فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
رمان بنیادگرای ناخواسته (2007) اثر محسن حمید به سبب ویژگی های دیاسپورایی اش و واقع شدن در میان گفتمان های رقیب آمریکایی پاکستانی، می تواند بسیاری از انگاره های رایج را در مورد وقایع تأثیرگذاری همچون حملات انتحاری یازده سپتامبر 2001 به سازمان تجارت جهانی واکاوی کند. انگاره مهمی که در این رمان آستانه ای شالوده شکنی می شود تغییر پارادایم غرب و به ویژه ایالات متحده پس از این حملات است. در حالی که آمریکا تغییر رویکرد خود را در برخورد با مهاجران مسلمان در بازه پسایازده سپتامبر، واکنشی در برابر بنیادگرایی و تروریسم مذهبی ایجادشده می داند، خوانش نقادانه حمید، تغییر نگرش ایالات متحده را نسبت به مهاجران مسلمان پس از یازده سپتامبر متقدم بر بنیادگرایی و تروریسم می انگارد، نه متأخر آن. به عبارت دیگر، روایت به حاشیه رانده شده و اغلب ناشنیده یک نویسنده مهاجر مسلمان از تحولات پسایازده سپتامبر، آمریکا را عامل ایجاد بنیادگرایی و تروریسم در جهان می بیند و نه قربانی آن. بازخوانی حمید از تغییر پارادایم غربی در مواجهه با مهاجران مسلمان، بنیادگرایی و تروریسم پس از یازده سپتامبر، از منظر چنگیز، قهرمان رمانش، به تصویر کشیده می شود. بازخوانی حمید از این تغییر رویه در سه محور بررسی می شود و او سه دوگانه مهم را در رمانش ساختارشکنی می کند: آمریکای جهان وطن/ملی گرا، بنیادگرایی مذهبی/اقتصادی، تروریسم نظامی/اقتصادی. مقاله بر این نکته تأکید دارد که بنیادگرایی و تروریسم پیش از آنکه انگاره هایی دینی و مذهبی باشند مفاهیمی اقتصادی اند و ایالات متحده نیز پیش از آنکه قربانی آن ها باشد عامل ایجاد آن هاست.
کلافی سردرگم در دستِ هزاران: در نورد و شکنج دراماتورژی و ترجمه در ایران؛ درنگی بر ترجمه، دراماتورژی و اجرای پرده آغازین مردی برای تمام فصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراماتورژی بخش زیادی از فرایند پیش تولید، تولید و پساتولید اثر نمایشی را در بر می گیرد و جایی در پیوستار بین تنظیم متن نمایشنامه صرف تا نظارت بر اجرا و تنظیم و تعدیل عناصر مختلف اجرایی و مدیریت ادبی قرار می گیرد؛ یعنی می توان مانند لسینگ دراماتورژی را مجموعه گسترده ای از مهارت های منقّدانه قلمداد کرد یا مانند برشت، ساحت دو شقیِ متنی-تولیدی برای دراماتورژ قائل شد. حال در عرصه مطالعات ترجمه، رابطه میان اجرا (و تبعاً دراماتورژی) و ترجمه اغلب به مسائلی مانند دوگانی های خوانش پذیری و اجراپذیری یا ترجمه برای صحنه یا مطالعه فروکاسته شده است. در مقاله حاضر سعی بر آن است تا با بررسی آغاز پرده اول نمایشنامه مردی برای تمام فصول رابرت بولت، ترجمه های موجود از آن (آل رسول و طاهری) و متن اجرایی بهمن فرمان آرا از این اثر، ضمن واکاوی ساختار و کارکردهای دراماتورژی در کشور، نسبت مترجم با دراماتورژی مشخص شود. بررسی این مجموعه پر چین و شکن در قالب الگوی تعدیل شده کوزان دال بر آن است که ترجمه نمایشنامه اغلب نقطه شروع صرفی برای دراماتورژی محسوب می شود و در هر صورت، چه با تعریف مدیریت ادبی لسینگی و چه دراماتورژی متنی-تولیدی برشتی، نمی توان مترجم را دراماتورژ پنداشت و با تخصصی شدن این عرصه، شاید بتوان مترجم را دراماتورژ متنیِ ترجمانی دانست.
