فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
889 - 902
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی از اشکال گسترش استکه در نیم قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه ریزی شهری کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران،شده است. برخی شهرهای ایران این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان تجربه کرده اند. این شهرها با مشکلات فراوان، مانند توسعه بدون برنامه ریزی، افزایش سکونتگاه های غیررسمی، نوسان شدید قیمت زمین و مسکن، افزایش هزینه زیرساخت ها و خدمات شهری، به زیر ساخت و ساز رفتن اراضی کشاورزی، مصرف بیشتر انرژی، و آلودگی های محیط زیستی مواجه شده اند. سئوال اصلی این پژوهش این است که آیا شهر بابل در فرایند گسترش از سال 1335 تا 1395 با پراکنده رویی و تغییرات فضایی ناشی از آن مواجه شده است؟ بنابراین، هدف از این پژوهش شناخت الگوی گسترش شهر بابل از سال 1335 تا 1395 و تغییرات فضایی آن است. در این پژوهش، با استفاده از داده های آماری و «مدل هلدرن» به تحلیل پراکنده رویی شهر بابل و سایر تغییرات فضایی آن پرداخته شده است. برای تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش، از آمار توصیفی استفاده شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، مساحت شهر بابل از سال 1335 تا 1395 به صورت مستمر افزایش یافته است. براساس نتایج مدل هلدرن، 74 درصد افزایش وسعت این شهر در این دوره از رشد جمعیت و 26 درصد آن از پراکند رویی ناشی شده است. این روند موجب کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و در نتیجه گسترش افقی و بی رویه این شهر شده است. پراکنده رویی این شهر موجب شکل گیری شهرک های مسکونی، سکونتگاه های غیررسمی، و ادغام روستاهای پیرامون در آن شده است.
تحلیل ذینفعان توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
323 - 341
حوزه های تخصصی:
تحقق توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) به عنوان رهیافت توسعه ای مبتنی بر استفاده از ابزارهای نوآورانه برای جذب دانشگران و توسعه فعالیت های دانش بنیان مستلزم توجه به ابعاد نهادی توسعه به ویژهتحلیل ذی نفعان کلیدی و به کارگیری ابزارهای ظرفیت سازی و شبکه سازی از طریق گسترش تعامل ذی نفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری و انسجام شبکه روابط بین آن ها برای ایجاد تغییرات نهادی است. در این راستا، هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ذی نفعان کلیدی برای گسترش تعامل ذی نفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری شبکه روابط بین آن ها برای ایجاد تغییرات نهادی پاسخ گوی KBUD اصفهان است. راهبرد کلی پژوهش، مطالعه موردی و با جهت گیری پارادایمی پراگماتیستی است و از نظر هدف کلی کاربردی و از نظر هدف عملیاتی توصیفی- اکتشافی است. از سویی، رویکرد روش شناختی پژوهش از نظر ماهیت داده ها ترکیبی و با استفاده از ابزارهایی کمّی (آمار پارامتریک) و کیفی همچون مصاحبه نیمه ساختاریافته است. همچنین، با استفاده از ماتریس قدرت- منفعت، درکی از میزان و نوع قدرت و منفعت ذی نفعان و چگونگی اعمال قدرت آن ها با توجه به نوع منافعشان ارائه شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که تحقق KBUD اصفهان منوط به پیگیری منافع مشترک و اجرای اقدامات مشترک بین ذی نفعان مختلف است. بدین ترتیب، دسته بندی ارائه شده برای تحلیل ذی نفعان کلیدی KBUD اصفهان، به دلیل فراهم کردن امکان مقایسه نوع قدرت و منافع ذی نفعان و امکان تعریف راهبردهای مشترک و اقدامات هم افزایانه ذی نفعان بر اساس منافع مشترکشان، ابزار مناسبی برای ظرفیت سازی، شبکه سازی، و ارتقای مشارکت و تعامل بین آن ها در فرایند سیاست گذاری KBUD اصفهان به دست می دهد.
تأمین مالی خرد و اشتغال زایی در تعاونی های استان فارس با تأکید بر تعاونی های روستایی: ارزیابی دیدگاه اعضای تعاونی و عوامل تعیین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، بر نقش تعاونی ها به ویژه در اشتغال زایی تأکید زیادی شده است، در حالی که با توجه به محدودیت های مالی دولت، تأمین مالی آنها از مهم ترین چالش ها به شمار می رود. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی زمینه های تأمین مالی خرد توسط تعاونی ها و همچنین، ارزیابی مساعدت تعاونی ها در ایجاد اشتغال انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه در میان 120 نفر از اعضای تعاونی های کشاورزی- روستایی و غیرکشاورزی استان فارس در سال 1394جمع آوری شد. متغیرهای تمایل به مشارکت در تأمین مالی خرد و ارزیابی مشارکت صندوق در ایجاد اشتغال در قالب طیف لیکرت مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اعضای دارای تمایل بالاتر برای مشارکت در طرح تأمین مالی خرد افرادی با مقیاس فعالیت و تعداد اعضای شاغل پایین، خانوار بزرگ و سابقه عضویت کمتر هستند؛ همچنین، زنان در مقایسه با مردان دارای تمایل به مشارکت بالاتر ارزیابی شدند. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که مردان در مقایسه با زنان، افراد دارای سابقه بالاتر و اعضای دارای بعد خانوار بالاتر، احتمال ایجاد اشتغال را پایین تر ارزیابی می کنند؛ همچنین، افراد دارای تحصیلات بالاتر احتمال ایجاد شغل توسط صندوق تعاونی را اندکی پایین تر و افراد دارای درآمد بالاتر این احتمال را اندکی بالاتر ارزیابی می کنند. بر اساس نتایج پژوهش، فعالیت های حوزه روستایی و کشاورزی را می توان در قالب یکی از اولویت ها برای ایجاد تعاونی تأمین مالی خرد توصیه کرد.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزه های تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.
تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در سکونتگاه های روستایی مورد: روستاهای شهرستان هرسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت جدید روستایی و شوراهای اسلامی به عنوان سازمانی مردمی در چند سال اخیر جایگاه مهمی در توسعه اقتصاد روستایی پیدا کرده است. این موضوع سبب شده تا تلاش شود جایگاه این نهاد هر چه بیشتر بهبود یابد. این مقاله با هدف تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در نواحی روستایی شهرستان هرسین در استان کرمانشاه تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 50 نفر و روش نمونه گیری برای انتخاب روستا در سطح شهرستان نمونه گیری تصادفی ساده بوده و 23 روستا انتخاب شده است. پایایی تحقیق توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که حاکی از مناسب بودن داده ها بوده است. روایی تحقیق توسط ضریب K.M.O (برابر با 7/0و 71/0) و آزمون بارتلت محاسبه شد. تحلیل یافته ها توسط روش های توصیفی همچون میانگین و درصد و فراوانی و روش های تحلیلی نظیر تحلیل عاملی و ویلکاکسون محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنی داری در ارائه خدمات اقتصادی قبل و بعد از تأسیس شوراها وجود دارد. همچنین با کمک تحلیل عاملی6 مولفه پیش برنده در شورای اسلامی در راستای توسعه اقتصاد روستایی شناسایی شدند که شامل ضعف های قانونی شوراها، مشکلات مربوط به توانایی شوراها در تصویب قوانین اقتصادی مربوطه، مشکلات مربوط به همکاری مردم و شوراها با یکدیگر، مشکلات مربوط به عدم آشنایی اعضا با قوانین شوراها، عدم اعتماد مردم به شوراها، محدودیت اختیارات شوراها به لحاظ اداری و مالی و 4 مولفه بازدارنده مشارکت مردمی در اداره امور شوراها، شناخت بهتر اعضای شورا نسبت به مشکلات اقتصادی روستا، مردمی بودن اعضای شورا، جلب حمایت های دولتی و مردمی به پروژه های روستایی شناسایی شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری و اقتصاد مربوط به آن در حال حاضر، در تغییر و تحول بوده و یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و نقش حیاتی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه اقتصادی