فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
طنز و شیوه های طنزپردازی در داستان های کودک و نوجوان فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کودک و نوجوان، گونه ی نوظهور ادبی است که در قرن حاضر به عنوان یک نحله ی مستقل مطرح شده است. نویسندگان و شاعران ادبیات کودک و نوجوان تلاش کرده اند تا آثاری خاصّ مخاطب کودک و نوجوان خلق کنند؛آثاری که از نظر زبان و بیان، مضمون و محتوای با زیبایی شناسی دریافت و دنیای کودک و نوجوان متناسب باشد. به واسطه ی شرایط سنی مخاطب این گونه آثار، تنوع، داشتن جاذبه و فضایی مفرح و پرکشش از الزامات این آثار به شمار می رود و طنز یکی از عناصری است که می تواند سازوکارهای مورد اشاره را در این آثار پدید آورد. فرهاد حسن زاده از جمله شاعران و داستان نویسان طنزپردازی که به این نوع ادبی توجه کرده است و می توان طنز را یکی از عناصر برجسته و تاثیرگذار در آثار وی دانست. این تحقیق که به شیوه ی تحلیل محتوا صورت گرفته، به بررسی و تحلیل شیوه های طنزپردازی در مهمترین آثار طنزآمیز فرهاد حسن زاده در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان می پردازد. بر اساس نتایج تحقیق حسن زاده در طنزپردازی از شیوه هایی چون طنزگفتاری، طنز موقعیت، بازی زبانی، نقیضه پردازی، اغراق، اسم مستعار، جناس، بذله گویی و لطیفه پردازی بهره برده است وازاین میان، طنزگفتاری وطنزموقعیت درآثاراوازبسامد بیشتری برخوردار است. واژههای کلیدی: ادبیات کودک و نوجوان، شیوه های طنزپردازی ، فرهاد حسن زاده.
بررسی تطبیقی مضامین مشترک ادب مقاومت ایران و فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
1 - 30
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مفهوم مقاومت، به عنوان یکی از مضامین برجسته ادبیات جهان و نیز بخش مهمی از ادب متعهد و ملتزم در شعر دو کشور ایران و فلسطین است. ادبیات پایداری ادبیات ستیزه و عشق به آرمان ها و ارزش هاست. ادبیات پرتلاطمی است که یأس و ناامیدی را نمی پذیرد. جایگاه ادبیات پایداری، به ویژه شعر، در تحولات ملت ها انکارناپذیر است. دغدغه های شاعران این نوع ادبیات بیدارکردن و آگاهی انسان هاست. از مهم ترین درونمایه های شعر پایداری، شهید، دعوت به مبارزه، وطن، نماد، مقاومت، صلح و دوستی و ... می باشد. هدف این مقاله که با روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است بررسی مضامین مشترک ادب مقاومت در شعر شاعران معاصر ایران و فلسطین است. برای نیل به این منظور سلمان هراتی و قیصر امین پور به عنوان دو شاعر مقاومت معاصر ایرانی و سمیح القاسم و محمود درویش به عنوان دو شاعر مقاومت معاصر فلسطینی انتخاب شدند. شهید و شهادت، دعوت به مبارزه، وطن و وطن پرستی، هویت ملی و مذهبی و ... همگی از مضامینی هستند که جلوه خاصی در هر دو ادب دارند.
فرازبان و قابلیت های تعاملی آن در روایت های کودکانه فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اذعان بسیاری از محققان و حتی پدیدآورندگان روایت های کودکانه، اغلب ادبیات کودک یکسویه و دیکته ای است. کودکان نه تنها نقشی در تولید آثار کودکانه ندارند، حتی جایگاه مخاطب بودگی آن ها هم در مقام کودک مفروض نیست. در این روایت ها همیشه سایه ای بلند و بزرگ در مقام «نویسنده/ راوی» وجود دارد که مدام تجویز می کند. دامنه این سایه، گاه در قالب شخصیت قدرتمند و زورگوی قصه نیز تداوم می یابد و در مقابل شخصیت کوچک و ضعیف قصه که مخاطب کودک می تواند با او همذات پنداری کند، خودنمایی می-کند. مقدار زیادی از اقتدارگرایی مذکور، حاصل بکارگیری فرازبان و تولید انواع حاشیه آشکار و پنهان است که مولف در پناه آن با شنونده/ خواننده تعاملی یکسویه و عمودی برقرار می کند. برغم این ویژگی اقتدارگرایانه که در بکارگیری فرازبان به چشم می خورد، قابلیتی دیگر و حتی متباین در آن نهفته است که می تواند به تعاملی افقی و برابر بینجامد. نمونه اخیر را می توان در برخی از روایت های کودکانه فرهاد حسن زاده یافت. در این تحقیق شیوه های تعامل افقی و فرازبان محورِ نویسنده/ راوی با مخاطب در چهار داستان «دیو دیگ به سر»، «آقا رنگی و گربه ناقلا»، «همان لنگه کفش بنفش» و «دو لقمه چرب و نرم» از فرهاد حسن زاده با رویه توصیفی- تحلیلی طبقه بندی و تبیین شده است. نتیجه نشان می دهد که نویسنده با گرایش به فرازبان و خلق انواع حاشیه، سعی می کند با سهم دهی به شنونده/خواننده یا یکی از شخصیت های قصه که کودک با او همذات پنداری می کند؛ نوعی تعامل افقی میان نویسنده/راوی با شنونده/خواننده برقرار می کند.
بررسی تطبیقی مفهوم «منجی» در شعر فروغ فرّخزاد و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزار قبانی و فروغ فرّخزاد از شاعران برجسته و معاصر ادبیّات عربی و فارسی هستند که تحوّلات فکری و شرایط سیاسی - اجتماعی جامعه باعث شده تا از مکتب رمانتیسم، روی گردان و به مکتب سمبلیسم اجتماعی نزدیک شوند. قبانی در شعر «بانتظار غودو» و فرّخزاد در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» تحت تأثیر نمایشنامة معروف ساموئل بکت، نویسنده ایرلندی، به مفهوم منجی پرداخته اند. در این جستار، بر آنیم تا با توجّه به اهمّیّت این دو شاعر در ادبیّات معاصر عربی و فارسی و ارزش و اعتبار ادبیّات تطبیقی در نقد نوین، با نگاهی مقایسه ای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی، به شباهت های این دو اثر بپردازیم. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ نزار و فروغ با دیدی مشابه به این موضوع پرداخته اند. شیوه بیان، نمادپردازی ها و تصاویر شعری در شعر دو شاعر به یکدیگر نزدیک است، همچنین امید به زندگی و ظهور منجی حیات بخش در شعر فروغ تجلّی بیشتری یافته است. طولانی بودن دورة انتظار منجر به توسّل به واسطه گردیده و واقعیّت وجودی منجی، فوق العادّه و ماورایی بودن او را در نگرش هر دو شاعر تثبیت کرده است. می توان گفت میزان تأثیر نزار قبانی از ساموئل بکت فقط در حیطة اخذ و اقتباس لفظ است. این میزان، در فروغ فرّخزاد از آن هم کمتر است. مشابهت های محتوایی، بیش از آنکه متأثّر از ساموئل بکت باشد، با نگرش های عقیدتی و فکری خودشان هم خوانی دارد.
بررسی تطبیقی اسطوره های دینی در اشعار خلیل حاوی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای وحدت اندیشه بشر، اساطیر و مفاهیم اسطوره ای است که به دلیل ترکیب شدن بن مایه های آن با ناخودآگاه جمعی، در نزد شاعرانی که دارای نگرش های فلسفی، اجتماعی یا فکری و فرهنگی خاصّی هستند، نمود بیشتری دارد. در واقع اسطوره در نزد این شاعران، پدیده ای اجتماعی با زبان سمبولیک است که به شکل یک نظام فرهنگی جهان شمول درآمده است. خلیل حاوی و احمد شاملو از جمله این شاعران هستند که حجم وسیعی از اسطوره ها مخصوصاً اسطوره های دینی را در اشعار خود به کار برده اند. مفاهیم اساطیر ی به ویژه انبیا و نمادهایی را که می توان در ارتباط با دین دانست مانند مرگ و خیزش، لعازر، عنقا و...، رگه ها ی اصلی اسطوره های این دو شاعر را تشکیل می دهند. دو شاعر در به کارگیری اسطوره ها به شکل چشمگیری از کتاب مقدّس متأثّر بوده و در عین حال، در برخی موارد، با استفاده از اسطورة دینی برای رسیدن به مقصود خود، در شکل اسطوره ها تغییراتی اساسی داده اند، مانند لعازر و حضرت ایّوب. این شاعران با به کارگیری اساطیر دینی و پیوند آن با جریان های اجتماعی و سیاسی و مسائل زندگی، آثار زیبایی را خلق کردند. این پژوهش تطبیقی، بر آن است تا با تکیه بر مکتب آمریکایی به بررسی نقاط اشتراک برخی از اسطوره های دینی موجود در اشعار خلیل حاوی و شاملو بپردازد.
بررسی تطبیقی عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای (مطالعة موردی: «بعد از ظهر سبز» و «دُومَه وَد حَامِد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی و به ویژه مقوله زمان در روایت از دانش های جدید نقد ادبی و روایی در چند دهة اخیر است. ژرار ژنت فرانسوی موفّق ترین نظریه پرداز زمان روایی است که نظریه خویش را در سه قالب «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. هم چنین ژولیوا کریستوا نیز بر این عقیده است که می توان زمان داستان های روایی را با تحلیل زمان روایی و زمان متن مورد بحث به دو گونه زمانمندی یادواره ای و خطی تقسیم کرد. در واقع زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک و زمانمندی یادواره ای خصلتی روایی به متن می دهد. این پژوهش دو داستان کوتاه «بعد از ظهر سبز» از مصطفی مستور، داستان پرداز ایرانی و «دُومَه ود حَامِد» از طیب صالح، رمان نویس نامدار سودانی را با هدف تبیین عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد ادبیات تطبیقی بررسی کرده و نشان داده است که این دو اثر به دلیل به کارگیری استرجاعات و پرش های زمانی فراوان در چارچوب نظریه ژنت و زمانمندی خطی و یادواره ای قابل بررسی هستند، شاکله های روایی زمان و نیز نزدیکی این دو نظریه در باب زمان روایی (زمانمندی یادواره ای) و دراماتیک (خطی) در دو اثر تقریباً یکی است که این جستار تقرب و همگرایی این دو داستان را به نظریه زمانمندی ژنت و زمانمندی یادواره ای کریستوا تبیین کرده است، با این تفاوت که متن داستان «دُومه ود حَامِد» خصلت روایی بیشتری با این دو نظریه و به ویژه زمانمندی یادواره ای کریستوا دارد.
جلوه های تأثیرپذیری میرال الطّحاوی از فروغ فرّخزاد در رمان بروکلین هایتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرال الطّحاوی یکی از چهره های مطرح داستان نویسی معاصر مصری است که به خاطر نگارش رمان هایی در حوزة مشکلات زنان و اوضاع جامعه، توانسته است در مدّت کوتاهی، میان رمان نویسان، آوازه و شهرتی کسب کند. رمان بروکلین هایتس یکی از مهم ترین و برجسته ترین آثار این نویسنده می باشد که محتوا و درون مایة آن را بر پایة مفاهیم اشعار و زندگی شاعر ایرانی، «فروغ فرّخزاد» نگاشته است. الطّحاوی در این رمان، از دو جهان متضاد سخن می گوید؛ از یک سو، به درد و رنج های زنان در جامعه می پردازد و از سوی دیگر، مشکلات مهاجران، به ویژه زنان مهاجر در غرب، را تبیین می کند. محتوا و ترتیب نگارش رمان به گونه ای طرّاحی شده است که احوال قهرمان داستان در رمان مذکور، گویای زندگی فرّخزاد می باشد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی و بیان تأثیرپذیری الطّحاوی در تألیف رمان بروکلین هایتس از شعر و زندگی فروغ فرّخزاد نوشته شده است، ره آورد آن، بیانگر این حقیقت است که الطّحاوی، گذشته از اینکه با فرّخزاد در بسیاری از گرایش های فکری موافق است، بسان او، مسائل و مشکلات زنان را در جامعة مردسالار بازتاب می دهد و قهرمان داستانش در غالب ابعاد مختلف زندگی، همچون زندگی سراسر درد، رنج و مصیبت، از فرّخزاد تأثیر پذیرفته است.
دراسة مقارنة بین شعر ""قاصدک"" لمهدی أخوان ثالث و""ساعى البرید"" لبلند الحیدرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یشترک الشعر الفارسی والعربی فی العدید من المجالات کما یشترک الشعراء الإیرانیون والعرب فی أسلوب الشعر وموضوعه، وتراکیبه وموسیقاه. ویعتبر الشاعر الإیرانی الشهیر، مهدی أخوان ثالث، والشاعر العراقی البارز، بلند الحیدرى من بین الشعراء الذین نری الکثیر من أوجه التشابه فی أشعارهم، وهی قواسم مشترکة تُبحث فی دراسات الأدب المقارن. فقصیدة قاصدک لأخوان ثالث تشترک مع قصیدة ساعى البرید لبلند الحیدری فی الکثیر من الموضوعات والمفاهیم المختلفة. من هنا فإن هذه الدراسة ومن خلال تبنیها منهجاً وصفیاً تحلیلیاً تحاول دراسة هاتین القصیدتین من حیث المضامین المشترکة، والمحسنات اللفظیة والمعنویة، وظاهرة التکرار وأغراضه، ومن ثم الموسیقی والجرس الشعری. ولاشک أنّ تحدید مصدر إلهام هاتین القصیدتین یساعد کثیراً فی فهم العلاقة الشعریة العمیقة بین الإیرانیین والعرب. وقد توصل البحث الی نتائج عدة أهمها أن القصیدتین اشترکتا فی التعبیر عن هموم الناس وآلامهم من خلال استخدام التعابیر البسیطة المعبرة عن الحالة الاجتماعیة التی عاشها کل من الشاعرین، وهی ظروف کادت تکون فی الغالب متشابهة ومماثلة.
آموزش مهارت نوشتن به فراگیران زبان فارسی، به عنوان زبان دوم، از نگاه نظری
حوزه های تخصصی:
یکی از دشوارترین مهارت های آموختنی در آموزش زبان دوم که بسیاری از مدرسان زبان نیز بر آن هم نظرند، مهارت «نوشتن/ نگارش» است. یادگیری این مهارت، نیازمند تسلط بر توانایی های گوناگون زبانی، شناختی و اجتماعی فرهنگی است. بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره نگارش به زبان دوم، وابستگی بسیاری به تحقیقات زبان اول داشته است. این امر نشان می دهد که توانایی زبان آموز در نگارش، خلاصه کردن یا تحلیل یک متن به زبان مادری، الزاماً به این معنا نیست که خواهد توانست همین کار را به زبان دوم نیز انجام دهد. با این حال، مهارت در نگارش زبان اول، بر نگارش به زبان دوم نیز تا اندازه ای مؤثر است. این مقاله دو هدف را پی گرفته است: نخست: بررسی یافته های مهم در مورد نظریه آموزش مهارت نوشتن و تحقیقات مربوط به ویژگی های آموزش این مهارت، که فارسی آموزان با افزایش آن، خواهند توانست به شیوه های قابل قبول، به زبان فارسی بنویسند. دوم: دستیابی به این هدف که این آموزش ها چگونه می تواند به آنان کمک کند تا به این مهارت ها دست یابند. در این مقاله، علاوه بر بررسی گرایش ها و راهبردهای گوناگون در آموزش نگارش به زبان دوم، پژوهش های مرتبط با نگارش به زبان اول و دوم، الگو های آموزش نگارش به زبان دوم با اهداف دانشگاهی و همچنین تجربه ای عملی برای کلاس های آموزش نگارش زبان فارسی پیشنهاد شده است.
بررسی چند ترجمه سوره ناس به زبان آلمانی بر اساس نظریه یوجین نایدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
31 - 55
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ کتب وحی توسط اشخاص مختلف با انگیزه های متفاوت ترجمه شده است. قرآن مهم ترین منبع کتبی برای شناخت دین اسلام است که از طرف خدا به حضرت محمد(ص) وحی شده است. به دلیل گسترش دین اسلام و وجود بیش از چهار میلیون مسلمان آلمانی زبان، نیاز به ترجمه قرآن در تمام زمان ها احساس می شود. از این رو مقاله پیش رو به نقد و بررسی سه ترجمه برجسته قرآن به زبان آلمانی توسط فریدریش روکرت ، عادل تئودور خوری و رودی پارت بر اساس تئوری یوجین نایدا و با تمرکز بر سوره ناس پرداخته است. در ضمن این مقاله به انگیزه این مترجمان و سبک و شیوه ترجمه آن ها، امانت داری در ساختار لغوی و نحوی زبان عربی و زیبایی کلام در برگردان این کتاب آسمانی می پردازد. هم چنین می توان با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف این ترجمه ها از اشتباهات آتی در ترجمه قرآن اجتناب کرد.
تأثیر رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد بر اشعار هاوسمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید ترجمه می تواند موجب ابداع و نوآوری ادبی شود. معمولاً دوره های مهمِ نوآوری ادبی اغلب از پی دوره های فعالیت فشردة ترجمه می آیند. با این که اندیشه های نو، انواع ادبی جدید و ساختارهای تازه از طریق ترجمه ایجاد می شوند، ولی متأسفانه، تا همین اواخر، تطبیقی گران چندان به آن اهمیتی نمی دادند. رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد در مسیر پذیرش به اشعار بدبینانه ای تبدیل شدند و نسلی را مخاطب قرار دادند که با شک، بدبینی، تقدیرگرایی و اغتنام فرصت در نیمه دوم قرن نوزده دست به گریبان بودند. بنابراین، این ترجمه هم به عنوان اثری از ادبیات مشرق زمین و هم به صورت گفتمانی موافق با فضای ادبی این دوره مورد استقبال قرار گرفت. تأثیر این اشعار چنان بود که از یک سو الگویی برای نسل جدیدی از شاعران محسوب می شد که سعی داشتند شک، بدبینی، تقدیرگرایی را به دست مایه ای مناسب برای شعر پیشامدرن تبدیل کنند. از دیگر سو، این ترجمه معیاری برای مترجمان آینده بود؛ زیرا ظرفیت های شعر فارسی را به خوانندگان انگلیسی زبان عرضه می کرد. جستار حاضر درصدد است تا نشان دهد که این ترجمه در چگونگی شکل گیری شعر پیشامدرن انگلیسی، از حیث فرم و محتوا، به ویژه شعر هاوسمن، نقش داشته است. جوان شراپ شایری هاوسمن با رباعیّات فیتزجرالد اشتراکات انکارناپذیری، مانند بی ثباتی و ناپایداری جهان، فرصت جویی و عشرت طلبی، بدبینی و نومیدی دارد.
بررسی بازخورد آموزش حروف اضافه ساده (با، به، از، در) به زبان آموزان غیرایرانی با رویکرد شناختی
حوزه های تخصصی:
آموزش حروف اضافه، یکی از مباحث چالش برانگیز در حوزه آموزش زبان است. حروف اضافه فارسی، به طور کلی به دو دسته ساده و مرکب تقسیم می شوند. در این پژوهش، آموزش چهار حرف اضافه ساده «از، به، با، در» مطالعه و بررسی شده است. هدف از این پژوهش، بررسی بازخورد های زبان آموزان خارجی به آموزش این حروف اضافه، با رویکرد شناختی بوده است. دو گروه زبان آموز غیرایرانی در این تحقیق شرکت داشته اند: گروه اول: گروه شاهد؛ گروه دوم: گروه مداخله. پس از آموزش این حروف به گروه مداخله با رویکرد شناختی و بررسی و تحلیل خطاهای زبان آموزان دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون، مشخص شد که عملکرد زبان آموزان در سه سطح درک، تشخیص و تولید چهار حرف اضافه «از، با، به، در» یکسان نبوده و گروه مداخله، نمره بیشتری از گروه شاهد در پس آزمون کسب کرد.
