مقالات
حوزه های تخصصی:
از آنجا که بهرهبرداریهای کشاورزی در کشور عمدتاًًَ در قطعات کوچک صورت می گیرد و کشاورزان با سرمایههای اندک و به تعداد فراوان در اقصی نقاط کشور پراکندهاند، در تولید، بازاریابی، تأمین اعتبار و تهیّة نهادههای تولید دارای مشکلات فراوانی هستند. آنان مجبورند تا دسترنج خود را به واسطه ها و سلف خواران فروخته و از حدّاقل سود بهرهمند شوند که بعضاًَ در این بین متضرّر میشوند. برای جلوگیری از این امر، آنان به تشکیل تعاونیهای تولیدی مبادرت ورزیده و زمینهای را بوجود میآورند تا با مشارکت فعّال، سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خویش را بدست گرفته و توسع? مناطق روستایی را محقّق گردانند. در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده از روشهای توصیفی- تحلیلی در میان اعضای تعاونیهای تولیدی مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر به بررسی تأثیر تعاونیهای تولیدی در توسع? مناطق روستایی پرداخته است. نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری بدست آمده، نشان میدهد که عضویّت در تعاونیهای تولیدی به ایجاد اشتغال و افزایش درآمد روستائیان و در نهایت به توسع? مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر انجامیده است.
ژئومرفولوژی و تغییرات آب و هوایی هولوسن در کوه گچی قلعهسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استوک گچی قلعهسی در دامنة شمالی رشتة کوهستانی میشوداغ در شمالغرب ایران و در '25?38 عرض شمالی و ''45'33?45 طول شرقی قرار گرفته است.در اواخر دورة پلیوستوسن و در طول دورة هولوسن، تغییرات آب و هوایی در منطقه حاکمیّت شرایط انباشتی (آب و هوای سرد و مرطوب) و کاوشی (آب و هوای گرم و خشک) درسطح دامنهها را بهدنبال داشته است. بررسی آثار بجای مانده از هر کدام از این شرایط میتواند راه را برای بررسی تغییرات آب و هوایی هولوسن هموار کند. در این مقاله سعی شده است تا با تحلیل وضعیّت لیتولوژیکی و اقلیمی منطقه و رابطة بین آنها، پدیدههای ژئومرفولوژیکی موجود شناسایی و با تغییرات آب و هوایی منطقه در گذشته در ارتباط گذاشته شوند. درّة طوق مانند پای کوه گچی قلعهسی، درّههای پرشده، تالوس و مخروطهای واریزهای، لغزشهای دیرینه، وجود اشکال پریگلاسیر از قبیل رودخانههای سنگی، مزارع بلوکی و جوشهای گلی از جمله پدیدههای ژئومرفولوژیکی قابل توجّه در منطقه میباشند که ایجاد آنها ارتباط مستقیم با شرایط آب و هوایی حاکم در گذشته دارد. بر این اساس، پدیدههای موروثی و فعلی سطح دامنهها با توجّه به سنّ نسبی آنها، در چهار دورة کاوشی و سه دور? انباشتی دستهبندی شدهاند.امروزه سطح دامنهها بیش از هر عامل دیگر تحت تأثیر دستکاریهای انسان قرار دارد و عدم برنامهریزی و مدیریّت مناسب موجبات ناپایداری بیش از پیش دامنهها را به همراه خواهد داشت.
چارچوب برنامهریزی روشگرا- ارتقاء سکونتگاههایغیررسمی شهری (مورد: مطالعة بندرعبّاس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی، پناهگاههایی برای درصد بالایی از جمعیّت در شهرهای کشورهای در حال توسعه هستند. برآورد شده است که بین 30 تا 70 درصد از جمعیّت در سکونتگاههای غیر قانونی یا بدون برنامه ریزی زندگی میکنند. ره یافتهای مختلفی به وسیلة کشورهای مختلف در مراحل مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاند. تجارب جهانی نشان داده که ارتقاء سکونتگاههای موجود به عنوان یکی از جدیدترین و مناسبترین استراتژیها میباشد؛ امّا سؤالی که مطرح میشود آن است که کارآمدترین رهیافتها برای دستیابی به این استراتژی و یا به عبارت دیگر این هدف کلّی چه میباشد؟ مقاله ارائه دهندة نتایج مطالعة امکانسنجی برنامة ارتقاء سکونتگاههای غیررسمی با دیدگاه شهرنگر است. پروژه به وسیلة بانک جهانی در سال 1381 برای شهر بندر عبّاس تأمین بودجه شد؛ جائیکه معضل سکونتگاههای غیررسمی بسیار گسترده و شدید است. نتایج تحقیق تأیید کنندة عقیدة جان ابوت (2002) در این مورد است که نیاز به یک رهیافت روشگرا برای دستیابی به استراتژی ارتقاء سکونتگاههای غیر رسمی وجود دارد و راههای دستیابی به استراتژی با توجّه به شرایط مختلف شهر مورد مطالعه متفاوت است. تحقیق، یک رهیافت روش گرا را مورد استفاده قرار داد تا امکان استفاده از استراتژی ارتقاء مورد ارزشیابی قرار گیرد. همچنین چارچوب برنامهریزی کوتاه مدّت و بلند مدّت در هم? ابعاد (فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی) به عنوان پایهای برای دستیابی به این استراتژی طرّاحی شد. دو استراتژی اساسی: یکی استراتژی توسعة یکپارچة شهر و دیگری پیشگیری فعّال انتخاب و رهیافتهای اساسی برای دستیابی به این دو هدف تعیین گردیدند. هدف اصلی همانگونه که بانک جهانی تأکید دارد، کاهش فقر میباشد.
ارزیابی پتانسیلهای اقلیمی کشت نخل در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به این که تولید موادّ غذایی بهتر و بیشتر یکی از مسائل مهمّ دنیای کنونی بشمار میآید و از آنجا که تولید محصول و قابلیّتهای کشاورزی هر منطقه به هوا و مشخّصات اقلیمی آن بستگی دارد، مطالعة سازههای جوّی مؤثّر بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است. درخت خرما گیاهی است تک لپّهای از خانوادة پالماسه، در این خانواده قریب دویست جنس و چهار هزار گونه وجود دارد که در اغلب مناطق (به جز مناطق سرد) میرویند. موطن اصلی خرما را معدودی از محقّقین، شمال آفریقا و هندوستان دانسته، ولی اکثر دانشمندان و پژوهندگان برآنند که موطن اصلی نخل، بینالنّهرین بوده و از چهار الی پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح مردمان این سرزمینها به کاشت و پرورش درختان خرما اشتغال داشتهاند. عدّهای از باستانشناسان پس از تحقیق مفصّل پیرامون این موضوع، اظهار داشتهاند که کشت خرما در ایران از آغاز سلسلة هخامنشی معمول بوده است. استان گلستان با وسعت 20437 کیلومتر مربّع، در منتهی الیه جنوبشرقی دریای خزر قرار دارد. از کلّ مساحت استان حدود را مناطق بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد. مطالعة عوامل اقلیمی استان گلستان نشان میدهد که مناطق شمالی استان که جزء مناطق خشک و نیمه خشک استان محسوب میشوند، دارای شرایط نسبتاً مساعدی برای کشت نخل خرما (به ویژه گونههای زودرس) میباشد؛ به این دلیل که مهمترین عامل رشد نخل یعنی درجه - روز (حدّاقل 1000 درجه – روز بر مبنای 18 درجة سانتیگراد) مهیّا است. در این مقاله علاوه بر محاسبة واحدهای حرارتی (درجه – روز)، سایر عوامل اقلیمی مؤثّر بر کشت نخل نیز مورد بررسی قرار گرفت و از دیدگاه اقلیمی، مناطق شمالی استان گلستان جهت کشت نخل مناسب تشخیص داده شد.
تحلیلی بر سیاستها و برنامههای بهسازی و نوسازی شهری در برنامههای توسعة کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی و تخریب بافتهای تاریخی شهری در ایران طّی چند دهة اخیر چنان ابعاد گستردهای به خود گرفته که امنیّت و هویّت مدنی فضاهای شهری را به شدّت تهدید میکند. در این مقاله با استناد به سیاستها و برنامههای عمران شهری و آثار و شواهد موجود، سابقة روند بهسازی، نوسازی و بازسازی شهری را بررسی میکنیم. دراین رهگذر هدف اصلی مقاله بررسی و ارزیابی سیاستها، اهداف و برنامههای اجرائی عمران شهری به ویژه در مورد بافت قدیم شهری است. از آنجا که سیاستگذاری و برنامهریزی جامع و پایدار برای بهسازی، نوسازی و بازسازی بافتهای قدیم شهری ضمن حفاظت از میراث فرهنگی ـ تاریخی و توجّه به سازگاری و انطباق آنها با ساختارهای محیط زیست و ساختارهای فرهنگی موجب توسعة پایدار شهری می شود و از طرفی طرحهای حفاظت و مقامسازی موجب افزایش ضریب ایمنی بناها در مقابل حوادث طبیعی به ویژه زلزله گردیده و تضمینکنندة مدیریّت بحران شهری و ارتقاء سلامت و بهداشت شهری میشود؛ لذا پرداختن به این موضوع ضروری است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی، تاریخی ـ اسنادی است. برای ارزیابی سیاستها و برنامههای عمران شهری با توجّه به اسناد و مدارک موجود، محتوا، اهداف، راهبردها و اقدامات اجرائی و عملکرد برنامههای توسعه در دورههای برنامهریزی کشور بررسی و تحلیل شده است. سپس با در نظر گرفتن جنبههای مرتبط با بافتهای قدیم شهری، رویکرد حاکم، جامعّیت، تطابق و عدم تطابق برنامهها با توجّه به تأثیرات آنها بر بافت قدیم شهری بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفته است.
ارزیابی فرآیند لغزش در باغهای چای نواحی کوهستانی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لغزش، حرکت یکپارچه و ناگهانی حجمی از خاک و موادّ سطح دامنههاست که به پاییندست دامنهها منتقل میشود. وقوع لغزشهای متعدّد در باغهای چای نواحی کوهستانی شرق گیلان باعث کاهش سطح کشت چای میشود که در نتیجه مقدار تولید چای پایین میآید و هر ساله بهمنظور رفع کمبودها و نیازهای مصرفی چای، مقدار قابل توجّهی ارز جهت واردات چای از کشور خارج میگردد. ضمن آنکه کاهش تولید چای خسارات مالی زیادی به چایکاران ناحیه وارد میسازد. بنابراین شناخت پدیده، معرفی اماکن لغزشی و عوامل و عناصر مؤثّر بر لغزشها در باغهای چای شرق گیلان میتواند بهعنوان مطالعات پایهای برای برنامهریزان مفید باشد و نتایج حاصل از تحقیق به اقتصاد ناحیه و سطح ملّی کمک نماید. این مقاله که خلاصهای از گزارش نهایی تحقیقی است که در سال 1375 توسّط نگارنده به انجام رسیده، با اهداف زیر ارائه میگردد: 1) معرفی عوامل و عناصر مؤثّر در ایجاد لغزشها و اولویتبندی آنها؛ 2) شناسایی و معرفی مکانهای لغزشی یا مستعد به رویداد لغزش و اولویتبندی نواحی، به نسبت فراوانی لغزشها.
مطالعات شمال ایران و خزر در متون کهن جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامهنویسی بین ساکنان سرزمینهای باستانی از بهترین عادات بوده و نزد مسلمانان ساکن در آسیای غربی و ساکنان اروپای کهن که در تمدّن یونانی و رُمی جای دارند نیز چنین است نکتة قابل ذکر در مورد سفرنامهها، اهمّیّت آنها نزد خوانندگان آنها در زمانة ما و نحوة اندیشیدن و شیوة برخورد سفرنامهنویس با مشاهدات خود بوده است. ما به هنگام خواندن یک سفرنامه، به خردترین نکات تا عمومیترین مسائل توجّه میکنیم و مترصّد هستیم تا از طریق یک سفرنامه، خود را به دنیای حاکم بر شرایط فکری نویسندة آن ببریم. بنابراین مسائلی نظیر بیطرف بودن نویسنده، تعلّق او به یکی از شیوههای فکری حاکم و تعادل در اندیشیدن، همگی در نوشتههای او تأثیرگذار هستند. کتابشناسی مناطق مختلف ایران را بر اساس شرایط مطالعاتی و میزان علائقی که محقّق و جغرافیدان ایرانی و خارجی برای آن قائل شدهاند، میتوان به گروههای زیر تقسیم نمود: محدودههای مرکزی ایران، محدودة جنوبشرق ایران، جنوبغرب، محدودههای مرکزی ایران،غرب،شرق و بالاخره شمال ایران. آنچه در این نوشتار منظور است، محدودههای شمالی ایران و به ویژه سواحل پیرامونی دریای خزر است. دریای خزر خود دارای مقاطع مطالعاتی متعدّد و انگیزههای متحوّلی است که به هر حال منجر به غنای کتابشناسی این عرصة آبی شده است. قدیمیترین منابعی که دربارة دریای خزر در دسترس داریم، مربوط به پیش از اسلام است که البتّه منابع موجود و قابل استفاده چندان نیست. شاید علّت کمبود منابع جغرافیایی مربوط به دورة پیش از اسلام خزر و پیرامون آن را بتوان تحوّلات سیاسی فراوان و جنگهای متعدّد دانست. این علل بر تمامی سرزمین ایران پیش از انقلاب مؤثّر بوده است و خلأ مطالعاتی منحصر به دریای خزر و عرصههای پیرامونی آن نیست.
تحلیل و بررسی نقش عوامل توپوگرافی و مرفوژنزدرخندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به لحاظ شرایط حاکم و وجود بستر مساعد (از نظر لیتولوژی، پدولوژی و توپوگرافی )، دامنههای شمالی قوشه داغ از نظروقوع حرکات تودهای (لغزش وریزش و…) از ناپایدارترین وهمچنین از نظرتشکیل و توسعة خندقها، از مستعدترین مناطق محسوب می شود. در اثر تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه مقدار زیادی از خاکهای قابل کشت سطوح شیبدار در اختیار شبکههای زهکشی قرار میگیرند. به همین دلیل بررسی و مطالعة دقیق علل تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه از اهمّیّت زیادی برخوردار است. در بررسی علل وعوامل خندقزایی، نقش عوامل مرفوژنز و توپوگرافی همواره مدّ نظر قرار دارد. شیب وطول دامنه، اختلاف ارتفاع، شکل دامنه به عنوان مهمترین عوامل توپوگرافی در نحوة جریان روانابها و افزایش و یا کاهش قدرت فرسایشدهی آنها نقش عمدهای ایفاء میکند. در مقالة حاضر از طریق روشهای کمّی، رابطة عوامل توپوگرافی در توسعة سر خندقها مورد تجزیه و تحلیل کمّی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سهم طول دامنه در طویل شدن خندقهای منطقه به مراتب بیش از سایر عوامل توپوگرافی دخیل در رشد خندقها است؛ بهطوریکه اگر طول دامنه افزایش یابد و سایر عوامل ثابت نگاه داشته شوند، پتانسیل فرسایش خاک در سطوح شیب دار 5/2 برابر افزایش خواهد یافت. سهم دامنههای مقعّر که در اثر عمل برفساب و لغزش (و یا به نحوی در اثر تغییر در شیب دامنهها) پدید میآیند، در تشکیل و توسعة خندقهای منطقه قابل توجّه است. خندقهای متعدّدی که در پای چنین دامنههایی پدید آمدهاند از نقش و سهم مهمّ دامنههای مذکور در تشکیل و توسعة خندقها حکایت میکنند.
