هدف: مسکن به عنوان فضایی که انسان بیشترین وقت خود را در آن می گذراند همواره در نظر برنامه ریزان جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. در دوره رشدگرایی به جهت غلبه تفکر کمی گرایی با محوریت پوزیتیویسم منطقی، کمی گرایی در مسکن مورد تأکید قرار می گرفت اما با تغییر در رویکرد نظری به سوی توسعه پایدار، توجه به جنبه های کیفی مسکن افزایش یافت. مساکن روستایی به جهت تبعیت از الگوهای مرسوم ساخت وساز با توجه به شرایط محیطی، پیوند با معیشت روستایی و ... دارای ویژگی های منحصربه فردی می باشد؛ اما به لحاظ کیفیت نیازمند تقویت برای ارتقای سطح زندگی روستاییان می باشد. در این راستا هدف مطالعه حاضر، تحلیل کیفیت مسکن روستایی و تفاوت های آن در دهستان کنویست شهرستان مشهد می باشد.
روش: برای این منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، 25 روستا از منطقه به عنوان روستاهای نمونه و تعداد 362 خانوار از طریق نمونه گیری از مجموع 4499 خانوار روستایی، برای مطالعه انتخاب گردید تا پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردد. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش های آماری و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که باوجوداینکه به طورکلی سطح کیفی مسکن در بین روستاهای منطقه پایین هست اما روستاهای 25 گانه مورد مطالعه به لحاظ سطح کیفیت مسکن نیز با هم تفاوت دارند و روستاهای خیرآباد، کنارگوشه و فرخ آباد دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی است.
محدودیت ها/ راهبردها: ضعف در داده های آماری رسمی در ارتباط با مسکن روستایی به ویژه کیفیت مساکن ازجمله محدودیت های پژوهش می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های به دست آمده می توان توجه به جنبه های کیفی مسکن روستایی در زمینه های امنیت مسکن، استحکام مسکن، بهداشت و سلامت، تسهیلات زیرساختی و ساختمانی، آسایش و رفاه، میزان همجواری، فرم مورد تأکید می باشد.
اصالت و ارزش: این مطالعه از جهت تأکید بر رویکرد شاخص های کیفی گرا در مطالعات و برنامه ریزی مسکن روستایی دارای اهمیت می باشد. زیرا مساکن روستایی به لحاظ کیفی تفاوت های بسیاری با مسکن در نواحی شهری داشته و از سطح آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند.