فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۵۵ مورد.
مدل سازی ریاضی برای سنجش امنیت خارجی مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش و اندازه گیری امنیت خارجی کشورها به منظور تعیین وضعیت امنیتی آنها در نظام بین الملل و مقایسه آن ها با یکدیگر، از دغدغه های همیشگی اداره کنندگان و مسوولین سیاسی کشورها بوده است. در این راستا تاکنون تلاش هایی جهت کمی کردن و سنجش وضعیت امنیتی کشورها صورت گرفته لیکن همه این تلاش ها از منظر یک یا چند متغیر محدود عمل کرده و به علت تفاوت در متغیرهای مورد استفاده، هیچ گاه منعکس کننده وضعیت جامع و فراگیر کشورها نبوده اند. در عین حال این شاخص ها عمدتا منعکس کننده اوضاع امنیتی کشورهای غربی بوده و استفاده از آنها برای کشوری نظیر جمهوری اسلامی ایران منطقی به نظر نمی رسد. زیرا به علت شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران، نمی توان همه شاخص هایی که در نظام بین الملل تعریف می شوند را برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران ملاک قرار داده و با آنها، امنیت کشور را ارزیابی نمود. با توجه به این امر و با نگرش به این که ایران در یکی از کانون های بحران یعنی خاورمیانه واقع شده، این تحقیق کار خود را با فقدان مدلی برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مساله تحقیق آغاز نمود. هدف از انجام این تحقیق استخراج شاخص های سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران و طراحی مدلی بود که بتوان با کمک آن، سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران را سنجید. موضوع و روش تحقیق به گونه ای است که به دلیل تلاش برای مدل سازی، فاقد فرضیه می باشد. با عنایت به این موضوع برای انجام تحقیق، هنگام استخراج شاخص های امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران که با مؤلفه های نرم امنیت مرتبط است، از روش کیفی و تحلیل سیستماتیک و برای طراحی مدل سنجش امنیت، از روش موردی– زمینه ای استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که امنیت قابل سنجش بوده و سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران در نیمه اول 1388 در مقیاس صفر تا 100، مقدار 56.6 می باشد
درآمدی بر روش شناسی اندیشه سیاسی در دوره میانه تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روششناسی یک علم ابزاری است که به اعتبار شرایط امکان آن، از دو جهت محدودیت دارد: 1. نسبت با نوع معرفتشناسی؛ 2. نسبت با ماهیت موضوع. بنابراین، میتوان گفت که معرفتشناسیها، جهانبینیها و، به طور کلی، نظام دانایی در هر تمدنی، مبنای روش اندیشه و زندگی یک قوم بهطور عام، و زندگی سیاسی آنان بهطور خاص، را تشکیل میدهند. دانش سیاسی دوره میانه اسلام نیز از نظام معرفتی ویژهای پیروی میکند و البته اندیشه در باب امر سیاسی در دنیای اسلام هم بر مبنای همان نظام عام دانایی استوار است. این دانش دارای ویژگیهایی همچون نظام فطرت، ضرورت وحی و نبوت، بنیاد شرعی عقل و فلسفه، بنیاد عقلی و فلسفی شریعت، جهان نص، تقدیم نص و رواج فقه سیاسی میباشد. در این مقاله به اجمال، به این دو نکته، یعنی نسبت روششناسی اندیشه سیاسی دور? میانه اسلامی با معرفت شناسی از یکسو، و با ماهیت موضوع سیاست از سوی دیگر، اشاره شده و تلاش کردهایم نتایج منطقی این نوع از نسبت و رابطه را در عمل سیاسی مسلمان دور? میانه تحلیل کنیم
نظریههای گفتمان (از زبان شناسی تا علوم سیاسی)
حوزه های تخصصی:
با توجه به استفاده روزافزون از نظریههای گفتمان، نویسنده در این نوشتار کوشیده است افزون بر ریشهیابی واژه و نظریه گفتمان که از مباحث زبان شناسی به ویژه زبان شناس معروف، «سوسور» شکل گرفته، به سیر تطور و تحول و تکامل آن بهویژه در حوزه علوم سیاسی به اختصار اشاره و محتوای آن را بررسی و مهمترین نقدهای وارده بر آن را بیان کند. همچنین، به برخی آثار مهمی که تا کنون با استفاده از این نظریه شکل گرفتهاند، اشاره میشود.
روند اجرای پژوهش های کیفی و نظریه پایه ور در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در مورد یکی از رویکردهای مهم در روش تحقیق کیفی است که نظریه پایه ور نام دارد و به طور تمثیلی بیان می کند که نظریه نباید مانند تحقیقات کمی، شهود «صندلی راحت» بوده و از ذهن خلاق پژوهشگر به صورت قیاسی صادر شود، بلکه باید از دل داده ها (زمین، ریشه) پدید آید. مفاهیم اصلی این رویکرد به نظریه سازی یعنی به دست آوردن داده ها، حساسیت نظری، نمونه گیری نظریه ای و اشباع، شرح داده شده اند و نحوه ساخت نظریه با عنایت به این موارد، در تحقیق کیفی توضیح داده شده است. همراه با آن به صورت افتراقی، وجوه تمایز آن به (کمک مثال های تاریخی) با نظریه های قبل ارائه و تبیین شده است که چگونه ملاک های یک نظریه خوب با به کار بستن اصول نظریه پایه ور حاصل می شود.
پژوهش کیفی ؛ روش یا بوش ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، بررسی دو رویکرد پژوهشی عمده مطرح در عرصه روش شناسی پژوهش با توجه به مبانی معرفت شناسی و وجوه تمایز هر رویکرد با دیگری می باشد. در این راستا، برخی از دشواری های پژوهش های کمی که منجر به ناکامی آنها در پژوهش های علوم انسانی شده، مطرح و مورد بحث قرار می گیرد. این مقاله کانون توجه خود را معطوف به تعارضات درونی چهارگانه شامل ورژن، تمام نگاری، چندصدایی و شک گرایی در پژوهش های کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی نموده و ضمن شرح این تعارضات که به وسیله هارلی، هاردی و آلوسن طرح شده اند، به ناکامی پژوهش های کیفی در غلبه بر موانع روش شناسی و رفع چالش ها اشاره می کند. در ادامه، ظهور پژوهش ترکیبی به عنوان جانشینی نارسا برای رفع دشواری های دو روش کمی و کیفی به دلیل عدم توجه به مفروضه های زیربنایی هر یک از این روش ها معرفی و مورد نقد قرار می گیرد. با استناد به چنین مباحثی و عنایت به یافته هایی که نشان می دهند اغلب مغالطه های اسکات در تمام پژوهش های کمی، کیفی و ترکیبی به تناوب مشاهده می شود، نویسندگان پاراکمیت گرایی را به منزله رویکردی بدیل برای غلبه بر دشواری های روش شناختی روش های موجود، معرفی می کنند.
بررسی روش شناختی پایان نامه های دوره دکترای علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روش شناختی پژوهش های علمی، هدف نهایی بحث اینجانب در این مقاله می باشد که نیازمند توضیح دو نکته در آغاز کار است: منظور از بررسی روش شناختی، بررسی روش های به کاررفته در این پژوهش هاست و جنبه روش شناختی دارد نه محتوایی. دوم اینکه این بررسی با دید نقادی یا آسیب شناسانه صورت گرفته و به داوری انجامیده است. ملاک به کار رفته در این نقد و ارزیابی اصول روش پژوهش علمی و چگونگی کاربست آن در این پایان نامه هاست و ازاین رو توضیح کوتاهی در مورد چگونگی کاربست روش علمی در پژوهش پدیده های سیاسی و بین المللی به عنوان ملاک ارزیابی، لازم است. اما هدف نهایی فراتر از ارزیابی این پایان نامه ها بوده و در پی آن است تا ملاکی برای ارزیابی کارهای پژوهشی در علوم اجتماعی به طورکلی و به ویژه در علوم سیاسی و روابط بین الملل ارائه دهد و تاحدممکن این داوری ها را بر اصولی استوار سازد و از ذهن گرایی و سلیقه محوری جلوگیری نماید. نویسنده بر این باور است اشاره کوتاهی به انگیزه و پیشینه داوری در پژوهش های علمی می تواند به فهم بهتر این بحث یاری نماید.
