فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در بهره وری مدیریت تاثیر گذار است که در این تحقیق سعی شده است تا با مورد مطالعه قرار دادن مهمترین آنها و بررسی میزان تاثیر فناوری اطلاعات در شکوفا سازی هرکدام از این موارد، پیشنهادات کاربردی و مفیدی را برای هرچه بهتر شدن مدیریت امور روستایی کشور جهت رسیدن به اهدافی نظیر، رفع معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فرهنگی، توسعه زیرساخت های عمرانی روستایی، توسعه فعالیت های خدماتی جهت بهبود وضع بهداشت آب و غذا و..، توسعه صنعت گردشگری روستایی، دست پیدا کنیم. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. از مجموع حدود 320 نفر از دهیاران شهرستان بابل در شهرستان به روش نمونه گیری تصادفی 198 نفر از دهیاران این شهرستان انتخاب و سوالات پرسشنامه تحقیق شامل 30 پرسش بهره وری مدیریت و 17 پرسش بررسی وضعیت فناوری اطلاعات که مجموعا 47 سوال را تشکیل می دهد؛ توزیع و پاسخ جمع آوری شد. برای بررسی روایی پرسشنامه، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. مقدار پایایی کل پرسشنامه های فناوری اطلاعات و مدیریت بهره وری به ترتیب برابر با 0.910 و 0.856 محاسبه شده است. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، فناوری اطلاعات تأثیر مثبت و معنی داری بر حمایت مالی، گردشگری، توسعه ظرفیت های سیاست گذاری، توسعه زیرساخت های خدماتی، زیر ساخت های عمرانی، توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی در روستاها دارد.
مبانی مدیریت و برنامه ریزی گردشگری فرهنگی- اجتماعی از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مکتبی بودن نظام سیاسی – اجتماعی و اقتصادی در ایران مدیریت و برنامه ریزی راهبردی گردشگری نیازمند اتکاء به مبانی کلان حقوقی و فرهنگی مکتب اسلام است. از جمله مهم ترین منابعی که می توان مبانی مدیریت و برنامه ریزی گردشگری را از آن ها احصاء کرد قرآن کریم و نهج البلاغه است. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی گردشگری در اسلام و متون اسلامی که دارای وجه قوی فرهنگی و اجتماعی است می باشد. خداوند نیز در آیات متعددی از قرآن کریم به گردشگری و سیاحت توصیه ی فراوانی کرده است؛ به گونه ای که بعد از تأمین نیازهای اساسی و ایجاد امنیت در جامعه افراد را به سیر و سیاحت فراخوانده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. نتایج نشان داد که دست اندرکاران برنامه ریزی و مدیریت گردشگری در ایران بایستی در امر تدوین راهبردهای صنعت گردشگری به منابع اسلامی از جمله قران و نهج البلاغه اتکاء نمایند و وجه فرهنگی و اجتماعی برنامه ریزی ها را موازی با اهداف اقتصادی برجسته نمایند.
سنجش و ارزیابی وضعیت مولفه های زیست پذیری خیابان از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولیعصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر خیابان ها به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و زیست پذیری هستند. خلق و ارتقای زیست پذیری در یک فضای شهری علی اخصوص، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی مولفه های زیست پذیری در خیابان ولیعصر تهران صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی شامل شهروندان خیابان ولیعصر و حجم نمونه در این پژوهش 150 نفر بوده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (815/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره، آماره تی تک نمونه ای و آزمون کروسکال با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان و میزان زیست پذیری خیابان ولیعصر با مولفه های تحصیلات و مدت سکونت در آن رابطه معناداری وجود دارد. یافته های دیگر نشان داد در بین مولفه های مورد مطالعه، بعد زیست محیطی با میانگین (89/2) دارای بیشترین رتبه بوده و پس از آن به ترتیب بعد فرهنگ و پایداری اجتماعی (49/2) در رتبه دوم، بعد حمل و نقل (28/2) در رتبه سوم، بعد بهداشت و سلامت (18/2) در رتبه چهارم، بعد مسکن (90/1) در رتبه پنجم و در نهایت بعد اقتصادی (87/1) در رتبه ششم قرار دارد. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد توزیع مولفه های زیست پذیری از نظر شهروندان در خیابان ولیعصر به صورت یکسان بوده است