نیز، از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. گردشگری سلامت به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، هرگونه مسافرت برای ارتقای سلامت را در بر می گیرد و به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. همچنین گردشگری سلامت، یک استراتژی ملی در راستای افزایش درآمد کشور و نیز یک بازوی امنیتی محسوب می شود. این پژوهش باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان انجام شده است. بدین منظور ضمن مرور ادبیات و مفاهیم موجود در زمینه گردشگری سلامت، عوامل موثر مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری سلامت در استان اصفهان تشکیل می دهند و از بیست نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه در سال1393 استفاده شده است. به منظور شناسایی عوامل تاثیرگذار در جامعه آماری مورد مطالعه پرسشنامه ای طراحی و تدوین شده است. پرسشنامه تدوین شده به منظور انتخاب متغیرهای اصلی مورد مطالعه به اعضای نمونه آماری داده شد و نظرات آنان در خصوص این عوامل تعیین گشته است. در ادامه به منظور اولویت بندی عوامل شناسایی شده از روش TOPSIS استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه دوم جهت بررسی تاثیر هر یک از عوامل نسبت به شاخص های تعیین شده در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، ماتریس تصمیم گیری بدست آمد. در نهایت اولویت بندی عوامل با توجه به اوزان و اهمیت هر یک از عوامل مشخص گردیده است. نتیجه اولویت بندی عوامل نشان می دهد که هزینه تمام شده درمان، بیشترین اهمیت و اولویت را در توسعه گردشگری سلامت دارا می باشد و بعد از آن کادر درمانی آموزش دیده و آشنا به زبان های خارجی، محیط فرهنگی مناسب و امنیت اجتماعی برای کشورهای مسلمان، بهره مندی از زیرساخت های مناسب در بخش حمل و نقل هوایی، احکام و قوانین شرعی، وجود یک ویزای درمانی خاص و سهولت صدور روادید، وجود تسهیلات در بخش فناوری جهت پرداخت های الکترونیکی و برقراری ارتباطات الکترونیکی و مخابراتی، وجود مراکز درمانی متعدد و فوق تخصصی در سطح بین الملل در اولویت های بعدی جهت توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان قرار دارند.
تحلیل اثرات جمعیتی، اقتصادی و کالبدی تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر طی سالهای 90-1375 (مطالعه موردی شهر رودبنه، شهرستان لاهیجان، استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: اگرچه دیدگاه ها ی متفاوت و گاهی متناقضی برای شکل گیری شهرها وجود دارد اما صاحبنظران از ملاکها و معیارهای مشابهی برای تمایز شهر از روستا استفاده می کنند و برای تعریف سکونتگاه شهری بر واژه های کمیت پذیر همچون: جمعیت، وسعت، داشتن نهادهای حکومتی و... تاکید دارند. و عموماً معتقد به گذار تاریخی تبدیل سکونتگاهی روستایی به شهر هستند امری که به کررات از سوی نظامهای اداری و سیاسی نادیده گرفت شده و بنا بر شرایط و مقتضیات با تغییر در تعاریف و مغلطه های آماری سکونتگاهای روستایی را تبدیل به نقطه شهری نموده اند بویژه در سال 1385 که 400 نقطه روستایی در کل کشور بعنوان نقاط شهری معرفی گردیدند.پژوهش حاضر با این دیدگاه که پیدایش سکونتگاه شهری فرایند است نه صرفاً تعریف یک اسم یا واژه بهتحلیل اثرات تبدیل سکونتگاه روستایی رودبنه به شهر ؛در ناحیه جلگه ای استان گیلان پرداخته. این اثرات طی سالهای 1375 تا 1390 (یعنی قبل و بعد از تبدیل شدن به شهر) صورت گرفته و بلحاظ شاخصهای جمعیتی، اقتصادی وکالبدی تحلیل شده که نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه تبدیل سکونتگاه روستایی رودبنه به سکونتگاه شهری براساس یک تصمیم سیاسی بوده اما همین امر موجب سرعت گرفتن فرایند تغییرات در شاخصها و مولفه های مربوطه از یک سکونتگاهی روستایی به شهر بوده ، جمعیت پذیری سریع با نرخ رشد حدود 7 درصد، کاهش بیش از 23 درصدی سهم بخش کشاورزی در اقتصاد؛ تغییر در سهم و نوع کاربری اراضی از بارزترین مصادیق این امر می باشد. شیوه ی جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش میدانی و کتابخانه ای انجام شده است.
تحلیلی بر وضعیت توسعه گردشگری و موانع عمده جذب گردشگر در شهرها (نمونه موردی: مهاباد)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
233 - 252
حوزه های تخصصی:
گردشگری، به منزله فعالیتی که در دنیای امروزی توان اثرگذاری بر فرایند توسعه متوازن و خردورزانه را در همه دنیا به نمایش گذاشته، مورد توجه گروه وسیعی از سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام های سیاسی و مدیران اجرایی در کشورها و شهرهای مختلف قرار گرفته است. در این پژوهش، به بررسی و تحلیل موانع توسعه گردشگری در شهرستان مهاباد پرداخته شده است. این پژوهش براساس نوع هدف، کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی تحلیلی است. همچنین، شیوه گردآوری داده ها نیز اسنادی پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، پرسش نامه ای تدوین و در چند بعد در زمینه توسعه گردشگری و موانع توسعه گردشگری بین گردشگران وارد شده به مهاباد توزیع شد. نتایج بیانگر آن است که موانع قانونی، اقتصادی و کالبدی، طبیعی و جغرافیایی سه مشکل جدی در توسعه گردشگری شهری شهرستان مهاباد است. موانع قانونی (آیین نامه ها و مقررات) مهم ترین مانع در توسعه گردشگری شهری شهرستان مهاباد است. پس از آن، به ترتیب موانع کالبدی، طبیعی و جغرافیایی، موانع اقتصادی، موانع آموزش و زمینه سازی، موانع فرهنگی و فقدان جاذبه های کافی به ترتیب مهم ترین موانع توسعه گردشگری و جذب گردشگر شهری مهاباد است.
همگام سازی شهر اسلامی با چارچوب های مدیریت شهری الکترونیک در فضای شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
97 - 111
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز انگاره ها و پارادایم های گوناگونی مطرح شده است که هر یک به نحوه بر شهرها و به ویژه اقتصاد آن ها تأثیرگذار است. یکی از این انگاره ها شهر اسلامی می باشد. شهر اسلامی به راحتی می تواند با عملکردهای جدید و استانداردهای زندگی تطبیق پیدا کند و همخوانی خود را با محیط طبیعی، مذهبی و اجتماعی- فرهنگی ما حفظ کند. این عامل باعث شده تا شهر اسلامی همچنان برای نیازهای شهری حال حاضر جامعه ما مناسب و زیست پذیر باشد. این پژوهش باهدف شناسایی و تطبیق ملاک های و معیارهای شهر اسلامی و عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک درصدد اجرا و همگام سازی اصول دولت الکترونیک در شهر اسلامی با تأکید بر اقتصاد شهری می باشد. رویکرد حاکم بر فضای پژوهش توصیفی و تحلیلی است، که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای (اسنادی) بهره گرفته شد. در این راستا در گام نخست ملاک ها و شاخصه های شهر اسلامی استخراج گردید، و از طرف دیگر عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک استخراج و به جهت ارائه راهکارها و جهت دهی به این فرایند همگام سازی با استفاده از مدل رتبه بندیDEMATEL Fuzzy اقدام به رتبه بندی این عوامل مؤثر در ایجاد دولت الکترونیک شد. در راستای انجام مقایسه های زوجی بین شاخص ها در مدل DEMATEL از دیدگاه 30 کارشناس و مدیر در زمینه فناوری اطلاعات استفاده شده است. درنهایت با توجه به این ملاک ها و معیارهای استخراج شده فرصت های پیش روی شهر اسلامی الکترونیک مطرح شده و در پایان در جهت اجرای این مهم پیشنهادهایی ارائه شد. بر ابن اساس، تعلیم و تربیت نیروی متخصص در زمینه فناوری اطلاعات و درعین حال آگاه به اصول و ضوابط شهر اسلامی و دین مبین اسلام، فعال کردن روح مدیریت و اقتصاد اسلامی در بین مدیران شهری، ایجاد پلیس الکترونیک و تدابیری خاص در جهت ایجاد امنیت در فضای الکترونیکی ضروری می باشد.
تدوین راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان بازان شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
502 - 519
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی دهستان بازان است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پژوهش های کاربردی - توسعه ای است.گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. منطقه مورد مطالعه دهستان بازان در بخش مرکزی شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه و جامعه آماری پژوهش روستاهای دهستان بازان است، روستاهای نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 10 آبادی انتخاب شدند. در این روش مرحله اول روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی جهت دریافت امکانات و خدمات و در مرحله دوم با توجه به فاصله از مرکز شهرستان مد نظر قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای است که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0<α). این پرسشنامه شامل، ویژگی های عمومی پاسخ گویان، سنجش وضعیت اقتصادی، سنجش انسجام اجتماعی، وضعیت کالبدی و محیطی است، برای تجزیه وتحلیل داده ها، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS22 و پیاده سازی مدل های SWOT و QSPM از نرم افزار اکسل استفاده شد.یافته ها نشان داد نقاط قوت وفرصت های مناسبی در دهستان بازان وجود دارد، پتانسل هایی چون توسعه کشت زعفران، گردشگری مذهبی، واحدهای بلوک زنی، وجود باغات و محصولات جالیزی، ضرورت توانمندسازی این پتانسیل ها نظیر حمایت از احداث صنایع بسته بندی در قالب تعاونی های تولید و ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در بازاریابی این محصولات مهم ترین راهبرد انتخاب شده مدل (QSPM) بودند همچنین به نقش جوامع محلی در استفاده از این پتانسیل ها و توانمند سازی آن ها تاکید شده است.
