ژئوپلیتیک

ژئوپلیتیک

ژئوپلیتیک تابستان 1391 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و ارمنستان در چهارچوب تئوریک اندرسون و طرح یک همگرایی منطقه ای بعد از فرایند عادی سازی روابط میان ارمنستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران آذربایجان ترکیه ژئوپلیتیک ارمنستان همگرایی منطقه ای قره باغ مدل اندرسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۶۴
در مقاله حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل ژئوپلیتیک اندرسون سعی در بررسی روابط ارمنستان و ایران شده است. مدل اندرسون یک روش ژئوپلیتیکی در شناخت سیاست خارجی کشورهای کوچک با لحاظ نمودن نقش کشور بزرگ در همسایگی آنان است. هدف اصلی مقاله پاسخ به این سوال میباشد که چگونه می توان برای روابط ایران و ارمنستان بنیانی ژئوپلیتیک جستجو نمود. از سوی دیگر بعد از فرایند عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه سیاست خارجی ایران چگونه باید باشد؟ روش کار اندرسون سه مرحله دارد که علاوه بر آن که امکان تحلیل صحیح شرایط ژئوپلیتیک ارمنستان را فراهم می کند، امکان درک سیاست خارجی این کشور با ایران و ترکیه را نیز فراهم می نماید. در چارچوب مدل اندرسون، روابط خارجی ایران و ارمنستان در سه قالب اصلی رجوع تاریخی، منازعه جغرافیایی و درک شرایط ژئوپلیتیک کنونی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حول چند محور بحث می گردد. رفتار تاریخی ایرانیان با ارامنه بر خلاف ترکان که متهم به نسل کشی 1915 هستند، همواره حسنه بوده است، چنانچه این رفتار حسنه تاریخی بر شکل گیری روابط نزدیک میان دو کشور تأثیرگذار بوده است. از سوی دیگر ایران در منازعه قره باغ همواره از خودمختاری آن حمایت کرده است و ارمنستان از میانجی گری ایران ابراز رضایت نموده است. در مسئله انزوای سرزمینی و فقر منابع انرژی ارمنستان، ایران همواره به عنوان تأمین کننده انرژی به حساب آمده است. با توجه به ضرورت همگرایی منطقه ای، از دیگر نتایج پژوهش حاضر بحث اثرات مثبت عادی سازی روابط میان ترکیه و ارمنستان برای ایران می باشد.
۲.

تبیین عوامل و اهداف اتحاد استراتژیک میان آمریکا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسرائیل آمریکا خاورمیانه ژئوپلیتیک اتحاد استراتژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۶۱۲
قدرت های بزرگ به منظور تأمین منافع ملی و نیز تسلط بر مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان، با قدرت های منطقه ای متحد می شوند. ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قدرت بین المللی با اسرائیل در منطقه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه دارای اتحاد منحصر به فرد می باشند، به گونه ای که این مسئله به عنوان یکی از موضوعات بحث برانگیز در روابط بین الملل تبدیل شده است. در مقاله حاضر در پاسخ به ماهیت و چرایی روابط گام به گام آمریکا و اسرائیل و تبدیل آن به روابط ویژه، سه متغیر و فرضیه مورد بررسی قرار گرفت: پیشینه تاریخی، ارزش ها و فرهنگ مشترک؛ و نیز تأثیر گروه های لابی یهودی بر تصمیمات سیاست خارجی آمریکا، به عنوان فرضیه های رقیب و با استناد به موارد گواه نشان داده شده است که این مؤلفه ها به تنهایی نمی توانند پاسخ منطقی و قانع کننده به چرایی روابط منحصر به فرد میان آمریکا و اسرائیل تلقی شوند. بنابراین، فرضیه اصلی تحت عنوان «منافع استراتژیک مشترک» که براساس نظریه نئورئالیسم در شاخصه های مختلف سیاسی و نظامی تدوین شده است، نشان می دهد که «متحدان استراتژیک» در به حداکثر رساندن منافع ملی خود از روش های مختلف نرم افزاری، سخت افزاری و یا ترکیبی از آنها که اصولاً در تضاد با منافع دولت های خاورمیانه است، استفاده می کنند. همکاری تسلیحاتی دو کشور موجب شده است خاورمیانه هم اکنون بزرگترین مسابقه تسلیحاتی جهان را به خود اختصاص دهد. یافته های پژوهش نشان میدهد که میزان استحکام «اتحاد استراتژیک میان آمریکاو اسرائیل» و «انشقاق و ناامنی میان کشورهای منطقه خاورمیانه» دارای ارتباط معناداری است. راهکار برای دولت های خاورمیانه جهت خروج از وضع موجود می تواند بر پایه استراتژی «موازنه تهدید» استوار شود. در نهایت، نقش ایران در شکل دهی به این رویکرد، با اهمیت ارزیابی شده است.
۳.

رویکرد هند در قبال افغانستان پس از 11 سپتامبر 2001:با نگاه به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران هند افغانستان پاکستان ژئوپلیتیک محاصره سیاسی جنوب آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۶ تعداد دانلود : ۱۲۴۱
دکترین کلان سیاست خارجی هند کشورها را به سه دایره متحدالمرکز تقسیم میکند که افغانستان در درون دایره نخست قرار میگیرد. بنابراین، این کشور دارای اهمیت ویژه ای در سیاست خارجی هند است. هند که در زمان تسلط طالبان بر افغانستان نفوذ خود را در این کشور از دست داده بود، پس از 11 سپتامبر رویکردی مثبت و همکاریجویانه نسبت به این کشور داشته است. هند درصدد است تا با نقش آفرینی بیشتر در تحولات داخلی افغانستان و کمک به بازسازی این کشور، نفوذ دشمن دیرینه خود ـ پاکستان - را کاهش داده و به «محاصره سیاسی» این کشور بپردازد. در این راستا هند سعی کرده است تا با دیگر قدرت های منطقه ای و تأثیرگذار در افغانستان، نظیر ایران، در زمینه های مختلف همکاری داشته باشد. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال است که افغانستان چه جایگاهی در استراتژی «محاصره سیاسی» هند داشته و این کشور چه رویکردی نسبت به دولت جدید افغانستان داشته است؟ از آنجا که تحولات داخلی افغانستان میتواند تأثیر مستقیمی در امنیت ملی ایران داشته باشد و نیز از آنجا که هند در استراتژیهای سیاست خارجی ایران- بویژه سیاست نگاه به شرق ایران- جایگاه ویژه ای دارد و این پژوهش نیز به تجزیه و تحلیل روابط هند و افغانستان میپردازد، میتوان آن را حائز اهمیت تلقی کرد. هدف این پژوهش نیز تبیین و شناخت جایگاه افغانستان در سیاست «محاصره سیاسی» هند و تبیین رویکرد این کشور نسبت به دولت جدید افغانستان با نگاه به ایران است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری مطالب نیز به شیوه کتابخانه-ای انجام گرفته است.
۴.

ژئوپلیتیک قدرتهای در حال ظهور (بریک) و چشم انداز سال 2050(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ژئوپلیتیک معیارهای قدرت ملی قدرت های در حال ظهور(بریک)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۷۲۸
قدرتهای در حال ظهور کشورهایی هستند که در طی دو دهه گذشته رشد اقتصادی بالایی داشته و به قطب های اقتصادی جدیدی در جهان تبدیل شده اند. این ائتلاف که از آنها به گروه «بریک» یاد میشود، شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین میباشند که یک چهارم مساحت کره زمین، بیش از 40 درصد جمعیت و 45 درصد ذخایر ارزی جهان متعلق به آنها بوده و تصمیم گیریهای آنها در اقتصاد جهانی تأثیرگذار میباشد. از آنجایی که کشورهای عضو «بریک» شتاب بالایی را در اقتصاد خود تجربه کرده و میکنند (این کشورها در دو دهه آینده نیز به طور میانگین نرخ رشد بیش از 6 درصد را تجربه خواهند کرد) و حداکثر تا سال 2050 به رقبای جدی کشورهای قدرتمند جهان تبدیل خواهند شد. اما مسأله این است که آیا ژئوپلیتیک بریک این ائتلاف را بر طبق معیارهای قدرت ملی نیز، در حال و آینده، به عنوان قدرتهای در حال ظهور مطرح میکند؟ مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، در صدد پاسخ به این مسأله میباشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که گروه بریک در چارچوب معیارهای قدرت ملی در آینده رقبای جدی کشورهای قدرتمند اقتصادی جهان محسوب خواهند شد و به عنوان قدرتهای در حال ظهور مطرح میباشند. با توجه به این رویکرد، در پرتو تعاملات جهانی فرصتهایی برای ایران به وجود خواهد آمد که استفاده از این فرصتها باعث ارتقای امنیت ملی ایران خواهد شد.
۵.

اهداف ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز (اوراسیا)
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای سیاسی
تعداد بازدید : ۴۸۴۱ تعداد دانلود : ۲۰۹۵
با فروپاشی نظام دو قطبی، آسیای مرکزی به عنوان بخش جنوبی از قلمرو هارتلند نظریه مکیندر، هویت جغرافیایی - سیاسی مستقل پیدا کرده و به عنوان فضای فاقد قدرت تأثیر گذار، به عرصه رقابت قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد فقدان قدرت تأثیرگذار و نوپایی جمهوری های آن، زمینه ساز دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را در این حوزه استراتژیک فراهم کرده است. قدرتهای یاد شده هر کدام دارای اهداف، منافع و دیدگاهای خاص خود می باشند که شناخت صیح دیدگاههای آنان زمینه ساز اتخاذ سیاستهای مناسب تری از جانب دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی تبیین اهداف حضور قدرتهای فوق از منظر ژئوپلیتیک در منطقه آسیای مرکزی است. نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که قدرتهای منطقه¬ای و فرامنطقه ای مانند ایران، روسیه و چین، علاوه بر هدف توسعه نفوذ خود در منطقه، دارای نگرانیهای امنیتی نیز می باشند و بخشی از نقش آفرینی این کشورها متوجه کسب توانایی بازدارندگی در مقابل تهدیدات در آسیای مرکزی است. ترکیه به عنوان دیگر قدرت منطقه¬ای است که در حال حاضر با تکیه بر قدرت اقتصادی خود و اشتراکات فرهنگی سعی در نقش آفرینی فعال و مؤثر در منطقه را دارد. آمریکا بازیگر اصلی فرامنطقه¬ای در آسیای مرکزی است که در جستجوی اهداف اقتصادی و ژئواستراتژیک خاص خود است و قصد دارد فرآیندهای منطقه¬ای را با اجرای استرات ژی ترکیبی تحت کنترل خود بگیرد. اتحادیه اروپا نیز با توجه به بنیان های اقتصادی خود حضور موفقی در منطقه دارد. اروپا دارای دیدگاهی عمدتاً تجاری بوده و چندان به دنبال کسب جایگاه ژئوپلیتیکی در منطقه نیست. اقدامات اسرائیل نیز در منطقه با توجه به اهداف خاص و جذابیت هایی که اسرائیل برای جمهوری¬های منطقه آسیای مرکزی و قفقاز دارد، با موفقیت نسبی توأم بوده است. اسرائیل علاوه بر اینکه توانسته روابط خوبی با منطقه برقرار کند، موفق شده است تا با جلب همکاری کشورهایی همچون ترکیه و ایالات متحده از آنها نیز در جهت پیشبرد اهداف مورد نظر خود بهره برداری نماید.
۶.

ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران خاورمیانه ژئوپلیتیک سلطه ژئوپلیتیک مقاومت ژئوپلیتیک شیعه هلال شیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۰۲
ظهور دومین دولت شیعه در منطقه خاورمیانه پس از حمله آمریکا به عراق، یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ این منطقه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران محسوب میشود چرا که با احیای شیعیان و بازنمایی هویت آنان در کشورهای منطقه و تأثیرات سیاسی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک آن در ساختار قدرت و امنیت منطقه ای، تحولات و تغییرات نوینی در تعاملات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه به وجود آمده است. این مسئله با عنوان طراحی هلالی شیعی یا شکل گیری ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه از سوی بسیاری از مقامات رسمی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای مورد تأکید قرار گرفته و با واکنش ها و عکس العمل های آنان نسبت به افزایش قدرت نرم شیعیان و ایران، به تشدید فرقه گرایی در منطقه دامن زده است. بر این اساس، با توجه به اهمیت نقش تحولات جدید ژئوپلیتیک منطقه بر نظم نوین سیاسی، اجتماعی و امنیتی خاورمیانه، مقاله حاضر به ارزیابی تحلیلی چگونگی شکل گیری، هویتیابی و سیاسی شدن پروسه یا پروژه ژئوپلیتیک نوین تشیع در خاورمیانه در قالب دو گفتمان ژئوپلیتیک سلطه و ژئوپلیتیک مقاومت پرداخته و بایسته های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
۷.

ارائه الگوی مناسب حکمروایی خوب روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران استان مازندران حکمروایی خوب روستایی برنامه ریزی مشارکتی توانمندسازی روستائیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۶۱۰
رهیافت حکمروایی خوب روستایی، فرایند تأثیرگذاری همه ارکان اثرگذار روستایی برمدیریت روستایی با تمام ساز و کارهایی است که به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت میکند، مقاله حاضر به بررسی وضعیت حکمروایی روستایی در 50 روستای شهرستان های بهشهر، آمل و چالوس در استان مازندران میپردازد و در پی پاسخگویی به این سوال است که باتوجه به تجارب جهانی، الگو و مدل مناسب مدیریت نوین روستایی مبتنی بر رهیافت حکمروایی خوب روستایی در ایران کدام است؟ برای پاسخگویی به این سوال دیدگاهها و تجربیات جهانی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت و هشت شاخص مهم حکمروایی خوب یعنی مشارکت، مسئولیت پذیری، پاسخگویی، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، کارایی و اثربخشی و عدالت محوری در روستاهای نمونه مورد آزمون قرارگرفته و از 500 خانوار روستایی، گویه های هرشاخص با استفاده از طیف لیکرت مورد پرسش قرارگرفت، سپس داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله از آزمون آماری نشان میدهد که حکمروایی خوب روستایی دراکثر روستاهای مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و نظام ساختاری روستا برآمده از عدم وجود تعادل یا همزیستی بین کنشگران (دولت، بازار و جامعه مدنی) با تأکید بر رهیافت مکانیکی به جای رهیافت انسان گرا و نیز برنامه ریزی کارشناسانه به جای برنامه ریزی مشارکتی بوده که الگوی پیشنهادی (مطلوب) برای حکمروایی خوب روستایی باید به آن توجه نماید.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۳