فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
157 - 180
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین امنیت غذایی و فقر درآمدی در مناطق روستایی شهرستان املش از توابع استان گیلان پرداخته است. داده ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی و به کمک تکمیل پرسشنامه های مبتنی بر استاندارد امنیت غذایی خانوار از نمونه ای شامل دویست خانوار روستایی به دست آمد. برای تعیین وضعیت امنیت غذایی خانوارها، از روش استاندارد امنیت غذایی خانوار و برای تعیین فقر ذهنی از طیف چندگزینه ای لیکرت و همچنین، برای تعیین فقر نسبی از مخارج سرانه خانوار استفاده شد. افزون بر این، با بهره گیری از مدل لاجیت چندگانه و تحلیل اثر نهایی، بررسی تأثیر فقر درآمدی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که فقر ذهنی و فقر نسبی دارای رابطه مثبت و معنی دار با ناامنی غذایی خانوارهای روستایی است. بررسی تحلیل اثر نهایی نشان داد که فقر ذهنی بیشترین تأثیر را در امنیت غذایی دارد.
بررسی نقش کاربری زمین در آسیب پذیری بافت فرسوده شهر در برابر زلزله-مورد مطالعه: بخش مرکزی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگی های زمین ساختی ایران، مراکز جمعیتی، همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی، به خصوص زلزله بوده و آسیب های جانی و مالی فراوانی را متحمل شده اند. نویسندگان این مقاله اعتقاد دارند که با استفاده از روش ها و سیاست های مناسب مدیریت شهری، به ویژه برنامه ریزی کاربری زمین، می توان میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله را کاهش داد. در این مقاله ، رابطه بین کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله در 5 محله ناحیه 3 شهرداری (بخش مرکزی) شهر سبزوار بررسی شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهش های اکتشافی و کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. داده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شد و پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرم افزاری Arc GIS تشکیل گردید. در این مقاله، میزان آسیب پذیری بافت فرسوده ی محدوده ی مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و مدل تحلیلی f (K1, K2,…, K8) برآورد شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، حدود 23 درصد محدوده ی مطالعه دارای آسیب پذیری نسبتاً زیاد در برابر زلزله است. همچنین، محله یک دارای بیشترین آسیب پذیری نسبت به کل محلات است و از نظر بیشتر معیارهای مربوط به کاربری زمین دارای شرایط نامناسبی می باشد. بنابراین، بین برنامه ریزی کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله، رابطه وجود دارد و از طریق برنامه ریزی کاربری زمین می توان میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطر زلزله را کاهش داد.
تحلیلی بر تحقیقات خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و تعیین دستاورد مطالعات خشکسالی در ایران است. بنابراین 403 مقاله علمی- پژوهشی از مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی( sid ) بررسی شد. تعداد 384 مقاله دارای هدف و نتیجه قابل استناد بوده، که بر اساس یافته تحقیق، در 5 بخش مجزا می شوند. عمده تحقیقات(78 درصد)، خشکسالی را در نواحی مختلف ایران ارزیابی کرده اند. یافته ها نشان داد، ایران دوره های خشکسالی را در چند دهه اخیر با شدت های مختلف تجربه کرده است. این پدیده در ارتباط با برآورد سناریوهای تغییر اقلیم چه خوش بینانه و چه بد بینانه در آینده نیز با شدت های مختلف ادامه خواهد داشت. طبیعتاً پیامد خشکسالی های گذشته، به شکل آرام و خزشی، موجب بحران آبی، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها، شور شدن منابع آب زیر زمینی، خالی شدن روستاها و آسیب های اقتصادی-اجتماعی و غیره در ایران گردید.کاهش تحقیقات خشکسالی در سالهای اخیر، حاکی از کفایت ارزیابی صرف خشکسالی دارد، چرا که نتیجه نهایی مشخص است(اکوسیستم تشنه ایران). بنابراین محیط طبیعی ایران نیاز به راه حل عملی، تولید تکنولوژی با توجه به دانش بومی برای کاهش آسیب های محیطی دارد، که این امر بجز با جمع متخصصان حوزه های مختلف و پژوهش های گروهی مرتبط با بحران های محیطی، امکانپذیر نمی باشد.
بررسی و پهنه بندی تنش های فیزیولوژیک حرارتی انسان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در برنامه ریزی های راحتی و سلامت انسان، بررسی وضعیت تنش های فیزیولوژیک حرارتی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این خصوص می توان در برنامه ریزی های بلندمدت از آب و هوا و در برنامه ریزی کوتاه مدت از شرایط جوّی کمک گرفت. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژیک تنش حرارتی( PET ) اقدام به تهیه اطلس آسایش اقلیم ایران در مقیاس ماهانه گردید. مقادیر محاسبه شده برای 40 ایستگاه کشور با طول دوره آماری مشترک 52 سال (1338-1390) نقشه های تنش فیزیولوژیک حرارتی تهیه شد. بر اساس نقشه های ترسیم شده نقش ارتفاعات در شکل دهی شرایط تنش های فیزیولوژیک حرارتی بسیار پررنگتر از طول و عرض جغرافیایی است. از لحاظ شرایط بدون تنش حرارتی فروردین ماه با 7/47 درصد از مساحت ایران در رتبه اول قرار دارد و مطلوبترین شرایط آب و هوایی بدون تنش را داراست. در همین ارتباط دی ماه با 3/75 درصد از کشور دارای تنش سرمایی است و بعد از آن مرداد ماه با تنش گرمایی 9/99 درصد از کشور، بدترین شرایط تنش فیزیولوژیک حرارتی آب و هوایی را دارا است. بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات مکانی تنش فیزیولوژیک حرارتی ایران به ترتیب مربوط به دی و تیر ماه است. در ادامه با توجّه به نمرات شاخص، گروه بندی ایستگاهها با اعمال روش خوشه ای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد ( Ward ) انجام گرفت. نتایج نشان داد هفت ناحیه اصلی تنش فیزیولوژیک حرارتی برای اطلس ایران قابل تشخیص است که در هر یک از این ناحیه، شرایط تنش حرارتی از ویژگی های همسان برخوردار است.
تحلیل تنگناهای هیدروپلیتیک ترکمنستان در رابطه با همسایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهایی که از حیث منابع تأمین آب در رابطه با همسایگان (بالا دست ) خود از موقعیت فرودستی برخوردارند، اغلب منفعلانه عمل می کنند؛ به ویژه چنانچه نتوانند نظر مساعد همسایگان (در حوضه آبریز مشترک) را با خواست خود جلب و همراه سازند، با این همسایه ها دچار چالش و نزاع خواهند شد. عکس این موضوع هم صادق است؛ آنجایی که گاها،ً کشورهای بالادست از این موقعیت به عنوان ابزاری سیاسی جهت فشار بر رقیب و امتیازگیری بیشتر بهره برداری می نمایند. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، به دنبال بررسی و تحلیل تنگناهای هیدروپلیتیک ترکمنستان در رابطه با همسایگان است. مفروض مقاله این است که موقعیت جغرافیایی و وضعیت هیدروپلیتیک ترکمنستان از حیث تامین منابع آب به گونه ای است که این کشور با همسایگان خود در این زمینه، چالش های اساسی خواهد داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد ترکمنستان نسبت به اغلب همسایگان در موقعیت فرودستی قرار دارد. این مسئله به صورت بالقوه(از ناحیه ایران) و بالفعل(از ناحیه افغانستان و چهار جمهوری آسیای مرکزی) برای ترکمنستان ایجادکننده زمینه های بروز چالش هیدروپلیتیک برای این کشور در رابطه با همسایگان خواهد بود. ضمن اینکه تاثیرگذاری برخی متغیرها همچون تغییر اقلیم و تداوم خشکسالی ها، افزایش نسبت شهرنشینی و تغییر سبک زندگی و به تبع آن افزایش شدید مصرف آب و ضرورت تولید برخی محصولات کشاورزی استراتژیک، به طورقطع در آینده ای نزدیک، موجب تشدید بحران هیدروپلیتیک بین ترکمنستان و همسایگان خواهد بود.
