فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۰۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مطالعات ژئومورفولوژی شکلهای سطح زمین منعکسکنندهی فرآیندها و ساختار سیستمهایی است که در حال فعالیت هستند. بررسی ساختار و عملکرد این سیستمها امکان دستیابی به گذشته آنها و ترسیم روند تحول آینده آنها را هموار میسازد. وجود ارتباطات قوی بین شکل،حجم و پراکنش نبکا با فرایندهای مؤثر بر آنها حاکی از دستیابی این چشماندازها به مورفولوژی تعادلی برای شرایط اقلیمی مناسب میباشد. وجود پوشش گیاهی عامل مهمی است که با کاهش سرعت باد نزدیک سطح زمین باعث تشکیل نبکا در محیطهای خشک و نیمه خشک میشود.
در این پژوهش ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه Reaumaria Turcestanica با عوامل مورفومتری نبکاها مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون بهترین عوامل توجیهگر حجم نبکا دو مؤلفهی تاج پوشش و ارتفاع گیاه تواماً با ضریب تبیین 86 درصد و 474/11085- H 347/76 + L 983/262 = V میباشد. همچنین مؤلفه تاج پوشش گیاه به تنهایی با ضریب تبیین 85 درصد و رابطه 297/11141 –L 435/299 = V و مؤلفه ارتفاع گیاه با ضریب تبیین 67درصد و رابطه452/5054 –H 520/488 = V در مرتبهی بعدی از نظر توجیه حجم نبکا قرار میگیرند. بنابراین گونه Reaumaria Turcestanica با داشتن تاج پوششی با تراکم متوسط قابلیت به دام انداختن رسوبات بادی در محدودهی تاج پوشش را دارا بوده و در نهایت منجر به ایجاد نبکا میگردد. ایجاد ارتباطات قوی بین تاج پوشش و ارتفاع گیاه با حجم نبکا شاهد این مدعاست.
پردازش مفهوم «قلمرو» از منظر جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو و قلمرومندی بنیاد فلسفه جغرافیای سیاسی هستند. قلمرو به عنوان نمود عینی و فضاییِ برخاسته از حق طبیعی مالکیت و اصل میل به بقاء به رفتار قلمروخواهانه انسان جهت و معنا داده به گونه ای که تفسیر کنش و منش انسان عمدتاً تابعی از خصیصه قلمرومندی بوده است. درون مایه بسیاری از مفاهیم جغرافی سیاسی آگاهانه یا ناآگاهانه در پیوند با چنین ویژگی هایی تعریف و عملیاتی شده است. گستره قلمرو، الزاماً تابع مرزهای سیاسی نیست بلکه به فراخور دامنه آگاهی، کنشگری، تصمیم سازی و نقش-آفرینی انسان و گروه های انسانی شناوراست.داده ها و یافته های مقاله حاضر که ماهیتی بنیادی دارد به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است. نتیجه پژوهش گویای آن است که دست کم از دهه 1970 به بعد با جهان شدن فناوری و مردم سالاری ابعاد ذهنی و محتوایی کنشگری انسان در ابعاد مشاهده ناپذیر اما فضاساز اهمیت بیشتر یافته اند که در آینده هم ابعاد بیشتری از قلمرو را بازنمایی خواهند کرد.
مدلسازی آسیب پذیری ناشی از بیماری مالاریا به کمک GIS و روشهای فرارتبه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی روزافزون فناوریهای کامپیوتری و تئوری های تصمیم گیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطه ی مسائل تصمیم گیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبه ای نمونه ای از این مدلها می باشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس به مدلسازی دقیق تر مسائل تصمیم گیری می پردازند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمی باشند. ادغام روشهای فرارتبه ای با سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. در این تحقیق کارایی روشهای مذکور برای مدلسازی میزان آسیب پذیری ناشی از بیماری مالاریا، مهمترین بیماری انگلی جهان و ایران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین صورت که نقشه های پیوسته ی آسیب پذیری برای استان هرمزگان، به کمک روشهای ELECTRE III و PROMETHEE II با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع تهیه گردیدند. سپس دقت نقشه های ترسیم شده به کمک شاخص Prevalence و موارد مثبت مالاریا در سال 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که نقشه های آسیب پذیری تولید شده به کمک روشهای ELECTRE و PROMETHEE به داده های واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر مجموع وزندار ساده (SAW) در حدود 30 درصد دارای دقت بالاتری می باشند.
