فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی بررسی و مطالعه قلمروهای تاریخی ظهور نمادها و فرایندهای عینی و ذهنی فرهنگ در چارچوب رهیافت های روش شناسی از جمله مکتب سازه انگاری می باشد. منظور از سازه انگاری شکل گیری هویت و انتظارات از کارکردهای یک جامعه متشکل انسانی و ایجاد یک چارچوب معین برای شناخت دیگران می باشد. این فهم و انتظارات در نتیجه تعامل متقابل آفریده شده و بر حسب آن قلمرو فرهنگی ساخته می شود. از این جهت تعیین قلمروهای تاریخی - فضایی فرایندهای فرهنگی و تبیین علل جغرافیایی ظهور آن از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت در علوم جغرافیایی می باشد. بدیهی است از حیث تاریخی ظهور فرهنگ دارای خاستگاه های جغرافیایی مشخص با خصوصیات متمایز می باشد که از مهمترین قلمروهای جغرافیایی ظهور فرهنگ ، حوزه جغرافیای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری ویژگیهای این دو قلمروی تاریخی - فرهنگی در چارچوب نظریه سازه انگاری ، تبیین و مقایسه گردد و اثرات تاریخی آنها در فرایندهای فضایی مکانی- فضایی حوزه های تحت نفوذ آنها تشریح گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دو قلمروی یونان و هلال خصیب اثرات کارکردی متفاوت و حتی متضادی را در مناطق تحت نفوذ خود ایجاد نموده اند و همچنان تعارضات مکانی - فضایی ناشی از این تفاوت تاریخی در جریان می باشد.
جستاری نوین در تبیین اثرات روش شناسی اثبات گرا در شناخت رابطه سیاست و فضا در پرتو مفهوم مقیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علوم جغرافیایی یکی از مکاتب مهم روش شناسی مکتب اثبات گرایی است که عملکرد ویژه ای در تولید و مفاهیم در علوم جغرافیایی و از جمله جغرافیای سیاسی داشته است. جغرافیدانان سیاسی متأثر از مکتب اثبات گرا معتقدند که اثرات متقابل سیاست و فضا به تولید فرم و فرایندهای فضایی منجر خواهد شد که به مثابه پدیده های مادی از طریق رویکردهای اثبات گرا قابل مطالعه و تحلیل می باشد. این در حالی است که اتخاذ رویکرد اثبات گرایانه در جغرافیای سیاسی دارای تبعات مفهومی و موضوعی بوده است. در این نوع پژوهش کوشش گردیده با مراجعه به مستندات معتبر نظری و با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی دسته بندی نوینی از چگونگی شناخت رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی اثبات گرا مفاهیم ارائه گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در روش شناسی اثبات گرا اجزای فضای جغرافیایی دارای ماهیت متعامل و سیستماتیک بوده لیکن دو مقیاس ملی و فروملی دارای محتوی متفاوتی با مقیاس فراملی می باشد. بطوریکه در مقیاس ملی شناخت رابطه سیاست و فضا مبتنی بر نوعی کارکردشناسی ناحیه ای مبتنی بر عملکرد حاکمیت می باشد که مقیاس های ملی و فروملی را در برمی گیرد. لیکن در مقیاس فراملی رابطه حاکیت و فضا منبعث از نوعی رفتار قلمروخواهانه می باشد که میان کشورها و بازیگران سیاسی وجود دارد و سازنده مفاهیم و نظریات ژئوپلیتیک می باشد. ضمن اینکه از آنجائیکه سیاست چه در مقیاس ملی و فروملی و چه در مقیاس فراملی از عناصر و اجزای شکل یافته که قابلیت کمیت پذیری اندکی دارند در نتیجه در روش شناسی اثبات گرا می بایست به رویکردهای قیاسی اتکا بیشتری نمود.