تحلیل تروریسم در منطقه خاورمیانه از منظر حقوق اسلام و حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم مفهومی غامض، پیچیده و چند بعدی، زمینه و زمانه پرورده بوده که بسته به منافع سیاسی، اقتصادی و حتی ایدئولوژیک، تفاسیر مختلفی از آن صورت گرفته است. در این راستا یکی از چالش های جدی امنیتی کشورمان این است که کشورهای استعمارگر غربی و حامیان تروریسم در منطقه خاورمیانه، اولاً تمدن اسلامی را با تروریسم مرتبط دانسته و عقبه رویدادهای تروریستی معاصر منطقه خاورمیانه را تفکرات و اندیشه های اسلامی اعلام نموده اند و ثانیا جمهوری اسلامی ایران را حامی گروه های تروریستی دانسته و از تحریم ها به عنوان ابزاری برای مقابله با ادعای خود در مورد ایران استفاده می کنند. با توجه به این وضعیت سؤالی مهمی که در این مقاله مطرح می شود این است که وضعیت جغرافیایی موجود فعالیت گروه های تروریستی در منطقه خاورمیانه چگونه است و حقوق اسلام و حقوق بین الملل تروریسم را چگونه نگریسته اند؟ روش انجام این مقاله توصیفی - تحلیلی است که در آن سعی خواهد شد با استفاده از منابع فقهی و حقوقی و نیز مقالات معتبر علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین موضوع پرداخته شود. این پژوهش پس از تعریف تروریسم از منظر حقوق بین الملل و حقوق اسلام و توصیف جغرافیای کنونی فعالیت گروه های تروریستی در منطقه خاورمیانه، رویکرد نظام حقوقی اسلام در مبارزه با تروریسم را به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نموده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که نظام حقوقی اسلام خشونت را ناروا دانسته و تحت عناوین گوناگون مجازات نموده است. جرم بودن بغی، ممنوعیت فتک، منع غیله و اغتیال، جرم بودن محاربه از یک سوی و صلح طلبی و سفارش بر حفظ امنیت و دستور به وفای به عهد در معاهدات بین المللی، حکم به جهاد تدافعی و ممنوعیت اقدامات ضد حقوق بشری در جهاد اسلامی از جمله مصادیق مبارزه اسلام با تروریسم و جرائم مشابه با این پدیده است و دلیل قاطعی مبنی بر عدم تأیید این پدیده شوم در دین اسلام است.
شاخص های مسکن در ایران و جهان و تأثیر شهر هوشمند بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از مهم ترین مسائل جامعه شهری می باشد.از یک سو، روشن است که داشتن برنامه ای سازماندهی شده در این بخش، نیازمند شناخت درست و تجزیه وتحلیل است، از سوی دیگر یکی از نظریه هایی که در دهه های اخیر برای مواجه با معضلات شهری نمود پیداکرده است، نظریه شهر هوشمند است. هدف از پژوهش بررسی شاخص های مسکن در ایران و جهان و تأثیرات شهر هوشمند بر این شاخص ها است. پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکردی کیفی به بررسی شاخص های مسکن در ایران و جهان با استفاده از داده پردازی به روش اسنادی و کتابخانه ای پرداخته است. سپس از شیوه تحلیل محتوا برای دست یابی به داده ها و تحلیل آن ها به منظور تبیین اهداف مطالعات استفاده شده است و با مقایسه شاخص ها مسکن در ایران و جهان و تأثیراتی که شهر هوشمند بر این موارد دارد، یافته های پژوهش شکل گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هوشمند شدن شهرها در برخی از شاخص های مسکن تاثیرگذار است (مواردی نظیر کار و خرید از راه دور در شهر هوشمند نیاز به افزایش مساحت و تعداد اتاق و سایر شاخص های کالبدی را در یک مسکن شهری افزایش می دهد، کاربری مختلط و استفاده از سیستم های الکترونیک می تواند در افزایش و یا کاهش قیمت مسکن به عنوان یک شاخص اقتصادی تاثیرگذار باشد، همچنین استقلال واحدها در شهر هوشمند سبب کم شدن روابط همسایگی که از شاخص های اجتماعی مسکن است می شود)، لذا می بایست در سیر برنامه ریزی شهری، مواردی نظیر هوشمند شدن شهرها و متعاقب آن، تاثیراتی که بر سایر ابعاد و مؤلفه های شهری دارند را نیز در نظر گرفت.
اندازه شهر و کیفیت زندگی در سکونتگاه های شهری مطالعه موردی: استان های گیلان و مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 140
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی پیچیده، چندبعدی و وابسته به زمان و مکان است. یکی از عوامل مکانی تأثیرگذار بر کیفیت زندگی، اندازه سکونتگاه می باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان اندازه شهر و کیفیت زندگی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت هدف گذاری و ابزارهای دست یابی به اهداف، توصیفی- تحلیلی هست. محدوده موردمطالعه پژوهش، سکونتگاه های شهری دو استان گیلان و مازندران است. داده های عینی کیفیت زندگی از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و داده های ذهنی کیفیت زندگی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته استخراج شده است. برای تحلیل داده های پژوهش از تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل همبستگی و تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بعد عینی کیفیت زندگی شامل کیفیت مسکن، دسترسی به امکانات و خدمات، نرخ باسوادی و دسترسی به فرصت های شغلی دارای همبستگی مثبت و معنادار با اندازه شهر و بعد ذهنی کیفیت زندگی شامل آرامش، رضایت از زندگی، فرصت ها و وضعیت اجتماعی دارای همبستگی منفی معنادار با اندازه شهر است.
ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
61 - 77
حوزه های تخصصی:
لازمه ابقا و توسعه گردشگری عوامل و عناصری است که گردشگری بر اساس آن ها شکل می گیرد و با عنوان عناصر اولیه (جاذبه های گردشگری) و عناصر ثانویه (خدمات گردشگری) شناخته می شوند و گردشگری بدون در نظر گرفتن این عناصر اعتباری ندارد. این عوامل در گردشگری شهری و توسعه آن نقش مهمی دارند و عامل مهمی در جذب و ماندگاری گردشگر در شهرها به حساب می آیند. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهر ارومیه می باشد. در این تحقیق به دو عنصر خدمات گردشگری و جاذبه های گردشگری که در توسعه گردشگری شهری تأثیر دارند پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. طبق نتایج مدل سازی تخمین معادلات ساختاری جاذبه های گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 99/0 و خدمات گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 85/0 در توسعه گردشگری شهری شهر ارومیه نقش دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد وضعیت جاذبه های طبیعی به دلیل آب وهوای مطبوع و وجود جاذبه های طبیعی و منابع و توانمندی ها به ویژه به دلیل طبیعت بکر و توان های طبیعی و آب وهوای مطبوع که به دلیل موقعیت جغرافیای که دارد، مناسب ارزیابی شده است ولی وضعیت خدمات و امکانات ارائه شده گردشگری شهری این شهر آن چنان که باید توجه نشده است.
Analysis of the Effects of Housing Quality on Health (Physical and Mental) of Villagers (Case Study: Villages of Shandiz District in Binaloud County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - Quality and living conditions of humans are heavily reliant on their housing. A suitable shelter will prevent illness and damage to a large extent and plays a crucial role in promoting people's mental and physical condition. This study seeks to analyze and evaluate the effects of improving the quality of housing on promoting the physical and mental health of villagers. Design/methodology/approach - This is an applied research that adopts a descriptive-analytical method. The main data collection instrument is a questionnaire. The studied area is Shandiz district in Binalud town, Khorasan Razavi Province. The statistical population of this research consists of 11 villages, which according to 2017 Census accommodated 5921 households. The sample size was estimated at n=190 using the Cochran formula with an error of 0.07%. Data gathering tool comprised interview, field questionnaire and observation. The questionnaire items were designed based on a Likert scale. For the analysis of data, descriptive and inferential statistics (Pearson correlation test, single sample t-test and regression) were used in the SPSS software. The villages were ranked by WASPAS analysis (the weighing in WASPAS analysis is based on entropy). Findings - The results of Pearson correlation test showed that the quantitative (0.549), physical (0.513), the socio-cultural (0.505), and the environmental (0.522) dimension were significantly correlated with mental- psychological health. With regard to the physical health, there was only a direct and weak relationship with the physical dimensions (0.149). As for the health variable, the quantitative (0.651), physical (0.623), socio-cultural (0.605) and environmental (0.596) dimensions had a strong direct relationship, meaning that as dimensions of the quality of housing improves, the health of villagers is affected and their physical and mental health is promoted. The results of pathway analysis showed that among independent variables (quantitative, physical, socio-cultural and environmental variables) the quantitative dimension had the highest effect on dependent variable (physical and mental health) with a value of 0.564. Practical implications - According to the results, improving the quality of housing will promote the mental and psychologic health of villagers. Originality/value - Selecting a suitable rural housing model can definitely yield positive outcomes for promotion of health standards both in physical and mental dimensions.
