مطالعات جامعه شناختی شهری
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار 1397 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، در اثر گسترش مدرنیته در عرصه ی جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب گرایش زنان به بازتعریف هویت اجتماعی شان شده است. در این میان مصرف گرایی مفهومی است که با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد و این امر در بازتعریف هویت زنان تأثیر فراوانی داشته است. در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و بازتعریف هویت اجتماعی قادر می سازد مورد مطالعه قرارگرفته است. روش تحقیق مورد استفاده روش کمّی از سنخ پیمایشی؛ جامعه ی آماری زنان دهه های50، 60 و70 شهر اصفهان و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. نتایج این پیمایش نشان می دهد که در جامعه ی مورد مطالعه، تحصیلات هیچ رابطه ای با میزان مصرف گرایی ندارد حال آنکه بین بازتعریف هویت زنان و مصرف گرایی و بین دو متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و مصرف گرایی رابطه وجود دارد. همچنین بین مصرف گرایی و وضعیت تأهل همبستگی وجود دارد اما این همبستگی پایین بوده و می توان استدلال کرد که تأهل افراد نمی تواند تأثیر چندانی بر میزان مصرف گرایی زنان داشته باشد. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به تفاوت میزان مصرف گرایی زنان بر حسب دهه ی تولد اشاره داشت. نتایج تحقیق نشان می دهد که حداقل بین دو گروه زنان دهه های50 و 60 در میزان مصرف گرایی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی ارتباط کیفیت محیط شهری با روابط اجتماعی شهروندان منطقه ی 1 شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط مفهومی انتزاعی است که در نتیجه ی کارهای انسانی و طبیعی در مقیاس های فضایی مختلف عمل می کند (نیکول و وونگ، 49:2005). هدف از این پژوهش ارزیابی میزان اهمیت مفهوم کیفیت محیط شهری و ارتباط آن با روابط اجتماعی شهروندان در کلان شهر تبریز (شهرداری منطقه1) است. اهمیت این موضوع از این بابت است که محیط شهری مطلوب، موجبات پویایی محله و حضور بیشتر ساکنان را در عرصه های شهری فراهم می کند و بدین طریق امنیت محیط و حس تعلق خاطر شهروندان افزایش می یابد. روش تحقیق، روش کمی و از نوع پیمایشی بود. حجم نمونه برحسب فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید و پرسشنامه ای با 40 گویه بین 384 نفر از شهروندان پخش شد. نتایج از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف –اسمیرنوف و برای تحلیل فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده از این آزمون حاکی از وجود رابطه ای مثبت و معنا دار بین متغیر مستقل کیفیت محیط شهری و مؤلفه های آن: ایمنی و امنیت، یکپارچگی و محصوریت، سرزندگی، نفوذپذیری و خوانایی و متغیر وابسته روابط اجتماعی شهروندان بود. نتایج نشان داد که بیشترین تأثیرگذاری را سرزندگی با ضریب 379/0 و کمترین تأثیر را ایمنی و امنیت با ضریب 0/112 دارا بود. پیشنهاد می شود مدیران شهری با برنامه ریزی دقیق و با تقویت 5 شاخص کیفیت محیط شهری در ارتقاء محیط زندگی شهروندان و به تبع آن افزایش روابط اجتماعی شهروندان گام بردارند.
تحلیل کیفی واسطه گری در بازار مسکن شهر مشهد: رویکردی جامعه شناختی به پدیده ای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به واکاوی تجربه ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه گری بنگاه داران در این بازار می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه ای مقطعی (1396-1395) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه ی عمیق با 19 نفر از فعالان حوزه ی بازار مسکن در مشهد به روش نظریه ی زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، ابتدا 167 مقوله ی فرعی، پس از چند مرحله کدگذاری، 19 مقوله ی محوری و درنهایت براساس کدگذاری گزینشی پدیده ی مرکزی «مشاور املاک به مثابه ی واسطه ی اقناع گر» به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده ی مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «تخصص زدایی از حرفه ی بنگاه داری» و «رونق یابی واسطه گری ها در حیات کلان شهری»، شرایط مداخله ای متشکل از «فقدان نظارت کافی توسط متولیان»، «تجربه ی زیسته ی بنگاه دار» و «فقدان شفافیت در اطلاعات بازار مسکن» و شرایط علّی شامل «فقدان سرمایه در نزد بنگاه دار»، «وابستگی اطلاعاتی کنشگران بازار مسکن به بنگاه دار»، «جایگاه تثبیت شده قانونی» و «دلال مسلکی» بوده است. بر پایه ی بخش دیگری از نتایج، عاملان اجتماعی مورد نظر (بنگاه داران)، راهبردهایی همچون «اشباع اطلاعاتی»، «انتقال نقش»، «جانبداری منفعت طلبانه»، «پنهان کاری هدفمند» و «به کارگیری روش های خلاقانه» اخذ می کنند که منجر به پیامدهایی شامل «بازاندیشی معطوف به منفعت» و «تأثیرگذاری اغواگرایانه بر بازار مسکن» می شود.