شناسایی مشکلات توسعه صنعت گردشگری استان ساحلی بوشهر وارائه راهکارهای مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
178 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق شناسایی مشکلات توسعه صنعت گردشگری استان ساحلی بوشهر وارائه راهکارهای جذب گردشگر بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری در این پژوهش به دو گروه تقسیم شده است: 286 گردشگر بومی وغیر بومی منطقه در سال 95 که به روش نمونه گیری در دسترس در تحقیق شرکت داده شد و تعداد 66 نفر از مسئولین و کارشناس در زمینه گردشگری بود که دربخش کمی به صورت سرشماری و در بخش کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند در تحقیق شرکت داده شدند. در مرحله ی کیفی ابتدا چارچوب موانع پیش روی توسعه صنعت گردشگری در بوشهر به روش مثلثی سازی؛ از طریق تحلیل مضمون، بررسی مبانی نظری ، پیشینه تحقیق و مصاحبه با کارشناسان و گردشگران شناخته و بر اساس آن پرسشنامه محقق ساخته طراحی شد. روایی پرسشنامه با روش تحلیل گویه، تحلیل عاملی تاییدی وپایایی آن با آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. در نهایت 8 عامل: موانع اقتصادی، موانع فرهنگی، موانع دولتی، موانع بهداشتی، موانع جغرافیایی، موانع تفریحی، موانع سیاسی و موانع رفاهی شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. در پایان با مصاحبه با کارشناسان و گردشگرها راهکارهای جذب گردشگر ارائه شد.
گفتمان های آلودگی هوا در کلانشهر تهران (گفتمان دولت ملی در برابر گفتمان دولت محلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث آلودگی هوا و بحران محیط زیست شهر تهران در سال های گذشته به یکی از دغدغه های اصلی متولیان و مسئولان ملی و شهری تبدیل شده است که تلاش برای شناخت جنبه های بحران در کنار عوامل تأثیرگذار در ایجاد شرایط کنونی در مطالعات علمی اهمیت دو چندانی یافته است. مقاله حاضر با استفاده از تحلیل گفتمان به دنبال بررسی دو گفتمان دولت ملی (دولت یازدهم، 1396-1392) و دولت محلی – شهرداری) دوره آقای قالیباف از سال 1392 تا 1396) در زمینه آلودگی هوا و تخریب محیط زیست تهران است. دولت ملی و دولت محلی هرکدام وظایف و تأثیراتی بر محیط زیست و کیفیت زندگی شهروندان تهران دارند که به دنبال نشان دادن عملکرد خود در این زمینه هستند و از اینرو هر کدام در چارچوب گفتمان خود به دنبال برجسته سازی و یا غیریت سازی برخی جنبه ها در ارتباط با عوامل آلودگی و راهکارهای کاهش آن هستند؛ که هر کدام از ابزار بازنمایی نیز در جهت اهداف خود استفاده می نمایند. نتایج تحلیل گفتمان نشان می دهد که گفتمان دولت محلی با برجسته کردن دال مرکزی حمل ونقل عمومی (آن هم بخش مترو، و نه کل سیستم حمل ونقل عمومی) و گفتمان دولت ملی با توسل بر گفتمان فن گرایی، دال مرکزی کیفیت و نظارت را برجسته می کند. تحلیل گفتمان نشان داد که دولت ملی و دولت محلی با برجسته کردن بخشی از واقعیت به دنبال ایجاد هژمونی هستند تا به جامعه اینطور وانمود کنند که بازنمایی آنها صحیح بوده و مدیریت آنها موفق بوده است. همچنین، برخی از مسائل در دو گفتمان مذکور به حاشیه رانده شده و به غایب یا غیریت تبدیل می شوند؛ که موضوع کمک و سهم دولت به حمل ونقل عمومی کلانشهرها در گفتمان دولت ملی به حاشیه رانده شده و به نوعی غایب ظاهری تبدیل می گردد و بحث تأثیر برج سازی، بلندمرتبه سازی و مدیریت ترافیک شهری ناشی از کاربری اراضی در گفتمان دولت محلی از طریق "غیرعلمی" یا "سیاسی کاری" خوانده شدن آن سرکوب شده و به غیریت تبدیل می گردد. نتایج تحقیق حاکی از این است که نقش مردم و مدیریت یکپارچه به عنوان دال تهی هر دو گفتمان قابل شناسایی می باشد.
سنجش و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در مناطق روستایی: مطالعه موردی بخش کربال، شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
17 - 41
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، با روش توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر تکمیل پرسشنامه، با هدف شناخت و سنجش کیفیت زندگی روستاییان ساکن در بخش کربال شهرستان شیراز انجام شد. حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از رابطه کوکران 331 نفر برآورد شد. اعضای نمونه به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با جمعیت روستاهای مورد بررسی انتخاب شدند. نتایج مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای Excell و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.برای مقایسه نتایج حاصل از هشت قلمرو مورد بررسی در زمینه کیفیت زندگی، از آزمون همبستگی پیرسون و برای مقایسه پاسخ های داده شده به گویه های هر قلمرو، از آزمون معنی داری کی دو استفاده شد.یافته های مطالعه میدانی و نرم افزار های آماری نشان داد که بالاترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در قلمرو کیفیت تعامل و همبستگی اجتماعی با میانگین 87/3 و کیفیت امنیت با میانگین 64/3 و کمترین میزان آن نیز در قلمروهای اشتغال و درآمد و گذران اوقات فراغت وجود دارد و در مجموع، شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در این منطقه بالاتر از میانگین ارزیابی می شود. همچنین، نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که افزایش رضایت از یک بعد کیفیت زندگی همسو با افزایش رضایت مندی از ابعاد دیگر است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر امنیت داخلی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم ژئوپلیتیک را می توان با توجه به ارتباط گسترده ای که میان سیاست، قدرت و جغرافیا برقرار می کند، دانش تأمین کننده امنیت در سطوح مختلف دانست که علاوه بر نقش آفرینی در سطوح مختلف امنیت بین المللی، منطقه ای و ملی، در سطح امنیت محلی نیز دارای نقش های مؤثر هستند. مقالة حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر امنیت داخلی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره ( MCDM ) به رشتة تحریر درآمده است و تلاش می کند به پرسشِ اصلیِ «عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر امنیت داخلی کدامند؟» و پرسشِ فرعیِ «عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر امنیت داخلی چه اولویتی نسبت به همدیگر دارند؟» پاسخ دهد. برای پاسخ به این پرسش ها، عوامل ژئوپلیتیکی در قالب 6 گروه و 49 زیرگروه مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته و جامعة آماری آن نخبگان دانشگاهی آشنا با مفهوم امنیت ملی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة محقق ساخته استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برابر 966/0 است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی، آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون تی تک نمونه ای و همچنین برای اولویت بندی عوامل از روش AHP و TOPSIS استفاده شد که عمده ترین نتایج آن به این قرار است: عوامل طبیعی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به عنوان عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر امنیت محلی به ترتیب اولویت زیر می باشند: عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل امنیتی و عوامل طبیعی.
تأثیر برندسازی داخلی بر عملکرد برند در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل های بین المللی لاله و پارسیان استقلال در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
80 - 99
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت نقش کارکنان در انتقال پیمان برند سازمان به مشتریان به ویژه در سازمان های خدماتی این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر عملکرد برند با تبیین نقش هویت، تعهد و وفاداری به برند انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان هتل های بین المللی لاله و پارسیان استقلال در شهر تهران و در سه ماهه اول سال 1396 بوده و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران استفاده شده است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که برندسازی داخلی به صورتی مثبت جنبه های نگرشی و رفتاری کارکنان در تحویل و تحقق وعده های برند به مشتریان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. از آنجایی که تعهد کارکنان به برند، ارتباط معناداری با عملکرد برند کارکنان دارد، به عنوان عامل میانجی موثر بر ارتباط بین برندسازی داخلی و عملکرد برند کارکنان تایید شد. علاوه بر این، بر طبق نتایج این مطالعه، هویت برند پیشران تعهد به برند، و تعهد به برند زمینه ساز وفادارای کارکنان به برند می باشد.
واکاوی نقش شرکت های تعاونی روستایی در پیشبرد توسعه پایدار: رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
43 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های تعاونی روستایی شهرستان تهران بود. پژوهش به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را 6435 نفر از اعضای تعاونی های روستایی شهرستان تهران تشکیل می دادند. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 237 نفر تعیین شد. پرسشنامه بر اساس نمونه گیری طبقه بندی شده با انتساب متناسب و به صورت تصادفی در اختیار اعضای تعاونی های روستایی مورد مطالعه قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه از سوی گروهی از کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (89/0=α) تأیید شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه بیشتر پاسخ گویان (۴۹/۳ درصد)، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های تعاونی روستایی در سطح خیلی کم تا کم است؛ همچنین، نُه عامل حاصل از تحلیل عاملی مسئولیت پذیری اجتماعی روی هم رفته 710/62 درصد از کل واریانس مجموعه را تبیین می کنند.
