فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تأثیر آموزش مقابله ای باز ترکیب عبارت ها بر صحت دستوری: از منظر فرضیه تعلیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با الهام از یافته های مربوط به نقش عبارت ها در رشد زبانی٬ پژوهش حاضر تأثیر آموزش مقابله ای بازترکیب عبارت ها بر فراگیری ساختارهای دستوری منطبق با مراحل دستوری (نحوی) نظریة پردازش پذیری را مورد بررسی قرار داد. به تعبیر دقیق تر، هدف این پژوهش بررسی پیش بینی فرضیة تعلیم پذیری بود مبنی بر اینکه آموزش فقط زمانی مؤثر است که به یک مرحله بالاتر از سطح دانش فعلی زبان آموزان مربوط شود. برای این منظور، سه گروه از فراگیران زبان انگلیسی از بین گروه بزرگ تری از زبان آموزان انتخاب شدند. به یک گروه آموزش مقابله ای در رابطه با مفهوم و ساختار عبارت های زبان فارسی و انگلیسی داده شد، در حالی که گروه دوم همین آموزش را فقط به زبان انگلیسی دریافت کرد و گروه سوم به عنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مخصوصاً از نوع مقابله ای آن به طور معنی داری به فراگیری مراحل دستور زبان ارائه شده در نظریة پردازش پذیری در تولید شفاهی و نوشتاری کمک کرد و پیش بینی فرضیة تعلیم پذیری را نقض نمود. تفسیر نظری نتایج در قسمت بحث و بررسی پایانی ارائه می شود.
بررسی واژه های شناور در رساله «ارشاد المریدین» کمال الدین حسین خوارزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه های شناور یا مفردات، آن دسته از واژه هایی هستند که عنوان صرفی ثابتی ندارند. به عبارتی، این واژه ها ما بین دو حوزه ساختواژه و نحو قرار می گیرند. از یک سو، واژه اند و از دیگرسو، تعیین معنای دقیق آنها مستلزم دقت در روابط نحوی و جایگاه آنهاست. بنابراین، مقولاتی واژگانی-نحوی به شمار می روند. از این رو، باید در ارتباط با دیگر واژه های جمله سنجیده شوند تا بتوان آن ها را به یکی از مقولات نحوی زبان فارسی نسبت داد. مقاله حاضر با شیوه توصیفی- تحلیلی سعی دارد که این واژه ها را در متن کتاب «ارشاد المریدین» کمال الدین حسین خوارزمی بررسی کند. برایند پژوهش حاکی از آن است که واژه های بس/ بسی، تا، چند/ چندین، چنین/ چنان، چون/ چو، همچو/ همچون، چه، دگر/ دیگر، که، مگر، هم، همه، هیچ، یک/ از واژه های شناوری هستند که در این متن به کار رفته اند. بیشتر این واژه ها در نقش های دستوری قید (پرسش، منظور، زمان، شرط، استثنا، تردید، افزایش، نفی و ترتیب)، صفت (مقدار، پرسشی، مبهم و تعجبی)، حرف اضافه، مسندالیه، همپایگی، ضمیر (مبهم، پرسشی، غیرپرسشی و شمارشی) به کار رفته اند. در این میان «که» پرکاربردترین واژه شناور این متن است که جمله بعد از آن در نقش ضمیر غیرپرسشی، پیوند، مسندالیه، صفت، مفعول، قید زمان و قید شرط ظاهر شده است.
بررسی و تحلیل سکوت در گفتمان ادبی با رویکرد نشانه - معناشناختی؛ مطالعۀ موردی: کلیدر و جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه معناشناسی گفتمان در پی کشف روابطی است که به تولید معنا منجر می شوند. در فرایند زایشی گفتمان، سطحی ترین لایه با ژرف ترین لایه ارتباطی تنگاتنگ دارد. ازجمله عناصر صوری گفتمانی که در زیرینی ترین لایه ها به تولید معنا منجر می شود، فضاست که اخیراً در مطالعات ادبی مطرح شده است. سکوت غیاب عنصر زبانی در گفتمان است به نحوی که نشانۀ چیزی باشد. اما همین عنصر غایب، به وسیلۀ عناصر ساختاری و متنی در گفتمان تجلی می یابند و در پس زمینۀ متن حاضر می شوند. سکوت به عنوان عنصری دلالتگر، در ارتباط با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافت می شود. محمود دولت آبادی، نویسندۀ واقع گرای ایرانی، یکی از داستان پردازان ادبیات اقلیمی نیز هست و بر این اساس، فضا در آثارش نقش بسزایی ایفا می کند. به علاوه، با وجود جایگاه ویژۀ زبان در رمان هایش، سکوت نزد وی به عنوان عنصری معناآفرین بروز می یابد. پژوهش حاضر، با هدف نشان دادنِ فرایند شکل گیری سکوت در کلیدر و جای خالی سلوچ و با تکیه بر رویکرد تنشی گفتمان و نشانه معناشناسی فضا، سعی دارد سکوت را در برخی از ساخت های فضابنیان این دو رمان بررسی کند. در این راستا، مطالعۀ رده های حسّی گفتمان، میدان شنیداری و ارتباط آن ها با تکوین سکوت در فضاها اجتناب ناپذیر است. همچنین، بررسی ها نشان می دهد که ساخت های گفتمانی از اصل فرایند زایشی تبعیت می کنند و فضاهای هراس آلود و سیاهی که در لایۀ صوری این دو رمان به تصویر کشیده شده، به دور از نقش ارجاعی صرف، در سطحی عمیق تر ناظر به خفقان موجود در دورۀ هم عصر این دو رمان، و در ژرف ترین لایه ها، نشان دهندۀ زوال و مرگ است.
بررسی مقایسه ای فراگفتمان های اخبار روزنامه های انگلیسی و فارسی در مورد حادثه ی یازده سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد فراگفتمان و انواع آن، در اخبار مربوط به حادثة یازده سپتامبر در روزنامه های انگلیسی و فارسی انجام شده است. اخبار روزنامه های انگلیسی برگرفته از آرشیوهای خبری موجود در اینترنت و اخبار روزنامه های فارسی مستخرج از روزنامه های موجود در آرشیو کتابخانة آستان قدس رضوی هستند. شیوة گردآوری داده های تحقیق براساس نمونه گیری دسترسی آسان، شناخته بودن و نیز کثیرالانتشار بودن روزنامه ها است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در متون خبری انگلیسی و فارسی از انواع فراگفتمان ها استفاده شده است؛ اما در نحوة توزیع و بسامد فراگفتمان ها در روزنامه های مورد بررسی دو زبان، شباهت ها و تفاوت هایی مشاهده می شود. براساس نتایج آزمون مجذور خی، عوامل تعاملی در مقایسه با عوامل تبادلی، بیشتر در اخبار به کار برده شده اند. براساس نتایج این آزمون، از بین زیرمقوله های فراگفتمان تعاملی، گذارها و گواه نمایی ها بیشترین کاربرد را در هر دو گروه از روزنامه ها داشته اند. از میان زیرمقوله های فراگفتمان تبادلی، عبارات احتیاط آمیز، نقش نمای نگرشی و تقویت کننده ها بالاترین میزان بسامد را دارا بوده اند.
Cross–linguistic Comparison of Refusal Speech Act: Evidence from Trilingual EFL Learners in English, Farsi, and Kurdish(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
To date, little research on pragmatic transfer has considered a multilingual situation where there is an interaction among three different languages spoken by one person. Of interest was whether pragmatic transfer of refusals among three languages spoken by the same person occurs from L1 and L2 to L3, L1 to L2 and then to L3 or from L1 and L1 (if there are more than one L1) to L2. This study aimed to investigate the production of refusals in three languages and to specify the impact of linguistic knowledge on pragmatic transfer of refusals. To this end, 161 participants in 5groups filled out a Discourse Completion Test (DCT). Data was coded and analyzed according to semantic formula sequences. The data obtained from Kurdish learners of English who were also fluent in Farsi (Trilinguals) were compared with those in other four groups: 1)Native English speakers; 2)Monolingual speakers in Farsi; 3) Monolingual speakers in Kurdish; and 4) Bilingual Farsi learners of English. The results revealed that pragmatic transfer exists in choice and content of semantic formulae. It was also found that the sociocultural norms of English, Farsi, and Kurdish languages differ with respects to the refusal speech act and that individuals’ social power and relative distance play a critical role in performing such a speech act. This research suggests that, in spite of the norm differences existing among these languages, transfer of refusals mostly occurs from Kurdish as L1but not from L2 (Farsi) to L3 (English).