تحلیلی بر الگوهای تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز فضایی صنایع در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی آمایش سرزمین و برنامه های کلان توسعه کشور تأکید برگسترش فعالیت های صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقه ای برای شکل گیری تقسیم کار فضایی است. اما در عمل و در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، هدف های آمایش سرزمین تحقیق نیافته است. تمرکز فعالیت های صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها در پهنه ی سرزمین به یکی از مهم ترین چالش های، فراروی سیاست گزاران کشور تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این مسأله، این تحقیق، به دنبال پاسخ به این سؤال کلیدی است که آیا بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این راستا، مقاله بررسی دو فرضیه یِ افزایش تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی در ایران در دو مقطع زمانی10 ساله 1376- 1385 و افزایش تخصصی شدن مناطق در نتیجه یِ تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی را دنبال می کند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش کمی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی کل کشور بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از آمار سرشماری کارگاه های صنعتی ده نفرکارکن و بیش تر برای دوره مزبور استفاده شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش، تکنیک های گوناگونی همچون ضریب جینی، شاخص صرفه جویی مقیاس، ضریب اقتصاد جغرافیایی و ضریب مکانی مورد توجه قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که: متوسط تمرکز فضایی در طی دو مقطع 1376 و 1385،20 درصد افزایش یافته است؛ که نشان دهنده ی گرایش صنایع کشور به سوی تمرکز فضایی می باشد؛ و این تمرکز عمدتاً در استان های تهران و اصفهان اتفاق افتاده است. اگرچه در پایان دوره به نظر می رسد که این تمرکز به سمت استان هایی مانند خراسان و خوزستان نیز متمایل شده است. هم چنین دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران وجود داشته و استان های متمرکز در فعالیت های تمرکز یافته، تخصصی شده اند.
بررسی الگوهای دولت محلی و تطبیق آن با شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، اداره امور شهرها متکی بر دولت های محلی دموکراتیک است. الگوهای دولت محلی شهری در جهان متعدد است که مهم ترین آن ها مدل شهردار ـ شورا، شورا ـ مدیر، کمیسیون، نشست شهری باز و نشست نمایندگان شهری می باشد که سهم مدل شوراـ مدیر در میان شهرهای مختلف جهان بیش از سایر موارد است. آنچه را که بتوان دولت محلی شهر در ایران نامید از جنبش مشروطیت در 1285 هـ . ش آغاز شده است. پس از آن، نهادهای دموکراتیک شهری در ایران، تحت تأثیر تحولات سیاسی دچار تغییرات زیادی شد و با افت و خیزهای زیاد تاکنون ادامه داشته است. این پژوهش با رویکردی تاریخی به سیر تکوین دولت محلی شهری ایران در یک سده ی اخیر توجه کرده و با الگوسازی و شناخت دقیق این نهاد محلی شهری در هر دوره های تاریخی به مقایسه تطبیقی با الگوهای دولت محلی در کشورهای توسعه یافته پرداخته است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش استنادی و کتابخانه ای از قوانین متعدد انجمن بلدیه، انجمن شهر و شوراهای اسلامی شهر (از انقلاب مشروطه تاکنون) گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوا و تحلیل منطقی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نوعی الگوی شبه دولت محلی شهری از آغاز سده ی بیستم در ایران شکل گرفته است و در قالب الگوی شورا ـ مدیر با حرکت سینوسی، متأثر از تحولات سیاسی و نظام سیاسی تک ساخت دچار انبساط و انقباض قدرت شده است. این الگوی دولت محلی برای تمامی شهرهای ایران یکسان بوده و بیش از آنکه متأثر از خواسته های شهروندی باشد، تحت نفوذ نهادهای قدرتمند حکومت مرکزی بوده است.
مدل سازی فضایی شیوع بیماری مالاریا در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالاریا بیماری است که از طریق پشه منتقل می شود و سالیانه 300 تا 500 میلیون نفر از مردم جهان را درمعرض ابتلا قرار می دهد و باعث مرگ بیش از 1 میلیون نفر در جهان می شود.توزیع جغرافیایی این بیماری تا حدود زیادی به شرایط اقلیمی وابسته است. استان سیستان و بلوچستان به تنهایی 65 درصد کل مبتلایان کشور را داراست. در این تحقیق، با استفاده از سه عامل اقلیمی میانگین دمای ماهیانه، مقدار بارش دورة فعالیت و شاخص نسبت اختلاط رطوبت، مدل سازی فضایی شاخص شیوع سالیانة مالاریا (API) در استان سیستان و بلوچستان از طریق مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی انجام شده است. به همین منظور، عوامل اقلیم شناختی به صورت میانگین بلندمدت 20 ساله (1985- 2005م) برای 11 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی واقع در محدودة استان سیستان و بلوچستان محاسبه و به صورت یک لایة اطلاعاتی مکانمند وارد محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. خروجی مدل بیانگر این است که مهم ترین عامل در تبیین بروز سالیانة این بیماری در منطقة مورد مطالعه، بارش در دورة فعالیت پشة آنوفل است که نقش این عامل اقلیمی از شمال به جنوب منطقة مورد مطالعه در افزایش شاخص API بارزتر می شود. درجة حرارت و رطوبت نسبی به ترتیب دارای اولویت دوم و سوم در بروز سالیانة بیماری است که نقش مکانی آن ها در نواحی شمالی استانمانند زابل و زاهدان بارزتر از نواحی جنوبی منطقه مانند شهرستان های نیک شهر و چابهار است. مدل ارائه شده که فقط مبتنی بر عوامل طبیعی است و درواقع یک مدل اقلیم مبناست، فقط توانست 48درصد تغییرات مربوط به شاخص API را تبیین کند (R2=0.48).بنابراین، عوامل غیراقلیمی ازجمله کیفیت اجرای سالیانة برنامه های کنترل مالاریا، شرایط اقتصادی- اجتماعی و موقعیت همسایگی این استان با دو کشور افغانستان و پاکستان نیز باید در بررسی اپیدمیولوژی مالاریا در این استان مورد توجه قرار گیرد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار در شیوع بیماری مالاریا در مناطق مختلف استان مفید واقع شود و با به روز کردن اطلاعات آن، به عنوان یک سامانة پیش هشداردهی اقلیم مبنا در برنامه های کنترل مالاریا مورد استفاده قرار گیرد.
هندسه فرکتالی گسل ها و لرزه خیزی در شمال شرق ایران
حوزه های تخصصی:
بیشترین فعَالیت های لرزه ای درشمال شرق ایران، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثراً در راستایی تقریباً NW-SE توزیع یافته اند، مشاهده می شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در شرق ایران انجام شد که برای این منظور منطقه مطالعاتی را به (12) محدوده مجزا تقسیم و هر محدوده را بطور جداگانه تحلیل نمودیم. بعد فرکتالی بین مقادیر 0 تا 2 تغییر می کند اگر بعد فرکتال نزدیک به صفر باشد، نشان دهنده این است که گسلها و زمین لرزه ها در یک نقطه متمرکز شده اند و اگر بعد به عدد 2 نزدیک باشد نشان دهنده ی پراکندگی گسلها و زمین لرزها در کل محدوده است. در واقع این روش مقایسه ایی بین مناطق همجوار از لحاظ نرخ فعَالیت لرزه ایی می باشد. براساس نتایج بدست آمده با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده، از میزان بعد فرکتال و در نتیجه لرزه خیزی کاسته می شود که این امر نشان دهنده وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه می باشد. مقدار بالای بعد فرکتال در محدوده های قائن، بشرویه و تربت حیدریه و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال محدوده های بیرجند، گزیک و تایباد، پیشنهاد می کند که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در شرق در منطقه ی محدوده های بیرجند و تایباد باشد. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای درشمال شرق ایران با الگوی زمین لرزه های درون قاره ای با عمق کم (اکثرا بین 10- 20 کیلومتر) بوده و در ارتباط با چشمه های خطی (گسل های) اصلی در منطقه و یا شاخه های فرعی آنها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی شمال شرق ایران نشان دهنده فعَالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و غربی آن نسبت به سایر مناطق مجاور می باشند.
برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع تولید کشاورزی در شرایط عدم قطعیت؛ کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نادقیق بودن و عدم قطعیت از جمله جوانب اجتناب ناپذیر در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های زراعی است. لحاظ نمودن عدم قطعیت در بهینه سازی برنامه ریزی محصول و مدیریت منابع آب و خاک، طی سال های اخیر به کمک انواع مدل ها و رهیافت های برنامه ریزی ریاضی فازی میسر شده است. تحقیق حاضر به معرفی و کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی (FGP) در بهینه سازی الگوی کشت و برنامه ریزی کاربری اراضی زراعی در شرایط عدم قطعیت در منطقه روستایی براآن شمالی در شرق شهر اصفهان می پردازد. برای این منظور معیارهایچندگانه حداکثرسازی سطح زیرکشت، سود خالص و فرصت های اشتغال در قالب اهداف فازی و کاهش هزینه ها و جلوگیری از فشار بر منابع آب (بصورت ماهانه) در کنار محدودیت های ماهانه نیروی کار و تناوب زراعی نیز در قالب محدودیت های فازی در تدوین مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند.علاوه بررهیافت FGPبعنوان مدل اصلی تحقیق، مدل های GP و LP دیگری نیز تدوین و همگی به کمک نرم افزار LINDO حل گردیدند. تحلیل کمی نتایج حاصل، بیانگر برتری رهیافت FGP بر دیگر مدل ها به لحاظ دستیابی همزمان به اهداف و همچنین کاهش هزینه ها و مصرف منابع آب نسبت به الگوی کشت فعلی، با وجود مجموع سطح زیرکشت تقریباً برابر در این دو الگو می باشد که نشان دهنده بهینه نبودن وضعیت موجود بهره برداری از منابع آب و خاکدر منطقه مورد مطالعهاست.ترکیب کشت محصولات در الگوی FGP با حذف جو، برنج، ذرت دانه ای و پیاز، کاهش سطح زیرکشت یونجه و افزایش سطح زیرکشت گندم و سیب زمینی نسبت به الگوی فعلی به گونه ای تغییر کرده است که مجموع سطح زیرکشت این دو الگو تقریباً مساوی می باشد. .
سنجش سطوح توسعه یافتگی و نابرابری های فضایی در استان خراسان شمالی با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش درمورد توسعه متعادل مناطق، از این جهت اهمیت دارد که نابرابری های فضایی، تأثیرات جبران ناپذیری بر جدایی گزینی مناطق خواهد گذاشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل و سنجش سطوح توسعه یافتگی و نابرابری های فضایی در یک نمونه تجربی(استان خراسان شمالی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گستره مکانی تحقیق، کلیه شهرستان های استان خراسان شمالی با قلمرو اداری- سیاسی سال های 1365، 1375و 1385 می باشد. برای سنجش میزان نابرابری شهرستان های این استان، تعداد 61 زیرشاخص به کار گرفته شدند که با استناد به سالنامه های آماری سال های اشاره شده و در مواردی پرسش از ادارات مربوط و مراجعه به سایت ادارات تعریف شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل شاخص ها از روش جدید منطق فازی استفاده شد؛ به این صورت که ابتدا داده ها در سه سطح پایگاه قوانین فازی بررسی شدند و در هر سال میزان توسعه یافتگی هر شهرستان مشخص شد و سپس با استفاده از روش ضریب اختلاف ویلیامسون روند نابرابری فضایی در استان تعیین شد. یافته های پژوهش نشان داد، طی سال های مذکور با وجود افزایش میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان، همگرایی نسبی بین شهرستان ها به وجود نیامده است. به طور کلی از جمله دلایل اصلی نابرابری فضایی در استان خراسان شمالی می توان به شکل گیری نظام مرکز- پیرامونی و عدم توزیع بهینه امکانات با توجه به جمعیت هر شهرستان اشاره نمود.
نگرش گردشگران به شاخص ها و راهکارهای توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی آذربایجان غربی با تأکید بر رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی- دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت در ایران به مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه ی گردشگری تلقی می شود. برقراری امنیت، ایجاد زیرساخت ها، تدوین قوانین، پرورش نیروی انسانی متخصص و برقراری مناسبات بین المللی، تنها بخشی از وظایف دولت برای توسعه ی گردشگری سطح بزرگ و یا کوچک می باشد. این کارکردها، ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیمی با جوامع محلی، گردشگران داخلی، گردشگران خارجی (بین المللی) و فعالان بخش گردشگری دارد. هدف اصلی این مقاله، بررسی نوع نگرش گردشگران بین المللی نسبت به اقدامات و سیاست های بازدارنده ی دولت در توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشد.
بدین منظور، ابتدا با استفاده از روش دلفی، مبادرت به جمع آوری نظرات خبرگان شد و سپس با استفاده از این نظرات، پرسشنامه ای برای جامعه ی آماری گردشگران و نمونه ی آماری 381 نفر تدوین شد و نتایج حاصل از داده های خام پرسشنامه، وارد مدل رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تقدم امنیت بر توسعه، روابط خارجی محدود، ساختار سلسله مراتبی و بوروکراتیک و ضعف زیرساخت ها، اولویّت های مطرح از سوی گردشگران بین المللی به عنوان موانع اصلی توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشند.
ارزیابی و تحلیل میزان سازگاری کاربری اراضی با مجموعه آثار زندیه
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی و فرهنگی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی اند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی می شوند. شهرهای تاریخی - فرهنگی فرصت های بسیاری برای گردشگران براساس منابع موروثی و باستانی دارند، به همین جهت مهمترین کانون های جذب گردشگران هستند. کلانشهر شیراز دارای سابقه فرهنگی- تاریخی غنی و برخوردار از مناظر و چشم اندازهای تاریخی دارای پتانسیل بالا برای جذب گردشگران داخلی و خارجی است. با این وجود آن چنان که باید نتوانسته است از این صنعت به عنوان منبع درآمد استفاده کند. عوامل گوناگونی در این مسئله دخیل اند، که عدم تناسب کاربری اراضی اطراف مجموعه زندیه به عنوان آثاری که از شهرت جهانی برخوردار هستند، می تواند از جمله ی این عوامل باشد. به نظر می رسد عمده ترین علت بوجود آمدن این ناسازگاری، مکان یابی یک سری ازکاربری های ناسازگار در شعاع چند متری مجموعه زندیه بوده تا از این طریق از تمرکز جمعیت موجود در این بخش از شهر برای عملکرد بهینه این کاربری-ها استفاده نموده و از ناسازگار بودن این کاربری ها با مجموعه آثار زندیه غافل ماندند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تناسب کاربری های بافت قدیم شیراز با تأکید بر مجموعه زندیه، انجام گرفت که با توجه به ماهیت پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری اراضی این آثار از تناسب مطلوبی برخوردار نیستند که می توان با کمک گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی شرایط مناسبی را جهت تجزیه و تحلیل وضع فعلی کاربری های اطراف مجموعه زندیه فراهم نمود.
عملکرد برند، مفهوم سازی و اندازه گیری
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نقش و اهمیت دارایی های نامشهود همزمان با افزایش سطح رقابت بین شرکتها افزایش یافته است. یکی از دارایی های نام شهودی که مهمترین عامل متمایزکننده یک شرکت و ایجاد مزیت رقابتی برای آن میباشد، برند است. از آنجایی که عملکرد برند رابطه مستقیمی با عملکرد یک سازمان دارد،سنجش و پایش مستمر آن میتواند به عنوان ابزار مدیریتی قدرتمندی به مدیران در جهت نیل به اهداف کلی و استراتژیک سازمانها کمک نماید. از آنجایی که عملکرد برند ماهیتی چند بعدی دارد تا کنون محققان مختلف معیارها و شاخص های مختلفی را با توجه به نیاز و دیدگاه خود برای ارزیابی برند معرفی کرده اند، ولی متأسفانه رویکرد یگانه و استانداردی در این زمینه وجود نداشته است. از اینرو در این مقاله سعی شده است تا با مرور ادبیات تحقیق، شاخصها و سنجه هایی که تا کنون برای سنجش عملکرد برند معرفی شده اند به صورت منسجمی طبقه بندی و در کنار یکدیگر قرار داده شوند. این سنجه ها به سه گروه کلی سنجه های مبتنی بر نتایج کوتاه مدت، سنجه های مبتنی بر نتایج بلندمدت و سنجه های ترکیبی تقسیم شده اند. گروه اول علاوه بر شاخص های مالی و شاخصهای بازاری، ارزش ویژه برند مبتنی بر دیدگاه مالی را نیز شامل میشود در حالی که در گروه دوم عمدتاً شاخص های ادراکی و مبتنی بر رفتار مصرف کننده از جمله ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده(یا مشتری) و سایر سنجه های رفتاری گنجانده شده است. مدلهای مختلف ارزشگذاری برند که ترکیبی از سنجه های بلندمدت و کوتاه مدت میباشند نیز در گروه سوم جای داده شدهاند.
تحلیل عوامل موثر بر انتخاب روش انجام سفر دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زمینهها و عوامل موثر بر الگوی سفرهای درون شهری یکی از موضوعات مطرح در ادبیات برنامهریزی شهری است. در این میان، سفرهای تحصیلی در حدود 30 تا 40 درصد سفرهای درون شهری را به خود اختصاص میدهند و بخش عمدهای از آنها مربوط به سفر دانشآموزان ابتدایی است که تا حد زیادی به رفتار و تصمیم والدین وابسته است. در کشورهای توسعه یافته، مطالعات بسیاری به منظور تحلیل نقش عوامل موثر بر تصمیم خانوادهها برای انتخاب گزینه سفر دانشآموزان صورت گرفته است. در این راستا، جایگاه مولفههای جغرافیایی و کالبدی از قبیل تراکم، توزیع کاربریها و ساختار و کیفیت شـبکه معابر مهم ارزیابی مـیشود. در پژوهش حاضر، اطلاعات مربوط به جابهجایی دانشآموزان در سطح چهار محله از سطح کلانشهر مشهد شامل محلههای احمدآباد و ملکآباد از منطقه یک و محلههای گاز و فاطمیه از منطقه سه شهرداری بر اساس نمونهگیری تصادفی (با حجم نمونه 238) و با استفاده از پرسشنامه کتبی جمع آوری شده است. دلیل انتخاب این محلهها، تفاوتهای بارز آنها از نظر بافت کالبدی و نیز خصوصیات اجتماعی- اقتصادی ساکنان بوده است. اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامهها با استفاده از روشهای تحلیل آماری (آزمونهای همبستگی، جداول توافقی و مدل رگرسیون لاجیت) و همچنین تحلیل فضایی (GIS) مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج حاصل، بیانگر معنادار بودن تفاوت میان الگوهای سفر دانشآموزان در سطح محلههای مورد مطالعه است. از میان عوامل اجتماعیـ اقتصادی بررسی شده، درآمد خانوار و جنسیت دانشآموز بیشترین تأثیر در انتخاب روش انجام سفر دارند. برخورداری از پارکینگ واحد مسکونی، یکی از عوامل کالبدی مورد بررسی است که با انتخاب وسیله سفر دارای رابطه معنادار بوده است، هر چند این متغیر، متاثر از وضعیت اقتصادی خانوار و کیفیت واحد مسکونی است. بر این اساس مهمترین عامل موثر بر انتخاب گزینه سفر کودکان ابتدایی در محدوده مورد مطالعه، درآمد خانوار تشخیص داده شد.
