آینده شهر تهران به عنوان پایتخت و یک کلان شهر در گرو تغییرات شدید در کلان روندهای محیطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه است. در میان این دگرگونی ها و تحولات شدید، ساختار حکمروایی کلان شهر تهران نیز مستثنا نخواهد ماند و آینده های مختلفی در پیش دارد. براین اساس نیاز است این آینده ها شناسایی شده و مدنظر قرار بگیرد تا مسیر بهینه برای عبور از چنین تحولاتی آشکار شود. در این پژوهش درباره اصول و مفاهیم آینده نگاری حکمروایی بحث شده و سناریوهای حکمروایی کلان شهر تهران در افق 1420 ترسیم و تبیین شده است. براساس خروجی های دلفی آنی، پیش ران های اصلاحات اساسی در ساختار اداره کشور، شکل گیری نظام فدرالیسم در کشور، جهانی شدن و آثار آن بر کلان شهر تهران و وضعیت مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در حکمروایی بیشترین اثرگذاری و بیشترین عدم قطعیت را دارند. براساس سه عدم قطعیت بحرانی شناسایی شده و از ترکیب آن ها درمجموع هشت سناریوی ممکن شکل گرفته است. پس از حذف ناسازگاری درونی سناریوها، پنج سناریو به عنوان سناریوهای سازگار باقی ماند و در ادامه داستان سناریوها برای هرکدام تدوین شد. هریک از این سناریوها تأثیرات متفاوتی بر حکمروایی شهری و تقویت یا تضعیف شاخص های حکمروایی شایسته شهری در کلان شهر تهران خواهد داشت. سناریوی اول (حکمروایی در کلاس جهانی) همراه با مجموعه ای از فرصت های بهبود ساختار حکمروایی کلان شهر تهران بوده و در صورت بهره گیری از ظرفیت های این سناریو الگوی بهینه حکمروایی شهری امکان پذیر شده است و عمده موانع آن رفع خواهد شد، اما در سناریوی سوم (روزگار سخت خسروان) وقوع پیش فرض های منفی عدم قطعیت های بحرانی، رفع موانع حکمروایی را بسیار دشوار کرده است و مجموعه ای از موانع جدید به همراه خواهد داشت. در سایر سناریوها نیز ترکیبی از ظرفیت ها و موانع حکمروایی شهری شکل گرفته و نگرش مدیران را به آینده های محتمل گسترده تر کرده است؛ بنابراین مدیران شهری باید با آگاهی از ظرفیت ها و موانع هریک از سناریوها آمادگی لازم برای بهره گیری از ظرفیت ها را داشته باشند، خود را برای موانع جدید آمده کنند و به روش های محدود اصلاح ساختار حکمروایی کلان شهر اتکا نکنند.