فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۶٬۹۰۶ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
78 - 102
حوزه های تخصصی:
اعتماد اجتماعی یکی از بنیادی ترین عناصر استحکام و همبستگی جوامع است. این مسئله در بین دانش آموزان که نسل های آتی هر جامعه ای هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از عواملی که با توجه به نظام فرهنگی-ارزشی حاکم بر جامعه ایرانی نقشی پررنگ در اعتماد اجتماعی دانش آموزان دارد، دین داری است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر دین داری بر اعتماد اجتماعی دانش آموزان پرداخت. روش تحقیق از نوع پیمایش بود. جامعه آماری، دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مهریز بودند که تعداد 250 نفر از آن ها با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب حجم انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بود. یافته های پژوهش نشان داد که سطح اعتماد اجتماعی دانش آموزان بالاتر از حد متوسط است. اعتماد اجتماعی در بین دانش آموزان پسر به طور معناداری بالاتر از دانش آموز دختر است. برآورد رگرسیون خطی بیانگر این است که اثر متغیر دین داری بر اعتماد اجتماعی دانش آموزان برابر با مقدار (40/0 = Beta) و به لحاظ آماری معنادار است. با این حال، تفاوت معناداری بین دانش آموزان پسر و دختر به لحاظ میزان اثر متغیر دین داری بر اعتماد اجتماعی وجود ندارد. به عبارت دیگر، متغیر جنس اثر متغیر دین داری بر اعتماد اجتماعی را تعدیل نمی کند.
بازشناسی فضایی -کالبدی معماری خانه های دوره قاجار در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
48 - 63
حوزه های تخصصی:
خانه به عنوان مهم ترین گونه بنا همواره در نظر معماران و صاحب نظران جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. از دیربار در طراحی خانه های سنتی ایران، توجه به مسئله اقلیم و تحولات اجتماعی و اقتصادی عوامل مهمی در معماری به شمار می آمده است. معماری مسکونی در دوره ی معاصر تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله تغییر روش های ساختمانی سنتی به مدرن، به طور اجتناب ناپذیری تغییر شکل داده و از درون گرایی سنتی به برون گرایی مدرنیستی سوق پیدا کرده است. در محله های تاریخی شهر مشهد خانه های ارزشمندی وجود دارد که به واسطه تغییر شیوه زندگی، طرح های توسعه بافت مرکزی، تعدد مالکین و مهاجرت ساکنین در معرض تخریب قرار گرفته اند. از آن جایی که هدف این نوشتار احیای الگوهای از دست رفته معماری مسکونی است، معماری خانه های مشهد در دوره ی قاجار بررسی شده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. بازگشت دوباره به الگوهای مسکن بومی مشهد، بررسی نحوه ی کاربست ارزش های ایرانی در چیدمان فضایی و احیا و بازآفرینی این سنت فراموش شده، هدف غایی طرح حاضر است. قدم اول در نیل به این هدف، مستندسازی خانه ها و جمع آوری اطلاعات لازم در قالب عکس، نقشه و بهره گیری از منابع مکتوب و شفاهی است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های تفسیری- تاریخی و مطالعه موردی است که براساس مشاهده میدانی و مطالعات کتابخانه-ای و مصاحبه شفاهی به جمع آوری و تحلیل اطلاعات پیرامون خانه های مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر معماری خانه های تاریخی دوره قاجار شهر مشهد به بازشناخت و گونه شناسی این خانه ها پرداخته و در پی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که نظام فضایی خانه های سنتی مشهد در دوره قاجار چگونه شکل گرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که خانه های مشهد با مشخصات معماری اقلیم سرد و نیمه خشک، عمدتاً درونگرا ساخته شده اند و آن ها را براساس ویژگی های فضای معماری و نحوه چیدمان فضا در اطراف حیاط می توان طبقه بندی کرد. بسیاری از ویژگی های خانه های مشهد به نحوی با متغیّرهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و اقلیمی هماهنگ بود ه اند. هر چند در دوره قاجار تغییرات کالبدی و فضایی در معماری مسکونی مشهد اعمال شد.