ارزیابی متغییرهای ژئوپلیتیک مؤثر در شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی مطالعه موردی: مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنوب آسیا و به ویژه مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان از جمله مناطقی که به شدت تحت تاثیر تروریسم و پیامدهای ناشی از آن قرار دارد. یکی از ابعاد بسیار مهم تروریسم در این منطقه، بعد ژئوپلیتیک این پدیده و تاثیرگذاری متغیرهای ژئوپلیتیک در شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و ارزیابی متغیرهای ژئوپلیتیک موثر در شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این مسئله است که چه متغیرهای ژئوپلیتیکی در شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان تاثیرگذرا هستند؟ روش این پژوهش از حیث ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای- اسنادی و پرسشنامه ای است که با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از یافته های اسنادی و کتابخانه ای این پژوهش نشان می دهد که 8 متغیر ژئوپلیتیک شامل «قرارگیری در بین مناطق و کشورهای بحرانی جهان»، «حمایت قدرت های مداخلگر از گسترش نهادهای آموزشی و فرهنگی ترویج دهنده ایدئولوژی های افراطی»، «مرزهای جغرافیای طولانی، پرنفوذ و دور از دسترس»، «پیوستگی جغرافیایی گروه های قومی- مذهبی در دو سوی مرز بین المللی»، «رقابت های ژئوپلیتیک بین قدرت ها»، «بی ثباتی ناشی از نبود یک قدرت هژمونیک منطقه ای یا بین المللی» ، «موقعیت حائل»، «اختلافات ارضی و مرزی» و همچنین 21 مقوله مرتبط با این متغیرها در شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان تاثیرگذار هستند. همچنین آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T) حاصل از اطلاعات پرسشنامه ها نشان می دهد میانگین امتیاز هر 8 متغیر ژئوپلتیک به طور معناداری از میانگین معیار(3) بالاتر است. بنابراین تاثیرگذاری این متغیرهای ژئوپلیتیک در شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان با پاکستان مورد تائید کارشناسان این حوزه نیز قرار دارد.
تاثیر مدیریت برند داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی در صنعت هتل داری: نقش میانجی هویت سازمانی و عجین شدن با شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
180 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی هویت سازمانی و عجین شدن با شغل در تأثیر مدیریت برند داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی بوده است. در این راستا، از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان هتل های پنج ستاره استان تهران تشکیل داده که از میان آن ها 319 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. گردآوری داده های تحقیق حاضر از طریق پرسشنامه انجام شده است. روایی و پایایی پرسشنامه مذکور به ترتیب با استفاده از روایی صوری و سازه و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردیده است. به علاوه، برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، از بین تأثیر ابعاد مدیریت برند داخلی بر هویت سازمانی، اثر آموزش برند محور و رهبری تحول آفرین و ارتباطات داخلی برند تائید گردید. همچنین از بین تأثیر ابعاد مدیریت برند داخلی بر عجین شدن با شغل، اثر رهبری تحول آفرین تائید ولی ارتباطات داخلی برند و آموزش برند محور رد گردید. درنهایت، یافته ها نشان داد که هویت سازمانی و عجین شدن با شغل می تواند به عنوان یک متغیر پیش بین بر رفتارهای شهروندی سازمانی نسبت به همکاران، سازمان و مشتریان در صنعت هتلداری اثرگذار باشد.
