فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
داستان های قرآن همواره دستمایة شاعران ادب فارسی در خلق مضامین و تصاویر ناب و زیبا بوده است. یکی از این داستان ها قصة آدم و حوا و هبوط آن ها از بهشت به دلیل خوردن میوة ممنوعه است. در شعر گذشتة فارسی این میوه به تبعیت از اکثر تفاسیر اسلامی همواره گندم قلمداد شده است، در حالی که شاعران معاصر گاه به پیروی از روایات اسلامی این میوه را گندم دانسته اند و گاه مطابق با تفاسیر تورات، آن را سیب یا درخت معرفت نیک و بد نامیده اند و گاه نیز تلفیقی از روایات اسلامی و یهودی را به کار برده اند. برخی از شاعران معاصر نیز تفسیری نمادین از این داستان ارائه کرده اند. هدف این پژوهش بررسی کیفیت بازتاب این داستان در شعر معاصر فارسی است. در این مقاله نخست به پیشینة داستان شجرة ممنوعه در قرآن، تورات و تفاسیر آن ها اشاره کرده ایم و سپس به بررسی و تحلیل این موضوع در شعر بیست تن از شاعران برجستة معاصر (از نیما به بعد) و مقایسة آن ها با روایات قرآن و تورات پرداخته ایم. بررسی ها نشان می دهد شاعران سنت گرای معاصر اغلب به روایات اسلامی توجه داشته اند، درحالی که شاعران نوگرا غالباً به روایات تورات اشاره کرده اند.
مناسک تدفین و آیین های گورستانی در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
کانون توجه این مقاله، ترکیب ویژه ای از مرگ اندیشی و فرهنگ شناسی در آثار داستانی صادق هدایت ا ست. بازپردازی شیوه های مختلف تدفین و سازه های گورستانی، به یاری دانش باستان شناسی و مردم شناسی و برحسب فرهنگ، تمدن، سنن، آیین ها و مناسک مختلف، نشان دهنده درنگ شایسته او در این گونه باورهاست. هدایت در داستان پدران آدم، روایتگر مرگ یک انسان ـ میمون و در داستان های تاریکخانه، بوفکور، تخت ابونصر، آفرینگان و آخرین لبخند، به ترتیب، روایتگرِ مرگ انسان عهد سنگ، عهود فلزات و آهن و دوران های پس از آن، ازجمله زمانه پادشاهان کیانی و نیز دوران معاصر است. این روند حتی تا دوران نادیده بشر هزاران سال بعد نیز ادامه می یابد. بر پایه این پژوهش شاید بتوان از نظمی تسلسل یافته در داستان های صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخ مدار را دنبال می کند.
واکاوی معنای «دین» در کاربردهای قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن، مادة «دین» و مشتقات آن 101 بار و در سه معنا به کار رفته است: آیین و شریعت، جزا و پاداش، بدهی و قرض. معنای نخست زمانی است که این ماده به هیئت «دین» درآمده است و در معنای دوم بر وزن اسم مفعول «مَدِین» و ترکیب مضاف و مضاف الیه «یوم الدین» (روز جزا و قیامت) آمده است و معنای سوم هنگامی است که به صورت «دَیْن» میآید. در این میان در چهار آیه (ذاریات/ 6 ؛ انفطار/ 9؛ تین/ 7؛ ماعون/ 1) که در آنها واژة «دِین» به کار رفته است، بیشتر مترجمان و مفسران، بر خلاف سایر موارد کاربرد این واژه، آن را به معنایی غیر از «آیین و شریعت» دانسته اند. اما بررسی دقیق این آیات و فهم سباقی و سیاقی آنها ثابت میکند که در این موارد به ویژه در سه آیة اخیر نیز همانند دیگر موارد استعمال واژة «دین» در قرآن، به همان معنای آیین و شریعت و خصوص دین اسلام است و در سورة ذاریات این معنا برتری دارد.
بررسی شعر عاشورایی در دو ادب فارسی و عربی با تکیه بر شعر شهریار و جواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
امر به معروف و نهی از منکر از منظر عرفانی (با تکیه بر اسرارالتوحید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر موجب سلامت تعاملات و رفتارهای اجتماعی و ضامن اجراى اصول و قوانین در جامعه اسلامی است. هر چند همه فرقه ها و مکاتب و زیرمجموعه های جامعه اسلامی به گونه ای به این اصل معتقدند، از نظر شروط اجرا و چگونگی انجام آن تفاوت هایی میان آنها دیده می شود. هدف این مقاله بررسی شروط و چگونگی اجرای این اصل در میان عرفا با تکیه بر اسرارالتوحید است. بوسعید به این آموزه دینی توجه خاصی داشته است، اما تسامح و تساهل و آزاداندیشی وی و توجه به خلوص نیت در رفتار اشخاص موجب شده است که در مورد رفتار مرتکبانِ منکر خشونت و سختگیری نداشته باشد. از سویی بوسعید در ادای این فریضه بر اساس حال و مقال و شناخت شخصیت گناهکار، موثرترین و آسان ترین روش را پیش می گیرد که شامل روش زبانی، لطف و مهربانی در راستای ایجاد دگرگونی رفتار گناهکار و ... است.
قصه های قرآن در نگاه محمد عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد جابری شخصیت نواعتزالی معاصر است که قصه های قرآن را به ترتیب نزول بررسی کرده است. او در این نگرش میکوشد تا محیط دعوت اسلام را با توجه به نوع داستانهایی که بر پیامبر نازل گردیده بازسازی کند. از نظر وی قصص قرآن به سان آیینه ای، جلوه گر مراحل دعوت پیامبر و محیط نزول قرآن و چگونگی تعامل ایشان با مردم در پذیرش دین اسلام است.
در این نوشتار دیدگاه جابری مورد نقد و بررسی قرار گرفته و به تناسب از ترتیب نزول قرآن و واقع نمایی داستانها سخن به میان رفته است. همچنین روشن میشود که نگاه جابری به قصه های قرآن، بر پایة اصول نومعتزله سامان یافته، اما در لباسی جدید رخ نمایانده است، به گونه ای که میتوان آن را نسخه ای ویرایش شده از نگرش نواعتزالی به داستانهای قرآن دانست.
بررسی اوصاف و شخصیت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین اصلی در آثار ادبی جهان، بهویژه متون عرفانی و اخلاقی، تقریر احوال پیامبران الهی است که غالباً حاصل تجربیات ناب و شهود عرفانی است. عرفان نیز که از یک منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، این زمینه را فراهم کرده تا گزارهها و مؤلفه های دینی، از جمله: بحث نبوّت، با رویکرد زیباشناختی و هنری بازپرورده شود. در این میان متون عرفانی منثور فارسی به دلایل فرهنگی و زبانی این امکان را داشته و یافته است که به بحث نبوت بویژه نبوّت پیامبر خاتم از زوایا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوری که به نسبت قالب دیگر یعنی شعر، عمیقتر و بیشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در این دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی کردهاند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه کنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خویش اعتبار بیشتری ببخشند. نویسنده در این مقاله سعی میکند با توجه به فقدان اثر پژوهشی جامع به صورت مقایسهای و تاریخی در حوزه جایگاه، وضع و حال پیامبر خاتم در مجموعه متون عرفانی منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفانی را از سده آغازین تألیف متون عرفانی فارسی تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوک پیامبر اعظم را به صورت مقایسهای مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبیین کند.
التناصّ القرآنی فی شعر محمود درویش وأمل دنقل (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
علم ناآموخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم در دیدگاه فیلسوفان و عارفان به انواع مختلف تقسیم بندی می شود. یکی از این تقسیم ها، تقسیم علم به حصولی (آموخته) و حضوری (ناآموخته) است: علم حصولی، علمی است که با واسطة صورت هایی از معلوم خارجی به دست می آید و شامل آن دسته از یافته ها و دستاوردهای بشری است که تحقیقات و ادراکات حسی آن را تأیید کند و از طریق منابع بیرونی به دست میآید. اما علم حضوری، به عکس علم حصولی، علمی است بیواسطه و غیرمکتسب. طالبان هر یک از این دو علم به منظور رسیدن به مطلوب خود ناگزیرند که طریق یا طرق خاصی را در پیش گیرند.
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نگاهی به پیشینه معرفت شهودی یا علم ناآموخته و تبیین تفاوت های علم حصولی و حضوری، با تکیه بر آموزه ها و تجربه های برخاسته از سیر و سلوک عارفان، به ویژه آموزه های مثنوی معنوی، به این پرسش ها پاسخ داده شود که منابع، جلوه ها و خاستگاه های علم لدنی و ناآموخته چیست و چگونه میتوان به آن نایل شد؟
تاثیر ساختار هنری قصه قرآنی بر ساختار قصه یوسف وزلیخا فارسی (در کتاب مثنوی معنوی مولوی) (الأثر الفنی للقصّة القرآنیّة فی بناء قصّة یوسف وزلیخا الفارسیّة (کتاب مثنوی معنوی نموذجا))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتمد القرآنُ الکریم علی القصّة ویعتبرها من الوسائل الهادفة إلى إصلاح الإنسان وتربیة فکره، ویعالج من خلالها قضایا الإنسان فی أحواله المختلفة علی مرّ العصور والأزمان. فالقرآن لیس مجرد تاریخ للأنبیاء ولا تاریخ الملوک وأبطال القصص؛ فمن الأنبیاء مَن أغفل القرآن ذکر أسمائهم، ﴿وَلَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا علیک وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ علیک﴾ (غافر: 78) فالغایة من الترکیز علی شخصیّة الأنبیاء فی القرآن لیست إلا تنویر الأذهان وإرشاد الأنام باتّباع درب الأخیار. فقصص القران کان لها تأثیر بالغ علی نتاجات الشعوب الإسلامیة ولاسیّما الشعب الإیرانی المسلم فأخذ الشعراء بنصیب وافر منها. فجاءت هذه الدراسة لتتناول عناصرالقصّة الفارسیّة التی تأثّرت بالقصّة القرآنیّة، ومظاهر هذا التأثّر، مستعرضة تجلّیات القصة القرآنیة فی کتاب مثنوی معنوی من خلال معالجة قصة یوسف وزلیخا ودراستها دراسة فنّیة باعتبار عنصر الشخصیة، والزمان والمکان.
تأثیر روایت قرآن از داستان حضرت سلیمان (ع) در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان حضرت سلیمان به دلیل گستردگی و تنوّع ماجراها، تأثیرات گوناگون و متفاوتی در متون ادب فارسی گذاشته است که آن را از داستان دیگر پیامبران ممتاز می کند. با وجود قدمت روایت این داستان در منابع آیین یهود، قرآن کریم، بهترین و نخستین منبع شاعران و عارفان برای استفاده بوده است. موضوعاتی مانند عدالت سلیمان، منطق الطّیر دانستن او، تسلّط بر دیوان و...از جمله روایات قرآنی داستان سلیمان است؛ ولی با این وجود ادیبان فارسی از روایت تفاسیر و کتب قصص انبیاء در مورد سلیمان (ع) که پُر از اسرائیلیات است، ب ه دلیل شهرت و جذّابیّت این داستان ها تاثیر پذیرفته اند، برای نمونه؛ موضوع انگشتری سلیمان که مضمون های زیبایی از آن در ادبیّات فارسی، خصوصاَ متون عرفانی، خلق شده است.
این نوشتار با توجّه به اهمّیّت داستان پیامبران در ادبیّات فارسی (در اینجا داستان سلیمان) به تأثیر بخشی از روایات قرآنی داستان سلیمان در متون فارسی پرداخته است و از آن میان سه مبحث را برگزیده است: سلیمان و باد، سلیمان و مور و سلیمان و پرندگان؛ و از آنجا که پرداختن به تأثیر کامل داستان سلیمان در تمام ادب فارسی کار دشواری است و البتّه از حوصلة یک مقاله خارج است به بررسی این سه موضوع در امّهات متون ادب فارسی پرداخته است که بی شک با موارد مشابه در دیگر متون قابل مقایسه است.
نگاهی گذرا به سیر تاریخی مهدویت در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدویت بیشتر به عنوان آموزه ای شیعی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، نقش و جایگاه مهمی دارد. در این مقاله، پس از مروری گذرا بر مفهوم موعودگرایی در ادیان ابراهیمی، جایگاه مهدویت در تصوف سده های نخستین (قرون دوم تا پنجم) را بررسی کرده ایم. در ادامه، مهدویت در سده های ششم و هفتم (نیمه اول) تاریخ تصوف (دوره ظهور مهدویت در تصوف) و آن گاه در قرون هفتم (نیمه دوم)، هشتم و نهم (آغاز جریان نزدیکی بیشتر تصوف و تشیع) پی جسته ایم. در تعقیب این جریان، عصر صفویه (دوران استقرار تشیع به عنوان مذهب رسمی در ایران) و قاجار، آخرین بخش این پژوهش است.
هنجارشکنی شاعران معاصر عربی در کاربرد داستان های دینی پیامبران
حوزه های تخصصی:
میراث دینی در همه یاشکال و نزد همه ی ملت ها، یکی از مصادر مهم الهام شعری به شمار می آید و شاعران، در بسیاری از موضوعات و آثار ادبی خود از میراث دینی استمداد نموده اند که در این میان یکی از پرکاربردترین نمادهای دینی، پیامبران الهی می باشند.
شاعران در کاربرد نمادین شخصیت های پیامبران با پررنگ ساختن ویژگی های برجسته ی حیات آنان همچون رنج وعذاب مسیح(ع) و صبر ایوب(ع) ضمن اشاره به شخصیت های دینی از آنان در تبیین و تفسیر حیات معاصر خویش مدد می جویند.
با این حال گاه شاعران معاصر عرب در کنار نمادهای مقبول و معروف به هنجار شکنی در کاربرد نمادین شخصیت های دینی رو می آورند واز قالب های نامتعارف استفاده می کنند که در این میان بیشترین هنجارشکنی در داستان مسیح(ع)، وسپس در داستان ایوب(ع)، موسی(ع)،آدم(ع) و نوح(ع) قابل مشاهده است.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی دقیق و کامل دواوین بدرشاکر السیاب، نازک الملائکه، فدوی طوقان، محمود درویش، سمیح القاسم، أمل دنقل و نزار قبانی و با استفاده از همه ی شاهد مثال های استخراجی برآن است که هنجارشکنی درکاربرد شخصیت های دینی پیامبران را تجزیه و تحلیل نماید.
توسعة معنایی دعا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد تبیین جایگاه معنایی «دعا» در قرآن به شیوة معناشناسی توصیفی است. معناشناسی توصیفی، ارتباط واژة دعا را با کلمات مرتبط با آن در قرآن بررسی میکند. در کاربرد وحیانی، واژه هایی مانند: طلب، ندا، استغاثه، تضرع، عبادت، استغفار و... با دعا ارتباط معنایی دارند.
از نتایج مهم ترسیم میدانهای معنایی دعا، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ دعا با سایر واژه های مرتبط با آن در قرآن است. این پیوندها باعث شده تا این واژة کاملاً تحت تأثیر کلمات مجاور و نظام معنایی مستقر در آن قرار گیرد. در این مقاله با بررسی این پیوندها و روشن شدن توسعة معنایی دعا، به روند تکاملی انسان بر حسب مراتب او، به عنوان رهیافت معناشناسی پرداخته میشود.
بینامتنی قرآنی در شعر معاصر عراق؛ بررسی ونقد (التناص القرآنی فی الشعر العراقی المعاصر؛ دراسة ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لقد تطور الشعر العربی الحدیث وتزین بأنواع التّناصّ، منها الأسطوری والتاریخی والدّینیّ. إنّ کثرة استخدام هذه الظاهرة، وخاصّة ما یسمّی منه بالتناص القرآنی تقتضی دراسته دراسة نقدیة لإیضاح مواطن الجمال والقبح فیها ولتحدید إطار لها. للتناص القرآنی، نظراً لتعامل الشاعر مع القرآن والأخذ منه، أشکال مختلفة، منها: التناص الشکلی (الکامل، أوالجزئی)، الإشاری والامتصاصی، ولکل منها جوانب سلبیة وإیجابیة، فبعضه رائع وجمیل، لأنّه یزداد الشعر به روعة ورونقاً؛ وقسم منه ضعیف ورکیک، لأنّه لایتناسب وشأن القرآن السامی. والملاحظ أنّ التناص الشّکلیّ بنوعیه الکلی والجزئی أکثر تعریضا للنص القرآنی للتحریف والزلل وهو أشد حاجة إلی النّقاش والبحث، بینما أنّ الامتصاصیّ والإشاریّ منه أقل تعرضا للمزالق والأخطاء، وهو الذی یمنح الشعر فنیة وجمالا.هذه الدراسة تتناول نماذج من التناص القرآنی فی الشعر العراقی المعاصر برؤیة نقدیة.