آینده پژوهی پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
121 - 153
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت وضع موجود و چشم اندازسازی وضع مطلوب در ارتباط با تحلیل فضایی زیرساخت ها در پرتو ملاحظات امنیتی و دفاعی و با بهره گیری از رویکردهایی همچون مطالعات آینده نگرانه و به کارگیری توأمان آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از اهمیتی اساسی در حوزه تصمیم سازی و برنامه ریزی های متناسب با آن در مطالعات آمایش دفاعی برخوردار می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از مطالعات آینده پژوهی می باشد که برای نیل به این مقصود از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایش های آماری در چارچوب تحلیل های مدلی، نرم افزاری(میک مک و سناریوویزارد) و سیستمی(GIS) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق در دو مقیاس انسانی و فضایی تعریف گردید. در بُعد فضایی، کل فضای جغرافیایی استان خراسان رضوی و در مقیاس انسانی، با استفاده از الگوی غیرتصادفی هدفمند، 40 نفر از کارشناسان(15 نفر) و نخبگان(25 نفر) مطرح در حوزه پژوهش حاضر که از دانش علمی و اجرائی لازم برخوردار بودند، به عنوان نمونه مطالعاتی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با توجه به مجموع شاخص های تحقیق، پهنه های آسیب پذیر استان خراسان رضوی در پنج حوزه به صورت پهنه هایی با آسیب پذیری خیلی زیاد(7.33 درصد)، زیاد(16.52 درصد)، متوسط(29.78 درصد)، کم(16.94 درصد) و خیلی کم(29.4 درصد)، قابل تفکیک است. همچنین، به اعتبار نتایج به دست آمده، الگوهای تراکم و پراکندگی زیرساخت های محدوده موردمطالعه به ترتیب متمرکز و خوشه ای و به صورت خودهمبسته تصادفی بوده است. در این بین، عواملی همچون ضوابط قانونی- سیاستگزاری و زیرساختی- نهادی، به عنوان پیشران های کلیدی اثرگذار بر توزیع فضایی زیرساخت های استان شناسایی شدند و متناسب با آن، الگوهای آتی قابل تحقق در سه گروه سناریوهایی با مطلوبیت بالا(وضعیت سبز)، قابل قبول(وضعیت زرد) و بحران(وضعیت قرمز)، ارائه شدند. در نهایت نیز پیشنهادهایی جهت افزایش مطلوبیت زیرساخت های استان خراسان رضوی ارائه گردید.
تأثیر توسعه شهری بر وضعیت هیدرولوژی حوضه آبریز (مطالعه موردی: حوضه تجریش، شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
96-110
حوزه های تخصصی:
در طول نیم قرن گذشته، وضعیت هیدرولوژیکی رودخانه ی دربند به دلیل افزایش جمعیت و توسعه ی شهری تهران، تحت تأثیر قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از عکس های هوایی سالهای 1345 ، 1358 و تصاویر〖ETM〗^+ و IKONOS سال1390، میزان تغییرات پوشش و کاربری اراضی در دو حوضه آبریز بالادست ایستگاه هیدرومتری پس قلعه (به عنوان حوضه مرجع) و بالادست ایستگاه تجریش برای سه دوره ی زمانی شناسایی شده و با به کارگیری نقشه های مذکور، با روشSCS-CN به تخمین کمی تغییرات نگهداشت سطحی آب و حجم رواناب اقدام و از آماره ی من کندال به عنوان روشی برای بررسی روند داده های داده های کمی و کیفی آب رودخانه استفاده شده است. در طول این سه دوره شماره ی منحنی و ضریب رواناب بالادست ایستگاه تجریش از سال 1345 تا 1390 افزایش یافته و ضریب نگهداشت سطحی و تلفات اولیه در مقایسه با حوضه مرجع کاهش یافته است. این تغییرات منجر به برهم خوردن رابطه بین بارش-شماره منحنی (CN-P) و بارش-تلفات اولیه (P-λ) و افزایش غلظت پارامترهای شیمایی آب در حوضه تجریش شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از مدل های هیدرولوژیک مرسوم به منظور مدلسازی و پیش بینی وضعیت هیدرولوژیک حوضه هایی که دستخوش تغییرات شدید کاربری و توسعه شهری می باشند، می تواند همراه با خطاهای زیادی باشد
اثر مؤلفه های حسی بر تبلیغات دهان به دهان مثبت با میانجی گری عواطف نسبت به هتل مقصد و تجربه برند در صنعت گردشگری (موردمطالعه: گردشگران خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
66 - 82
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی ازلحاظ درآمدزایی، عامل مهمی برای توسعه ی اقتصادی به شمار می آید. مهم ترین اقداماتی که می تواند موجب رشد صنعت گردشگری شود، توسعه ی اقامتگاه ها و هتل ها جهت اقامت مسافرین می باشد. استفاده از بازاریابی حسی ازجمله عوامل مؤثر بر پیشرفت صنعت هتلداری است. در این پژوهش تأثیر بازاریابی حسی و مؤلفه های آن بر تبلیغات دهان به دهان مثبت در صنعت گردشگری از طریق تجربه ی برند و عواطف نسبت به مقصد را بررسی می کنیم. نوع پژوهش حاضر از لحاظ هدف و ماهیت مسئله موردبررسی، پژوهشی کاربردی، از لحاظ روش جمع آوری داده ها، پژوهشی پیمایشی و از لحاظ روش پژوهش نیز، پژوهشی توصیفی است. هم چنین پژوهش حاضر ازنظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، از نوع همبستگی است. برای جمع آوری داده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. باتوجه به محدود بودن جامعه ی آماری این تحقیق که شامل گردشگران خارجی هتل های پنج ستاره ی شهر تهران است، حجم نمونه از طریق جدول مورگان تعداد ۲۸۰ نفر در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه ها، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرضیه ی تأثیر مؤلفه ی لامسه و شنوایی بر عواطف نسبت به مقصد و همچنین اثر مؤلفه لامسه بر تجربه برند از دیدگاه گردشگران مورد تأیید قرار نگرفته است اما سایر فرضیه های پژوهش تأیید گردیده است.
شبکه مضامین مرتبط با ویژگی های سازمانی مؤثر بر شکل گیری اتحادهای راهبردی گردشگری پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
20 - 40
حوزه های تخصصی:
شکل گیری اتحادهای استراتژیک در صنایع خدماتی همچون گردشگری از یک سو بنا به شتاب گرفتن رقابت در دنیای تجارت و از سوی دیگر، بنا به ویژگی های خاص چنین صنایعی، در حال گسترش است. در این میان، در برخی از شاخه های گردشگری نظیر گردشگری پزشکی -که خود از دو صنعت مجزای گردشگری و پزشکی تشکیل شده و همکاری میان این دو الزامی می باشد – ضرورت شکل گیری چنین اتحادهایی دو چندان می باشد. این در حالی است که به نظر می رسد مطالعات چندانی در خصوص ایجاد اتحادهای استراتژیک در این صنعت صورت نگرفته است. یکی از موضوعات مهمی که در این زمینه مغفول مانده، تاثیر ویژگی های سازمانی بر شکل گیری اتحادهای استراتژیک می باشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر شناسایی شبکه مضامین مرتبط با ویژگی های سازمانی موثر بر شکل گیری اتحادهای استراتژیک گردشگری پزشکی در کشور بود. در این راستا، 17 نفر از خبرگان صنعت با استفاده از نمونه گیری گلوله-برفی شناسایی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از نرم افزارMaxqda10 براساس منطق روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. تحلیل نتایج مصاحبه ها، نشان داد که ویژگی های سازمانی اثرگذار را می توان در سه مضمون سازمان دهنده ی دیدگاه استراتژیک سازمان، مدیریت سازمان و ویژگی ساختاری سازمان، دسته بندی کرد.
تأثیر برند گردشگری شهر یزد در ایجاد رضایت و وفاداری گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
23 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برند گردشگری شهر یزد در ایجاد رضایت و وفاداری گردشگران داخلی بود. پژوهش به لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری کلیه گردشگران داخلی زن و مرد بازدید کننده از شهر یزد بودند که با توجه به نامحدود بودن جامعه پژوهش، از طریق فرمول کوکران، 384 نفر بعنوان نمونه آماری تحقیق در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه شامل 30 سوالی و چهار خرده مقیاس دانش برند (7 گویه)، هویت برند (8 گویه) و رضایت برند (10 گویه) و وفاداری برند (5 گویه) بود. روایی صوری و محتوایی ابزار تحقیق بر اساس نظرات اساتید (11 نفر) مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. براساس یافته های مدل تحقیق هویت برند بر رضایت برند تأثیر معناداری دارد (93/0). همچنین دانش برند بر وفاداری برند تأثیر معناداری دارد (54/0). با توجه به یافته های مدل تحقیق، هویت برند از طریق رضایت برند مکان های گردشگری شهر یزد می تواند وفاداری به برند را افزایش دهد. در نهایت با توجه به شرایط اقلیمی استان، از جمله پتانسیل های وجودی ظرفیت کویری و انرژی خورشیدی می باشد که می تواند به عنوان برندی منحصر به فرد نسبت به سایر پتانسیل های این خطّه معرفی گردد.
شناسایی و اولویت بندی چالش ها و فرصت های کارآفرینی روستایی: مطالعه موردی دهستان های باقران، القورات و شاخن شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
91 - 122
حوزه های تخصصی:
فعالیت های کارآفرینی عاملی مهم در توسعه روستایی به شمار می رود. همچنین، کارآفرینی روستایی نقشی فزاینده در توسعه منطقه ای دارد. با این حال، تحقیقات پیشین تنها به بررسی چشم انداز اقتصادی توسعه روستایی پرداخته و کمتر به اهمیت کارآفرینی روستایی پرداخته اند. از سوی دیگر، شناسایی چالش ها و فرصت های کسب وکار برای کارآفرینان در مناطق روستایی بسیار اهمیت دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش ها و فرصت های پیش روی کارآفرینان روستایی ساکن در دهستان های باقران، القورات و شاخن واقع در شهرستان بیرجند بود. نمونه آماری تحقیق شامل سی نفر از کارآفرینان و صاحبان کسب وکار بوده، که از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی و پیمایشی (کتابخانه ای، میدانی، مصاحبه و پرسشنامه) بود و برای شناسایی چالش ها و فرصت ها و تجزیه وتحلیل نظرات خبرگان، از روش دلفی استفاده شد. نتایج تحلیل مقایسه ای نشان داد که فرصت های موجود شامل موقعیت روستایی، محیط طبیعی، رقابت، سرمایه اجتماعی و دسترسی به ارتباطات و زیرساخت هاست؛ افزون براین، چالش های موجود شامل تأمین مالی دولت، یکپارچگی کارکنان، روابط اجتماعی، محدودیت بازار و نیروی کار غیرماهر است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق روش های Hot Spot، ANP و WlC (مطالعه موردی: شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
19-36
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. شهرستان خلخال با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، فیزیوگرافی، اقلیمی و انسانی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را داراست؛ لذا هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر زمین لغزش در این شهرستان می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند و سپس نسبت به تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی، با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decisionانجام گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل لکه های داغ به عنوان روش آمار فضایی و نیز روش WLC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل شیب، کاربری اراضی، بارش و لیتولوژی به ترتیب با ضریب وزنی 663/0، 646/0، 639/0 و 379/0 بیش ترین تأثیر را بر ایجاد زمین لغزش در شهرستان خلخال دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 33/249، 08/385 و 14/427 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقات لکه داغ، با ضریب اطمینان 99، 95 و 90 درصد، قرار دارند.
تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.73539
حوزه های تخصصی:
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
نقد معرفت شناختی دیدگاه دانش/ قدرت در جغرافیای سیاسی و ژیوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
181 - 219
حوزه های تخصصی:
نسبت دانش(جغرافیا) با ارزش(قدرت) یکی از بحث های مهمّ فلسه علم می باشد، در این زمینه به عقیده غالب فیلسوفان علوم اجتماعی، از دیدگاه منطقی، هیچ گونه ارتباط تولیدی میان گزاره های مربوط به پدیدارهای عینی و حقیقی(هست ها) با گزاره ها و قضایای ارزشی و اعتباری(بایدها) وجود ندارد و واقعیّت ها دربردارنده عناصر ارزشی نیستند و در ذات خود فارغ از تعلّقات افراد می باشند امّا در عین حال، دانش و عینیّت در محیط بیرونی و در عمل، نسبتی وثیق با ارزش ها و تعلّقات دارند. در مقابل عدّه ای از جمله اصحاب مکاتب انتقادی معتقدند که میان معرفت و ارزش های انسان چنان آمیختگی و وابستگی وجود دارد که اساساً وجود دانشِ عینیِ فارغ از تعلّقات، ناممکن است. در این راستا کسانی همچون ویتفوگل و اُتوا جغرافیا و ژئوپلیتیک را مجموعه ای از «دانش/ قدرت» و ایدئولوژی طبقه بورژوا و بلکه جغرافیا را تولید قدرت می دانند. در این مقاله با آوردن گزاره های متعدّدی از جغرافیای انسانی و طبیعی نشان داده شد که هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی علم جغرافیا فارغ از ارزش ها می باشد امّا در مرحله کاربرد، این علم می تواند در خدمت قدرت ها و ایدئولوژی ها قرار بگیرد. بنابراین، مدّعای اندیشمندان مکاتب انتقادی مبنی بر مسبوقیّت دانش به ارزش ها ناشی از خلط میان «نظر و عمل» یا «معنا و کاربرد» است و ایشان با خلط میان «معنای دانش با کاربرد دانش» این دو امر را یکی انگاشته و از این رو معتقدند که دانش و معرفت در ذات خود با اهداف عملی و کاربردی آمیخته و اساساً دانشِ بی طرف و غیرمسبوق به اهداف و جهت گیری هایِ کاربردی و ارزشی وجود ندارد.
ارزیابی زیست محیطی خاک های آلوده در معدن دوست بیگلو (شمال مشگین شهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
147 - 166
حوزه های تخصصی:
آلودگی منابع خاک به عناصر سمّی و سرطان زا یکی از مشکلات اصلی محیط زیست می باشد. منشاء های غیر متمرکز یکی از مهمترین منابع آلوده کننده هستند که در آن ها عناصر مختلف در اثر هوازدگی سنگ ها در محیط پراکنده می شوند. مناطق معدنی از منابع غیر متمرکز آلودگی هستند که در آن ها آزاد سازی، تمرکز و تخلیه برخی از عناصر باعث ایجاد آلودگی در منابع خاک شده و در نهایت چرخه زیستی را نیز آلوده می سازند. در این مقاله میزان بار آلودگی عناصر سمّی در 236 نمونه خاک جمع آوری شده در اطراف منطقه معدنی دوست بیگلو در شمال مشگین شهر مورد بررسی قرار گرفته است. شدت آلودگی خاک ها براساس شاخص آلودگی و فاکتور غنی سازی محاسبه شد. گروه بندی خاک ها به روش تحلیل عاملی و خوشه بندی صورت گرفت. عناصر مضر به دست آمده از تجزیه خاک های منطقه نسبت به مقادیر استاندارد و رهنمودهای بین المللی از غلظت بالایی برخوردارند. غلظت عناصر آرسنیک، مولیبدن، آنتیموان، روی، مس و قلع در خاک های منطقه بسیار بالا است (3-3430، 5/0-160، 21/0-97/6، 7/3-518، 10-748 و 5/0-4/11 mg/kg). در برخی از نمونه های خاک منطقه، غلظت کروم، منگنز و کبالت نیز نگران کننده است (3-267، 27-4120 و 5/0-211 mg/kg). بر مبنای شاخص آلودگی پیشنهادی، 4/19 تا 7/66 درصد از نمونه های خاک مناطق کانی سازی و دگرسان شده دوست بیگلو آلوده به عناصر فلزی سمّی هستند. تغییرات غلظت عناصر در خاک های منطقه زیاد است و در توزیع این عناصر هم عوامل شیمیایی (pH، درصد کربن آلی، غلظت آهن+ منگنز، آلومینیوم و گوگرد خاک) و هم فیزیکی (اندازه ذرات کوچکتر از 63 میکرومتر) تاثیر زیادی دارند. براین اساس باید استفاده از روش های پاکسازی و کنترل آلودگی در منطقه مورد تاکید قرار گیرد.
ارزیابی اقتصادی خسارات زیست محیطی ناشی از خشکی تالاب هامون بر اکوسیستم منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
209 - 228
حوزه های تخصصی:
تالاب ها در جریان توسعه کشورها نقشی بسیار مهم در رفاه جامعه از طریق تامین کالاها و خدماتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرند، ایفا می کنند و به همین دلیل دارای ارزش می باشند. در این مقاله، ارزش کالاها و خدمات کارکرد تنظیمی اکوسیستم تالاب هامون، (در زمینه کارکرد تنظیم گاز که شامل ارزش های جذب کربن و تولید اکسیژن می باشد) و کارکرد حفاظت از آب و خاک، مورد محاسبه قرار گرفته است. اطلاعات لازم برای برآورد ارزش کارکردهای تنظیمی در سال 1394 از سازمان های حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری و مطالعات گذشته اخذ گردید. ارزش کارکرد های تنظیمی نیز با استفاده از روش های ارزش گذاری بازاری، هزینه جایگزین و ارزش گذاری سایه ای برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارزش کارکرد های تنظیم گاز (جذب کربن و تولید اکسیژن)، 86920، میلیون ریال و ارزش کارکرد حفظ خاک 19/6468 میلیون ریال و ارزش کارکرد حفاظت از آب تالاب 2/71683 میلیون ریال می باشد به طوری که با خشکی تالاب معادل این مقدار ارزش، خسارت در بخش کارکرد های تنظیمی ایجاد شده است. ارزش های برآورد شده برای اکوسیستم تالاب هامون دو کاربرد عمده دارند: اولا در تحلیل هزینه-فایده، جلب حمایت های اقتصادی برای حفاظت از تالاب و تعیین میزان خسارت خشکی و نابودی تالاب به کار می رود و دوم اینکه ارزش های برآورد شده می تواند در تولید درآمد ناخالص داخلی مورد استفاده قرار گیرد.واژگان کلیدی: حداقل 3 و حداکثر 7 واژه که با کاما (،) جدا شده اند.
شناسایی الگوی همدیدی گردوغبارهای فراگیر دوره گرم استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
165 - 188
حوزه های تخصصی:
واکاوی آمار بلندمدت رخداد گردو غبار استان خوزستان نشان می دهد که این استان از60 سال گذشته با پدیده گردو غبار مواجه بوده است اما طوفان های گردوغبار فراگیر با پوشش مکانی بیش از 50 درصدی و حداقل تداوم زمانی2 روزه در دو دهه اخیر مهمان این استان شده است. دو شرط لازم برای وقوع طوفان های گردو غبار فراگیر یکی فراهم بودن بستر و وجود ذرات ریزدانه با قطر کم و حجم زیادکه تشکیل منبع گردو غبار را داده باشد و یکی هم شرایط سینوپتیک - دینامیکی به عنوان نیروی محرکه و منتقل کننده ذرات گردو غبار از مناطق منشاء به سایر مناطق است. در همین راستا هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل الگوی همدیدی گردوغبارهای فراگیر استان خوزستان در دوره گرم سال می باشد. برای این منظور داده های مربوط به کدهای گردو غبار 20 ایستگاه سینوپتیکی از سازمان هواشناسی اخذ گردید. سپس با اجرای تحلیل خوشه ای به شناسایی الگوی های موثر بر گردوغبارهای خوزستان پرداخته شد. نتایج نشان داد که در تعیین الگوهای همدیدی طوفان گردوغباری دوره گرم سال، پنج الگو نقش دارند که شامل: 1) کم فشارحرارتی گنگ. 2) کم فشار گنگ، کم فشار شرق اروپا، پرفشار شمال شرق اروپا. 3) کم فشار گنگ، پرفشار اروپا. 4) پرفشار عظیم اروپا، پرفشار قزاقستان. 5) پرفشار کلاهک قطبی، کم فشار گنگ، کم فشار ایسلند. سازوکارهای همدیدی رخداد گردوغبار در الگوهای اول تا چهارم نقش کم فشار گنگ که در فصل گرم سال با گرمایش شدید هوا و با ماهیت حرارتی بر روی جنوب آسیا شکل می گیرد، نقش اساسی در رخداد گردوغبار بر روی خوزستان داشته است. همچنین نفوذ و گسترش زبانه های کم فشار بر روی بخش های وسیعی از خاورمیانه و مخصوصاً بیابان های عراق، اردن، سوریه و شمال عربستان، موجب تقویت جریان بالاسو و به طبع در نبود رطوبت سبب صعود و انتقال ذرات ریز گردوغبار و دیگر آلاینده ها به سمت کشور بویژه استان خوزستان شده است.
پایش ماهواره ای تغییرات لایه ی اُزون در اتمسفر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت حیاتی لایه ی اٌزون و سیر صعودی افزایش عوامل تخریب کننده ی آن طی دهه های اخیر، ضرورت مطالعه ی لایه ی اٌزون به منظور آگاهی از وضعیت آن در اتمسفر ایران، بیش از گذشته معلوم می گردد. طی سالهای اخیر تکنیکها و روشهای متعددی جهت پایش این گاز حیاتی در اتمسفر کره زمین به کار گرفته شده است. اما در این میان، استفاده از داده های ماهواره ای به دلیل در دسترس بودن و دارا بودن قابلیت هایی از قبیل قدرت تفکیک مکانی، زمانی و طیفی بالا، کاربرد گسترده ای پیدا نموده است. در این مطالعه نیز از داده های اٌزون جمع آوری شده توسط سنجنده ی AIRS مستقر بر روی ماهواره ی AQUA که امکان بررسی روند تغییرات اٌزون را در اتمسفر تمامی نقاط دنیا از جمله ایران فراهم نموده استفاده شده است. داده های مربوطه با فرمت NetCDF و با گامهای زمانی یک روزه و مکانی 1° x 1° طی دوره ی آماری 15 ساله (2017 – 2003) از وبگاه مربوطه استخراج و با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و Grads پردازش، بارزسازی، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصله بیانگر افت سالانه ی اٌزون در اتمسفر ایران بوده است. در میان فصول، بیشترین و کمترین میزان اٌزون به ترتیب در فصول یهار و پاییز و به لحاظ ماهانه بیشترین و کمترین میزان اٌزون به ترتیب در ماههای مارس و اکتبر اتفاق افتاده است. به لحاظ مکانی نیز با حرکت از جنوب به سمت شمال، تقریباً به طور یکنواخت بر میزان اٌزون افزوده می گردد. به طوری که بیشترین مقدار میانگین اٌزون کلی ستونی (TOC) در دشت پارس آباد (318 دابسون) وکمترین مقدار آن در ناحیه ی به هم پیوسته ای از استانهای هرمزگان، کرمان و فارس و بخشی از جنوب شرق ایران (283 دابسون) مشاهده شد. حداکثر تراکم اٌزون (اٌزونسفر) نیز در ارتفاع 27 تا 40 کیلومتری اتمسفر آشکار گردید.
تبیین رابطۀ گرایش های مکانی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی: یازدهمین دورۀ حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
80 - 104
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات رویکردی نوین به مقوله انتخابات دارد و در آن ابعاد فضایی و مکانی انتخابات بررسی می شود. یکی از عوامل مؤثر بر الگوی رفتار سیاسی مردم در انتخابات، پدیده همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ای است. تحلیل فضایی و مکانی پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که الگوی رأی ساکنان و رأی دهندگان در حوزه انتخابیه گچساران و باشت بیش از آنکه تابع سطح کلان و همسو با طیف سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب باشد، این هویّت های مکانی و کُنش همسان ساکنان فضا و گروه های اجتماعی سنّتی نظیر ایلات و طوایف است که نقش ناستردنی در خاستگاه رأی ساکنان دارد و به همین مناسبت، کنش سیاسی افراد و جوامع، تابعی از ادراک محیطی و برداشتی است که از منافع خود دارند. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که چه رابطه ای بین گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات در حوزه انتخابیه گچساران و باشت وجود دارد؟ فرضیّه تحقیق به این پرسش این گونه پاسخ می دهد که به نظر می رسد بین دو متغیر گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه گچساران و باشت رابطه معناداری وجود دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی‑تحلیلی است و روش گردآوری اطّلاعات اسنادی و میدانی است. بر بنیاد یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل می شود که متغیر همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ی، مهم ترین و نیرومندترین عوامل مؤثر بر الگوی رأی نامزدهای انتخابیه حوزه انتخابیه گچساران و باشت به شمار می رود.
ارزیابی مخاطرات محیط زیستی در جهت توسعه پایدار در پارک های ملی و مناطق حفاظت شده (مطالعه موردی: پارک ملی و منطقه حفاظت شده دز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.69860
حوزه های تخصصی:
مناطق حفاظت شده یکی از مهم ترین ابزار حفظ تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم هستند و لزوم حفظ و بهره برداری بهینه از منابع آن ها، ازجمله ضرورت های توسعه پایدار محسوب می شود. بدین منظور حفاظت و پایش دائمی تغییرات مناطق حفاظت شده که از سرمایه های طبیعی ملی هر کشوری محسوب می شوند، با هدف اتخاذ شیوه های مدیریتی مناسب و پیش گیری از ادامه روند عوامل مخرب ضروری است. پارک ملی و منطقه حفاظت شده دز با مساحتی معادل 22013 هکتار یکی از ارزشمندترین و استراتژیک ترین مناطق چهارگانه تحت حفاظت در کشور می باشد که در استان خوزستان واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مخاطرات محیط زیستی تهدید کننده منطقه حفاظت شده و پارک ملی دز صورت گرفته است. در این پژوهش بر اساس بازدید میدانی، گزارش وضع موجود و استفاده از تکنیک دلفی، 26 ریسک در قالب دو محیط طبیعی و محیط زیستی (فیزیکوشیمیایی، بیولوژیکی و اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی) شناسایی شدند. جهت رتبه بندی مخاطرات شناسایی شده از روش TOPSIS بر اساس سه شاخص (شدت، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مخاطره شکار غیر مجاز با ضریب نزدیکی 876811/0 بالاترین ریسک منطقه و ریسک آتش سوزی عمدی و غیرعمدی با ضریب نزدیکی 180761/0 کم ترین اولویت را به خود اختصاص دادند. پس از سطح بندی مخاطرات مشخص شد که بیش ترین مخاطرات موجود در منطقه در سطح قابل توجه بوده است. درنهایت راهکارهایی در جهت کنترل مخاطرات در منطقه ارائه شد.