فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی امکان پیاده روی در فضای شهری (محله سعادت آباد تهران) و بررسی، مشاهده و تحلیل میدانی مؤلفه های قابلیت پیاده روی پرداخته است و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که وضعیت پیاده روی در محله سعادت آباد بر پایه الگوهای توسعه پایدار و نو- شهرسازی چگونه است؟ روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت پیمایشی بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن محله سعادت آباد تهران و حجم نمونه تعداد 380 نفر که بر اساس جدول مورگان تعیین گردید. برای سنجش میزان قابلیت پیاده روی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که در آن چهار مؤلفه قابلیت پیاده روی (مطلوبیت و مطبوعیت، ایمنی و امنیت، آسایش و راحتی و تسهیلات و دسترسی) در قالب 30 سؤال مورد سنجش قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید برجسته مورد تایید قرار گرفت و همچنین آلفای کرونباخ برابر با 87/0 محاسبه شد که نشان از پایایی و ثبات پرسشنامه داشت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و تعیین نرمال بودن داده ها توسط آزمون کالموگراف اسمیرنوف، به منظور تعیین وضعیت میانگین هر یک از متغیرها از آزمون t تک نمونه ای و به منظور تعیین ارتباط میانگین هر یک از مؤلفه ها با یکدیگر از آزمون تعقیبی Bounferoni استفاده گردید. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد که قابلیت پیاده روی و مؤلفه های آن در محله سعادت آباد در وضعیت مطلوب نیست.
توزیع بار جمعیتی ایران
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۵ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تأثیر برنامه های ترویجی بر مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (مطالعة موردی: دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی تأثیر برنامه های آموزشی و ترویجی در میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (دهستان استرآباد شمالی) است. برای دست یابی به این هدف از روش تحقیق توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. جامعة آماری این تحقیق شامل همة زنان روستایی بالای 20 سال است که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 206 زن روستایی به عنوان نمونه در 6 روستای دهستان استرآباد شمالی به-صورت تصادفی موردپرسشگری قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (76/0). داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شدند. در این پژوهش، بر روی میانگین میزان مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی و تأثیر فعالیت های آموزشی و ترویجی بر میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های مختلف کشاورزی بحث شده است. نتایج نشان داد در جامعة موردمطالعه، میانگین کل مشارکت زنان در فعالیت های مختلف معادل 04/2 به دست آمد که براساس آزمون Tمیانگین مشارکت کمتر از حد متوسط است. همچنین، نتایج حاصل حاکی از این هستند که بیشترین مشارکت زنان در امور دامداری با میانگین 29/3، در امور باغداری با میانگین 52/2 و در امور زراعی با میانگین 37/2 که نشان دهندة مشارکت بیشتر زنان روستایی در فعالیت های دامداری است. براساس آزمون Anova عواملی چون سن، سواد، بعد خانوار و وضعیت تأهل با میزان مشارکت زنان رابطة معنا-داری دارند. برنامه های آموزشی و ترویجی نیز با 02/3، نشان دهندة تأثیر بیشتر برنامه های آموزشی و ترویجی در بیشترشدن میزان مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی هستند. 6/63% از زنان روستایی پاسخ گو به پرسش نامه بیان کردند که تأثیر برنامه های آموزشی و ترویجی در مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی می تواند به طور متوسط تأثیرگذار باشد.
تحلیل فضایی مراکز ورزشی و بررسی شعاع خدمات رسانی آن در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، تحلیل پراکنش فضاهای ورزشی شهر زنجان و بررسی میزان دسترسی شهروندان به این مراکز است.
روش: روش تحقیق حاضر، از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات میدانی است. سپس با استفاده از نرم افزار GIS، به تحلیل فضاهای ورزشی و شعاع خدمات رسانی آن پرداخته شده و در نهایت نقشه های خروجی این مدل ارایه شده است.
