جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار 1398 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدید، در حوزه ژئومرفولوژی، طرح مفهوم هویت و حافظه مکانی است. این مقوله که با طرح دیدگاه پدیدارشناسی در جغرافیا آغاز شده، با مبانی پوزیویتسم منطقیمتفاوت است. ژئومورفولوژی پدیدارشناسانه با نظامی از الفاظ جدید چون «نگار»[1] و «نگاره سرزمینی»[2]آغاز و مفاهیمی چون منطق چیدمان در فضا، حافظه و هویت مکانی از آن زاده می شود؛ به همین دلیل علی رغم وجود منابع ارزشمند یخچال شناسی در آلمان، جای تحلیل های پدیدارشناسانه در این مطالعات خالی است. اکنون از دیدگاه پدیدارشناختی، مسأله ژئومورفولوژی آلمان را می توان بدین گونه مطرح کرد که این کشور با چند نگاره سرزمینی روبه روست و این نگاره ها، حافظه مکانی کدام فرایند و دوره را در شکل گیری هویت مکانی و سکونتگاه های این سرزمین مشارکت داده اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیقات مشترک دانشگاه اصفهان و ورتسبورگ که متکی به تحلیل داده های پایگاه Litho lex است، نشان می دهد که: آلمان حاصل سه نگاره از «دوره یخچالی»[3] در حافظه فضایی خود است. «خط تعادل آب ویخ قاره ای»[4] و کوهستانی، این سه نگاره را از یکدیگر تفکیک می کند. هویت مکانی سکونتگاه های شهری در این کشور، از قانون همگرایی بردارهای یخی[5] و مئاندرینگ رودخانه ای[6] پیروی می کنند و سکونت روستایی، حاصل تکوین سازمندی اجتماعی جنگل نشینی است. [1] .Land -text [2]. Land -context [3] .Last Glacial Maximum [4]. Equilibrium Ice -Water Line (I.W.E) [5] .Convergence [6] .River Meandering
تحلیلی بر عوامل مؤثر در رقابت پذیری شهری بر پایه روش سناریونویسی (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی شهرها برای حفظ موقعیت رقابتی شان در منطقه ای خاص با هدف بهبود کیفیت زندگی، از مسائل عمده آن ها برای توسعه است. هدف از رقابت پذیری شهری، ایجاد شرایط و چارچوبی است که در آن، هم بنگاه ها و هم جامعه بتوانند در یک زمان رقابت پذیر بوده و به تبع آن در جامعه رونق و کامیابی ایجاد کنند. تحقیق حاضر تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری شهر تبریز پرداخته و جایگاه هر یک از مؤلفه ها و شاخص های رقابت پذیری شهری را مشخص کند؛ بنابراین دو سطح از محیط شهری شاملِ عوامل محیط خارجی و محیط داخلی مؤثر بر رقابت پذیری شهر تبریز شناسایی شد. به منظور شناسایی عوامل خارجی با استفاده از تحلیل PESTLE، فرصت هاو تهدیدها در شش حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی، قانونی و محیطی و برای شناسایی عوامل داخلی نیز با مطالعه نظرات محققان مختلف در چهار دسته عوامل انسانی، سازمانی، فیزیکی و اقتصادی گروه بندی شدند؛ سپس با به کارگیری تکنیک دلفی و اخذ آرای 15 نفر خبره، زیرمؤلفه های عوامل خارجی و داخلی شناسایی شدند. پس از تبیین مؤلفه ها، به رتبه بندی و استخراج ماتریس تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر با استفاده از نرم افزار میک مک پرداخته شد و حالت های باورکردنی در رقابت پذیری شهر تبریز با رویکرد آینده نگاری تدوین شد. برای شناسایی حالت های محتمل از میان آینده های باورکردنی، از مشارکت 40 نفر از دانش آموختگان و مدیران اجرایی از طریق امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت استفاده شد و 28 حالت محتمل به دست آمد. نتایج نشان می دهد، از بین چهار سناریوی وضعیت های «مطلوب»، «بهبود»، «هشدار» و «بحران»، سناریوی وضعیت «بهبود» با امتیاز 62.8 با شرایط رقابت پذیری شهر تبریز تناسب بیشتری دارد. در این سناریو توجه به تحقیق و توسعه و پیوند آن با بخش های اقتصادی، وجود امنیت نسبتاً پایدار برای افزایش جذب کارگران ماهر، ایجاد تغییرات در اقتصاد منطقه به واسطه فعالیت صنعتی و فعال شدن چند شهرک صنعتی در ناحیه شهری، تشویق، حمایت و تسهیل بسترهای کارآفرینی توسط دولت و افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی با تمرکز بر شهر از موارد مدنظر است.
بررسی اثرات کاربری های صنعتی-کارگاهی در مبادی ورودی شهر(مورد شناسی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جای گیری نامناسب و سازمان نیافته برخی از فعالیت های صنعتی، تولیدی و خدماتی در فضاهای شهری، در سلامت جسمی و روانی شهروندان و همچنین در سیما و منظر شهرها تأثیر نامطلوب می گذارد. هدف این مقاله، مطالعه وضعیت موجود و سنجش نگرش شهروندان درباره اثرات کارگاه ها و کاربری های صنعتی بر مبادی ورودی شهر گرگان (ورودی های شرقی، غربی و شمالی) است و با الهام از مبانی نظری تحقیق و بومی سازی آن در قالب چهار بُعد زیست محیطی، کالبدی، سیما و منظر شهری و ترافیکی انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها با انجام تحقیقات میدانی، پیمایشی و با استفاده از ابزارهایی چون مشاهده و پرسشنامه انجام شده است. نمونه آماری شامل 384 نفر از ساکنان این ورودی هاست که به روش احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. به منظور بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون هاای آماری کولموگوروف-اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک در نرم افزار SPSS استفاده شد و به دلیل غیر نرمال بودن داده ها، از آزمون ناپارامتریک دوجمله ای (باینومینال)[1] استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر شهروندان، کارگاه ها و کاربری های صنعتی مستقر در ورودی های شرقی و غربی تأثیرات نامطلوبی در وضعیت زیست محیطی این ورودی ها دارند؛ در حالی که در ورودی شمالی، این تأثیر نامطلوب نسبتاً کمتر است. در رابطه با اثرات کالبدی، نتایج در دو ورودی شرقی و غربی نشان دهنده تأثیر نسبتاً زیاد است؛ ولی در ورودی شمالی، تفاوت میانگین با نقطه انقطاع (3) معنی دار نیست. در رابطه با تأثیر برروی سیما، منظر و ترافیک، در ورودی های شرقی و غربی تأثیر نسبتاً زیاد است؛ درحالی که در ورودی شمالی تأثیر کمی می گذارند. این نسبت تأثیرگذاری منطقی به نظر می رسد؛ زیرا تعداد کارگاه ها و کاربری های صنعتی در ورودی شمالی نسبت به ورودی های دیگر ناچیز است. نتایج به دست آمده، با نتایج پیشینه تحقیق مقایسه شد. نتایج نشان داد که تصمیم گیران در برنامه ریزی های گذشته، اهمیت و ارزش منابع طبیعی و محیط زیست را نادیده گرفته اند و بسیاری از صنایع بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی، طراحی و بهره برداری شده اند. جانمایی های نامطلوب و بدون برنامه صنایع و کارگاه ها و بی توجهی به آیین نامه های منطقه بندی و کاربری زمین، ازجمله مشکلات ریشه ای شهرهای مورد مطالعه بوده است. نتایج این تحقیق مشکلات مشابه را در ورودی های شهر گرگان تأیید می کند. [1]. Binomial test
بررسی وضعیت تخلفات ساختمانی و علل و انگیزه های وقوع آن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخلف به معنای هرگونه سرپیچی از قوانین، دستورالعمل ها و ضوابط شهرسازی و ساختمانی است. به رغم مجازات هایی که در ماده 100 قانون شهرداری ایران برای چنین تخلفاتی درنظر گرفته شده است؛ با رونق ساخت و سازها و رواج فروش تراکم و ضابطه در شهرها، تخلفات ساختمانی شدت یافته است. با توجه به حجم زیاد تخلفات ساختمانی که در شهرهای کشورمان رخ می دهد و آسیب های ناشی از این گونه تخلفات بر کالبد شهرها، ضرورت پرداختن به این مسأله و علل و انگیزه های وقوع آن، امری ضروری به نظر می رسد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت تخلفات ساختمانی در سطح مناطق شهری شیراز و علل و انگیزه های وقوع آن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و علّی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای-اسنادی و میدانی انجام گرفته است. تعداد و نوع تخلفات ساختمانی از پرونده های دبیرخانه کمیسیون ماده 100 استخراج شده است. یافته های به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد، در مناطقی از شهر شیراز که شاهد رونق بازار زمین و مسکن هستیم (مناطق 1 و 6)، به دلیل سود ناشی از تخلفات برای مالکان و ساخت و سازگران خصوصی و شهرداری، تخلفات مازاد تراکم و تغییر کاربری بالا بوده است. از طرفی در مناطقی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی مناسبی نداشته و معمولاً سود ناشی از تخلف از جریمه شهرداری پایین تر یا برابر است، تخلفات این دسته پایین است؛ در عوض، تخلفات مربوط به احداث غیرمجاز، اضافه پیش آمدگی و حذف پارکینگ را در این مناطق (منطقه 7، 9، 10 و 11) شاهد هستیم. بر این اساس می توان گفت، نظارت دقیق شهرداری ها بر ساخت و سازها، ارتقاء سطح آگاهی شهروندان و توجه بیشتر به اقشار ضعیف جامعه در سیاست گذاری های شهری می تواند تا اندازه زیادی در کاهش تخلفات ساختمانی مؤثر باشد.
شبیه سازی شرایط میکروکلیمایی و آسایش حرارتی در معابر اصلی کلان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی در فضای باز یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر کمک به درک بهتر عوامل تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضای باز مانند عرض پیاده روها، ابعاد تنگه های شهری و جهت گیری آن هاست. در این تحقیق شهر کرمانشاه به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شده و چهار معبر اصلی آن به نام های مدرس، کسری، نوبهار و طاق بستان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های هواشناسی موردنیاز برای دوره زمانی 59 ساله از 1951 تا 2010 از اداره هواشناسی کرمانشاه دریافت شد. عناصر محیطی برای هر کدام از معابر به صورت میدانی برداشت شد. داده های موجود در نهایت وارد نرم افزار Envi-met شد. نتایج شبیه سازی های مدل نشان داد که مقادیر شاخص PMV تابستان و زمستان تنها در معبر شمالی- جنوبی نوبهار در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد و معبر کسری با تغییر جهت از شرقی- غربی به شمالی- جنوبی صرفاً در زمستان به میزان 40/0 واحد PMV بهبودی نشان می دهد. افزایش عرض معابر به میزان 50%، موجب افزایش دما در تابستان و زمستان شد. همچنین افزایش ارتفاع ساختمان های اطراف معابر خیابان مدرس، کسری و طاق بستان موجب بهبود آسایش حرارتی تابستان و اثر معکوس در زمستان شد.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل زنجیره ایMARKOV (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی بسیاری از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. با توجه به اینکه شهر ایلام نیز مانند سایر شهرها در سال های اخیر با افزایش جمعیت مواجه بوده است، شاهد تغییر و تحولات قابل توجهی در کاربری اراضی شهری این شهر هستیم. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های 1355، 1380 و 1386، همچنین با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای، به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1355 تا 1386 و مقایسه بعد از طبقه بندی پرداخته شده و برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و به خصوص گسترش فضایی شهر ایلام در سال های 1409 (2020 م) و 1419 (2030 م)، از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی 1355 تا 1386، افزایش 73/1905 هکتاری اراضی مسکونی و تخریب 16/2066 هکتاری کاربری جنگل را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر ایلام تا چه ابعاد و مقیاسی، به ترتیب «شدت عمل کاربری های اراضی مسکونی و کشاورزی» با روند افزایشی و «کاربری های جنگل، اراضی بایر و باغ» با روند کاهشی، پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1355 با 67/268 هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1419 به 77/2600 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر ایلام در تمامی ابعاد است.
بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی (موردشناسی: نواحی روستایی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه و تحلیل عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی شهرستان اردبیل است. پژوهش پیشِ رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل جوانان روستایی شهرستان اردبیل است (49297N=) که از این میان تعداد 382 نفر با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 81 /0 الی 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی نشان داد، مهم ترین عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی در منطقه مورد مطالعه، شامل چهار مؤلفه «تقویت روحیه شهروندی و بهبود کیفیت زندگی» (18/27)، «ترویج سبک هویتی هنجاری و توجه به مطالبات جوانان» (64/25)، «تکامل ساختاری رشد شخصیت و توانمندسازی روان شناختی» (27/24)، «تقویت هنجارهای اخلاقی و اقدام مداخله ای دولت» (91/22) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 46/55 است. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
شناسایی عوامل هوشمندی سازمان در سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری مدرن در سازمان های گردشگری، تعدادی از مشاغل و تخصص ها را حذف و تعدادی از مشاغل و تخصص های جدید را به وجود آورده است. این در حالی است که ساختار سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در استان خراسان جنوبی همچنان شکل سنّتی خود را حفظ کرده است و نیاز به شناسایی عوامل عملکرد هوشمندانه در گردشگری و تغییر ساختار سازمان های ارائه دهنده این خدمات احساس می شود. پژوهش حاضر درصدد شناسایی عوامل هوشمندی در صنعت گردشگری خراسان جنوبی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارشناسان شاغل در سازمان های گردشگری استان خراسان جنوبی است (هتل های سه ستاره، دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری). برای تعیین نمونه آماری پژوهش از روش سرشماری استفاده شد که جمعاً 356 نفر مورد توزیع پرسشنامه قرار گرفتند. پرسشنامه مورداستفاده در پژوهش، محقق ساخت است که برای طراحی آن از تکنیک دلفی استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه به روش سازه- واگرا بررسی شد و در ادامه با استفاده از رویکرد حداقل مجذورات جزئی، روابط متغیّرها و مدل اصلی پژوهش بررسی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خدمات الکترونیک (غیرحضوری) برای گردشگران، کارکنان آموزش دیده و مسلط به زبان خارجه، خدمات و محصولات مکمل در کنار محصول اصلی سازمان، ارائه تجربه سفر هوشمند، آزاداندیشی و نوآوری کارکنان گردشگری و سرانجام استفاده از روش های نوین بازاریابی گردشگری، ازجمله مهم ترین عوامل هوشمندی در سازمان های گردشگری هستند.
تحلیل فضایی تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی در شهر مشهد به صورت بهینه و مطلوب توزیع و مکان یابی نشده است. این مسأله علاوه بر رعایت نکردن اصل عدالت و برابری در برخورداری یکسان جمعیت دانش آموزی از فضاهای آموزشی مناسب، موجب سفرهای اضافی با هدف تحصیلی به سایر نواحی شهر مشهد می شود. هدف از این پژوهش، کاهش تقاضای سفر ازطریق توزیع مطلوب و متناسب کاربری های آموزشی در سطح کلان شهر مشهد است. برای تعیین میزان تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در هر یک از نواحی و مناطق ترافیکی شهر مشهد از مدل های رگرسیونی چند متغیّره در قالب نرم افزار GIS استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این پژوهش متغیّر وابسته، شاخص تولید و جذب سفر آموزشی است و همچنین متغیّر های مستقل شاملِ تعداد محصل مهد کودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان ساکن در هر ناحیه ترافیکی، تعداد کلاس های مهد کودک، دبستان، راهنمایی و دبیرستان و مالکیت خودرو در هر ناحیه ترافیکی است. در این مقاله سعی شده تا رابطه میان تولید و جذب سفر آموزشی با استفاده از دو روش آمار فضایی و رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گیرد. به منظور پی بردن به دقت روش به کار گرفته شده، خروجی به دست آمده از آن با خروجی به دست آمده از روش کلاسیک به صورت عددی مورد مقایسه قرار گرفته است. حاصل این مقایسه، بیانگر برتری روش آمار فضایی نسبت به روش کلاسیک درتولید و جذب سفر است. نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری نشان می دهد که ناحیه ترافیکی 231 با 6718 سفر بیش ترین و ناحیه 130 و 167 کم ترین پیش بینی تولید سفر آموزشی را داراست. همچنین در زمینه جذب سفر آموزشی، ناحیه 184 با 8068 سفر بیش ترین و نواحی ترافیکی 149، 156 و 190 کم ترین پیش بینی جذب سفر آموزشی را به خود اختصاص داده است؛ بنابراین با برنامه ریزی صحیح و مکان یابی بهینه کاربری های آموزشی ضرورتی برای ورود این گونه سفرها به اغلب نواحی ترافیکی شهر مشهد وجود ندارد. این امر ضرورت توجه مسئولان کلان شهر مشهد با 5876313 سفر سواره در یک شبانه روز و سالانه بیش از 25 میلیون نفر زائر به جانمایی صحیح کاربری های شهری بیش از پیش آشکار می سازد.
تحلیل فضایی ریسک رواناب های مسأله ساز با تکیه بر معیارهای برنامه ریزی شهری (مورد شناسی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فیزیکی روزافزون شهرهای امروزی، باعث افزایش ضریب نفوذناپذیری، سرعت و حجم رواناب حاصل از بارندگی شده است؛ بنابراین احتمال بروز رواناب در هنگام بارش های شدید بالا رفته است. هنگام وقوع بارندگی، هرچه میزان آسیب پذیری یک محدوده بیشتر باشد، آن محدوده بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد. با توجه به اینکه هدف اصلی طرح ها و اقدامات کنترل سیلاب، کاهش میزان آسیب پذیری است، پیش از هر اقدامی لازم است بخش های آسیب پذیر شهر مشخص شود. از نگاه سیستمی، لازم است کلیه عواملی که در ایجاد رواناب های مسأله ساز شهری تأثیر دارد، شناسایی شود. هدف این پژوهش، دستیابی به شاخص های برنامه ریزی شهری مؤثر در ایجاد رواناب های سطحی شهر کرمان و همچنین، تهیه نقشه آسیب پذیری خطر مذکور است. روش به کار رفته در تحلیل معیارها، روش تحلیل سلسله مراتبی فازی است؛ ازاین رو در این پژوهش مناطق شهر کرمان با توجه به آمار بارندگی، اطلاعات فیزیولوژیکی موجود و سایر عوامل تأثیرگذار، مورد مطالعه قرار گرفت. برآورد ارتفاع و حجم رواناب با روش SCSکه در مقیاس زیرحوضه مورد استفاده قرار می گیرد، محاسبه شد. ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ نتایج به دست آمده از ﺑﺮآورد ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ مازاد در زیرحوضه ها با عنوان شماره منحنی، مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت نقشه های شماره منحنی رواناب با استفاده از ابزار ArcCN-Runofدر محیط ArcGISتهیه شد. نتایج کلی حاکی از تأثیر عوامل جوّی، انسانی و زمینی بر این رخداد بود که عوامل زمینی بیشترین تأثیر را داشته است. همچنین، نقشه پراکنش فضایی ارتفاع رواناب های مسأله ساز در سطح مناطق نشان داد که بخش های مرکزی شهر کرمان، بیشترین زمینه خطرپذیری رواناب را دارد.