Analysis of the Effects of the Guide Plans on the Modernization of Lifestyles in Rural Households (Case Study: Central District of Darab County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - In recent decades, several activities have been carried out in the form of development projects to develop rural settlements in Iran. One of the most important of these is the implementation of the guide plans. This plan, with its various actions, has caused widespread changes in various dimensions of rural life. The present study investigated the effects of this project on the changes in the lifestyle of the rural community in the central district of Darab county. Design/methodology/approach - The present research is descriptive in terms of describing the characteristics of the society studied and analytical in terms of investigating the relationship between the actions level of guide plans and the lifestyle. In this respect, the required field data are provided using observations, interviews, and questionnaires. To analyze the data, descriptive statistics, inferential statistics, spatial analysis and SAW model, and Expert Choice, SPSS and ArcGIS software are used. Findings - The results of the research confirmed that there are significant differences between the level of changes in different dimensions of lifestyle, and the greatest changes are in the style of construction. On the other hand, the results of a Pearson correlation showed a positive relationship between the actions level of all executive components of the guide plans with a modernization level of the villagers’ lifestyle. Based on the results of the linear regression test, it was found that approximately 41% of the total changes in modernization can be predicted through the action level of the guide plan. Research limitations / implications - Owing to the different effects of the guide plans on lifestyle changes in different age groups and genders, the attention of researchers to the needs of different villagers is necessary. Practical implications - It is imperative to pay more attention to the efficiency of the environment being built in order to respond appropriately to the lifestyles of the present and future generations and more attention is required on the part of designers and conductors of guide plans to create a suitable platform for the development of communication technology in the villages, which will create a variety of changes in the modernization of the lifestyle of the households residing in them. Originality/value - This research will be important to provide guidance for good feedback, and to make plans for problems. Because it can take positive steps in making future projects as good as possible and such an approach will be effective to recognize prior strategies and design future policies.
تحلیل ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
333 - 348
حوزه های تخصصی:
گردشگری در چند دهه اخیر محرکه ای مهم در عصر رقابت پذیری شهرها در سطح جهان محسوب می شود که به شکلی ویژه به آن توجه شده است. در کشور ایران، جاذبه ها و موقعیت های گردشگرپذیر فراوانی وجود دارند که در شرایط کنونی، برنامه ریزی جامع و کارآمدی برای آن ها صورت نگرفته است؛ برای مثال، در شهر مریوان، با وجود جاذبه های گردشگری گوناگون، اقداماتی سازنده در حوزه برند گردشگری آن انجام نشده است. در این زمینه باید به ارزش ویژه برند مقصد گردشگری توجه شود. مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی، ارزش ویژه برند مقصد گردشگری را تشکیل می دهند که روابط و اثرگذاری آن ها در محدوده مطالعاتی مشخص نیست؛ از این رو پژوهش کاربردی حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که میان مؤلفه های کلیدی سازنده ارزش برند مقصد گردشگری چه رابطه ای وجود دارد و اثرگذاری آن ها چگونه است. به منظور بررسی روابط میان مؤلفه های پژوهش، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. براساس نتایج، ضریب اثر مستقیم کیفیت ادراک شده بر آگاهی از برند 326/0، آگاهی از برند بر وفاداری 326/0، تصویر برند بر وفاداری 649/0 و تصویر برند بر آگاهی از برند 662/0 است. ضریب اثر غیرمستقیم تصویر برند بر وفاداری 215/0 و کیفیت ادراک شده بر وفاداری نیز 106/0 است. بیشترین میزان اثر کل (864/0) در مدل ساختاری مربوط به مؤلفه تصویر برند است. تصویر برند و کیفیت ادراک شده با ضریب اثر کل 326/0 و 864/0 به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 92/0 و 93/0 درصد از کل واریانس مؤلفه آگاهی از برند و وفاداری را پیش بینی می کنند.
تبیین تفکر ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1093 - 1110
حوزه های تخصصی:
با پایان جنگ سرد، ملاحظات جغرافیایی و ژئوپلیتیکی که در طول تاریخ در ایجاد امپراتوری روسیه و سپس بر سیاست های شوروی سایه افکنده بود، بر سیاست های فدراسیون روسیه نیز تأثیرگذار است؛ سیاست هایی که با از دست دادن پهنه قابل توجهی از سرزمین های خود و موقعیت ابرقدرتی در ساختار نظام دوقطبی همچنان به عنوان یک قدرت منطقه ای بازیگری می کند. به دنبال فروپاشی شوروی که پوتین رئیس جمهور روسیه آن را «فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیستم» نامید و جابه جاشدن مرزهای جغرافیایی روسیه، موجی از اندیشه های ژئوپلیتیکی و اوراسیاگرایی مبتنی بر احیای قلمروی امپراتوری روسیه و همچنین اندیشه های روس گرایی و روس بودگی متمرکز بر حوزه سرزمینی، در طیف متنوعی در روسیه به راه افتاد. همچنین بحث احیای تمدن اوراسیایی در میان روشنفکران روسی مطرح شد. سیر تحولات اندیشه سیاسی در روسیه به طور چشمگیری ملهم از جریان های ژئوپلیتیکی است و هم اکنون نیز در گردونه سیاسی این کشور از تفکرات رایج و قابل تحلیل قلمداد می شود. این نوشتار با واکاوی تفکرات و رویکردهای ژئوپلیتیکی در میان نخبگان سیاسی روسیه درمی یابد با وجود اینکه نمی توان هیچ دیدگاه و تفکر مسلطی را در رویکرد سیاست خارجی روسیه عنوان کرد، نگرش های ژئوپلیتیکی همچنان بر سیاست های کلی این کشور در محیط پیرامونی و منطقه ای تأثیرگذار است. بی تردید این امر در فهم رفتار خارجی روسیه و تأثیر آن بر سیاست گذاری و سیاست پژوهی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت فراوانی دارد. از آنجا که بنیان تفکرات ژئوپلیتیکی در روسیه بر حوزه اوراسیایی و تمدن اوراسیایی متمرکز است، چارچوب نظری اصلی در این مقاله، مبتنی بر رویکرد ژئوپلیتیک سنتی و منطبق بر نظریه هارتلند مکیندر با محوریت اوراسیا تنظیم شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به مقصد گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
149 - 167
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از مسایل مهم و موثر اقتصادی و از عوامل مهم و برجسته ارتباطی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان محسوب می شود. در حال حاضر، رقابتی که مقصدهای گردشگری شهری در آن قرار گرفته اند، نیاز به درک فرآیندی است که به واسطه ی آن، بتوانند نقش مهمی را در رضایت و وفاداری گردشگران خود ایفا نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت و ارزیابی نقش عوامل موثر بر وفاداری گردشگران در مقصد گردشگری رامسر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه ی آماری تحقیق گردشگران ایرانی بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهری رامسر را در بر می گرفت. تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن با محاسبه ی آلفای کرونباخ (895/0) تایید گردید. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از اعتبار مدل های اندازه گیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS2 صورت پذیرفت. نتایج بیانگر تایید تمامی فرضیه ها بود و مشخص ساخت که نوآوری بازاریابی، جذابیت فعالیت های شهری، تصویر مقصد، ویژگی های مقصد گردشگری و کیفیت ادراک شده از طریق متغیرهای واسطه ای چون ارزش ادراک شده و رضایت، نقش مهمی را در وفاداری به مقصد گردشگری شهری رامسر ایفا می نمایند. با توجه به تحلیل یافته ها، نتایج و پیشنهادات لازم ارایه گردید.
تحلیل فضایی تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
157 - 178
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی در شهر مشهد به صورت بهینه و مطلوب توزیع و مکان یابی نشده است. این مسأله علاوه بر رعایت نکردن اصل عدالت و برابری در برخورداری یکسان جمعیت دانش آموزی از فضاهای آموزشی مناسب، موجب سفرهای اضافی با هدف تحصیلی به سایر نواحی شهر مشهد می شود. هدف از این پژوهش، کاهش تقاضای سفر ازطریق توزیع مطلوب و متناسب کاربری های آموزشی در سطح کلان شهر مشهد است. برای تعیین میزان تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در هر یک از نواحی و مناطق ترافیکی شهر مشهد از مدل های رگرسیونی چند متغیّره در قالب نرم افزار GIS استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این پژوهش متغیّر وابسته، شاخص تولید و جذب سفر آموزشی است و همچنین متغیّر های مستقل شاملِ تعداد محصل مهد کودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان ساکن در هر ناحیه ترافیکی، تعداد کلاس های مهد کودک، دبستان، راهنمایی و دبیرستان و مالکیت خودرو در هر ناحیه ترافیکی است. در این مقاله سعی شده تا رابطه میان تولید و جذب سفر آموزشی با استفاده از دو روش آمار فضایی و رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گیرد. به منظور پی بردن به دقت روش به کار گرفته شده، خروجی به دست آمده از آن با خروجی به دست آمده از روش کلاسیک به صورت عددی مورد مقایسه قرار گرفته است. حاصل این مقایسه، بیانگر برتری روش آمار فضایی نسبت به روش کلاسیک درتولید و جذب سفر است. نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری نشان می دهد که ناحیه ترافیکی 231 با 6718 سفر بیش ترین و ناحیه 130 و 167 کم ترین پیش بینی تولید سفر آموزشی را داراست. همچنین در زمینه جذب سفر آموزشی، ناحیه 184 با 8068 سفر بیش ترین و نواحی ترافیکی 149، 156 و 190 کم ترین پیش بینی جذب سفر آموزشی را به خود اختصاص داده است؛ بنابراین با برنامه ریزی صحیح و مکان یابی بهینه کاربری های آموزشی ضرورتی برای ورود این گونه سفرها به اغلب نواحی ترافیکی شهر مشهد وجود ندارد. این امر ضرورت توجه مسئولان کلان شهر مشهد با 5876313 سفر سواره در یک شبانه روز و سالانه بیش از 25 میلیون نفر زائر به جانمایی صحیح کاربری های شهری بیش از پیش آشکار می سازد.