ارزیابی تنوّع و استعدادهای کشاورزی ایران به روش پاپاداکیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق و همزمان واقعیّتهای اقلیمی و پدیدههای اکولوژیکی مستلزم بکارگیری روشی است که از کلّی گویی در آن اجتناب شده و برمبنایی محکم استوار باشد. طبقهبندی اقلیمی پاپاداکیس که تأکید آن بر نقش عوامل بومشناختی است، با دارا بودن بیش از 440 زیرگروه اقلیمی و علیرغم پیچیدگی خاصّ خود چنین امتیازی را دارا است. در این مقاله ضمن معرّفی اجمالی روش پاپاداکیس، دادههای هواشناسی 38 ایستگاه منتخب در ایران پردازش و با استفاده از روش فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. معیارهای این روش عبارتند از: سختی زمستان و گرمی تابستان، طول فصل بدون یخبندان، تبخیر و تعرّق پتانسیل، بیلان آبی و توزیع فصلی آن . دستاوردها بیانگرآن است که از نظر شرایط دمایی تابستانی 90 درصد از ایستگاهها در طبقة پنبه2 و 10 درصد در طبقة ذرّت3 قرار دارند. با توجّه به شرایط دمای زمستانی، ایستگاههای مورد بررسی از تنوّع بیشتری برخوردارند، بهنحوی که 37 درصد در طبقة مرّکبات4 ، 34 درصد در طبقة جو،5 26 درصد در طبقة گندم6 و 3 درصد در طبقة حارّهای7 قرار دارند. بهطور کلّی ایستگاههای فوق از نظر رژیم حرارتی 40 درصد در گروه جنب حارّهای و 60 درصد دارای رژیم حرارتی برّی و از نظر رژیم رطوبتی در دو گروه مدیترانهای (55 درصد) و بیابانی (45 درصد ) هستند . شاخص فصلی رطوبت نشان میدهد که 45 درصد از ایستگاهها فاقد فصل مرطوب میباشند. نتیجة نهایی بیانگر آن است که کلّ ایستگاهها در 7 گروه، 11 نوع و 21 تیپ خرد اقلیمی قرار دارند. این امر مبیّن تنوّع زیاد اگروکلیمایی ایران و همینطور توانایی بالای روش پاپاداکیس در نمایش جزئیات و خرده نواحی اقلیمی است.
فرآیندهای بادی و تغییرات اشکال سطحی در دشت لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به این سؤال که: اشکال سطحی دشت لوت چه تغییراتی را با توجّه به فرآیندهای بادی پنجاه سال گذشته داشته است، پاسخ میدهد. دشت لوت در شرق ایران بزرگترین دشت "بیابانی شدید" ایران است. اشکال سطحی دشت لوت ناشی از تحقّق پنج وضعیّت آتمسفری، عدم وجود پوشش گیاهی، حملة مستقیم یا مایل باد به سطح زمین، فقدان رطوبت کافی در موادّ رسوبی سطح زمین و سست بودن موادّ سطحی است. تغییر هر یک از وضعیّتهای فوق منجر به تغییر اشکال سطحی لوت خواهد شد.وضعیّت کنونی اقلیمی لوت نسبت به وضعیّت گذشتة آن و با توجّه به دادههای بادی موجود (عنصر باد) بسیار متفاوت است و چنین مشاهده میشود که نسبت به گذشتة اقلیمی با خشکی کمتری روبرو است. بنابراین اشکال سطحی در حال حاضر در ارتباط با فرآیندهای بادی تغییرات بسیار کمی دارند. طیّ بررسی انجام شده، جمع روزهائی که طیّ پنجاه سال گذشته هوای لوت توأم با گرد و خاک بوده 7500 روز بدست آمده است. این رقم نشان دهندة فراوانی بادهای طوفانی است؛ ولی این بادها نسبت به بادهای گذشتة اقلیمی از سرعت چندانی برخوردار نیستند. اشکال عمدة بادی شامل پهنههای صاف و هموار (ورقهای شکل)1 ، رشتههای عمودی2 ، گنبدی3 ، برخان4 ، شبه برخان5 ، تپّههای عرضی6 ، انفجاری (گالدیرایی شکل)7 ، پارابولیک8 ، خطّی یا طولی9 و ستارهای10 است.
