فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۸۱ تا ۵٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد با دوو نیم میلیون تن جمعیت به عنوان دومین کلان شهر کشور، در حال حاضر میزبان هشتصد و بیست هزار تن حاشیه نشین است که در شصت هسته جمعیتی به وسعت 3200 هکتار به صورت غیرمجاز زندگی می کنند. کوی نه دره به عنوان محدوده ی مورد مطالعه از جمله ی این سکونت گاههای غیررسمی است که با بیست و هفت هزار تن جمعیت و وسعت هشتاد هکتار در محدوده ی منطقه ی نه شهرداری مشهد قرار داراد. هدف این مقاله تبیین موانع و مشکلات پیش روی فرایند ساماندهی کوی نه دره و چاره جویی برون رفت از وضع موجود می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با طرّاحی دو نمونه پرسشنامه متشکل از ساکنان محله ی(صد خانوار)، مدیران شهری(ده سازمان) صورت گرفته است، سپس اطلاعات با استفاده از برنامه های نرم افزاری SPSS ، MINITAB و GIS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که ساماندهی سکونتگاه غیررسمی کوی نه دره با موانع و مشکلات متعددی از جمله نداشتن متولی مشخص، تعدد مدیریتی و ناهماهنگی بین دستگاهی، نگرش های نادرست مدیران به اسکان غیررسمی و نبود یک مدیریت واحد روبرو می باشد. از سوی دیگر، به دلیل نبود یک ارتباط تعریف شده سازمانی و هماهنگ بین شهرداری مشهد و سایر سازمان های تأثیرگذار در مدیریت شهری، ضرورت یک مدیریت واحد شهری نه تنها در حاشیه ی کوی نه دره، بلکه در کلیه ی مناطق حاشیه-نشین شهر احساس می شود.
شناسایی و سنجش بسترهای بایسته برای الگوی مدیریت استراتژیک شهری (مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، نخست با بکارگیری روش انبارش _ پیرایش، بسترهای بایسته را برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری، شناسایی کرده و سپس با بهره گیری از پرسشنامه، وضعیت هر یک از این بستر ها را در شهر مشهد مورد سنجش قرار داده است.. برای این کار، ۳۸۴ پرسشنامه بین شهروندان و ۲۱ پرسشنامه بین کار شناسان شهری توزیع گردید. بسترهای بایسته برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری عبارتند از: شاخص اطلاعات، تفکر استراتژیک، تعهد، خودنوسازی، ثبات نسبی، شفافیت، شهروند مداری، مشارکت، یکپارچگی، خودارزیابی و بسیج منابع. یافته نشان می دهد در کلانشهر مشهد میانگینِ میانگین های ۱۱ شاخص مذکور برابر ۲.۲ است که کمتر از ۲.۵ (حد متوسط در طیف لیکرت) قرار دارد. از ۱۱ شاخص بیان شده، یک شاخص فرا تر از حد متوسط (شاخص تعهد)، دو شاخص برابر حد متوسط (شاخص بسیج منابع و شاخص خودارزیابی) و هشت شاخص دیگر، فرو تر از حد متوسط هستند. بنابراین، در شهر مشهد، بسترهای بایسته ای که الگوی مدیریت استراتژیک باید بر پایه آن ها استوار گردد، از استحکام لازم برخوردار نیستند، در نتیجه نخست باید در راستای فراهم آوردن این بستر ها کوشید و سپس اقدام به برپایی مدیریت استراتژیک کرد.
بررسی و تحلیل فضای سبز شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
مهمترین اثرات فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیست محیطی آنها می باشد که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنادار کرده است. از این رو فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر (ساختمان ها، خیابان ها و جاده ها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) ساخته شود، تا بتواند به عنوان فضای سبزی فعال، بازدهی زیست محیطی و مستمری داشته باشد.روش پژوهش توصیفی- تطبیقی و هدف این مقاله بررسی سرانه فضای سبز شهری شهر شیراز، آگاهی از چگونگی توزیع جغرافیایی آن به منظور رعایت اصل عدالت و ارایه پیشنهاد سرانه مناسب برای محدوده مورد مطالعه در جهت ساماندهی زیست محیطی- اجتماعی آن می باشد. نتایج بررسی نشان می دهد که علاوه بر کمبود فضای سبز در سطح شهر شیراز، توزیع فضای سبز در مناطق 9 گانه آن نیز به صورت عادلانه صورت نگرفته، به طوری که مناطق 3،4و 1از سرانه فضای سبز بیشتری برخوردارند، مناطق 6،9، 5 و2 در سطح دوم قرار دارند و مناطق 8 و 7 از پایین ترین نسبت سرانه فضای سبز برخوردارند. همچنین بین سرانه فضای سبز و تراکم جمعیت در شهر شیراز همبستگی منفی به میزان 42/0-وجود دارد. در پایان، با استفاده از مدل مهندس کامبیز بهرام سلطانی، سرانه فضای سبز 49 مترمربع برای شهر شیراز پیشنهاد گردید.
کاربرد روش کارت متوازن در ارزیابی پایداری مجتمع های مسکونی
حوزه های تخصصی:
اصول پایداری در معماری بر اساس شاخص های توسعه پایدار در سه حوزه اقتصادی، محیطی و اجتماعی قرار دارد. یکی از مسائل مطرح در توسعه پایدار رشد متوازن این شاخص هاست. مدل هایی برای برنامه ریزی و ارزیابی این شاخص ها در سکونتگاه های انسانی ایجاد شده است اما با توجه به رویکرد محل گرایی در نظریه ها و طرح های مطرح پایداری، مدل ها نیازمند تطابق با شرایط محلی هستند و نیز نیازمند تخصصی شدن در بخش های مختلف معماری و شهرسازی می باشند. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس نظریه ها، مدل ها و روش های ارزیابی پایداری، و با توجه به ماهیت معماری پایدار که در حوزه های مختلف باید ظهور یافته و به صورت متوازن متجلی شود. با مدل برنامه ریزی «کارت امتیازی متوازن» که اصولا مبتنی بر توازن متناسب رشد حوزه های مختلف یک پدیده مدیریتی با یکدیگر است ارتباط برقرار شود و یک ابزار مدیریت برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد بخش ساخت و ساز برای اشاعه معماری پایدار ساخته شود.
بررسی و ارائه راهکارهایی در تحقق جمعیت پذیری و مانایی جمعیت شهرهای جدید اقماری (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)
حوزه های تخصصی:
در پی انقلاب صنعتی در قرن 18 اروپا، شکوفایی اقتصادی و به دنبال آن نابه سامانی ها و آشفتگی هایی را برای شهرهای بزرگ به ارمغان آورد. ساخت شهرهای جدید در پی ایده هایی در جستجوی آرمانشهر با القاب مختلف در جهت رفع مشکلات و نابه سامانی های مادرشهرها تکامل یافته است. در قرن بیستم شهرها، تجارب مختلفی در سراسر دنیا به نمایش گذاشتند، تجربه ای که در کشور ایران، هم قبل از انقلاب و به ویژه پس از انقلاب قابل ملاحظه است. ساخت شهرهای صنعتی-سازمانی-اداری قبل از انقلاب و 18 شهر جدید اقماری در دهه 70 در جهت جذب سرریزهای جمعیتی مادرشهرها، مصداقی بارز بر این موضوع است. بر اساس نتایج پ ژوهش های موجود، اغلب شهرهای جدید ایران بیشتر نقش شهرهای خوابگاهی را گرفته اند و با افق جمعیتی پیش بینی شده فاصله بسیاری دارند. از جمله این شهرها، شهر صدرا در 15 کیلومتری شمال غرب شیراز می باشد که با نقش "سبز- فرهنگی" کار ساخت آن آغاز شد. با وجود پیش بینی افق جمعیتی 200 هزار نفری در شهر صدرا، این شهر تاکنون موفق به جذب جمعیتی کمتر از ده هزار نفر گردیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و استفاده از نرم افزار spss در پی دستیابی و تحلیل عوامل و شاخص هایی است که در جمعیت پذیری یک شهر جدید تأثیرگذار است. بر این اساس، پژوهش عواملی همچون مسکن ارزان قیمت، اشتغال پایدار، حمل و نقل و فاصله زمانی مناسب، تجهیزات و زیرساخت های شهری مناسب و پایدار، امنیت، هویت و امکانات تفریحی و فضای سبز را از عوامل بارز در جهت جمعیت پذیری شهرهای جدید مهم تر از عوامل دیگر تشخیص می دهد و پس از بررسی و تحلیل موانع جمعیت پذیری صدرا بر حسب این عوامل، پیشنهاداتی در زمینه جمعیت پذیری و مانایی آن در شهر جدید ارائه می دهد.
بررسی و تحلیل نقش تصویر مقصد در توسعه صنعت گردشگری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر یکی از موضوعات مهمی که در مطالعات مربوط به گردشگری مورد توجه محققان قرار گرفته است، تصویر (وجهه استنباط شده) گردشگران از یک مقصد گردشگری بوده است. نتایج اکثر این پژوهش ها حاکی از تأثیر تصویر ذهنی گردشگر از یک مقصد در تصمیم به سفر، رفتار در حین سفر و قصد انجام سفرهای مجدد به آن مقصد است. علی رغم اهمیت این مفهوم در توسعه صنعت گردشگری، موضوع تصویر در مطالعات مربوط به گردشگری در ایران، به جز موارد معدود، آن هم در رابطه با گردشگران خارجی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویر گردشگران داخلی از شهر تبریز در قبل و بعد از سفر به این شهر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده است و سپس با استفاده از روش های آماری و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد سفر به شهر تبریز باعث تغییر مثبتی در تصویر گردشگران از این شهر شده است. هم چنین همبستگی مثبتی بین وجهه استنباط شده گردشگران بعد از سفر و میزان تمایل آن ها به سفر مجدد به این شهر وجود داشته است. نکته حایز اهمیت در رابطه با منابع کسب اطلاع گردشگران از مقصد، نقش عمده روش های سنتی (دوستان و آشنایان) در کسب اطلاع گردشگران در قبل از سفر به این شهر بوده است.
سنجش میزان دسترسی به تسهیلات شهری با استفاده از منطق فازی؛ نمونه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۳۰-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
دسترسی به فضای های عمومی و تسهیلات شهری می تواند یکی از فاکتورهای مهم استفاده از آن ها باشد، علی رغم اینکه که ارزیابی دسترسی به فضاهای عمومی خیلی مهم می باشد، مطالعات خیلی کمی در این زمینه صورت گرفته است. فضاهای عمومی یک قسمت حیاتی از زندگی روزانه ما در شهر را تشکیل می دهد، خیابان های که برای رسیدن به محل کار یا مدرسه یا دانشگاه و غیره از آن ها عبور می کنیم، مکان هایی که بچه ها بازی می کنند و اماکن مذهبی که برای انجام تکالیف مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. دسترسی به این فضاها نیاز توسعه پایدار شهرها می باشد، علاوه بر دسترسی آسان به این فضاها، کیفیت دسترسی نیز اهمیت بالایی دارد. این پژوهش به دنبال اندازه گیری کیفیت دسترسی به امکانات و تسهیلات شهری (پارک محله ای، مدارس ابتدایی، مراکز بهداشت و کلینیک، مسجد، اماکن ورزشی محله ای و مراکز خرید روزانه) بوده است، هر چند اهداف فرعی از جمله مقایسه کیفیت دسترسی در بافت های مختلف شهر تبریز (قدیم، جدید، سکونتگاه های غیر رسمی و روستاهای ادغام شده) نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش به کار رفته در این مقاله توصیفی - تحلیلی بوده است و برای انتخاب محلات از نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است، ابتدا مطالعات اکتشافی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و همچنین داده های لازم و نقشه کاربری ها وقطعات مسکونی محلات از سازمان های مربوطه استخراج شده است، در نهایت با استفاده GIS و منطق فازی کیفیت دسترسی محلات نسبت به عناصر محله ای مشخص شده است. در نهایت نیز برای تحلیل بهتر و آسانتر از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ازجمله TOPSIS و آنتروپی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد محلات به طور کلی در دسترسی به امکانات محله ای تفاوت اساسی دارند، هر چند در بعضی عناصر از جمله دسترسی به پارک محله ای به جز در بافت جدید در سایر بافت ها از دسترسی نامناسبی برخوردار هستند، همچنین درکل محلات روستاهای ادغام شده به شهر نسبت به سایر محلات کیفیت دسترسی به عناصر محله ای در سطح پایینی قرار دارد.
ارزشیابی عملکرد شهر جدید اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب صنعتی و پیامدهای ناشی از آن، رشد شتابان شهرها و شهرنشینی را موجب شد. به دنبال تمرکز بیش از حد جمعیت و صنایع در شهرها (خصوصا شهرهای بزرگ و مادرشهرها) و افت کیفیت زندگی در این شهرها از یک سو و محدودیت های گسترش افقی شهرها از سوی دیگر، راهبرد احداث شهرهای جدید با هدف جذب سرریز جمعیت و تمرکززدایی از مادرشهرها در دستور کار دولت ها قرار گرفت. در ایران نیز از دهه 1360 احداث شهرهای جدید به عنوان یک راه حل اساسی در نظام شهرنشینی کشور آغاز شده است. اکنون و پس از گذشت بیش از دو دهه از فعالیت این شهرها ارزیابی عملکرد آنها ضروری است. برای این منظور شهر جدید اندیشه با 75596 نفر جمعیت به عنوان پر جمعیت ترین شهر از مجموعه شهرهای جدید اطراف تهران- بزرگ ترین کلان شهر کشور- را مورد مطالعه قرار دادیم. در این تحقیق از داده های مرکز آمار ایران و مصاحبه با مسؤولین شرکت عمران شهرهای جدید، مشاهدات میدانی و تکمیل پرسش نامه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شهر جدید اندیشه در جذب سرریز جمعیت، جلب رضایت ساکنان و تأمین شغل، یک شهر موفق می باشد
تحلیل مدیریت مواد زائد جامد شهری، با تأکید بر بازیافت زباله (مطالعه موردی؛ شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت مواد زاید جامد شهری در معنای کلی خود فرایندی چند وجهی است و از مؤلفه های متفاوتی برخوردار است. برای شناخت این نوع مدیریت باید مؤلفه ها و عناصر (کاهش از مبدأ، تولید، ذخیره و پردازش، جمع آوری، حمل و نقل، بازیافت، دفع و مراقبت های بعد از دفع) آن شناخته شوند، تا راه حل علمی برای برون رفت از مشکلات موجود به دست آید. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر کمک به بهینه کردن سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهر بوکان است . روش پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است و روش گرد آ وری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه در 3 ناحیه شهرداری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS و آمار استنباطی (رگرسیون ساده خطی و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. یافته های نشان می دهد که در شهر بوکان روزانه بیش از 150 تن زباله تولید می شود که بیشترین مواد فساد پذیر با 9/77 درصد و کمترین با 3/1 درصد مربوط به فلزات است. 1/22 درصد کل زباله ها غیر از مواد فساد پذیر است که حدود 5/12 درصد آن را زباله های قابل بازیافت تشکیل می دهد. 1/79 درصد پاسخگویان اظهار کرده اند که در زباله های تولید شده خانگی مواد قابل بازیافت وجود دارد. نتایج حاصل نشان می دهد که زمینه حضور مردم در طرح ها و برنامه های مدیریت مواد زاید جامد فراهم نشده به طوری که 7/49 درصد از سرنوشت زباله ها بی اطلاع اند. 8/58 درصد از هزینه جمع آوری زباله ها اطلاع کافی ندارند. فرهنگ سازی و بهبود زیر ساخت های مربوط به بازیافت زباله 7/56 درصد ضعیف بوده است. بنابراین، به طور کلی، مشخص می شود که شهرداری بوکان در زمینه مدیریت اصولی مواد زاید جامد، به خصوص بازیافت زباله موفق نبوده است.