یافته ها/ نتایج: پس از مطالعة وضع موجود فضاهای ورزشی در سطح محلّه، ناحیه، منطقه و شهر زنجان، سطوح و سرانة اختصاص یافته به فضای ورزشی در شهر زنجان مشخص شد. از مجموع نوزده فضای ورزشی شهر زنجان، 9 فضای ورزشی در مقیاس محلّه، 6 فضای ورزشی در مقیاس ناحیه، 3 فضای ورزشی در مقیاس منطقه و1 فضای ورزشی در مقیاس شهر، خدمات رسانی می کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توزیع فضاهای ورزشی در سطح شهر زنجان مناسب نبوده است. از نظر دسترسی به فضاهای ورزشی، نتایج حاصل از تحلیل شعاع عملکردی، نشان دهندة آن است که فضای ورزشی به ترتبب محلّه، ناحیه، منطقه و شهر، حدود 45، 80/46 و 83 درصد مساحت و 36، 63، 94، 98 درصد جمعیّت شهر زنجان را تحت پوشش عملکردی خود قرار داده است. همچنین، با استفاده از شاخص موران و آمارة عمومی G مشخص شد که پراکنش فضایی کاربری های ورزشی به صورت برنامه ریزی شده نبوده و به صورت تصادفی در سطح شهر توزیع شده است.
ارزیابی و تحلیل کیفیت مسکن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسکن به عنوان فضایی که انسان بیشترین وقت خود را در آن می گذراند همواره در نظر برنامه ریزان جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. در دوره رشدگرایی به جهت غلبه تفکر کمی گرایی با محوریت پوزیتیویسم منطقی، کمی گرایی در مسکن مورد تأکید قرار می گرفت اما با تغییر در رویکرد نظری به سوی توسعه پایدار، توجه به جنبه های کیفی مسکن افزایش یافت. مساکن روستایی به جهت تبعیت از الگوهای مرسوم ساخت وساز با توجه به شرایط محیطی، پیوند با معیشت روستایی و ... دارای ویژگی های منحصربه فردی می باشد؛ اما به لحاظ کیفیت نیازمند تقویت برای ارتقای سطح زندگی روستاییان می باشد. در این راستا هدف مطالعه حاضر، تحلیل کیفیت مسکن روستایی و تفاوت های آن در دهستان کنویست شهرستان مشهد می باشد.
روش: برای این منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، 25 روستا از منطقه به عنوان روستاهای نمونه و تعداد 362 خانوار از طریق نمونه گیری از مجموع 4499 خانوار روستایی، برای مطالعه انتخاب گردید تا پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردد. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش های آماری و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که باوجوداینکه به طورکلی سطح کیفی مسکن در بین روستاهای منطقه پایین هست اما روستاهای 25 گانه مورد مطالعه به لحاظ سطح کیفیت مسکن نیز با هم تفاوت دارند و روستاهای خیرآباد، کنارگوشه و فرخ آباد دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی است.
محدودیت ها/ راهبردها: ضعف در داده های آماری رسمی در ارتباط با مسکن روستایی به ویژه کیفیت مساکن ازجمله محدودیت های پژوهش می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های به دست آمده می توان توجه به جنبه های کیفی مسکن روستایی در زمینه های امنیت مسکن، استحکام مسکن، بهداشت و سلامت، تسهیلات زیرساختی و ساختمانی، آسایش و رفاه، میزان همجواری، فرم مورد تأکید می باشد.
اصالت و ارزش: این مطالعه از جهت تأکید بر رویکرد شاخص های کیفی گرا در مطالعات و برنامه ریزی مسکن روستایی دارای اهمیت می باشد. زیرا مساکن روستایی به لحاظ کیفی تفاوت های بسیاری با مسکن در نواحی شهری داشته و از سطح آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهر نایین در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه یک جریان چند بعدی است که نیازمند تغییرات اساسی در ساختار فرهنگی و اجتماعی از یک طرف و رشد اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری از طرف دیگر می باشد.تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است.که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید در نتیجه ی این سیاست ها، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق، حاشیه ای عمل می نمایند.شناخت وبررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از چالش های پیش روی برنامه ریزی شهری به شمار می رود. شناخت و سعی در برقراری تعادل وتوازنی منطقی درنظام شبکه شهری از جمله راهبردهای موثر در ساماندهی فضا و تسهیل در فرایند نیل به توسعه پایدار می باشد.بدین منظورهدف کلی از این مطالعه ارزیابی درجه توسعه یافتگی شهر نایین در سطح استان اصفهان و تعیین سطح توسعه یافتگی این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط می باشد. برای ارزیابی سطح توسعه شهرهای استان اصفهان و تعیین سطح توسعه یافتگی از مدل تاکسونومی عددی با انتخاب 30متغیر در قالب شاخص های فرهنگی،بهداشتی و نهادی– کالبدی استفاده شده است.روش کار دراین پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برخی نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تمرکز امکانات و خدمات در مرکز استان می باشد.
عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه از دیدگاه دهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها به عنوان یکی از نهادهای مدیریتی نویندر دهه اخیر،برای اداره کردن روستاهای کشور تأسیس شدند. با گذشت بیش از 10 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان کرمانشاه، تاکنون مطالعه ای در زمینه بررسی عملکرد این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام دادن این مطالعه موردی که با رویکرد کیفی صورت گرفته، این است که ضمن واکاوی عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، راهکارهایی به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها از دیدگاه دهیاران ارائه شود. جامعه مطالعه شده در پژوهش حاضر، دهیاران دهستان بالادربند (12 دهیار) بودند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری شدند و با استفاده از تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد دهیاری های مطالعه شده، در این شش محور صورت گرفته است: توسعه کالبدی و فیزیکی در روستا، تهیه و اجرای طرح های زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و اداری، تهیه و اجرای طرح های فرهنگی و مذهبی و ورزشی، عرضه خدمات عمومی، و توسعه کشاورزی. راهکارهایی که دهیاران به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها مطرح کردند، در قالب شش موضوع دسته بندی شدند. این راهکارها که به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها پیشنهاد شدند، عبارت اند از: توجیه و جلب همکاری شورا و مردم با دهیاری، تضمین امنیت شغلی و ایجاد انگیزه در دهیاران، تجدید نظر در فرایند انتخاب دهیار، تأمین امکانات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری، تثبیت جایگاه قانونی دهیار، و تقویت ارتباط سازمان های ذی ربط با دهیاری ها.
بوم شهر و آثار آن در توسعه پایدار شهرهای ساحلی: شهر ساحلی بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تأثیر رویکرد بوم شهر را در توسعه شهرهای ساحلی مطالعه میکند. درآغاز کوشش شده است تا برای تبیین موضوع به آسیبشناسی توسعه شهری در نوار ساحلی پرداخته شود و آسیبهای ناشی از بیتوجهی شهرسازان به اکوسیستم ظریف و شکننده نوار ساحلی و شرایط حاکم بر کنش متقابل بر خشکی و آب نمایان شود. در ادامه با مطالعه متداولترین رویکردها در شهرسازی نوین معلوم میشود که بهکارگیری رویکرد بوم شهر به سبب در نظر گرفتن شرایط خاص مکان میتواند آثار و نتایج مثبتی در توسعه شهرهای ساحلی داشته باشد. شواهد و تجربیات در شهرهای موفق جهان حاکی از اهمیت این الگو در برنامهریزی و طراحی شهری میباشد. بنابراین پس از مشخص شدن مزیتهای این رویکرد، تعدادی از عوامل که در توسعه بهینه شهر ساحلی بابلسر مؤثرند، آزمون شدند. یافتههای تحقیق نشان دادند که در صورت بهکارگیری عواملی چون کاهش جاپای بومشناسی در پیرامون رودخانه بابلرود، ایجاد تنوع فعالیتی در حوزههای شهری، توسعه عمودی در بخش فرسوده و حومههای شهر و ارتقای پایگاه اجتماعیـ اقتصادی شهروندان میتواند در برطرف کردن مسائل شهر بابلسر مؤثر واقع شود
ملی/ محلی گرایی بوم شناختی؛ اکولوژیک (رویکردی نو به مقوله مدیریت و آمایش سیاسی فضا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران، تلاش برای ساخت و تحمیل یک هویت فضایی یکدست و هژمون بر عرصه فضای ملی و در مقابل نیز تلاش نخبگان محلی برای ساختن یک هویت محلی منحصر بفرد بدون توجه به روابط فرا محلی وجود داشته است. هدف این مقاله ارایه رویکردی نو به مقوله مدیریت سیاسی فضا در ایران است. رویکردی مبتنی بر مفهوم ضد ژئوپلیتیک به مقوله ی ملی گرایی خشونت آمیز و محلی گرایی واگرا بر عرصه فضای جغرافیایی / سیاسی سرزمین ایران. در واقع ارایه این رویکرد به درک و فهم نو و متفاوت از فضا و سیاست منجر می گردد. هر تغییری در این عرصه تغییراتی را در نوع تفسیر دیگران به وجود می آورد و در پی آن اشکال جدیدی از فهم در قالب فضا و گفتمان های متفاوت شکل می گیرد. این فهم تعاملی نامتناهی و حلقه ای بهم