فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
601 - 628
حوزه های تخصصی:
از جمله مهم ترین بازتاب های شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محله های آسیب پذیر (سکونتگاه های غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست. این سکونتگاه ها را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر سکونتگاه های شهری دانست که از نظر پایداری بسیار شکننده هستند. لازمه سنجش پایداری بررسی ابعاد چهارگانه پایداری (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) به صورت سیستماتیک است؛ از این رو هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر واکاوی و سطح بندی وضعیت پایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل با تکیه بر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها برای برنامه ریزی آتی است. اطلاعات مورد نیاز به کمک مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری نیز محله های پانزده گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Excel و SPSS استفاده شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محله های هدف در چهار بعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد. همچنین نقشه ها برای بازنمایی بهتر، به کمک نرم افزار Arcgis ترسیم شدند. براساس نتایج اجرای مدل مزبور، محله سلمان آباد با امتیاز 501/0 از پایداری متوسط برخوردار بود. پس از آن محله کاظم آباد (344/0) و اسلام آباد (300/0) در وضعیت ناپایداری بالقوه و سایر محله های هدف در وضعیت ناپایدار قرار دارند. درمجموع محله های هدف از نظر میانگین کل رفاه اکوسیستم (231/0) و رفاه انسانی (249/0) در سطح بسیار پایینی قرار دارند؛ بنابراین با توجه به شرایط ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل می توان نتیجه گرفت سطح پایداری در این محله ها مناسب نیست؛ از این رو برنامه های توسعه ای متناسب با ضعف ها و قوت های هر محله و براساس سطوح پایداری هریک از این سکونتگاه ها ضروری است.
بررسی الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی و فضایی و اثرآن بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، بررسی اثر الگوی پراکنش فضایی و جمعیتی مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در ایران ، بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری ،استانهای ایران و داده ها از آمار آموزش عالی ایران در سال تحصیلی89 - 1388 استخراج شدند. میزان تمرکز در الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ،در مقیاس فضایی و جمعیتی، با استفاده از تکنیک سنجش سطح تمرکز بدست آمد. تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی و جمعیتی و نیز تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران، با استفاده از تکنیک ضریب توزیع محاسبه شد و برای تحلیل روابط بین متغیر ها، تکنیک تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که 1/71درصد تغییرات متغیر وابسته ( تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران) توسط متغیر مستقل (تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی)تبیین میگردد و تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی تاثیری بر تغییرات متغیر وابسته ندارد.یافته ها هم چنین نشان میدهد که در بین دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف در ایران، مراکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه پیام نور و موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی ،بیشترین سهم را در افزایش تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران دارند.
تحلیل پیشران های تبیین کننده تاب آوری شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری رویکردی نو در راستای ارزیابی و ارتقای ظرفیت مانایی و تحمل پذیری بنیان های توسعه در شهرهاست. تبیین و شناخت مؤلفه های مؤثر و پیش برنده آن می تواند راهگشای بسیاری از برنامه های مرتبط با مدیریت بحران و دفاع غیر عامل شهری باشد که با توجه به پیچیدگی های تهدیدات امروزی امری بسیار ضروری می باشد. روش: مقاله حاضر با هدف گذاری کاربردی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی در راستای شناخت و تحلیل پیشران های تبیین کننده تاب آوری شهری در کلان شهر مشهد می باشد. جهت شناسایی شاخصه های مفهومی تبیین کننده پیشران های اصلی تاب آوری به روش اسنادی و دلفی هدف مند استفاده شده است. جامعه نمونه کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش در دو بخش به صورت 15 نفر برای اجرای تکنیک دلفی هدف مند و 50 نفر برای ارزش گذاری به پیشران های تبیین کننده می باشند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس گرافیک (AMOS) استفاده شده است یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر این امر است که اولاً تحلیل شاخصه های مفهومی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) شش پیشران تبیین کننده اصلی را به صورت تاب آوری اقتصادی با ضریب پایایی 78/0، تاب آوری اجتماعی با ضریب پایایی 0.76، تاب آوری