بررسی عوامل مؤثر بر حمل و نقل پایدار شهری بر پایه نظریه اقتصاد سبز مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
13 - 24
حوزه های تخصصی:
افزایش استفاده از خودرو و وابستگی به آن در محیط های شهری، مشکلات متعددی از قبیل آلودگی هوا و صوتی، ترافیک، مصرف بی رویه انرژی های فسیلی ایجاد کرده است. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق، به عنوان مرکز استان خراستان جنوبی و تمرکز بالای بخش خدمات، توسعه بی قواره و نامتوازن، حجم بالای ترددهای درون شهری و نامناسب بودن برخی از معابر موجب ایجاد ترافیک، آلودگی های صوتی و زیست محیطی به عنوان نمونه ای مناسب برای برنامه ریزی حمل و نقل پایدار تلقی می شود. بر این اساس هدف پژوهش بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سیستم حمل و نقل پایدار با تأکید بر اقتصاد سبز در شهر بیرجند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی از نوع پیمایشی انجام شده است. اطلاعات از یک نمونه 175 نفری از جامعه آماری از طریق پرسشنامه اخذ گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزارAmos استفاده گردید. متغیرهای مؤثر بر حمل و نقل به 5 مؤلفه کلی (زیرساختی، شهر هوشمند، زیست محیطی، عوامل اقتصادی و اجتماعی) که هر کدام در برگیرنده چند شاخص می باشد، تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه زیرساختی با مقدار0.55، شهر هوشمند با مقدار0.43، زیست محیطی با مقدار0.40، اقتصادی با مقدار 0.35و اجتماعی با مقدار0.30 به ترتیب بیشترین تأثیر بر حمل و نقل پایدار با رویکرد اقتصاد سبز داشته است. مدیریت واحد و یکپارچه، ارتقا فرهنگ رانندگی، ارائه آموزش، جایگزین کردن خودروی فرسوده با خودرو نو و هیبریدی، نصب علائم ترافیکی، ایجاد مراکز پیاده محور در شهر بالاخص بافت مرکزی از عوامل تأثیرگذار می باشد.
واکاوی چارچوب ها و ویژگی های شناختی رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی پسااثبات گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه علم، به ویژه در علوم انسانی، شناخت مفاهیم و موضوعات ممکن است مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت، تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، از اصول اولیه مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی، شناخت رابطه سیاست با فضای جغرافیایی، یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف از جمله در روش شناسی پسااثبات گرا متفاوت است. این پژوهش، ناظر به تحلیل علل سیاسی ظهور تغییرات فضایی و چگونگی شناخت این تغییرات در چارچوب روش شناسی پسااثبات گراست. با توجه به ماهیت بنیادین موضوع، در این پژوهش با مراجعه به مستندات معتبر نظری، کارکردهای شناختی روش شناسی پسااثبات گرا درباره شناخت رابطه سیاست و فضا ارائه می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به کیفی بودن عامل قدرت، شناخت رابطه سیاست با ابعاد مختلف فضای جغرافیایی و برجسته شدن هرچه بیشتر این رابطه، تنها در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی و کمی امکان پذیر نیست. از آنجا که تحولات پدیده ها و فرایندها در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از روابط و الگوهای قدرت سیاسی حاکم بر فضای جغرافیایی تأثیر می پذیرد، دارای ویژگی های اختصاصی است و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا، روابط سیاست و فضا الزاماً ابعاد فرامکانی و فرازمانی ندارد و در جهت شناخت آثار قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی، الزاماً نمی توان از روش های اثبات گرا که یکی از ویژگی های مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده کرد.
آینده نگاری حکمروایی، بسط مفهوم و آینده حکمروایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
431 - 453
حوزه های تخصصی:
آینده شهر تهران به عنوان پایتخت و یک کلان شهر در گرو تغییرات شدید در کلان روندهای محیطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه است. در میان این دگرگونی ها و تحولات شدید، ساختار حکمروایی کلان شهر تهران نیز مستثنا نخواهد ماند و آینده های مختلفی در پیش دارد. براین اساس نیاز است این آینده ها شناسایی شده و مدنظر قرار بگیرد تا مسیر بهینه برای عبور از چنین تحولاتی آشکار شود. در این پژوهش درباره اصول و مفاهیم آینده نگاری حکمروایی بحث شده و سناریوهای حکمروایی کلان شهر تهران در افق 1420 ترسیم و تبیین شده است. براساس خروجی های دلفی آنی، پیش ران های اصلاحات اساسی در ساختار اداره کشور، شکل گیری نظام فدرالیسم در کشور، جهانی شدن و آثار آن بر کلان شهر تهران و وضعیت مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در حکمروایی بیشترین اثرگذاری و بیشترین عدم قطعیت را دارند. براساس سه عدم قطعیت بحرانی شناسایی شده و از ترکیب آن ها درمجموع هشت سناریوی ممکن شکل گرفته است. پس از حذف ناسازگاری درونی سناریوها، پنج سناریو به عنوان سناریوهای سازگار باقی ماند و در ادامه داستان سناریوها برای هرکدام تدوین شد. هریک از این سناریوها تأثیرات متفاوتی بر حکمروایی شهری و تقویت یا تضعیف شاخص های حکمروایی شایسته شهری در کلان شهر تهران خواهد داشت. سناریوی اول (حکمروایی در کلاس جهانی) همراه با مجموعه ای از فرصت های بهبود ساختار حکمروایی کلان شهر تهران بوده و در صورت بهره گیری از ظرفیت های این سناریو الگوی بهینه حکمروایی شهری امکان پذیر شده است و عمده موانع آن رفع خواهد شد، اما در سناریوی سوم (روزگار سخت خسروان) وقوع پیش فرض های منفی عدم قطعیت های بحرانی، رفع موانع حکمروایی را بسیار دشوار کرده است و مجموعه ای از موانع جدید به همراه خواهد داشت. در سایر سناریوها نیز ترکیبی از ظرفیت ها و موانع حکمروایی شهری شکل گرفته و نگرش مدیران را به آینده های محتمل گسترده تر کرده است؛ بنابراین مدیران شهری باید با آگاهی از ظرفیت ها و موانع هریک از سناریوها آمادگی لازم برای بهره گیری از ظرفیت ها را داشته باشند، خود را برای موانع جدید آمده کنند و به روش های محدود اصلاح ساختار حکمروایی کلان شهر اتکا نکنند.
Structural Equation Modeling of Factors Affecting Rural Knowledge-Based Realization (Case Study: Dekhkoda Village of Hamidieh County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: Today, many scholars believe that accelerating the exchange of knowledge and information with emphasis on the central role of knowledge and science is crucial to achieve comprehensive development. In fact, a knowledge-based society is recognized as a paradigm for development. Investing in knowledge-based foundations in the rural areas can also lead the rural community towards the future and play a role in national and international arenas. The purpose of this study is to model structural equations affecting knowledge-based realization in Dehkhoda Village in Hamidieh County. Design/methodology/approach: The design of this study is of applied-theoretical type and adopts a descriptive-analytical research method. Research data were also extracted from library resources and field surveys. For this purpose, by visiting statistical centers and exploring through statistics, a comprehensive dataset was compiled for the research along with a self-administered questionnaire. The population of this study were the residents of Dehkhoda Village inhabiting permanently in this village in 2018 (n=1980). Of this statistical population, a sample size of n=321 was selected using Cochran formula for rural community. Pearson correlation coefficient, single sample T, multivariate regression and path analysis were used to analyze the data and test hypotheses. These tests were performed using SPSS.22 and Amos software. Findings: The results suggested that information and communication technology (ICT), education, management, government agencies and NGOs (as independent variables) were positively and directly related to knowledge-based realization (as dependent variable) in Dehkhoda Village. SEM indicators also exhibited that the model developed in this study is backed up by the research data, with all indicators confirming the utility of the SEM. According to the results of research, it can be argued that public satisfaction with management indicators, government and non-governmental organizations is higher than average, whereas satisfaction with ICT and education is lower than average. Practical implications: Rural knowledge-centeredness requires decentralization, reduction in government tenure, the reinforcement of voluntary and non-voluntary public institutions in villages, the modification of rural management laws and regulations to create and integrate rural management system, the assignment of a large portion of the government's executive duties and responsibilities to rural sheriffdom, and the transfer of facilities and financial resources to it.
Representation of Opportunities and Areas for Agro-tourism Development in Rural Areas (Case Study: Villages of Tehran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - Agro-tourism and the development of farm-based tourism businesses have emerged as a creative and innovative approach to rural tourism, which exploits the potentials and capabilities of agricultural activities as unique opportunities for employment and development and poverty alleviation. The purpose of this study is to identify opportunities and areas for Agro-tourism development in rural areas of Tehran Province. Design/methodology/approach - This is an applied research that adopts a descriptive-analytical approach. The statistical population of the study consisted of the rural areas of Tehran Province, of which 8 towns and three villages from each town were selected as the sample. Data collection was conducted using both library and field survey methods; however, the main focus of the research was on field studies, which involved a questionnaire and face-to-face interviews. The questionnaires were prepared for three groups of villagers, tourists, and officials separately. The sample size for villagers was determined using Cochran formula (n=261). Also, since the exact number of tourists and officials was not known, the sample size of these two groups was selected using purposive method (n=31 and n=20, respectively). Data were analyzed using descriptive (mean and frequency) and inferential statistical methods (Chi-square test, one-sample t-test and Mann-Whitney test). Findings- The results suggest that government support and infrastructure improvement, the organization of local festivals related to farm products, the participation of tourists in harvesting, the direct presence of tourists in farming, job creation, and promotion of rural income levels are the most factors that influence Agro-tourism development in rural areas of Tehran Province. According to the results, showed all respondents agreed on the positive impact of the studied measures on Agro-tourism development.
A Local-Spatial Analysis of the Impact of Livelihood Capitals on the Formation of Social Capital in Rural Settlements (Case Study: Bojnourd County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - The study of social capital in the context of location/space is a new approach that is dominated by the science of geography, and is seen as a way of distinguishing it from other sciences. The purpose of this study was to evaluate the impact of livelihood capitals on social capital in rural areas of Bojnourd County. Design/methodology/approach - This study was a fundamental research, conducted in a descriptive-analytical method. Documentary methods and field works have been employed to collect the data. The population consisted of 22 villages with more than 20 households in Bojnourd County, selected from various population classes and distances from Bojnourd. Using Cochran formula and random sampling method, 298 households were selected from a total of 4849 households in the rural areas of the study area. Partial least squares technique and Smart PLS software were used to test the conceptual model of the research and the impact of livelihood capitals on social capital. Geographically Weighted Regression (GWR) was used to evaluate the model efficiency at Bojnourd County level. Findings - According to the results, the coefficients of T among the main variables of the study were above 2.58, which means the relationship is significant and direct. Thus, local-spatial factors have a significant and positive effect on social capital. Based on total coefficients, human capital with the coefficient of 0.348 and physical capital with the coefficient of 0.136 respectively had the most and the least effect on social capital. The results of spatial analysis using GWR showed that the impact coefficient of livelihood capitals on social capital was highest in the villages of Atrabad Olia and Gharajeh, and in total about 45% of villages in the study area had an impact coefficient of 0.90 to 0.91. Research limitations/implications - As the study of livelihood capitals and analysis of their relationship with social capital is a fundamental challenge in achieving sustainable rural development that is missing in current studies, it is recommended that future studies pay more attention to social capital and the impact of livelihood capitals on its creation and rural development. Practical implications - Rural areas suffer from the lack of social capital, which is one of the most important types of development capital required to achieve sustainable rural development. Thus, enhancing the social capital and informing the villagers about the value and importance of local-spatial factors and the material and non-material capitals available in rural areas should be on the agenda of rural development researchers and planners.
تحلیل فرایندهای محلی در پراکنش فضایی شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به واکاوی علل و عوامل پراکنش افقی شهر گرگان پرداخته شده است. گردآوری داده ها براساس مستندات موجود و مصاحبه با 30 متخصص کشوری در زمینه پراکنش افقی و 150 متخصص محلی انجام شد که در فرایند توسعه شهر مشارکت داشته اند. ابتدا با ارائه مستنداتی از روند توسعه شهر مشخص شد که رشد شهر بیرونی است و در دو الگو صورت گرفته است: الگوی خوشه ای در بخش های شمال شرق، جنوب و جنوب شرق و رشد پراکنده همراه با زمین های خالی میان بافت ها در بخش های مرکزی، شمالی و شمال غربی. سپس مهم ترین عوامل مؤثر بر این پدیده شناسایی شد که شامل 36 متغیر در قالب 9 متغیر کلان و 27 متغیر محلی بودند. با توجه به هم بستگی درونی متغیرها، 29 متغیر در قالب پنج عامل اصلی دسته بندی شدند که درمجموع 63 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. براین اساس مهم ترین عامل شکل گیری این پدیده در شهر گرگان عبارت است از ناتوانی مدیریت محلی شهر در کنترل جریان های رشد شهری که شامل موارد زیر است: استفاده نادرست و بی رویه از زمین (مقدار ویژه 691/5)، اعمال کنترل ضعیف بر محدوده شهر (482/4)، حومه نشینی و جدایی گزینی اکولوژیک (793/2)، وفور زمین (790/2) و مسائل مرتبط با جمعیت شهری (627/2). این عوامل در ترکیب با بورس بازی زمین های کشاورزی، تفکیک غیرقانونی زمین از سوی مردم، ناتوانی در عرضه زمین متناسب با تقاضای آن و استفاده نکردن از ظرفیت توسعه ای زمین های بایر و وقفی داخل محدوده شهر سبب در این پژوهش، به واکاوی علل و عوامل پراکنش افقی شهر گرگان پرداخته شده است. گردآوری داده ها براساس مستندات موجود و مصاحبه با 30 متخصص کشوری در زمینه پراکنش افقی و 150 متخصص محلی انجام شد که در فرایند توسعه شهر مشارکت داشته اند. ابتدا با ارائه مستنداتی از روند توسعه شهر مشخص شد که رشد شهر بیرونی است و در دو الگو صورت چالش های فضایی برای آینده شهر خواهد شد.