تأثیر بازی های زبانی مبتنی بر گفتمان کلاسی بر دایره ی واژگان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور تعیینِ میزان تأثیر گذاری بازی های آموزشیِ مبتنی بر گفتمان کلاسی، بر دایره واژگان کودکان کلاس دوم ابتدایی انجام شد. نخست، مفهوم گفتمان کلاسی به درون دادِ ارائه شده و یا تنظیم شده به وسیله معلم و تعامل و پیوند میان دانش آموزان از طریق بازی محدود شد. سپس، 44 دانش آموز پایه دوم ابتدایی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به شیوه تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گروه بندی شدند. طرح پیش آزمون-پس آزمون با بهره گیری از یک آزمون دایره واژگانِ محقق ساخته که دربرگیرنده 35 پرسش بود، به اجرا درآمد. در ابتدای فرایند پژوهش، پیش آزمون از هر دو گروه به اجرا در آمد تا از میزان یکپارچگی و سطح آگاهی آن ها درباره واژگان اطمینان به دست آید. سپس، گروه آزمایش طی 6 ماه به مدت 3 ساعت در هفته، با روش مبتنی بر بازی های زبانی مبتنی بر گفتمان کلاسی آموزش داده شدند. گروه کنترل نیز بدون تمرکز بر بازی های زبانی و در همان مدت با معلم و کتاب آموزشی، موردِ آموزش سنتی یکسان قرار گرفتند. در پایان دوره آموزشی، پس آزمون پیشرفت زبانی از هر دو گروه به اجرا درآمد. یافته های تحلیل نمرات با بهره گیری از آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معناداری در یافته های پس آزمون بین گروه آزمایش که تحت آموزش با بازی های زبانیِ مبتنی بر گفتمان کلاسی قرار گرفته بود و گروه کنترل که تحت آموزش سنتی بود، وجود داشت. به این معنا که گروه آزمایش پیشرفت چشمگیری در افزایش دایره واژگان از خود نشان داد. یافته ها می تواند راهگشای معلمان، برنامه ریزان و نگارندگان کتاب های درسی در نظام آموزش و پرورش کشور باشد تا با توجه به رویکردهای گفتمانی روزمره و گنجاندن مفاهیم مرتبط با بازی، علاقه و تمایل دانش آموزان برای یادگیری را افزایش دهند.
Review of Lars Johanson and Christiane Bulut (eds)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The Effects of Cultural Schemata on EFL students' Reading Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنس دستوری در هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
209-232
حوزه های تخصصی:
گورانی یکی از زبان ها ی ایرانی شمال غربی است که به طور پراکنده در استان های کرمانشاه و کردستان ایران و بخش هایی از اقلیم کردستان عراق تکلم می شود و با توجه به گسترش نفوذ زبان های قدرتمند مجاور آن مانند فارسی، عربی و کردی، در معرض خطر است. یکی از ویژگی های دستوری زبان گورانی، جنس دستوری است که در مورد آن تنها به اشارات کوتاهی در برخی از منابع مانند ( 1966 MacKenzie, ) و سجادی (1394) بر می خوریم. با توجه به نقش مؤثر جنس دستوری در صرف و نحو گورانی، این مقاله می کوشد تا با استفاده از داده های میدانی از دو گویش لهون (شمالی و جنوبی) و هورامان تخت، به نقش، کاربرد و صورت گوناگون این ویژگی دستوری در این زبان بپردازد. داده های این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری ( Corbett, 1991 ) بررسی شده و روش تشخیص جنس دستوری واژ ه های مشتق، مرکب و وام واژه ها تعیین شده است. نتایج به دست آمده، تفاوت های معناداری را در کاربرد جنس دستوری هنگام وام گیری واژه از زبان های دیگر و تک واژهای حالت در دو جنس مذکر و مؤنث و شناسه های فعلی و تأثیر جنس دستوری اسم بر وابسته های اسمی در دو گویش مذکور هورامی نشان می دهد.
آن جا که سخن قدر می یافت (زندگی نامه تحلیلی یوهان وولفانگ فون گوته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توصیف اصطلاحات در فرهنگ های لغت فارسی و کاربرد آن در فرهنگ نگاری براساس رویکرد معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده با روی کار آمدن فرهنگ های الکترونیکی و با توجه به نارسایی های فرهنگ های موجود فارسی، ارائه شیوه ای علمی و مبتنی بر نظریه در فرایند تدوین فرهنگ ها ضروری است. یکی از دغدغه های حوزه فرهنگ نگاری، همواره شیوه مرتب کردن اصطلاحات و عبارات اصطلاحی بوده است. هدف از پژوهش حاضر ارائه اصطلاحات و عبارات اصطلاحی به شیوه ای غیر خطی در فرهنگ ها است. برای رسیدن به هدف پژوهش این پرسش مورد توجه قرار گرفت که چگونه می توان شیوه ای جدا از شیوه متداولِ ترتیب الفبایی و خطی برای فهرست کردن اصطلاحات و ارائه معادل های آنها در نظر گرفت؟ در این راستا، نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد معناشناسی شناختی و مفاهیم مطرح در آن، همچون استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و نیز دانش متعارف، به بررسی داده های برگرفته از فرهنگ دوجلدی فارسی سخن (انوری، 1382) پرداختند. در انتها، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ارائه بسته های استعاری و مجازی و براساس دانش متعارف اهل زبان در فرهنگ های لغت، می توان شیوه ای غیرخطی برای چینش اصطلاحات و معادل های آنها پیشنهاد کرد. اما تمام اصطلاحات قابل تحلیل براساس استعاره، مجاز و دانش متعارف نبودند، زیرا بعضی از اصطلاحات با بخش غیرمجازی زبان ساخته شده اند و بر همان اساس هم قابل تحلیل می باشند.