کالبدی با ضریب پایایی 0.72، تاب آوری نهادی- مدیریتی با 0.73، تاب آوری زیرساختی با ضریب پایایی 0.82 و زیست محیطی با ضریب پایایی 0.74، مورد شناسایی قرار داد و ثانیاً تحلیل ساختار ارتباطی پیشران های شناسایی شده با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) نشان داد که پیشران های شناسایی شده دارای ارتباط ساختاری معناداری برای تبیین تاب آوری در کلان شهر مشهد می باشند. نتایج: آنچه از این تحقیق بر می آید که برای ارزیابی و کاربست تاب آوری در کلان شهر مشهد نیازمند به دید جامع و چند جانبه می باشد. یعنی توجه به پیشران های مهمی در 6 حوزه کلان اقتصادی تا زیست محیطی می باشد، چرا که تحقق تاب آوری در این کلان شهر با ارتباط ساختاری قوی در بین این پیشران ها مرتبط می باشد.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت پراکندگی (یکی از عناصر اصلی پدافند غیرعامل)، جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است. در این پژوهش برای سنجش وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور (پدافند غیرعامل)، از مدل های مقایسه ی درصد جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت شهری سایر شهرستان های استان (برای سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان)، قانون رتبه - اندازه زیپف و الگوی نخست شهری، استفاده شده است. نتایج مدل سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان نشان داد که استان های خراسان رضوی و کرمان به ترتیب با تجمع 07/64 و 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد و کرمان بدترین وضعیت (رتبه پنجم)، و بهترین وضعیت (رتبه اول)، را در بین پنج استان بررسی شده دارند. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که همه ی استان های بررسی شده با پدیده نخست شهری مواجه می باشند که در این بین شهر مشهد بدترین حالت را در بین استان های بررسی شده دارد. نتایج مدل رتبه – اندازه زیپف نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و کرمان، نسبت به مدل رتبه - اندازه زیپف فاصله داشته؛ که به ترتیب با 25/51 -، 03/36-، 20/26-، 78 /23- و 26/21-، درصد از بدترین تا بهترین وضعیت قرار دارند که در این بین وضعیت استان های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان از سایر استان ها بدتر است. بنا بر نتایج به دست آمده از مدل های مختلف این پژوهش به این نتیجه می رسیم که استان خراسان رضوی با تجمع 07/64، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد، 25/10 برابر بودن جمعیت شهر مشهد نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 25/51 - ، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بدترین حالت (عدم رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است و استان کرمان با تجمع 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر کرمان، 57/2 برابر بودن جمعیت شهر کرمان نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 26/21-، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بهترین حالت (رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است.
بررسی و تحلیل فضایی زمانی کانون های سرقت جیب بُری و کش روزنی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزهکارى از جمله مهم ترین معضلات اجتماعى در اکثر شهرهاى دنیا است که بر زندگى شهروندان تأثیرات منفى می گذارد. این مقاله با هدف شناسایی کانون های سرقت جیب بری و کش روزنی شهر سمنان و تبیین عوامل مؤثر در بروز این بزهکاری در این شهر انجام شده است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری جیب بری و کش روزنی در شهر سمنان از مدل های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده، که اطلاعات مورد نیاز از میزان و نوع جرم به صورت مراجعه از نیروى انتظامى اخذ شده است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز مربوط به سرقت جیب بری و کش روزنی بیشتر در بخش مرکزی شهر سمنان و محدوده بازار این شهر شکل گرفته است و از نظر زمانی نیز اوج وقوع این سرقت در روزهای شنبه و چهارشنبه هفته و ساعات 9 الی 13 رخ داده است. از سوی دیگر، بالا بودن میزان کاربری تجارى و کمبود یا نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان از جمله فضای سبز که نظارت رسمی بر این محدوده ها را بسیار دشوار ساخته، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است که این موضوع با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به اثبات رسید. به نظر می رسد با ساماندهی و ارتقای سرانه های تأسیساتی، تجهیزاتی و خدماتی، ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم، تعریض شبکه معابر و مکان یابی مراکز انتظامی جهت افزایش نظارت رسمی و ایجاد کاربری هایی با ساعات کاری متنوع در طول شبانه روز در این محدوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی این محدوده از تشویق ساکنان و دستگاه های زیربط از قبیل شهرداری بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی می توان امکان آسیب پذیری این فضاها و میزان وقوع جرایم را کاهش داد.
ارزیابی تأثیر هویت شهر بر رضایت و وفاداری گردشگران (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
17 - 31
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری از مهم ترین فضاهایی هستند که همواره موردتوجه و بازدید گردشگران قرار دارند و فرصت های بسیاری را جهت رشد و توسعه شهرها فراهم می آوردند. درعین حال فضاهای شهری بخش مهمی از عناصر و اجزاء اصلی هویت را برای گروه های مختلف جامعه می سازند. هویت عامل تمایز و تفاوت یک شهر با شهرهای دیگر است. ارزش و اهمیت هویت شهر و توسعه گردشگری در این است که اغلب، مؤلفه های هویت شهر به عنوان جاذبه های گردشگری عمل می کنند؛ لذا در راستای توسعه گردشگری، باید به رضایت گردشگران توجه ویژه ای داشت. با توجه به اهمیت هویت شهر در توسعه گردشگری، هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر ابعاد هویت شهر بر توسعه گردشگری با سنجش میزان رضایت و وفاداری در شهر کرمان است. روش تحقیق، تحلیلی – همبستگی است. داده های موردنیاز به صورت میدانی از طریق پرسشنامه و همچنین به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. 285 نفر از گردشگران ورودی به شهر کرمان در فروردین ماه 1396، بر اساس جدول مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نزد آنان توزیع و تکمیل شد. مدل مفهومی پژوهش بر اساس الگوی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل موردسنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد هویت شهر عامل بسیار مهمی در ارتباط گردشگر و مقصد است و بر رضایت از مقصد (43/0) و وفاداری گردشگر (58/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین رضایت از مقصد بر وفاداری (38/0) و هویت شهر بر وفاداری با میانجی گری رضایت (81/0) اثر غیرمستقیم و معناداری دارند.
ارزیابی تطبیقی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد (مطالعه موردی: پشت باغ و فاز یک آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم انسجام اجتماعی از گذشته تا امروز دچار تحول گشته و تحت تأثیر عواملی قرار گرفته است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد می پردازد. روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری، ساکنین محلات پشت باغ و فاز یک آزادشهر به عنوان دو محله قدیم و جدید شهر یزد در سال 1395 می باشند. تعداد نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 خانوار بوده است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها در بررسی میزان انسجام و تحصیلات، از آزمون Anova، با درآمد، همبستگی پیرسون و با حس تعلق از آزمون T استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون Anova با میزان و سطح معناداری آن در پشت باغ و آزادشهر به ترتیب 1.59 :F و 0.187، 3.675 :F و 0.043 برآورد گردید که نشان از اثر تحصیلات بر انسجام است. همبستگی پیرسون به میزان 0.187 و سطح معناداری 0.000 در پشت باغ و میزان 0.368 و سطح معناداری 0.002 در آزادشهر تبیین شد که نقش درآمد را بر انسجام تبیین می نماید و در آزمون T، میانگین حس تعلق در پشت باغ 4.38 و انسجام اجتماعی آن 3.89 و برای آزادشهر 4.13 و انسجام اجتماعی 3.53 در سطح معناداری 0.000 تأیید شد؛ یعنی حس تعلق می تواند باعث ایجاد جامعه ای منجسم شود. نتایج: درآمد و تحصیلات در آزادشهر آگاهی و مشارکت را افزایش و انسجام را بیشتر اما در پشت باغ حس تعلق انسجام را تقویت می کند و درآمد پایین، سالخوردگی و جمعیت غیربومی به کاهش آن منجر می گردد.
سنجش رضایت مندی کیفیت محیط سکونت و واحد مسکونی در محلات شهری با تأکید بر اصول نوشهرگرایی مورد نمونه: محله شهید همتی فر شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولین گام در جهت دستیابی به محیط زندگی مطلوب، شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی ساکنین از کیفیت محیط سکونتشان است. این پژوهش در صدد است وضعیت رضایتمندی از کیفیت محیط سکونت و مسکن را بر حسب گونه های موجود (ویلایی، آپارتمانی- مجتمع های مسکونی و ...) با توجه به تصورات ذهنی و عینی شهروندان در محله جدید و نوساز شهید همتی فر شهر کرمان و با تأکید بر اصول نوشهرگرایی تعیین کند. روش پژوهش توصیفی، مقایسه ای و پیمایشی است. داده های عینی و ذهنی در سه بُعد محیط اجتماعی، محیط کالبدی و شبکه های ارتباطی و نحوه دسترسی به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شد و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، فریدمن و T دو نمونه مستقل و تحلیل عاملی تائیدی در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. بنا بر نتایج تحقیق محله همتی فر از نظر رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت با توجه به معیارهای نوشهرگرایی شرایط مورد قبولی را از نظر ساکنان خود دارد. میزان رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت در ساکنین منازل ویلایی بالاتر از منازل آپارتمانی قرار دارد. با توجه به اختلاط و تنوع گونه های مسکن در این محله، تنها در معیار شرایط آرامش و آسایش تفاوت معنادار مشاهده شد و واحدهای ویلایی در اولویت بیشتری قرار گرفتند. همچنین مهم ترین عامل تأثیرگذار در ایجاد رضایت مندی از واحد مسکونی ویژگی های کالبدی بنا و تسهیلات و امکانات سکونتی می باشد. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد از دید ساکنان محله معیارهای محیط اجتماعی و سپس کالبدی در رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت عوامل تأثیرگذارتری به نسبت دسترسی و شبکه های حمل ونقل هستند. لذا، ضرورت دخالت برنامه ریزان و طراحان نسبت به بهبود وضعیت شبکه حمل ونقل مهم می نماید.