ارزیابی تطبیقی از مکان گزینی و توسعه ی مراکز شهری استان مازندران با رویکرد اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان گزینی و استقرار مناسب شهرها جهت پیشگیری از بحران های محیط زیست و همچنین استفاده ی شایسته و پایدار از امکانات یک منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارزیابی توان اکولوژیکی استان مازندران و مقایسه ی آن با مکان گزینی و توسعه ی شهرهای موجود است. برای این منظور تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شده است. در این راستا ابتدا نقشه ها در محیط GIS رقومی شده و لایه های اطلاعاتی جنس زمین، موقعیت و شکل زمین، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت دامنه، خطوط هم باران، هم دما، رطوبت نسبی، منابع آب و پوشش گیاهی تهیه گردیدند. سپس برای اجرای مدل به فرمت مناسب تبدیل شدند. آنگاه جهت ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه ی شهری و تلفیق لایه های اطلاعاتی از روش شاخص های وزنی استفاده شده است که در نتیجه نقشه ی تناسب اراضی جهت استقرار و توسعه شهرها به دست آمد. نتایج حاصله نشان می دهد که پهنه های با توان مناسب برای توسعه ی شهری، پس از حذف مناطق حفاظت شده و سطوح جنگلی تنها 75/22 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. و نیز با توجه به مقایسه ی محل استقرار شهرهای موجود و محاسبه ی مجموع امتیازهای به دست آمده جهت توسعه مشخص گردید که از مجموع 51 شهر استان 42 شهر در موقعیت مناسب قرار دارند. همچنین مقایسه ی مجموع امتیاز معیارهای اکولوژیکی شهرهای موجود استان و جمعیّت آن ها نشان می دهد که بین استقرار مناسب شهرهای استان و توسعه ی آن ها رابطه ای مستقیم اما نسبتاً ضعیف وجود دارد.
جغرافیای فرا ملی اسلام و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام فراملی جهان اسلام که مبتنی بر وحدت و یگانگی امت اسلامی است، به طور اصولی با نظام سیاسی موجود که بر اساس نظام سنتی وستفالیایی بنا شده متفاوت است. به نظر می رسد ناسازگاری نظام عقیدتی اسلام با نظام وستفالیایی، در ابعاد زیر قابل بررسی است: اسلام به مرزهای عقیدتی و نادیده انگاشتن اصل انشعاب ملی و نفی دولت ملی تأکید می ورزد. تفاوت دیگر، اختلاف در منشأ قوانین سامان بخش و تنظیم کننده مناسبات بین اقوام و گروه بندی های انسانی است. در سطح سوم، نظام جهانی اسلام به دنبال کنار گذاشتن تفرقه ها و گوناگونی های سیاسی، جغرافیایی، قومی، فرهنگی، نژادی و مانند آن، برای دست یافتن به نوعی وحدت و در پناه آن، ایجاد یک قطب قدرت در چارچوب موازنه قواست؛ جهان گرایی با رویکرد قطب سوم که گستره آن سرزمین و مردمان آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا است. درنتیجه، این پژوهش تفاوت های بین نظام فراملی اسلام و نظام دولت ملت وستفالیایی را شناسایی و بر تمایز آنها تأکید کرده است. اهداف نظام فراملی اسلام، جهت گیری سیاست خارجی ویژه ای را می طلبد و در جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی، با وجود چالش های اساسی با نظام جهانی حاکم، دستگاه دیپلماسی درپی تحقق و عملی ساختن مؤلفه های آن در عرصه بین المللی است.
بررسی تأثیر بهینه سازی کاربری اراضی در کاهش فرسایش و رسوب حوضه آبخیز سدّ چم گردلان به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تخریب محیط زیست یکی از مشکلات جوامع انسانی ناشی از مدیریت نامناسب در حوضههای آبخیز است. بهینه سازی کاربری اراضی یکی از استراتژیهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدر رفت منابع است. تحقیق حاضر در حوضه آبخیز سد چم گردلان استان ایلام با مساحت 46822 هکتار و به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کاربری اراضی شامل باغ، کشت آبی، کشت دیم، مرتع و جنگل جهت کمینه سازی فرسایش خاک و رسوب صورت گرفت. با توجه به اهداف مورد نظر در این تحقیق، ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمین شناسی، شیب، جهت، طبقات ارتفاعی، زمین شناسی و غیره با استفاده از نرم افزار GIS تهیه شد. سپس از روی هم گذاری دو به دوی نقشه طبقات ارتفاعی با جهت و زمین شناسی با شیب، دو نقشه اولیه تهیه و از روی هم گذاری دو نقشه اولیه، نقشه پایه با 190 واحد همگن به دست آمد. سپس، نخست با استفاده از مدل EPM مقدار فرسایش و رسوب ویژه در حوضه مورد مطالعه در محیط GIS محاسبه شد و نقشه شدت فرسایش ترسیم گردید. بالاخره، برای بررسی تأثیر بهره برداری مناسب از اراضی در کاهش میزان فرسایش و رسوب در مدل EPM، اقدام به بهینه سازی کاربری اراضی از طریق ارزیابی و آمایش سرزمین گردید. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اعمال مدیریت مناسب و آمایش میتواند به طور کلی میزان فرسایش و رسوب حوضه آبخیز را حدود 401276 تن در سال (حدود 54%) کاهش دهد. بنابراین، چنانچه کاربریهای مناسب و سازگار با شرایط طبیعی و محیطی و با هدف استفاده بهینه از طبیعت ارائه و انتخاب شوند، فرسایش در آبخیز مورد مطالعه و در نهایت رسوب تولید شده در حوضه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
بررسی آسیب پذیری دشت سیرجان با توجه به برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی کمّیت و کیفیت آبهای زیرزمینی دشت سیرجان، شناسایی و ارزیابی پیامدهای ناشی از برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی و ارائه راهکارهای مفید برای مشکلات پیش رو است. بدین منظور کلیه اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژیکی، هیدروژئولوژیکی، زمین شناسی و جغرافیایی منطقه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نقشه های کیفیت شیمیایی و هم عمق سطح آب زیرزمینی منطقه به کمک نرمافزار ArcGIS رسم و پس از آن اضافه برداشت، افت سطح ایستابی، کسری مخزن و تغییرات شوری آب زیرزمینی در قسمت های مختلف دشت محاسبه گردید. طبق محاسبات انجام شده سطح آب زیرزمینی دشت طیّ سال های گذشته همواره دارای سیر نزولی بوده است، بطوریکه از سال آبی 1381-1380 تا سال 1386-1385 به طور متوسط سالانه حدود 80 سانتیمتر افت داشته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی دشت، پیامدهایی همچون تغییر کیفیت آب زیرزمینی، افزایش مصرف انرژی استحصال آب زیرزمینی، افزایش آسیب پذیری دشت نسبت به خشکسالی، نشست زمین، از بین رفتن اکوسیستم منطقه و خشک شدن باغات و... را نیز به دنبال داشته است. بنابراین چنانچه اقدام جدی و مؤثری در این زمینه صورت نگیرد، در آینده این منطقه نه تنها با تشدید این پیامدها، بلکه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز مواجه خواهد شد.
نقش ارکان اصلی شهر ایرانی اسلامی در مکان گزینی مراکز اقامتی مورد شناسی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت توریسم در دنیا، یکی از منابع مهم درآمد و در عین حال از عوامل مؤثر در تبادلات فرهنگی بین کشورهاست و به عنوان گستردهترین صنعت خدماتی جهان حایز جایگاه ویژهای است که همراه با به وجود آوردن تغییرات شگرف در سیمای زمین، اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منش و روش زندگی انسانها را دگرگون می سازد. این در حالی است که مراکز اقامتی یکی از اصلیترین عناصر در توسعه این صنعت محسوب میشوند. بر این اساس هدف از این تحقیق بررسی نقش ارکان اصلی شهر ایرانی اسلامی در مکانگزینی مراکز اقامتی میباشد. روش انجام تحقیق، تحلیلی-کاربردی است. که به منظور طبقهبندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مذکور از مدلهای ANP، میانگین نزدیک ترین همسایه، رگرسیون وزنی جغرافیایی، موران و مدل تحلیل شبکه استفاده شده است. برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC/GIS و Super Decisions بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که 82 درصد از عناصر اقامتی در گذشته در فاصله 5 دقیقه از عناصر اصلی شهر قرار داشتن امّا این رقم در چند سال اخیر با تغییر فاحش به تنها 68 درصد رسیده است. این گریز از مرکز که در چند سال اخیر در اکثر شهرهای ایران و حتی جهان به چشم می خورد، هم می تواند ناشی از عوامل دافعه در مرکز و هم ناشی از عوامل جذاب در حاشیه شهرها باشند؛ لذا پس از ارزیابی نظر کارشناسان، مشخص گردید که در شهر زنجان هزینههای عمومی با ضریب تأثیر 0.38 مهم ترین شاخص و قیمت زمین به عنوان مهم ترین زیرمعیار با وزن 0.49 بیشترین تأثیر را در انتخاب محل احداث مراکز اقامتی داشتهاند.