تحلیل نقش بازیگران موثر درآینده ارتباطاتِ سلامت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
150 - 160
حوزه های تخصصی:
مسئله محوری پژوهش حاضر این است که بازیگران موثر در آینده ارتباطاتِ سلامت در ایران کدام اند و مناقشات موجود حول چه موضوعات و دغدغه هایی سازمان یافته است؟ برای تحلیل این مسئله از رویکرد نظری روشی مَکتُر استفاده شده است که مشخصاً برای تبیین راهبردها و جهت گیری های بازیگران، نحوه مواجهه آن ها با برنامه ها، توازن قدرت بین آن ها، و واگرایی ها و همگرایی های بین آن ها طراحی شده است. در مرحله نخست بازیگران مؤثر شناسایی شدند که شامل یازده نهاد و فرد بودند؛ سپس با آن ها مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد و نیز در پاره ای موارد اقدام به انجام بحث های گروهی متمرکز شد. در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که مهم ترین بازیگران استراتژیک در حوزه آینده ارتباطاتِ سلامت که می توان بر روی آنها برنامه ریزی کرد عبارتند از محققان آینده پژوهی، استارتاپ های سلامت و رسانه ها. از منظر رقابت بین بازیگران ارتباطاتِ سلامت، مهندسین آی.تی، رسانه ها، محققان آینده پژوهی و استارتاپ های سلامت به ترتیب قوی ترین بازیگران هستند. از بُعد نسبت بازیگران با اهداف، در بین اهداف مطرح شده تبیین و ارزیابی پزشکیِ از راه دور و تبیین و ارزیابی سلامتِ همراه از اولویت بیشتری برخوردارند. همچنین از نظر بازیگران، تبیین و ارزیابی و تدوین معیارهای اجتماعی در اولویت آخر قرار دارد. از جنبه همگرایی در بین بازیگران، قوی ترین همگرایی در زمینه آینده ارتباطاتِ سلامت بین وزارت بهداشت، دستیاران حوزه پزشکی و محققان آینده پژوهی است و از بُعد واگرایی نیز بین دو هدف تبیین و ارزیابی سلامتِ همراه و تبیین و ارزیابی پزشکی از راه دور بیشترین فاصله وجود دارد، بدین معنی که این دو هدف در حوزه آینده ارتباطاتِ سلامت نسبت به هم فاقد همسویی هستند.
مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زندگی روزمرهٔ زنان مرفه شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مصرف کالاهای لاکچری، و این که چرا مصرف کنندگان به مصرف کالاهای لاکچری روی می آورند، موضوع پژوهش از منظر رشته های مختلف بوده است. هدف اصلی این مقاله کندوکاوی کیفی، به شیوهٔ نظریهٔ زمینه ای، در شیوه های مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زنان اقشار مرفه در شهر سنندج است. با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلهٔ «شالمان»، «صفری» و «مبارک آباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد. داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولهٔ شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند. مقولهٔ هسته برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست است که به گواهی داده ها تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه می کند. زنان مرفه با اتخاذ دو طیف راهبرد هم در جهت برساخت نوعی زنانگی شبه اشرافی و هم بازتولید منزلت فرادست شان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی دست به مصرف لاکچری می پردازند. مصرف کالاهای لاکچری، در زندگی آن ها پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبه اشرافی نظیر تفاخر، فضل فروشی، نجیب نمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است. آن ها به دیگران القابی مثل نوکیسه و نااصیل می دهند. با دیگران روابط درون گروهی محدود دارند، اغلب در معاشرت های خانوادگی شان گزینشی و محتاطانه عمل می کنند و نوعی خودانگارهٔ زنانهٔ دیگری پرهیز دارند. آن ها درست به مانند زنان نجیب دربارهای اشرافی هنوز دنیا را به «ما» و «آن ها» تقسیم می کنند. «آن ها» همان دیگران فرودست اند و «ما» نیز نوعی خودِ زنانهٔ متناسب با منش اشرافی است.
