فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵٬۱۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
منطقه گرایی از اواخر دهه 1980 در سیاست جهانی و تئوریهای روابط بین الملل نمود بارزی یافت اما ادبیات مطالعات منطقه ای و بویژه امنیت منطقه ای مدل مورد نیاز را برای تحلیل امنیت منطقه ای ارایه نمی نماید. از این منظر هدف مقاله ارایه چارچوب یا مدل تحلیلی امنیت منطقه ای است. اصولا در سیستم پیچیده درک امنیت واحدها بدون توجه به شبکه منطقه ای امکان پذیر نمی باشد. به این دلیل مقاله بر اساس تئوری شبکه و همچنین پارادیم ژئوپلیتیک، مدلی را طراحی می نماید که درک پیچیدگی های امنیت منطقه ای را امکانپذیر ساخته و چگونگی ارتباط اجزا متفاوت آن با یکدیگر را نشان می دهد. سرانجام نیز شبکه خاورمیانه به عنوان یک نمونه موردی تجزیه و تحلیل خواهد شد
سال تمدن آریایی در تاجیکستان و رقابت ایدئولوژیها
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه جیمز بیل در کتاب عقاب و شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشـمکـش در مـنطقه قفقـاز و آینـده آن
حوزه های تخصصی:
روابط روسیه و سازمان اوپک
حوزه های تخصصی:
منابع طبیعی موجود در خاورمیانه؛ فرصت یا تهدیدی برای خاورمیانه جدید در تعامل با نظام سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه از دیرباز به دلیل موقعیت خاص ژئوپلتیک و دارا بودن منابع انرژی جهان، مورد توجه بوده است. علت توجه نظام سلطه به این منطقه نیز حفظ امنیت انرژی آینده خود و تضمین بیشتر امنیت اسرائیل در رویارویی با کشورهای اسلامی پس از بیداری اسلامی است. لذا می توان به منابع طبیعی موجود در منطقه به عنوان ابزاری قوی در دست کشورهای اسلامی متحول شده خاورمیانه اشاره کرد که برای پیشبرد اهدافشان برای آینده از آنها سود بجویند و در تعامل با نظام سلطه، مانند گذشته مغلوب و متضرر نباشند و تهدیدهایی که این منابع طبیعی در گذشته برای آنها فراهم می آورده را به فرصت هایی برای پیشرفت تبدیل کنند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با نگاهی اجمالی به سخنان مقام معظم رهبری و فرمایشات ایشان در مورد صیانت از منابع طبیعی توسط کشورهای اسلامی و نقشه های غرب برای تسلط مجدد بر منطقه بعد از روی کار آمدن دولت های اسلامی جدید، به موضوع پرداخته شود و بر اهمیت منابع طبیعی برای تحت فشار قرار دادن نظام سلطه و غرب تأکید و راه کارهایی ارائه شود.
بیداری اسلامی و راهبرد شکل گیری امت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش پژوهش حاضر این است که چه تعاملاتی میان بیداری اسلامی و شکل گیری امت اسلامی وجود دارد؟ لذا با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیل اسنادی و با ارائه مستندات قرآنی و روایی و ذکر شواهدی از آراء اندیشمندان و مصلحانی همانند امام خمینی+، سعی شده این مفروض اثبات گردد که میان بیداری اسلامی و وحدت امت اسلامی تعاملات راهبردی وجود دارد و از مؤلفه های اساسی تحقق همدیگر به شمار می آیند.
نگارنده بر این باور است که یکی از مصادیق اساسی بیداری اسلامی توجه به آرمان وحدت مسلمانان و ایجاد امت اسلامی است؛ همچنان که یکی از راهکارهای اسلامی و زمینه ساز وحدت مسلمانان و شکل گیری امت اسلامی، آگاهی بخشی و بیدارسازی مسلمانان نسبت به آرمان ها، اهداف و وظائف اسلامی است. رمز اتحاد ملل مسلمان در تحقق اسلام و پایبندی واقعی مردم و زمامداران آنها به این دین حنیف نهفته است تا به دور از هر عامل تفرقه برانگیزی، مسیر اتحاد و همبستگی امت در پرتو مکتب توحید، هموار و مهیا گردد. البته یکی از آفات جریان بیداری اسلامی امروز، عملکرد تفرقه انگیز جریان های افراطی سلفی وهابی است که مبارزه با چنین جریانی، اولین اقدام راهبردی در جهت تحقق آرمان وحدت امت اسلامی است.
موانع گفتمانی دموکراسی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بعد از یازدهم سپتامبر 2001، طالبان، جای خود را به گفتمان دموکراسی داد. طالبان که خود با غیریت سازی و به حاشیه راندن گفتمان بی قرار مجاهدین، به گفتمان مسلط تبدیل شده بود، خود به همان سرنوشت دچار شد. گفتمان دموکراسی، با مفصل بندی دال های: مردم، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان، مبارزه با تروریسم و مبارزه با کشت خشخاش، دقیقاً هویت خود را با نفی هویت طالبان معرفی کرد که در آن، دال های: شریعت، حکومت خدا، امنیت، محدودیت زنان، کشت خشخاش و... مفصل بندی شده بود.
با گذشت نزدیک به یک دهه از عمر دموکراسی در افغانستان، مهم ترین موانع دموکراسی در افغانستان، موانع گفتمانی است. یعنی معانی ای را که گفتمان دموکراسی به دال های: مردم، حقوق بشر، آزادی، زنان و... داده است، به سختی از سوی جامعه سنتی افغانستان، قابل پذیرش می باشد. گفتمان های رقیب، یعنی مجاهدین و طالبان، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی در افغانستان شده اند.
تعامل و تقابل پیرامون گرایی و غرب گرایی در سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه 1990 رویکرد غرب گرایانه بر سیاست خارجی ترکیه حاکم بود. حاکمیت این رویکرد در سیاست خارجی ترکیه در دهه 1990، در حقیقت استمرار دیدگاه غرب گرایانه حاکم بر سیاست خارجی ترکیه در طول جنگ سرد به حساب می آید. بر مبنای این رویکرد در سیاست خارجی، این کشور در طول دهه 1990 دخالت حداقلی را در امور منطقه ای در پیش گرفت. استدلال اصلی مقاله حاضر این است که با به دست گرفتن قدرت توسط حزب عدالت و توسعه از سال 2002 در ترکیه، با وجود استمرار در نوع نگاه این کشور به غرب، تعامل ترکیه در معادلات مناطق پیرامونی اش شدت بیشتری یافته است. تعامل ترکیه در معادلات منطقه ای و برقراری روابط نزدیک با کشورهای پیرامونی اش بعد از جنگ سرد، دارای دلایل، ابعاد و پیامدهای خاصی است که در این مقاله به بررسی برخی از آنها پرداخته می شود.