پیوسته از اشکال متفاوت خود و دیگری در قالب گفتمانی است که لزوماً مستلزم نفی هیچ کدام از طرف های مقابل نیست. این نوع رویکرد مبتنی بر مسئولیت پذیری در قبال فضاهای فرهنگی متفاوت است. در این رویکرد ""دیگری"" در قالب ذهن، زبان و فرهنگ خود آنان فهم می گردد. استدلال اصلی این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، این است که مدیریت سیاسی فضا از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران مبتنی بر ساخت یک هویت منفرد و یکدست در فضای ملی بوده و منجر به ملی گرایی خشونت آمیز از یک طرف و در مقابل محلی گرائی واگرا شده است؛ و ناکارآمد می باشد. لذا در جهت رفع این نقیضه، ملی / محلی گرایی بوم شناختی را به عنوان الگوی بدیل مطرح می کند. ملی / محلی گرایی بوم شناختی مبتنی بر این فرض است که فضای ملی و محلی جزئی لاینفک از یکدیگرند و فضا عرصه ای است برای دیالوگ و تفاهم نه تقابل. در فضای اکولوژیک، اخلاق فضایی بر اساس ارتباطات چند وجهی و شبکه ای فضاها، مردمان و مناطق مختلف ایران استوار است. در این فضا، سنت ها و روایتگری ها از تقسیمات متعارض شکل نمی گیرند، تفاوت های فضایی به گونه ای مطلق دریافت نمی گردند، مفاهیم شباهت و تفاوت مقوله ای نسبی در نظر گرفته می شوند و از دوگانگی و تقابل های دوتایی خشونت آمیز و قوم محورانه در عرصه سیاست و فضای ملی/ محلی پرهیز می گردد. بسترهای اجتماعی چنین فضایی متفاوت از مدیریت دولتی و تولید امنیتی فضاست. ملی/ محلی گرایی اکولوژیک در یک تعبیر کلی مبتنی بر رابطه مستمر بین اذهان متفاوت در دو سطح ملی و محلی است. یافته ها عبارت است از دیالوگی مستمر بین علایق استراتژی های ملی و خواسته های محلی و منطقه ای. یکپارچگی ملی و فهم روایت ها و داستان ها و علایق محلی و منطقه ای در کانون ملی/ محلی گرایی اکولوژیک قرار دارد.
بررسی تحولات اقتصادی- اجتماعی مدار نامولد سرمایه داری در ایران و تأثیر آن بر اسکان غیررسمی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد شهری در کلانشهر های کشور بویژه تهران، بعلت فقدان یک مکانیسم پویا برای تداوم جریان سرمایه، در چند سال اخیر وابسته به رانت زمین، مسکن و فرصت های نابرابر درآمد گردیده است. این روند در دهه ی اخیر با توجه به افزایش نقدینگی و تقویت سرمایه داری سوداگر، افزایش یافته است. اگر از سال 1340 تا 1370 ه.ش تهران بیشتر یک قطب صنعتی- خدماتی شناخته می شد، در چند سال اخیر روندهای اقتصادی نقشی را القا کرده که تهران را بیشتر به یک قطب ناکارمد تجاری- سوداگری تبدیل نموده است. اگرچه در کوتاه مدت انباشت سرمایه در مقیاسی بی سابقه چشمگیر شده، لیکن افزایش درآمد های کاذب و انتظاری، معضلات فراوانی از جمله بحران مسکن، تورم، بیکاری و حاشیه نشینی را شدت بخشیده است. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل تحولات نظام سرمایه داری ایران در دو دهه ی گذشته و بازتاب آن در فضا و برخی از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن در استان تهران است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی می باشد، که دارای روندی، توصیفی- تحلیلی می باشد. یافته ها بیانگر آن است که: یکی از حوزه های تأثیر روابط سرمایه داری ایران، در بیرون از مرزهای رسمی کلانشهرها یعنی در فضاهای پیرامونی تحقق می یابد، فضاهایی که بُعد مشروط نامعادلات اقتصادی و روابط قدرت هستند. بررسی تحولات جمعیتی فضاهای مذکور نشان می دهد که جمعیت منطقه شهری تهران بر خلاف تصور رایج، در حال رشد می باشد که این رشد بخوبی در افزایش جمعیت روستایی بصورت اسکان غیررسمی قابل مشاهده است. بنظر می رسد چنانچه استان تهران بعنوان قطب رشد مهم کشور، نتواند سیاست ها و مکانیزم های مناسب جهت انباشت سرمایه را تدوین کند، در آینده ای نه چندان دور علاوه بر روند مهاجرت به استان؛ معضلات بسیاری از طرف فضای دورنی قطب رشد، ماهیت آن را تهدید نماید و ساختار فضایی استان تهران بخوبی این موضوع را در قالب شکل گیری سکونتگاه های خود انگیخته فراوان در حاشیه جنوبی تهران نشان می دهد.
