فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۳۰٬۱۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
بررسی شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات آب و هواشناسی کشاورزی، شناخت ویژگیهای آب و هوایی هر منطقه به منظور بررسی تطابق کشت هر گیاه و پیش بینی احتمال رخدادهای نامطلوب جوی برای جلوگیری از آسیبهای گیاهی و افزایش راندمان تولید حایز اهمیت است. در این پژوهش، شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی اصفهان با روش توصیفی تحلیلی - میدانی برای سالهای 84-1383 بررسی شده است. بدین منظور پس از جمع آوری اطلاعات لازم از منابع و سازمانهای مختلف با احداث یک ایستگاه هواشناسی کشاورزی در باغ پسته، اقدام به دیده بانیهای فنولوژیک و هواشناسی گردید. آنگاه داده های جمع آوری شده با استفاده از برنامه های SPSS و Excel تجزیه و تحلیل آماری گردید. یافته های این تحقیق نشان داد که طول دوره فعالیت بیولوژیک پسته در این منطقه 273 روز است که در این مدت گیاه در مجموع به 6/4234 درجه - روز حرارت در فازهای مختلف نیاز دارد. در این دوره، از میان عناصر آب و هوایی، بارش و تابش می توانند برای گیاه محدودیت ایجاد کنند، اما رطوبت نسبی هوا و نوع خاکها برای آن محدودیتی ایجاد نمی کنند. پیش بینی تاریخ احتمالی آغاز، طول و توسعه هر فاز فنولوژیک و همچنین رو به رو شدن با سرمای بهاره و پیش رس در منطقه از یافته های این تحقیق است.اگر چه درجه حرارت عنصر شروع کننده و عامل فرآینده بیداری و رشد هر گیاه در دوره فعالیت بیولوژیک است، اما همین عامل می تواند باعث توقف و یا نارسا شدن رشد گردد و یا به طور کلی نابودی آن را موجب شود. شناخت درجه حرارتهای لازم و مطلوب در هر یک از فازهای فنولوژیک و درجه توسعه هر فاز با توجه به مجموع واحدهای حرارتی کسب شده و نیز آستانه های حداقل و حداکثر محدوده های طاقت گیاه و نیز میزان رطوبت نسبی و آب موردنیاز آن مسایلی است که باید برای کشت هر گیاه درنظر گرفته شوند. علاوه بر آن، ویژگی های خاک نیز از موضوع هایی است که در بررسیهای محیط باید مدنظر قرار گیرد.
مسائل و مشکلات دفع زباله در ایران
حوزه های تخصصی:
سنجش و ارزیابی معیارهای موثر بر عملکرد کشاورزان عادی و موفق روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تجربیات افراد موفق و نمونه در محیط زندگی و فعالیت خود از ضروریات و ابزارهای تسهیل و تسریع کننده جریان توسعه روستایی پایدار است. افراد موفق به عنوان کارآفرینان، نوآوران و افراد خلاق جامعه روستایی دارای الگوهای معیشت و فعالیت ویژه ای هستند که بر اثر نوع درک آنها از محیط پیرامون، استفاده اصولی از توانایی ها، استعدادها و خلاقیت های فردی، ریسک پذیری، آینده نگری، گروه گرایی و مانند اینها به دست می آید و این افراد به خاطر تجربیات موفق خود می توانند الگوی مناسب زندگی و فعالیت برای سایر کشاورزان روستایی در منطقه باشند. به این دلیل که اکنون کشاورزی به مثابه الگوی غالب اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیکی پیرامون، تاثیرات شکننده و جبران ناپذیری را بر کشاورزان وارد می سازد. بر این اساس، در تحقیق پیش رو هدف سنجش نگرش کشاورزان نسبت به شاخص ها و متغیرهایی است که می توانند روشنگر و تسریع کننده بخش های کشاورزی مناطق روستایی باشند. از این طریق زمینه های تفاوت و شکاف اندیشه ای، عملکردی و فعالیت در بین کشاورزان عادی و موفق شناسایی می گردد و راهکارهای مناسب برای کاهش آن تبیین و تشریح می شود. به منظور رسیدن به این هدف از روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی استفاده شده است و نتایج به دست آمده با استفاده از از آزمون من ویتنی و T نشان از وجود تفاوت در جنبه های گوناگون نگرش کشاورزان دو گروه نسبت به متغیرهای موثر در عملکردشان دارد.
ارزیابی پتانسیلهای اقلیمی کشت نخل در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به این که تولید موادّ غذایی بهتر و بیشتر یکی از مسائل مهمّ دنیای کنونی بشمار میآید و از آنجا که تولید محصول و قابلیّتهای کشاورزی هر منطقه به هوا و مشخّصات اقلیمی آن بستگی دارد، مطالعة سازههای جوّی مؤثّر بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است. درخت خرما گیاهی است تک لپّهای از خانوادة پالماسه، در این خانواده قریب دویست جنس و چهار هزار گونه وجود دارد که در اغلب مناطق (به جز مناطق سرد) میرویند. موطن اصلی خرما را معدودی از محقّقین، شمال آفریقا و هندوستان دانسته، ولی اکثر دانشمندان و پژوهندگان برآنند که موطن اصلی نخل، بینالنّهرین بوده و از چهار الی پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح مردمان این سرزمینها به کاشت و پرورش درختان خرما اشتغال داشتهاند. عدّهای از باستانشناسان پس از تحقیق مفصّل پیرامون این موضوع، اظهار داشتهاند که کشت خرما در ایران از آغاز سلسلة هخامنشی معمول بوده است. استان گلستان با وسعت 20437 کیلومتر مربّع، در منتهی الیه جنوبشرقی دریای خزر قرار دارد. از کلّ مساحت استان حدود را مناطق بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد. مطالعة عوامل اقلیمی استان گلستان نشان میدهد که مناطق شمالی استان که جزء مناطق خشک و نیمه خشک استان محسوب میشوند، دارای شرایط نسبتاً مساعدی برای کشت نخل خرما (به ویژه گونههای زودرس) میباشد؛ به این دلیل که مهمترین عامل رشد نخل یعنی درجه - روز (حدّاقل 1000 درجه – روز بر مبنای 18 درجة سانتیگراد) مهیّا است. در این مقاله علاوه بر محاسبة واحدهای حرارتی (درجه – روز)، سایر عوامل اقلیمی مؤثّر بر کشت نخل نیز مورد بررسی قرار گرفت و از دیدگاه اقلیمی، مناطق شمالی استان گلستان جهت کشت نخل مناسب تشخیص داده شد.
تقسیمات کشوری و بی ثباتی سیاسی در ایران (1357-1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران از جمله کشورهایی است که سازماندهی سیاسی فضا در آن ریشه تاریخی دارد. تا آنجا که بررسیهای تاریخی نشان میدهد اولین تجربه تقسیم فضای سرزمینی به عهد هخامنشیان بر میگردد، حال سوال اصلی آن است که علیرغم آنکه، پیوستگی مولفه های تقسیمات کشوری و ثبات سیاسی از منظر تسهیل حاکمیت دولت و اتصال دولت - ملت در سطوح مختلف در پهنه سرزمینی، پیوسته به عنوان هدف غایی در نظام برنامه ریزی مورد عنایت بوده است. چرا الگوی تقسیمات کشوری به خصوص در دوران معاصر در دستیابی به این هدف ناکام بوده است؟ فرضیه در نظر گرفته شده آن است که در باب عوامل ناکامی این الگو یکی از عواملی که کمتر به آن توجه شده است شکل گیری و تقسیمات سیاسی داخلی مدرن و اجرا نشدن اصول قانون اساسی مشروطه است که تحت لوای حکومت متمرکز با کودتای 1299ه.ش رضا خان شروع شد. در واقع اتخاذ مشی اقتدار گرایانه او که در جهت عکس اقتدار قانون اساسی به مثابه محور توسعه سیاسی دوره پیش تحقق یافته بود باعث شد تا گرایشهای قومی و فرهنگی تقویت شوند و با فروپاشی استبداد اول و دوم به شکل فعال و متراکم در آیند که نمونه های آن را در بحرانهای آذربایجان و کردستان دهه بیست و بحرانهای قومی بعد از انقلاب شاهد هستیم. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین الگوی تقسیمات کشوری و بی ثباتی سیاسی بین دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا درصدد است، این مقطع از تاریخ سازماندهی سیاسی فضا در ایران را تحلیل نماید.
فضا در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح دیدگاه های جدید درحوزة معرفت و دانش بشری، همواره سبب ایجاد افق های نو گردیده است. این طرح واره ها گاه تواناییهای ما را در حل مشکلات و مسائل بشری ا فزایش داده و علاوه بر آن توانسته است به مسائل بشری به گونة دیگری بنگرد؛ بنابر این، با جایگزینی دیدگاه جدید، بخشی از مشکلات بشری تغییر یافته و نحوة تحلیل، شیوة تحقیق، معیار های ارزیابی و.. دگرگون شده است. از جمله دیدگاه هایی که طرح آن در جغرافیا و علوم وابسته بدان تحولی عمیق در نوع مسئلهیابی، چگونگی تحلیل و روش شناسی تحقیق و ادبیات آن ایجاد کرده، نگرش یا دیدگاه فضایی است. ژئومورفولوژی به عنوان یکی از زیر مجموعه های علوم جغرافیایی از این قاعده مستثنی نیست.
بدیهی است آشنایی با تبلور هستة اولیة نگرش فضایی و نحوة ورود آن به حوزة دانش ژئومورفولوژی میتواند ما را در درک بهتر این مفهوم یاری دهد؛ بنابراین، برای دستیابی به چنین هدفی با انتخاب چهارتن از ژئومورفولوژیست ها و دو تن ازجغرافیدانان صاحب نظر، و واکاوی نوشته های آنان از مفهوم فضا کوشیده ایم به سیر شکل گیری و طرح در حوزة ژئومورفولوژی بپردازیم. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مفهوم فضا در ژئومورفولوژی با واژة Flexus در نوشته های جیلبرت درسال 1886 برای اولین بار به صورت تلویحی در ژئومورفولوژی طرح شده است؛ اگر چه هرگز وی با چنین بینشی- آن چنان که بعد ها مطرح گردید- آشنا نبوده است.
شبیه سازی بارش- رواناب و تخمین سیل در حوضه ی آبریز خرم آباد با مدل HEC–HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند بارش- رواناب یک حوضه ی آبریز عمدتاً تحت تأثیر شرایط هیدرولوژیکی، ژئومورفولوژی و اقلیم منطقه می باشد. یکی از عمومی ترین روش ها برای شناخت فرآیند بارش رواناب شبیه سازی آن با استفاده از مدل های هیدرولوژیکی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصله می باشد. در این مطالعه با استفاده از مدل HEC–HMS فرآیند بارش– رواناب حوضه آبریز خرم آباد شبیه سازی شد و مورد واسنجی قرار گرفت نتایج نشان داد که سازگاری خوبی بین هیدروگراف های مشاهده شده و شبیه سازی شده در خروجی حوضه وجود دارد، مقادیر شاخص کارایی مدل در مرحله اعتبارسنجی با ضریب ناش– ساتکلیف و ضریب واریانس شبیه سازی شده به ترتیب برابر با 68/0 ُو 09/0 بوده است، که نشان دهنده ی کارایی بالای مدل در برآورد دبی پیک در حوضه ی آبریز مورد مطالعه بوده است. سپس با استفاده از پارامترهای بهینه شده، هایتوگراف بارش طرح در دوره بازگشت های مختلف وارد مدل شدوهیدروگرافسیل در دوره ی بازگشت های مختلف به دستآمد، اجرای مدل در دوره ی بازگشت های 2، 5، 10، 50 و 100 ساله به ترتیب منجر به وقوع دبی های اوج سیلاب با میزان 762، 1020، 1442،1955 و 2248 متر مکعب بر ثانیه شده است. نتایج نشان می دهد می توان رواناب را با استفاده از مدل با دقت بالا پیش بینی نمود.
« حق دسترسی به اطلاعات محیط زیست » بررسی حقوق بشر اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرساخت ها و تابآوری در برابر بلایای طبیعی با تأکید بر سیلاب منطقهی مورد مطالعه: مناطق نمونه گردشگری چشمه کیله تنکابن و سردآبرود کلاردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی به منزله ی پدیده های تکرار پذیر در غیاب سیستم های کاهشی می تواند تبدیل به فاجعه شود و اثرها و پیامدهای مخربی در پی داشته باشد. برای کاهش اثر بلایای طبیعی رویکرد تاب آوری مبنایی برای کاهش اثرهای منفی در نظر گرفته شده است. دو حوضه گردشگری سردآبرود کلاردشت و چشمه کیله تنکابن دارای ظرفیت های بسیاری برای توسعه فعالیت های گردشگری است که در معرض هجوم سیل قرار دارد و به این دلیل جامعه نمونه پژوهش انتخاب شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مولفه ی زیرساختی در راستای ارتقا ی تاب آوری ساکنان در برابر بلایای طبیعی است. روش شناسی تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از دو شیوه ی کتابخانه ای(مقالات علمی منتشر شده معتبر و مرتبط با موضوع) و میدانی(تهیه و تکمیل پرسشنامه) به دست آمده است. طراحی متغیر های تحقیق بر اساس مطالعه ی مبانی نظری و بررسی تجارب علمی سایر کشور ها در ارتباط با تاب آوری و بلایای طبیعی بوده است. متغیر مستقل تحقیق زیر ساخت ها است که شامل شبکه های ارتباطی، جانمایی مراکز خدماتی و درمانی می شود. متغیر وابسته تحقیق نیز شامل دو بعد اصلی: تاب آوری فردی و گروهی است. بر اساس هدف تحقیق و ماهیت داده ها از آزمون های آماری برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که دو معیار زیرساخت ها در زمینه ی سیلاب و تاب آوری با اطمینان 99% با یکدیگر همبستگی مستقیم دارند و رابطه بین آن ها دو متقابل است، یعنی بهبود زیرساخت ها در محدوده با احتمال 99% موجب بالا رفتن تاب آوری ساکنین در برابر بلایای طبیعی (سیلاب) درون آن می شود. همچنین، نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو حوضه، به لحاظ مؤلفه های زیرساختی و تاب آوری در برابر بلایای طبیعی (سیلاب)، وجود ندارد.
واکاوی چالش های مدیریت روستایی با رویکرد کیفی تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه به لحاظ تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ی بررسی مشکلات و محدودیت های این نهاد انجام نشده است.
هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که مشکلات و محدودیت های دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه را از دیدگاه دهیاران و در قالب یک مدل شناسایی نماید. جامعه ی مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در قالب 7 مشکل اصلی طبقه بندی گردید.
یافته های پژوهش نشان داد، دهیاری های مورد مطالعه به ترتیب اهمیت با چالش هایی نظیر عدم آگاهی مردم و سازمان های محلی از وظایف دهیار، نگرش منفی نسبت به وی، عدم همکاری و حمایت سازمان های محلی و دولتی با دهیار، تدوین طرح های از بالا به پایین از سوی سازمان های اجرایی، ضعف روحیه ی همکاری و مشارکت خودجوش در مردم، ضعف جایگاه قانونی دهیار و بالاخره، کمبود تجهیزات و منابع مالی مواجه اند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه ی روستایی استان را در برون رفت از مشکلات یادشده و تحقق مدیریت روستایی کارآمد در منطقه یاری خواهد کرد.
بررسی روستای تاریخی میمند از نظر جاذبه های گردشگری
حوزه های تخصصی:
روستای صخره ای میمند در 32 کیلومتری شمال شرقی شهرستان شهربابک در استان کرمان واقع شده و از باستانی ترین سکونتگاه های انسانی است که خانه های کنده شده در صخره های آن تعامل شگفت بین مردمان این روستا و طبیعت را نشان می دهد. این روستا از شگفتی های تمدنی- فرهنگی و تاریخی ایران است که خانه های آن در بستری طبیعی با تشکیلات زمین شناسی که کنگلومرایی است و دو لایه عمده را می توان در روستای میمند تشخیص داد که جنس لایه بالایی سختتر از لایه پایینی است و این وضعیت موجب حفر سکونتگاه هایی در بدنه های شیبدار دو تپه اصلی با شیب تند شده و ارتفاع متوسط آنها از خطالقعر تا خطالراس در حدود 80 متر برآورده است. هدف این مقاله معرفی این روستا از لحاظ قابلیت هایی است که آن را به عنوان یک مکان جذب گردشگری در سطح ایران و جهان مورد توجه قرار داده می باشد. این مقاله بر اساس اسناد و مدارک موجود و مشاهدات شخصی به نگارش درآمده است.
بررسی پراکنش فضایی جرم درمناطق هشت گانه ی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش کالبدی و جمعیتی شهرها، میزان جرم و بزه نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این افزایش در کشور ایران، به ویژه در کلان شهرها، چشمگیر بوده است.افزایش بزه و جرم در کلان شهر شیراز نه تنها سیستم قضایی را با چالشی بزرگ روبرو نموده، بلکه از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی تنش زا و مخاطره آمیز بوده و هزینه های مادی و معنوی گسترده ای بر دوش جامعه نهاده است. از آن جا که شهر شیراز به عنوان متروپل جنوب، از این حیث در رده بالایی قراردارد، دراین پژوهش، ضمن بررسی پراکنش فضایی جرم وبزه و شناسایی مکان های بحران خیز در بین مناطق و نواحی شیراز به ارزشیابی شرایط محیطی شهر در میزان جرم و بزه پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی، پیمایشی، تحلیلی و علّی استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمام زندانیان زندان های پنج گانه ی شهر شیراز است و تعداد نمونه ی مورد بررسی چهارصد و پنج تن بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تراکم جمعیت در بروز جرم نقشی اساسی دارد. همچنین، بین ارتکاب جرم و ویژگی های محل جرم مانند شلوغی در برخی از جرایم مانند جرایم علیه اشخاص، تاریکی و خلوتی ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی قابلیت داده های چندزمانه ENVISAT-ASAR به منظور تفکیک زمانی و مکانی مزارع برنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط اقلیمی و جوی گرم و مرطوب در مناطق زیر کشت برنج در جنوب شرق آسیا منجر به عدم تطابق زمانی در مراحل کاشت، داشت و برداشت در مناطق مختلف از یک ناحیه زراعی و حتی در مزارع مجاور گردیده است. علاوه بر تفاوت های ناشی از دوره های زمانی کشت، که ضرورت استفاده از داده های ماهواره ای چندزمانه را دوچندان کرده است، مناطق زیر کشت برنج در جنوب شرق آسیا غالباً مناطقی ابری هستند که ضرورت استفاده از فناوری تصویربرداری ماهواره ای فعال، نظیر رادار (RADAR) و سار (SAR)، را در این مناطق کاملاً آشکار می سازند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی قابلیت داده های ماهواره ای چندزمانه ENVISAT-ASAR به منظور پایش و تفکیک مکانی و زمانی مزارع برنج است. دره پالولو، سولاوزی مرکزی، در اندونزی به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردیده است. تصاویر مورد بررسی در مُد چند ـ پلاریمتریک به وسیله ماهواره ENVISAT در یک بازه زمانی از چهارم فوریه تا بیست وهشتم ژوئیه سال 2004 میلادی گرفته شده اند. داده های مورد بررسی شامل دو مجموعه داده ایِ اولیه و پنج مجموعه داده ای ثانویه (داده های حاصل از عملیات جبری بر روی داده های اولیه) است. داده های اولیه یا خام شامل اینهاست: 1) Co-Polarized HH، VV و 2) Cross-Polarized HV، VH و داده های مشتقی یا ثانویه شامل: 1) میانگین بافت داده های Co-Polarized ، 2) میانگین بافت داده های Cross-Polarized، 3) تفریق زمانی داده ها، 4) تفریق Polarization و 5) تفریق Polarization نرمال شده. در پژوهش حاضر، رابطه مشاهده شده بین تغییرات ناشی از رشد گیاه و میزان بازخوردی ثبت شده سنجنده به عنوان اطلاعاتی مفید برای تفکیک مزارع برنج با استفاده از تصاویر چندزمانه مورد بهره برداری قرار گرفته اند. به منظور بررسی دقت نتایج به دست آمده، تصاویر ماهواره ای Quickbird چندطیفی با قدرت تفکیک فضایی بالا (4/2 متر) که تقریباً همزمان با داده های ENVISAT-ASAR برداشت گردیده است، در کنار اطلاعات حاصل از کار میدانی، مورد استفاده قرار گرفت. بررسی نتایج به دست آمده از تفکیک مکانی مزارع برنج حاکی از بالاترین میزان دقت کلی (88 درصد) برای مجموعه داده اولیه Co-Polarized بوده در حالی که مجموعه داده ثانویه Co-Polarized نرمال شده کمترین میزان دقت کلی (80 درصد) را ارائه کرده است.
رویکرد نو منطقه گرایی در راستای ارتقای نظام مدیریت توسعة فضایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی رویکرد «نومنطقه گرایی» و تبیین امکان کاربرد آن در نظام مدیریت فضایی ایران است. از این رو، ابتدا مشکلات نظام مدیریت فضایی ایران در سه زمینة مرتبط با ظرفیت های مناسب در بین مدیران، کارشناسان و شهروندان، نظام مدیریتی کشور (مدیریت و برنامه ریزی فضایی و بخشی) و مدیریت یکپارچة فضایی تحلیل شده و جایگاه هریک از طرح ها و برنامه ها و نهاد های تصمیم ساز و تصمیم گیر در سطح منطقه ای بررسی شده است. سپس با توجه به نتایج بررسی، محدوده های فضایی که در سطح منطقه ای تحت پوشش طرح ها و برنامه های موجود قرار نمی گیرند، شناسایی شده و نارسایی های قانونی مرتبط با آن تحلیل شده است. در ادامه، رویکرد نومنطقه گرایی تشریح شده و با مطالعة ابعاد و همچنین زمینه های قانونی آن، امکان کاربست نومنطقه گرایی در نظام مدیریت فضایی ایران بررسی شده است. یافته ها بیانگر آن است که این رویکرد برای حل بسیاری از نارسایی های کنونی توسعة منطقه ای، و نیز مواردی همچون تعادل بخشی، بهره برداری بهینه و هم افزایی منابع، راهگشاست. همچنین نشان داده شده است که بنا بر ماهیت رویکرد نو منطقه گرایی، می توان از آن برای استفاده و تقویت مزیت های رقابتی مناطق کشور بهره برد. به کارگیری رویکرد نومنطقه گرایی در نظام مدیریت فضایی ایران، مستلزم آن است که از یک سو محدوده ای جدید در سطح منطقه ای برای آن تعریف شود و از سوی دیگر، الزامات قانونی مدیریت یکپارچة فضایی در این محدوده، در نظام تقسیمات کشوری پاسخ داده شود. این رویکرد را می توان برای رسیدن به اهداف گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی و در سطوح مختلف از مقیاس درون کشوری تا فراملی و با مشارکت همة بازیگران (از قبیل دولتی و غیردولتی) از طریق نهادها به صورت توأم، پایین به بالا و بالا به پایین، در نظر گرفت.
تدوین یک سامانه جدید پهنه بندی اقلیمی از دیدگاه نیازهای گرمایش- سرمایش محیط و اعمال آن بر گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کی از پارامترهای مهم در مبحث معماری همساز با اقلیم مقدار انرژی پایه لازم برای گرم کردن ساختمان در فصول سرد HDD و سرد کردن آن در فصول گرم سال CDD تا حدود آسایش گرمایی انسان است. در این بررسی، ابتدا با تدوین یک مدل محاسباتی مقدار متوسط CDD و HDD در روزهای مختلف سال از روی میانگینهای ماهانه دما برای شبکهای مرکب از 218 ایستگاه هواشناسی کشور برآورد گردید و در مرحله دوم توزیع فضایی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس معادلات حاصل امکان برآورد CDD و HDD در هر نقطه از کشور فراهم گردید. در مرحله بعد، با تعیین آستانههایی برای درجه- روزهای گرمایش، هفت گروه اقلیمی از ملایم تا فراسرد بنامهای H1 تا H7 تشخیص داده شد. همچنین با تعیین آستانه هایی برای درجه- روزهای سرمایش، پنج گروه اقلیمی از ملایم تا بسیار گرم بنامهای C1 تا C5 تعیین گردید و چهار گروه رطوبتی نیز در طبقهبندی منظور گردیده است. بر این اساس گروههای اقلیمی در طبقهبندی پیشنهادی به طور کلی با فرمول HiCjRk تعریف شدهاند که i از 1 تا 7، j از 1 تا 5 و k (منحصرا برای مناطق ساحلی) از 1 تا 4 تغییر مینماید. در گام نهایی، نقشه پهنهبندی اقلیمی ایران بر پایه بررسیها و قراردادهای طبقهبندی فوق در مقیاس یک میلیونیم در محیط GIS تهیه و ارایه گردیده است.
اولین شهرها ونحوه فرم پذیری آنها درطی تاریخ
حوزه های تخصصی:
تعیین ظرفیتِ تحمل و ردپای اکولوژیکی در مقصدهای طبیعت گردی (مورد شناسی: دریاچة زریوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة روزافزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در طی دهه های گذشته، پیامدهای جبران ناپذیری را برای مقصدهای گردشگری به دنبال داشته است. در این میان، مقصدهای طبیعت گردی به دلیلِ ماهیت شکننده و توجه زیاد گردشگران، بیش از جاذبه های دیگر آسیب دیده اند. این موضوع توجه مدیران و مسئولان را به مدیریت بازدید کنندگان و کاهش اثرات ناشی از این بازدید ها جلب کرده است. در سال های اخیر ، تکنیک های مختلفی در جهتِ مدیریت اثرات بازدید کنندگان ارائه شده که یکی از این ابزارها «ظرفیتِ تحمل» است. تاکنون به منظورِ تعیین ظرفیتِ تحمل جاذبه های گردشگری، روش های مختلفی ارائه شده است. یکی از این روش ها، روش «ردپای اکولوژیکی» است. این روش میزان استفاده از منابع و همچنین تولید مواد زائد را برحسبِ پهنه های زمین و آب موردِ نیاز نشان می دهد و در حالِ حاضر به صورتِ گسترده، به منظورِ سنجش پایداری حوزه های مختلف، موردِ استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی، ظرفیتِ تحمل اکولوژیکیِ «دریاچة زریوار» محاسبه شده است. در این روش ابتدا ردپای اکولوژیکی فعالیت های مصرفی گردشگران در پنچ گروه محاسبه و ردپای اکولولوژیکی هر یک از فعالیت های مصرفی در انواع مختلف زمین تعیین شده است. در مرحلة بعد، ظرفیتِ زیستی محاسبه شده با ردپای اکولوژیکی مقایسه شد و در نهایت با تعیین سطح ایمنی اکولوژیکیِ دریاچة زریوار، ظرفیتِ تحمل دریاچه در سطوح مختلف ایمنی مشخص شد. بر اساس محاسبات انجام شده، سرانة ردپای اکولوژیکی بازدید کنندگان دریاچة زریوار در سال 1393 که تعداد آن ها مطابق با برآوردهای انجام گرفته حدود 860000 نفر است، 0.0148321 هکتار جهانی و سرانة ظرفیتِ زیستی نیز 0.0170915 هکتار جهانی است. هر چند که ظرفیتِ زیستی دریاچه از ردپای گردشگران بیشتر است؛ اما به این دلیل که شاخص ایمنی اکولوژیکی دریاچه حدود 0.86 است، دریاچه در سطحِ ایمنیِ 3 و وضعیت ضعیف قرار دارد. محاسبات نشان می دهد چناچه تعداد بازدید کنندگان بین 500000 تا 800000 نفر باشد، وضعیت دریاچه مناسب و در سطح ایمنی 2 قرار خواهد گرفت و چناچه تعداد بازدید کنندگان کمتر از 500000 نفر باشد، وضعیت دریاچه خوب و در سطح ایمنی 1 قرار خواهد گرفت.
تجزیه و تحلیل ژئومورفولوژیک سیلاب های کاتاستروفیک رودخانه مادرسو (جنگل گلستان)
حوزه های تخصصی:
سیلاب های شدید مرداد ماه سال های 1380، 1381 و 1384 رودخانه مادرسو (دوغ)، در ردیف سیلاب های کاتاستروفیک قرار می گیرند. سیلاب های مذکور که نقطه شروع آن سیلاب سال 1380 است، دوره بحران شکل زایی جدیدی را در منطقه نشان می دهد که تغییرات شدید مورفولوژیکی حاصل از آن، موید نظریات نئوکاتاستروفیستی در تحول دوره ای ناهمواری است. نوشتار حاضر، ضمن تجزیه و تحلیل ژئومورفولوژیکی سیلاب اصلی و سیلاب های پس از آن، به بررسی اثرات ژئومورفیکی این سیلاب ها در مقیاس ناحیه ای و در مقایسه با سیلاب های عادی می پردازد. با توجه به مشابهت اثرات ژئومورفیک سیلاب های چند سال اخیر با شواهد به دست آمده از پالئوفلادها می توان به طرح این نظریه پرداخت که یک دوره گذار تغییرات اقلیمی در منطقه آغاز شده که با چالش های ژئومورفیکی قابل ملاحظه ای همراه خواهد بود. بنابراین در تنظیم فعالیت های کنترل سیلاب و بازسازی محیط طبیعی، باید بسیار آگاهانه عمل نمود