ذهنیّت سنجی ساکنان محله های جدید و برنامه ریزی شده در ارتباط با مؤلفه های کیفیت زندگی (نمونه موردی: محله جاهدشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه صرف به رشد شهرها و بازماندن از رویکردهای توسعه ای نسبت به شهرها موجب به وجود آمدن پدیده ماکروسفالی در آنها شده است و این موضوع تأثیر مستقیم در سطح کیفیت زندگی در شهرها دارد. نکته قابل توجه در مواجهه با کیفیت زندگی، در نظر گرفتن آن در همه ابعاد (ذهنی و عینی) است تا بتواند به صورت جامع مورد ارزیابی قرار گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی کیفیت زندگی (دو بُعد عینی و ذهنی) در محله های برنامه ریزی شده شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی در این دست از محله ها از طریق افزایش مؤلفه های محیطی است. محله مورد مطالعه، محله جاهدشهر واقع در منطقه 12 شهر مشهد است. معیارها و شاخص های کیفیت عینی و ذهنی زندگی در 4 سطح به صورت سلسله مراتبی تدوین شده اند. روش مورد استفاده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 372 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSSو AMOS استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان کیفیت ذهنی زندگی در محله جاهدشهر از نظر ساکنان درحد متوسط رو به ضعیف (فقط در بخش حمل و نقل خوب) و میزان کیفیت عینی زندگی در حد متوسط رو به بالا (فقط در مؤلفه های امنیت اجتماعی و اوقات فراغت متوسط روبه ضعیف) ارزیابی شده است.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
شاخص شناسی معماری همساز با اقلیم در منطقه گرگان در راستای الگوی معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های معماری بومی شهر گرگان مبتنی بر خصوصیات اقلیمی و پایداری است. این تحقیق از نوع کاربردی می باشد که به صورت توصیفی - تحلیلی و با بررسی نمونه های متعدد صورت گرفته است. جمع آوری داده ها به شکل اسنادی، میدانی، کتابخانه ای و مشاهده می باشد. نتایج نشان داد که چهار مولفه اصلی نفوذپذیری، همبستگی، تفاوت و یگانگی و نیز هشت مولفه فرعی را می توان برای بافت معماری و شهرسازی بومی شهر گرگان تعیین نمود. همچنین؛ شاخص های معماری بومی گرگان نیز در پنج دسته خلاصه می شوند که عبارتند از: دسترسی، فضاها و حریم ها؛ تنظیم دما و مصرف بهینه انرژی؛ تهویه هوا؛ حفاظت در برابر رطوبت و بارندگی؛ مواد و مصالح. بیشترین مولفه بکار گرفته شده در نمونه های مورد مطالعه، خودبسندگی (90 درصد) و کمترین میزان مربوط به مولفه درونگرایی (18 درصد) بوده است. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که با وجود فرهنگ غنی وارزشمند تاریخی و اصولی در زمینه ی معماری و شهرسازی در منطقه ، شرایط امروزی بیانگر ضعف، ناکارامدی و فقدان هویت است. عدم وجود یک الگوی مناسب ومنطبق با رویکردهای شهرسازی ایرانی- اسلامی از مهمترین مسائل امروزین شهر گرگان است.
تحلیلی بر شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر می تواند نقشی کلیدی در رفع بسیاری از معضلات شهری ایفا نموده و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر برای 32 محله مسکونی بندر ماهشهر و تعیین تفاوت های فضایی این حقوق در محله های مختلف شهر است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه برای سنجش ابعاد 13 گانه حق به شهر به همراه اطلاعات جمعیتی سازمان آمار استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای سنجش تفاوت حق به شهر در محله ها و سطح بندی محلات، نواحی، و مناطق از آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل مکانی استفاده شده است. یافته ها نشان داده است که محله های مورد مطالعه از نابرابری فضایی در رضایت شهروندان در ابعاد مختلف حق به شهر رنج می-برند. یافته ها همچنین بیانگر این است که در محله های 2، 29، 35 که تراکم جمعیت پایین تر و امکانات بهتری دارند درجه رضایت از حق به شهر نیز بالاتر اظهار شده و برعکس در محله های 8، 10، 17، 24، و 25 که تراکم جمعیت بیشتر و شرایط نامطلوب تری دارند نارضایتی بیشتری از جانب پاسخگویان اظهار شده است. می توان نتیجه گیری نمود که نابرابری فضایی بندرماهشهر می تواند از یک طرف به دلیل حضور ساکنان غیربومی شاغل در صنایع این شهر و از طرف دیگر به دلیل غلبه دیدگاه نئولیبرال در بین مدیران شهری و استانی در تصمیم گیریهای راهبردی و اجرای برنامه های توسعه شهری باشد. بنابراین، توجه به رویکرد حق به شهر در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی این شهر براساس دیدگاه سیاست گذاری حق محور می تواند نقشی کلیدی در کاهش نابرابری ها و بهبود کیفیت زندگی شهروندان داشته باشد.
مطالعات مکان یابی اکوکمپ ها با استفاده از روش ارزیابی TOPSIS (مورد شناسی: مناطق گردشگری استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد و توسعه صنعت گردشگری به منظور کسب درآمد و پیشرفت اقتصاد کشور امری ضروری است و به دنبال آن آسیب های زیست محیطی در این بخش سبب افزایش نگرانی ها نسبت به مقاصد گردشگری در سطح بین المللی برای ارائه محصولی با استانداردهای زیست محیطی شده است. بدین منظور ایده طراحی اکوکمپ ها که برمبنای اصول پایداری و اکوتوریسم هستند و در زمره اقامتگاه های سبز به شمار می آیند، مورد توجه قرار گرفته است. مکان یابی صحیح اکوکمپ یکی از مهم ترین بخش های برنامه ریزی گردشگری پایدار است که موجب موفقیت اکوکمپ ها و بازگشت سرمایه می شود. بدین منظور شناسایی مناطقی که ازنظر گردشگری و ارزش های اکوتوریستی، توانایی و استعداد احداث اکوکمپ را داشته باشند، ضروری است. هدف از این مطالعه، تعیین مکان مناسب برای احداث اکوکمپ در استان لرستان، با درنظرگرفتن معیارها و عوامل تأثیرگذار بر ارتقای کیفی اکوکمپ ها است. دراین راستا از روش ارزیابی چندمعیاره TOPSIS استفاده شده است. پژوهش حاضر براساس هدف تحقیق، ماهیتی کاربردی دارد و همچنین براساس روش، توصیفی-تحلیلی است. در این روش برای امتیازدهی به معیارها و زیرمعیارهای لازم برای مکان یابی اکوکمپ در استان لرستان، با استفاده از نظر کارشناسان گردشگری این استان، پنج نقطه گردشگری شاخص این استان: آبشار بیشه، دریاچه گهر، تالاب های ولی عصر، تنگه شیرز و آبشار چکان انتخاب شد. با استفاده از ابزار پرسش نامه از 25 کارشناس متخصص و خبره در کمیته طبیعت گردی استان لرستان نظرسنجی به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه گردشگری دریاچه گهر به منظور احداث اکوکمپ با امتیاز نهایی 711/0 دارای بیشترین امتیاز و تالاب های ولی عصر با ارزش 394/0 حائز پایین ترین امتیاز شد.
ریز پهنه بندی و مقایسه ریسک سیلاب شهری با استفاده از مدل های تلفیقی عملگرهای فازی Arc GIS و تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
65-77
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از بلایای طبیعی می باشد که خسارت جانی و مالی فراوانی به همراه دارد. تسطیح زمین، تجاوز به حریم رودخانه ها و مسیل ها، سبب رخداد تغییرات الگوی زهکشی طبیعی و جاری شدن سیل در نواحی شهری، آب گرفتگی معابر و افزایش هزینه های نگهداری شهر می شود. شهر ارومیه یکی از شهرهای ایران می-باشد که به علت داشتن وضعیت اقلیمی و زمین شناسی خاص خود احتمال وقوع سیلاب شهری در آن بالا می-رود. لذا در مطالعه حاضر سعی شده است که از مهمترین شاخص های مؤثر در وقوع سیلاب شهری (فاصله از رودخانه، فاصله از مسیل ها و آبراهه ها، ارتفاع، شیب، جهت شیب، نوع پوشش اراضی و نوع خاک) برای پهنه-بندی مناطق آسیب پذیر در برابر سیلاب شهری استفاده شود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از عملگر فازی (Gama) در محیط GIS، و همچنین با وزن گذاری معیارهای منتخب، از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)، به منظور مقایسه استفاده شده است. در نهایت نتایج به دست آمده از عملگر Gama فازی و AHP فازی، جهت شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر سیلاب شهری به قیاس کشیده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مطابق تابع Gama Fuzzy، از کل مساحت شهر حدود 11 درصد آن یعنی حدود 7803225 متربع دارای پتانسیل بالای سیل خیزی بوده که بیشتر مناطق غرب و جنوب غربی شهر ارومیه را شامل می شود. اما بر اساس مدل Fuzzy AHP به کار رفته در پژوهش، از کل مساحت شهر حدود 11 درصد آن که بالغ بر 7417360 متر مربع می باشد دارای پتانسیل بالای سیل خیزی است و این مساحت به طور دقیق تر و مشخص شده در سایر مناطق شهری گسترده شده است.
بررسی رفتارهای محیط زیستی با تأ کید بر سواد زیست محیطی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
75 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رفتارهای محیط زیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد بوده است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری داده ها استفاده شد. در مبانی نظری، مفاهیم شهروندی محیط زیستی و سواد محیط زیستی توضیح داده شده است. نمونه ای با حجم 689 نفر در شهر مشهد به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. در این مرحله آگاهی، دانش، دغدغه و رفتار محیط زیستی به عنوان ابعاد سواد محیط زیستی سنجیده شده و در قالب پرسشنامه، با مراجعه پرسشگران به در منازل و گفت وگوی حضوری تکمیل شد. آزمون فرضیه ها و تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری ناپارامتریک انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که سواد محیط زیستی جامعه مورد مطالعه در ابعاد آگاهی و دانش در سطح بالایی است، درحالی که در ابعاد دغدغه و رفتار محیط زیستی نمره پاسخگویان تنها اندکی از حد متوسط بالاتر بود. همچنین میان سواد محیط زیستی در همه ابعاد آن با متغیر تحصیلات رابطه معنادار در جهت مستقیم، اما ضعیف مشاهده شد. رفتار محیط زیستی جمعی مردان بیش از زنان، اما رفتار فردی محیط زیست در میان زنان بیش از مردان است. هیچ کدام از شاخص های سواد محیط زیستی با سن رابطه نداشتند. درنهایت این که بین متغیرهای آگاهی، دانش و دغدغه محیط زیستی با رفتار محیط زیستی رابطه معنادار در جهت مستقیم و با شدت ضعیف برقرار بود.
تحلیل عوامل مؤثر بر پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی توسعه گردشگری (مطالعة موردی، منطقة آزاد ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، عوامل مؤثر بر پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی توسعة گردشگری در منطقة آزاد ماکو مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی و کاربردی است، جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش نیز، مردم ساکن در محدودة منطقة آزاد ماکو، به تعداد 183453نفر می باشند که از میان آنها بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه، 383 نفر تعین گردیده است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسشنامه می باشد، که مبتنی بر 38 سوال (4 سؤال عمومی و 34 سؤال تخصصی) طراحی شده و برای تعین روایی و اعتبار آن، از روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای به دست آمد 824/0 می باشد. افراد نمونه نیز، از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، خوشه ای و طبقه ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، بنا به ضرورت از شیوه های آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی (روش هایی نظیر رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که توانمندسازی جوامع محلی، باعث تقویت سرمایة اجتماعی محلی و سطح بالای سرمایة اجتماعی باعث ارتقاء فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی و توسعة گردشگری می شود؛ همچنین، برنامه ریزی جامع توسعة گردشگری نیز چهارچوب قانونی برای تقویت سرمایة اجتماعی و تشویق و ترغیب سرمایه گذاری در ظرفیت سازی اجتماعی فراهم می کند و توانمندسازی جوامع محلی را نیز تسهیل می کند.
