فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۷۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی «میزان و چگونگی بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در سریال های درجه الف تاریخی تلویزیون در سه دهه بُعد از انقلاب اسلامی (1388 ـ 1359)» است. در این مقاله 15 سریال تاریخیِ الف و پرمخاطب تولید و پخش شده از شبکه یک و دو در سه دهه بعد از انقلاب (از هر دهه 5 سریال) انتخاب و مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که تحت تاثیر سیاست های فرهنگی و رسانه ای تلویزیون، بازنمایی هویت ملی ساختی ایدئولوژیک پیدا کرده است. ساخت زبانی و تصویری تلویزیون در روایت و بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی مبتنی بر انگاره سازی منفی از گذشته تاریخی و میراث سیاسی ایرانیان و کم توجهی به نمادهای ملی مانند پرچم و سرود ملی و جهت گیری و شخصیت پردازی مثبت نسبت به شخصیت های تاریخی دارای پایگاه مذهبی بوده است.
انقلاب اسلامی ایران و نظام اقتصاد سیاسی بین الملل جدید
حوزه های تخصصی:
در اوایل دهه ی 1970 و در پی دگرگونی در سازمان تولید و سرمایه، نظام اقتصاد سیاسی بین الملل کلاسیک به نظام جدیدی گذار نمود که در ادبیات اقتصاد سیاسی به نظام اقتصاد سیاسی بین الملل جدید، معروف است. انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 و در میانه ی عمر این نظام به وقوع پیوست. این انقلاب بر آن بود، ایدئولوژی خود را به همه ی وجوه امر بین المللی، بسط دهد. یکی از این عرصه ها، نظام اقتصاد سیاسی بین الملل است که انقلاب اسلامی خواهان جایگزین کردن مفهوم «انسان اقتصادی» با «اقتصاد انسانی» در آن بود. نوشته ی پیش رو در پی آن است که دریابد گذار این دیدگاه به عرصه ی عمل چگونه بوده است. از این رو، پرسش آغازین پژوهش حاضر این است که، تاثیر انقلاب اسلامی بر نظام اقتصاد سیاسی بین الملل جدید به چه صورت بوده است؟ فرضیه ی نگارندگان این است که، انقلاب اسلامی ایران با ایجاد بلوک یا بلوک های تاریخی ضدهژمون، نظام مذکور را به چالش کشید. ضمن شناسایی وجوه این نظام، جهت گیری ضدهژمونیک انقلاب اسلامی و تلاش آن برای ایجاد بلوک یا بلوک های تاریخی ضدهژمون را رصد خواهیم نمود و آنگاه خواهیم گفت؛ که به دلیل تشتت هرمنوتیکی در عرصه ی ایدئولوژیک، قوت ابزارهای هژمونی مسلط و عدم درک یکپارچه و اجماعی از این فرایند، انقلاب اسلامی نتوانست سبب تحول این نظام به نظامی جدید و متفاوت شود. رهیافت این نگاشته، رهیافتی نئوگرامشیانیستی است که بر عقاید آنتونیو گرامشی و رابرت کاکس مبتنی است .
چالش های صنعت نفت
تاریخچه ی حزب ایرانیان (7)
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۹ شماره ۷۱
موج اسلامی دموکراسی؛تاثیر انقلاب اسلامی در روند دموکراتیزاسیون کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع کیفی دموکراسیها در عرصه عملی موجب شده است تا نگرش نسبت به دموکراسی در مفهوم حداکثری به سمت نظریات «تنوع فرهنگی دموکراسیها » حرکت کند. تولد نهادهای دموکراتیک پس از انقلاب اسلامی نیز در قالب این نظریات قابل فهم است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم سالاری دینی به عنوان نظریه دموکراتیک انقلاب ایران دنبال شد که در عین اینکه دموکراتیک بود از ویژگی های فرهنگی خاصی نیز برخوردار بود. تاثیرات این نظریه علاوه بر ایران به تقویت روند اصلاحات دموکراتیک در کشورهای اسلامی منطقه کمک شایانی کرد. قرابت فرهنگی کشورهای اسلامی با ایران، موجی از دموکراسی خواهی را در ملت های مسلمان ایجاد کرد که ویژگی هایی را که هانتینگتون از موج های دموکراسی برمی شمارد برخوردار بود. ابعاد این فرایند را می توان در سه سطح کلان، میانه و خرد، تبیین و مورد بررسی قرار داد.
تاثیر انرژی بر گسترش همکاری های ایران با شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگاه های استراتژیک ایران شرق بعنوان یک فاکتور تعیین کننده در نظر گرفته می شود. بویژه که جمهوری اسلامی ایران سالهای اخیر تلاش نموده از بستر همکاری با کشورهای همسایه در جهت تامین منابع ملی و گسترش صلح و امنیت در سطح منطقه سود برد. یکی از کانال های مورد توجه، کشورهای شرق آسیا و شبه قاره می باشد که با ایران دارای اشتراکات فرهنگی بسیاری بوده، از این روی در استراتژی نگاه به شرق می توان در مسیر همگرایی با این حوزه به موفقیت های زیادی نائل آمد بنابر اهمیت این موضوع، ایران تلاش کرده است تا از طرق مختلف روابط دوستانه اش را با این کشورها توسعه دهد. یکی از حوزه هایی که منافع مشترک دو طرف را بیشتر جلوه گر می سازد بحث همکاری در زمینه انرژی است. کشورهایی مانند هندوستان در جهت پیشبرد توسعه صنعتی خود بشدت نیازمند واردات انرژی می باشند. خط لوله صلح که از پاکستان به هندوستان و کشورهای دیگر شرق آسیا امتداد خواهد یافت، می تواند امنیت این کشورها را بیش از پیش به یکدیگر وابسته نماید و در حل و فصل منازعاتی مانند کشمکش های تاریخی پاکستان و هندوستان تاثیرگذار باشد و نقش مثبتی ایفا کند.
الگوی آونگی: چارچوبی برای تحلیل اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی، نشان میدهد سیاست های اقتصادی دولت به جای پیروی از روند خطی، حالت نوسانی یا آونگی را تجربه کرده است.این بررسی مشخص میسازد جهت گیری کلی سیاست های اقتصادی دولت در دهه اول انقلاب به سمت سیاست های بازتوزیعی، در دهه دوم به سمت سیاست های رشد اقتصادی و از نیمه دهه1380، بار دیگر به سمت سیاست های بازتوزیعی بوده است. این مقاله ابتدا به تشریح این بیثباتیها در اقتصاد کلان در قالب الگوی آونگی میپردازد. سپس، تلاش میکند به جای ارائه تحلیلی اقتصادی، تحلیلی از منظر جامعه شناسی سیاسی از منشا و علل این بیثباتیها ارائه کند. این تحلیل نشان خواهد داد که ماهیت و ساختار رانتیر دولت در ایران پس از انقلاب، منشا و عامل این بیثباتی در اقتصاد کلان بوده است.
بیگانگی دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت مشکلات دانشجویان که یک قشر اجتماعی مهم در جامعه و آینده سازان جامعه خویش اند از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مشکلات اجتماعی دانشجویان بیگانگی است. بیگانگی به مثابه یک احساس عدم تعلق یا جدایی از جامعه وفرهنگ است. این تحقیق دو هدف دارد :1- تشخیص بیگانگی بی قدرتی ونا به هنجاری و 2 تعیین رابطه بین متغیرهای جنسیت، تاهل و وضعیت تحصیلی با بیگانگی. در این تحقیق از نظریه های روبرت مرتون، امیل دورکیم و سی من در مورد بیگانگی استفاده شده و با مقیاس دین و تکنیک لیکرت اندازه گیری شده است. این تحقیق موردی- پیمایشی است و از روش نمونه گیری تصادفی ساده از 118 نفر دانشجو ثبت نام شده مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد کرج، نیمسال دوم سال تحصیلی 1389-1388 استفاده شده است. تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه دست ساخت با سوالات بسته است. در تحلیل آماری، از مجذور خی جهت تعییین تفاوت فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار و tc جهت تعیین همایندی معیارهای ناپیوسته بهره گرفته شده است. برای آزمون سطح فرضیات تحقیق، سطح اطمینان 05. انتخاب شده است. از تعداد 118 دانشجو، 60 زن، و 58 مرد، 110 مجرد و 8 متاهل و بالاخره 65 نفر با معدل بالا و 53 نفر با معدل پایین هستند. بیگانگی بی قدرتی و نا به هنجاری در میان دانشجوییان رشته علوم سیاسی مشاهده شد.تفاوت معناداری در بیگانگی بی قدرتی و نا به هنجاری دانشجوییان با معدل بالا و پایین مشاهده شد. در واقع دانشجوییان با معدل بالا بیش از دانشجویان با معدل پایین بیگانگی بی قدرتی و نابه هنجاری دارند. نشان دادن رابطه بین متغیرها در حد خیلی ضعیف، ضعیف و متوسط است.
عوامل موثر بر مشارکت سیاسی دانشجویان علوم سیاسی و فنی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی «نقش عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی دانشجویان علوم سیاسی و فنی دانشگاه تهران» انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به شیوه پیمایش صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق(N) شامل 3920 نفر از دانشجویان علوم سیاسی و فنی دانشگاه تهران بود و به منظور تعیین حجم نمونه(n) بر اساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 352 نفر به دست آمد. ابتدا حسب رشته تحصیلی نمونه گیری طبقه ای، سپس با توجه به جمعیت هر گروه نمونه گیری تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 40 مولفه ای که در قالب سوالات باز و بسته مبتنی بر طیف لیکرت تنظیم شده است. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس یافته های پژوهش، دانشجویان علوم سیاسی بیش از دانشجویان فنی برای مشارکت سیاسی تحت تاثیر رشته تحصیلی خود بوده اند. از طرف دیگر دانشجویان فنی بیشتر از دانشجویان علوم سیاسی برای مشارکت سیاسی تحت تاثیر فضای سیاسی دانشکده خود بوده اند. رابطه دانشکده محل تحصیل با مشارکت سیاسی در دو گروه رابطه معنادار نبود. انگیزه دانشجویان دو گروه برای مشارکت سیاسی متفاوت نشان داده شد. به طوری که در گروه علوم سیاسی تاثیر دوستان و خانواده و سپس انگیزه سیاسی سهم بیشری برای مشارکت سیاسی داشته، اما در گروه فنی، دوستان، انگیزه سیاسی و محیط سیاسی تاثیر گذارتر از سایر انگیزه ها بوده است.
بررسی رابطه میان دینداری و مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از انواع مشارکت، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی در کشورها به شمار میرود. یکی از گروه های عمده جامعه که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضروری به نظر می رسد، دانشجویان هستند. مشارکت سیاسی دانشجویان که بزرگ ترین گروه جمعیتی در کشورهای در حال توسعه و مسئولان اداره جامعه در آینده محسوب می شوند، اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطه میان دینداری و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است.
روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی است. این مطالعه بر روی 188 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده که اعتبار آن به روش صوری، و پایایی آن به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده و داده ها از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم دینداری به دو متغیر (اعتقادی ـ مناسک و اخلاق)، به همراه در نظر گرفتن دو وجه از مشارکت سیاسی یعنی عوامل روان شناختی ـ نگرشی و شیوه مشارکت (رسمی یا غیررسمی) مشاهده می شود که همبستگی های معناداری میان ابعاد دینداری و میزان مشارکت سیاسی پاسخ گویان وجود دارد. یافته ها نشان داد که ارتباط مستقیمی بین سطح دینداری و مشارکت سیاسی وجود دارد؛ بر اساس این یافته ها می توان انتظار داشت در جوامع مذهبی میزان مشارکت سیاسی افراد بالاتر باشد.
تدریس روابط بین الملل در ایران: چالش ها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از یک قرن است که رشته روابط بین الملل بیشتر به عنوان رشته فرعی علوم سیاسی در ایران تدریس می شود؛ با این حال تقریباً هیچ تحقیق جامعی در مورد چگونگی تدریس رشته روابط بین الملل در ایران وجود ندارد. این مقاله با استفاده از روش تحقیق پیمایشیِ مبتنی بر پرسشگری، نظرسنجی از طریق پرسشنامه و مصاحبه، درصدد پاسخ به پرسش های تحقیق است؛ همچنین درصدد کشف این مطلب است که آیا نظریه هایی غیر از نظریه های جریان اصلیِ رشته روابط بین الملل در ایران تدریس می شود یا خیر، آیا نظریه پردازیِ ایرانی ـ اسلامی در رشته روابط بین الملل که در ایران تدریس می شود، وجود دارد یا خیر؟ چه چالش هایی بر سر راه تدریس رشته روابط بین الملل در ایران وجود دارد و در نهایت چشم انداز تدریس این رشته در ایران به ویژه در مساعدت به تقویت نظریه های غیرغربی روابط بین الملل، چیست؟ این مقاله مبتنی بر پژوهش مقدماتی است که می تواند فتح بابی برای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد.
