فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۴٬۱۴۹ مورد.
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
147 - 176
حوزه های تخصصی:
طراحی یا تدوین استراتژی پیام مناسب، یکی از عوامل مهم تحت کنترل تبلیغ کنندگان است که بر اثربخشی کمپین های تبلیغاتی تأثیرگذار است؛ بااین حال، پژوهشی به صورت مسنجم و یکپارچه به دسته بندی استراتژی محتوای پیام نپرداخته است. براین اساس، پژوهش حاضر به شناسایی و دسته بندی استراتژی محتوای پیام و ارزیابی آنها با استفاده از روش پژوهش آمیخته متوالی (کیفی کمّی) می پردازد؛ به این صورت که در مرحله کیفی ازطریق فراترکیب پیشینه و تحلیل مضمون داده های حاصل از مصاحبه، استراتژی های محتوای پیام شناسایی شد. نتایج این بخش از پژوهش، استراتژی های محتوای پیام را درقالب 24 مفهوم، 11 استراتژی فرعی و 4 استراتژی اصلی (استراتژی متمایزسازی عینی، استراتژی متمایزسازی ذهنی، استراتژی اعتبارافزایی، استراتژی تشویقی) قرار داد. سپس در مرحله کمّی، با استفاده از استراتژی پیمایش به بررسی رابطه نوع محصول، سطح درگیری محصول، جایگاه محصول در چرخه عمر، شدت رقابت و جایگاه رقابتی برند با هریک از چهار استراتژی اصلی محتوای پیام پرداخته شد. به این منظور، پرسشنامه ای مبتنی بر متغیرهای مذکور برای 8 نمونه کمپین تبلیغاتی کشور که با درنظرگرفتن معیارهایی انتخاب شده بودند، طراحی و در میان جامعه هدف توزیع شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss، به روش رگرسیونی خطی چندگانه تحلیل شد. یافته های این بخش از پژوهش نیز حاکی از رابطه معنادار متغیرهای جایگاه محصول در چرخه عمر، شدت رقابت، جایگاه رقابتی برند با هرکدام از استراتژی های محتوای پیام بود. همچنین، رابطه بین نوع محصول با استراتژی متمایزسازی عینی، استراتژی اعتبارافزایی و استراتژی تشویقی و سطح درگیری محصول با استراتژی متمایزسازی عینی و استراتژی متمایزسازی ذهنی نیز معنادار بود. نتایج این مطالعه به متولیان بازاریابی درزمینه ساخت، طراحی و ارائه هرچه بیشتر کمپین های کارآمد کمک خواهد کرد.
رتبه بندی شاخص های جذابیت بازارملی و منطقه ای فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی در شهرک ها و نواحی صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
127 - 156
حوزه های تخصصی:
با تغییرات شگرف جهانی به واسطه پیشرفت در تکنولوژی، جهانی شدن بازارها، شرکت ها و نواحی صنعتی با شرایط جدید اقتصاد سیاسی مواجه شده اند. بنابراین تصمیم گیری در مورد انتخاب بازار مناسب یکی از تصمیم های کلیدی در موفقیت شرکت هاست که تأثیر مستقیمی بر میزان سودآوری آن ها دارد. تصمیم گیری پیرامون انتخاب بازار مناسب، یک مسأله تصمیم گیری چند معیاره است. از این رو هدف مطالعه حاضر رتبه بندی جذابیت بازار ملی و منطقه ای فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی در شهرک ها و نواحی صنعتی ایران به روش AHP است. روش: این مطالعه از لحاظ جهت گیری، در دسته پژوهش های کاربردی و از لحاظ ماهیت نیز در گروه پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد. همچنین به لحاظ قطعیت داده ها کیفی به شمار می رود. روش نمونه گیری روش قضاوتی و هدفمند است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه خبرگان، مدیران واحد صنعتی و اساتید دانشگاه است که در این میان 16 مصاحبه انجام و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها واولویت بندی به روش AHP، 15 عامل نهایی ارزیابی جذابیت بازار که از جمله (عوامل نرخ و سرعت رشد بازار، فرصت کسب سود در بازار، شدت رقابت، سهولت ورود به بازار (تهدید تازه واردها)، قدرت چانه زنی خریداران، تأثیر عوامل فرهنگی اجتماعی، تأثیر عوامل قانونی و اقتصادی) بودند، شناسایی شدند.نتایج: با مرور و جمع بندی شاخص های ارزیابی جذابیت بازارها که تاکنون در تحقیقات پیشین مطرح گردیده، شاخص هایی برای ارزیابی پتانسیل بازارها برای سرمایه گذاری ارائه گردید
بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر میزان نفوذ در بازار دارو (مورد مطالعه: داروهای تایید شده در جهت درمان بیماری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
105 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر میزان نفوذ در بازار دارو است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش داده بنیاد صورت گرفته است. روش اجرای این پژوهش در بخش کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته از نمونه انتخاب شده پرداخته شده است. جامعه آماری کلیه دکترهای داروساز و همچنین کلیه اساتید گروه اقتصاد و مدیریت در سال 1400 بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش اشباع نظری از میان آنها 14 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. انتخاب نمونه طبق فرایند گلوله برفی پیش رفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی این پژوهش استفاده از روش کدکذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و ملزومات انجام هر یک از این مراحل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای قسمت رتبه بندی عوامل از مقیاس زوجی با تکنیک AHP استفاده شده است. با توجه به شرایط کنونی بازار هیچ شرکتی نمی تواند همزمان روی هشت مقوله اصلی تمرکز کند بنابراین با استفاده از رتبه بندی این مقولات راحت تر می توانند وارد بازار دارو شده و اقدامات لازم را انجام دهند. با توجه به مشخص شدن عوامل موثر بر میزان نفوذ در بازار دارو باید گفت شرط لازم برای ماندگاری شرکت های داروساز در بازار کنونی توجه به این هشت عامل هست که در قسمت یافته های پژوهش ذکر شده است. این یافته ها قادر خواهند بود تا یک ابزار برای مدیران ارشد شرکت ها در آماده سازی یک برنامه استراتژیک مناسب فراهم کنند.
ارزیابی نقش رضایت مشتری در روابط بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و وفاداری مشتری نسبت به برند در هتل های پنج ستاره تهران
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
23 - 69
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی نقش رضایت مشتری در روابط بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و وفاداری مشتری نسبت به برند در هتل ها پنج ستاره تهران پرداخته گردیده است. بنابراین از تعدادی از مشتریان در سه ماهه اول سال 1401 در هتل های پنج ستاره تهران جهت اقامت و در خواست اتاق به این هتل ها مراجعه نموده بودند، خواسته شدکه نظرشان را در ارتباط با کیفیت هتل ها و میزان رضایت در غالب پرسشنامه اطلاع دهند. هدف مطالعه حاضر ارائه راهکارها و تدابیر مناسب برای مدیران در راستای نگهداری مشتریان فعلی و جلب مشتریان بیشتر و ایجاد وفاداری در مشتریان است. داده ها بر اساس نرم افزار 25spss تحلیل گردید. روش گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت فیزیکی، رفتار کارکنان، خودهماهنگی ایده آل و وفاداری مشتری روی رضایت مشتری تاثیر گذارند.
ارزیابی استفاده از هوش مصنوعی در سیستم های تصمیم گیرنده ارگان های دولتی
حوزه های تخصصی:
"ارزیابی" همیشه یک چالش اساسی در توسعه نرم افزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) به دلیل پیچیدگی فنی نرم افزار و فرآیندهای پیچیده اجتماعی – فنی موجود درآن، بوده است. پیشرفت های اخیر در یادگیری ماشین (ML) که توسط شبکه های عصبی عمیق امکان پذیر شده است ، چالش ارزیابی چنین نرم افزارهاییی را به دلیل ماهیت مبهم این محصولات مصنوعی مبتنی بر ML ، تشدید کرده است. یک موضوع مهم کلیدی ، توانایی (ناتوانی) این سیستم ها در تولید توضیحات مفید در مورد خروجی هایشان است و ما معتقدیم که مسائل توضیح و ارزیابی به طور تنگاتنگی با هم مرتبط هستند. این مقاله عناصر یک سیستم AI مبتنی بر ML را در زمینه برنامه های تصمیم گیری بخش دولتی (PSD) شامل هوش مصنوعی و انسانی مدل سازی می کند ، و در ارزیابی و توضیح، این عناصر را بر خلاف مسائل ترسیم می کند و نحوه ارتباط این دو را نشان می دهد. ما با توجه به مدل خود تعدادی مدل کاربرد PSD متداول را در نظر می گیریم و مجموعه ای از موضوعات اصلی مرتبط با توضیح و ارزیابی را در هر مورد شناسایی می کنیم. در نهایت ، ما چندین استراتژی را برای ترویج پذیرش گسترده تر فناوری های AI / ML در PSD پیشنهاد می کنیم ، به طوری که هر کدام بر اساس تمرکز بر عناصر مختلف مدل ما تفکیک می شوند ، و به سیاست گذاران PSD اجازه می دهد رویکردی که متناسب با زمینه و نگرانی های آنها باشد، انتخاب کنند.
نقش مدیریت و فرهنگ سازمانی در سیستم های تولید و عملکرد محیطی سازمان
حوزه های تخصصی:
توسعه مدل تئوریکی که سیستم های ساخت و تولید را با قابلیت پیکر بندی مجدد را با باور های مدیریت ، مشارکت و عملکرد محیطی مرتبط می کند و تئوری نمایندگی و فرهنگ سازمانی را استخراج می نماید در مطالعه حاضر مورد نظر می باشد . اثرات احتمالی مختل کننده اندازه سازمان و تطبیق پذیری سازمانی در مطالعه به حساب می آیند . نتایج تست فرضیه ها با استخراج پاسخ های 160 مدیر ارشد نشان می دهند که (1) هر چه مشارکا مدیریت ارشد بالاتر باشد که تحت تاثیر باور های مدیریت ارشد می باشد ، به شانس های بالاتر RMS برای تطبیق یافتن با سازمان ها به عنوان راهبرد ساخت و تولید اشان منجر می گردد ؛ (2) فرهنگ سازمانی باعث تعدیل رابطه بین سطح مشارکت مدیریت ارشد و پذیرش RMS ( و راهبرد های ساخت و تولید ) می گردد و (3) قابلیت پیکربندی مجدد بیشتر سیستم های ساخت و تولید به عملکرد بهتر محیطی منجر می گردد . علاوه بر این ، ما تئوری نمایندگی و فرهنگ سازمانی را برای توضیح نقش باور های مدیریت ارشد و مشارکت در دستیابی به عملکرد محیطی از طریق RMS یکی می کنیم . در نهایت ، ما پیشنهاداتی را به مدیرانی که علاقمند به استفاده ابزاری از تعهد مدیریت ارشد برای دستیابی به عملکرد محیطی و مشارکت در طرح کلی مسیر های تحقیق بیشتر هستند ،ارایه می کنیم .
رشد و موفقیت کسب وکارهای اینترنتی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
191 - 210
حوزه های تخصصی:
به دلیل مزایای فراوانی که کسب وکارهای اینترنتی برای اقتصاد، مشتریان و جوامع دارند، راه اندازی کسب وکارهای اینترنتی و تداوم آنها، هم واره یکی از مسائل مهم برای کارآفرینان بوده است. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر رشد و موفقیت کسب وکارهای اینترنتی است. بدین منظور، با استفاده از روش پویایی سیستم، عوامل اصلی مؤثر بر رشد یک فروشگاه اینترنتی پوشاک[1]، شناسایی و روابط آنها به شکل نمودار علت ومعلولی مشخص شد. درنهایت، با استفاده از نمودار علت ومعلولی و با استناد به نظر خبرگان و پیشینه پژوهش، نمودار جریان تهیه شد. داده های لازم برای شبیه سازی مدل از مصاحبه با مدیران این فروشگاه به دست آمده و مدل در نرم افزار ونسیم برای مدت 100 ماه شبیه سازی شده است. اعتبار مدل، ازطریق اجرای آزمون های بخشی و حد نهایی، تأیید شده است. سپس سیاست های افزایش مهارت بازاریابان، بهبود کیفیت وب سایت و اعتماد وب سایت برای شناسایی عوامل مؤثر بر رشد و بهبود عملکرد کسب وکارهای اینترنتی، پیشنهاد شد و نتیجه حاصل از اجرای این سناریوها شبیه سازی شد. یافته ها نشان داد افزایش مهارت بازاریابان، بهبود کیفیت وب سایت و اعتماد وب سایت موجب افزایش مشتریان بالفعل می شود که نشان از رشد کسب و کار دارد. همچنین، رشد مشتریان بالفعل موجب افزایش گردش جریانات نقدی و افزایش منابع انسانی می شود. از میان این سه سناریو، افزایش مهارت بازاریابان تأثیر بیشتری بر رشد کسب وکار داشت. این پژوهش، مدل کسب وکار اینترنتی پویای مناسبی را در اختیار صاحبان کسب وکارهای اینترنتی قرار می دهد تا بتوانند با استفاده از نتایج سیاست های پیشنهادی بر فعالیت های اصلی مرتبط با رشد و عملکرد کسب وکارشان تمرکز کنند. [1]. www.nilushop.com
تقسیم بندی مشتری در تجارت الکترونیک با رویکرد برنامه کاربردی برای مدل کسب و کار نقدی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تقسیم بندی مشتری در تجارت الکترونیک با رویکرد برنامه کاربردی برای مدل کسب و کار نقدی انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش را تعداد نامحدوی از مشتریان است که به صورت آنلاین از فروشگاه اینترنتی وب سایت شیراز تخفیف استفاده می کنند در بر می گیرد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر، به منظور گردآوری داده های مورد نیاز به صورت غیر تصادفی در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. دراین پژوهش ازپرسشنامه استاندارد کسب و کار نقدی استفاده شده است، که روایی و پایایی ترکیبی آن توسط روایی اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ تأیید شده است وتجزیه تحلیل پژوهش با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شده است. نتایج حاصل از انجام این پژوهش بیانگر این امر است که مولفه های کسب و کار که شامل(بخش های مشتری، ارزش پیشنهادی، کانال های ارتباطی، ارتباط با مشتری ،جریان درآمدی ،منابع کلیدی ،مشارکت کلیدی ،فعالیت کلیدی، ساختار هزینه) بر دسته بندی مشتریان تاثیر معناداری دارد.
بررسی مزایای مدیریت درآمد با استفاده از روابط سیاسی و اعمال یارانه دولتی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی نقش مدیریت درآمد رو به پایین و روابط سیاسی در دریافت یارانه های دولتی و قیمت گذاری بازاری یارانه ها می پردازیم. با استفاده از داده های یارانه ای جمع آوری شده از شرکتهای لیست شده در چین طی دوره 2004–2014 ، نتایج نشان می دهد ارتباط معناداری مثبتی بین مدیریت درآمد رو به پایین و دریافت یارانه های دولتی وجود دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که روابط سیاسی یک شرکت برای تامین یارانه برای فعالان ضعیف مناسب بوده ، اما برای فعالان قوی، مناسب نیست. تجزیه و تحلیل قیمت گذاری بازاری نشان می دهد که بازارهای سهام به طور کلی یارانه ها را با ارزش مثبت ارزیابی می کنند ، اما این تأثیر در شرکت هایی که مدیریت درآمد رو به پایین دارند ، بهبود می یابد. هیچ تفاوت مشخصی بین قیمت گذاری بازاری یارانه های دریافت شده توسط شرکت های دارای ارتباطات سیاسی و شرکت های بدون روابط سیاسی مشاهده نمی شود.
چرا روش های بازاریابی برای خانمها، کارآمد نیست؟!
حوزه های تخصصی:
اگر یک سازمان فرآیند طراحی محصولات خود را بهترکند، شیوه فروش و عرضه محصولات خود به خانمها را اصلاح کند، راه حلهایی در راستای صرفه جویی در وقت به مشتریانش ارائه دهد، به تمایز محصولات یا خدماتش توجه کند و روابط پایدار و مستحکمی با جامعه مشتریان خود برقرار کند، نه تنها میتواند روند بازاریابی برای خانمها را موثرتر کند بلکه در بازاریابی برای مردان نیز موفق تر خواهد بود. بنابراین، بازاریابی موثرتر برای خانمها حداقل یک نتیجه مثبت دارد و آن این است که این کار در کل باعث بهتر شدن روند بازاریابی سازمان میشود. سه دغدغه اصلی درباره کار رایج در زمینه بازاریابی برای خانمها وجود دارد: 1- ابتدا بر کاری که او میخواهد انجام دهد، متمرکز شوید: بهتر است ذیل بازاریابی برای خانمها در وهله اول به یک ویژگی آماری– جنسیتی که مشرف بر نیازهای زنان است، توجه شود. بازاریابان باید به اصول بخش بندی بازار توجه داشته باشند: یک بخش بازار یک گروه همگن و یکدست از مشتریانی است که نیازهای مشابهی دارند، یعنی کسانی که میخواهند یک محصول کاری مشابه را برای آنها انجام دهد. سازمانها باید در موقع بازاریابی برای خانمها کارآیی را که یک خانم از یک محصول انتظار دارد، در نظر داشته باشند. 2- شستشوی جنسیتی: نمیتوان با تمامی خانمها به عنوان یک گروه واحد که نیازهای همگن و یکدستی دارند، برخورد کرد. هنگام بازاریابی برای خانمها باید کارهایی انجام شود تا تفاوت بین خانمها کاملاً مشخص شود. 3- همگرایی جنسیتی: یعنی محو شدن نقشهایی که خانمها و آقایان بر عهده دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر هم آفرینی برند در جوامع برند رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدلی جامع از عوامل مؤثر بر هم آفرینی برند در جوامع برند رسانه های اجتماعی است. در این پژوهش از نمونه گیری دردسترس به روش تصادفی استفاده شد و از 384 دانشجوی دانشگاه مازندران که عضو دست کم یکی از رسانه های اجتماعی بودند، پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای مشارکت مشتری در جوامع برند رسانه های اجتماعی و حمایت اجتماعی بر متغیر میانجی کیفیت ارتباط تأثیر مثبت و معناداری دارد و کیفیت ارتباط برهم آفرینی برند تأثیر مثبت و معنادار دارد. ازطرفی حمایت اجتماعی و مشارکت مشتری در جوامع برند رسانه های اجتماعی با وفاداری به برند تأثیر مثبت معنادار دارد و وفاداری به برند بر متغیر وابسته هم آفرینی برند تأثیر مثبت و معنادار دارد و رابطه ای معنادار بین کیفیت ارتباط و وفاداری وجود ندارد. نوآوری این پژوهش، طراحی مدلی جدید با درنظرگرفتن متغیرهایی است که در مدل های پیشین به طور یک جا در نظر گرفته نشده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد حمایت اجتماعی و مشارکت مشتری در جوامع برند رسانه های اجتماعی به کیفیت ارتباط منجر می شوند و بر وفاداری به برند نیز تأثیر مثبت دارند. همچنین، وفاداری به برند به طور معناداری با هم آفرینی برند رابطه دارد.
توسعه و اعتبارسنجی کیفیت تحول آفرین در دانشگاه ها موسسات آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
با افزایش روز افزون توده ای شدن موسسات آموزش عالی (HEI)، "مدارس کسب و کار تسهیلگر" (در مقابل موسسات آموزشی نخبگان) همچنان از نظر کیفیت در پایین ترین رتبه قرار دارند. این مطالعه معیاری از کیفیت را در زمینه مدارس کسب و کار تسهیلگر در یک کشور در حال توسعه تعریف کرده و توسعه می دهد. مدارس کسب وکار تسهیلگر خصوصی ، با چالش های رقابتی برای ایجاد توازن بین جامعیت و دسترسی عالی و با کیفیت روبرو هستند. ایجاد جامعیت و دسترسی همراه با تعالی و کیفیت یک ایده رویایی به نظر می رسد. با این حال، این مطالعه کیفیت تحول آفرین را به عنوان عامل کلیدی برای رفع این مسائل متناقض مطرح می کند، که مدت هاست بر توده ای شدن تأثیر گذاشته و همچنین تأثیرات جدی پس از همه گیری دارند. ما یک مقیاس پنج عاملی شامل 27 گویه از کیفیت تحول آفرین(TRFQ) را ارائه می کنیم. این مقیاس پیشنهادی را از طریق سه مطالعه بررسی کردیم که دیدگاه های اساتید خط مقدم را که نماینده 25 مدرسه کسب و کار از 10 شهر بزرگ هند بودند، بررسی می کردند. نتایج مطالعه نشان می دهد که TRFQ شامل پنج بعد مانند اعتماد به نفس انتقادی، مهارت های حل مسئله برای رویکرد اجتنابی، آگاهی کلی، غلبه بر پیش داوری ها(تعصبات) و مهارت است. در تحقیقات آتی ، TRFQ مفاهیم و توصیه هایی برای مدیریت نهادی در مدارس کسب و کار و برای سیاست گذاران دارد.
شناخت و فهم پدیدۀ قبیله گرایی برند، تحلیل عناصر پیشایندی و پسایندی با روش FCM (مطالعۀ موردی: شرکت های صنعت پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عناصر پیشایندی و پسایندی مفهوم قبیله گرایی برند و سپس تحلیل آنها با استفاده از روش نقشه شناختیِ فازی است. پژوهش حاضر از نظر هدف و نحوه گردآوری اطلاعات به ترتیب کاربردی و توصیفی-پیمایشی و از لحاظ نوع شناسی در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی در پارادایم قیاسی-استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آشنا با موضوع، یعنی استادان دانشگاه حوزه مدیریت، مدیران منابع انسانی و مدیران بازاریابی است که 25 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی نیز پرسشنامه است که روایی و پایایی آنها به ترتیب با استفاده از نسبت روایی محتوایی و آزمون کاپای-کوهن و نیز با استفاده از روایی محتوایی و پایایی باز آزمون تأیید شده است. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با نرم افزار مکس کیو دی ای و روش کدگذاری تحلیل و پیشایندها و پسایندهای قبیله گرایی برند نیز شناسایی شد. سپس در بخش کمّی پژوهش با استفاده از روش نقشه شناختی فازی، مدل روابط علّی قبیله گرایی برند ارائه و مهم ترین عوامل پیشایندی و پسایندی قبیله گرایی برند نیز مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که وفاداری به برند، ارتقا برند و بازاریابی بشارتی از عوامل مؤثر بر قبیله گرایی برند و عشق به برند، وابستگی به برند و ارزش لذت جویی نیز از مهم ترین پیامدهای قبیله گرایی برند هستند.
افزایش اعتماد مصرف کننده با استفاده از بازاریابی محتوای دیجیتال
حوزه های تخصصی:
در چشم انداز تعاملات آنلاین و در حال رشد مصرف کننده و شرکت ، بازاریابی محتوای دیجیتال (DCM) که هدفش رشد مشارکت برند مصرف کنندگان و اعتماد است، در حال توسعه می باشد. با این وجود، علیرغم علاقه ی روزافزون متخصصان، مطالعات DCM دانشگاهی به کندی رشد می کند، که موجب شکاف عمیق دانشی می شود. بر مبنای یک بررسی گسترده، ما DCM را به عنوان ایجاد و انتشار محتوای مناسب و ارزشمند مرتبط با برند به مشتریان فعلی یا آینده در پلتفرم های دیجیتال برای توسعه مشارکت، اعتماد و روابط برند مطلوب (در مقابل ترغیب مستقیم مصرف کنندگان به خرید) مفهوم سازی می کنیم. ما همچنین یک چارچوب مفهومی را توسعه می دهیم که ادبیات مهم DCM مبتنی بر مصرف کننده را شناسایی می کند، که شامل انگیزه های مبتنی بر عملکردهای آگاهانه استفاده و لذت (U & G) ، مطلوبیت و اصالت برای تعاملات DCM می باشد. پیامدهای درجه اول درون تعاملی DCM عبارتند از مشارکت های شناختی، عاطفی و رفتاری مصرف کننده که به ترتیب موجب رشد معنا بخشی ، هویت و رفتار شهروندی مرتبط با برند می شود. این موارد در نوع خود منجر به پیامدهای درجه دوم و برون تعاملی DCM شامل اعتماد و نگرش به برند می شوند که به ترتیب در توسعه DCM درجه سوم نقش دارند که شامل پیامدهای مبتنی بر ارزش مصرف کننده و ارزش ویژه برند مبتنی بر شرکت می باشد.
بررسی تأثیر احساس ناهنجاری اجتماعی بر احساس شکست باتوجه به نقش سرخوردگی مصرف کننده دربرابر فعالیت های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت رفتار مصرف کنندگان، نیازمند انجام بررسی ها و مطالعاتی دراین زمینه است تا مشخص شود مصرف کنندگان در فرایند خرید محصول چه رفتاری ناشی از احساس سرخوردگی و ناهنجاری اجتماعی از خود بروز می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احساس ناهنجاری اجتماعی بر احساس شکست باتوجه به نقش سرخوردگی مصرف کننده دربرابر فعالیت های بازاریابی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی بود و از پرسشنامه برای گردآوری داده ها با حجم نمونۀ آماری 200 نفر با بهره گیری از شیوۀ نمونه گیری مرحله ای در بین مصرف کنندگان اصفهان انجام گرفت. تحلیل های آماری پژوهش حاضر با نرم افزارSPSS و AMOS انجام شده است. نتایج آزمون های آماری مبیّن تأثیر معنادار بین احساس ناهنجاری اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و احساس شکست به عنوان متغیر وابسته و سرخوردگی مصرف کنندگان دربرابر فعالیت های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی است. همچنین، سرخوردگی مصرف کنندگان دربرابر فعالیت های بازاریابی بین احساس ناهنجاری اجتماعی و ابعاد احساس شکست میانجی گری جزئی می کند. سرخوردگی مصرف کنندگان می تواند ناشی از تصویر ذهنی نادرست برگرفته از جامعه یا فعالیت های بازاریابی نامناسب باشد که به مرورِ زمان می تواند ویژگی های فردی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. نتایج نشان می دهد احساس ناهنجاری اجتماعی در سطح جامعه تأثیر معناداری بر سرخوردگی مصرف کنندگان دارد و همچنین، سرخوردگی مصرف کنندگان نیز بر رفتار پس از خریدشان و احساس شکست از انتخاب محصولی که باتوجه به فعالیت های بازاریابی داشته اند، تأثیر معناداری دارد.
طراحی مدل کج رفتاری ناشی از سوگیری های ذهنی مشتریان در صنعت مالی؛ مطالعۀ موردی: مشتریان بانک و بورس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی کج رفتاری های مشتریان درنتیجۀ سوگیری های ذهنی مؤثر بر آنها درزمینۀ سرمایه گذاری (در بانک و بورس) است که براساس مطالعات موجود و واقعیت بازار سرمایه اهمیت زیادی در مسیر توسعۀ اقتصادی کشور دارد. این پژوهش به روش آمیخته (کیفی و کمّی) انجام شده است. پس از مطالعه و گردآوری مصادیق کج رفتاری و سوگیری های ذهنی مؤثر بر کج رفتاری مشتریان و سرمایه گذاران ازطریق منابع علمی و انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 17 صاحب نظر و تحلیل آن به شیوۀ تحلیل مضمون، پرسشنامه ها بین مشتریان خدمات سرمایه گذاری (بانک و بورس) توزیع و جمع آوری شد که ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی و با کمک نرم افزارهای SPSS 22 و AMOS 24 داده های جمع آوری شده (384 پرسشنامه) تحلیل شد. به عبارت دیگر، پس از تعیین مصادیق کج رفتاری مشتریان با کمک خبرگان، سوگیری های ذهنی که به وقوع این کج رفتاری ها در حوزۀ خدمات سرمایه گذاری منجر می شود، شناسایی و مطالعه و دسته بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود 3 دسته سوگیری ذهنی در بین مشتریان صنعت خدمات مالی است که گروه جدیدی از عوامل با عنوان «سوگیری های ارزشی یا اعتقادی» در این پژوهش برای نخستین بار کشف و بررسی شد. به طور کلی، در این پژوهش علاوه بر شناسایی 5 نوع کج رفتاری در بین مشتریان، همۀ سوگیری های ذهنی مشتریان خدمات مالی (بورس و بانک) در سه گروهِ سوگیری های قضاوتی یا شناختی، سوگیری های حسی یا ترجیحی و سوگیری های ارزشی یا اعتقادی دسته بندی شدند.
بررسی اشتراک دانش مشتری در جوامع آنلاینِ برند با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشتری، به عنوان مهم ترین شریک برای فرآیند خلق ارزش در سازمان هاست. شرکت ها و سازمان ها نیز برای بهبود کارایی، بهره وری هزینه ها و کیفیت عملیات مشتری خود به استفاده از رسانه های اجتماعی و جوامع آنلاین روی آورده اند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش مشتری در جوامع آنلاینِ برند با تکنیک فراترکیب است. در پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد مرور سیستماتیک و فراترکیب کیفی، یافته ها و نتایج مطالعات بین سال های 2006 تا 2022 میلادی تحلیل شده است. همچنین، برای انجام دادن این کار از روش ساندروفسکی و باروسو استفاده شده است. در این پژوهش، پس از جست وجوی اولیه و یافتن پالایش منابع مرتبط با موضوع اشتراک دانش مشتری در جوامع آنلاینِ برند برای بررسی منابع مرتبط از روش ارزیابی حیاتی استفاده شد. همچنین، 76 منبع به عنوان منابع نهایی انتخاب شد و سپس با روش کیفیِ تحلیلِ اسنادی و با استفاده از نرم افزار اطلس تی، 7 بُعد و 74 مؤلفه به عنوان عوامل اشتراک دانش مشتری در جوامع آنلاین شناسایی شدند. ابعاد اصلی شناسایی شده عبارت است از: عوامل فردی، عوامل اجتماعی، انگیزشی، تکنولوژیکی، عوامل ساختار روابط شبکه برند، عوامل مرتبط با برند و عوامل مرتبط با دانش. توجه به عوامل مذکور از سوی مدیران شرکت ها می تواند منجر به بهینه سازی محیط های آنلاینِ تجاری، توسعه تعامل و بهره مندی از دانش مشتریان و افزایش مزیت رقابتی در جوامع آنلاین شود. از طرف دیگر، طراحان وب و شبکه های اجتماعی نیز می توانند با تمرکز بیشتر به این عوامل، محیط های آنلاین را متناسب با شرایط مشتریان طراحی کنند.
برآورد مدیریت ریسک در بحث مدیریت پروژه شرکت های ساختمانی
حوزه های تخصصی:
برآورد و ارزیابی قابلیت مدیریت ریسک (RMC) پیمانکاران پیش از انتخاب پروژه تاثیر قابل توجهی در تحویل موفق پروژه دارد. در این مقاله قابلیت مدیریت ریسک پروژه های پیمانی بزرگراهی در نیجریه ارزیابی شده است. این پژوهش شامل مروری بر منابع موجود و بررسی پرسش نامه ای هجده پروژه نوسازی در نواحی جنوب غربی نیجریه می شود. میزان بلوغ پیمانکاران در چهار مقیاس مختلف و با استفاده از نظریه فازی ارزیابی شده است. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که میزان بلوغ مدیریت ریسک کل پیمانکاران در سطح "مبتدی" قرار دارد. همچنین مشاهده شد که میزان بلوغ پیمانکاران در RMCهای مختلف، اطلاعات تکمیلی لازم برای تصمیم گیری و انتخاب پیشنهاد (مناقصه/مزایده) برنده را فراهم می سازد.
Examining the Effect of Industry Competitive Intensity: The Mediating Role of Marketing Capabilities and Market-Focused Learning
حوزه های تخصصی:
The purpose of this paper is to explore the impact of industry competitive intensity on brand performance that marketing capabilities and market-focused learning and organizational innovation have the mediator role. Survey of top firms of Tehran Stock Exchange for the last 4 years is explored. We used questionnaire for gathering data and 77 firms of 92 responded to the questionnaire . In order to test the validity of the questionnaire Dillon - Goldstein (cρ =0/70) coefficient used. AVE was used to assess the validity of indicators that show the validity of the questionnaire have been favorable .This study analyzed the data in two levels of descriptive and inferential statistics using Smart PLS ,Spss18, Excel2007. To calculate the significant path coefficient and to gain the test statistic T we used Astrab boot ( via insertion of the sampling method ). The results show that industry competitive intensity has a positive and significant effect on brand performance and all hypotheses were confirmed . The mediation effect of marketing capabilities and market-focused learning and organizational innovation was approved too.
افزایش اثربخشی ارزش ویژه برند از طریق استراتژی های بازاریابی و مزیت رقابتی پایدار
حوزه های تخصصی:
در روش های سنتی مدیریت منابع انسانی غالباٌ از روش بازاریابی برای ایجاد تصویری موجه از یک شرکت به منظور استخدام کارمندان بهتر استفاده نمی شود. اخیراً برخی متخصصان برای مدیریت استخدامی خود از اصول بازاریابی استفاده می کنند. بازاریابی در ایجاد تصویری برجسته از شرکت کمک می کند و آنجا را محل مناسبی برای کار کردن نشان می دهند. در این مقاله روش های مدیریت بازاریابی را که به بازاریابی استخدامی در صنایع بیمارستانی مربوط می شود، بررسی می کنیم و نشان می دهیم که مزیت رقابتی پایدار بیمارستان، استراتژی بازاریابی و استفاده از ارزش ویژه برند موجب تاثیرگذاری بر تمایل پزشکان برای دنبال کردن موقعیت های شغلی خواهد شد.