پیش بینی کننده های خیانت از دیدگاه زنان خیانت کرده و خیانت دیده: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
172 - 198
حوزه های تخصصی:
خیانت یکی از تاثیرگذارترین رویدادها در زندگی زوجین می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، شناخت پیش بینی کننده های بروز خیانت در بین زنان خیانت کرده و خیانت دیده بود. این پژوهش کیفی و داده بنیاد بوده و جامعه آماری آن شامل زنانی بودند که در مدت زندگی مشترک خود تجربه خیانت عاطفی، جنسی یا هردو را داشتند. نمونه گیری این پژوهش هدفمند بوده و برای دستیابی به آن، مکانهایی چون مراکز مشاوره، خانه های سلامت، دادگاه های خانواده و ارتباط مردمی از طریق صدا و سیما مد نظر قرار گرفتند. داده های کیفی از طریق مصاحبه عمقی و تا حد رسیدن به اشباع جمع آوری شدند و با استفاده از روش کدگذاری انتخابی استراوس و به صورت باز و محوری تحلیل گردیدند. به این ترتیب با 15 زن خیانت دیده و 12 زن خیانت کرده مصاحبه انجام شد. نتایج تحلیل داده ها مبین وجود عوامل فردی، رابطه ای و زمینه ای بودند. زنان خیانت دیده، نیازهای برآورده نشده همسرانشان، مشکلات زندگی و وجود شرایط زمینه ای را در بروز خیانت موثر می-دانستند. در زنان خیانت کرده نیز دیده نشدن و وجود شرایط زمینه ای، به عنوان دو مقوله اصلی در بروز خیانت شناسایی شد. با توجه به پیامدهای خیانت، انجام اقدامات لازم در جهت پیشگیری از وقوع آن با توجه به عوامل زمینه ساز، ضروری به نظر می رسد.
کاربست روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی با تحلیل یکی از پرطرفدارترین صفحات اینستاگرامی کودک محور ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
63 - 100
حوزه های تخصصی:
در اینستاگرام، بخش بزرگی از معنای برساخت شده با تصاویر و ویژ گی های بصری به مخاطب منتقل می شود و به همین دلیل نیاز است که متون اینستاگرامی با رویکردی چندوجهی تحلیل شوند. روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، همچون سایر انواع تحلیل گفتمان انتقادی به مفاهیم قدرت و ایدئولوژی و نیز به بافت و زمینه دﺧﯿﻞ در اﻣﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﻦ توجه دارد و در عین حال، به دلیل توجه بر چندوجهی بودن و استفاده از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی به منظور تحلیل وجه تصویر، برای تحلیل متون اینستاگرامی مناسب است. هدف مقاله حاضر، معرفی روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و بیان چگونگی کاربست آن به عنوان روشی مناسب برای انجام تحلیل گفتمان در اینستاگرام است. ساخت هویت، یک حوزه اصلی موردعلاقه برای مطالعات گفتمان انتقادی به شمار می رود. از طرفی، رسانه های اجتماعی مبتنی بر تصویر همچون اینستاگرام، توانایی تصویر برای برساخت هویت و انتقال آن به دیگران را ارتقا داده اند. به همین دلیل، مطالعه برساخت هویت کودکی، مادری و پدری در صفحات کودک محور اینستاگرامی برای مطالعه موردی انتخاب شد. برای این منظور، ابتدا الگوی تحلیلی کرس و ون لیوون در تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و چگونگی تحلیل هر یک از فرانقش های اندیشگانی، بین فردی و ترکیبی شرح داده شد. سپس تنها صفحه کودک محور خواهربرادری که در دسته اینفلوئنسرهای سطح بالای اینستاگرام ایرانی قرار دارد، با استفاده از این روش تحلیل شد. یافته ها به تفکیک تحلیل متنی و تحلیل پیکره ای بیان شد که به دنبال آن، دو گفتمان مردسالاری و سرمایه داری در این صفحه شناسایی شدند. در ادامه، ارتباط این دو گفتمان با زمینه های اجتماعی و صنعتی شرح داده شد. یافته ها همچنین سیال شدن و هم زمانی شدن هویت ها، متأثر از ظهور رسانه های اجتماعی را نشان داد.
ظهور امر روزمره در عکس های دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینکه چه چیز ارزش عکاسی و تصویرگری دارد و چه چیز ندارد مسئله ای به سادگیِ انتخاب یک عکاس یا نقاش نیست. نظام های نظریه پردازی متعدد در حوزهٔ نظامات تصویری (اعم از عکاسی و نقاشی) نشان می دهند تصویر کردن یک چیز و ارزشمند شدنِ آن برای به تصویر کشیدن یک پدیدهٔ تاریخی است و در یک بستر گفتمانی خاص معنا دارد. مقاله حاضر قصد دارد امر روزمره را در نخستین عکس های تاریخ عکاسی ایران مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با تمرکز بر مجموعه آلبوم های عکس به جای مانده از عکس های دوران ناصری و مظفری تلاش شد یک دسته بندی از نظامات بازنمایی و شیوه های ظهور زندگیِ روزمره در عکس ها ارائه شود. با تأکید بر روش نشانه شناسی و با تمرکز بر مسئلهٔ زمان-مکان، استعلایی و پیش پا افتاده تلاش شد که الگوهای رؤیت پذیری و رؤیت ناپذیری زندگیِ روزمره در عکس ها بررسی شود. بدین ترتیب، این عکس ها در شش گروه دسته بندی شدند: مکان های استعلایی، عکاسی از طبیعت، مکان های غیر والا، شمایل نگاری بی مکان-بی زمان، اروتیسیزمِ اگزوتیک، و زندگیِ روزمره. نسبت هر یک از این دسته ها با شیوهٔ ظهور زندگیِ روزمره مورد بحث قرار گرفت و با تمرکز بر زندگیِ روزمره، برخی از عکس های سرنمون این دسته ها مورد تحلیل قرار گرفت.
تحلیل سبک زندگی فردگرایانه زنان نسل وای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
146 - 158
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی به مثابه طیفی رفتاری که اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است و عرصه ای از زندگی را تحت پوشش دارد همواره در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است. این پدیده الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست، اما نزد محقق اجتماعی، به رغم تفاوتش با بقیه طیف های رفتارهای، قابل درک و صورتبندی است. هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و سویه های سبک زندگی فردگرایانه در میان زنان نسل وای در شهر تهران است. روش مورد استفاده کیفی و از جنس نظریه داده بنیاد می باشد. داده ها حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 21 نفر از زنان جوان ساکن شهر تهران است که جزء نسل وای می باشد. انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سبک زندگی فردگرایانه به عنوان یکی از سه سبک (فردگرایانه، مصرف گرایانه و مذهبی)، سبکی مبتنی بر انتخاب آزادانه نوع پوشش و حجاب، داشتن اوقات متفاوت و مستقل بدون همراهی خانواده، نوشیدن یا استفاده تفریحی از مشروبات الکلی و تمرکز بر روی پیشرفت و خودشکوفایی فردی، است. در کل می توان گفت که زنان متعلق به این نسل با انتخاب پوشش ترجیحی که گاهی مغایر با الگوهای مذهبی و قانونی در کشور است، سعی در دنبال کردن سلیقه و انتخاب خود، علیرغم محدودیت ها و ساختارهای حاکم بر جامعه دارند. این زنان همچنین به دنبال تفریحات و خوش گذرانی با دوستان و مسافرت های بدون خانواده، هستند.
بررسی جامعه شناختی تأثیر قدرت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مردم (مورد مطالعه: پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
741 - 770
حوزه های تخصصی:
ساختار قدرت سیاسی در دوره رضاشاه با زیرساخت هایی مانند دولت و سازمان سیاسی رابطه مستقیمی دارد چراکه نظام سیاسی در این عصر به همراه سلطنت مطلقه، بیشترین میزان قدرت را در کشور اعمال می کرد و دستوراتش برای همه زیر نظام های کشور الزامی بود. از سوی دیگر، هماهنگی منابع برای رسیدن به اهدافی که حاکمیت در اختیار داشت از طریق نهادهای سیاسی آن جلو می رفت. از سالیان گذشته فرهنگ سیاسی مسئله مهمی برای دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی بوده است؛ آنها به دنبال شناخت این امر بوده اند که ارزش ها، نگرش ها و رفتار سیاسی مردم در مورد موضوعات و مسائل سیاسی چگونه بوده است و چه آثار و نتایجی بر روی نظام سیاسی و اجتماعی گذاشته است. مدل نظری پژوهش مبتنی بر نظریه فرهنگ سیاسی آلموند و وربا است. بر اساس یافته های پژوهش، یکی از ویژگی های اساسی این تأثیرات قدرت در فرهنگ سیاسی جوامع، «حاکمیت روابط فردی به جای قوانین»، «ارادت سالاری و تقرب پیشگی به جای نظام شایسته سالاری»، «وفاداری به شخص به جای سازمان های سیاسی»، «فساد»، «از بین رفتن رقابت صحیح»، «اطاعت مطلق از بالا دست»، «مسدود شدن فضای باز سیاسی»، «انزوای روشنفکران»، «خفقان»، «عدم اعتماد سیاسی» است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی تأثیر قدرت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مردم (مورد مطالعه: پهلوی اول) به روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
مطالعه جامعه شناختی شکاف میان «قانون مصوب» و «زندگی اجتماعی» در نظام حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
841 - 872
حوزه های تخصصی:
واردات قانون و ایجاد نظام حقوق جدید، موضوع این تحقیق، یکی از رویدادهای بسیار بااهمیت تاریخ ایران معاصر است؛ زیرا بر پایه رویکرد جامعه شناسی حقوق، هنجارهای اجتماعی و از جمله قانون برآمده از پیوندهای اجتماعی است و ضمانت اجرای قواعد هنجاری را جامعه به دولت چونان کارگزار وجدان جمعی سپرده است. یافتن پاسخی برای این پرسش که بنیاد نظری استقلال نظام حقوق منفک از جامعه چیست؟ هدف مقاله است و روش بررسی انتقادی رویکرد جامعه شناسی حقوق دورکیم، نتیجه و مراحل پاسخ را به این ترتیب آشکار کرد که ضمن نادیده گرفتن تدریجی بودن ایجاد قواعد نظارت اجتماعی، با انحصار حقوق در قانون همراه با انحصار ضمانت اجرای حقوق، مبنای اعتبار حقوق از جامعه به دولت منتقل شده و قانون وضعی به عنصر اصلی نظام حقوق تبدیل می شود و این نظام حقوق متکی به دولت را می توان به کمک واردات قانون وضعی از اروپا ایجاد و مستقر نمود. بحث درباره امتناع واردات قانون برای پیوند دادن حقوق با جامعه گامی در تحقق بند 5 و بند 9 «سیاست های کلی نظام قانون گذاری» خواهد بود.
مطالعه ای در دلایل پایداری زندگی زناشویی زوجین دارای فرزند و بدون فرزند در مناطقی از مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی دلایل ادامه زندگی مشترک در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند با ده سال زندگی مشترک است. حجم نمونه تحقیق شامل ۳۸ نفر (۱۵ نفرمرد و ۱۸ نفر زن) بوده که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین زوجین دارای فرزند و بدون فرزند که بالاتر از ده سال سابقه زندگی زناشویی در مناطقی از مشهد دارند و با وجود عدم رضایت از زندگی زناشویی همچنان در ازدواجشان پایدار بودند، انجام شده است . روش گردآوری اطلاعات مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مدیریتی، اقتصادی، مسئولیت پذیری، فشارهای جمعی، مهارت های ارتباطی و کیفیت زناشوئی به عنوان دلایل پایداری زندگی در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند می باشد و فرزندآوری منجر به ذکر دلایل متفاوتی در تدوام و پایداری زندگی مشترک شده است، بدین معنا که زوجین، مولفه های فرعی متفاوتی را در زیرمجموعه دلایل اصلی پایداری زندگی مشترکشان عنوان نموده اند.
بررسی اثر توانمندسازی جامعه محلی بر توسعه گردشگری میراث در سایت جهانی منظر فرهنگی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
57 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل اثر ابعاد توانمندسازی جامعه محلی بر توسعه گردشگری میراث در سایت جهانی منظر فرهنگی هورامان است. این پژوهش از روش آمیخته (ترکیب کیفی و کمی) به منظور تحلیل داده ها بهره گرفته و به شکل کلی دارای سه فاز اصلی است. فاز اول با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه حاصل از نمونه اول که شامل کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری و میراث بود، انجام شد و بر اساس مبانی پژوهش، کدهای باز و محوری در قالب چهار بعد توانمندسازی بومی شده برای منطقه هورامان تدوین گردید. در فاز دوم و سوم به منظور کمی سازی داده ها و مقایسه نتیجه بین خبرگان و جامعه محلی جهت دستیابی به هدف دوم و سوم پژوهش مبنی بر شناسایی فاصله بین تئوری و اجرا، اقدام به تدوین پرسشنامه و توزیع آن به ترتیب بین نمونه خبرگان و نمونه ای از جامعه محلی شد. یافته ها نشان می دهد آنچه از دیدگاه جامعه خبرگان اهمیت دارد، توانمندسازی اجتماعی است و شکاف عملیاتی در این بعد از تواتمندسازی در جامعه محلی منطقه هورامان بیشتر قابل مشاهده است. در حالیکه از نظرجامعه محلی توانمندسازی اقتصادی اولویت اول را دارد و شکاف اجرایی در منطقه هورامان در همین بعد بارزتر است. پیشنهاد می شود که به منظور بهینه سازی طرح های توانمندسازی در منطقه هورامان، عواملی همچون تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی، برندسازی اصولی، جذب سرمایه گذاران همخوان با منطقه و روش های اشتغال و درآمدزایی پایدار مورد توجه ویژه قرار گیرد.
بی تی اس در ایران: یک پژوهش ژرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
101 - 125
حوزه های تخصصی:
بی تی اس یک گروه کره ای است که بیش از ده سال از آغاز کار آن می گذرد و در مدتی کوتاه به یکی از پرطرفدارترین گروه های موسیقی نه تنها در کره بلکه همچنین در جهان تبدیل شد. این گروه در ایران هم میلیون ها طرفدار کودک و نوجوان (عمدتاً دختر) دارد و در سال های اخیر به یک نگرانی عمده برای پدرومادرها، آموزگاران و حتی سیاست گذاران فرهنگی بدل شده است. این پژوهش با کمک داده کاوی تلاش کرده است تصویری روشن از حضور بی تی اس در ایران -دست کم در شبکه های اجتماعی ایرانی- تولید کند و به صورت خاص نشان دهد بی تی اس چگونه از عناصر دینی برای دستیابی به موفقیت استفاده کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که حضور بی تی اس و کلیدواژگان آن در توئیتر فارسی در دوره سه ساله پژوهش کاهش یافته و از ۳۹۲۳۷ تویت در سال ۱۴۰۰ به ۲۳۶۹۷ تویت در سال ۱۴۰۱ و ۹۲۱۵ تویت در نه ماهه نخست سال ۱۴۰۲ رسیده است. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که در سه سال گذشته به رغم افول نسبی بی تی اس در ایران، هسته سخت هواداران این گروه همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد.
بررسی نقش عزت نفس و سبک های دلبستگی در پیش بینی انتخاب همسر در زوجین تازه ازدواج کرده یا در شرف ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
6 - 23
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عزت نفس و سبک های دلبستگی در انتخاب همسر در زوجین تازه ازدواج کرده یا درشرف ازدواج ایرانی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی، همبستگی از نوع رگرسیون لجستیک اسمی چندوجهی به روش همزمان بود. جامعه آماری تحقیق شامل زوجین تازه ازدواج کرده یادرشرف ازدواج در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 227 زوج به شیوه نمونه-گیری غیرتصادفی داوطلبانه انتخاب شده و به ابزار پژوهش شامل سبک های همسرگزینی (1388)، پرسشنامه سه بعدی عزت نفس (2014) و پرسش نامه تجدیدنظرشده تجارب در روابط نزدیک (1998) پاسخ دادند. داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین شیوه انتخاب همسر با عزت نفس و سبک های دلبستگی رابطه معناداری وجود دارد (05/0P)؛ به این معنا که عزت نفس و سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن هراسان و ناایمن انکارکننده) پیش بینی کننده شیوه انتخاب همسر می باشند، براساس این نتایج می توان گفت که عزت نفس وسبک های دلبستگی به عنوان یک آیتم مهم درمشاوره های پیش ازازدواج موردتوجه قرارگیرد.
مطالعه خانواده محور مراقبت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
83 - 105
حوزه های تخصصی:
مراقبت الکترونیک با بهره گیری از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) ضمن کنترل ازراه دور بزهکاران، امکان حضور نظام مند و محدود ایشان در جامعه، در دوران تحمل کیفر را فراهم می سازد. مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی تحلیلی، آثار حکم مراقبت الکترونیک علیه پدر/مادر را بر جریان رشد شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی بزهکاران بررسی نموده است. برابر یافته های این مقاله، با لحاظ مصالح خانواده محکوم، مراقبت الکترونیک می تواند یک تصمیم قضایی خانواده محور و بسترساز رعایت صورت تکامل یافته تری از اصل شخصی بودن اجرای مجازات ها و فردی کردن پاسخ های کیفری باشد. ضمناً درنظرگرفتن شخصیت بزهکار، نقش او در خانواده، میزان توانمندی و مسئولیت پذیری او طی مراقبت الکترونیک می تواند زمینه ساز ایفای کارکردهای مرتبط با نقش او توسط خودش و رعایت حقوق سایر اعضای خانواده شود. مراقبت الکترونیکی در بهترین حالت ممکن، ضمن حفظ خودکفایی خانواده، رشد سالم شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی را رقم می زند. در فرضی که محل تحمل دوران مراقبت الکترونیک از سکونتگاه خانواده جداست نیز می تواند ضمن دور نگه داشتن بزهکار از معایب همنشینی با بزهکاران در زندان، خانواده را از رفتارهای احتمالی نامناسب بزهکار دور نگه دارد و زمینه ساز تعامل مناسب بزهکار با اعضای خانواده در آینده شود.
الگوی ساماندهی حاشیه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو پارادایمی ساماندهی حاشیه شهر کرمان انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی از لحاظ روش کیفی از نوع گراندد تئوری (اشتراوس وکوربین) است. جامعه هدف در این مطالعه مسئولان ساماندهی حاشیه شهر کرمان بود که با حجم نمونه 18 نفر اشباع مفهومی حاصل شد. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار تحقیق در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. پایائی با روش توافق درون موضوعی 78/0 به دست آمد و روائی صوری متن مصاحبه توسط خبرگان تأیید شد. یافته های به دست آمده شامل 56 مقوله در کدگذاری باز و 45 مقوله کدگذاری محوری و 5 مقوله کدگذاری گزینشی است. نتایج نشان داد که شیوه ساماندهی حاشیه شهر در حال حاضر شامل تخریب؛ تخلیه؛ بهسازی (کندومحدود به اقدامات ناکافی) اجرا شده است؛ ولی این اقدامات نتوانسته کارساز باشد. راهبردهای ساماندهی حاشیه شهر که توسط خبرگان پیشنهاد داده شد شامل اجرای طرح کمربند سبز شهر کرمان؛ از بین رفتن تعارض منافع ارگان ها؛ بهسازی همراه با توانمندسازی و مشارکت افراد حاشیه؛ استفاده از کارشناسان در اجرای طرح ها؛ مشخص شدن قوانین ساماندهی و لازم اجرا شدن آن ها؛ قرار دادن ملک به شرط تملک است.
پیامدهای اجتماعی فرهنگی اصلاحات ارضی در ایران (مطالعه موردی: نواحی شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
152 - 160
حوزه های تخصصی:
اصلاحات ارض ی، درمقام مهمتری ن رخ داد در نظام مالکی ت زمین در تاری خ معاصر ایران، واجد پیامدهای فرهنگی اجتماعی مهمی در زندگی روستاییان و شهرنشینان بود. این رخداد که در پی انعطاف پذیری نسبی مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی در دهه چهل به وقوع پیوست سبب تغییرات عمده ای در بافت جمعیتی، سبک زندگی، باورهای فرهنگی و مناسبات اجتماعی مردم ایران شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند و پیامدهای فرهنگی اجتماعی اصلاحات ارضی در نواحی شرق استان گیلان انجام شده است. روش انجام پژوهش، روش تاریخی اسنادی بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سیر تکاملی اصلاحات ارضی به پیدایش قشر خوش نشین در روستاها و مهاجرت آن ها به شهرها، شکل گیری حاشیه نشینی در اطراف کلان شهرها، افول انسجام فرهنگ سنتی و دگردیسی سبک زندگی مردم انجامید و ترکیب جمعیتی شهرهای ایران را زیر و رو کرد. حاصل مهاجرت کشاورزان خرده پا و خوش نشینان به شهرها تضعیف تدریجی کشاورزی و دامداری و پرشدن شهرها از جمعیت غیرمتخصص و بیکار بود. بدین ترتیب، قشر اجتماعی جدیدی در شهرها شکل گرفت که توان و موقعیت جذب کامل فرهنگ شهری را نداشت، اما تا حدود بسیاری نیز از فرهنگ روستایی بریده بود. مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی که مرزبندی شمال شهری (اقشار مرفه و متجدد) و جنوب شهری (اقشار حاشینه نشین و فرودست) را روز به روز تشدید می کرد ناخواسته به رشد اقشار فرودستی که توان پذیرش فرهنگ مدرن شهری را نداشتند کمک کرد. با گشایش نسبی فضای سیاسی در سال های آخر حیات نظام پهلوی، این اقشار در شکل دهی و تقویت شورش انقلابی علیه تجدد آمرانه نقش اصلی را ایفا کردند.
سنجش تأثیر تجربه شغلی بر شکاف خود واقعی و آرمانی دانشجویان و دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
587 - 618
حوزه های تخصصی:
شکل گیری خودواقعی و آرمانی در مسیر تجربه شغلی یکی از مهم ترین مراحل جامعه پذیری شغلی است. هدف این مطالعه سنجش شکاف بین خودواقعی و آرمانی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه، پیش و پس از تجربه شغلی است. روش این مطالعه کمی از نوع پیمایش است. شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی است و 354 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران از 4 رشته تحصیلی بر اساس تقسیم بندی بچر، از علوم مختلف نرم محض، نرم کاربردی، سخت محض و سخت کاربردی انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان می دهد به طور میانگین ارزیابی پاسخگویان از وضعیت خود واقعی نمره 70/94 و ارزیابی از خود آرمانی نمره 86.9 به دست آمده است. تحلیل میانگین نمره شکاف بین خود واقعی و خودآرمانی حاکی از آن است که متغیر دانش آموختگی و گذراندن دوره جامعه پذیری دانشگاهی از یک سو و شاغل بودن به ویژه اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی و جامعه پذیری شغلی مرتبط از سوی دیگر، عوامل مهمی در درک واقعیت ها و کاهش شکاف است، همچنین یا دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های نرم (روان شناسی و حقوق) کمتر از شاغلان به تحصیل در رشته های سخت (شیمی و مهندسی کامپیوتر) شکاف خود آرمانی تا خود واقعی را تجربه می کنند. این مطالعه تأثیرات مثبت جامعه پذیری دانشگاهی و شغلی بر کاهش شکاف خودواقعی و خود آرمانی در طول تجربیات تحصیلات دانشگاهی و شغلی در بین دانشجویان و دانش آموختگان مطالعه شده را تأیید می کند.
شهرت در شبکه های اجتماعی: پژوهشی درباره چرایی و پیامدهای مشهور شدن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی جدید، سازوکارهای شهرت یابی، دستخوش دگرگونی های گسترده ای شده است. امروزه، کاربران به فرصت مشهور شدن از طریق شبکه های اجتماعی دست یافته اند که تا پیش ازاین به آسانی امکان پذیر نبود. در این زمینه، اینستاگرام به دلیل ویژگی بصری، قابلیت کاربری آسان، و استقبال بسیار کاربران از آن، به عرصه اصلی خلق شهرت تبدیل شده است. کاربران بسیاری به دلایل گوناگون تمایل دارند که در این شبکه به شهرت دست یابند و این شهرت، پیامدهایی را در جامعه به همراه می آورد و این مسئله ، اهمیت جامعه شناختی موضوع را افزایش می دهد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر، ضمن مروری بر نظریه های موجود درباره اقتصاد توجه، شهرت، و میکروسلبریتی، چرایی ها و پیامدهای شهرت را نیز واکاوی کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 20 نفر از کاربران اینستاگرام، انجام شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز با فن تحلیل مضمون، استخراج و تحلیل شده است که 6 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی را دربر می گیرد. سرانجام، برپایه پاسخ های مصاحبه شوندگان، درآمدزایی و کسب سرمایه اقتصادی، میان بر موفقیت، و فرصتی برای دیده و شنیده شدن، ازجمله دلایل اصلی کاربران برای شهرت طلبی در اینستاگرام هستند که به پیامدهایی همچون استانداردسازی ذائقه، مصرفی شدن زندگی روزمره، و دگردیسی ارزش ها و هنجارها در جامعه منجر می شوند.
تحلیل الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی در سازمان با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است.در بخش تحلیل محتوای مقاله ها، 313 مقاله گردآوری شد که 90 مقاله داخلی(از سال 1398 تا 1401) و خارجی (2018 تا 2022) دسته بندی شد، روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز،کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود. شاخص های اساسی استخراج شد .سوال های مصاحبه زیر نظر کمیته علمی طراحی و به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی شد.جامعه آماری مدیران و معاونان ذیربط در سازمان های دولتی در کلانشهر تهران بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی 20 نفر آنها به عنوان نمونه تا اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 8 کد انتخابی و 16کدمحوری و 285 کد باز شد. شاخص اصلی شامل فرهنگ سازمانی بازاری، فرهنگ سازمانی توسعه گرا، فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی بود. در دور دوم پرسشنامه ای با طیف لیکرت برای 20 نفر از خبرگان ارسال شد تا شدت اثر هریک از مولفه ها مشخص شود که، در این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب توافق کندال میزان توافق هریک از مولفه ها و زیر مولفه ها در الگوی پیشنهادی مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که ابعاد الگوی عدالت ادراک شده شامل (عدالت توزیعی، عدالت رویه ای ، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی)، فرهنگ های سازمانی (فرهنگ سازمانی بازاری،فرهنگ سازمانی توسعه گرا،فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای)است.