الزامات بازنگری درس «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»؛ مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سریع در دنیای معاصر و نیازهای به شدت فزاینده محافل علمی و اجرایی برای درک بهتر و واقع گرایانه تر پدیده ها، فرایندها و رخدادهای جهان، نظام آموزش دانشگاهی بسیاری از کشورها را متناسب با این تحولات دستخوش تغییر کرده است. با توجه به چنین پیش فرضی، نظام آموزشی کشور نیازمند پویایی، تحول و پاسخگویی در مقابل نیازهای اجتماعی و جهانِ به شدت متغیر کنونی است.
بسیاری از سرفصل های دروس رشته علوم سیاسی که در فضای سال های نخستین انقلاب اسلامی طراحی شده است، پس از سی سال نیاز به بازنگری دارند تا همخوانی بیشتری با نیازها و واقعیت های معاصر داشته باشند. با توجه به چنین الزامی، در این پژوهش به بازنگری سرفصل یکی از دروس رشته علوم سیاسی در دوره کارشناسی یعنی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود.
مهم ترین یافته این پژوهش آن است که زمان آن فرا رسیده تا سرفصل های درس سیاست خارجی با عطف به تحولات داخلی، منطقه ای و بین المللی و متناسب با نیازهای جامعه دانشگاهی اصلاح شود. همچنین این مقاله نقاط ضعف سرفصل های این درس را مشخص و پیشنهادهایی برای بهبود، کارآمدتر بودن و هماهنگ تر بودن این سرفصل ها با نیازهای جامعه دانشگاهی ارائه می دهد.
خانواده، سرمایه خانواده و چالش های فراروی جامعه ما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای جامعه شناسی در قرنی که آن را پشت سرگذاشتیم، روی آوردن به نظریه سرمایه اجتماعی است. گرچه هنوز در باب معنای سرمایه اجتماعی، وفاق لازم میان جامعه شناسان و متفکران علوم اجتماعی پدید نیامده، اما از سوی دیگر، سیالیت معنایی آن باعث شده است که بتوان از زوایای نوینی که خطوط پژوهشی گوناگون آن را اجتناب ناپذیر می سازد، به آن نگریست و از بسط نظری آن برای فهم بهتر مسایل اجتماعی، بهره برد. نوشتار حاضر ابتدا با توجه به ریشه شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی، به بازتعریف آن به گونه ای که بتواند در برگیرنده سرمایه خانواده باشد، می پردازد و سپس از همین منظر، ابعاد سه گانه سازنده آن را معرفی می کند. در ادامه، تهدیدهای سرمایه خانواده از زاویه چالش های فراروی جامعه ایرانی مطرح می گردد و در پایان، راهکارهای ارتقای سرمایه خانواده ارائه می شود. از آنجا که نوشتار حاضر، نخستین مواجهه با مسایل خانواده از منظر سرمایه اجتماعی است، به ضرورت های پژوهشی آینده در این خصوص نیز پرداخته شده است.
