هنر به مثابه کنش آزاد خیال تا حصول معنا در درد: مطالعه تطبیقی دعوت به مراسم گردن زنی نابوکوف و فیلم داگویل(مقاله علمی وزارت علوم)
اینکه درد فرد را از معنا تهی می کند یا به عنوان بخش لاینفک از تجربه زیسته، توان آن را دارد که فرد را به حصول معنا برساند موضوع اصلی این مطالعه بین رشته ای (تطبیقی) ا ست. در این پژوهش برای اولین بار، رمان دعوت به مراسم گردن زنی نوشته ولادیمیر نابوکوف و فیلم سینمایی داگویل ساخته لارس فون تریه با ارجاع به مشابهت های ساختاری و مضمونی مورد مطالعه قرار گرفته اند تا ضمن تشریح وجوه شباهت، به بررسی حصول معنا در درد پرداخته شود. ولادیمیر نابوکوف و لارس فون تریه دو هنرمند مطرح قرن بیستم هستند که آثارشان از وجوه متفاوتی مورد بحث قرار گرفته است. پرداخت درد یکی از وجوه اشتراک در آثار این دو هنرمند است که تا به حال موضوع هیچ مطالعه مشترکی نبوده است. این دو با نشان دادن عمق دردی که قهرمان هایشان با آن دست به گریبانند از درون مایه های اولیه ای همچون برداشت ایدئولوژیک، جامعه شناسانه و روان شناسانه گذر می کنند تا به واسطه کنش آزاد خیال نشان دهند چگونه هنر می تواند فرد را در حصول معنا و گذر از درد یاری بخشد. بدین منظور، نظریات ایلین اسکاری در حوز ه مطالعه درد و ساخت معنا مطرح و با رویکردی پدیدارشناسانه و با ارجاع به متن این دو اثر مورد مداقه قرار می گیرند تا نقش خیال/ هنر در گسست از درد تشریح شود. این پژوهش در نوع خود می تواند راهگشای پژوهشگران علاقه مند به مطالعات بین رشته ای به صورت عام و مطالعه این دو هنرمند به صورت خاص باشد.