کشمکش های سرزمینی در شمال عراق: سرزمین، قومیت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری فدرال عراق در جنوب غرب آسیا دارای قومیت ها و مذاهب متعدد، همراه با منابع انرژی فراوان است و ریشه بسیاری از کشمکش ها در آن به کنترل، مالکیت یا نظارت بر «سرزمین»، «منابع» یا «مردم» آن بازمی گردد؛ به گونه ای که رابطه ای پیچیده بین سیاست، قومیت و سرزمین پدید آورده است. عراق یکی از وسیع ترین میادین نفتی جهان را دارد که درآمد سالانه حاصل از فروش نفت آن ها تأثیری چشمگیر بر نقش زیربنایی صنعت نفت در اقتصاد این کشور می گذارد؛ به طوری که در سال 2011، 95 درصد از درآمد دولت از محل صادرات نفت به دست آمده است. نکته مهم دیگر، چگونگی پراکندگی جغرافیایی منابع انرژی به ویژه در شمال این کشور و رقابت حکومت فدرال (حکومت مرکزی) و ایالت فدرالی اقلیم کردستان بر سر کنترل منابع راهبردی به ویژه در «کرکوک»، در شمال عراق، به عنوان دومین منطقه نفت خیز پس از بصره است. این منطقه از نظر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اهمیت دارد و به طور بالقوه می تواند به مهم ترین بحران عراق تبدیل و حتی زمینه ساز یک بحران در سطح منطقه ای و بین المللی شود. همچنین، وجود اقوام گوناگون در عراق مانند عرب، کرد و ترکمن که هریک ادعاهای سرزمینی ویژه خود را دارند، برانگیزنده احتمال بروز کشمکش های سرزمینی است؛ برای نمونه، کردها در ایالت اقلیم کردستان، «کرکوک» را بخشی از قلمرو فدرالی خود می دانند که حق بهره برداری و کنترل منابع آن را دارند، اما اقوام دیگر مانند عرب ها نیز ادعاهای مشابهی در این زمینه مطرح می کنند و حکومت مرکزی نیز با این امر مخالفت می ورزد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی کشمکش های سرزمینی در شمال عراق را بررسی می کند. نتیجه تحقیق نشان می دهد نه تنها واقعیت های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه مواد مندرج در قانون اساسی این کشور نیز نقشی مهم در شکل گیری و تعیین سرنوشت این گونه کشمکش ها دارد.
ارزیابی نقش گردشگری بر همگرایی واحدهای سیاسی- فضایی ایران و آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیای ایران در مجاورت با کشورهای حوضه قفقاز منزلت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بالایی به این کشور بخشیده است و زمینه را برای بستر سازی همگرایی از طریق گردشگری در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی به وجود آورده است. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال می باشد که آیا مجاورت سرزمینی، پیوستگی های تاریخی، علایق و منافع مشترک این دو واحد سیاسی می تواند نقش تعیین کننده ای در تحولات ژئوپلیتیک گردشگری منطقه ای به دنبال داشته باشد؟. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه می باشد. روایی گویه ها از دیدگاه محققان بررسی شده و پایایی آن به میزان 0.75 با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پرسشنامه تحقیق با استقرار در مرزهای ورودی گردآوری شده و با استفاده از آزمون های آماری نظیر t تک نمونه ای و دو نمونه ای و تحلیل عاملی تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های مورد بررسی، شاخص های بسترهای اقتصادی و تجاری گردشگری و خدمات ارایه شده به گردشگران به ترتیب با مقادیر (05/4 و 02/4) بیشترین تاثیر را در همگرایی دو کشور به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که سه عامل بهبود روابط تجاری (39/19)؛ استفاده از خدمات درمانی و بازدید از بستگان (2/17) و دسترسی آسان و امنیت کشور همسایه (6/11) با نزدیک به 50 درصد از کل واریانس از دیدگاه پاسخگویان بیشترین اهمیت را در ایجاد و بهبود همگرایی بین دو کشور همسایه از طریق توسعه گردشگری دارد.
خیزش های هویتی، دولت های شکننده و بحران های ژئوپلیتیکی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعال شدن شکاف های اجتماعی در خاورمیانه و سیاسی شدن آنها منجر به شکل گیری مجموعه ای از نیروهای هویت بنیاد زیرملی و فراملی شده است که از انگیزة لازم برای ادغام در نظم دولت-ملت برخوردار نیستند. نیروهای هویت بنیاد به واسطه تعارض بنیادین با ساخت دولت-ملت مستقر، زمینه را برای تبدیل دولت های شکننده به دولتهای شکست خورده به وجود می آورد. در این میان تمایل قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای برای بهره برداری از ظرفیت نیروهای هویت بنیاد در راستای تقویت موضع خود در منازعات ژئوپلیتیکی بر شدت و پیچدگی نقش آفرینی مؤلفه های هویتی افزوده است. در پاسخ به این پرسش که: «عوامل شکل گیری بحران ژئوپلیتیکی خاورمیانه کدام است؟»؛مقاله فرضیه زیر را ارائه می دهد:«تلاقی و درهم تنیدگی خیزش نیروهای هویت بنیاد زیرملی و فراملی، ضعف ساختاری دولت-ملت و نهایتاً رقابتهای ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقهای و فرامنطقه ای، عامل اصلی شکل گیری و گسترش بحران ژئوپلیتیکی خاورمیانه است».روش انجام تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی بوده است.
مدل سازی همگرایی قومی براساس نیازسنجی مدیران سیاسی و مطالبات شناسی اقوام (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیروهای همگرا و واگرا که در تعیین چگونگی و کیفیت انسجام ملی نقش عمده ای دارند، مفاهیم جدا از هم نیستند، بلکه متغیرهایی هستند که دارای پیوندی معکوس و تأثیرپذیر از هم هستند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مدل ابداعی سه منظوره، وضعیت همگرایی و واگرایی در استان کردستان را تحلیل و تجزیه می کند. ابزار پژوهش پرسشنامه است و پرسشنامه ها برای دو دسته از پاسخگویان (مدیران سیاسی و شهروندان استان کردستان) در چهار شاخص، تقسیمات کشوری، مشارکت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طراحی شده است. براساس روش نمونه گیری هدفمند در اختیار 54 نفر از مدیران سیاسی و به روش خوشه ای در اختیار 189 نفر از شهروندان استان کردستان قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که براساس نیازسنجی مدیران سیاسی، مردم کردستان در مدل سه منظوره در مسیر همگرایی هستند. از طرفی براساس مطالبات شناسی و با توجه به مطالبات مردم کردستان در صورت پوشش و پاسخ مثبت به مطالبات، مدل سه منظوره هرچه بیشتر به سمت تعمیق همگرایی پیش خواهد رفت. از دیدگاه مدیران سیاسی، شاخص های مشارکت سیاسی در رتبه اول، اقتصادی در رتبه دوم، اجتماعی-فرهنگی در رتبه سوم و تقسیمات کشوری در رتبه چهارم قرار دارند. از دیدگاه شهروندان و مطالبات شناسی آن ها، شاخص های اقتصادی در اولویت اول، اجتماعی-فرهنگی اولویت دوم، مشارکت سیاسی اولویت سوم و تقسیمات کشوری در اولویت چهارم هستند.
صورتبندی انتقادی مسأله ی فضا، با تاکید بر فضای عمومی شهری فضا چگونه از خلال روابطِ نیروها تولید و بازتولید می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای عمومی شهری قلمروی حضورِ گروه های اجتماعی مختلف با الگوهای رفتاری متفاوت است. مفهوم فضا در این معنا موجودیتی است که پیش از هرچیز، به واسطه حضور افراد و از خلال کنش فردی و روابط اجتماعی شکل می گیرد. فضایی که ما در زندگی روزمره آن را زیست می کنیم، اساسا برساخته ای اجتماعی و سیاسی است. از همین رو می توان گفت به واقع فضا بیش از آنکه چیزی کمیت یافته و قابل اندازه گیری باشد، مفهومی سیال و همواره در حالِ شدن است. فضاهای عمومی شهری از یک طرف فرهنگ، ارزش ها، اهداف و ایدئولوژی های غالب در هر جامعه ای را بازنمایی می کنند و از طرفی دیگر با فراهم آوردنِ زمینه های حضور، امکان های فضایی-از مقاومت و ازآنِ خودسازیِ نمادین گرفته تا شورش و طغیان- را برای گروه های از مرکز رانده شده، تسهیل می کنند. متعاقبِ آنچه بیان شد، مسئله و پرسشِ اصلی نوشتارِ پیش رو این است که فضا چگونه به واسطه ی روابط و نیروها، تولید و بازتولید می شود؟ وقتی از تولیدِ فضا صحبت می کنیم به واقع از چه چیزی سخن می گوییم؟ فضا چگونه زمینه های تحققِ امکان ها و بالقوگی های فضایی از جمله ازآن خودسازی، عاملیت، تولید و بازتولید و حضور در فضا را فراهم می کند؟ در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده، نوشتار حاضر در قسمت روش شناسی با تاکید بر اینکه روش، نظریه و واقعیتِ فضایی اموری در هم تنیده اند، ابتدا در مقامِ مقدمه و طرح مساله در مورد فضای عمومی و فضا بحث می کند و مسئله ی نوشتار را مطرح می کند. سپس در ادامه، زیرِ عنوانِ نگاهِ نظری به سویه های مختلفِ مسئله ی فضا از جمله تولید و بازتولیدِ فضا و چگونگی ارتباط متقابل آن با مناسبات قدرت، تفاوت های فضایی، بهنجارسازی های فضایی، تاکتیک های فضایی و مقاومت، زندگی روزمره و تجربه فضا و زمان می پردازد.
طرح شاخص های نوین دشواری حرکت با بهره گیری از نتایج شبیه سازی مکانی عامل مبنا در هنگام آتش سوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متناسب با پیچیدگی های رفتاری در انسان ها، سیستم های اجتماعی نیز دارای پیچیدگی خاصی اند. مدیریت جمعیت در این سیستم ها بسیار اهمیت دارد و نیازمند صرف هزینه و انرژی بسیار است. با توجه به تعاملات موجود میان انسان ها و محیط در سیستم های اجتماعی و تأثیر آنها در روند حرکتی جمعیت در شرایط متفاوت، شناخت و بررسی این تعاملات به ویژه در شرایط اضطراری، از نیازهای اساسی هر سیستم است. در پژوهش حاضر، از نتایج شبیه سازی مکانی عامل مبنای روند حرکتی افراد و شبیه سازی آتش سوزی در ایستگاه قطار شهری هفتِ تیر جهت بررسی رفتار افراد و محیط در هنگام آتش سوزی استفاده شد. سپس شاخص های دشواری حرکت، شامل شاخص های محیطی و محیطی - انسانی، به منظور بررسی تأثیر محیط و عامل ها در روند حرکتی، محاسبه شد. در ادامة کار دو شاخص دشواری جدید، شامل یک شاخص محیطی و یک شاخص محیطی - انسانی با نام های AM 1و AM 2ویژة شرایط آتش سوزی، معرفی شدند. نوآوری شاخص های یادشده، افزون بر میزان تعاملات افراد با یکدیگر و تعاملات آنها با اجزای فیزیکی محیط، به تلفیق نتایج شبیه سازی های عامل مبنا و شبیه سازی های مربوط به آتش سوزی در محیط و استفاده از پارامتری به نام میزان قابلیت دید مربوط می شود. بررسی نتایج شاخص های محاسبه شده و نتایج مربوط به شبیه سازی روند حرکتی افراد در محیط ایستگاه نمایانگر رابطة معکوس بین میزان دشواری و سرعت روند حرکتی عامل ها در محیط ایستگاه است. همچنین، میزان دشواری حرکت در سناریوی موفق محیطی نشان از کاهش میزان دشواری، در مقایسه با سناریوی وضعیت فعلی در نقاط داغ دارد. بهره گیری از شبیه سازی های عامل مبنا و محاسبة شاخص های دشواری در بازه های زمانی متفاوت وقوع بحران می تواند در تدوین استراتژی های مکانی- زمانی مدیریت جمعیت و تخلیة اضطراری مؤثر باشد و در نقش پشتیبانی کنندة تصمیم مکانی، مدیران بحران را در مدیریت بهینة شرایط یاری کند.
شبیه سازی عملکرد دانه ذرت براساس سناریوهای تغییر اقلیم در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شبیه سازی عملکرد ذرت با سناریو های تغییر اقلیم در وضع موجود وآینده است. از این رو جهت بررسی اقلیم منطقه داده های روزانه، دمای کمینه وبیشینه، بارش و تشعشع در طی دوره(2016-1987)استفاده شده است. برای شبیه سازی اقلیم آینده ابتدا داده های مدلIPCM4 تحت سناریوهای A1, B2،A1B و دهه های 30 و 50 با مدل LARS-WGریز مقیاس گردید. قبل از شبیه سازی عملکرد ذرت، مدل زراعی APSIM ارزیابی و واسنجی شد. برای محاسبه عملکرد دانه ذرت،خروجی مدل لارس، و همچنین تاریخ کاشت و رقم به عنوان ورودی های مدل زراعی APSIMاستفاده شده است و با روش آنالیز واریانس عملکرد ذرت در دهه های مختلف مقایسه شد. نتایج نشان داد که تغییر عناصر اقلیمی در میزان عملکرد ذرت موثر است و در دوره پایه بیش ترین عملکرد دانه در شهرستان های فساو کم ترین در شهرستان آباده مشاهده شده است. در شرایط تغییر اقلیم آینده تحت سناریوهای مختلف انتشار،عملکرد دانه ذرت در استان فارس به غیر از شهرستان آباده، روند کاهشی را در دو دوره آینده نسبت به دوره پایه خواهد داشت.
ارزیابی عوامل جذب گردشگران درمانی با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره ترکیبی فازی (مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
39 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر جذب گردشگران درمانی در استان آذربایجان شرقی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق، مدیران و کارشناسان خبره در گردشگری سلامت و درمان بود. تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. عوامل جذب گردشگران درمانی عبارتند از: شاخص های هزینه، کیفیت، مقصد و زیرساخت های فنی و تخصصی. این شاخص ها ابتدا به تایید خبرگان و کارشناسان رسید، سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره DEMATEL و ANP فازی، ماتریس ارتباطات درونی بین شاخص ها و اهمیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق بیانگر این است که از میان 24 شاخص شناسایی شده، تعداد 12 زیرشاخص به عنوان شاخص های موثر بر جذب گردشگران درمانی شناسایی و ارزیابی گردید. همچنین شاخص مربوط به مقصد دارای کمترین تاثیرگذاری و بیشترین تاثیرپذیری می باشد و تحت تاثیر سایر شاخص ها قرار دارد. نتایج نشان می دهد زیرشاخص های هزینه پایین درمان، مناسب بودن قیمت خدمات، هزینه های پایین سفر و حمل و نقل، هزینه پایین مراقبت های بهداشتی، هزینه پایین محل اقامت، اعتبار و شهرت پزشکان متخصص، توصیه اقوام و دوستان از کیفیت پزشکان، کیفیت بالای درمان، بازاریابی، تبلیغات و برند خدمات بهداشتی و درمانی منطقه، وجود امکانات برای مشاوره پزشکی با بیمار خارجی قبل و بعد از درمان، وجود استانداردهای بین المللی بیمارستان ها و مدرن بودن تجهیزات پزشکی منطقه، بیش از 60 درصد از وزن و اهمیت عوامل جذب گردشگران درمانی را دارا می باشند.
تحلیل عوامل محرک و بازدارنده گردشگری ورزشی: مورد مطالعه پیست اسکی سهند تبریز و پیام مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعت پاکیزه و یکی از مهم ترین ابعاد کارکردی فضاهای جغرافیایی، تحت تاثیر عوامل و انگیزه های مختلف و با اشکال مختلفی در جریان می باشد. هدف از این پژوهش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی عوامل محرک و بازدارنده گردشگران در ورزش های زمستانی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه گردشگران پیست اسکی سهند تبریز و پیام مرند تشکیل می دهد. نمونه آماری با استفاده از فرمول حجم جامعه نامشخص کوکران و واریانس جامعه در مطالعه مقدماتی، تعداد 258 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصین و پایایی آن در مطالعه مقدماتی با ضریب آلفای کرونباخ 93/0 مورد تائید قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی گویه هایی از پرسشنامه به دلیل بار عاملی کمتر از مجموع سوالات حذف شدند. در مجموع سه مولفه عوامل محرک درونی، محرک بیرونی و بازدارنده شناسایی شد. همچنین یافته های تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار آموس مولفه های به دست آمده در تحلیل عاملی اکتشافی را تایید نمود. یافته های پژوهش نشان داد که پرسشنامه عوامل محرک و بازدارنده از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و می تواند متغیر مورد نظر را در جامعه آماری اندازه گیری کند. از مهمترین عوامل محرک درونی می توان به ایجاد آرامش و افزایش اعتماد به نفس، از محرک های بیرونی به اهمیت کارکنان به گردشگران دائمی و از عوامل بازدارنده وجود محدودیت های فرهنگی و مشکلات شخصی نام برد.
سیاست کُردی آمریکا و روسیه؛ منافع و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کردستان عراق از دهه 1990 و به ویژه پس از اشغال عراق در سال 2003، مورد توجه آمریکا قرار گرفت. هرچند در دوران جنگ سرد، کُردهای عراق به شوروی نگاه داشتند اما از سال 2007، روسیه منطقه اقلیم کردستان عراق را به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار داده است. با شروع بحران سوریه، کُردهای این کشور به تدریج مورد توجه آمریکا و روسیه قرار گرفتند. توجه آمریکا و روسیه به کُردهای عراق و سوریه، دارای پیامدهایی برای امنیت و منافع ایران است که بررسی آن را ضروری می کند. این نوشتار با استفاده از روش تطبیقی -مقایسه ای و نیز توصیفی - تحلیلی استدلال می کند که سیاست کُردی آمریکا و روسیه در جهت بسط نفوذ آنها و نیز تضعیف رقبای دولتی و درون دولتی آنها به شمار می رود که در مواردی مقوم منافع و امنیت ایران است و در موارد دیگری چنین نیست.