رسیدن به بزرگسالی فرایندی پچیده و چند بعدی است که منزلت و نیز منازل قابل شناسایی در حرکت به سوی آن به لحاظ اجتماعی ساخته می شود. بر این اساس تغییرات و تفاوت های پدیدار شناسی گذار از یک گروه به گروه دیگر و از نسلی به نسل دیگر، بر تغییرات ارزشی و هنجاری یک جامعه اشاره دارد. تحقیق حاضر که بر مبنای یک پیمایش معرف در شهر تهران انجام پذیرفته است، نشان می دهد که گذار بزرگسالی به شکل وقایع ناپیوسته که ترتیب و توالی زمانی خاصی بر آن حاکم باشد صورت نمی گیرد، بلکه مفهوم سازی از آن را می بایست بیشتر معلول توانایی در تفکر مستقل، مسوولیت پذیری و آمادگی های ذهنی جوانان برای انتخاب شخصی و طراحی سبک های زندگی مطلوب خویش دانست. به همان سان، یافته های تحقیق بیانگر تغییر در بستر فرهنگی رسیدن به بزرگسالی در جهت کاسته شدن از قوه جاذبه اجتماعی در انتخاب جوانان و فردی شدن فزاینده انتظارات آن هاست.