فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی شعریست که احساسات و عواطف شخصی گوینده را بیان کند و اگر حاوی و اندیشههای مختلفی هم باشد، این معانی و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شاعر است. غزل بارزترین نوع شعر غنایی است که بر مدار عشق میگردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پیش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه ی غالب حیات او شود، نمیتوان به گونه ای کاذب بر خود بست، به همین سبب صمیمیت عاطفی و غالباً حقیقی عشق بر زبان غزل تأثیر می گذارد و از آنجا که انسان موجودیست سرشار از عواطف متناقضی همچون عشق، نفرت و غم، شادی و یأس، امید و ترس، دلاوری و خشم و رحم و میل، ادب غنایی و غزل می تواند عرصهی بروز و ظهور این عواطف باشد. عشق نتیجهی جلوهی معشوق است و جلوه لازمهی ضروری حسن. جمال معشوق است که عاشق را شیفته می سازد یعنی زیبایی عشق آفرین است و جمال از عشق که زاییده ی آن است تفکیک ناپذیر است، عشق که نخستین فرزند جمال است با خود گرما و نیرویی را به همراه دارد که همه ی موجودات هستی را به حرکت در می آورد. این مقال بر آن است که پیوند بین غزل و عشق و همچنین عشق و جمال را به روش تحلیل متن مورد واکاوی و توصیف قرار دهد.
بازنمایی جنسیت در رمان رازهای سرزمین من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، رمان رازهای سرزمین من، از حیث نحوه ی بازنمایی شخصیت زنان در آن بررسی شده است. برای این منظور از روش های انتقادی تحلیل گفتمان جهت بررسی متن و نیز از نظریات سیمون دوبووار در باب جنسیت جهت تبیین یافته ها استفاده شده است. تحلیل رمان به این روش، نشان داده است که ویژگی های مهم نحوه ی خاص تصویر زنان در این رمان، یکی تغییر در جفت تقابلی زنانه است؛ به این معنا که دوگانه ی اثیری/ لکاته که هدایت آن را پررنگ کرده، در این جا به دوگانه ی مادر انقلابی/ «نشمه ی سلطنتی» بدل شده است؛ و دیگری، پررنگ کردن نقش سیاسی زنان در انقلاب، تأکید بر اهمیت حضور زنان و نیز اقتدار و روشن بینی و آزاداندیشی سیاسی آن هاست. در این جا ایدئولوژی مستتر در متن، مسئله ی زنان و ارزش داوری ها و پیش فرض های رایج در مورد آن ها را بدل به مسئله ای سیاسی و طبقاتی کرده است و همچنین بر خوانش نویسنده از تاریخ (موضوع اصلی رمان) اثر گذارده است. همچنین نشان داده ایم که استعاره ی سرزمین به مثابه مادر، به شکل ذهنیتی اسطوره ای بر متن حاکم است.
مقایسه شخصیت پردازی در لیلی و مجنون نظامی با رومئووژولیت و آنتونی و کلئوپاترا اثر شکسپیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
35 - 48
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به مقایسه جنبه های شخصیت پردازی و شباهت های محتوایی لیلی و مجنون نظامی، رومئو و ژولیت و آنتونی و کلئوپاترا شکسپیر می پردازد که البته در اثنای این تطبیق، به دیگر جنبه های ادبی آن ها توجه شده است. حاصل پژوهش این که نظامی شاعر قرن ششم هجری و شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس انگلیس در قرن پانزدهم میلادی، نقاط مشترک حسی و حکمی زیادی در آثارشان مشاهده می شود، نظیر قائل بودن به نیکی ها و جریان داشتن عشق در شریان زندگی بشر و آرزوی داشتن جهانی بهتر به دور از خیانت، استبداد، حسد و کینه ورزی. البته هر یک از این شاعران در زمینه هایی بر دیگری پیشی گرفته اند، اما به هر ترتیب، هر دو شاعر تقریباً در یک افق نزدیک به هم به جهان و انسان های اطراف خود نگریسته و خواهان ترسیم و رسیدن به آرمان شهر یا مدینه فاضله در آثار خود بوده اند.
گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
نقد جامعه شناختی رمان هزارخانه خواب و اختناق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد جامعه شناختی یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی، به خصوص رمان است. در این شیوه، ارتباط ساختار و محتوای رمان با وضعیت و دگرگونی های جامعه و محیطی که در آن متولد شده است، کندوکاو می شود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانه ی اجتماع در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل می گردد. سابقه ی این گونه از پژوهش و به کارگیری این شیوه در نقد رمان فارسی ایران، کارآیی نقد جامعه شناختی در نقد و بررسی رمان فارسی را ثابت کرده است. این مقاله می کوشد یکی از آثار برتر ادبیات داستانی فارسی افغانستان - رمان هزارخانه خواب و اختناق - نوشته ی عتیق رحیمی را به این شیوه، نقد و تحلیل کند. عتیق رحیمی، نویسنده ای واقع گراست که در آثار خود، به سرنوشت پُررنج مردم افغانستان در چند دهه ی اخیر پرداخته است. رمان اجتماعی- سیاسی وی، هزارخانه ی خواب و اختناق، علاوه بر انعکاس واقعیت های وضع خفقان آور زندگی انسان در شهر کابل، بعد از کودتای کمونیست ها در اواخر دهه ی پنجاه شمسی، پیامدهای آن اوضاع را نیز بازنموده است. روش تحقیق، تحلیلی- توصیفی و برپایه ی چهارچوب نظری نقد جامعه شناختی استوار است. این تجربه نشان داد که رمان فارسی افغانستان، می تواند منظری برای شناخت ساختارهای جامعه افغانستان و مشکلات و گرفتاری های آن بگشاید و مطالعات جامعه شناختی ادبیات فارسی را غنا بخشد.
نوآوری های فرمی در آثار داستانی ربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ربیع جابر نویسنده،رمان نویس وروزنامه نگار برجسته و مبتکر معاصر لبنانی است که آثارش به زبان های بسیار از جمله زبان فرانسه و آلمانی ترجمه شده است. این مقاله ضمن معرفی مختصراین نویسنده، با بررسی هفت اثر داستانی او، شامل شای أسود، الفراشه الزرقاء، البیت الاخیر، رالف رزق ا... فی المرآه، تقریر میلیس، الاعترافات و بیریتوس مدینه تحت الارض، در پی شناساندن ابعاد خلاقیت اندیشه و ابتکار در آثار این او است و در چهار بخش نوآوری های شکلی این داستان ها را نشان می دهد. بخش اول تحت عنوان زبان و واقعیت، به جنبه های پسامدرنیستی و بازی های زبانی و موضوع فراداستان در آثار ربیع جابر می پردازد. بخش دوم با عنوان طراحی زاویه دید نو، خلاقیت های نویسنده را در پاره ای مفاهیم چون راوی مرده، راوی دوم شخص و.. مورد بررسی قرار می دهد. در بخش سوم ارتباط میان متنی آثار جابر با دیگر متون داستانی مانند رمان های فرانتس کافکا نشان داده می شود . بخش چهارم به تطبیق نگرش های پسا استعماری در داستان های ربیع جابر با نظریه های پسا استعماری هومی بابا اختصاص دارد.
سعدی و مرثیه سرایی
حوزه های تخصصی:
در ادب عربی انواع مهم شعر را حماسه و تشبیب و ادب و مدیح و هجا و رثاء دانسته اند و رثاء یا مرثیه اشعاری است که در عزا و سوگ کسی سروده شده باشد. گاهی نیز بیان اندوه بر حیوان یا سقوط شهری است که در ادب فارسی نیز جایگاهی در خور دارد. سعدی شاعر بزرگ ایران نیز در این زمینه اشعاری نغز سروده است که یکی از آنها مرثیه مستعصم آخرین خلیفه عباسی و قصیده ای دیگر در رثاء سقوط بغداد است. در این مقاله کوشیده شده تا ضمن بررسی این قصاید و مقایسه آن با اشعار دیگر شاعران، به دیگر مراثی سعدی نیز اشاره شود.
روند تکوین سبک زنانه در آثار زویا پیرزاد: تحلیلی بر پایه سبک شناسی فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ویژگیهای زبانی آثار ادبی زنان دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. در پژوهش حاضر بر ضرورت تحلیل سبکی آثار داستانی زنان به عنوان روشی برگزیده در تحلیل ویژگی های زبانی، ادبی و اندیشگانی این آثار تأکید شده است. در ادامه، برجسته ترین وجوه سبکی آثار زویا پیرزاد، با رهیافت سبکشناسی فمنیستی، بررسی و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد از نخستین اثر نویسنده یعنی مجموعه داستان مثل همه عصرها تا رمان عادت می کنیم، در سطوح مختلف متن (واژگان، جملات و سطح گفتمان) دیدگاه زنانه نمود یافته است. سیر تحول اندیشه که به تحول زبان منجر میشود، در آثار پیرزاد اینگونه است: در مجموعه داستانهای مثل همه عصرها، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک زنان اسیر روزمرگیاند و از خود ارادهای ندارند؛ در رمان چراغها را من خاموش میکنم جایگاه زن مورد پرسش قرار میگیرد و در رمان عادت میکنیم با تحول نقش زن به عرصه کنشگری و فعالیت اجتماعی، توصیفی دیگرگون از هویت زنانه در نقش فاعلی ارائه شده است.
جامعه شناسی تطبیقی زبان شعری در مرثیه های ابن رومی و سعاد صباح با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرودن اشعار حزن انگیز در سوگ فرزندان یکی از رایج ترین موضوعات رثاء به شمار می رود. به دلیل پیوند عمیق نوع ادبی رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونه های ادبی، زمینه انعکاس ذهنیّات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیّت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیّت را دارد.
در پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محقّقان جامعه شناسی زبان، کوشش می شود، اشعار «ابن رومی» و «سعاد صباح»، دو تن از پیشتازان شعر رثای عربی را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی مقایسه کند، تا از این طریق، پیوند زبان و جنسیّت را در اشعار این دو شاعر به مقایسه، نقد و تحلیل گذارد. مهم ترین نتیجة حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه های ابن رومی و سعاد صباح، نشان می دهد که رابطة تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیّت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن سعاد صباح قوی تر بوده و آن به دلیل ویژگی احساسی و درونی زنان در این زمینه است.
حماسه نو در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر نو حماسی از جمله جریان های عمدة شعر معاصر است که ویژگی های حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. احمد شاملو درخشان ترین چهرة این جریان است که ویژگی های حماسی شعرش چشمگیرتر از دیگرشاعران معاصراست. در این پژوهش برای توصیف دگرگونی حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ویژگی های حماسی شعر شاملو به عنوان نمونه ای از حماسة نو، به دو دسته تقسیم شده است: ویژگی های محتوایی (بینش آرمانی، نگرش اومانیستی، عاطفة جمعی، شکل روایی، اسطوره پردازی، عنصر پهلوانی، درونمایه جدال خیر و شر) و ویژگی های زبانی (گزینش واژگان و ترکیبات متناسب با درونمایة حماسی، کهنگی ترکیبات و ساختارهای نحوی، تصاویر اسطوره ای، تصاویر جنگ افزارها، فضاسازی های حماسی، ایجاز، اغراق، تضاد، تناسب، موسیقی با شکوه حماسی). در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که شاملو با حفظ ماهیت خاص شعر خود، شعر حماسی سروده و ویژگی های شعر حماسی او می توانند شاخصه های مهمی در شناخت شعر نو حماسی باشند
روایت شناسی حکایت های مرزبان نامه در سه سطح: داستان، گفتمان و روایتگری با تکیه بر حکایت دادمه و داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، حکایت های مرزبان نامه را از دیدگاه روایت شناسی ساختارگرا بررسی می کند. هدف این پژوهش آن است تا نشان دهد در شکل گیری یک متن روایی چه عناصر و مولّفه هایی نقش دارند؟ حکایت های مرزبان نامه تا چه اندازه از ساختار روایی برخوردار هستند؟ در پیکره ی اصلی مقاله، سطوح سه گانه ی یک متن روایی یعنی داستان، گفتمان و روایتگری معرفی و سپس به عناصر و مولّفه هایی که در شکل گیری یک متن روایی نقش دارند، اشاره می شود.
نویسندگان پس از بررسی این عناصر و مولّفه ها در حکایت دادمه و داستان به عنوان نمونه، به این نتیجه می رسند که حکایت های مرزبان نامهاز سه سطح فراداستانی، داستانی و زیرداستانی تشکیل می شوند. سطح داستانی و زیرداستانی نسبت به هم کارکردی مضمونی دارند و قابل تأویل به یک جمله ی تشبیهی می باشند. در بازنمایی گفتار و افکار شخصیت ها و راوی از گفت و گو استفاده می شود و بیشترین بسامد صدایی از آن شخصیت ها می باشد. در مجموع، حکایت های مرزبان نامه با عناصر و مولّفه های روایت شناسی ساختارگرا تطابق دارد. از این رو، می توان برای تمام حکایت های مرزبان نامه یک ساختار روایی مشابه ترسیم کرد.
سرچشمه های جامی در داستان های بهارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نامدار سده ی نهم هجری دارای آثار متعدّد در نظم و نثر فارسی است. یکی از کتاب های ارزشمند او به نثر، بهارستان است که نویسنده، آن را به شیوه ی گلستان سعدی نگاشته است. هرچند جامی مدّعی شده که حکایات بهارستان یا دستِ کم حکایات منظوم آن را از کسی نگرفته است و همگی آن ها ساخته و پرداخته ی قریحه ی اوست1، امّا تتبّع در آثار پیشینیان، به ویژه منابع عربی، سرچشمه های حکایات بهارستان را آشکار می سازد.
پرسمان بنیادی این نوشتار آن است که آیا جامی در داستان سرایی خویش، به منابع پیشین نظر داشته است یا خیر. بر این مبنا یک روضه از روضه های هشت گانه ی بهارستان انتخاب و مآخذ حکایت های آن در متون عربی پیش از جامی کاویده شد. در نتیجه ریشه ی 21 داستان از 43 حکایت این روضه، یعنی تقریباَ نیمی از آن، در منابع پیشین شناسایی شد. به دیگر سخن می توان ادّعا کرد که جامی همچنان که سنّت ادبی روزگار وی بوده است، در پردازش حکایت های بهارستان به حکایت های مندرج در آثار پیشینیان عنایت ویژه داشته و آبشخور بسیاری از حکایات وی، منابع عربی پیش از عهد وی بوده است.
تحلیل مدح و ستایش در دو حکایت مثنوی معنوی از منظر باورهای غیر منطقی آلبرت الیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، در قرن هایی پیش از پیدایش علم روانشناسی در آثار خود بویژه در مثنوی الگویی دقیق از منش و رفتار اصیل انسانی در برخورد با باورهای غیرمنطقی و منطقی ارائه داده است. او به عنوان انسان شناس مسلمان، آرا و نظراتش پیش از روانشناسان انسان گرای غرب، پرده از رفتارها و واکنش های آدمی در مسیر زندگی و در برخورد با مشکلات و نابسامانی ها برداشته است. مقاله حاضر برآن است که دو باور از دوازده باور غیر منطقی آلبرت الیس را با دو حکایت مثنوی مورد واکاوی قرار دهد که در این بررسی نقاط مشترک فراوانی در زمینه غیر منطقی بودن دغدغه تأیید از جانب دیگران به دست آمده و هردو، این خصلت آدمی را ناشی از عدم خودشناسی صحیح انسان می دانند.
تحلیل ابعاد معناشناختی رنگها در مثنوی معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مولانا 2275 بار از رنگها در مثنوی به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است که آن رنگ ها عبارتند از: سیاه، سفید، سبز، قرمز، زرد و مشتقات اینها. پرکاربرد ترین رنگ در اشعار مولوی، رنگ زرد و کم کاربرد ترین آن رنگ سفید است. مولوی مرادش علاوه بر وصف طبیعت رنگها، تعبیر از حالات مختلف انسان و طبیعت پیرامون در موقعیت های مختلف است. و در این راه، گاه از تشبیه، استعاره، کنایه، و یا رمز بهره برده است.
بررسی وتحلیل ِداستان ِ غنایی حُسن و دل سیبک نیشابوری و رمان گُل سرخ
حوزه های تخصصی:
مولانا محمدبن یحیی سیبک نیشابوری ، ازشاعران و نویسندگان قرن نهم هجری است، وی کتاب «حُسن و دل» را به سال 840 هـ ق ، ساخته است. حُسن و دل داستانی است غنایی که به زبان سمبولیک وبا نثری مسجع نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است.نمونه داستان حُسن ودل سیبک درمغرب زمین رمان مشهور گل سرخ اثرنویسندگان «دو لوریس»و«دومونگ»(قرن سیزدهم میلادی) است.
چنان که از متن داستان ِ حُسن و دل و رمان گل سرخ برمی آید انگیزه ی تصنیف، در هر دو داستان نمایش ِتلاشی است پُرحادثه که در این نمایش، صحنه ، تن و جان آدمی است، بازیگران، اعضای آن!
حُسن ودل ، بی شک ، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتأمل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت.
هدف ازتدوین این مقاله آن است که مضامین مشترک دو داستان «حُسن ودل » و رمان «گل سرخ » با هم بررسی شود؛ازآن جایی که این دو اثر با وجود این که یکی درایران ودیگری دراروپا تدوین شده است، همسانی بسیاری باهم دارند ، مقاله تلاش داردتا همانندی این دو اثر را تبیین نماید ؛ به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات نهفته در این دو اثر است.
ردپای ایدئولوژی در آثار اولیه محمود دولت آبادی
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی یکی از داستان نویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولت آبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خم های دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمان های متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمان ها خلق کرده است. در این پژوهش، داستان های بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق مانده اند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمان های رایج در دهه های چهل و پنجاه هجری بررسی کرده ایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعف هایی است، اما نویدبخش نویسنده ای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت می پیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیت های داستانی، دولت آبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاری ایدئولوژی و گفتمان های روزگار خود قرار می گیرد و مضامینی را به دنیای داستان هایش وارد می کند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدم های او نیز ریشه های خود را از سرزمین فرهنگ بومی کنده اند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کرده اند.