محمدحسین نصر اصفهانی

محمدحسین نصر اصفهانی

مدرک تحصیلی: استاد جنین شناسی، پژوهشگاه رویان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

اثر یک دوره تمرین هوازی بر فعالیت فاکتور رونویسی Mondo A و ژن های هدف آن در عضله اسکلتی موش های پیش دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی MondoA TXNIP ARRDC4 عضلات اسکلتی پیش دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
اهداف: عضلات اسکلتی نقش مهمی در هومئوستاز کل بدن دارند.هر گونه اختلال در عملکرد عضلات اسکلتی می تواند زمینه ساز بروز مشکلات متابولیکی از جمله پیش دیابت و دیابت نوع 2 شود. MondoA یک فاکتور رونویسی است که در شرایط طبیعی با افزایش میزان گلوکز داخل سلول فعال شده و ژن های TXNIPو ARRDC4 را رونویسی می کند.هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر میزان فعالیت فاکتور رونویسی MondoA و بیان ژن های هدف آن در عضله اسکلتی موش های مدل پیش دیابت می باشد.مواد و روش ها: 15 موش نر(C57BL/6)4 هفته ای با وزن تقریبی 12-14 گرم به منظور القای پیش دیابت به مدت 12 هفته با رژیم غذایی پرچرب تغذیه شدند.پس از القای پیش دیابت، موش ها به دو گروه رژیم غذایی پرچرب(5 موش/ بدون تمرین) و گروه تمرین هوازی(5 موش/ 10 هفته تمرین هوازی)تقسیم شدند.پروتکل تمرین هوازی به صورت دویدن بر تردمیل 5 روز در هفته و 45 دقیقه در روز با سرعت فزاینده از 15 الی 23 متر بر دقیقه با شدت متوسط انجام شد.نتایج: یافته ها نشان داد، تمرین ورزشی می تواند گلوکز خون و مقاومت انسولینی را کاهش دهد( p < 0:001).همچنین تمرین ورزشی سطح نسبی بیان ژن هایTXNIP( p < 0: 01)،ARRDC4( p < 0:05) و حضور فاکتور رونویسی MondoA در هسته را کاهش داد (p < 0.01. همچنین بیان پروتئین Glut4 در غشای سلول افزایش یافت( p < 0:01).نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که تمرین هوازی می تواند از طریق کاهش فعالیت MondoA در هسته و افزایش حضور Glut4 در غشای سلول در کاهش قند خون موثر باشد.
۲.

تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی در موش های C57BL/6 پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش دیابت گلیکوژن سنتاز رژیم غذایی پرچرب تمرین استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۰
شرایط استرس زای پیش دیابت، به مرحله قبل از شکل گیری بیماری دیابت نوع ۲ گفته می شود، که میزان قند خون بیشتر از حد طبیعی و کمتر از معیارهای تشخیصی دیابت نوع ۲ است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی موش های پیش دیابتی شده می باشد. بر این اساس تعداد 15 سر موش نر نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: موش های تغذیه شده با رژیم غذایی طبیعی (ND ، 5 عدد) و رژیم غذایی پرچرب (HFD ، تعداد 10 عدد). موش ها به مدت ۱۲ هفته تغذیه شدند. پس از تشخیص القای پیش دیابت توسط آزمون های تشخیصی در گروه HFD ، این گروه به دو زیرگروه تقسیم شدند: موش های پیش دیابت شده (PD) و موش های پیش دیابت شده به همراه تمرین استقامتی (PD-Ex) نتایج کاهش معناداری از سطح گلوکز خون و مقاومت انسولینی را در گروه PD-Ex نسبت به PD نشان داد. تکنیک PAS تغییرات کاهش قابل مشاهده ای از ذخایر گلیکوژن در HFD نسبت به گروه ND نشان داد درحالیکه تمرین استقامتی باعث افزایش تجمع گلیکوژن در عضله اسکلتی موش ها شد. سطح بیان ژن های نسبی دخیل در ذخایر کیلگوژن عضله همچونPI3K, AKT, GSK3,GYS1، و ژن LRRC8A تغییرات معناداری (05/0>p) بین گروه ND در مقایسه با گروه HFD نشان داد، که نشان دهنده اختلال مسیر سیگنالینگ ذخایر گلیکوژن می باشد.تمرین استقامتی (PD-Ex) منجر به بهبود قابل ملاحظه ای از سطح بیان ژن GSK3 شد. به طور کلی به نظر می رسد انجام تمرین استقامتی، تأثیرات منفی شرایط پیش دیابتی ناشی از مصرف رژیم غذایی پرچرب را بهبود می بخشد.
۳.

اثر ورزش بر بافت چربی بژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی بژ ورزش چاقی گرمازائی UCP1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
چاقی منجر به ایجاد بیماری های متابولیک می شود و بافت چربی از تنظیم کننده های متابولیسم است. تحقیقات نشان می دهد برخی محرک ها منجر به بژ شدن بافت زیر پوستی می شوند، در نتیجه سلول ها دارای اثر گرمازائی و بسیاری از ویژگی های بافت چربی قهوه ای می شوند. فعال شدن گیرنده های-β3 آدرنرژیک در بافت چربی قهوه ای که در اثر تمرینات ورزشی هم رخ می دهد منجر به فعال شدن UCP1 می شود و از موثرترین روش های مبارزه با افزایش وزن می باشد. از آنجا که ورزش یک مداخله ارزان در سبک زندگی است، و مزایای استفاده از تمرین بدنی به منظور بهبود و درمان غیردارویی بیماری های متابولیکی از جمله چاقی به خوبی نشان داده شده است، بررسی سازوکارهای مولکولی اثرات مثبت تمرین ضروری به نظر می رسد. از جمله این سازوکارهای مولکولی، افزایش ترموژنز به سبب انجام تمرینات ورزشی است که می تواند در اثر رهاسازی انواع سایتوکاین ها باشد. در اثر فعالیت بدنی UCP1 افزایش می یابد که به واسطه آن روند بژ شدن در انبارهای چربی سفید زیر پوستی رخ می دهد. افزایش سایتوکاین های مختلف و ژن های مهم درگیر در این روند که با انواع تمرینات در سطوح مختلف رخ می دهد نوید بخش این مسئله است که تمرینات ورزشی را می توان از جمله راه کار های احتمالی مبارزه با چاقی و سندروم متابولیک برشمرد.
۴.

تأثیر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن PPARγ و میزان TG کبدی در رت های مبتلا به بیماری کبد چرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری کبد چرب تمرین تناوبی شدید گیرنده فعال تکثیر پرواکسیزوم گاما تری گلیسرید کبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۹۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن PPARγ و محتوای تری گلیسیرید کبدی رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام شد.در این پژوهش تجربی 30 سر رت نر ویستار به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول (20 سر)، 16 هفته غذای پرچرب با هدف بروز کبد چرب مصرف کرد و گروه دوم (کنترل) (10 سر) در این مدت غذای استاندارد مصرف کرد. پس از تأیید کبد چرب به وسیله اندازه گیری سطح سرمی آنزیم ALT  در گروه اول و تقسیم تصادفی آن ها به دو گروه NAFLD و NAFLD+HIIT (هر گروه 10 سر)، گروه NAFLD+HIIT تمرین فزاینده ای براساس درصدی از حداکثر سرعت را  (75 تا 90 درصد) به مدت هشت هفته انجام داد و گرو ه های NAFLD و کنترل تنها رژیم غذایی قبل خود را مصرف کردند و در هیچ تمرین ورزشی شرکت نکردند. در پایان هشت هفته تمرین، میزان بیان ژن PPARγو محتوای کبدی تری گلیسیرید اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد میزان بیان ژن PPARγدر گروه NAFLD+HIIT در مقایسه با گروه NAFLD به طور معناداری افزایش یافت (P = 0.001). همچنین میزان تری گلیسیرید کبدی گروه NAFLD+HIIT کاهش معناداری داشت (P = 0.001). میانگین وزن رت ها در گروه NAFLD+HIIT نیز تغییر معنا داری نداشت (P = 0.054)، اما میانگین وزن گروه کنترل و NAFLD در طی این دوره افزایش معنا داری پیدا کرد (P = 0.001). به نظر می رسد تمرین های تناوبی شدید با افزایش بیان PPARγو تأثیر بر تنظیم بیان ژن های مؤثر در متابولیسم چربی، به طور مستقل از کاهش وزن باعث کاهش تری گلیسیرید کبدی و بهبود بیماری کبد چرب می شوند.
۵.

تأثیر تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر مسیر PGC-1a/FNDC5/Irisin در موش های نر C57BL/6(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رژیم غذایی پرچرب تمرین استقامتی ژنPGC-1a ژنFNDC5 ایریزین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۵ تعداد دانلود : ۴۲۸
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر مسیر PGC-1a/FNDC5/Irisin در بافت عضله دوقلو و بافت چربی احشایی در موش های نر C57BL/6 بود. موش ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: رژیم غذایی پرچرب- تمرین ( HF-E )، رژیم غذایی پرچرب- بی تحرک ( HF-S )، رژیم غذایی کم چرب-تمرین ( LF-E ) و رژیم غذایی کم چرب- بی تحرک ( LF-S ). موش های گروه تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته با سرعت متوسط 19 متر بر دقیقه و به مدت 45 دقیقه، تحت تمرین روی تردمیل قرار گرفتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها قربانی شدند و برای اندازه گیری ایریزین پلاسما، خون گیری از موش ها انجام شد. بافت عضله دوقلو و چربی احشایی جدا شد و برای اندازه گیری بیان mRNA PGC-1a و mRNA FNDC5 در نیتروژن مایع فریز شد. از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در سطح معناداری P < 0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح FNDC5  عضلانی در موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب بیشتر از موش های تغذیه شده با رژیم غذایی کم چرب بودند ( P = 0.001 ). به طور قابل توجهی، بیان FNDC5  عضلانی همسبتگی مثبت با چربی بدن موش های C57BL/6 داشت ( P = 0.001, r = 0.8 ). همچنین، نتایج نشان می دهد که تمرین بدنی و رژیم غذایی بر میزان ایریزین پلاسما تأثیری نداشتند ( P > 0.05 ). نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که رژیم غذایی پرچرب موجب افزایش بیان FNDC5 در بافت عضله دوقلو می شود. همچنین، احتمالاَ ارتباطی متقابل بین بیان FNDC5  عضلانی و توده چربی بدن وجود دارد که انجام مطالعاتی در آینده برای بررسی مکانیسم های سلولی و مولکولی آن لازم به نظر می رسد.  
۶.

شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی عوامل گردشگری سلامت TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۵۳
گردشگری و اقتصاد مربوط به آن در حال حاضر، در تغییر و تحول بوده و یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و نقش حیاتی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه اقتصادی نیز، از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. گردشگری سلامت به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، هرگونه مسافرت برای ارتقای سلامت را در بر می گیرد و به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. همچنین گردشگری سلامت، یک استراتژی ملی در راستای افزایش درآمد کشور و نیز یک بازوی امنیتی محسوب می شود.  این پژوهش باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان انجام شده است. بدین منظور ضمن مرور ادبیات و مفاهیم موجود در زمینه گردشگری سلامت، عوامل موثر مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری سلامت در استان اصفهان تشکیل می دهند و از بیست نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه در سال1393 استفاده شده است. به منظور شناسایی عوامل تاثیرگذار در جامعه آماری مورد مطالعه پرسشنامه ای طراحی و تدوین شده است. پرسشنامه تدوین شده به منظور انتخاب متغیرهای اصلی مورد مطالعه به اعضای نمونه آماری داده شد و نظرات آنان در خصوص این عوامل تعیین گشته است. در ادامه به منظور اولویت بندی عوامل شناسایی شده از روش TOPSIS استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه دوم جهت بررسی تاثیر هر یک از عوامل نسبت به شاخص های تعیین شده در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، ماتریس تصمیم گیری بدست آمد. در نهایت اولویت بندی عوامل با توجه به اوزان و اهمیت هر یک از عوامل مشخص گردیده است. نتیجه اولویت بندی عوامل نشان می دهد که هزینه تمام شده درمان، بیشترین اهمیت و اولویت را در توسعه گردشگری سلامت دارا می باشد و بعد از آن کادر درمانی آموزش دیده و آشنا به زبان های خارجی، محیط فرهنگی مناسب و امنیت اجتماعی برای کشورهای مسلمان، بهره مندی از زیرساخت های مناسب در بخش حمل و نقل هوایی، احکام و قوانین شرعی، وجود یک ویزای درمانی خاص و سهولت صدور روادید، وجود تسهیلات در بخش فناوری جهت پرداخت های الکترونیکی و برقراری ارتباطات الکترونیکی و مخابراتی، وجود مراکز درمانی متعدد و فوق تخصصی در سطح بین الملل در اولویت های بعدی جهت توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان قرار دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان