آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

شعر غنایی­ شعریست که ­احساسات و عواطف شخصی ­گوینده را بیان­ کند و اگر حاوی و اندیشه­های مختلفی هم باشد، این معانی و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شاعر است. غزل بارزترین نوع شعر غنایی است که بر مدار عشق می­گردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پیش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه­ ی غالب حیات او شود، نمی­توان به گونه ای کاذب بر خود بست، به همین سبب صمیمیت عاطفی و غالباً حقیقی عشق بر زبان غزل تأثیر می گذارد و از آنجا که انسان موجودیست سرشار از عواطف متناقضی همچون عشق، نفرت و غم، شادی و یأس، امید و ترس، دلاوری و خشم و رحم و میل، ادب غنایی و غزل می تواند عرصه­ی بروز و ظهور این عواطف باشد. عشق نتیجه­ی جلوه­ی معشوق است و جلوه لازمه­ی ضروری حسن. جمال معشوق است که عاشق را شیفته می سازد یعنی زیبایی عشق آفرین است و جمال از عشق که زاییده ی آن است تفکیک ناپذیر است، عشق که نخستین فرزند جمال است با خود گرما و نیرویی را به همراه دارد که همه ی موجودات هستی را به حرکت در می آورد. این مقال بر آن است که پیوند بین غزل و عشق و همچنین عشق و جمال را به روش تحلیل متن مورد واکاوی و توصیف قرار دهد.

تبلیغات