خطاهای تلفظی برخی همخوان ها در زبان آموزان ایرانیِ زبان انگلیسی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات زبان آموزی برای فارسی زبان تلفظ آواهایی است که در زبان مادریشان وجود ندارد. این آواها شامل همخوان های انگلیسی /w/، /θ/، /ð/ و /ŋ/ هستند. در نتیجه تداخل زبان اول و دوم، بسیاری از زبان آموزان، آوای ناآشنا در زبان مقصد را با آوای مشابه آن در زبان مبدأ جایگزین می کنند. هدف این پژوهش توصیفی تحلیلی تبیین جایگزینی هر یک از همخوان های مذکور با همخوان های مشابه شان در زبان فارسی از طریق استدلال پیرامون محدودیت ها و رتبه بندی آن ها در نظریه بهینگی است تا از این تداخل زبانی در مراحل بعدی زبان آموزی جلوگیری شود. بدین منظور، 50 دانش آموز فارسی زبان در سال هفتم (مقطع متوسطه) که قبلاً در هیچ کلاس آموزش زبان انگلیسی شرکت نکرده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، از هر یک از آن ها خواسته شد ده جمله انگلیسی را بخوانند که حداقل دو واژه از هر جمله حاوی یکی از همخوان های /w/، /θ/، /ð/ یا /ŋ/ است. نتایج نشان داد این دانش آموزان همخوان های انگلیسی را با همخوان های مشابه شان در زبان فارسی به ترتیب به صورت [v]، [t]، [d] و [ŋɡ] تلفظ می کنند. در برخی موارد با توجه به جایگاه همخوان در هجا، همخوان ها با آواهای مشابه دیگری در زبان فارسی جایگزین می شوند، مانند تلفظ همخوان های [s] و [z] به جای همخوان های دندانی /θ/ و /ð/ در جایگاه پایانه هجا.
Pragmatic Criteria in the Holistic and Analytic Rating of the Disagreement Speech Act of Iranian EFL Learners by Non-native English Speaking Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Conveying a strong message within a language stems from not only a linguistically appropriate utterance but also a pragmatically appropriate discourse. Broadly considering various facets of pragmatics, pragmatic assessment has not been potentially brought into perspective. To address this discourse gap, this study, guided by the principles of mixed-method design, pursued three purposes: to inspect the matches and mismatches, to explore rating variations, and to assess the rater consistency between the holistic and analytic rating methods of disagreement speech acts in L2 by non-native English teachers. As a result, 12 different pragmatic situations for disagreement DCTs accompanied by EFL learners' responses to each situation were rated by 50 non-native English teachers. Initially, they were asked to rate it holistically, incorporating both ratings and providing comments. The content analysis of raters' comments indicated sixteen disagreement criteria. The descriptive statistics also revealed variations across different situations. Moreover, the teachers were asked to rate it analytically based on the assessment rubrics adopted from Ishihara and Cohen (2010). The findings of intra-class correlations implied that respondents were more consistent in analytic rating. Moreover, the results indicated that there was a convergence between the two rating methods suggesting that the raters adopted the same level of leniency and severity in rating. Overall, the results accentuated the significance of pragmalinguistic and sociopragmatic aspects of language for EFL raters. Finally, the results of the present study place a premium on the importance of pragmatic assessment training as well as cultural awareness.
بررسی مهارت حل مساله در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
A Genre Analysis of Research Abstracts of Master of Arts Theses Written by TEFL Students from the University of Tehran and Islamic Azad University of Gorgan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۴, Spring & Summer ۲۰۱۹
41 - 67
حوزه های تخصصی:
Following Swales’ (1981) definition of genre analysis many scholars have attempted to characterize good academic writing; however, this can be difficult and worrying for non-native writers. Since a well-written abstract encourages readers more effectively, the present study intended to find differences in the rhetorical structures of abstracts by TEFL students from the University of Tehran (UT) and Islamic Azad University of Gorgan (IAUG). To meet this end, 100 abstracts (50 abstracts by TEFL students from UT and 50 abstracts by TEFL students from IAUG) were randomly selected. Swales’ (1981) IMRD (Introduction, Method, Results and Discussion) and Swales’ (1990) CARS (Created A Research Space) models were employed to recognize the rhetorical structure of the abstracts. Then, the frequencies and sequences of moves and steps were calculated using chi-square to find the differences. The results revealed that there were significant differences between the abstracts by TEFL students from UT and IAUG. The findings indicated that TEFL students from IAUG followed the IMRD and CARS more than TEFL students from UT. The findings of this study have some pedagogical implications for both non-native writers and postgraduate students as well as English academic writing teachers and students.
Iranian EFL Learners' Written Grammatical Errors: Different Levels of Language Proficiency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۴, Spring & Summer ۲۰۱۹
115 - 168
حوزه های تخصصی:
Errors are one of the enigmatic parts in the process of foreign language (L2) learning as they are extremely versatile at each and every stage of the language learning proficiency. The present study, therefore, was an attempt to reveal Iranian EFL learners’ grammatical errors in writing at two levels of proficiency, namely lower intermediate and advanced, and then to investigate whether there was a relationship between the levels of EFL learners’ proficiency and the types of grammatical errors they committed in their scripts. The study was carried out at a private language institute in Gorgan, Iran. To this end, 60 female EFL learners (30 lower intermediate and 30 advanced females) whose age ranged between 13 and 17 participated in this study and wrote 150 word writing samples on a predetermined descriptive subject. The descriptive analyses of the data based on the scoring framework of the study demonstrated the types of grammatical errors at each level of proficiency. A Chi Square test was then run in SPSS Ver. 25 on the 16 common frequent error categories between both levels of proficiency, which verified the existence of a relationship between EFL learners’ levels of proficiency and the types of written grammatical errors they committed in their writing. The findings of the study might be of interest to EFL learners, EFL teachers, syllabus designers, and materials developers.
The Relationship between Iranian EFL Students’ Personality Characteristics and their Assertiveness: A Case of Postgraduate Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۴, Spring & Summer ۲۰۱۹
169 - 190
حوزه های تخصصی:
Various studies suggest that it is important to determine students' personality charecteristics and assertiveness and make them aware of these differences in order to improve learning process and outcomes. This study aimed to find out how much of the variance in postgraduate students’ assertiveness is explained by five personality characteristics (i.e., Openness, Neuroticism, Extroversion, Agreeableness, and Conscientiousness) and which one of these characteristics significantly predicts the students’ assertiveness. To this end, 66 postgraduate students within the age range of 22 to 35 participated in this descriptive correlational study. They were majoring in English language teaching at Islamic Azad University,Tabriz Branch, Tabriz, Iran. The College Self-expression Scale (CSES) and Big-Five Personality Inventory were used to assess the students’ level of assertiveness and their personality characteristics, respectively. In order to answer the research questions, a multiple linear regression analysis was carried out. The results revealed that about 14 percent of the postgraduate students’ assertiveness is explained by five personality characteristics and out of them, only Extroversion has a significant contribution to their assertiveness. The pedagogical implications are presented for teachers, students, syllabus designers, and materials writers.
رده شناسیِ ترتیبِ واژه ها در دو گونه غربی و شرقیِ زبانِ گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.10933.1295
حوزه های تخصصی:
گیلکی که از شاخه شمال غربی زبان های ایرانی است، دارای دو گونه شرقی و غربی است که با هم تفاوت هایی دارند و در مواردی فهم متقابل را دشوار می کند. پژوهش حاضر، در چهارچوب رده شناسی زبان، به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو گونه زبانی از نظر ترتیب واژه ها و توالی ارکان جمله و مقایسه آنها پرداخته است. گیلکی رشت نماینده گونه غربی و گیلکی لاهیجان نماینده گونه شرقی در نظر گرفته شده و بیست وچهار مؤلفه ترتیب واژه ها در چهارچوب نظری گرین برگ (1966) با توجه به مؤلفه های همبستگی درایر (1992) و با الگوگیری از دبیرمقدم (1392) جداگانه بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. داده های گویشی با مصاحبه مستقیم و ضبط صدای گویشوران گردآوری شده است. یافته های پژوهش حاکی است که دو گونه بررسی شده با وجود یکسانی الگوی کلی ترتیب واژه ها، در سه مؤلفه با یکدیگر تفاوت های جزئی دارند؛ «نوع حرف اضافه»، «توالی صفت و مبنای مقایسه»، و «فعل اصلی و فعل کمکی زمان- نمود».
بررسیِ واج های گونه براهوییِ رودبارِ جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.8779.1197
حوزه های تخصصی:
براهویی، زبانی غیرایرانی و از خانواده زبان های دراویدی است که محل اصلی رواج آن، کشور پاکستان است اما در ایران نیز گویشورانی دارد. گروهی از براهویی های ایران با جمعیت کمتر از دو هزار نفر در جنوب کرمان زندگی می کنند که بخشی از آنها در روستای تُم مِیری شهرستان رودبار جنوب و بخشی درشهرستان فاریاب ساکن اند و علاوه بر براهویی، به فارسی و نیز گویش رودباری که گویش مسلط منطقه است تکلم می کنند. دو قرن مجاورت و همزیستی با بومیان منطقه، باعث به وجود آمدن گونه ای جدید از زبان براهویی شده است که آن را می توانیم براهوییِ رودبار جنوب بنامیم. موضوع این مقاله، بررسی واج های این گونه زبانی، و هدف از آن، استخراج و توصیف آوایی واج ها و نیز بررسی و شناخت منشأِ واج های این گونه زبانی است. منطقه پژوهش، روستای تم میریِ شهرستان رودبار جنوب است. داده ها به شیوه میدانی و با مصاحبه با گویشوران مرد و زن، از سطوح مختلف سنی و تحصیلی گردآوری شده است.
بررسی تطبیقی رده شناسی و طبقه بندی استعاره با رهیافتی زیباشناختی در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کندوکاو در پیشینه تاریخی بلاغت در زبان های فارسی و انگلیسی، ما را با برخی همانندی ها و تمایزها و در نتیجه طبقه بندی بلاغی آشنا می کند. در این مقاله، می کوشیم به واکاوی تطبیقی یکی از شاخه های اساسی بلاغت در حوزه های زبانی و ادبی در علم «بیان» یعنی «استعاره» و طبقه بندی انواع آن در زبان های فارسی و انگلیسی بپردازیم تا به این ترتیب به زمینه ها و خاستگاه های جهان نگری و زیباشناختی این دو زبان دست یابیم. استعاره از تخییل آمیزترین صناعات مطرح در قلمرو علم بیان است که در بلاغت فارسی و انگلیسی در کنار وجوه تمایز، همانندی های بسیاری نیز دارند. استعاره در زبان انگلیسی به گستردگی و جزنگری زبان فارسی بحث نشده و کلی تر و در عین حال، دقیق تر و منظم تر بررسی شده است. در زبان بلاغی انگلیسی ذکر هر دو طرف اصلی تشبیه (مشبه و مشبّه به) که در زبان بلاغی فارسی جز تشبیهات طبقه بندی می شود استعاره صریح خوانده شده است. استعاره در فارسی و انگلیسی دارای طبقه بندی هایی است که می توان نمونه هایی از استعاره را در میان این دو زبان یافت. ضمن آن که در بلاغت انگلیسی گونه ای استعاره وجود دارد که در آن هر دو رکن اصلی استعاره حذف می شوند که این نوع در بلاغت فارسی نمونه ای ندارد.
استل آرامی قلایچی بوکان؛ کتیبه بومی منطقه یا وارداتی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استل قلایچی بوکان که کتیبه آرامی دارد منسوب به ماناهاست. پژوهشگران بسیاری بر متن و تفسیر آن پژوهش کرده اند. اما، مبنای کار همه آن ها این است که استل در داخل محوطه معبد قالایچی به دست آمده است. اما، شواهد مبنی بر به دست آمدن دو قسمت کتیبه و متن آن ابهامات بسیار دارد و حکم به مانایی بودن آن را دچار تردید می کند. نگارنده در این نوشته تلاش داردمشخصات و متن کتیبه استل قلایچی بر اساس نظرات پژوهشگران گوناگون بیاورد. همچنین ارتباط معبد قلایچی بوکان با کتیبه و باورهای متجلی در متن کتیبه استل قلایچی بر اساس آراء مختلف ذکر کند. از مجموع این نظرات و شواهد به دست آمده و متون مشابه دیگر می توان در مانایی بودن این کتیبه تردید کرد اما آشوری و اورارتویی نیز نیست و شاید کتیبه از جایی احتمالاً در بین النهرین یا شمال سوریه در زمانی نامعلوم به اینجا آورده شده است. همچنین احتمالاً فتح نامه یا کتیبه یادمانی است نه عهرنامه و پیمان.
ارتباط میان سطح بسندگی زبانی و دانش منظور ضمنی فردی و قاعده مند در بین دانشجویان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور ضمنی گفتار، یکی از اجزای معنای سخن گویشور است و بی آنکه بخشی از جمله گویشور را تشکیل دهد، وجهی از مفهوم آن جمله را می رساند. این مقوله در حوزه منظورشناسی بین زبانی بررسی می شود و توجه بسیاری از متخصصان و نظریه پردازان حوزه منظورشناسی را به خود جلب کرده است. با این حال، شمار پژوهش هایی که به مطالعه ارتباط میان دانش منظور ضمنی و سطح بسندگی زبانی پرداخته اند، بسیار محدود است. بنابراین، پژوهش حاضر بر روی 102 (35 آقا و 76 خانم) دانشجوی آموزش زبان انگلیسی و ادبیات زبان انگلیسی دانشگاه گلستان اجرا شده است و هدف آن نه تنها شناسایی رابطه و تفاوت احتمالی میان سطح بسندگی زبانی (بالا یا پایین) و دانش منظور ضمنی در آن ها بلکه بررسی زیرمجموعه های تلویح فردی و تلویح قاعده مند است. علاوه بر این، امکان پیش بینی و تشخیص (زیر)مجموعه های تلویح های فردی و قاعده مند با استناد به سطح بسندگی زبانی در این تحقیق، بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون هم بستگی پیرسون نشان داد که رابطه معنادار مثبتی میان سطح بسندگی زبانی و تلویح های ضمنی فردی و قاعده مند وجود دارد. به علاوه، از میان سه زیرمجموعه منظورهای ضمنی قاعده مند، درک نقد بالاترین و پرسش پاپ پایین ترین سطح هم بستگی را با بسندگی زبانی داشته اند. از میان چهار زیرمجموعه تلویح فردی نیز تناسب افشای اطلاعات دارای بالاترین سطح هم بستگی مثبت معنادار و تناسب کلی دارای پایین ترین سطح هم بستگی با میزان بسندگی زبانی بوده اند. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان می دهند هر دو نوع تلویح، رابطه معنادار مثبتی با سطح بسندگی زبان دارند. بنابراین، یکی از کاربردهای آموزشیِ پژوهش حاضر این است که طراحان کتاب های درسی می توانند مصادیق فرهنگ وابسته منظورهای ضمنی قاعده مند و فردی را در متون و مباحث کتاب های درسی بگنجانند تا درک زبان آموزان از آن منظورها را ارتقا دهند. معلمان نیز می توانند به جای تمرکز صرف بر مشخصه های زبان شناختی، اهمیت درک و تعبیر منظورهای ضمنی گفتار را مورد توجه قرار دهند.