از سالیان دور به ویژه در پی انقلاب صنعتی برای اطمینان از کیفیت کالاهای تولید شده، روالی به نام کنترل کیفیت برقرار گردید. بعد از آنکه فرآورده علمی نیز به عنوان کالای فرهنگی به شمار آمد، چگونگی کنترل کیفیت آنها نیز مطرح شد. از آنجا که تولید کالاهای علمی از طریق پژوهش صورت می گیرد، برای کنترل پژوهش ها، روش ارزیابی یا داوری درپیش گرفته شد؛ آن هم بدین معنی که کارهای پژوهشی را پیش از چاپ و پخش در اختیار افراد متخصص قرار می دهند تا درباره آنها داوری کنند. این روال در جامعه علمی ایران نیز از مدتی پیش رواج یافته است. از آنجا که داوری یعنی قضاوت اما معلوم نیست این قضاوت برپایه چه ملاکی صورت می گیرد، به نظر می رسد عموماً به علم قاضی تکیه می شود؛ روالی که پیش از انقلاب مشروطه در امور قضایی ایران به کار بسته می شد. البته این روال قضاوت در گذشته های دور در سرزمین های دیگر نیز معمول بود اما معلوم شد صرفنظر از کمیت و کیفیت علم قاضی، قضاوت او می تواند نادرست و غیرعادلانه باشد؛ اساساً به پاس اطمینان از عادلانه و بی طرفانه بودن قضاوت بود که قوانین را تدوین و قضاوت را بر اصولی استوار می ساختند.
با درنظرگرفتن اینکه پژوهش علمی، یا روال تولید کالای علم، خود دارای اصول و قواعد شناخته شده ای است و به راحتی می تواند جانشین علم داور در مقام قضاوت درباره پژوهش های علمی باشد، در این نوشته، قواعد و اصول بنیادی پژوهش علمی به شکل بسیار فشرده بیان شده به امید اینکه به عنوان ملاکی در داوری های علمی- به ویژه در پژوهش های سیاسی- مورد توجه داوران قرار بگیرد. البته درباره روش پژوهش علمی اختلاف نظر زیادی وجود دارد اما اصول بنیادی آن از قبیل مشاهده واقعیت، تلاش برای فهم آن، گردآوری داده ها و ارزیابی نتیجه این تلاش، عملاً در هر پژوهشی رعایت می گردد و بدین ترتیب حداقل عامل مشترکی است که می تواند به عنوان ملاک داوری به کار رود و هدف اصلی این پژوهش را برآورده سازد
موانع روش شناختی توسعه علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
توسعه علوم انسانی عوامل مختلفی دارد. در این مقاله به موانع مختلف رشد دانشهای انسانی اشاره شده است. درآمیختن مشکل و مسئله، تحویلینگری، اخذ مسئله نما به جای مسئله، اخذ نظریه به جای فرضیه، درآمیختن مرز علوم، حصرگرایی روششناختی و فقدان الگوی پژوهشی برای تحلیل چند تباری، هفت مانع عمده در راه رشد و توسعه علوم انسانی برشمرده شده است.
بحث از علل تسهیل کننده و موانع بازدارنده توسعه علوم انسانی در دو مقام قابل طرح است: مقام تعریف و مقام تحقق. این دو مسئله از جهات مختلفی تفاوت دارند: اول، مسئله دوم به فرهنگ وابسته است و دوم، مسئله دوم صرفا با روشهای تحلیلی ـ منطقی قابل بررسی نیست؛ بلکه محتاج مطالعه بعدی و تجربی است.
تحلیل استراتژیک جایگاه پژوهش های کیفی رد کشور و ارائه استراتژی هایی جهت توسعه آن بااستفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های کیفی یکی از مسیرهای اصلی تولید دانش بوده و با بهره گیری از آن می توان به حل مسائل و مشکلات پیچیده جوامع انسانی و سازمان ها اقدام نمود. پژوهش کیفی نسبت به پژوهش کمی در جامعه دانشگاهی کمتر شناخته شده و از این رو کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش کیفی روشی منظم و عمیق برای توصیف اجزاء، شرایط و ویژگی هایی درباره پدیده های انسانی است که یا قابل تبدیل به کمیت نیستند یا در صورت تبدیل به کمیت از عمق کافی برای تحلیل شرایط برخوردار نمی باشند. از این رو می توان گفت پژوهش های کیفی به منظور درک عمیق مفاهیم و پدیده هایی که به دلیل وجود عامل انسانی در آنها پیچیدگی زیادی وجود دارد، به کار می رود و در آن داده ها به صورتی عمیق و روایت گونه، جمع آوری، تحلیل و تفسیر می شوند. این پژوهش ها مبتنی بر فلسفه پدیدار شناختی بوده و در جایگاه طبیعی خود با افراد واقعی (و نه در محیط تجربی) درباره افرادی تحت کنترل انجام می شود. علیرغم فواید و اثرات چشمگیر پژوهش های کیفی در حل مسائل و مشکلات جامعه، به نظر می رسد جامعه علمی و پژوهشی کشور آنچنان که بایسته و شایسته است، از این روش علمی تحقیق استفاده نمی نماید. از این رو در تحقیق حاضر با بهره گیری از یکی از ابزارهای قدرتمند مدیریت استراتژیک یعنی مدل SWOT، محقق سعی دارد تا با بررسی نقاط ضعف و قوت درونی روش پژوهشی کیفی از یکسو و نیز تحلیل فرصت ها و تهدیدات پیش روی توسعه این روش پژوهش در کشور از سوی دیگر، استراتژی هایی را جهت توسعه این روش تحقیق در کشور طراحی و ارائه نماید.
پارادایم «پیچیدگی» روشی نوین در جامعه شناسی امروز
حوزه های تخصصی:
تخصصى شدن علوم و تفکیک ابعاد طبیعى و انسانى سبب شده است که علوم انسانى تکه تکه و مثله شوند. شناخت درست و مناسب، شناختى است که در بافت ارائه مىشود. جهان، بدون اسطوره، نمىتواند برقرار بماند، ولى از این جهت مذاهب زمینى از مذاهب ملکوتى بسیار ضعیفترند. اسطوره پیشرفت و الهه عقل، که در عصر جدید مطرح شد، اکنون شکست خورده است. من شخصاً هوادار مذهبى بدون خداى وحىشده و حتى بدون خدا هستم. من عمیقاً فکر مىکنم که غرب درها را به روى خود بسته است.
چهارچوپ نظری تحلیل در حوزه اندیشه سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تنظیم چهارچوپ نظری تحلیل یکی از الزامات هر پروژه تحقیق است. در این مرحله، با انجام فعالیت ذهنی، فرایند تحقیق به تجزیه و تحلیل داده ها و بازبینی آن ها با فرضیه پژوهش دست می یابد. یکی از نمونه های چهارچوپ های نظری تحلیل، چهرچوپ تحلیلی مبتنی بر «جامعه شناسی معرفت» است. این مقاله به ویژگی های نمونه چهارچوپی، که بردیدگاه کارل مانهایم مبتنی است می پردازد. دردگاه جامعه شناسی معرفت در تحقیق درباره انواع اندیشه ها و دستگاه های فکری، نسبت آنها را درارتباط با منظومه ای از عناصر و اجزا اجتماعی و فرهنگی، یعنی در بستر حیات عمومی جامعه و در ارتباط با موقعیت و جایگاه خاص اجتماعی گروه ها، می سنجد. پژوهنده، در این چارچوپ نظری تحلیل، ویژگی ها وسوگیری ها مضامین اندیشه های گوناگون را از طریق پیوند آنها با نیروهای اجتماعی و وضعیت های دربرگیرنده شان تعیین می کند و برداشت منظمی از نسبت میان هیات اجتماعی و اندیشه ها به دست می دهد.
چرخش به سوی پست پوزیتویسم
حوزه های تخصصی:
پویایی های روش شناخت در روابط بین الملل جنبشهای قومی
حوزه های تخصصی:
روابط بین الملل، رشته ای است که عرصه پژوهشی آن در مقایسه با سایر رشته های علوم اجتماعی از بیشترین پویایی و دگرگونی برخوردار می باشد. یکی از مهمترین پویایی های عرصه دانشگاهی رشته روابط بین الملل، دگرگونی در روش های مطالعه و پژوهش دنیای بیرونی روابط بین الملل در نزد محققین این رشته است. نوشتار حاضر تلاش می کند، با نگاهی منتقدانه، به بررسی تحول در روش شناسی مطالعات بین المللی پرداخته و مشکلات و کاستی های آن را ارزیابی نماید. نگارنده با بازشناسی دو رویکرد کلاسیک و کوانتومی در علوم دقیقه، بر آن است که روش شناسی علوم اجتماعی در قرن بیستم، غالباً متاثر از رویکرد کلاسیک علوم دقیقه بوده است. این در حالی است که رویکرد کلاسیک توان تبیین تحولات جهانی در ابعاد گوناگون را ندارد. چارچوب نظری کوانتومی با ویژگیهایی چون اعتقاد به نسبیبودن نتایج پژوهشی و بهرهبرداری از تمام روش ها برای دستیابی به نتایج معتبرتر، تناسب بیشتری با دنیای علوم اجتماعی، از جمله روابط بین الملل دارد.
پست مدرنیسم و مطالعات راهبردی: الزامات روش شناختی
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان پست مدرن سه گزاره روش شناختی زیر را طرح و از این طریق شیوه شناخت و بررسی مناسبات اجتماعی را شدیداً متاثر ساختند: یک. تلقی جهان به عنوان متن و ضرورت تعبیر و تفسیر آن، دو. ابتنای دانش بر قدرت و ماهیت تاریخی حقیقت، سه. بی اعتمادی به فراروایت ها. با سه گزاره فوق، مفروضات و حتی دستاوردهای نگرش پوزیتویستی مورد سؤالات جدی قرار گرفت؛ زیرا مطابق تجربه مشاهدتی پوزیتویست ها اولاً جهان یک واقعیت و متضمن حقیقت دانسته می شد؛ ثانیاً دانش به صورتی مستقل و فارغ از مناسبات قدرت به دست می آمد و ثالثاً سلسله قواعد و قوانین قابل تعمیمی وجود دارند که فرازمانی و فرامکانی اند. مقاله حاضر با بررسی مهمترین نکته های مطرح در شناخت پست مدرن، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مطالعه در مسائل راهبردی و شناخت معنا و موازین امنیت چه مناسبتی با یافته های روش شناختی پست مدرن دارد. بر این اساس «روش تحلیل پست مدرن، مشروعیت تجدد و دستاوردهای آن را انکار می کند، اما بدیلی در باب راه رهایی از ناامنی مدرن را ارائه نمی دهد. نتیجه این نگاه ناتمام، بی اعتمادی افراد و گروهها به مراجع قدرت و تفسیرهای متداول در باب حقیقت است.»
روش شناسی و نظریه پردازی
حوزه های تخصصی:
ماهیت میان رشته ای دانش سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش خواهد شد که با بررسی اندیشه ها و نظریه های تأثیرگذار در حوزه ی دانش سیاست نشان داده شود که این دانش از همان سرآغاز پیدایش آن ماهیتی میان رشته ای داشته است و اندیشیدن و بررسی سیاست بدون توجه اصولی به دیگر حوزه های دانش بشری امکان پذیر نبوده است. اصولاً سیاست محصول تقاطع و تأثیر متقابل پدیده های اجتماعی بوده و دانش سیاسی نیز برآیند دانش های مختلف انسانی به خصوص دانش های مختلف اجتماعی بوده است. این ویژگی ثابت دانش سیاست از دوران های کهن تا عصر جهانی شدن بوده است. از زمانی که انسان در فلسفه های کهن به سیاست توجهی خاص کرد تا هنگامی که با آغاز عصر جهانی شدن پدیده های مختلف اجتماعی در هم تنیده شدند، اشکال مختلف دانش سیاست، در یک خصوصیت با هم مشترک بوده اند و آن میان رشته ای بودن آن است. از ارسطو و افلاطون گرفته تا فارابی و ابن خلدون، و از هابس گرفته تا مارتین آلبرو سیاست را محصول و برآیند دانش های مختلف دانسته اند. این ماهیت میان رشته ای نافی استقلال علم سیاست و لزوم تخصص در آن نیست بلکه مرتبه ی بالای آن را نشان می دهد که برای رسیدن به آن لازم است تا به دانش های متنوعی مسلح باشند.
ارزیابی کاربرد هرمنوتیک در پژوهش های سیاسیِ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به رواج و رونق روزافزون مباحث هرمنوتیک در دو سه دهه اخیر سؤال اصلی این پژوهش، پرسش از میزان و نحوه کاربری هرمنوتیک در عرصه پژوهش دینی و به ویژه حوزه سیاسی آن است. به عبارت بهتر، سؤال از امکان یا امتناع کاربرد دانش و روش هرمنوتیک در قلمرو مزبور می باشد. مفروض این تحقیق آن است که امکان استفاده از دانش هرمنوتیک در عرصههای قرآن و دین پژوهی کاملاً منتفی نیست و به استثنای نحلة هرمنوتیک فلسفی، میتوان از برخی روشهای هرمنوتیک کلاسیک که مشابه تأویل و تفسیر اسلامی بوده و نسبی اندیش نبوده و به اصالت و تعیُن متن وفادار هستند، استفاده کرد و با حذف جوانب ناهمساز این روشها با اندیشه اسلامی ، آنها را در حوزه معرفتشناسی و پژوهش ها