بررسی الگوهای مکانی بزهکاری در سطوح منطقه ای مورد شناسی: جرایم مرتبط با مواد مخدر در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاچاق مواد مخدر مسأله ای پیچیده است که همه ی کشورهای جهان را به نحوی به خود درگیر نموده است و پس از تجارت سلاح و مهمات، پرسودترین کسب و کار و یک تهدید جهانی است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل الگوهای مکانی بزهکاری و بررسی الگوهای فضایی ارتکاب جرایم سوء مصرف و قاچاق مواد مخدر در استان خراسان جنوبی کوشیده است تا به مطالعه ی رابطه ی محل سکونت و فعالیت مجرمین با محل ارتکاب بزه آنها، نسبت جرایم با جمعیّت هر بخش و شهرستان استان و سکونتگاههای شهری و روستایی استان بپردازد. طبق یافته های پژوهش، مجموعه جرایم مرتبط با مواد مخدر شامل سوءمصرف، تهیه، توزیع، خرید و فروش، حمل و نگهداری مواد مخدر در دو شهرستان بیرجند و نهبندان بسیار بیشتر از سایر شهرستان های استان خراسان جنوبی رخ داده است و در سکونتگاههای شهری استان به دلیل تعدد و تنوع جمعیّت نسبت به نقاط روستایی جرایم بسیار بیشتری رخ داده است، هرچند در این استان بسیاری از نقاط روستایی درگیر پدیده قاچاق مواد مخدر و بزه های مرتبط با آن هستند. الگوی پراکندگی جرایم نشان می دهد در این استان بزه حمل مواد مخدر بیش از سایر جرایم رخ داده است که بیانگر این نکته ی مهم است که استان خراسان جنوبی بیشتر استانی تولید کننده و توزیع کننده مواد مخدر به دیگر استان های کشور میباشد. هر چند الگوی فضایی بزهکاری در این استان توزیع بسیار پراکنده ای دارد اما وجود محور ارتباطی اصلی حد فاصل نهبندان، شوسف، بیرجند، قائن و فردوس و قرارگیری شهرهای مهم استان در این محور ارتباطی و جریان حرکت مواد مخدر از شرق به غرب در شکل گیری الگوهای بزهکاری در این استان بسیار تأثیرگذار بوده است. ضمن اینکه مرکز ثقل همه ی جرایم مورد بررسی در سطح استان، در نقطه ای واقع در جنوب شرقی شهر بیرجند و در نزدیکی شهر مود قرار گرفته است.به نظر می رسد اولویت بخشی به راهبردهای پیشگیرانه، اتخاذ راهکارهای فرهنگی، آموزشی با هدف پیشگیری، تشویق مردم به مشارکت در امر پیشگیری از وقوع جرم، اولویت بخشی به فعالیت های پلیسی مبتنی بر فن اوری های نو از جمله مهم ترین راهکارهای مؤثر در کنترل بزهکاری در استان خراسان جنوبی است.
مهاجرت و ماندگاری؛ روستاییان در شرایط خشکسالی (بخش زیرکوه شهرستان قاینات)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری رویکرد شبکة هم پیوندی در سطح بندی فضاهای سکونت گاهی استان قم برای بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف رویکرد مطالعات شبکة شهری هم پیوندی در توسعة شهری و روستایی، افزودن ابعاد فضایی و مکانی به برنامه ریزی منطقه ای است. در این مقاله با مطالعة چارچوب نظری مطالعات شبکة هم پیوندی، روشی پیشنهادی برای تعیین سلسله مراتب و نیز سطح بندی سکونت گاه ها در سکونت گاه های شهری و روستایی استان قم بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و جامعة آماری استان قم است. داده ها به روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و به روش آمار توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل شد. نتایج بررسی وضع موجود نشان می دهد در شرایط حاضر شهر قم به عنوان مرکز استان، تنها نقطة جمعیتی است که توان جذب عناصر برتر خدماتی را دارد.. رویکرد جدید معرفی شده در این مقاله، سکونتگاه ها را به روشی دقیق تر، یعنی توجه به عوامل فضایی کالبدی در چارچوب شبکه سطح بندی می کند تا مشکلات مرتبط با روش سلسله مراتبی کاهش یابد و کارآمدی بیشتری ایجاد شود.
