وقف، نمادی از روح خیرخواهی، همکاری و همزیستی و عطوفت انسانی، برخاسته از دیدگاه والا و ایمان است. وقف، ثروت و دارایی را بسان چشمه یی همیشه جوشان می سازد، که هرگز از فیضان و جوشش باز نمی ایستد و برای همیشه روزگار خیر و برکت را بر بستر زمان و اجتماع جاری می سازد....
یکی از حقوق اساسی زنان، حضور در عرصه مشارکت های سیاسی - اجتماعی و احراز مدیریت های خرد و کلان است. خوشبختانه در نظام جمهوری اسلامی ایران، زنان توانسته اند با اثبات توانایی ها و شایستگی های خود به بسیاری از این مناصب دست پیدا کنند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زنان از جهت مشارکت و تصدی مناصب و مسوولیت های سیاسی - اجتماعی، همسنگ مردان از حق رای و انتخاب و نیز حق نامزدی و انتخاب شدن برخوردار شده اند اما آن گونه که از ظاهر اصل 115 قانون اساسی بر می آید، در تصدی پست مهم و حساس ریاست جمهوری به عنوان عالی ترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری، جنسیت دخالت داده شده و از این رو زنان نمی توانند عهده دار آن شوند، که این برداشت از اصل 115 بیشتر بر پایه باورهای دینی و موازین فقهی می باشد.در مقاله حاضر به بررسی فقهی این موضوع پرداخته و با مطالعه ادله منع زن از عهده داری ریاست دولت و بررسی دقیق دیدگاه قانون اساسی، طی دو بخش ضمن تایید صلاحیت بانوان و زدودن پندارهای غلط، به چگونگی ایجاد زمینه برای حضور و مشارکت زنان توانمند در این عرصه، می پردازیم.
"بنیادگرایی اسلامی که از دهه 80 میلادی به جریان اجتماعی عمده در بسیاری از کشورهای عربی تبدیل شد، تحلیل های نظری بسیار برانگیخته است. در این مقاله سعی می شود از طریق تحلیل گفتمانی فرایند مزبور ارزیابی شود. با وجود نقاط افتراق فراوان که بنیادگرایی اسلامی را در زمینه روش مبارزه سیاسی، سازماندهی و ساختار تشکیلاتی از دیگر جنبش های سیاسی حتی جریانات اصلاح طلب دینی جدا می کند، به زعم این مقاله مهم ترین وجه ممیزه آن از جنبش های پیشین، نقش ممتاز و منحصر به فرد دال اسلام در شکل بخشی و مفصل بندی عناصر گفتمانی آن می باشد. بر اساس مفروضه مقاله اسلام با بنیادگرایی اسلامی پا به عرصه معادلات سیاسی در جوامع عربی ننهاد، بلکه به واسطه جریانات بنیادگرا به دال برتر یا آنچه که ما در اینجا از آن به "" نقطه آجیدن"" تعبیر نموده ایم، تبدیل شد. در این راستا برای درک تحول گفتمانی صورت گرفته از ناسیونالیسم به بنیادگرایی به تشریح اجزای متشکله دو گفتمان بنیادگرایی و پان عربیسم و مقایسه دال مرکزی و محوری آن دو پرداخته؛ سپس زمینه های سیاسی شدن فزاینده اسلام و تبدیل اسلام به دال برتر و به تبع آن رشد گفتمان بنیادگرایی اسلامی در جوامع معاصر عربی و هزیمت گفتمان ناسیونالیسم عرب بر اساس مقوله قابلیت دسترسی مورد بررسی قرار گیرد.
"