تجددگرایی در شهر و رابطه ی آن با اخلاق نوع دوستانه با شهروندان؛ مطالعه ی موردی: جوانان 20 تا 35 ساله ی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان تغییراتی که این روزها در جریان است، اهمیت هیچکدام به اندازه ی اتفاقاتی نیست که در شیوه ی زندگی شهری و نظام اخلاقی آن افتاده است. توسعه در شهرها آثار متنوعی بر ویژگی های اخلاقی داشته است. هدف از این تحقیق بررسی آثار گرایش به تجدد بر نوع دوستی شهروندان با یکدیگر در شهر مشهد است تا بر این اساس شیوه ی تعامل شهروندان تحت تأثیر مدرنیسم در شهر بررسی شود این پژوهش با ارائه ی رویکردی جدید در توصیف نظام اخلاقی شهروندی، به آثار مؤلفه های تجددگرایی بر رفتار نوع دوستانه، میزان تحمل و تساهل با همسایگان بر اساس ویژگیهای قومی و همچنین عضویت و فعالیت در گروههای انسان دوستانه پرداخته است. در این پژوهش یافته های تحقیق به روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به دست آمده است، حجم نمونه 273 نفر از بین جوانان 20 تا 35 سال شهر مشهد است. یافته ها نشان می دهد حداکثر 13% جامعه ی مورد بررسی گرایش زیادی به تجدد دارند. در مجموع وضعیت اخلاقی دچار ضعف های جدی در نوع دوستی است به طوری که تنها 2% از جامعه ی مورد بررسی فعالیت جدی ای در سازمانها و نهاد های انسان دوستانه دارند؛ همچنین تساهل و تحمل کمی نسبت به سایر اقوام مختلف به عنوان همسایه در شهر مشهد وجود دارد به طوری که نمره ی کمتر از 2 به سه گروه افغانها، عربها و بلوچها نشان می دهد که جامعه ی مورد بررسی از نظر نوع دوستی حتی تحمل برخی از اقوام را به عنوان همسایه ندارد. از سوی دیگر تئوری مدرنیته ی بومی بهتر می تواند وضعیت اخلاق شهروندان جوان جامعه ی مورد بررسی را توضیح دهد.
بررسی تفاوتهای جنسیتی در انزوای اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی زنان و مردان در انزوای اجتماعی بوده و در پی تبیین عوامل مؤثر بر این تفاوت هاست. روش پژوهش به کار گرفته شده پیمایشی بوده و نمونه ی جامعه ی آماری شامل 300 نفر (181 نفر مرد، 119 نفر زن) از ساکن در شهر تهران، که 6 منطقه (مناطق 2، 6، 10، 14، 18، 22) با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از هر منطقه 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه ی استاندارد در قالب 27 گویه استفاده شد که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و اعتبار محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار SPSS، محاسبات آماری برای یافتن رابطه ها، تفاوت ها و تبیین میان متغیرها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوطرفه، رگرسیون چند متغیره و آزمون T انجام گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که جنسیت با برخی از مؤلفه های انزوای اجتماعی(تنوع در روابط و منابع حمایتی در روابط) رابطه ی معناداری داشته، ولی با شاخص کل انزوای اجتماعی که از مجموع این مؤلفه ها به دست آمده؛ رابطه ی معناداری نداشته است. همچنین وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل (دانشجو بودن یا شاغل بودن، تحصیلات بالا و مجرد بودن) عوامل مؤثری بر کاهش انزوای اجتماعی بودند.
نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی محله ای مطالعه ی تطبیقی: محله های نیار و سبلان، شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، موجب بروز ناپایداری توسعه ی محلات شهری شده است. رویارویی با ریشه های این ناپایداری در مدیریت شهری، بدون مشارکت شهروندان و بهره گیری از سرمایه ی اجتماعی، امری دشوار است. هدف پژوهش، شناخت میزان تأثیرگذاری سرمایه ی اجتماعی بر توسعه ی محله ای است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی (پرسشنامه ) استفاده شده است. از 21 نماگر در بُعد سرمایه ی اجتماعی و 15 معیار در بُعد توسعه ی محله ای برای سنجش روابط، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری پیرسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و T مستقل، در نرم افزار SPSS، استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل ساکنان محل های نیار و سبلان در شهر اردبیل هستند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکردان و برای نمونه گیری از روش تصادفی سیستماتیک منظم، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در هر دو محله، بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی محله ای رابطه ی قوی وجود دارد. از نظر شاخص های مشارکت، پیوند همسایگی، شبکه ی اجتماعی و کیفیت کالبدی بین دو محله، تفاوت معنادار است و از نظر میزان رضایتمندی عمومی، تفاوت معنا دار نیست. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارایه شده است.
تحلیل نابرابری اجتماعی و اقتصادی در دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل کالبدی و اجتماعی است. هدف پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی است. رویکرد نظری پژوهش حاضر، در تحلیل جامعه شاختی نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی، استفاده از نظریه های کلاسیک مکتب شیکاگو، مکتب اقتصاد سیاسی فضا و رویکرد پست مدرن ها در مورد فضاهای مصرفی و نوع سوم است. در تحقیق حاضر از روش پیمایشی و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر جمعیت تهران در سال 1395و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. نمونه گیری مورد استناد، خوشه ای چند مرحله ای در سطح مناطق 22گانه تهران است. روایی و پایایی شاخص ها و گویه های پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ با 68 گویه به میزان 924 بوده است. تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS، برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون، به منظور پیش بینی متغیرهای ملاک با توجه به تغییر در متغیرهای پیش بین از رگرسیون، جهت تعیین نقش هریک از متغیرهای پیش بین در متغیرهای ملاک از تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای پیش بین این پژوهش- پایگاه اجتماعی و اقتصادی، دارایی و توان اقتصادی، مشارکت، اعتماد و شبکه روابط اجتماعی- در مجموع نزدیک به 4/68 درصد از تغییرات و واریانس متغیر ملاک – استفاده از فضاهای عمومی شهری -را تحت تأثیر قرار می دهند و 6/31 درصد از عوامل مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی شهری به متغیرهای خارج از این پژوهش ارتباط پیدا می کند.