استفاده از روش ای.اچ.پی در مکانیابی جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در دورههای مختلف تاریخی و در فرایند تغییر چشمانداز محیط طبیعی و تبدیل آن به محیط جغرافیایی ، سعی در مکان گزینی مناسب جهت فعّالیّت و سکونت در محلّ های مناسب نموده است . در گذشته طیف نسبتاً اندک فعّالیّت ها و شاخص های تأثیرگذار ، امر مکان یابی را از طریق ارزیابی ذهنی و تخمین کیفی عملی میساخت ، ولی امروزه به علّت تنوّع و تعدّد شاخص های تأثیرگذار از یک طرف و ضرورت توجّه به تأثیرات آتی مکان یابی ها بر محیط جغرافیایی از طرف دیگر ، سبب شده که تخمین کیفی قابلیّت خود را از دست داده و به موازات آن استفاده از شاخص های کمّی بیش از پیش ضرورت پیدا کند. مدل ای.اچ.پی (که در این مقاله به معرفی و نحوة کاربست آن میپردازد ، یکی از معروف ترین فنون تصمیمگیری چند منظوره برای وضعیّت های پیچیدهای که سنجههای چندگانه و متضادّی دارند ، بشمار میرود و قابلیّت آن در برنامهریزیهای متعدّد نظیر انتخاب محلّ سدها ، مکان یابی شهرک های صنعتی شهرهای جدید و مکان یابی محلّ دفن زباله و ... به اثبات رسیده است . در این مقاله جهت بیان نحوة استفاده از این مدل در مطالعات جغرافیایی ، مراحل مکان یابی توسعة آتی شهر میاندوآب تشریح شده است . واژگان کلیدی : مکان یابی، تحلیل سلسله مراتبی، تصمیمگیری، عوامل جغرافیایی، توسعة شهری
نقش عوامل جغرافیای طبیعی در ناپایداری و مهاجرتهای روستائی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک دستیابی به توسعة پایدار از اهداف والای هر جامعه محسوب میگردد و تعدیل نابرابریها مستلزم شناخت ضعیفترین و ناپایدارترین روستاها است. حدّاقل نمودن حدّاکثر ضعف در روستاها نه بر اساس حجم و اندازة آنها، بلکه بر اساس جایگاه و نقشی که در سیستم به عهده دارند، از اهداف اصلی این مقاله است. در حال حاضر مهاجرت در ایران به عنوان یک فرآیند مفید برای حلّ مشکلات و تقاضای رو به رشد صنایع و خدمات قلمداد نمیشود؛ بلکه برعکس، مشکلاتی را بوجود میآورد که شروع آن، افزایش نیروی مازاد در شهرها و بیکاری است. عوامل و توانهای محیطی از جمله توپوگرافی، شیب، دما، بارندگی، آب و قابلیّت اراضی تأثیر بسزائی در حجم مهاجرت و خالی شدن روستاها دارند. ناتوانی این اجتماعات به دلایل مختلف ساختاری موجب عدم توانایی آنها در مقابله با عوامل طبیعی از جمله خشکسالی، سیل، زلزله، کمبود آب، رانش زمین و فرسایش خاک گردیده و در نهایت، مغلوب شرایط و عوامل نامساعد طبیعی گشته و مجبور به مهاجرت و رها کردن سکونتگاه خود شدهاند که در نتیجه، چنین روستاهائی به مناطقی غیرمسکون و خالی از جمعیّت تبدیل شدهاند. نتایج تحقیق حاضر، پهنههای آسیبپذیر را مشخص نموده و روستاهای مستقر در این پهنه ها را که بیشترین حجم مهاجرت را داشته و اغلب مهاجرت آنان به صورت بنهکن در آمده، تحلیل مینماید. نتیجة این روند موجب بلااستفاده شدن منابع طبیعی و انسانی گردیده و منجر به مشکلات شهری فراوانی شده است.
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیّتها و تنگناهای آنها در فرایند برنامهریزی توسعة روستایی اهمّیّت بسزایی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی، نوعی ضرورت جهت ارائة طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستایی در زمینههای مختلف با استفاده از روشهای کمّی نقش مهمّی در این فرایند دارد. در مقالة حاضر با بهرهگیری از «شاخص ناموزون موریس» و استفاده از 27 شاخص در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستانهای استان زنجان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهندة تفاوت زیاد در سطوح برخورداری دهستانهاست؛ بهطوریکه 12 دهستان از مجموع 44 دهستان استان در همة زمینههای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در سطوح «محروم» و یا «کمتر برخوردار» قرار دارند و تنها 11 دهستان بهطور نسبی توسعه یافته محسوب میشوند. امکانات محیطی، مجاورت و فاصلة نزدیک با مراکز شهری، کانونها و محورهای توسعه، محدودههای صنعتی و شبکههای زیربنایی عمده نقش مؤثّری در سطوح برخورداری نواحی روستایی استان دارد. در راستای توسعة هماهنگ و متوازن نواحی روستایی، تقویت مراکز محلّی اعم از شهرهای کوچک و مراکز روستایی، و همچنین ایجاد و تقویت کانونها و محورهای جدید توسعه در نواحی محروم استان ضروری است