سنجش قابلیت بهره گیری از محرک های توسعه شهری در بازآفرینی بافت فرسوده (مورد شناسی: محله شاهجوق سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور، با مشکلاتی همچون معضلات بافت های فرسوده مواجه هستند، در راستای حل این معضلات راه حل های مختلفی از سوی متخصصان و نظریه پردازان ارائه شده است که از جمله می توان به بازآفرینی اشاره کرد. یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی، به کارگیری محرک های توسعه است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی انواع محرک های توسعه شهری و میزان تأثیرگذاری آن ها در بازآفرینی بافت فرسوده، مجله شاهجوق شهر سمنان است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی–تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق در سه مقیاس کلان، متوسط و خُرد (16 شاخص) تدوین شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پرسشنامه اول شامل متخصصان حوزه و برنامه ریزی شهری و مسئولان شهر سمنان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جامعه آماری پرسشنامه دوم، ساکنان محله شاهجوق هستند که با توجه به جمعیت محله، 5710 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل پرسشنامه متخصصان از روش دیمتل استفاده شد و به منظور تحلیل پاسخ شهروندان، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که محرک توسعه در مقیاس بزرگ با امتیاز 0.65 (شاخص های پارک و محوطه سازی) دارای بیشترین درجه اهمیت و محرک توسعه در مقیاس خُرد (0.47) دارای کمترین درجه اهمیت ازنظر ساکنان است. همچنین ازنظر متخصصان و مسئولان شهری شاخص های پارک، محوطه سازی، پیاده راه که در مقیاس بزرگ قرار می گیرند، بالاترین اولویت را دارند.
ارزیابی ظرفیت تاب آوری شهری در برابر خطر زمین لرزه با تأکید بر ابعاد اجتماعی و نهادی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
51 - 62
حوزه های تخصصی:
در دهه های آتی محرک اصلی خسارات و تلفات فزاینده ناشی از بلایای طبیعی، رشد جمعیت شهری و مایملک شهروندان در مناطق بلاخیز است. بزرگ ترین کانون ثقل جمعیتی ایران شهر تهران در قالب 22 منطقه شهرداری است که از طرف شمال و جنوب با تراکم بالایی از گسل های فعال احاطه شده است. از طرفی برای مقابله با مخاطرات طبیعی به ویژه زمین لرزه رویکردهای متعددی وجود دارد که رویکرد تاب آوری در ابعاد چهارگانه یکی از مهم ترین آن هاست. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ظرفیت تاب آوری شهری منطقه 12 تهران در برابر زمین لزره از لحاظ ابعاد اجتماعی و نهادی است، که براساس حد بهینه درسطح جهانی ارزیابی شده است. به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش، چنین فرض شد که مقدار عددی هر شاخص در مناطقی در سطح جهان را که تاکنون درآن بحران های متعددی اتفاق افتاده که در برابر آن تاب آور بوده اند (نظیر ژاپن و کالیفرنیا) می توان حد بهینه تاب آور بودن درنظر گرفت.روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. نتایج یافته ها حاکی از این است که در بین شاخص های اجتماعی، وضعیت شاخص ساختارسنی جمعیت، ساختار جنسی جمعیت بالاتر از حد بهینه محاسبه شده است. در مقابل، وضعیت پوشش سلامتی، فاصله ای زیاد با مقدار بهینه محاسبه شده دارد. در بین شاخص های مربوط به تاب آوری نهادی، همه شاخص ها فاصله محسوسی با مقدار بهینه دارند. در این بین، شاخص روابط نهادی با 46 درصد فاصله از مقدار بهینه وضعیت نامناسب تری دارد. بعد از آن، شاخص عملکرد نهادی با 41 درصد و بستر نهادی با 32 درصد فاصله از مقدار بهینه در رده های بعدی قرار دارند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با محوریت باغات (مطالعه موردی: باغات سنتی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
153 - 170
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی در سطح شهرها و کشورها، صنعت گردشگری می باشد. این صنعت روز به روز در حال گسترش می باشد و کشورها هر یک با توجه به پتانسیل های خود سعی در جذب هر چه بیشتر گردشگران دارند. در این میان یکی از پتانسیل های منحصر به فرد در کشور ما در جهت جذب گردشگران، وجود باغات واقع در حاشیه و داخل شهرها می باشد. باغ های اطراف شهر قزوین نیز یکی از این پتانسیل ها می باشد که در صورت برنامه ریزی درست می تواند ضمن ایجاد محیطی گردشگری برای شهروندان قزوین، به عنوان جاذبه گردشگران دیگر نقاط کشور وحتی خارج کشور باشد. در همین راستا هدف از این پژوهش، ارائه راهبردهای توسعه گردشگری باغات اطراف شهر قزوین می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. روش گردآوردی داده ها به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی استراتژی های حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از تکنیک دیمتل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که گردشگری باغات شهر قزوین، در موقعیت رقابتی قرار دارد. در نهایت جهت بهبود وضعیت گردشگری باغات قزوین، راهبردهای متناسب ارائه گردید.
ارزیابی نقش کیفیت معماری در ارتقا کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی از دیدگاه سلامت ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
43 - 58
حوزه های تخصصی:
بی توجهی طراحان و معماران به کیفیت مجموعه های زیستی در جریان رشد شتابان شهرنشینی، ساکنان این مجموعه ها را با مشکلات متعددی روبه رو نموده که از جمله مهمترین آنها، افت شدید کیفیت زندگی در این مجموعه هاست. اهمیت این موضوع به حدی است که در بعضی موارد، زندگی در این مجتمع ها، سلامت ساکنان آن را به مخاطره می اندازد. در همین ارتباط پژوهش حاضر، کیفیت معماری را به عنوان متغیر مستقل، کیفیت زندگی را به عنوان متغیر وابسته و کیفیت سلامت را به عنوان متغیر میانجی مد نظر قرار داده و سعی در تحلیل چگونگی ارتباط میان متغیرهای یادشده نموده است. بنابراین بر اساس ادبیات تحقیق، کیفیت سلامت با سه شاخص سلامت جسمانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفت. کیفیت معماری نیز در قالب سه شاخص کیفیت محیطی، کیفیت ساختاری و کیفیت عملکردی مد نظر قرار گرفت و در نهایت کیفیت زندگی خود به عنوان یک مفهوم ثابت و چند جانبه تعریف گردید. گردآوری اطلاعات در حوزه کیفیت معماری و سلامت با استفاده از پرسشنامه محقق ساز و در ارتباط با کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه استاندارد انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق، ساکنان سه مجتمع اساتید، دراک و چوگان در شهر شیراز بودند که از نظر بافت اجتماعی ساکنان و نیز موقعیت جغرافیایی در شهر، در یک سطح قرار داشته ولی از نظر شاخص های محیطی و معماری، دارای تفاوت هایی با یکدیگر بودند. تحقیق از نوع کمی _ کیفی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری و نیز تحلیل محتوای مصاحبه های صورت گرفته از ساکنان انجام گرفته است. در انتها نتایج تحقیق حاکی از آن بود که کیفیات معماری، تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی دارد که این موضوع از طریق ارتقای سطوح مختلف سلامت ساکنان شکل می گیرد. به این ترتیب که کیفیت محیطی باعث ارتقای سلامت جسمانی شده، کیفیت ساختاری باعث ارتقای سلامت روانی شده و کیفیت عملکردی باعث ارتقای سلامت اجتماعی ساکنان می شود و در نهایت برآیند این موارد باعث ارتقای کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی می شود.
تحلیل ساختار عناصر شهری "در دنیای تو ساعت چند است؟" با مروری بر ارتباط شهر و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی شهر و باز تعریف واقعیت های زمانی، مکانی، و فضایی در رسانه های مختلفی چون سینما به دلیل درگیر نمودن ذهن و اندیشه ناخودآگاه بیننده می تواند نقش مهمی در شکل گیری تصویر شهر، شناخت آن ، و تعریف هنجارها و ناهنجارهای الگوهای رفتاری شهری ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف تاثیر رسانه های جمعی و به طور خاص سینما به عنوان یکی از قوی ترین و مهم ترین ابزارهای بیانی فضای شهری در جهت برانگیختن احساسات، شکل دادن ادراکات و تصورات و آگاهی شهروندان به عنوان مخاطب و بازتعریف فضاها و الگوهای اجتماعی و در نتیجه احساس تعلق و تعصب به فضا انجام شده است. از این رو روش مورد استفاده در تحقیق روش کیفی است و از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سینمای ایران ، کمتر به ارزش های زیبایی شناسانه و مفهوم گرای معماری و فضاهای شهری توجه شده و اغلب به عنوان عنصری صرفا بصری مورد استفاده قرار گرفته است. جز محدودی از موارد، فیلمها به ندرت توانسته اند به طور شایسته به ارائه تصویری از شهر که در خور تعریف آن از جنبه های مختلف فرم، عملکرد و معنا باشد، بپردازند . با این وجود، کم نیستند فیلم هایی که فضاها و معماری در آن کارکرد مفهومی و زیبایی شناسانه دارد. این تحقیق به شناسایی عناصر معماری و شهرسازی فیلم " در دنیای تو ساعت چند است؟" به عنوان نمونه ای موفق در جهت انتخاب لوکیشن های شهری شهر رشت و انزلی و بازنمایی فضاهای شهری آنها به مخاطب به منظور معرفی، شناخت و برانگیختن حس نوستالژیک شهروندان و انتقال مفاهیمی چون حس تعلق و تعصب به فضا و... به وی پرداخته شده است.
تحلیل شاخص های حکمروایی شهری و تأثیر آن بر کیفیت مکان (مطالعه موردی: شهر آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
813 - 831
حوزه های تخصصی:
جهان شهری تر شده است که این شهری شدن بر الزامات کیفیت زیست بشری تأکید می کند. ناتوانی در تأمین ابعاد مختلف زندگی شهری تأثیرات مهمی بر رفاه زیستی شهروندان دارد. بسیاری از ناتوانی ها ناشی از شیوه سنتی مدیریت شهری است. رویکردهای گوناگونی در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است که حکمروایی شهری، از مطرح ترین آن هاست. حکمروایی جایگزینی برای روش های سنتی مدیریت و حکم رانی به شمار می آید. در این مقاله، به تحلیل نقش شاخص های حکمروایی در آذرشهر پرداخته شده است. برای ارزیابی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت زندگی، از آمار توصیفی و استنباطی شامل t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین ضریب رگرسیون چندمتغیره برای تحلیل تأثیر عملکرد شاخص های حکمروایی شهری در کیفیت مکانی شهری به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از نظر شهروندان شاخص های کارایی و اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری وضعیت بهتری دارند. با توجه به سطح معناداری آزمون و نیز کرانه های بالا و پایین سطح اطمینان، پاسخ دهندگان در آذرشهر اثرگذاری متغیرها بر حکمروایی را تأیید کرده اند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون های تعقیبی دانکن و توکی برای مقایسه وضعیت شاخص ها نیز، وضعیت بهتر و مطلوب تر دو شاخص کارایی- اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری را نشان می دهد. با استفاده از ضریب رگرسیون تأثیر هرکدام از شاخص های حکمروایی در کیفیت مکانی شهری سنجیده شد و نتایج نشان داد میان حکمروایی خوب شهری و کیفیت مکانی رابطه معنا داری وجود دارد. شاخص پاسخگویی و شفافیت بیشتر و مشارکت کمترین تأثیر را بر کیفیت مکانی دارند. نتایج پژوهش می تواند درک بهتری از مورد مطالعه را برای مدیران شهری فراهم کند تا با درنظرگرفتن این تحلیل ها در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری عملکرد بهتری داشته باشند. مدل حکمروایی موفق با درنظرگرفتن علمی متغیرها در شهرها و بهبود عملکرد و به کارگیری اصولی آن می تواند موجب بهبود محیط های شهری شود.
جایگاه پرندگان در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی
حوزه های تخصصی:
برای بسیاری از مردم، پرندگان و طبیعت ارزش ذاتی دارند. پرندگان در طول تاریخ برای انسان اهمیت داشته و اغلب برای نمادهای فرهنگی باارزش مانند صلح، آزادی و وفاداری مورداستفاده قرار می گرفتند. علاوه بر لذتی که آن ها می توانند برای مردم بیاورند، ما به آن ها برای عملکردهای بحرانی زیست محیطی وابسته ایم. پرندگان با مصرف مقادیر عظیمی از حشرات و کنترل جمعیت جوندگان، کاهش آسیب به محصولات کشاورزی و جنگل ها و محدود کردن انتقال بیماری مانند ویروس غرب نیل، تب دانگ و مالاریا به ما کمک می کنند. پرندگان نقش حیاتی در بازسازی زیستگاه ها و عمل گرده افشانی گیاهان و پراکنده کردن دانه ها دارند. با توجه به اهمیت موضوع مقاله پیش رو به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جایگاه پرندگان را از دیدگاه قرآن، گفتار معصومین (ع) و عرفا بررسی نموده و با توجه به فواید وجود پرندگان هم در زندگی اجتماعی- شهری و هم در زندگی فردی، به تأثیر و نقش آن در معماری ایرانی اسلامی که با ساختمان هایی مانند کبوتر خانه ها نمود پیداکرده، می پردازد. بعد از موارد ذکرشده، جایگاه و شرایط پرندگان را در معماری و شهرسازی معاصر بررسی نموده و در پایان نیز به عنوان هدف تحقیق راهبردهای مناسبی در سه حوزه، راهکارهای فردی، راهکارهای سازمانی و راهکارهای جلوگیری از برخورد پرندگان به شیشه، برای شهرهای معاصر ارائه شده است. امید است این تحقیق، جایگاه پرندگان را در معماری و شهرسازی بیش ازپیش ارتقاء داده تا بتوان علاوه بر استفاده از این موهبت الهی، از حقوق حیوانات و پرندگان که جز موازین دین مبین اسلام نیز می باشد، دفاع نمود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر وفاداری گردشگران رویدادهای بومی- فرهنگی در مقصد گردشگری رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
17 - 31
حوزه های تخصصی:
رویدادها به عنوان یکی از رو به رشدترین بخش ها و مهم ترین محصول گردشگری و نیز راه حلی برای جوان سازی مقصدهای گردشگری و جذب گردشگران بیشتر به آن شناخته می شوند. در این راستا، شناخت فرآیندی که به واسطه آن، یک رویداد بتواند نقش مهمی را در رضایت و وفاداری گردشگران ایفا نماید، ضرورت دارد. تحقیق حاضر باهدف شناخت و ارزیابی نقش عوامل مؤثر بر وفاداری گردشگران به رویدادهای منتخب مقصد گردشگری رامسر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه آماری تحقیق، گردشگران بازدیدکننده ازاین رویدادهای بودند. تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 و SmartPLS2 صورت پذیرفت. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ (895/0) تأیید گردید. از تحلیل عاملی تأییدی برای اطمینان از اعتبار مدل های اندازه گیری استفاده شد. نیکویی برازش مدل (GOF) برابر با 364/0 بود که نشان از اعتبار قوی مدل تحقیق داشت. بر اساس یافته ها، به جز فرضیه اول (تأثیر اصالت رویدادها بر کیفیت رویدادها)، هشتم (تأثیر کیفیت رویدادها بر ارزش رویدادها) و یازدهم (تأثیر کیفیت رویدادها بر اعتماد به رویدادها)، سایر فرضیه ها تأیید شدند و مشخص گردید متغیرهای مربوطه نقش مهمی را در وفاداری به رویدادهای منتخب مقصد گردشگری رامسر ایفا می نمایند.
تبیین رابطه میان میزان استفاده عابرین پیاده از فضاهای شهری با میزان همپیوندی فضاها و کاربری های تجاری_ خدماتی (نمونه موردی: محله چوستدوزان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پی بردن به اینکه شدت و میزان استفاده از هر یک از فضاهای شهری توسط شهروندان به چه نحوی است، می تواند طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری را در جهت دستیابی هر چه دقیق تر به اهدافشان یاری نماید در این پژوهش که در منطقه 4 شهر تبریز، محله چوستدوزان صورت پذیرفته است، جهت دستیابی به هدف فوق با استفاده از روش چیدمان فضا [1]، مشاهده مواجهه ای و رگرسیون [2]، مدلی جهت پیش بینی حجم عابر پیاده در فضاهای شهری ارایه شده است. چیدمان فضا می تواند تردد عابر پیاده در معابر را به طور نسبی تعیین کند، ولی در ارایه تعداد و مطالعه تاثیر هرکدام از متغیرها به طور مستقل و یا توام با سایر متغیرها ناتوان است؛ لذا برای این منظور از روش رگرسیون که ابزاری در زمینه مدل سازی می باشد استفاده شده است. یکی از مواردی که در اکثر پژوهش های مدل سازی لازم است، داشتن تعداد مناسبی داده واقعی از متغیر (و یا متغیرهای) هدف می باشد؛ برای این منظور از طریق روش مشاهده مواجهه ای، تعداد عابرین پیاده که متغیر هدف در این پژوهش می باشد، در تعدادی از معابر محدوده مطالعاتی (نمونه آماری) ثبت گردید. در این پژوهش که به بررسی میزان تاثیر دو پارامتر هم پیوندی و تعداد کاربری های تجاری در پیش بینی تعداد عابر پیاده پرداخته شد، نشان داده شد که تاثیر همزمان دو پارامتر مذکور در پیش بینی تعداد عابر پیاده نتیجه بهتری نسبت به تاثیر هر کدام از پارامترها به تنهایی در پیش بینی تعداد عابر پیاده دارد، بطوریکه ضریب همبستگی میان دو پارامتر هم پیوندی و تعداد کاربری های تجاری به طور همزمان با تعداد عابر پیاده، 736/0 و ضریب همبستگی میان متغیرهای هم پیوندی و تعداد کاربری تجاری به طور مجزا با تعداد عابر پیاده به ترتیب، 453/0 و 587/0 می باشد. در نهایت خلاصه یافته های پژوهش حاضر در قالب یک مدل پیشنهادی ارایه شده است که می تواند حجم عابر پیاده را در فضای شهری با دقت مناسبی پیش بینی نماید. [1] Space syntax [2] Regression
مقایسه تطبیقی نقش عوامل محیطی-کالبدی بر میزان سلامت اجتماعی در دو محله سنتی و جدید مطالعه موردی: محله های دردشت و ملاصدرای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
99 - 110
حوزه های تخصصی:
ویژگی های کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار می رود این رشته با ماهیتی میان رشته ای و تأکید و تمرکز بر جنبه های کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگی ها (شاخص های) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخص های بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخص های مؤثرتر در پیش بینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخص های مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان داده اند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخص های دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیش بینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیش بینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخص های وجود فضاهای گردهمایی و پاتوق ها، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیش بینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخص ها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاع های قومی هستند.
تبیین و تحلیل توسعه پایدار شهری با تأکید بر مؤلفه های محیطی (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
75 - 86
حوزه های تخصصی:
تجسم یک بحران شهری حاصل از سناریوی جمعیت در افق نزدیک، تصوری دور از واقعیت نمی باشد. با شروع هزاره سوم، تخمین زده می شود که تقریباً نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری سکونت یافته باشند یعنی جاهایی که بیشترین منابع را مصرف و بیشترین ضایعات و آلودگی ها را تولید می کنند. توسعه پایدار، مفهوم جدیدی است که از طریق پیوند ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) و توجه خاص به ملاحظات زیست محیطی و حفظ محیط زیست از دهه 80 به طور گسترده ای مطرح گردید. بر این اساس توسعه پایدار شهری توسعه انسانی پایدار را نیز به همراه می آورد که به شکل گیری سرمایه اجتماعی و ایجاد عدالت اجتماعی مدد می رساند. این پژوهش از نظر روش تحقیق بصورت توصیفی– تحلیلی بوده و با هدف کاربردی تدوین شده است. در این مقاله، ساختار زیست محیطی شهر سنندج با استفاده از تکنیکSWOT در چهار مرحله مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافته ها با استفاده از روشAHP نشان می دهد که کل امتیاز و وزن دهی جدول ماتریس عوامل داخلی 319/0 و در جدول ماتریس عوامل خارجی 321/0 است که عدد حاصله پایین تر از میانگین بوده، در واقع از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدها استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدها بر فرصت ها غالب هستند. بالاترین مقدار میانگین پایداری توسعه شهری مربوط (92/2) و مقدار میانگین مربوط به شاخص های محیطی (97/2) می باشد. در نهایت راهبردهایی برای توسعه پایداری محیطی شهر سنندج معرفی شده است، توجه به مدیریت یکپارچه محیط زیست و ارزیابی اثرات زیست محیطی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار دستیابی به توسعه پایدار شهری مورد بررسی قرار گیرد و در واقع کوششی در جهت یافتن راه حل هایی است که تغییرات لازم در این جهت ترسیم نماید.
تأثیرات ترافیکی سامانه اتوبوسرانی تندرو بر شبکه حمل ونقل محلات شهری ( موردپژوهی: مسیر خط 7 BRT -منطقه 6 تهران)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیرات ترافیکی سیستم BRT بر شبکه حمل ونقل محلات شهری انجام پذیرفته است. روش پژوهش اسنادی و میدانی می باشد و داده ها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه و مصاحبه با افراد محله، کسبه و افراد عبوری که از سیستم BRT استفاده می کنند جمع اوری شده اند. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات صورت گرفته شده است. با توجه به یافته های تحقیق و نظرات شهروندان نسبت به BRT و تأثیر آن بر سطح ترافیک منطقه این گونه می توان نتیجه گرفت که سامانه BRT خط 7 منطقه 6 شهر تهران توانسته است تا حد قابل توجه ای اثرات ترافیکی ناشی از استفاده وسایل نقلیه دیگر در منطقه را کاهش داده و اثر مثبتی بر شبکه حمل ونقل منطقه بگذارد. اثری که به خودی خود نشان دهنده ی قابلیت بالای سامانه اتوبوسرانی تندرو BRT می باشد و ظرفیت قابل استفاده و پنهان آن را برای ما نمایان می کند. در این پژوهش نشان داده می شود که BRT در سطح یک منطقه از لحاظ ترافیکی تأثیرات مفیدی را خواهد گذاشت و هم مکمل وسایل نقلیه دیگر خواهد بود و هم می تواند به تنهایی بر کل شبکه حمل ونقل منطقه اثرگذار باشد.