شکاف درآمدی، دغدغه امنیتی کشورهای در حال گذار ؛ مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکاف درآمدی در فرایند پرشتاب اجرای برنامه های توسعه و یا به دنبال سیاست های ایجاد رفاه به خصوص در کشورهایی که از منابع انرژی برخوردارند، منجر به بروز و شکل گیری طبقاتی جدید شده است. در یک تقسیم بندی، شکل گیری ناموزون سه طبقه بالا، متوسط و پایین از جمله نشانه های این فرایند در کشورهای در حال گذار می باشد. ایران یکی از نمونه های بارز این روند محسوب می شود. در این مقاله پیامدهای رشد اقتصادی یعنی ظهور اجتناب ناپذیر طبقات اجتماعی جدید از دیدگاه امنیت مورد مطالعه قرار گرفته اند. پیدایش طبقه متوسط موجب تحولات بسیار زیادی در نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده و خواسته ها، انتظارات، نیازها، سهم خواهی ها و فرصت طلبی های این طبقه در یک دوره زمانی، اشکال خاص مقاومت علیه قدرت را شکل می دهند. پیدایش طبقه پایین نیز یکی دیگر از پیامدهای رشد اقتصادی یا سیاست های بازتوزیع درآمدی است که مقاومت و تغییر خواهی را از خود بروز می دهد. در این مقاله، نظریات تغییرات اجتماعی و دیدگاه های مطالعات امنیت و به ویژه امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر با نگاهی خاص به رابطه بین مسئله توزیع درآمد و امنیت پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بسیاری از تغییرخواهان ناراضی از طبقه پایین هستند و همچنین شاهد بروز اشکال خاص مقاومت و مخالفت طبقه متوسط در جامعه هستیم .این پژوهش ناآرامی های با خاستگاه طبقه پایین و نیز طبقه متوسط ایران در دو دهه اخیر را با ترکیبی از روش های مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است. به نظر می رسد که کاهش مشکلات امنیتی جامعه، نیازمند توجه بیشتر سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی به تبعات امنیتی درازمدت برنامه های توسعه ای است. توجه به سیاست های توزیع و باز توزیع ثروت در جامعه و ایجاد الزامات ساختاری برای جذب طبقات به وجود آمده می تواند تا حدود زیادی اثرات امنیتی این روند را تعدیل نماید
جای خالی پژوهش های تجربی در علوم سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه پژوهش های علوم سیاسی در ایران کمبود مطالعات تجربی به روشنی مشاهده می شود، به ویژه اگر با رشته های دیگری از علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی، روان شناسی و علوم تربیتی مقایسه شود. بخش عمده مقاله هایی که در ارتباط با این رشته نوشته می شوند، برآمده از یافته های پژوهش های تجربی نویسندگان نیستند و صرفاً به شکل محدودی به داده های موجود تکیه می زنند. پژوهش های کتابخانه ای و حتی کمتر از آن، سندپژوهیْ روش اصلی گرد آوری اطلاعات برای تدوین مقاله های علمی در این رشته هستند. با وجود آنکه در چند سال گذشته به سبب تاکید نشریه های علمی ـ پژوهشی بر مطالعات تجربی بر شمار مقاله های حاصل از یافته های پژوهشی افزوده شده، هنوز تحرک کافی در زمینه کارهای پژوهشی تجربی در میان پژهشگران علم سیاست در ایران مشاهده نمی شود. بیشترین پژوهش های تجربی در حوزه علوم سیاسی در قالب طرح های پژوهشی عمدتاً کمی / آماری صورت می گیرند که حمایت های مالی به دست آورده اند؛ اما حتی داده های این پژوهش ها نیز کمتر در اختیار پژوهشگران دیگر قرار می گیرد و معمولاً به صورت خصوصی یا محرمانه، به بایگانی سپرده می شوند. مهم ترین پیامد چنین وضعیتی در حوزه پژوهش های علوم سیاسی، فقر اطلاعات پژوهشی برای تحلیل های ثانویه و انباشت محدود دانش درباره رفتارهای انواع بازیگران سیاسی اعم از بازیگران فردی و نهادی است. نویسنده در این مقاله تلاش می کند تا علل و عوامل نازل بودن میزان پژوهش های تجربی علوم سیاسی در کشور را به بحث بگذارد و استدلال کند که علاوه بر عوامل ساختاری و نهادی مانند نبود حمایت های مالیِ کافی از سوی نهادهای علمی و دانشگاهی و دشواری های گردآوری داده های تجربی در محیط ایران، بخشی از کم توجهی شایع به این گونه پژوهش ها از تصورات نادرستی ناشی می شود که درباره روش های تجربی و لوازم آن وجود دارد و می توان با دگرگونی در نگرش ها، به ویژه در شکاف میان روش های کمی و کیفی، اسباب گسترش پژوهش های تجربی را فراهم ساخت.
رسانه و تولید رضایت؛ وقایع بین باش، زندگی همین است که هست!
حوزه های تخصصی: