این بررسی از نظریه بهزیستی اجتماعی کییز و گار و دیدگاه محرومیت بلا و چافتز به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. شیوه بررسی، توصیفی و تحلیلی بود و داده های مورد نیاز با پرسشنامه و نمونه ای به حجم 384 نفر به دست آمد که به روش خوشه ای از جامعه یک میلیون و پانصد هزار نفری حاشیه نشینان شهر مشهد انتخاب شده بود. نتایج نشان داد که پاسخگویان احساس محرومیت تا حدودی بالا(41/142) و سطح بهزیستی اجتماعی پایینی(122) دارند و رابطه بین گویه ها و مولفه های محرومیت با بهزیستی اجتماعی و ابعاد آن در بین نمونه مورد بررسی، معنادار و معکوس است. ارزیابی یافته های آنالیز رگرسیونی مرحله به مرحله(که طی 3 گام وارد معادله شد)، مشخص ساخت متغیرهای محرومیت از حقوق شهروندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حقوقی، حدود 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بهزیستی اجتماعی را تبیین می نماید. در مجموع، ارزیابی یافته ها نشان داد، مدل پژوهش حاضر، قدرت تبیین و پیش بینی نسبتا مناسبی دارد و برای دستیابی به توسعه پایدار، بایستی احساس محرومیت حاشیه نشینان را کاهش داد.
تمایل به مشارکت در حفاظت از محیط زیست و عوامل موثر بر آن (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی متولد دهه 80 و دهه 50)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
176 - 206
حوزه های تخصصی:
محیط زیست به عنوان عامل حیات بخش زندگی بشر در طول تاریخ بر اثر عوامل گوناگون تخریب و گاهی به صورت خود به خود ترمیم شده اند. اما با صنعتی شدن جوامع و رشد روزافزون جمعیت و دستیابی بشر به رفاه بیشتر اثرات نامطلوب و تخریب محیط زیست دوچندان شده است. اینجاست که باید اذهان عمومی را بیدار و آگاه نمود و فکر جدی ای برای حیات زیست و زندگی بشریت کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان تمایل به مشارکت در حفاظت از محیط زیست و عوامل موثر بر آن با بررسی عملکرد زیست محیطی شهروندان تهرانی متولد دهه 80 و 50 است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه های گربنر، شوارتز و اوالندر و توجرسون است. روش تحقیق مورد استفاده کمی- پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است و حجم نمونه پس از حذف داده های پرت 384 نفر به دست آمد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مشارکت محیط زیستی متأثر از دانش محیط زیستی، اخلاق محیط زیستی، نو ع نگرش به زیست محیط و آموزش رسانه ای است و بیشترین تأثیر مربوط به دانش زیست محیطی است و میزان تمایل به همکاری و مشارکت در فعالیت های محیط زیستی در پاسخگویان متولد دهه 50 بیشتر است.