رسیدن به بزرگسالی فرایندی پچیده و چند بعدی است که منزلت و نیز منازل قابل شناسایی در حرکت به سوی آن به لحاظ اجتماعی ساخته می شود. بر این اساس تغییرات و تفاوت های پدیدار شناسی گذار از یک گروه به گروه دیگر و از نسلی به نسل دیگر، بر تغییرات ارزشی و هنجاری یک جامعه اشاره دارد. تحقیق حاضر که بر مبنای یک پیمایش معرف در شهر تهران انجام پذیرفته است، نشان می دهد که گذار بزرگسالی به شکل وقایع ناپیوسته که ترتیب و توالی زمانی خاصی بر آن حاکم باشد صورت نمی گیرد، بلکه مفهوم سازی از آن را می بایست بیشتر معلول توانایی در تفکر مستقل، مسوولیت پذیری و آمادگی های ذهنی جوانان برای انتخاب شخصی و طراحی سبک های زندگی مطلوب خویش دانست. به همان سان، یافته های تحقیق بیانگر تغییر در بستر فرهنگی رسیدن به بزرگسالی در جهت کاسته شدن از قوه جاذبه اجتماعی در انتخاب جوانان و فردی شدن فزاینده انتظارات آن هاست.
این مقاله می کوشد تا به بررسی جرایم اینترنتی از دیدگاهی جرم شناسانه بپردازد. سپس، به اقدامات انجام شده برای مبارزه با چنین جرایمی در سطح جهان اشاره می کند و نارسایی ها و چالش های حقوقی، اخلاقی و اجتماعی مبارزه با چنین جرایمی را بر می شمارد.
سال 1393 به نام سال «اقتصاد و فرهنگ» اعلام گردید که بدون شک وجود مشکلات عدیده ای را در این حوزه نشان می دهد. لذا در راستای تحقق هدف راهبردی فوق، این مهم را بهانه ای برای انجام مطالعة حاضر قرار داده ایم. با توجه به اینکه مراکز آموزش عالی به عنوان اجتماع اندیشمندان و نخبگان می توانند در ایفای رسالت فرهنگی خود نقش مؤثری ایفا کنند، لذا واکاوی و تبییننیازهای فرهنگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان می تواند گامی در جهت تحقق این رسالت خطیر باشد که البته هدف اصلیپژوهش حاضر است. این پژوهش از نوعکاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و در انجام آن از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. جامعة آماری بخش کیفی تمامی صاحب نظران تعلیم و تربیت در سطح کشور بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب گردید. جامعة آماری بخش کمَی تمامی 181نفر مدرسین موظف و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در 6استان کشور بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق مصاحبة نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید. طبق نتایج پژوهش در بخش کیفی نیازهای آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در زمینة مسائل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی عبارت اند از چهار حیطه: 1. فرهنگی، 2. اجتماعی، 3. اخلاقی و 4. سیاسی. یافته های پژوهش در بخش کمی نیز نشان داد که میزان نیاز اعضای هیئت علمی به آموزش در زمینة فرهنگی بیشتر از سطح متوسط است. همچنین مهم ترین نیاز اعضای هیئت علمی مربوط به گویة «آگاهی از نقش اساتید در ارتباط با حفظ، انتقال، اصلاح و بازآفرینی فرهنگ» بوده است.
"مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که در مورد پیامدهای اجتماعی و اقتصادی جا به جایی و ادغام روستاها در منطقه زلزله زده رودبار و منجیل انجام شده است. پس از وقوع زلزله مذکور، در خرداد ماه 1369 و در جریان بازسازی مناطق آسیب دیده از زلزله، حدود 170 روستا جا به جا شدند. از این تعداد 46 روستا افزون بر جا به جایی در معرض ادغام با روستا (های) دیگر قرار گرفتند. مطالعه حاضر با نگاهی به رویکردهای نظری موجود در مورد موضوع پژوهش تلاش کرده است تا در چهارچوب استراتژی معطوف به توسعه به بررسی دگرگونی ها و پیامدهای ادغام روستاها در منطقه ای زلزله زده رودبار و منجیل بپردازد. شیوه انجام دادن این مطالعه کیفی بوده و داده های پژوهش با بهره گیری از چند روش، شامل داده های اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه عمیق و مشاهده میدانی، گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که جا به جایی و ادغام روستاها از نظر فیزیکی سبب افزایش توانایی روستاهای مذکور در برابر آسیب های طبیعی اجتماعی و برخورداری آنان از برخی امکانات زیربنایی شده است، اما، در کنار آن، جابه جایی و ادغام دگرگونی هایی را رقم زده که از نظر اجتماعی و اقتصادی، حداقل در کوتاه مدت، آسیب پذیری را برای ساکنان این روستاها به وجود آورده است.
"
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کاربست پذیری و قابلیت اجرای نظریه رفتار برنامه ریزی شده برای پیش بینی پذیرش نظام تعاونی است. ابزار اصلی گردآوری داده های مورد نیاز این پژوهش پیمایشی، پرسشنامه ای محقق ساخته بوده است که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید شد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ از 578/0 تا 944/0 برآورد گردید. جامعه آماری این مطالعه را ساکنان شهرستان بویراحمد تشکیل داده اند که از این میان 486 نفر به عنوان نمونه آماری براساس جدول نمونه گیری پاتن و به شیوه طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که متغیر قصد رفتاری و کنترل رفتاری محسوس اثر مثبت و معنی داری بر رفتار پذیرش تعاون داشتند. فزون بر آن، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان داد که سازه های نگرش نسبت به تعاون، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری محسوس پیش بینی کننده قصد پاسخگویان برای پذیرش نظام تعاونی بوده و این سه متغیر در مجموع 7/29 درصد از تغییرات متغیر قصد رفتاری را تبیین نموده اند. همچنین، نتایج آزمون های برازندگی با استفاده از نرم افزار AMOS بیانگر برازش مناسب داده ها با الگوی مورد بررسی بوده است.