نقش انرژی هسته ای در تغییر وزن ژئوپلیتیکی ایران (با تأکید بر منطقة خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی، به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی، برایند توانایی ها و مقدورات یک کشور است که بر گرفته از وزن ژئوپلیتیکی آن است. تأمین امنیت ملی و قدرت چانه زنی هر دولت در عرصة بین المللی هم ناشی از مؤلفه های قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی آن دولت است. افزایش این مقوله ها در گسترش مرزهای ژئوپلیتیکی مؤثرند. مرز ژئوپلیتیکی حوزه های نفوذ کشور متروپل است که مرزهای سیاسی کشور را دربرمی گیرد و تابعی از الگوی رقابت بازیگران در فضای جغرافیایی است. بازیگران سعی بر انبساط فضایی- جغرافیایی قلمرو ژئوپلیتیکی و یا پیشروی مرز ژئوپلیتیکی خود دارند و درمقابل، تلاش می کنند تا قلمرو ژئوپلیتیکی دیگران، به ویژه رقیبان منقبض و محدود شود و مرز ژئوپلیتیکی آن ها پسروی کند. از مؤلفه های تأثیرگذار در تولید قدرت و افزایش وزن ژئوپلیتیکی، انرژی هسته ای است. دسترسی به انرژی هسته ای، به عنوان یک پارادایم، باعث انبساط و انقباض مرزهای ژئوپلیتیکی ایران شده و چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران را در منطقة خلیج فارس- که در نیم قرن اخیر تابعی از کاهش یا افزایش قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی ایران بوده است- متحول کرده است.
به نظـر می رسـد رویکرد مدبّـرانه به سرچشمه های قـدرت (ازجمله انرژی هستـه ای) می تواند به گستـرش مـرزهای ژئوپلیتیکی و بالا رفتن جایگاه ایران در عرصه های بین المللی بینجامد و موجب تحول در بسیاری از چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران، به ویژه در منطقة خلیج فارس شود.
تحقیق حاضر با رویکرد و نگرشی توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که دست یافتن به چرخة انرژی هسته ای، به عنوان عامل فزایندة وزن ژئوپلیتیکی، سبب گسترش مرزهای ژئوپلیتیکی ایران و راهگشای بسیاری از چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی می شود.
برآورد خطر وقوع سیلاب ها در مسیر پیچان رودها مورد : رودخانه شور (واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچان رودها از چشم اندازه های مهم هیدرولوژیکی هستند که تغییرات ژئومورفولوژیکی مهم تری را موجب می شوند. در یک محیط ویژه، این چشم اندازها از نشانه های تغییرات ناگهانی هیدرولوژیکی وژئومورفولوژیکی محسوب می شوند حضور پیچان رودها در واقع یکی از نشانه های مهم خطر وقوعسیلاب ها در محدوده ی تشکیل به شمار می آید. در مسیر رودخانه شور- واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند و جاری در یکی از زیرحوضه های قرنقوچای - پیچ وخم های زیاد و متوالی تشکیل شده است که با توجه به پیچ و خم های ایجاد شده، این پیچان رود از تیپیک ترین نوع خود محسوب می شود. در این مقاله،برای بررسی این پدیده ها و همچنین برای مطالعه ی پتانسیل خطر وقوع سیلاب ها در طول قطعاتی از مسیر پیچان رود از شاخصی به نام شاخصLFHاستفاده شده است. برای به کارگیری این شاخص از نقشه های توپوگرافی، از تصاویر ماهواره ای و از عکس های هوایی و داده های میدانی استفاده شده است.
نتایج حاصل از بررسی ها و شاخص به کار گرفته شده،نشانمی دهد که مقدار LFH در کل طول مسیر متفاوت بوده و مقدار آن با متوسط0.77 در طول پیچان رود شور نسبتاً بالا است. به عبارت دیگر، طبق این شاخص، خطر وقوع سیلاب های بزرگ، به ویژه در طول بعضی از قطعات مسیر پرپیچ وخم دار این رودخانه بالا است.
بررسی ها همچنین حاکی از این است که بعد از وقوع هر سیلاب و با انجام هرجابجایی در قوس پیچان و حرکت آن به طرفکناره ها، فرسایش کناری در طول مسیر رودخانه شور تشدید و خطرات ناشی از آن نیز افزایش می یابد.