بررسی جغرافیای جرم در کلان شهرهای ایران: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی جغرافیایی نخستین کوشش علم جغرافیا در باب تحلیل رابطه میان محیط و رفتار انسان است. بررسی ها نشان می دهد که معماری و شهرسازی بر میزان وقوع جرم تأثیر دارد. محیط های شهری کم تردد، تاریک و غیرقابل رؤیت مانند حاشیه شهرها معمولاً به محل تجمع معتادان، محل مناسبی برای خرید و فروش مواد مخدر و اموال مسروقه تبدیل می شود. پدیده جرم یکی از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی و از خطرناک ترین آفت های ممکن است، با مروری بر تاریخ در می یابیم پیشگیری از جرم در تاریخ عمدتاً به مفهوم پیشگیری از تکرار جرم بوده نه پیشگیری از وقوع جرم. آنچه در بررسی جغرافیایی جرائم ش هری اه میت دارد، رابطه فضا و محیط شهری با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از بررسی و تحلیل نقش مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران در وقوع آمار جرم در آن ها است. سؤال اصلی مقاله این است که نقش مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران در وقوع آمار جرم در آن ها چگونه است؟ فرضیه ای را که برای تحلیل و بررسی این سؤال در صدد آزمون آن هستیم این است که برخی مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران وقوع جرم را تسهیل کرده است. روش انجام این تحقیق با توجه به موضوع و اهداف و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی – تحلیلی و از طریق بررسی متون قانونی و نظریات حقوقدانان و فقهای در خصوص موضوع حاضر است. بر این اساس جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مراجعه به پایگاه های داده و جستجوی اینترنتی مقالات دارای درجه علمی معتبر و به روز رسانی شده خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری و بانک های اطلاعاتی است. روش تجزیه وتحلیل در این مقاله به صورت کیفی و استدلالی خواهد بود. بدین شیوه که متغیرهای موضوع را مورد بررسی قرار داده و ضمن توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده به صورت نظامند به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداخته و با گذار از آنچه هست به آنچه باید باشد، داده ها مورد استدلال قرار می گیرند
ارزیابی محدوده های پیشنهادی طرح تفصیلی برای کاربری فضای سبز شهری با استفاده از تحلیل شبکه ای (ANP) در (GIS) (مطالعه موردی: ناحیه جوادیه منطقه 16 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
97 - 110
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده شهری ازجمله معضلات مهم شهرهای کشور است. ناحیه جوادیه نیز یکی از نواحی شهری است که از مشکل بافت فرسوده و کمبود خدمات شهری رنج می برد. با توجه به کمبود کاربری فضای سبز در سطح ناحیه جوادیه، پیشنهادهایی در طرح تفصیلی به منظور تأمین فضای سبز این محدوده مطرح شده است؛ این پژوهش باهدف ارزیابی پیشنهادهای طرح تفصیلی بر اساس معیارهای مکان یابی کاربری فضای سبز صورت گرفته است. پ ژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی بوده است. جمع آوری اطلاعات در دو مرحله صورت گرفته است؛ در مرحل ه اول پیشینه و چارچوب نظری تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اس نادی صورت گرفته و معیارها استخراج شده و در مرحله بعد نی ز با استفاده از روش دلفی متخصصین (15 نفر) و توزیع پرسشنامه، ارجحیت معیارها نسبت به یکدیگر سنجیده شده و به وزن هایی برای هریک از معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای دست یافتیم. بر این اساس معیار نزدیکی به مراکز ثقل جمعیتی با اهمیت 36.57 درصد بیشترین اهمیت را نسبت به سایر معیارها دارا است. معیارهای نزدیکی به مراکز آموزشی، نزدیکی به راه های دسترسی، دوری از پارک های موجود و نزدیکی به مراکز فرهنگی در رتبه های بعدی ازنظر اهمیت معیارها قرار دارند. درنهایت با استفاده از تلفیق فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی محدوده هایی که مناسب ایجاد فضای سبز در ناحیه جوادیه هستند شناسایی شدند. بر اساس این پژوهش، پیشنهادهای طرح تفصیلی منطبق بر محدوده های دارای اولویت مطلوب برای ایجاد فضای سبز نبوده است. به منظور برطرف کردن این مشکلات و با توجه به انعطاف پذیری برنامه ریزی سناریویی، پیشنهاد می شود در طرح های آتی شهری، از رویکرد برنامه ریزی سناریویی استفاده شود. می توان از نتایج این پژوهش برای پیشنهاد ایجاد فضای سبز شهری در طرح هایی که در این محدوده تهیه خواهد شد، استفاده شود.