مقالات
حوزه های تخصصی:
تیمچه ها را می توان فضاهای شهری سنتی ایرانی- اسلامی قلمداد نمود. این فضاهای شهری را به طور کلی می توان به دو گونه دارای فضای مرکزی مسقف و غیرمسقف تفکیک کرد. کاربری اصلی اکثر این گونه فضاهای شهری سنتی، تجاری- تخصصی است. این فضاها در زمان های خاص به فعالیت های فرهنگی- مذهبی نیز پاسخگو می باشد؛ در حالی که توسعه فرهنگ این گونه فضاهای شهری در بین جامعه طراحان شهری، کسبه بازار و شهروندان از دیرباز استمرار داشت، عملکرد، فضا و کالبد تیمچه در دوره صفویه و به طور خاص، دوره قاجار در راستای کمال گرایی طراحی شهری به خوبی تجلی و تبلور فیزیکی یافت. بازاریان و تجار ایرانی برای استقبال از مشتریان داخل و خارج خود، تهیه و تدارک ایجاد فضایی عمومی و مجلل را وظیفه خود می دانستند و به راحتی برای طراحی و ساخت و ساز آن مشارکت، همکاری و هزینه می کردند. تیمچه های موجود در سراسر گستره پهناور ایران، همچون تیمچه صرافیان، تیمچه ناسار، تیمچه وکیل و سرباز دلیلی بر این مدعاست. فضای عمومی این تیمچه ها تا حدودی چند عملکردی می باشد، به طوریکه این فضاهای شهری تخصصی تجاری در دهه محرم به راحتی تغییر کاربری داده و برای برنامه های مذهبی- فرهنگی مورد استفاده عموم قرار می گرفته است. تغییر کاربری مربوط به ایام خاص با اراده مردم (به طور خاص تجار) و نه با خواست حکومت و دولت انجام می پذیرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اشاره به تیمچه های دارای فضای مرکزی غیرسقف ناسار، وکیل، سرباز و صرافیان در کشور ایران و دسته بندی دوگونه تیمچه های مسقف و غیرمسقف، به ویژگی های تیمچه های گونه دوم، بویژه تیمچه صرافیان پرداخته می شود. ویژگی هایی همچون موقعیت این مجموعه، نحوه عملکرد آن، وسعت فضای باز مرکزی و شکل و فرم خاص بنا و نحوه ارتباط تیمچه با راسته اصلی بازار نسبت به دیگر تیمچه ها از یافته های این پژوهش محسوب می شوند. در پایان ضمن معرفی کامل تیمچه صرافیان از لحاظ عملکردی به عنوان نمونه تیمچه ای با فضای مرکزی غیرمسقف و منحصربفرد، به تحلیل کالبدی این مجموعه با ارزش پرداخته می شود.
بررسی و بازبینی جایگاه گرافیک در طراحی شهری با تاکید بر اسناد طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه حوزه طراحی شهری به دنبال حصول ارزش اقتصادی- اجتماعی منبعث از طراحی مطلوب در میان طیف متنوعی از گونه های ساختمانی به ویژه ساختمانهای متعلق به بخش عمومی در فضاهای شهری است. این معیارها در قالب ابزار هدایت و کنترل طراحی شهری و یا اسناد «ارزش محور طراحی» رویکردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی در رابطه با ارتقاء کیفیت زندگی در شهرها داشته که موضوع «کیفیت بصری» و زیباشناختی شهرها از مهمترین این موضوعات می باشد. از سویی دیگر، طراحی گرافیک محیطی نیز به ساماندهی سیما و منظر شهرها و ابعاد و عناصر بصری شهر می پردازد تا امکان بهسازی زندگی شهری را فراهم اورد. در این مقاله به موضوع جایگاه طراحی گرافیک و هنرهای دیداری و میزان تاثیرگذاری آن بر تحقق پذیری ارزش طراحی شهری پرداخته می شود که در قالب «راهنمای ارزش طراحی شهری کمیسون معماری و محیط مصنوع» به تعیین نقش طراحی گرافیک در این مهم می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که علاوه بر کاربردهای معمول گرافیک در حوزه ارائه طرحها و کیفیت گرافیکی طرحهای ارائه شده شهری، می توان از گرافیک محیطی در نظام بصری شهری و ارزش های طراحی شهری بهره گرفت که بی شک ارتقاء کیفیت طراحی شهرها را نیز بهمراه خواهد داشت. در پایان نیز به مواردی چند در رابطه با بهبود این جایگاه و یا نقش های احتمالی گرافیک شهری در بهبود کیفی محیط و ارتقا بصری منظر شهری پرداخته می شود.
بازشناسی مفاهیم مسکن و سکونت بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مسکن براساس آموزه های اسلامی موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. سکونت، بیانگر برقراری پیوندی پر معنا بین انسان و محیط مفروض است که از تلاش برای هویت یافتن (به مکانی حس تعلق داشتن) ناشی گردیده است. از این رو، مفهوم سکونت همواره در طول تاریخ، ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. این مقاله با هدف ساختارشناسی مفاهیم سکونت و مسکن از دیدگاه اندیشمندان و سپس از دیدگاه آموزه های اسلامی تنظیم گردیده و نگارندگان تلاش نموده اند که با استفاده از آموزه های اسلامی به جهت گیری های دین اسلام در زمینه مفهوم مسکن دست یابند. آموزه های اسلامی درباره معماری مسکن، ضوابط و معیارهایی را مطرح می کند که مسکن را در حوزه تک بنا تا مجموعه شهری پوشش می دهد و نقش مسکن و انسان را در توده های انسانی و مجموعه های ساختمانی تشریح می نماید. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش تحلیلی- توصیفی تنظیم گردیده است. نگارندگان در این مقاله براساس آموزه های اسلامی به 25 حدیث از احادیث رسول خدا (ص) که مرتبط با ساخت سکونتگاه و فضاهای شهری هستند معطوف شده اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن و مکان یابی آن را به عنوان (کلان معیارها) و توضیحات وابسته آنها را به عنوان (خرد معیارها) استخراج و پیشنهاد نموده اند. معیارهایی چون طهارت، حریم، امنیت درونی و بیرونی مسکن، وحدت واحد همسایگی، قاعده لاضرر، سلسله مراتب، ظرفیت مادی و معنوی مسکن، وسعت زیاد مسکن، مکان یابی در محله اسلامی و همپیوندی با طبیعت، به عنوان معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن در کلام پیامبر (ص) هستند. در پایان نیز نتایج حاصل از رعایت این معیارها در قالب سه دسته کلی روانی- اجتماعی، ساختاری-کالبدی و آموزشی طبقه بندی شده است.
ارزیابی میزان رضایت شهروندی از کیفیت های سکونتی در مجتمع های مسکونی؛ موردپژوهی: مجتمع های مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تعریف مفاهیم و مولفه های کیفیت سکونتی شهر این است که یک نظریه کلی و عمومی در مورد یک مجتمع زیستی مطلوب ارائه شود؛ نظریه ای که با هرگونه محیط انسانی سازگار شود، به آن پاسخگو باشد و بتواند ارزش های عمومی را به عملیات خاص و مشخصی پیوند ده د و به ارتباط بین ارزش های انس انی و شهر کالبدی فضایی محدود شود. با بررسی و مرور ادبیات مربوط به میزان رضایت از محیط سکونتی مشخص شده است که درک میزان رضایت از سوی شهروندان از کیفیت سکونتی تاثیر فراگیر در میزان رضایتمندی اجتماعی و ایجاد محیطی مطلوب و پاسخده برای زندگی دارد. در این میان ارزیابی ساکنان از محیط های سکونتی شان می تواند به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای سنجش دستیابی به اهداف و ارزیابی میزان موفقیت هر طرح شهری مطرح شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه می باشد. داده ها با استفاده از آزمون T و روش های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون L.S.D و Scheffe تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، میزان رضایت ساکنین در رابطه با کیفیت محیطی در حد متوسط و در برخی ابعاد مطلوب بدست آمد. همچنین نتایج آزمون برای رضایت از کیفیت محیط سکونتی نیز در سه شاخص اندازه و تسهیلات مسکن، و شرایط درونی و بیرونی مجتمع های مسکونی تاحدودی معنی دار بود. در پایان نیز در راستای ارتقاء میزان رضایت ساکنین از کیفیت های سکونتی در مجمتع های مسکونی در حوزه شرایط درونی و بیرونی راهکارهایی راهبردی و اجرایی مورد اشاره قرار گرفت.
هنجاریابی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه ارتقاء فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق شناسائی مولفه های کلیدی حاصل از تجارب صاحب نظران و شهروندان شهر تهران که امکان ارتقاء فرهنگ شهروندی محلات را از طریق فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات شده اند و ارائه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شد که در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر صاحب نظران حوزه فرهنگی مدیریت شهری، مدیران فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات و شهروندان شهر تهران عضو این فرهنگسراها بودند که با مشارکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه پیش اشباع شده حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، روایی بیرونی، توصیفی و تفسیری استفاده شد و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری (2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 3 گروه مولفه ارتقاء دهنده فرهنگ شهروند، مولفه های تعدیل کننده و پیامدهای حاصل از ارتقاء فرهنگ شهروندی طبقه بندی شدند که عبارت بودند از: مقوله فرهنگ شهروندی، اعتماد اجتماعی، مدیریت آسیبهای اجتماعی، توسعه ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی، تقویت سبک زندگی، بهبود ارتباط شهروندان با دولت، ارتقاء و توسعه فردی شهروندان، مدیریت شکاف بین نسلی اشاره نمود. پس از استخراج مولفه ها بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوائی استفاده گردید. از سوی دیگر قابلیت اعتماد ابزار با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل ارتقاء فرهنگ شهروندی، محیطی، جمعیت شناختی و پیامدهای ارتقاء فرهنگ شهروندی 950/0، 758/0، 773/0 و 962/0 برآورد شد و با روش نمونه گیری طبقه ای 1290 نمونه محاسبه گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی نشان داد که برنامه ریزی امور فرهنگی، آموزش شهروندان، ترویج سمبلها و نمادهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی و مدیریت فرهنگسراها به ترتیب با ضرایب تاثیر 310/0، 338/0، 333/0 و 372/0 بر توسعه اعتماد اجتماعی، تقویت ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی و تقویت ارزشها و هنجارهای اجتماعی تاثیرگذار است. از سوی دیگر نتایج کمی این تحقیق نشان داد که متغیرهای محیطی بیشترین اثر تعدیلی را بر رابطه بین مولفه های ارتقاء فرهنگ شهروندی با توسعه فرهنگ شهروندی و توسعه اعتماد اجتماعی با ضریب تاثیر 130/0 و 124/0 دارند. در نهایت با توجه به مدل استخراج شده و نحوه ارتباط متغیرها در مدل تحقیق راهکارهایی جهت ارتقاء فرهنگ شهروندی ارائه شده است.
بررسی نقش معماری در طراحی فضاهای شهری؛ نمونه موردی: فضاهای آموزشی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از ظهور سیستم های نوین آموزشی، آموزش معماری در قالب مدرسه و دانشگاه به شیوه سنتی انجام می گرفت، آموزشی هدف دار بود و مهارتی به شاگرد آموزش داده نمی شد مگر آنکه راهِ به کار گرفتن آن نیز نشان داده می شد. این آموزش از طریق نظری و عملی، توامان و در محل خلق اثر صورت می گرفت. در آموزش معماری به شیوه مدرن، به تدریج از اهمیت آموزش به شیوه عملی کاسته شده و جای آن را تئوری-هایی بدون درک شیوه استفاده از آنها پُر کرده است. هم اکنون کارگاه معماری، جولانگاه اندیشه هایی است که به شاگردان تحمیل می شود، بدون آنکه امکان آزمون درستی یا نادرستی نظریات فراهم باشد. در این مقاله، ابتدا با روش تحلیلی- استدلال منطقی و ابزار گردآوری داده مشتمل بر: بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه ای به بررسی نحوه آموزش و فضای آموزشی هنر معماری در روند توسعه این شاخه ارزشمند از هنر پرداخته شده است. سپس با انجام مطالعات میدانی و به کمک مشاهده و مصاحبه با صاحب نظران، نوع نگرش به هنر معماری و آموزش آن در دوره جدید مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله بعد با توجه به عوامل کارآمد و ناکارآمدی های موجود در فضای آموزش مدرن و نیازها و امکانات آموزشی، به بررسی چگونگی فضای مدرسه در معماری معاصر پرداخته شده است. نهایتاً با ارائه الگوهایی ازمقتضیات یک مدرسه معماری کارآمد، طراحی مدرسه معماری در بستر مشخص شده صورت پذیرفته است.
