فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نواحی روستایی ایران به دلیل ناکارامدی راهبردهای گذشته در زمینه توسعه، با مسائل و چالش های متعددی مواجه گردیده اند. ازاین رو در سال های اخیر نظریه پردازان و سیاستگذاران توسعه به بازنگری برنامه ها پرداخته و برخی از آنان، گردشگری را به عنوان راهبرد مطلوب توسعه روستایی مطرح نموده اند.لذا نقش گردشگری به طور عام و گردشگری مذهبی به عنوان یکی از اشکال گردشگری در نواحی روستایی به طور خاص ، می تواند ضمن شناسایی مزیت ها و محدودیت های پیش رو و برنامه ریزی اصولی، مورد ارزیابی قرار گیرد. خراسان جنوبی با دارا بودن مراکزمتعدد مذهبی، دارای ظرفیت خوبی در این زمینه می باشد. به طوریکه می توان با سیاستگذاری درست، شاهد توسعه و رونق گردشگری مذهبی– زیارتی در این منطقه بود. هدف اصلی این پژوهش بررسی زمینه ها و راهکارهای برخورداری از منافع حاصل از گردشگری مذهبی و افزایش اثرات مثبت آن در راستای توسعه اجتماعی(اشتغالزایی،کاهش روند مهاجرت به شهرها و همچنین بهبود وضعیت امکانات خدماتی - رفاهی) در روستاها می باشد. پژوهش حاضربه شیوه کتابخانه ای- اسنادی و نیز میدانی به گردآوری اطلاعات از 360 نفر از ساکنان روستاهای هدف گردشگری مذهبی به عنوان نمونه پرداخته است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل آماری ضریب همبستگی پیرسون، استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر چند ارتباط محکمی بین توسعه روستایی و رونق گردشگری وجود دارد؛ اما نمی توان با قطعیت گفت چنین ارتباطی بین سه متغیر اشتغالزایی، کاهش مهاجرت و افزایش امکانات خدماتی - رفاهی با رونق گردشگری در روستاهای هدف این مطالعه، وجود دارد.
تحلیل اثرات دگردیسی الگوی کشت بر ساختار کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: با توسعه و گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، جهان امروز وارد مرحله ای شده که از آن به عنوان دهکده جهانی نام می برند. این مساله باعث شده که هر ساله میلیونها نفر از مکانهای تاریخی – فرهنگی،اجتماعی واکوتوریستی بازدید به عمل آورند. در این میان شهر شیراز به خاطر پتانسیل های قوی توریستی همانند: حافظیه، سعدیه، مجموعه زند، تخت جمشید، باغهای پرطراوت وغیره از جایگاه ارزنده وکم نظیری برخوردار است، به گونه ای که به عنوان یکی از قطب های گردشگری، پذیرای گردشگران زیادی از اقصی نقاط کشور وجهان است.این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده است. تجهیزات و تاسیسات توریستی همانند؛ تجهیزات اقامتی، پذیرایی و زیر بنایی مانند پارکینگ و غیره باید داشته باشیم تا بتوانیم توریست جذب نماییم که بنا بر فرضیات موجود، منابع وامکانات توریستی شیراز، جوابگوی خیل عظیم گردشگران نوروزی نیست ورضایت آنان را فراهم نمی سازد. مهمترین مشکلات گردشگران داخلی؛ کمبود پارکینگ، عدم راهنمایی مناسب، عدم نظارت کافی بر عملکرد مراکز پذیرایی- زیر بنایی چه از لحاظ بهداشتی، چه از لحاظ کیفی و هزینه ای بوده است.در این میان، ایجاد کمپینگ های موقت در ورودی های اصلی، افزایش پارکینگ در مناطق مرکزی و اطراف بازار وکیل، حمام وکیل، ارگ کریم خانی، حرم مطهر شاهچراغ(ع) و ایجاد تسهیلات زیربنایی همچون؛ افزایش ایستگاههای راهنمایی،ایجاد رستوران همراه با نظارت مداوم ماموران بهداشت، بویژه در مناطق
سنجش میزان آگاهی عمومی ساکنان به حقوق و قوانین شهری نمونه موردی: محله ی عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا بردن میزان آگاهی عمومی ساکنان یک شهر نسبت به حقوق و قوانین شهری از جمله عوامل مهمی است که برای رسیدن به یک شهر پایدار و مطلوب باید به آن توجه کرد. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آنها در نظر می گیرد. قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهمترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود. به تعبیر بهتر بازیگران عناصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا می توانند شهروندان را در اداره ی امور شرکت دهند. در این پژوهش هدف شناخت میزان آگاهی ساکنان محله ی عامری نسبت به حقوق و قوانین شهری است که با استناد به داده های پژوهشی به توصیف میزان این آگاهی در بین ساکنان محله ی مورد نظر پرداخته شد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. و یک نمونه 370 نفری در بین ساکنان محله انتخاب و میزان آگاهی در بین آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان آگاهی از حقوق و قوانین شهری در بین ساکنان محله اندک بوده است. از سوی دیگر شاخص مذکور با جنسیت و فعالیّت شغلی ساکنان ارتباط معناداری داشته و میزان تحصیلات و سن بر این شاخص تأثیرگذار نمی باشند.
مکان یابی محل دفن پسماند جامد شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد روزافزون جمعیت و متعاقب آن گسترش فیزیکی شهرها و حرکت به سمت مصرف گرایی، تولید زباله و مواد زاید جامد شهری را افزایش داده و دفع غیر اصولی و غیر کارشناسی پسماندها اثرات زیان بار محیط زیستی خواهند داشت. مکان فعلی دفع پسماند شهر اردبیل در شمال شهر و ضلع شرقی محور اردبیل – مشگین شهر قرار دارد. در پژوهش حاضر سعی بر این است تا با روش توصیفی- تحلیلی، تناسب اراضی سایت را با کاربری وضع موجود آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و مکانی بهینه برای دفع پسماندهای جامد پیشنهاد گردد. بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی پارامترهای موثر در رابطه با موضوع تحقیق انتخاب شده و نقشه های معیار پژوهش با استفاده از نرم افزار Arcgis 10.2 تهیه و با استفاده از توابع Fuzzy membership و Fuzzy overlay کلیه پارامترهای موثر در پژوهش، ارزش گذاری و استاندارد شد و در نتیجه همه لایه ها با روش همپوشانی فازی، با یکدیگر تلفیق یافتند. بعد از همپوشانی نقشه های معیار در محیط نرم افزاری در جمع بندی نهایی مشخص شد که مکان یابی محل دفن زباله فعلی مطابق با استانداردها نبوده است. مکان بهینه به منظور جانمایی محل دفن پسماند در 32 کیلومتری جنوب غربی شهر اردبیل پیشنهاد شد.
شناسایی و تبیین عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای جمعیت
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت زنان روستایی شهرستان رستم (فارس) انجام شده است.
روش: جامعه آماری تحقیق، 10327 از خانوارهای روستایی شهرستان رستم بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 330 نفر انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنگی انجام شدکه ضریب اطمینان کرونباخ آن بیش از 79% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل عاملی، رگرسیون گام به گام،کای اسکوئر استفاده شده است.
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی، همکاری آنان در فعالیت های اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این عوامل 80/55 می باشد. علاوه بر این، اساسی ترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصت های شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایت های قانونی و شبکه ارتباطی می باشد که این چهار متغیر، در مجموع قادر به تبیین حدود 55% از تغییرات متغیر وابسته (عامل عدم توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان) می باشند. در نهایت، متغیرهای مذکور، در سطح 99%، با موانع توانمندسازی زنان دارای رابطه مثبت و معنا داریمی باشند. بنابراین، برای ارتقاء توانایی زنان روستایی شهرستان رستم در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، حذف این موانع ضروری می باشد.
راهکارهای عملی: در برنامه ریزی های روستایی در آینده ، لزوم توجه به عوامل ذکر شده ضروری می باشد. به بیان دیگر، مسئولین باید به دنبال روش هایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی، به منظور شکوفایی استعدادها و توانایی های آنان و ایجاد زمینه های لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
اصالت و ارزش: در کشورهای در حال توسعه، با وجود این که زنان در اجتماعات روستایی نقش حیاتی ایفا می کنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزش گذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی که تقریباً نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل می دهند، می تواند در جهت افزایش توانایی این زنان، مؤثر واقع شود.
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی شاخص های کاربری اراضی شهری با تأکید بر سرانه مطلوب شهر سالم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهر سالم عبارت است بهره برداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربری ها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، به گونه ای که شهروندان بتوانند به خوبی از آن بهره مند گردند. با توجه به اهمیت کاربری ها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص ها و سرانه های کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب شهرسالم با فرض نامناسب بودن سرانه کاربری ها و هم چنین عدم تعادل و سازگاری بین کاربری های شهری است. نوعِ پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید شهر بابل از تحلیل راهبردی استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که سرانه های کاربری اراضی شهر بابل نسبت به شهر سالم خیلی پائین تر است و کمبود زیادی در میزان سرانه های کاربری اراضی شهر بابل وجود دارد. به جز کاربری مسکونی میزان تحقق پذیری بقیه کاربری ها نسبت به سرانه شهر سالم زیر 28 درصد بوده است. کاربری های تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و پارک و کاربری ورزشی و فرهنگی در وضع بحرانی قرار دارند. از لحاظ میزان تعادل و سازگاری کاربری ها با یکدیگر، تعادلی بین کاربری ها وجود ندارد. مکان یابی کاربری ها به خصوص کاربری فضای سبز و ورزشی به طور صحیح انجام نشده و شهروندان شهر بابل دسترسی مطلوبی به کاربری های شهری ندارند.
بررسی وضعیت اختلاط کاربری در فضای شهری خیابان کاشانی شهر یزد و راهکارهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مختلط کاربری ها بعنوان جزیی از اصول مشترک بسیاری از نظریات نوین شهرسازی از جمله نوشهرگرایی و رشد هوشمند مطرح شده و در دهه های اخیر، به واسطه کارایی های آن به یک هدف مهم در برنامه ریزی کاربری زمین تبدیل شده است. افزایش قیمت زمین و تمایل به افزایش شدت استفاده از زمین، افزایش سرزندگی و جذابیت یک خیابان از جمله عواملی است که لزوم توجه به توسعه مختلط کاربری ها در این فضای را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش، ابتدا آشنایی با بخشی از مبانی کاربری مختلط (اعم از تعریف، گونه ها، مزایا و منافع، سیاستها و راهکارهای کاربرد آن و...) و سپس بررسی چگونگی و تعیین اندازه اختلاط کاربری در یک فضای شهری خیابان نمونه است. در این رابطه، خیابان کاشانی شهر یزد که یکی از مراکز خطی شهر و اتصال دهنده بافت قدیم و جدید است بعنوان نمونه موردی انتخاب گردید. این تحقیق درزمره پژوهش های کاربردی است که به روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شده و در گردآوری داده های آن از مطالعات کتابخانه ای برای تدوین مبانی نظری و اطلاعات مربوط به نمونه موردی؛ و از مطالعات میدانی به صورت برداشت کالبدی و مشاهده برای تکمیل اطلاعات مربوط به نمونه موردی استفاده شد. به منظور تشخیص و تعیین وضعیت اختلاط کاربری در محدوده مورد مطالعه، نظام کاربری ها، وضعیت طبقات ساختمان ها و گونه کاربری مختلط و بالاخره میزان و شدت این پدیده در خیابان کاشانی بر حسب معیارهای 11 گانه منتخب با استفاده از تکنیک دلفی و ضریب IEF مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد: میزان اختلاط کاربری در این محدوده اندک است. اختلاط کاربری افقی این خیابان عمدتا ناشی استقرار انواع مختلف کاربری آن است. اختلاط عمودی خیابان، منحصر به تنوع کاربری در ساختمان های دو طبقه است و سایر انواع اختلاط کاربری منجمله اختلاط زمانی و فعالیتی در آن وجود ندارد. لذا، بعنوان مهم ترین دستاورد پژوهش، راهکارهایی مبتنی بر «مبانی نظری تحقیق» و «خصوصیات محدوده»، برای افزایش اختلاط کاربری آن در راستای بهبود کیفیت این خیابان، بویژه افزایش رونق اقتصادی و سرزندگی اجتماعی خیابان ارائه شد. با توجه به سهم و مساحت زیاد اراضی بایر، تاکید عمده در اراهکارهای پیشنهادی بر تزریق کاربری های اجتماعی و فرهنگی چند منظوره توام با توجه به افزایش کارایی حمل ونقل عمومی خیابان کاشانی است.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
ارزیابی و نقدی بر طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شیراز؛ مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تمرکز فقر در شهرها در طول چند قرن اخیر و به موازات صنعتی شدن جهان، جنبه های کالبدی فقر در قالب محله های فقیرنشین و اسکان غیررسمی عینیت یافت. برای حل این مسأله، رویکرد توانمندسازی در دهه 1980 مطرح شد. این رویکرد، اجتماعات غیررسمی را نه به عنوان یک معضل بلکه به عنوان یک دارایی اجتماعی نگریسته تا توانمندسازی را جایگزین فرهنگ فرهنگ فقر بنماید. بنابراین تحقیق حاضر با تأکید بر مفاهیم و اصول توانمندسازی به بررسی میزان موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شهر شیراز، مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس) با استفاده روش های آماری و نگرشی کمی-کیفی به ارزیابی طرح پرداخته است. پس از استخراج جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 پرسشنامه در بین ساکنین محله مهدی آباد پر شده و داده های بدست آمده در نرم افزار تحلیل آماری Spss مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، در فرضیه اول تحقیق که با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای(One Sample T-Test) مورد سنجش قرار گرفت، میانگین میزان موفقیت خانه محله مهدی آباد در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 24.3 بوده که با میانگین مورد انتظار(27)دارای اختلاف 2.7- است، بنابراین فرض خلاف تحقیق، یعنی عدم موفقیت خانه محله مهدی آباد در اهداف توانمندسازی، تأیید می شود. در فرضیه دوم تحقیق نیز میانگین میزان موفقیت کلی طرح در دستیابی به اهداف توانمندسازی در محله مهدی آباد، در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 54.43 بوده و با میانگین مورد انتظار 96 دارای اختلاف میانگین 41.57- است، بنابراین فرضیه تحقیق یعنی عدم موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی محله مهدی آباد در ارتقای شاخص های توانمندسازی محله، تایید می شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که طرح توانمندسازی محله در مسیر دستیابی به اهداف خود تا حال حاضر موفق نبوده، و مهمترین علل آن وجود نگرش آمرانه در مراحل تهیه، تصویب و اجرای طرح است که ناقض مهمترین اصول توانمندسازی یعنی مشارکت محوری و نهادسازی و آگاه سازی است.
مکان یابی بهینه پایگاه اسکان موقّت در مدیریت بحران نواحی روستایی (نمونه موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امدادرسانی پس از وقوع حوادث و اسکان آوارگان یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است. در این پژوهش، بخش مرکزی شهرستان فاروج به علت سانحه خیزی در چند دهه اخیر و فقدان یک الگوی کارآمد برای برنامه ریزی به عنوان الگوی تهیه پایگاه داده مکانی به منظور مکان یابی محل های استقرار موقت جمعیت های آسیب دیده ناشی از خطرات احتمالی انتخاب و موردمطالعه قرار گرفته است. بر این اساس در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، پس از مشخص شدن معیارهای مؤثر در امر مکان یابی اسکان موقت که از پیشینه مرتبط با تحقیق و با توجه به محدوده موردمطالعه و اطلاعات و داده های قابل دسترس گزینش گردید، اقدام به وزن دهی معیارها و شاخص های موردمطالعه طبق نظر کارشناسان خبره مدیریت بحران و با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی و نرم افزار Expertchoice شده است. سپس با استفاده از مدل AHP و نرم افزار ArcGIS لایه های تولیدی هر معیار با توجه به وزن مشخص شده هر یک، با یکدیگر تلفیق شده که خروجی آن نقشه نهایی مکان یابی بهینه پایگاه اسکان موقت است که در آن هم شرایط طبیعی، یعنی دوری از انواع عوامل مخاطره آمیز و هم داشتن امکانات کالبدی و تسهیلات مورد نیاز، مدنظر قرار گرفته است نتایج نشان داد که از معیارهای محیطی، زلزله (با وزن 569/0) و زمین لغزش (با وزن 228/0) و از معیارهای کالبدی، خدمات دسترسی به راه مناسب (با وزن 225/0) و امکانات بهداشتی درمانی (با وزن 168/0) از ضریب ارجحیت بیشتری در مکان یابی پایگاه اسکان موقت برخوردارند. درنهایت روستاهای مایوان و چری بالاترین امتیاز را برای مکان یابی پایگاه اسکان موقت، کسب کرده اند و دو روستای آق چشمه و ارمود آقاچی از شرایط نامناسبی برای این منظور برخوردارند.
آمیخته پژوهی مولفه های موثر بر ادراک حس زمان در مکان شهری مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
39 - 54
حوزه های تخصصی:
زمان در طراحی شهری از مباحثی است که در موارد اندکی بدان پرداخته شده است. بعد زمان به ناچار بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. تجربه ذهنی از زمان، متأثر از برخی متغیرهای مکان است. پس از ارائه ایده اولیه پژوهش با اتکا به حوزه های نظری موجود در باب ادراک زمان، هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ادراک زمان در مکان شهری و بررسی ارتباط، میان عناصری است که تحت زمان در مکان تغییر می کنند. برای دستیابی به این هدف پژوهش، میدان نقش جهان اصفهان به صورت موردپژوهی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته پژوهی اکتشافی) مورد بررسی قرار گرفته است. آمیخته پژوهی به دلیل بهره مندی توأمان از روش های کمی و کیفی و رفع کاستی های آنها امکان درک همه جانبه از موضوع را فراهم می کند. از این رو نوشتار پیشِ رو دو هدف عمده را پیگیری می کند. نخست، سعی نموده تا تجارب زیسته افراد از ادراک حس زمان در شهر را با استفاده از روش پدیدارشناسی(روش پایه پژوهش) که یک رویکرد کیفی است، مورد شناخت و تبیین قرار دهد که براساس آن سه مفهوم(تم) اصلی استخراج شده که در مجموع، ادراک پدیده حس زمان براساس آنها در ذهن مردم شکل می گیرد. این سه مفهوم عبارتند از: «حس آهنگین بودن (ریتم)»، «حس ضرب آهنگ مکان» و«حس تغییر» که تحت تأثیر مضامین و زیرمضمون ها، مؤید مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش اند. دوم، برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، روش کمی پیش گرفته شده است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
تحلیل سیستم شهری استان همدان طی سال های 1335 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۸-۷
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل سیستم شهری استان همدان طی سال های 1390 &ndash 1335 می پردازد؛ در این پژوهش از روش های نخست شهری، رتبه اندازه، آنتروپی، منحنی لورنز و ضریب جینی استفاده شده است. روش پژوهش در این مقاله کمی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای انجام محاسبات و تجزیه تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای Excel و Spss و GISاستفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق، نشان می دهد که شاخص نخست شهری در دوره مورد مطالعه در نظام شهری استان همدان وجود داشته و روند آن به صورت افزایشی بوده است. ضریب آنتروپی در سال 1335 تا سال 1385 به سوی توزیع متعادل تر تعداد شهرها در نظام شهری بوده است. با توجه به منحنی لورنز توزیع درصد تراکمی تعداد و جمعیت شهرهای استان همدان طی سال های 1335 تا 1390 با خط نرمال فاصله بیشتری پیدا کرده است و علی رغم افزایش تعداد شهرها در استان ضریب جینی بهبود نیافته است. بررسی نظام شهری استان همدان طی 55 سال گذشته نشان می دهد که نظام شهری استان همدان فاقد هماهنگی لازم در ساختار، کارکرد و سلسله مراتب شهری است. در مجموع، می توان با ارائه یک ساز و کار ایجاد فرصت برابر و خدمات برتر برای شهرهای استان می توان سلسله مراتب بهینه نظام شهری را پدید آورد.
ارزیابی فعالیت های گردشگری در شهرستان انزلی و ارائه راهبردهای بهینه در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار منطقه با استفاده از ANP و SWOT
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
137 - 152
حوزه های تخصصی:
فعالیت گردشگری، چنانچه به طور مطلوب طرح ریزی شده باشد، می تواند ضمن حفاظت و مدیریت بهینه طبیعت، منفعت های اضافی نیز برای جوامع بومی و اقتصاد محلی به همراه داشته باشد. در غیر این صورت، چنانچه توسعه آن همراه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی منطبق بر نگرش زیست محیطی و با تأکید بر توسعه پایدار نباشد، به طور حتم، تأثیرات منفی زیادی بر محیط زیست خواهد گذاشت. در این تحقیق، در ابتدا به ارزیابی فعالیت های گردشگری شهرستان بندر انزلی با استفاده از SWOT می پردازیم و سپس با تلفیق آن با روش ANP راهبردهای بهینه ای در راستای گردشگری پایدار در شهرستان بندر انزلی ارائه می شود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی و تحلیلی است. آمار و اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل از منابع کتابخانه ای و پیمایش به دست آمد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 200 نفر مشخص شد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلفیق روش ANP و SWOT فرایند برنامه ریزی را کاملاً مشارکتی و منطبق با خواست مردم و جوامع محلی می کند. همچنین، نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل ماتریس SWOT نشان می دهد که بهترین راهبرد برای توسعه پایدار گردشگری در شهرستان بندر انزلی استفاده از راهبرد تهاجمی است.
بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان شهر نورآباد؛ در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۵۰-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مؤلفه های اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می شود. این سؤال که عوامل مؤثر بر رفتار انتخاباتی شهروندان چیست، یا به عبارتی بهتر، چه عواملی رفتار رأی دهی شهروندان را تحت تأثیر خود قرار می دهد، از موضوعات مهم در مطالعه جامعه شناسی سیاسی است. در پژوهش حاضر بر اساس پیمایشی که در سطح شهر نور آباد صورت گرفت، تأثیر ساختارهای قومی قبیله ای و نقش نخبگان بر مشارکت شهروندان شهر نورآباد در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در جمعیت مورد مطالعه در شهر نورآباد عواملی چون ساختارهای قومی- قبیله ای و نخبگان اعم از سیاسی، قومی و مذهبی رابطه معناداری با مشارکت انتخاباتی دارند؛ به عبارت دیگر، پاسخ دهندگان عوامل مذکور را مؤثر بر جهت دهی آرای خود دانسته اند. رویکرد تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش آن پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، به صورت پرسشنامه است. حجم نمونه نیز 380 نفر در بین شهروندان بالای 18 سال از کلیّه اقشار و گروه های اجتماعی در شهر نورآباد برآورد شد.
The design of a cultural measurement model in the field of citizen’s innovation and cultural production(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۰۴-۱۹۵
حوزه های تخصصی:
The currect study was conducted with the aim of designing and presenting a model of measurement for cultural development in the field of citizens&rsquo innovation and cultual products. The study wasconductedwith objectives in which, indicators and components presented in UNESCO 2000 and Abdi et al. (2015) model of measurement for cultural development were presented to 34 people in the form of a questionnaire in order to test and confirm them. The population for the study consist of all graduate and Ph.D. candiates (in their second or higher years of academic study) in Islamic Azad Univeristy, Science and Reseacrh Branch in Tehran and the Isfahan Branch. Participants were selected by the application of Cochran formula. In order to analyze the data, factor analysis was performed using Lisrel software. Finally, according to the data obtained and after the removal of several primary indicators, the finalmodel of measurement for cultural development was presented for the field of cultural innovation in the form of six main aspects: books, translations, newpapers and magaznines, artistics products, handicrafts and entertainment, and cultural services/activities/products.
Identifying and Prioritizing of Effective Factors in Social Responsibility of Professors of Islamic Azad University, Branch of Qazvin(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۴۰-۲۳۱
حوزه های تخصصی:
The purpose of this research was to identify and prioritize effective factors in social responsibility of professors of Islamic Azad University of Qazvin branch which was conducted in 2014 and 2015. Among all statistical population which included 395 professors of the university, 195 professors were selected as statistical subjects from the population. In this research, it was attempted that by using written sources, views of experts, field investigation, and also interview with experts, a questionnaire be designed to identify the said factors. The instrument used for collecting information was the questionnaire. To determine formal and content validity of the questionnaire (the proposed indexes), content validity was used, and in order to determine reliability factor, Cronbach's Alpha method was used for 5-Choice questionnaire of Likert. Then required data of the research were collected and by using statistical descriptive and inferential techniques, date analysis was conducted by SPSS software. Results indicated that structural dimension has the highest effect on accepting social responsibility among behavioral, structural, and contextual dimensions.
تبیین عوامل موثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکامل مفهومی توسعه در قالب توسعة پایدار و فصل مشترک آن با رفاه اجتماعی، زمینة تقویت رویکرد جدیدی شده که چالش های فکری ویژه ای را به دنبال داشته است. با این حال، رفاه اجتماعی روستایی را فرایندی مستمر و پویا و پایدار می دانند که از طریق دولت ها و نهادهای مدنی و سازمان های مسئول، به ایجاد مجموعه شرایط و کیفیت در توانمندسازی مردم روستایی منجر می شود تا به صورت مستمر، کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف این مقاله، تبیین عوامل مؤثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر است. این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر مراجعه شد که جامعة آماری پژوهش را تشکیل می دهند. تعداد کل روستاییان شهرستان مشکین شهر 90,359 نفر است. برای تعیین حجم نمونة ساکنان مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، از فرمول کوکران استفاده شد. درنهایت، حجم نمونه 197 نفر تعیین شد، اما برای افزایش میزان دقت و اعتبار یافته ها، به 200 نفر افزایش یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقای رفاه اجتماعی ساکن در منطقة مورد مطالعه شامل شش مؤلفة توانمندسازی اقتصادی و بازتوزیع درآمد، توانمندسازی اجتماعی و تقویت سرمایة اجتماعی، توانمندسازی محیطی، نهادسازی و ارتقای پذیرش اجتماعی، توانمندسازی روان شناختی، تقویت مشارکت اجتماعی و ارائة خدمات ترویجی است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی این شش عامل، 5/68 است. همچنین، یافته های استنباطی پژوهش نشان داد جز عامل توانمندسازی روان شناختی، بین عامل توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی، محیطی، نهادسازی و تقویت مشارکت اجتماعی با ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، رابطة معنادار وجود دارد. درنهایت، براساس نتایج پژوهش، پیشنهادهای کاربردی ارائه می شود.
تحلیلی بر مکان یابی شهرک های صنعتی در شهرستان تبریز با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مکان یابی مناسب کاربری ها در راستای تحقق اهداف توسعه، یکی از ضرورت های برنامه ریزی در سطوح ملی و منطقه ای می باشد. بر این اساس مکان یابی محل مناسب برای استقرار صنایع می تواند علاوه بر فواید اقتصادی، اثرات ناهنجاری بر محیط را تقلیل و کاهش دهد. لذا هدف این پژوهش تعیین معیارهای مؤثر بر مکان یابی شهرک های صنعتی در تبریز با توجه به شاخص های توسعه پایدار می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و پس از جمع آوری اطلاع ات م ورد نی از ب ا اس تفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (تاپسیس، ویکور، الکترا و saw) طبقه بندی و ارزش گذاری متغیرها و لایه های اطلاعاتی و با اتخاذ 10 شاخص طبیعی، جغرافیایی، زیست محیطی و زیربنایی به پهنه بندی اراضی شهرستان تبریز جهت تعیین مکان مناسب برای استقرا شهرک صنعتی اقدام گردید. طبق مطالعات انجام یافته و اعمال وزن های حاصل از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار GIS این نتیجه حاصل می شود که عوامل زمین لرزه، توپوگرافی و آلودگی بیشترین نقش را در مکان یابی صنعتی در شهرستان به عهده دارند. از طرف دیگر پهنه های شرقی تبریز برای مکان یابی شهرک صنعتی مناسب و در مقابل پهنه های شمالی و جنوبی شهرستان که به مناطق مرتفع و کوهستان ها نزدیک می باشند، برای مکان یابی شهرک صنعتی نامناسب می باشند. به بیان دقیق تر، از 224045 هکتار کل اراضی شهرستان، 100957 هکتار معادل 45 درصد، پهنه چهارم جهت احداث شهرک صنعتی کاملاً مناسب و پهنه سوم جهت احداث شهرک صنعتی در منطقه مورد مطالعه کاملاً نامناسب می باشد.
سیاست پژوهی پارادایم های مشارکتی شهروندان در مدیریت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۹۹-۲۷۳
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ و در سراسر جهان به نقش ها، نیازها و توان های بالقوه و بالفعل شهروندان چنانکه سزاوار است نگریسته نشده؛ و به همین دلیل هنگامی که با موضوع محیط زیست رو به رو می شویم، مشاهده می شود که شهروندان به دلیل نوع وظایفشان ارتباط غیرقابل انکاری با منابع طبیعی و محیط زیست خود دارند و به گونه ای نزدیک تر و صمیمی تر به طبیعت گره خورده اند، به سبب وجود مشکلاتی چون فقر، عدم دستیابی به آموزش و آگاهی های لازم زیست محیطی و عدم مدیریت، علی رغم توان های خود، نتوانسته اند نقش مؤثری را آن چنان که شایسته آنان است ایفا نمایند. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به زمینه های مشارکت سازی شهروندان در مدیریت زیست محیطی اشاره شده و با روش سیاست پژوهی به ارائه راهکارها و سازماندهی به ارتقا میزان مشارکت شهروندی در بهبود محیط زیست پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که «پی آمدهای روانشناختی شهروندان» در مدیریت پشتیبان، ایجاد انگزیش و احساس «مشارکت» است که برای شهروندان فراهم می آید و انان را به سمت مشارکت بیشتر سوق می دهد. بر این پایه می توان گفت که مشارکت یک درگیری ذهنی و عاطفی شهروندان در موقعیتهای گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. لذا؛ «مدیریت مشارکتی زیست محیطی» به سه اقتضا وابسته است: «ساختار، جهت گیری و فراگرد»؛ بدین معنی که هرگاه مشارکتِ انجمن مردم نهاد محلی برخی ویژگی های هوادار را در قالب ساختار سازمانی در مدیریت زیست محیطی، جهت گیری مدیران و شهروندان نسبت به مقوله محیط زیست، فراگرد مشارکت واقعی و فراگردهای تصمیم گیری در زمینه زیست بوم شهری باید به کار گیرند را، آشکار سازند، احتمال کامیابی در زمینه بهبود و ارتقا سطح کیفی محیط زیست فزونی خواهد یافت. در عین حال، در حیطه شناسایی عوامل گرایشی، برخی متغیرهای مستقل موثر در ایجاد حس مشارکت شهروندان در مدیریت زیست محیطی عبارتند از: درآمد، تحصیلات، نژاد، شغل، جنسیت، سن، وضعیت تاهل، کسب پاداش و رضایت، مذهب و ایدئولوژی، استفاده از رسانه ها، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، آگاهی اجتماعی و دسترسی به اطلاعات، سنت گرایی و سرنوشت گرایی، ویژگی های شخصیتی.