بررسی عوامل و پدیده های مؤثر بر بروز جرائم و آسیب های اجتماعی در کلان شهرها (با تأکید بر مناطق حاشیه نشین)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر مطالعه موردی: سایت مسکن مهر فاطمیه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
13 - 26
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. از این رو هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر فاطمیه شهر یزد می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر فاطمیه و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 363 نفر برآورده شد که برای دقت بیشتر به 400 نفر افزایش یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام شد. براساس یافته های توصیفی حاصل از آزمون کای اسکوئر بین متغیرهای مستقل از قبیل: جنسیت، اشتغال و وضعیت تأهل افراد با رضایتمندی از واحدهای مسکونی رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه متغیر سن با رضایت از مجتمع مسکونی معنی دار و مثبت و رابطه متغیرهای تحصیلات و متوسط درآمد ماهیانه معنی دار و منفی می باشد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر فاطمیه در حد متوسط (3.22 با میانه نظری 3) می باشد و ساکنان از شرایط اقتصادی (هزینه خرید و تسهیلات وام مسکن) مجتمع اظهار نارضایتی کردند. ساکنان محدوده مورد مطالعه، از معیارهای امنیت، روشنایی و تهویه و ویژگی های کالبدی مجتمع اظهار رضایت داشته و از سایر معیارهای پژوهش در حد متوسط رضایت داشته اند و در نهایت راهکارهایی برای بهبود طرح مسکن مهر و ارتقای تسهیلات و خدمات در محدوده مورد مطالعه ارائه شده است.
ارزیابی توزیع فضایی کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی و اقتصادی و محیطی مناطق است و می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. در این مقاله کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت از شاخص های عینی شامل ۴ شاخص اصلی (جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی- کالبدی- زیست محیطی) و ۳۶ مولفه استفاده شده است. جامعه آماری ۳۰۶ نفر از ساکنین محلات شهر سردشت است. محاسبه میانگین برخورداری نشان داده که در شاخص های (جمعیتی، اجتماعی-اقتصادی- کالبدی و زیست محیطی) به عنوان شاخص تلفیقی، محله کاینه مر با ۲/۷۴ درصد مطلوب ترین وضعیت کیفیت زندگی و محله مارغان با ۷/۵۹ درصد پایین ترین میزان کیفیت زندگی را دارا هستند. مدل تحلیل واریانس چند متغیره نابرابری بین محلات در برخورداری را با سطح اطمینان ۹۹ درصد مورد تایید قرار می دهد. همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه ۷۱، درصد از بالا بودن کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر نشان داد متغیرهای کالبدی با میزان ۸۶۷/۰بیشترین آثار را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در سطح محلات شهر شردشت داشته است. در نتیجه برای بهبود کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت برنامه ریزی در شاخص های اقتصادی، کالبدی بسیار تاثیر گذار است.
تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی (مطالعة موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سه دهة اخیر،استان مازندران با افزایش جمعیت شهرنشین روبه رو بوده است.این افزایش شهرنشینی و درپی آن استفاده از سرزمین جهت گسترش سکونتگاه های شهری بدون در نظر گرفتن توان های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست در استان می شود و در نهایت، محیط را از توسعة پایدار دور می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی استان مازندرانانجام شده است.
در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری تحقیق، مدل اکولوژیک ایران جهت تعیین معیارهای تحقیق انتخاب شد و با استفاده از روش دلفی مورد بازنگری قرار گرفت. سپس این معیارها با استفاده از منابع پایه به صورت لایه های اطلاعاتی تولید شد و مقیاس اندازه گیری معیارها با روش مقایسة دو قطبی فاصله ای و درجة ارجح بودن آن ها با روش آنتروپی و مقایسةدو به دوو مطابق با نظر گروه کارشناسی دلفی تعیین شد. در ادامه، ارزیابی توان های محیطی با روش تصمیم گیری چند معیاره صورت گرفت؛به گونه ای که در گروه جبرانی مد ل های تصمیم گیری چندصفتی، از زیر گروه نمره گذاری و امتیازدهی روش مجموع سادة وزنی و از زیرگروه سازشی، روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایدئال استفاده شد و جهت رسیدن به اجماع کلی، روش میانگین رتبه ها به کار رفت.
نتایجپژوهش حاکی از آن است که از مجموع مساحت 52 شهر استان، 87 درصد در پهنة مناسب، 9 درصد در پهنة متوسط و 4 درصد در پهنة نامناسب کاربری شهری قرار گرفته است. استقرار 87 درصد از مساحت شهرهای استان در پهنة مناسب(23 درصد مساحت استان) به دلیل قرارگیری اینشهرها در قلمرو جلگه(30 درصد مساحت استان) استکه باعث فشردگی فضا و فعالیت در قلمرو جلگة استان و درنتیجه پیامدهای زیست محیطی در استان شده است.
تلفیق مدل AHP و تحلیل شبکه در محیطGIS جهت مکان گزینی کاربری درمانی (بیمارستان)؛ مطالعه موردی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۵۸-۲۴۷
حوزه های تخصصی:
امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آنها شکل تازه ای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی بوجود آورده است. از آنجایی که بهداشت و درمان از ضرورتهای اولیه زندگی میباشد؛ لذا خدمات رسانی مناسب و پویا به شهرنشینان نیازمند، استقرار مراکز خدمات درمانی در مکان مناسب در سطح شهر می باشد که نقش مهمی در تامین آسایش شهروندان ایفا می کنند. از این رو موضوع مکان یابی، خدمات رسانی، و خدمات دهی بهتر این مراکز درسطح شهرمهم است. لذا تحقیق حاضر، بررسی فضاهای بهداشتی- درمانی و دسترسی سریع به آنها، مکانیابی صحیح این فضاها را بعنوان یک پیش فرض می طلبد که ما در این پژوهش جهت مکان یابی مراکز درمانی شهر سمنان، با بررسی کاربری های عمده شهری و بااستفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جفرافیاییGIS 1و روش وزندهی تحلیل سلسله مراتبی AHP 2 روش تحلیل شبکه برای تعیین شعاع عملکردی مکان بهینه مراکز درمانی مشخص نموده و سپس با توجه به تلفیق داده ها علاوه بر 4 بیمارستان موجود در شهر سمنان، 3 بیمارستان جدید پیشنهاد می شود. در واقع این پژوهش، بعنوان تحقیقی بنیادی و کاربردی می تواند مورد استفاده مدیران شهری، برنامه ریزان شهری و دست اندرکاران خدمات در شهر گردد.
ارزیابی مدل ابر زلزله با برآورد نرخ همبستگی میان رویدادهای زلزله و پیش بینی آنها در ایران برای سه ماهه چهارم 2009
حوزه های تخصصی:
مدل ابر زلزله بر اساس فعالیت های تجربی و تحقیقاتی «ژونگهائو شو» در سال 2004 ارائه شده است و طبق پیش بینی های وی برای سازمان زمین شناسی آمریکا در سال های 2003-1994 این مدل با احتمال بیش از 72 درصد، کارایی خود را ثابت کرده است. این در حالی است که در کشورمان تا کنون ارزیابی علمی و دقیقی از این مدل تجربی ارائه نشده است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی مدل ابر زلزله برای پیش بینی تعداد دفعات رویداد زلزله در طی یک بازه زمانی محدود است. برای این منظور تعداد دفعات رویداد زلزله با بزرگای بیشتر از 2.5 ریشتر در گستره سرزمینی ایران مورد توجه قرار گرفت. برای تشکیل بانک اطلاعاتی از دو مرجع استفاده شد: یکی مجموعه تصاویر ماهواره ای هواشناسی با سری زمانی نیم ساعته برای ماه های اکتبر، نوامبر و دسامبر 2009 که توسط اداره کل هواشناسی استان خراسان رضوی در اختیار قرار گرفت و دیگری بولتن زلزله شناسی و کاتالوگ زمین لرزه های ایران در سه ماهه چهارم سال 2009 که توسط شبکه ملی لرزه نگاری باند پهن ایران زیر نظر پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله تهیه شده است. ابتدا ابرهای زلزله بر روی تصاویر ماهواره ای هواشناسی در بازه زمانی مورد نظر تعیین شدند. تعداد این ابرهای زلزله در نقشه شبکه بندی ایران با ابعاد پیکسلی 2×2 درجه بر پایه مختصات ریاضی WGS و در برنامه GIS ژئورفرنس شدند. در نهایت پس از انطباق تعداد زلزله های به وقوع پیوسته در پیکسل های متناظر، نرخ همبستگی تراکم ابرهای زلزله با تعداد زمین لزره ها، معناداری مطلوبی به میزان 0.837 و R2معادل 0.7 را نشان داد. همچنین یافته های این تحقیق نشان داد که مدل ابر زلزله توانایی پیش بینی 69% از کل زلزله های بزرگتر از 2.5 ریشتر را برای ایران در بازه زمانی مورد تحقیق دارد.
قابلیت ها و تنگناه های توسعه محور شرق در شرایط امروز ایران و منطقه
حوزه های تخصصی:
با عنایت به تفاوت چشمگیر توسعه یافتگی میان استان های شرقی و غربی کشور، طرح توسعه محور شرق قرینه محور غرب یعنی خوزستان- آذربایجان به منظور توسعه مناطق حاشیهای و همچنین بهرهبرداری از موقعیت سوق الجیشی ایران در سال 1367 تهیه و ارایه گردید. با توجه به گذشت نزدیک به دو دهه از تهیه این طرح و تحولات بسیار زیاد منطقه و کمتر قابل پیشبینی در طی این مدت، این مقاله در پی آن است با استفاده از برنامهریزی راهبردی که روشی نظام یافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیت ها در خصوص شکلدهی و رهنمود یک سیاست محسوب میشود، به تاثیر اجرای این سیاست بر توسعه شرق کشور به ویژه استان سیستان و بلوچستان با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که در بعد عوامل درونی، موقعیت سوق الجیشی چابهار به عنوان مهمترین نقطه قوت با میانگین وزنی 1/4 و ضعف شبکه های زیربنایی شامل حمل و نقل، تامین و توزیع انرژی به عنوان مهمترین نقطه ضعف با میانگین وزنی 8/4 محسوب میشود. از سویی در بعد عوامل خارجی وجود بندر چابهار به عنوان دروازه مبادلات با میانگین وزنی 6/3 به عنوان مهمترین فرصت و قرار گرفتن در مسیر بینالمللی مواد مخدر و قاچاق کالا با میانگین وزنی 6/3 مهمترین تهدید در توسعه محور شرق محسوب میشود. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بینالمللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخص های توسعه در نواحی شرق کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق کالا و مواد مخدر، افزایش سهم چابهار در بازرگانی داخلی و خارجی و ترانزیت کالا و غیره کمک شایانی مینماید و در غیر این صورت، رونق گرفتن بندر گواتر پاکستان و از دست دادن فرصتها، زمینه شکست این طرح را به همراه خواهد داشت.
ارزیابی تأثیر اصول نوشهرسازی بر احیای بافت های فرسوده محلات و انسجام آنها
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده سهم قابل توجهی از پهنه های کشور را به خود اختصاص داده اند به همین منظور حرکت ویژه ای نسبت به بهسازی و نوسازی آنها آغاز شده است. این طرح ها با هدف ارتقا سطح رفاه و ایمنی ساکنان و برقراری عدالت در پراکنش متوازن خدمات و امکانات شهری تهیه می شوند. از میان برداشتن تهدیدات و استفاده از فرصت های موجود در بافت ها مستلزم اتخاذ شیوه برخورد مناسب با بافت به تناسب نیازها و ویژگیهای خاص و نحوه فرسودگی آن دارد. چنین به نظر می رسد که پیش از آنکه معضلات کنونی بافت قدیم به بحران های شهری تبدیل شود و جدایی شهر قدیم از شهر معاصر به تقابل این دو منجر شود باید روشی هدفمند و اصولی در برخورد با این بخش از شهر اتخاذ گردد. یکی از نظریه های جدید طراحی و برنامه ریزی شهری به ویژه در زمینه نوسازی و بازسازی بافت های فرسوده نوشهرسازی است که شامل طرح های سنتی و تلفیق آنها با حساسیت های دوران مدرن است. حال این پژوهش پس از تبیین مبانی نظری جامع در خصوص بافت فرسوده، بهسازی، نوسازی و نوشهرسازی (به عنوان معیار سنجش) سعی برآن نمود با استفاده از روش های میدانی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته با تکنیک SWOT به میزان انطباق نوسازی انجام شده در بافت های فرسوده محلات همدان بپردازد.
بایسته های بوم شناسی سیاسی شهر: الگوی توزیع تاج پوشش درختی و نابرابری فضایی در شهر تهران
حوزه های تخصصی:
توزیع نابرابر فضای سبز، نوعی تولید اجتماعی محسوب می شود که اغلب در یک چرخه بازخوردی، با ایجاد شرایط بوم شناسانه نامتوازن، نقش خود را بر کیفیت محیط و تشدید نابرابری های درون شهری اعمال می کند. هدف مقاله حاضر تحلیل الگوی پراکنش تاج پوشش درختی واقع در عرصه کاربری های مسکونی (فضای سبز خصوصی) به منظور شناسایی عوامل مؤثر در نابرابری کیفیت محیط زندگی در شهر تهران است. مقاله حاضر به لحاظ نظری از رهیافت بوم شناسی سیاسی شهر بهره می گیرد. از منظر بوم شناسی سیاسی شهر، عناصر شهری و از جمله فضای سبز، نوعی تولید اجتماعی به شمار می روند که تجسم و تحول آنها متأثر از اقتصاد سیاسی، الگوی مالکیت عمومی و خصوصی حاکم بر جامعه است. بعلاوه این تحقیق نوعی پژوهش همبستگی محسوب می شود. برای تهیه پایگاه داده های جغرافیایی مورد نیاز و تحلیل آنها، از فنون سنجش از دور و روش های تحلیل آماری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توزیع تاج پوشش درختی در شهر تهران، نابرابر و نامتوازن است. همچنین با عنایت به روابط متعامل تاج پوشش درختی و کیفیت محیط زندگی شهری، همبستگی درونی ارزش شاخص متوسط پوشش گیاهی با سایر شاخص های اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی موثر در نابرابری های فضایی در شهر تهران، در چارچوب تحلیل عاملی مورد توجه قرار گرفت. نتایج تحلیل مذکور نشان دهنده آن است که ""عوامل اقتصادی- اکولوژیکی""، ""الگوی استقرار اقشار اجتماعی و کیفیت سکونت""، ""کیفیت سازه و بافت شهری""، ""تراکم خانوار در واحد مسکونی"" و ""تمرکز و تراکم جمعیت و کاربری های آلاینده""، به ترتیب بیشترین نقش را در آشکارسازی نابرابری فضایی در شهر تهران دارند.
مکانیابی کاربری های گردشگری با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)؛ مورد شناسی: مکانیابی یک پارک شادی در جزیره ی کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری و سیستم های اطلاعات جغرافیایی به عنوان دو صنعت و فن آوری مهم نظر بسیاری ازمحققانراجلبکرده-است.گردشگری و توان اشتغال زایی آندرکناربخش هایصنعت،کشاورزى و خدمات می تواندموجبرشد اجتماعى واقتصادىکشورها گردد. نکته ی مهمدرتوسعه یگردشگریمرتبطباجاذبه هاىطبیعی وفرهنگی،آماده سازىآنهابراىبازدیدگردشگراناست.این آماده سازی با ارائه ی خدماتجانبىوزمینه سازفعالیت هاىگردشگرى از جمله احداث مراکز تفریحی منطبق با شرایط مکانی منطقه فراهم می شود. برای نیل به چنین هدفی می توان GIS را به عنوان ابزاری قدرتمند به خدمت گرفت.
مقاله ی حاضر با استفاده از مدل شایستگی مکانی درGIS و برنامه ی الحاقی تحلیل گر فضایی، با همپوشانی وزنی لایه ها، به مکانیابی یک پارک شادی در جزیره ی کیش براساس شرایط طبیعی، وضعیت کاربری ها و زمین های خالی قابل ساخت پرداخته است.بر اساس نتایج این پژوهش، محدوده ی نهایی برای ساخت پارک شادی دارای مساحتی حدود 110 هکتار و در مجاورت پارک دلفین ها، مجموعه ی سیاحتی نیروی دریایی، هتل های شباویز، سفینه و سیمرغ قرار دارد.
تناسب طول و عرض این مکان برای احداث پارک و قرارگیری آن در اراضی خالی، حاکی از بهینگی آن است. بازدید میدانی و بررسی محدودیت های احتمالی از نظر وضعیت تملک و عدم مغایرت با سایر طرح های مصوب جزیره مؤیّد صحت این مکانیابی بود.