تأثیر سبک های یادگیری متفاوت در عملکرد زبان آموزان ایرانی در انواع مختلف پرسش های آزمون آیلت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر تلاشی است به منظور گسترش دانش ما در زمینه تأثیر سبک های مختلف یادگیری بر عملکرد داوطلبان ایرانی در آزمون آیلتس. هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک های مختلف یادگیری و میزان اثرگذاری آن ها بر کسب نمرات بالاتر و نیز عملکرد زبان آموزان در انواع پرسش های آزمون آیلتس است . در این تحقیق، 90 نفر از زبان آموزان رشته های مختلف تحصیلی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه سبک های شناختی طراحی شده از سوی کلب ( 1984 ) و نیز یک آزمون آیلتس مدل است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نشان داد که بیشتر داوطلبان دارای سبک شناختی بازتاب گرا هستند و به ترتیب پس از آن، داوطلبان عمل گرا، فعال گرا و نظریه پرداز قرار دارند. در این میان، داوطلبان عمل گرا عملکرد بهتری در آزمون آیلتس در هر مهارت داشتند. نتایج واریانس یک طرفه ( Anova One - Way ) نشان داد که بین متعلق بودن به هرکدام از سبک های یادگیری و میزان موفقیت در آزمون آیلتس، تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، میان متعلق بودن به هر یک از این سبک های یادگیری و عملکرد زبان آموزان در انواع مختلفِ پرسش های آیلتس T ازجمله پرسش های تکمیل جمله و چهارگزینه ای، رابطه معناداری مشاهده شد.
نگاهی نو به آموزش دستور زبان: معرفی آموزش «فکربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
101-127
حوزه های تخصصی:
آموزش دستور یکی از فرایندهای مهم آموزش زبان است که با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. در روش های سنتی تأکید را روی به خاطرسپاری قواعد دستوری می گذارند؛ اما رویکردهای نوین آموزشی به ارتقای توانایی ارتباطی از طریق دستور نیز توجه می کنند. پژوهش حاضر می کوشد پس از بررسی سیر تاریخی آموزش دستور، رویکردهای نوین آموزشی بر اساس حس و تفکر را پیشنهاد دهد. نگارندگان بر اساس سطوح تفکر بالا و پایین و درگیری حواس زیاد (حواس افزوده) و حواس کم (حواس کاسته) ، چهار آموزش «نظری»، «کاربردی»، «فکرورزی» و «فکربردی» را معرفی کرده و بدین نتیجه دست یافته اند که آموختن قواعد دستوری به تنهایی کافی نیست؛ بلکه مدرس باید تلاش کند آموزش دستور را به گونه ای انجام دهد که قواعد دستوری در حافظه بلندمدت زبان آموز ثبت شود. بنابراین، دستور را می توان به شیوه فکربردی انجام داد و انواع تفکرهای انتقادی، خلاقانه و آینده نگر او را نیز پرورش داد. در این روش، با افزایش قدرت تفکر و درگیری حواسِ بیشتر، میزان توجه زبان آموز بیشتر می شود و خلاقیت و توانش ارتباطی او نیز افزایش می یابد و این امر میزان یادگیری نکات دستوری را افزایش می دهد. در این راستا، استفاده از تمرین های دستوری تکلیف محور و تمرین هایی که به تفکرهای انتقادی و خلاقانه می انجامد ، مؤثر به نظر می رسد و مدرس می تواند از طریق آن ها دستور را به شکل کاربردی و فکربردی آموزش دهد.
تأملی بر تعامل شکل و معنا در شکل بندی متن ادبی «چند روایت معتبر درباره عشق» در نگاهی سمازیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف نقد، از جمله نقد ساختارگرایانه متون در ادبیات را، می توان ردیابی اجزای موجود در متن و تحلیل آن ها برشمرد. از سوی دیگر، در علم زبان شناسی نگاه سمازیولوژیک مبتنی بر حرکت پردازشی - خوانشی از فرم به طرف معنا در متن است. مطالعات ساختارشناختی بر آثار ادبیات فارسی کم شمار نیستند؛ اما کماکان نیاز است ارتباط بین رویکردهای نقد ادبی و روش های تحلیل زبان شناختی تبیین شود. این پژوهش در نشان دادن روند پیدایش معنا در یک پیکره مطالعاتی در زبان فارسی تلاش می کند. با این پرسش که چگونه، در نگاهی سمازیولوژیک، اجزای فرمی پیکره مطالعاتی، به تنهایی، در ارتباط با هم و نیز با نگاه به مفهوم انسجام در چارچوب متن یک شکل بندی معنایی را به دست می دهند. داستان کوتاهِ « چند روایت معتبر درباره عشق » نوشته مصطفی مستور، پیکره مطالعاتی این پژوهش است. هدف این مطالعه، مشاهده روند شکل بندی متن و معنا در داستان کوتاه مستور با تکیه بر رویکرد ساختارگراست. از مهم ترین نتایج این بررسی، نمایاندن معانی نهفته در متن با استفاده از روش سمازیولوژیک و رویکرد ساختارگراست. آنجا که فراز و فرود یک احساس رمزآلود درونی و عشق، از پسِ ساختارهای متن (واژگان، آواها، جمله بندی و روایت سازی) و تحلیل آن ها، تا حد زیادی نمایان می شود. واژه های کلیدی : ساختارگرایی، شکل، معنا، رویکرد سمازیولوژیک، مصطفی مستور. nce textuelle
بررسی اصل فرافکن گسترده در چند زبان ایرانی پیش از اسلام براساس دستور زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برمبنای تبیین های فراهم شده برنامه کمینه گرا، جایگاه فاعل را در جمله های زبان های اوستایی، فارسی باستان و فارسی میانه براساس اصل فرافکن گسترده بررسی کرده است. شواهد به دست آمده از این زبان ها نشان می دهد که مشخّصه اصل فرافکن گسترده در آن ها قوی است. در این زبان ها هسته نقشی زمان پس از ارزش گذاری مشخّصه حالت گروه اسمی موجود در جایگاه مشخّص گر گروه فعلی کوچک و دریافت ارزش مشخّصه های فی خود از همان گروه اسمی، نیاز دارد که این گروه اسمی از جایگاه مشخّص گر گروه فعلی کوچک به جایگاه مشخّص گر خود حرکت کند تا بدین وسیله ویژگی اصل فرافکن گسترده خود، را بازبینی و حذف نماید. این حرکت بیان گر قوی بودن مشخّصه اصل فرافکن گسترده در این زبان ها است که باعث می شود فاعل نتواند به صورت ابقایی در گروه فعلی کوچک باقی بماند. براساس اصل تیغ اوکام و بررسی شواهد زبانی، در جمله های درونه گیری شده این زبان ها، ترتیب بی نشان آرایش واژگانی زبان فارسی به صورت فاعل + مفعول + فعل باقی می ماند، امّا در جمله های پایه، سازه های جمله براساس نوع خوانش نشان دار و یا بی نشان می توانند تحت فرایند قلب نحوی قرار گیرند و برای کسب خوانش معنادار به موقعیت های دیگری در جمله حرکت کنند.
بررسی پدیده رمزگردانی از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی: مطالعه گفتار روزمرّه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پی آمدهای ناشی از تماس زبانی در جوامع چندزبانه، رمزگردانی یا گردش متناوب بین دو یا چند زبان است. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی است که به بررسی مقایسه ای میزان و جهت رمزگردانی درمیان دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسّطه در سه طبقه اجتماعی پردرآمد، متوسّط و کم درآمد در جامعه چندزبانه شهرستان ارومیه پرداخته است. داده های مورد نیاز به روش ضبط گفتمان طبیعی به دست آمده و متخصّص آمار و نرم افزار اس.پس.اس.اس. آن ها را تحلیل کردند. براساس نتایج به دست آمده، ارتباط بین جهت رمزگردانی و طبقه اجتماعی افراد معنی دار بود؛ بدین ترتیب که جهت غالب رمزگردانی در طبقه پردرآمد از فارسی به ترکی است، درحالی که در دو طبقه دیگر برعکس است؛ افزون بر این، طبق نتایج به دست آمده بین جنسیت و جهت رمزگردانی ارتباط معنی داری وجود ندارد؛ همچنین تفاوت میزان رمزگردانی در طبقات اجتماعی مورد بررسی و گروه های جنسی معنی دار نبود.
ترجمه فارسی تابوی های زبانی فیلم پالپ فیکشن: مقایسه ترجمه دانشجویی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه آموزش ترجمه در مطالعات ترجمه دیداری شنیداری تا حد زیادی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است، اما پژوهش های نسبتاً کمی به راهکارهای ترجمه نمودهای زبان تابو در آموزش ترجمه دیداری شنیداری پرداخته اند. از این رو، در پژوهشی توصیفی، از دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی خواسته شد فیلم پالپ فیکشن (تارانتینو، 1994) را به زبان اصلی تماشا کنند و سپس متن فیلم را به فارسی ترجمه کنند. به لطف وجود نسخه دوبله حرفه ای این فیلم، راهکارهای به کاررفته توسط دانشجویان در مواجه با نمودهای زبان تابو با ترجمه حرفه ای و رسمی آن قابل مقایسه و بررسی بود. نتایج نشان می دهد که شرکت کنندگان با حذف اغلب نمودهای زبان تابو مانند ترجمه حرفه ای، از راهکارهای ترجمه حرفه ای و رسمی ترجمه دیداری شنیداری استفاده می کنند. هرچند، دومین راهکار استفاده شده از نظر میانگین تعداد کاربرد در میان دانشجویان، جانشینی نمود زبان تابو با زبان غیرتابو است، ترجمه رسمی سعی کرده با کاهش اثر نمود زبان تابو ، آن را حفظ کند. پیشنهاد می شود از آنجایی که ترجمه مؤثر نمودهای زبان تابو می تواند نقش مهمی در موفقیت محصولات دیداری شنیداری ایفا کند، از نتایج مقاله حاضر برای افزایش آگاهی بیشتر دانشجویان در ترجمه آن ها استفاده شود.
معرفی الگوی «هیجامد» به عنوان شیوه ای کارآمد برای کاهش اضطراب خواندن در زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، مهارت خواندن و درک مطلب یکی از چهار مهارت اصلی در زبان انگلیسی است که نقش مهمی در نشر علم و دانش ایفا می کند و به همین دلیل مورد توجه صاحب نظران است. از میان عوامل مختلفی که بر کیفیت مهارت خواندن و درک مطلب تأثیر می گذارند، اضطراب خواندن در زبان خارجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهشگران موارد مختلفی همچون رسم الخط و شیوه نگارشی متفاوت، عوامل فرهنگی و ترس از خطا را علل ایجاد اضطراب خواندن در زبان خارجی معرفی کرده اند. در کنار این موارد و با در نظر گرفتن جایگاه حواس و هیجان های مثبت و منفی در روند یادگیری زبان خارجی، می توان سطح هیجامد زبان آموز نسبت به محتوای متن را یکی از علل ایجاد اضطراب خواندن در زبان خارجی دانست. هیجامد که ترکیبی از سه مؤلفه حس، هیجان، و بسامد است به این نکته مهم اشاره دارد که افراد هیجان های مختلفی را در اثر تجربه های حسی مختلف در ارتباط با واژگان زبان تجربه می کنند. جستار حاضر می کوشد میزان و ترتیب استفاده از حواس پنجگانه زبان آموز برای بالابردن سطح هیجامد و تقویت سرمایه های حسی هیجانی در ارتباط با محتوای متن را، به عنوان راهکارهایی برای کنترل اضطراب خواندن در زبان خارجی معرفی کند. در نهایت، پیشنهاد می شود پژوهش های تجربی نیاز است که میزان تأثیرگذاری انواع هیجامد، ترتیب و ترکیب استفاده از حواس برای کنترل اضطراب خواندن بررسی شود.