بررسی نقش مراکز مذهبی در افزایش سرزندگی شهرهای معاصر؛ مطالعه موردی: محدوده امامزاده صالح تجریش، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مظهر زندگی و منبع نمادین اعتقادات، خاطرات و تعلقات است. شهر تجلی گاه حیات اجتماعی افراد است. حضور افراد، تعاملات افراد، زندگی افراد در شهر آن را سرزنده و پویا می سازد. شهر نمایانگر ارزش ها و هنجارهای ساکنین است. امروزه شهرهای موفق شهرهایی هستند که متناسب با ارزش ها، هنجارها و خواست های ساکنینش توسعه یافته و فضاهایی خلاق، پویا و سرزنده را برای حضور انان فراهم می آورند. از اینرو فضاهای عمومی شهر از مهمترین اجزای شهر محسوب می شوند. شهرهای ایرانی از دیرباز در پیدایش و توسعه خود رنگ و بوی ارزش های دینی و معنوی ساکنان ان را به همراه داشته اند. جانمایی و طراحی مساجد، امامزاده ها، بقاع متبرکه در شهرهای ایرانی موید این موضوع است. جایی که فرد با درون خویش، با معنویت همراه شده و به مبنا پیدایش خود می پیوند. از این رو اماکن مذهبی را می توان دسته ای از فضاهای عمومی به شمار آورد که نه تنها فرد را به مبنا پیدایش خویش پیوند داده بلکه با ایجاد امکان تعاملات اجتماعی و پذیرفتن نقش فرهنگی- اجتماعی نقش مهمی در تقویت وجهه فرهنگی و اجتماعی شهرها ایفا نموده و زمینه ایجاد سرزندگی و پویایی شهری را فراهم می آورد. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن یافتن مولفه های سرزندگی در شهرهای معاصر به ارائه راهکارهایی جهت بهره مندی از پتانسیل های اماکن و سرمایه های مذهبی جهت ارتقاء سرزندگی شهری بپردازد. لذا با استفاده از روش پژوهش توصیفی و همچنین بهره مندی از تکنیک های دلفی و روش تحلیل سلسله مراتبی، به رتبه بندی و ارزش گذاری مولفه ها و سنجه های واجد ارزش در خلق و ارتقا سرزندگی محله ای پرداخته شده است. یافته های پژوهش موید این مطلب است از میان چهار مولفه اصلی تعریف شده و اثرگذار بر میزان سرزندگی محدوده بترتیب مولفه عملکردی، معناشناختی، اجتماعی- فرهنگی و در نهایت شاخص فرمی بیشترین تاثیر را بروی سرزندگی را دارند. به گونه ای که اماکن مذهبی از طریق همگونی با فعالیت های وابسته و تنوع فعالیتی فضا، پیوند با ارزش های معنوی افراد جامعه، ایجاد کانون های اجتماعی و با توجه به معماری ایرانی اسلامی باارزشی که در خود دارند، پویایی و سرزندگی فضا را در شهرها رقم می زنند.
تحلیل انگاره های محیطی موثر بر مولفه معنا در بازار سنتی ایرانی؛ نمونه موردی: مقایسه تطبیقی بازار سنتی کاشان و مجتمع تجاری صفویه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار در شهرهای اسلامی است. در طول شکل گیری شهرهای اسلامی بازارها دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و فرهنگی بوده اند. این مقاله بر آن است تا با مطالعه بازار سنتی، ضمن تبیین جایگاه محیط به بررسی مولفه های اثرگذار در ایجاد معنا در محیط بپردازد؛ لذا شناخت مؤلفه های اثرگذار در القا حس مکان، خاطره جمعی و حس تعلق و ارزیابی چگونگی پاسخ فضاهای سنتی به نیازهای انسانی در جهت ایجاد مولفه های معنا در محیط مدنظر این تحقیق می باشد تا بتوان با بازآفرینی نظام بازار سنتی ایران بر پایه شناخت فرایند ادراکی و توجه و به کارگیری حواس در پاسخ به نیازهای انسانی در فضاهای معاصر به دستاوردهای عملی دست یافت. این تحقیق بر اساس شیوه ترکیبی و با رویکرد اکتشافی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل میدانی اطلاعات لازم در خصوص آزمون فرضیه ها جمع آوری و سپس در نرم افزار spss داده ها تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود مؤلفه های معنا در بازار سنتی تأیید شد و پیشنهادهایی کاربردی برای فضاهای مشابه معاصر ارائه گردید.
خوانشی از جایگاه و نقش برندسازی معماری بر رقابت پذیری شهری در شهرهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با ظهور شهرهای جهانی و گسترش مرزهای جهانی شدن به مثابه مولفه ای تاثیرگذار بر اقتصاد صنعت بالاخص صنعت معماری شهرها، التفات به مفاهیمی مانند «برند و برندسازی» از مهمترین مقولات در حوزه شناخت و تعیین جایگاه واقعی معماری در عصر نوین جهانی است. بر این اساس در این مقاله به جایگاه برند در صنعت معماری در ابعاد تکمیل کننده آن در بعد رقابت پذیری شهرها از یک طرف و اثربخشی آن بر پدیدارسازی شهرهای جهانی در عرصه اقتصاد فراملی پرداخته شده است. روش تحقیق این مقاله در مرحله نظری روش توصیفی- تحلیلی است که با ابزار مطالعات کتابخانه ای و تکنیکهای فیش برداری و روش اسنادی انجام شده و در بخش تحلیلی نیز از روش تحلیلی استفاده شده است. در پایان ضمن اشاره به میزان و چگونگی تاثیر معماری بر رقابت پذیری و ابعاد شهرهای جهانی، به مواردی چند پیرامون مفهوم برندسازی معماری اشاره شده و راهکارهایی چند در رابطه با وضعیت ایران و خاصه کلانشهر تهران مورد اشاره قرار گرفته است.
تبیین اصول و معیارهای طراحی فضاهای بازداشتگاهی شهری با تاکید بر روانشناسی اجتماعی؛ موردپژوهی: معماری زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی اجتماعی نیازمند امنیت است؛ امنیتی که ضامن فعالیت های سازنده اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی به طور کلی توسعه ای است. امنیت خود به خود پدید نمی آید؛ چراکه در اجتماع عده ای هستند که این نعمت والا را مورد تعرض و تجاوز قرار می دهند و برای جلوگیری از تعرض این عده کنترل و نگهداری آنان ضرورت می یابد. زندان نقش نگهداری، کنترل و هدایت مجرمین را به عهده دارد تا اجتماع بتواند با امنیت و سلامتی راه رشد و بالندگی را طی نماید. به عبارتی دیگر، بخشی از سلامت روانی اجتماع به نقش زندان ها در اصلاح و تربیت مجرمین معطوف می گردد. از اهداف کلی تحقیق تحت عنوان طراحی زندان با رویکرد الگوهای روانشناختی اجتماعی این است که زندان شامل مجموعه ای از فضاها و عملکردهای موثر در بازپروری شخصیتی و اصلاح و تربیت مجرمین می باشد. اهداف جزئی همچون توجه به مبحث زیبایی شناسی، ایجاد امنیت بدون القا حس محدودیت به شخص زندانی و طراحی فضاهایی برای مدد رساندن به مجرمین، پرورش فکری، تقویت حس امیدواری به آینده و تأمین نیازهای عاطفی آن ها برای تحقق هدف اصلی تعیین شده-اند. روش تحقیق در این پژوهش شامل مطالعات کتابخانه ای، میدانی تهیه پرسش نامه و طراحی معماری می باشد. بخش عمده ای از مقاله بر اساس روش اسنادی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای تنظیم می شود و از منابع مختلفی در جهت بررسی مبانی نظری استفاده شده است. در پایان راهکارها و اصولی برای طراحی این فضاها مورد اشاره قرار گرفته است.
تبیین نقش هوش هیجانی و مهارت سیاسی در رابطه بین سبک رهبری تحول افرین مدیران با رضایت شغلی کارکنان (مطالعه موردی شهرداری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری تحول آفرین یکی از پارادایم های رهبری در روانشناسی سازمانی است که مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است. رهبری تحول آفرین، رضایت زیردستان و اعتماد آنان به رهبری و به علاوه تعهد عاطفی آنان را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش هوش هیجانی و مهارت سیاسی در رابطه بین سبک رهبری تحول افرین مدیران با رضایت شغلی کارکنان بود. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارمندان پیمانی و رسمی شهرداری در شهر بندرعباس بودند (300 نفر) که به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه پژوهش با جامعه برابر است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تجزیه و تحلیل چند متغیره (معادلات ساختاری) توسط نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج این آزمون نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، مهارت سیاسی و سبک رهبری مدیران بر رضایت شغلی کارکنان در سازمان تأثیر گذارند. از طرفی متغیرهای مهارت سیاسی و هوش هیجانی با تاثیر بر سبک رهبری تحول گرا منجر به افزایش رضایت شغلی کارکنان می شود.
رهیافتی بر شناسایی بایسته های سیاستهای اقتصاد مقاومتی بر سیاستهای شهرسازی و صنعت ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط فعلی کشور و اقتضائات زمانی و مکانی موجود بر تصمیم گیری های کلان در حوزه شهرسازی و معماری تاثیر داشته است که در این میان تاثیر بایسته های سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی نیز باید در تدوین سیاستهای پیش روی شهرسازی و صنعت ساختمان موردتوجه قرار گیرد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده مطالعات کتابخانه ای و در عین حال روش اسنادی و استدلال منطقی به موضوع شناسایی رهیافتهایی بر پدیداری بایسته های سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی بر معماری و صنعت ساختمان پرداخته شود. لذا در این مقاله به مفهوم اقتصاد مقاومتی و ارائه سیاستها، راهکارها و راهبردهایی در صنعت ساختمان در انطباق با سیاستهای فرادستی اقتصاد مقاومتی نظر داشته و به تفصیل به این موارد اشاره داشته است.
بررسی میزان تاثیر گذاری عناصر معماری بومی بر سرزندگی شهروندان در محلات بافت قدیم رشت (نمونه موردی: محله ساغری سازان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. از طرفی بومی&zwnjگرایی یکی از مهمترین مسائلی است که انسان همواره با آن درگیر بوده و یکی از شاخصه&zwnjهای مهم در تولید و ساخت فضاها بوده است. از بین&zwnjرفتن معماری بومی منطقه به معنای از بین رفتن تجربیات گذشتگان و از همه مهم&zwnjتر از بین رفتن آرامش و آسایش و کم شدن کیفیت زندگی انسان می&zwnjباشد. میزان سرزندگی افراد درمحیط زندگی نیزکاملا تحت تأثیر این موضوع میباشد زیرا سرزندگی یکی از متغیرهای روانشناسی مثبت نگر است که با بهبود کیفیت زندگی رابطه دارد. در این پژوهش سعی شده عوامل موثر بر میزان سرزندگی شهروندان در قرارگاه های رفتاری اجتماعی بومی استان گیلان بررسی شود و با توجه به اهمیت بافت قدیم شهر در کیفیت زندگی گذشته و حال شهروندان، محله ساغری سازان رشت در قالب نمونه&zwnjای از قرارگاه&zwnjهای رفتاری اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. مقاله حاضر تلاشی در جهت بررسی و شناسایی میزان تاثیرگذاری عناصر معماری بومی فضای عمومی در قالب تحلیل یک بافت قدیمی است. در راستای این هدف این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی است. مبانی نظری تحقیق با روش کتابخانه ای و تحلیل نظرات استفاده کنندگان محله ساغری سازان شهر رشت نیز به واسطه تدوین پرسشنامه و روش تحلیل عاملی صورت گرفت. بدین منظور از ابزارهای نرم افزاری Ecxel و Spss استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص&zwnjهای معماری بومی بافت قدیم قرارگاه رفتاری اجتماعی گیلان همواره بر میزان سرزندگی افراد موثر هستند.
تبارشناسی گردشکری سلامت بر گردشگرپذیری شهری با تاکید بر اصول طراحی مراکز آب درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری روندی است که از زمان های طولانی با شکل های متفاوت در جوامع انسانی وجود داشته و آنچنان در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها اثرگذار بوده است که اقتصاددانان از آن به عنوان «صادرات نامرئی» نام برده اند. از سویی دیگر، گردشگری سلامت از مفاهیم نوین در عرصه صنعت گردشگری است که با توجه به گسترش فراگیر آن در جهان نیازمند توجه برنامه ریزان و مدیران شهری در این رابطه است. وجود جاذبه های طبیعی و بالاخص منابع گسترده آب درمانی ضرورت پژوهش حاضر را تشکیل داده که با روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و مطالعات میدانی صورت گرفته است. در این مقاله بعد از اشاره به مفهوم گردشگری شهری و گردشگری سلامت، به انواع گردشگری آب و در واقع مراکز آب درمانی اشاره شده و ضوابط و اصول طراحی این فضاها بررسی گردیده و در پایان نیز راهکارهایی در راستای بسط و گسترش گردشگری سلامت در شهرها خاصه گردشگری آب درمانی مورد اشاره قرار داده شده است.
معرفت شناسی فازی و سازگاری روش شناختی آن با پژوهش های معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله معرفتشناسی فازی و دلالتهای روششناختی آن در معماری و شهرسازی با تاکید بر ضرورت اتخاذ رویکردهای علمی و روش شناسانه در پژوهش های معماری و شهرسازی، برخلاف برخی عقاید و نظرات است. مدعای تبیینی این مقاله آن است که زیربنای معرفت شناسی علوم معماری و شهرسازی بر پایه های روایت دو ارزشی صفر و یک از حقیقت استوار است، که این نوع روایت از حقیقت علمی، با واقعیت های این علوم ناسازگار است؛ چرا که ماهیت علم و به تبع آن، علوم یادشده نیز حقیقتی چندارزشی، مبهم، درجه-بندی شده،و یا به اصلاح ماهیتی فازی دارند. با توجه به ماهیت معرفت شناختی مدعای مقاله، شواهد ارائه شده نیز معرفت شناشانه است. برای اثبات مدعای تبیینی، دستگاه معرفتی فازی معرفی و مبانی هستی شناختی و روش شناختی آن تبیین می گردد. بر اساس قاعده عملیاتی سازی مفاهیم، عملیاتی سازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که ماهیت پژوهش ها در معماری و شهرسازی با معرفت شناسی فازی و مبانی آن سازگارتر است تا معرفت شناسی دو ارزشی.
بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان شهر نورآباد؛ در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مؤلفه های اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می شود. این سؤال که عوامل مؤثر بر رفتار انتخاباتی شهروندان چیست، یا به عبارتی بهتر، چه عواملی رفتار رأی دهی شهروندان را تحت تأثیر خود قرار می دهد، از موضوعات مهم در مطالعه جامعه شناسی سیاسی است. در پژوهش حاضر بر اساس پیمایشی که در سطح شهر نور آباد صورت گرفت، تأثیر ساختارهای قومی قبیله ای و نقش نخبگان بر مشارکت شهروندان شهر نورآباد در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در جمعیت مورد مطالعه در شهر نورآباد عواملی چون ساختارهای قومی- قبیله ای و نخبگان اعم از سیاسی، قومی و مذهبی رابطه معناداری با مشارکت انتخاباتی دارند؛ به عبارت دیگر، پاسخ دهندگان عوامل مذکور را مؤثر بر جهت دهی آرای خود دانسته اند. رویکرد تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش آن پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، به صورت پرسشنامه است. حجم نمونه نیز 380 نفر در بین شهروندان بالای 18 سال از کلیّه اقشار و گروه های اجتماعی در شهر نورآباد برآورد شد.
آینده شناسی مدیران و رابطه آن با پیشرفت عملکرد سازمان در شهرداری شهرستان دیلم در سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت امروزی باید نقاط بحرانی برنامه های خود را درک کند و عوامل اثر گذار خارجی و داخلی حوزه خود را بشناسد، در حقیقت باید برای برنامه های خود، افق برنامه ریزی و زمان بندی تعیین کند و کنش های منفی اثر گذار را که احتمالاً در طول اجرای برنامه ممکن است آن را دچار بحران سازند، شناسایی و واکنش های خنثی کننده آنها را پیش بینی کند تا در هنگام بروز هریک، سریعاً واکنش نشان دهند و از این طریق اجرای برنامه های خود را پایدار و پویا نگه دارد. در تحقیق حاضر به بررسی آینده شناسی مدیران و رابطه آن با پیشرفت عملکرد سازمان در شهرداری شهرستان دیلم پرداخته شده است. برای این منظور و با هدف شناخت و تاثیر ابعاد آینده شناسی مدیران بر میزان پیشرفت عملکرد سازمانها از بین 600 نفر از کارکنان شهرداری شهرستان دیلم که بصورت رسمی یا پیمانی و قراردادی در سال جاری مشغول به کار بودند، تعداد 95 نفر بصورت تصادفی ساده انتخاب و بوسیله دو پرسشنامه محقق ساخته با روایی و اعتبار متغیر (نظر صاحب نظران و آلفای کرانباخ 93/ پرسشنامه آینده شناسی و 95/ پرسش نامه پیشرفت عملکرد مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که مدیران در آینده نگری سازمانهای خود به ترتیب ابعاد آینده-نگری مشارکتی، آینده نگری تحلیلی و آینده نگری نظری را بکار می گیرند، همچنین علاوه بر وجود رابطه معنی دار بین این ابعاد با پیشرفت عملکرد سازمان، هریک از این ابعاد توانایی پیش بینی پیشرفت عملکرد سازمان را دارا می باشند.
بررسی تأثیر قانون تعاریف محدوده و حریم بر ساختار کالبدی- فضایی آینده شهرها (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیتی و تداوم پراکنده رویی در شهرها، سبب گردیده تا تعیین محدوده یا سیاست محدودیت شهری به عنوان راهکاری جهت مهار رشد شهرها و مدیریت آن، مدنظر قرار گیرد. این سیاستها، محتوای یکسانی نداشته و می تواند اثرات مختلف را بر شهر و محیط پیرامونش برجای گذارد. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت اثرات این سیاست ها و قوانین مربوط بر فرم فضایی- کالبدی کلانشهرهای ایران، کلانشهر مشهد به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که قانون «تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها» به عنوان مهمترین قانون در زمینه تعیین محدوده های شهری بوده است که با توجه به برخی ضعفهای آن، سبب شده آبادی های پیرامون مناطق کلانشهری به صورت نواحی منفصل شهری درآمده و توسعه شهری را به صورت جسته و گریخته رقم زند. علاوه بر این به دلیل عدم تعیین تکلیف و سیاست گذاری مناسب در فواصل بین این نواحی با کلانشهر و رونق ساخت و ساز در این مناطق، فضای بین شهر و نواحی جدید، بتدریج پر شده و باعث گسترش افقی یا اسپرال شهر خواهد شد. همچنین باتوجه به تفاوت های موجود در بافت های روستایی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ساکنان، نابرابری های زیادی در فضای شهری وجود خواهد داشت که در ساختار فضایی شهر مشهد اثرگذار خواهد بود و باعث آشفتگی و دوگانگی در ساختار فضایی شهر خواهد شد؛ به عبارتی سیاست های محدودیت شهری در ایران تاکنون در جلوگیری از توسعه پراکنده شهر، کارآیی لازم را نداشته و برخی نقاط ضعف آن سبب گردیده که همچنان شاهد توسعه های شهری و شکل گیری حاشیه نشینی در مناطق کلانشهری باشیم.
شناخت والویت بندی الگوهای صحیح مسکن روستایی درتوسعه پایدار معماری روستا با استفاده از تکنیک های MADM شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای معماری محیطهای روستایی برآیندهای با اهمیت فعالیت انسان بشمار می آیند که در طول قرنها مطابق با منطقهای قوی اجتماع- فرهنگی و محیطی شکل و تحول پیدا کرده اند. این بدان معنی است که مورفولوژی و الگوهای فضایی معماری روستا بتدریج در راستای برآورد نیازهای اجتماعی- فرهنگی جمعیتهای ساکن (پاسخگویی به نیاز سکونت، تأمین امنیت حریم خانوار و نظام تولیدی) و در تعامل با محیط فیزیکی اطراف توسعه پیدا کرده اند. سکونتگاههای روستایی پدیده های فضایی- مکانی می باشند که حاصل روابط متقابل انسانها با یکدیگر و با محیط هستند که علاوه برکنش بین اجزای درونی (طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، فضایی) در حال تقابل با سایر نظام ها و نیروهای بیرونی قرار دارند؛ لذا این سکونتگاه ها نمایانگر نقش های انسانی هستندکه به مرور زمان و با توجه به شرایط مذکور شکل گرفته و سازمان یافته اند. بر این اساس فضای سکونتگاه های روستایی با توجه به ویژگیهای ذکر شده دارای ساختار و استعدادهای بالقوه و بالفعل معینی می باشند که در مکانهای معینی تحت تاثیر نیروهای بیرونی و درونی به هر دلیل در تقابل با یکدیگر قرار دارند به گونه ای که اگر نظام و عملکرد این سازمان فضایی دچار اختلال گردد، سکونتگاه های روستایی ناپایدار می گردد. هدف این پژوهش شناخت الگوهای بهینه مسکن و نقش آن در توسعه پایدار معماری روستا می باشد و جامعه آماری مساکن روستایی شهرستان ماسال با 8351 سکونتگاه می باشد که با استفاده از نمونه گیری کوکران 368 نمونه انتخاب شد. در ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی الگوهای صحیح معماری و ساخت مسکن روستایی شناسایی گردید و در 5 گروه تقسیم بندی شد و در نهایت با استفاده از روشهای آماری و تکنیکهای MADM نظیر AHP وTOPSIS این عوامل الویت بندی شدند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که بین عوامل پنجگانه موثر بر سا خت مسکن عامل اقتصادی بیشترین تاثیر را دارد این عامل با Ci=./987 بیشترین نقش را داشته است.
شناسایی و تدوین استراتژی های مؤثر مدیریت استراتژیک توسعه شهری شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در زمینه شناسایی و تدوین استراتژی های مؤثر مدیریت استراتژیک توسعه شهری شهرستان رامسر در سال 93-1392 انجام شده است. پژوهش در چارچوب توصیفی- تحلیلی مبتنی بر سنجش نظرات70 نفر از خبرگان و افراد مدیریت شهری و دانشگاهی صورت گرفته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته و بارگزاره های مطابق با تکنیک SWOT جمع آوری گردیده است. شناسایی استراتژی های مؤثر در هفت مرحله با شناساسس از عوامل چهار گانه عوامل محیطی خارجی و داخلی برآورد گردیده و سرانجام استراتژی های مدیریت توسعه شهری رامسر در قالب استراتژی های SO، WO، ST، WT شناسایی و در جداول خاص و با اولویت معرفی و پیشنهاد گردید.