تحلیل رابطه جرم و تراکم جمعیت در بلوک های آماری با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺍﺯﺩیﺎﺩ ﺟﻤﻌیﺖ، ﺗﺮﺍﮐﻢ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺻﻨﻌﺘی ﺷﺪﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑیﺸﺘﺮ ﺟﻮﺍﻣﻊ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﻨﻔی به ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭد. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻘﺒﻮﻟیﺖ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔی ﻣﺘﻮﻟی ﮐﻤﺘﺮی ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔی پدیده های ﻓﻮﻕﺍﻟﺬﮐﺮ ﺑﺎﺭی سنگین تر ﺍﺯ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ بر ﺩﻭﺵ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣیﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺟﺮﻡ ﭘیﺎﻣﺪی ﻣﻨﻔی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺍﻓﺮﺍﺩ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ ﻭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺗﺄﺛیﺮ گذار است. هدف این پژوهش تحلیل رابطة بین تراکم جمعیت با نرخ وقوع جرایم ارتکابی در منطقه اسلام آباد است روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل رابطه جرم و تراکم جمعیت از سامانه اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای جانبی Crime Analysis و Case استفاده شده است. جامعه آماری مجموعه جرایم ارتکابی است که در دوره زمانی یک ساله در محدوده منطقه اسلام آباد به وقوع پیوسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد یکی از مهمترین کانون های جرم خیز در شهر زنجان است و توزیع فضایی جرایم در این منطقه از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. از میان 321 فقره جرم ارتکابی در منطقه اسلام آباد بزه شرارت با 19.31 و درگیری و بزه سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر با 19.31 درصد کل جرایم ارتکابی در این محدوده بیشترین فراوانی را دارا هستند. در مقابل بزه کیف زنی و جیب بری با 0.6 درصد جرایم ارتکابی دارای کمترین فراوانی در بین سایر جرایم است. همچنین ارتباط معناداری بین بالا بودن تراکم و ازدحام جمعیت و افزایش ناهنجاری های اجتماعی در منطقه اسلام آباد مشاهده می گردد. به گونه ای که تراکم نسبی جمعیت در این منطقه422 نفر در هکتار سکونت دارند، این در حالی است که تراکم نسبی جمعیت در شهر زنجان 69 نفر در هکتار است. بنابراین، تراکم نسبی جمعیت در منطقه اسلام آباد 6 برابر بیشتر از متوسط تراکم جمعیت در سایر بخش های شهر زنجان است و به همان میزان نرخ وقوع بزهکاری نیز در این منطقه نسبت به سایر بخش های شهر بیشتر است.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در پهنه بندی خطر آتش سوزی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده جنگلی هلن – زاگرس مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگل ها به عنوان یکی از مهمترین منابع طبیعی تجدید شونده نقش حیاتی در استمرار حیات و حفظ و پایداری زیست بوم ها ایفا می نمایند. بروز آتش سوزی های متعدد از جمله دلایل تخریب جنگل ها است. با توجه به از بین رفتن مراتع و جنگل ها در قسمت های مختلف ایران ، به خصوص در سلسله جبال زاگرس و البرز ، پیش بینی تمهیدات لازم به منظور مقابله با آن ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های دارای پتانسیل بالای آتش سوزی در مناطق جنگلی می باشد. بدین منظور در گام نخست عوامل تاثیر گذار بر وقوع حریق در محدوده مطالعاتی، جنگل حفاظت شده هلن، مشخص گردید و با استفاده از پرسشنامه در قالب تکنیک دلفی و با استفاده از نرم افزار SPSS اولویت بندی شد. در گام بعدی، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، اوزان مربوط به میزان تاثیرگذاری هر یک از عوامل محاسبه گردید. در نهایت با اختصاص اوزان به لایه های رستری عوامل تاثیرگذار در محیط GIS و روی هم-گذاری تمامی لایه های اطلاعاتی، نقشه نهایی خطر آتش سوزی بدست آمد.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حدود یک چهارم مساحت منطقه دارای پتانسیل آتش سوزی زیاد و خیلی زیاد است که عمدتا مناطقی با شیب و ارتفاع بالا، واقع در دامنه جنوبی و با پوشش گیاهی گون و سایر گونه های گیاهی یکساله و در مجاورت مناطق مسکونی و شبکه دسترسی می باشد. این نتایج به دلیل به کارگیری فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ، تلفیق آن با قابلیت های GIS و به دست آوردن نقشه مکاندار پتانسیل آتش سوزی، ابزاری توانمند در اختیار مدیران و برنامه ریزان قرار میدهد تا به منظور پیشگیری از آتش سوزی و حفاظت از منابع جنگلی اقدامات لازم را به عمل آورند.
نقش دانش و نگرش ریسک در تبیین تفاوت های آسیب پذیری اجتماعی شهر تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری بالای شهر تهران نسبت به زلزله بخصوص «محله ها و خانوارهای جنوبی شهر» مسأله ای است که نیازمند راه حل های مبتنی بر مطالعات کل نگر می باشد، امّا تمرکز بر راه حل هایی چون ارتقای دانش و نگرش ریسک این سوال را مطرح می کند که «نقش دانش و نگرش ریسک در تبیین تفاوتهای آسیب پذیری در برابر زلزله چقدر است؟» سوالی که پاسخ صحیح به آن جهت هدایت سیاستهای کاهش آسیب پذیری ضروری است. بنابراین جهت تبیین تئوریک، پیشبنة آسیب پذیری بررسی، مفاهیم تبیین کنندة مسأله انتخاب و مدل نظری و مطابق آن فرضیه های پژوهش ارائه گردید. برای داوری فرضیه ها، واحد تحلیل خانوار در محله تعیین، حجم نمونه با روش کوکران محاسبه و با روشهای خوشه ای و سیستماتیک نمونه گیری شد. داده های مورد نیاز نیز از طریق پرسشنامه گردآوری و از طریق روشهای همبستگی، واریانس یکطرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل گردیدند.
نتایج نشان داد که نه تنها دانش و نگرش ریسک رابطة معکوس و نسبتا ضعیفی با میزان آسیب پذیری دارند و در تبیین تفاوتهای آن، نسبت به متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی و محله از نقش بسیار پایین تری برخوردارند، بلکه خود عمدتا متأثر از پایگاه و شرایط اجتماعی اقتصادی خانوارها هستند. بنابراین ارتقای دانش و نگرش ریسک به تنهایی و بدون توجه به سیاستهای کاهش فقر و افزایش دسترسی به منابع بخصوص برای طبقه های متوسط و پایین تر نتیجه بخش نخواهد بود.
ارزیابی مکان های آسیب پذیر کلان شهرها در برابر حملات تروریستی ، نمونه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی یکی از بزرگترین چالش های جهان در قرن 21 محسوب می شود. سالانه هزاران نفر در سرتاسر جهان بر اثر حملات تروریستی جان خود را از دست می دهند. در این میان کلان شهرها یکی از مهمترین فضاهایی هستند که اکثر حملات تروریستی در آن سازماندهی و انجام می شود ، به طوری که می توان تروریسم را پدیده ای اساساً شهری دانست. کشور ایران و شهرهای بزرگ آن نیز به دلیل ویژگیهای منطقه ای و وجود گروهک های تروریستی و معارض با نظام در خطر حملات تروریستی قرار دارند. در کلان شیراز زیر ساخت های حیاتی، مکان های عمومی و مراکز قدرت سیاسی آن از مکان های بالقوه آسیب پذیر در مقابل حملات تروریستی محسوب می شوند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد اسنادی و قیاسی انجام شده ،ضمن بررسی کانون های جغرافیایی حملات تروریستی در کلان شهرهای جهان، مهم ترین مکان های این نوع حملات و میزان آسیب پذیری مناطق 9 گانه شهر شیراز در برابر حملات تروریستی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق1، 2 و 8 شهر شیراز به دلیل ویژگی های کالبدی- فضایی، تمرکز جمعیتی و تعدد زیر ساخت ها؛ آسیب پذیرترین مناطق در مقابل حملات تروریستی هستند.