فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲٬۷۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
لایحه بودجه 1385 کل کشور در تاریخ 25/10/1384 توسط رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد و پس از حدود دو ماه بررسی مستمر نمایندگان و کمیسیون های تخصصی تصویب شد و بالاخره روز 28/12/1384 قانون بودجه 1385 کل کشور به دولت ابلاغ گردید . میزان استفاده از درآمد نفت ، تعیین میزان اعتبارات طرح های تملک داراییهای سرمایه ای (عمرانی) ، اولویت بندی طرح های عمرانی ، سیاستگذاری جهت ساماندهی حمل و نقل عمومی به طور عام و اعتبار مورد نیاز برای واردات بنزین به طور خاص و حمایت از اقشار آسیب پذیر از جمله بازنشستگان و روستائیان از جمله مباحث مهمی بودند که ...
تأثیر تحولات نهادهای اجتماعی بر اِمکان دولت قانونمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای اجتماعی خانواده، دین، آموزش، اقتصاد و سیاست ماهیت سیّال و شناور داشته و در نتیجه قابلیت تغییر دارند. از آنجا که تحول در یک نهاد، می تواند سایر نهادهای اجتماعی را نیز متاثر سازد، ازاین رو، بررسی رابطه معنادار بین تحول نهادهای اجتماعی و شکل گیری دولت قانونمند، یکی از نقاط تلاقی جامعه شناسی و حقوق عمومی و مستند میان رشته ای بودن ایده این مقاله است. زیرا حقوق عمومی، نظام حقوقیِ ناظر بر دولت است و جامعه شناسی حقوق عمومی عهده دار تبیین نظریه درخصوص تاثیر و تأثّر نهادهای اجتماعی و شکل گیری نظریه دولت است. ازاین رو، موضوع این مقاله (دولت) در گستره حقوق عمومی و منظر تحلیل آن (نهادهای اجتماعی) از دریچه جامعه شناسی است.
این مقاله از نظر شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و از حیث روش توصیفی تحلیلی است. زیرا به دلیل محدودیت های ناشی از دسترسی به آمار رسمی و انجام سنجش میدانی در مقیاس سرشماری، با استفاده از روش «تحلیل ثانویه اطلاعات موجود»، به مثابه دانش زمینه ای، به توصیف و تحلیلِ تحولات نهادهای اجتماعی پرداخته و با بهره گیری از آموزه های حقوقی به مفهوم شناسی دولت قانونمند و نهایتاً استنتاج نظریه، درخصوص کنش متقابلِ پویای نهادهای اجتماعی و دولت اقدام کرده ایم.
براین اساس، در این مقاله درپی فهم مسائل ایران و تحلیل بخشی از فرآیند تشکیل دولت قانونمند در ایران معاصر هستیم. از این رو، این نوشته را می توان ذیل مطالعات ایران پژوهی نیز دسته بندی کرد.
عدم شفافیت و فساد پذیری سیاست های کلی اصل 44 و لایحه قانونی اجرای آن
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی سازمان های غیر انتفاعی و بنگاه های عمومی مقایسه بنگاه های خصوصی و عمومی،خصوصی سازی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاستگذاری عمومی سیاستگذاری عمومی در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران بررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
بیگانگی دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت مشکلات دانشجویان که یک قشر اجتماعی مهم در جامعه و آینده سازان جامعه خویش اند از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مشکلات اجتماعی دانشجویان بیگانگی است. بیگانگی به مثابه یک احساس عدم تعلق یا جدایی از جامعه وفرهنگ است. این تحقیق دو هدف دارد :1- تشخیص بیگانگی بی قدرتی ونا به هنجاری و 2 تعیین رابطه بین متغیرهای جنسیت، تاهل و وضعیت تحصیلی با بیگانگی. در این تحقیق از نظریه های روبرت مرتون، امیل دورکیم و سی من در مورد بیگانگی استفاده شده و با مقیاس دین و تکنیک لیکرت اندازه گیری شده است. این تحقیق موردی- پیمایشی است و از روش نمونه گیری تصادفی ساده از 118 نفر دانشجو ثبت نام شده مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد کرج، نیمسال دوم سال تحصیلی 1389-1388 استفاده شده است. تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه دست ساخت با سوالات بسته است. در تحلیل آماری، از مجذور خی جهت تعییین تفاوت فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار و tc جهت تعیین همایندی معیارهای ناپیوسته بهره گرفته شده است. برای آزمون سطح فرضیات تحقیق، سطح اطمینان 05. انتخاب شده است. از تعداد 118 دانشجو، 60 زن، و 58 مرد، 110 مجرد و 8 متاهل و بالاخره 65 نفر با معدل بالا و 53 نفر با معدل پایین هستند. بیگانگی بی قدرتی و نا به هنجاری در میان دانشجوییان رشته علوم سیاسی مشاهده شد.تفاوت معناداری در بیگانگی بی قدرتی و نا به هنجاری دانشجوییان با معدل بالا و پایین مشاهده شد. در واقع دانشجوییان با معدل بالا بیش از دانشجویان با معدل پایین بیگانگی بی قدرتی و نابه هنجاری دارند. نشان دادن رابطه بین متغیرها در حد خیلی ضعیف، ضعیف و متوسط است.
بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی (با تکیه بر فعالیت وی در آستانه ملی شدن صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیل ملکی به عنوان رهبر فکری معنوی حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) و به عنوان یکی از شخصیت ها ی مؤثر در تاریخ معاصر ایران، از جمله کسانی بود که قلم و گفتار وی همواره در جهت تبیین و ارائه راه حل هایی به منظور بهبود وضعیت جامعه بوده است. او به پشتوانه آگاهی سیاسی که محصول فعالیت های حزبی و شرکت در بحث های ایدئولوژیک و فکری بوده، توانست ساختار نهضت ملی شدن صنعت نفت را با ارائه چارچوب فکری و ایدئولوژیکی تحلیل کند و راهکارهایی برای عدم تکرار اشتباهات رهبران نهضت نشان دهد.
در این مقاله، سعی شده است تا بر اساس آثار به جا مانده ی وی، در قالب مقالاتی در روزنامه ی شاهد، خاطرات و آثار چهره های معاصر وی و تحقیقاتی که درباره او به چاپ رسیده ، به ارزیابی پاره ا ی از تأثیراتی که نظریه پردازی و نوشتارهای سیاسی خلیل ملکی در فهم و درک رویدادهای سیاسی ایران در دوره ملی شدن صنعت نفت مؤثر بوده است، بپردازد. مسأله مورد توجه، بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی می باشد که در بسیاری از منابع تحقیقی، او را با ارائه «نظریه نیروی سوم» بازشناخته اند. گرچه آثار بسیاری در راستای «نیروی سوم» ملکی به نگارش درآمده، اما این مقاله صرفا دیدگاه فکری و سیاسی وی را درباره ی نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد مطالعه قرار می دهد.
نگرورزی در موج چپ نو در ایران
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
اصول پایه ای و عناصر کلیدی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت از منظر اسناد فرادستی نظام ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت عبارت است از فرآیند بهبود یعنی حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوبی همه جانبه و فراگیر در همه ابعاد اجتماعی اقتصادی که برای رسیدن به جامعه مطلوب در این مسیر و در نتیجه این فرایند می بایست جامعه به سمت از میان برداشتن مواردی مانند فقر مادی و حتی فقر معنوی، تبعیض و بی عدالتی، عدم امنیت مادی و معنوی و (حتی مواردی مانند کاهش وابستگی های نافی استقلال و عزت ملی و ...) نهایتاً ارتقاء سطح رفاه، بهبود سطح عمومی زندگی و تعالی معنوی حرکت کند. هر الگویی برای مدل سازی پیشرفت، زمانی می تواند به صورت ساختارمند ماندگار شود که دارای یک چارچوب معرفت شناختی باشد. فهم این نظام معرفتی، کلید شکل گیری این الگو به شمار می رود. اصول پایه ای و عناصر کلیدی مرتبط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، برگرفته از نظام معرفتی و احکام حاکم بر اسناد فرادستی و راهبردی همچون قانون اساسی، سند چشم انداز و سیاست های کلی نظام اسلامی است. در این پژوهش با بررسی این اسناد، تلاش خواهد شد تا با روش کیفی نظریه پردازی داده بنیاد، اصول پایه ای و عناصر کلیدی این الگو کشف و ارائه گردد.
ارزیابی روند توسعه ایران در سده اخیر با تأکید بر نظریه آشوب و نظریه بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر، مفهوم محوری تحلیل توسعه است. در تحلیلهای مرسوم که از انگاره پارادایم نیوتنی اثر پذیرفته اند، تغییر به مثابه دگرگونی در بطن ساختار جامعه در نظر گرفته میشود. در مقابل، ساختار تحلیل نهادی در قالب پارادایم کوانتومی شکل یافته و از این روی تغییر را به مثابه دگرگونی کل ساختار جامعه قلمداد میکند. البته دگرگونی کل ساختار، تغییر مختصات اجزای جامعه را نیز به همراه دارد. به عبارت دیگر رابطه متقابل هر دو بعد ساختار و اراده فاعل یعنی دو سطح کلان و خرد اجتماعی، روند تحول جامعه را تعیین میکند. شاخهای از نهادگرایان جدید به ویژه داگلاس نورث (2009) توسعه را به منزله فرایند گشایش دسترسی به حقوق مالکیت تعریف میکنند. در این صورت موضوعیت دو بعد ساختار و اراده فاعل به اهمیت نهادها به عنوان قاعده بازی برمیگردد، زیرا پویش گشایش دسترسی در نتیجه بازی بین گروههای مختلف اجتماعی تعیین میشود. علاوه بر این، موضوعیت نهادها منجر به اهمیت شرایط اولیه و وابستگی به مسیر طی شده خواهد بود. به این ترتیب، ترسیم پویش تغییر جامعه هم به تحلیل مقاطع تاریخی تعامل بین ساختار و اراده فاعل و هم به تحلیل روند تحول مسیر توسعه تاریخی از نظر شکستن وابستگی به مسیر نهادهای منجر به دسترسی بسته به حقوق مالکیت نیاز دارد. از این روی تحلیل نظریه بازی برای ارزیابی مقاطع تاریخی و تحلیل آشوب برای ارزیابی روند بلندمدت توسعه به کار میآیند. در این مقاله تلاش میشود تا ضمن بسط مدل نهادی تحلیل توسعه با تلفیق ابزار نظریه آشوب و نظریه بازی، تجربه توسعه ایران از این منظر ارزیابی و مسیرهای احتمالی توسعه کشور در آینده در نتیجه فعالیت جاذبهای سیستم جامعه ایران پیشبینی شود.
سازگاری هویت ها در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احتمال تضعیف و بحران هویت ملی در بین مردم ایران و تقویت هویتهای قومی و جهانی و در نتیجه امکان بروز چالش های اجتماعی و سیاسی در آینده نزدیک از دغدغه های ذهنی نخبگان علمی – اجرایی کشور است. مقاله حاضر با مطالعه موردی شهروندان تهرانی به مقایسه میزان هویت چهار گانه قومی، ملی، امتی و جهانی پرداخته است که نتیجه حاکی از آن است که اولاً هویت ملی با 2/94 % در راس قرار دارد و ثانیاً با دو هویت دیگر قومی و امتی نیز سازگاری دارد. به گونه ای افزایش هر کدام عامل کاهش دیگری نمی شود. ثالثاً هویت جهانی با 38/69% در پایین ترین سطح قرار دارد.
نفت و موانع توسعه یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
کارکردهای گفتمان ژئوپلیتیکی دشمن خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه غیریت سازی نقش تاثیرگذاری در ایجاد هویت انسانی دارد، اما شکل مفرط آن که «غیرخودی» را به عنوان «ضدخودی» (دشمن) معرفی میکند، گونه ای نظام سلطه مدار را با غلبه گفتمانی خاص بر سایر گفتمان ها و یا نظام های معانی پدید می آورد. با عنایت به این مهم،مقاله حاضر در صدد است منافع مترتب از«دشمن خیالی» را برای نظام های گفتمانی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.به اعتقاد نگارندگان، با وجود اینکه ماهیت اخلاقی «دشمن خیالی» همواره مورد تردید است اما منافع آن به حدی است که کمابیش تمامی نظام های گفتمانی با بهره گیری از بازنمایی های زبانی و رسانه ای مبادرت به تولید آن می کنند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مهمترین کارکردهای دشمن خیالی که در بطن همه آنها سلطه نامحسوس نظام های گفتمانی نهفته است، عبارتند از: تحریک افکار عمومی علیه «دیگری»، ملت سازی، هویت سازی، احیا هویت های فروپاشیده، مشروع جلوه دادن رفتارهای توسعه طلبانه، وجدان زدایی از نیروهای خودی، کسب حمایت افکار عمومی داخلی، استعمار نوین، تحکیم موقعیت و مرزهای سیاسی، تقویت حس قلمروخواهی و وطن پرستی، افزایش تکاپوی ملی، انحراف افکار، ارضا تمایلات درونی ملت، سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی و تهییج و تقویت روحیه نیروهای خودی
امکان های جهان زیستی جمهوری اسلامی ایران برای مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی در مورد سوژه های انسانی به کار میرود که قصد دارند عرصه قدرت را با تحولاتی رو به رو سازند که از وضعیت های نامطلوب به سمت مطلوب تغییر یابد. اولین اصل مشارکت سیاسی انگاره های فرهنگی است که منجر به ممکن گردیدن این فرایند میگردد. این گونه از کنشگری در بازی های قدرت بستگی بسیار زیادی به سازه ها و ساختارهای جمعی دارد که خود را در فرهنگ سیاسی هر کشور بازتاب میدهند. این نوشتار در پی آن میباشد تا با نقد و گذر از الگوهای دوگانه انگار جامعه شناسی سیاسی از جمله کارکردگرایی، زبان شناسی روان کاوی، ساختارگرایی و الگوهای تک خطی، الگویی تئوریک برای بررسی فرهنگ سیاسی مشارکتی در ایران ارائه نماید. مدل تحلیل خود را بر اساس جهان رویکردهای انتقادی، ارتباطی و زیست های سه گانه اسلامی، ایرانی و غربی انتخاب کرده ایم و با فرمول های سیاستگذاری به صورت تجویزی در پایان نوشتار نشان خواهیم داد که در چه صورتی این سه جهان زیست امکان مشارکت سیاسی را فراهم میکند و در چه صورتی تبدیل به انفعال و استبداد در عرصه سیاسی میشود.