یکی از دشوارترین مهارت های آموختنی در آموزش زبان دوم که بسیاری از مدرسان زبان نیز بر آن هم نظرند، مهارت «نوشتن/ نگارش» است. یادگیری این مهارت، نیازمند تسلط بر توانایی های گوناگون زبانی، شناختی و اجتماعی فرهنگی است. بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره نگارش به زبان دوم، وابستگی بسیاری به تحقیقات زبان اول داشته است. این امر نشان می دهد که توانایی زبان آموز در نگارش، خلاصه کردن یا تحلیل یک متن به زبان مادری، الزاماً به این معنا نیست که خواهد توانست همین کار را به زبان دوم نیز انجام دهد. با این حال، مهارت در نگارش زبان اول، بر نگارش به زبان دوم نیز تا اندازه ای مؤثر است. این مقاله دو هدف را پی گرفته است: نخست: بررسی یافته های مهم در مورد نظریه آموزش مهارت نوشتن و تحقیقات مربوط به ویژگی های آموزش این مهارت، که فارسی آموزان با افزایش آن، خواهند توانست به شیوه های قابل قبول، به زبان فارسی بنویسند. دوم: دستیابی به این هدف که این آموزش ها چگونه می تواند به آنان کمک کند تا به این مهارت ها دست یابند. در این مقاله، علاوه بر بررسی گرایش ها و راهبردهای گوناگون در آموزش نگارش به زبان دوم، پژوهش های مرتبط با نگارش به زبان اول و دوم، الگو های آموزش نگارش به زبان دوم با اهداف دانشگاهی و همچنین تجربه ای عملی برای کلاس های آموزش نگارش زبان فارسی پیشنهاد شده است.