قدرت نرم و راهبرد هژمونیک گرایی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت یکی از عناصر پایه و بنیادین در سیاست بین الملل است. از این رو عرصه تحلیل قدرت یکی از مهم ترین حیطه های پژوهشی مطالعات روابط بین الملل می باشد که بر اساس اتکاء به روش شناسی های گوناگون به بحث در جهت تبیین رفتارهای خارجی دولت ها می پردازد. بر این اساس بررسیِ تحول در ساختار سیاسی و الگوهای رفتاری کشورها نشان می دهد که هرگونه تغییر و جابه جایی، ناشی از دگرگونی در رهیافت های مبتنی بر قدرت است. تحول در مفهوم قدرت که از آن به عنوان «قدرت نرم» یاد می شود، به عنوان یک روش بحث در حیطه سیاست بین الملل و ابزاری جهت بهینه کردن سیاست خارجی کشورها، الگویی به نسبت جوان محسوب می شود که به نوعی بر مفاهیم مترادف آن چون نفوذ، اقتدار و حتّی مشروعیت ابتنا دارد. این قدرت، قدرت هدایت کردن، جذب کردن و سرمشق بودن است. نظر به همین اهمیت نیز ارتباط تنگاتنگی با قدرت های بی شکل نظیر فرهنگ و فن آوری می یابد. بر این اساس آمریکا درصدد است که با گسترش و اشاعه فرهنگ و دانش خود به عنوان مؤلفه هایی از قدرت نرم، به سه هدف ارتقای میزان مشروعیت نظام سیاسی در عرصه بین الملل، حفظ پرستیژ بین المللی و در نهایت مدیریت و جهت دهی به افکار عمومی در راستای تثبیت ساختار هژمونیک خود نائل آید. مقاله حاضر ابتدا به بازتعریف قدرت در روایت های کلاسیک و معرفی برداشت نوین از قدرت، پیشینه و همچنین ویژگی های آن می پردازد، و سپس با عنایت به نقش آفرینی قدرت نرم آمریکا، با تمرکز بر دو عنصر قدرت نرم (فن آوری و فرهنگ)، اثرگذاری این شکل از قدرت را در جهت پایداری سیستم هژمونیک مورد بررسی قرار می دهد
موانع ذهنی و روانی همگرایی در خاورمیانه
منبع:
راهبرد ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور دومین دولت شیعه در منطقه خاورمیانه پس از حمله آمریکا به عراق، یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ این منطقه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران محسوب میشود چرا که با احیای شیعیان و بازنمایی هویت آنان در کشورهای منطقه و تأثیرات سیاسی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک آن در ساختار قدرت و امنیت منطقه ای، تحولات و تغییرات نوینی در تعاملات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه به وجود آمده است. این مسئله با عنوان طراحی هلالی شیعی یا شکل گیری ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه از سوی بسیاری از مقامات رسمی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای مورد تأکید قرار گرفته و با واکنش ها و عکس العمل های آنان نسبت به افزایش قدرت نرم شیعیان و ایران، به تشدید فرقه گرایی در منطقه دامن زده است. بر این اساس، با توجه به اهمیت نقش تحولات جدید ژئوپلیتیک منطقه بر نظم نوین سیاسی، اجتماعی و امنیتی خاورمیانه، مقاله حاضر به ارزیابی تحلیلی چگونگی شکل گیری، هویتیابی و سیاسی شدن پروسه یا پروژه ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه در قالب دو گفتمان ژئوپلیتیک سلطه و ژئوپلیتیک مقاومت پرداخته و بایسته های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
فرهنگ مردم الجزایر
روابط هسته ای پاکستان و آمریکا از 1947 تا 2010(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاکستان در رقابت با هند و با هدف ایجاد نیرویی بازدارنده در برابر این کشور سرانجام در 28 نوامبر سال 1998 دست به آزمایش هسته ای زد و عملا به جرگه کشورهای هسته ای جهان پیوست. ایالات متحده آمریکا علی رغم نگرانی از این موضوع، تا پیش از حادثه 11 سپتامبر 2001 از اتمی شدن پاکستان احساس تهدید چندانی نمی کرد. ولی واقعه مذکور که بانیان آن در افغانستان ماوا داشتند، آمریکا را به شدت هراسناک کرد. از سویی دیگر تشدید قدرت اسلام گرایان در داخل پاکستان مسئله امنیت انرژی هسته ای پاکستان را رفته رفته به یکی از مسائل اصلی پیش روی غرب قرار داد.
در طول تمامی سال های پس از استقلال، پاکستان و آمریکا از روابطی نزدیک و دوستانه برخوردار بوده اند. این روابط در بحران های منطقه ای، نقش تعیین کننده ای ایفا کرده است. به رغم فراز و نشیب های روابط میان دو کشور، پاکستان همیشه آمریکا را حامی خود در مقابل اتحاد جماهیر شوروی سابق و هند دانسته و در مقابل ایالات متحده نیز به پاکستان همچون مانعی در برابر نفوذ کمونیسم و شوروی در دوران جنگ سرد می نگریسته است و پس آن با وقوع حوادث 11 سپتامبر آمریکا پاکستان را نزدیکترین متحد خود در منطقه دانسته و بنابراین از سخت گیری در مورد برنامه های هسته ای پاکستان اجتناب نموده است. بر اساس این مبحث اجمالی هدف مقاله حاضر بررسی روابط هسته ای پاکستان و آمریکا در چارچوب نظریه نوواقع گرایی است. و در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که روابط هسته ای پاکستان و آمریکا چه فراز و نشیب هایی را طی کرده است. و چه عواملی بر روابط هسته ای پاکستان و آمریکا تاثیر گذاشته است.
بررسی روند ملت-دولتسازی در دوران پساجنگ سرد در افغانستان (با تأکید بر سه بُعد بین المللی، منطقهای و داخلی)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل قدرت
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل دولت – ملت
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز (اوراسیا)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
دولت سازی نوینِ افغانستان، پس از یورش آمریکا، پنجمین فرآیند دولت سازی در تاریخ سیاسی افغانستان است. هدفِ نوشتار موجود، بررسی ویژگی ها و متغییرهای دخیل در پروسه ی جدید دولت سازیِ افغانستان است که این فرآیند دولت سازی در شرایط حضور نیروهای خارجی و در پرتوِ رخدادهای نوینِ نظام بین الملل، شکل گرفت؛ از این رو پرسشِ اساسی نوشتار این است که چگونه سیاست های دولت سازی در افغانستان بعد از 11 سپتامبر توسط آمریکا پی گرفته شده است؟ به نظر می رسد تحولات اخیر و سقوط طالبان، نیروهای اساسی که برای سالیان طولانی سرکوب شده بودند، آزاد کرد و فرصت مناسبی را در اختیار آنان برای کسب سهم بیشتری از قدرت حکومت در کابل قرار داد. این مسئله باعث شده تحولات افغانستان با منافع و ملاحظات کشورهای هم جوار و منطقه پیوند بخورد. بر این اساس هرگونه موفقیت یا شکست در پیشبرد روند دولت- ملت سازی در این کشور، مستلزم توجه به تهدیدات ناشی از این تحولات است که ممکن است در آینده امنیت ملی کشورهای منطقه را با مخاطرات ویژه ای مواجه سازد. لذا به دنبال تحولات معطوف به تغییر ساختار و کارگزار در این کشور و شکل بندی تدریجی نظام سیاسی نوظهور، روند دگردیسی های محیط پیرامونی افغانستان تشدید شده است و تأثیرات چندگانه ای در همه سطوح (داخلی، منطقه ای و بین المللی) و حوزه ها (نرم و سخت) ایجاد کرده است.
اقتصاد دانشی هند (الگویی برای توسعه ی پایدار در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه به مفهوم تحول کیفی و گذار از دوره ای به دوره ی دیگر، مستلزم ایجاد تغییر همه جانبه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...است. توسعه، فرایندی در هم تنیده ودارای ابعاد گوناگونی است. توسعه ی جهان آینده، مبتنی بر اقتصاد دانش محور به زودی فراگیر شده و شکل جدیدی از رفتارهای مدرن اقتصادی را در جامعه ی بشری به وجود خواهد آورد. این مقاله با بیان توصیفی وروش کتابخانه ای سعی دارد ضمن تبیین جایگاه و اهمیت دانش پایگی اقتصاد و نقش آن در حصول توسعه ی پایدار روند رو به بهبود و حرکت در مسیر توسعه ی هند را مورد بحث قرار دهد که می تواند به عنوان الگویی ارزشمند وقابل انجام برای رسیدن به توسعه در نظر گرفته شود. ازجایی که در این تحقیق می خواهیم وجود رابطه ی بین دانش پایگی و توسعه ی پایدار را توصیف کنیم، روش تحقیق همبستگی می باشد. با بررسی وضعیت هند به عنوان یک الگوی موفق در سال های اخیردر زمینه ی دانش پایگی، معلوم می شود که این کشورراه درستی را انتخاب نموده ودر این زمینه به موفقیت های چشم گیری دست یافته است که اگر ایران نیز اتخاذ چنین برنامه هایی را در دستور کار خود قرار دهد، دست یابی به این مهم امری ممکن وقابل حصول خواهد بود.
چالش های ژئوپلیتیک منطقه ای و دکترین ظهور مسالمت آمیز چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تشریح چالش های منطقه ای فراروی تحقق دکترین ظهور مسالمت آمیز چین با تأکید بر معضلات ژئوپلیتیکی است. اعلام دکترین ظهور مسالمت آمیز در سال 2003 به مثابه راهبرد کلان سیاست خارجی چین با هدف از بین بردن «تصور تهدید» و ایجاد ثبات منطقه ای که پیش نیاز رشد و توسعه اقتصادی چین است، محور اصلی فعالیت های دیپلماتیک چین در آغاز هزاره جدید می باشد. این نوشتار با طرح این مسئله که چرا چالش های ژئوپلیتیک در سطح منطقه شرق آسیا مهم ترین مانع در برابر تحقق دکترین ظهور مسالمت آمیز و اهداف آن است با استفاده از روش تبیینی ـ تحلیلی، بر این نظر است که برخلاف چالش های ژئواکونومیک و ژئوکالچر که پاسخ چین برای مدیریت آنها مؤثر بوده، حوزه ژئوپلیتیک به لحاظ پیچیدگی و ارتباط با سیاست قدرت واجد بیشترین ظرفیت برای تقویت «تصور تهدید» از چین نزد کشورهای منطقه می باشد. تشریح «تصور تهدید» و دکترین ظهور مسالمت آمیز و اشاره به چالش های فراروی تحقق این دکترین به ویژه در حوزه ژئوپلیتیک، بخش های اصلی این نوشتار است.
ساختار نظام بین الملل و چگونگی برخورد با قدرت هسته ای ایران و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بین الملل، نظامی است که همه کشورها در آن خواستار افزایش قدرتند و یک کشور نمی تواند قدرتش را افزایش داده و بر همگان غلبه کند. بر اساس منطق حاکم بر نظام بین الملل، قدرت های بزرگ به عنوان صحنه آرای اصلی نمایشنامه های بین المللی، هنجارها و قواعد بازی را می نویسند، به صحنه می آورند و اجرا می کنند و اگر برخلاف منافع ملی آنها باشد، آن را نادیده می گیرند. جوهرة اصلی استدلال نوواقع گرایان این است که دستیابی به قدرت هسته ای از سوی کشورهای کوچک خطرآفرین نیست، بلکه خطر اصلی از ناحیة قدرت های دیرین است که نظام بین الملل را تهدید می کنند. لذا جهان امروز شاهد رفتار دوگانة قدرت های بزرگ با فعالیت های هسته ای ایران و رژیم صهیونیستی است. ایران را از دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای باز می دارند و رژیم صهیونیستی را در تجهیز به سلاح هسته ای حمایت می کنند. این روند، به ویژه با حمایت آمریکا و مشارکت دیگر قدرت های مطرح، در حال اجرا است. مقالة پیش رو با تمرکز بر این موضوع، تلاش می کند علت این نحوة برخورد را با نگرش به ماهیت نظام بین الملل کنونی بررسی نماید و معتقد است، در بطن نظام بین الملل موجود، کشورهای برتر، افزایش و نمایش قدرت امریکا را به عنوان چالش در مقابل اهداف حیاتی خود تصور نمی کنند؛ بلکه آن را در قالب هنجارها و ارزش هایی می یابند که در بستر آن منافع خود را تأمین شده می بینند.