جلوة نظریه در آثار نظریه پرداز: بررسی «خوانندة درون متن» در بازی محبت اثر ایدن چمبرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده در سال های اخیر در ایران، نظریة ایدن چمبرز تحت عنوان «خوانندة درون متن» از طرف محققان حوزة ادبیات کودک بسیار موردتوجه قرار گرفته است. تلاش پژوهش های مربوطه خوانش متفاوت آثار نویسندگان ایرانی این حوزه از ادبیات بر اساس نظریة چمبرز بوده است. چمبرز در روش نقد خود برای شناسایی ویژگی های خوانندة درون متن اثر ادبی بررسی چهار عنصر سبک، زاویة دید، طرفداری و شکاف های گویا را لازم می داند. سؤال عمدة این مقاله این است که آیا ویژگی ها و شیوه-های نظری که چمبرز آن ها را برای خلق خوانندة درون متن ضروری می شمارد در آثار ادبی خود او عملاً نمود پیداکرده اند؟ بررسی داستان «روز بیکاری سیندی» از مجموعه داستان بازی محبت1 نشان می دهد که چمبرز با بهره گیری هوشمندانه از شیوه های مختلف، ازجمله تغییر سبک روایتی-توصیفی به سبک نمایشی-عینی، کلمات متنوع اما روان و صمیمی، آرایه های ادبی کم و قابل فهم، راوی سوم شخص محدود به کانونگری شخصیت اول داستان، طرفداری از طریق تغییر سبک، شکاف های صوری و فرهنگی و شکاف در شخصیت پردازی و ساختار متن خوانندة کودکی فعال و منتقد را در متن خود می سازد و طلب می کند.
کرانمندی و بی کرانگی انسان در نگاه حافظ
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ در فراسوی واژه ها، عبارات، آرایه ها و کنایه ها، آیینه ای ا ست وسیع از معرفت انسانی و انعکاسی است از بینش ژرف حکیمانه ی شاعری که به تجربه و آگاهیِ خود، عالم و آدم را دیده و شناخته است. در ایران زمین شاعران کهن تنها شاعر نبوده اند، بلکه در جامه ی شاعری کار فیلسوفان و حکیمان و آموزگاران را نیز انجام داده اند و به همراه هنر شاعریِ خود، تأمّلاتِ ژرفی نیز در معرفتِ هستی داشته اند. حافظ از بزرگ ترین شاعرانی است که در سروده های نغز و عمیقش علاوه بر اعجازهای حیرت انگیز در صورت و فرم شعر، در قلمروی معانی و مضامین نیز سخنانی گفته که در گذر قرن ها برای انسان روزگار ما نیز دریچه های نگرش تازه ای را می گشاید.
نقد و بررسی کتاب مدارس الأدب المقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارش کتاب در موضوع ادبیّات تطبیقی از سال 1948 در ادبیّات عربی آغاز شد. بررسی جریان شناسانة این آثار نشان می دهد که این نگارش ها فراز و نشیب هایی را تجربه کرده است. کتاب مدارس الأدب المقارن، دراسة منهجیة نوشتة سعید علّوش از کتاب های تأثیرگذار در تاریخ نگارش های ادبیّات تطبیقی است. نویسنده پس از نگارش کتاب مکوّنات الأدب المقارن فی العالم العربی (1986) به دلیل اهمّیّت مطالب گفته شده در آن کتاب، مطالب آن را در کتاب دوّم خود قرار داد و در سال 1987 به چاپ رساند. این نوشتار با هدف تبیین مؤلّفه های جامعیّت صوری و ابعاد محتوایی و با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی به نقد و تحلیل کتاب پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این اثر، در زمان خود، کتاب تأثیرگذار و موفّقی بوده و افق تاز ه ای به روی ادبیّات تطبیقی گشود. کتاب، پژوهشگران ادبیّات تطبیقی را با مبانی و چهارچوب های نظری هر مکتب آشنا کرد و زمینة پژوهش جدید در ادبیّات تطبیقی را فراهم آورد. روش علّوش در این کتاب، تحلیلی - نقدی است و در پژوهش خود، پیرو مکتبی خاص نیست؛ امّا دو اشکال در کتاب بسیار روشن و واضح است: اوّل اینکه تمام کتاب، تکرار مطالب کتاب دیگر نویسنده است که یک سال پیش از این به چاپ رسیده است و دیگر اینکه، نویسنده بیشتر به بررسی نظریّة صاحب نظران هر مکتب می پردازد و به روش و چگونگی پژوهش هر مکتب و مؤلّفه های آن در پژوهش تطبیقی اشاره نکرده است.
متن های آستانه ای در پیوند با ادبیات تطبیقی (نمونه مطالعه شده: سعدی نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی روابط میان یک متن با متن/متن های دیگر از مباحثی است که در حوزه نقد، از جمله ادبیات تطبیقی قرار می گیرد. متن های آستانه ای از بخش های ترامتنیت به حساب می آیند و مناسبات درون و بیرون متن را تبیین می کنند. «متن های آستانه ای» از اصطلاحاتی است که از دل مناظره ها در محافل ادبی فرمالیست ها، ساختارگراها و بینامتنی ها بر آمد و با عنوان پیرامتن (ها) [paratext(s)] نیز شناخته می شود. این متن ها، عامل یا عوامل تأثیرگذار و سازنده بیرون از متن است که باعث ایجاد انگیزه شده، منجر به خلق و شکل گیری اثر می شود؛ مخاطب را به دنیای درون متن دعوت می کند و او را با زوایای پنهان زندگی، محیط، روابط اجتماعی و احوال نویسنده بهتر آشنا می کند؛ در حقیقت، این متون، آستانه هایی است که مخاطب برای ورود به جهان درون متن باید از آن گذر کند. از این رو، توجه به متن های آستانه ای وستانه ایو دو دریافت آن ها می تواند بسیاری از نقاط تاریک و پنهانِ جهان متن را روشن کند و یا پاسخ پرسش ها و ابهاماتی که در مورد اثر، خالق آن و زندگی او وجود دارد بیابد. نگاهی کوتاه به متون ادبی نشان می دهد که بخش هایی از متن، به ویژه در دیباچه ها، وجود دارد که در ساختار متون از بخش های ثابت بوده و همیشه وجود دارد مانند «در توحید باری تعالی»؛ در «نعت پیامبر و اولیا»؛ «سبب تألیف» اثر. در این مقاله ضمن معرفی متن های آستانه ای، با آوردن نمونه هایی، ارتباط این متن های آستانه ای با ادبیات تطبیقی بررسی و نشان داده می شود که عناصر و عوامل بیرون از متن هم در شکل گیری یا به طور کلی در آفرینش اثر ادبی نقش انکار ناپذیر دارند.
بررسی تطبیقی کارکردهای «واو» در فارسی و عربی با محوریّت اشعار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی و عربی از دیرباز با هم در ارتباط بوده اند و این ارتباط اغلب موجب تداخل زبانی شده است. علاوه بر بخش واژگان زبان، در بخش صرف، آواشناسی و حتی نحو هم این دو زبان روی هم تأثیر گذشته اند. این مقاله که هدفش بررسی یکی از این تداخل های زبانی است، نشان می دهد که بسیاری از کارکردهای حرف « واو » در عربی، به فارسی نیز منتقل شده است؛ چنان که این حرف آنجا که میان دو اسم، دو فعل یا دو جمله قرار می گیرد، علاوه بر کارکرد نحوی اصیل خود، عطف برخی آثار معنایی و بلاغی دیگر را نیز بر جمله مترتب می سازد. «واو» در معانی متعددی نظیر حال، قَسم، معیّت، استدراک و از جمله در معنای سببیّت به کار گرفته می شود. نتیجة پژوهش همچنین نشان می دهد عباراتی شبیه « وگر » و «وَر» در زبان فارسی که در عین ربط دادن کلام، معنای شرطی نیز دارند، به نوعی حاصل ترجمة «وَإن» یا «وَلو» در عربی هستند.