با عنایت به تفاوت چشمگیر توسعه یافتگی میان استان های شرقی و غربی کشور، طرح توسعه محور شرق قرینه محور غرب یعنی خوزستان- آذربایجان به منظور توسعه مناطق حاشیهای و همچنین بهرهبرداری از موقعیت سوق الجیشی ایران در سال 1367 تهیه و ارایه گردید. با توجه به گذشت نزدیک به دو دهه از تهیه این طرح و تحولات بسیار زیاد منطقه و کمتر قابل پیشبینی در طی این مدت، این مقاله در پی آن است با استفاده از برنامهریزی راهبردی که روشی نظام یافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیت ها در خصوص شکلدهی و رهنمود یک سیاست محسوب میشود، به تاثیر اجرای این سیاست بر توسعه شرق کشور به ویژه استان سیستان و بلوچستان با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که در بعد عوامل درونی، موقعیت سوق الجیشی چابهار به عنوان مهمترین نقطه قوت با میانگین وزنی 1/4 و ضعف شبکه های زیربنایی شامل حمل و نقل، تامین و توزیع انرژی به عنوان مهمترین نقطه ضعف با میانگین وزنی 8/4 محسوب میشود. از سویی در بعد عوامل خارجی وجود بندر چابهار به عنوان دروازه مبادلات با میانگین وزنی 6/3 به عنوان مهمترین فرصت و قرار گرفتن در مسیر بینالمللی مواد مخدر و قاچاق کالا با میانگین وزنی 6/3 مهمترین تهدید در توسعه محور شرق محسوب میشود. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بینالمللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخص های توسعه در نواحی شرق کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق کالا و مواد مخدر، افزایش سهم چابهار در بازرگانی داخلی و خارجی و ترانزیت کالا و غیره کمک شایانی مینماید و در غیر این صورت، رونق گرفتن بندر گواتر پاکستان و از دست دادن فرصتها، زمینه شکست این طرح را به همراه خواهد داشت.