تحلیل کیفیت معنابخشی به پدیدار ها در زبان گفتمان عرفان بر مبنای آرای لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دشواری های مخاطب در مواجهه با متون عرفانی، ناتوانی در درک تجربه زیسته عارف است. کشف چگونگی معنابخشی به جهان پدیدارها در گفتمان عرفانی بدون توجه به زبان و فهم علمی نشانه های زبانی ممکن نیست. اگر چونان هایدگر زبان را خانه وجود بدانیم، حقیقت عرفان نیز در زبان متجلی است، اما به دلایلی چون نقضان زبان عادی در بیان تجارب، موانع فهم مخاطب در درک حقیقت و تجارب عرفانی، دشواری موضوع و غیرعادی بودن تجارب عارف و... زبان عرفان دشواریاب و پیچیده می نماید؛ به ویژه اینکه در گفتمان عرفانی، عارف سوژه به عنوان کنشگر و روایتگر عرفان با ابژه هایی متفاوت روبه روست. در یک سو، جهان حسی پدیدارها و تجربه حسی او قرار دارد و در سوی دیگر با تجربه ذهنی عرفانی او مواجه ایم که بخش بی واسطه و غیرقابل انتقال از تجربه زیسته اوست. جستار حاضر تلاش می کند به کمک آرای پدیدارشناسانه و مبانی زبان شناختی فلسفی لاندوفسکی چگونگی فرایند معنابخشی به جهان پدیدارها را در دو نظام نگرشی وحدت شهودی و وحدت وجودی در گفتمان عرفانی رمزگشایی کند. عارف سوژه با توجه به رویکرد وجود شناسی عرفان نظری از دریچه دو نگرش وجودی و شهودی، ارتباط خود با جهان متن را به تصویر می کشد. او به عنوان سوژه به گونه ای تازه به جهان پدیدارها معنا می بخشد و درنتیجه، فرایند متفاوتی برای زایش و یا دریافت معنا پیش رو خواهد داشت.
لغات جالب
منبع:
وحید آبان ۱۳۴۳ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
بررسی نشانه معناشناختی واژگان «ذکر» و «خیر» در قرآن و معادل های آن ها در هفت ترجمة فرانسوی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه معناشناسی به بررسی نشانه به منظور دستیابی به معنا می پردازد. بر مبنای این دیدگاه نشانه و معنا دو عامل وابسته به یکدیگرند و یکی بدون حضور دیگری هیچ است. از جمله مسائلی که در زبان شناسی و معناشناسی مطرح است چندمعناییست که مترجمان را با مشکل روبه رو می سازد و می تواند معیار برتری ترجمه در نظرگرفته شود. چندمعنایی در قرآن نیز حائز اهمیت است؛ زیرا به دلیل فراوانی وجوهِ برخی واژگانِ قرآن، مشکل می توان معنای درست را بیان کرد و حضور این پدیده ابعاد گفتمانی متنوع را ایجاد می کند و مسیر گفتمان را تغییر داده و به سوی هدفی خاص به پیش می برد. در ترجمة این واژگان، بافت و واحدهای هم نشین بسیار مهم می باشند. مترجم بافت را با مراجعه به کتب تفسیری معتبر دریافت کرده و به مدد کلمات هم نشین به تحلیل معنایی می پردازد. در این پژوهش، پس از بیان گفتمان غالب قرآن، دو واژه چندمعنایی «ذکر» (آیة ۹ سورة جمعه) و «خیر» (آیة ۳۰ سورة نحل) با توجه به بافت و واحدهای هم نشین و به منظور دریافت معنای صحیح بررسی شده و سپس چگونگی معادل گزینی این واژگان توسط هفت مترجم فرانسوی، یعنی ماسون، ساواری، شورکی، برک، گروس ژان، بلاشر و کازیمیرسکی تحلیل شده است. همچنین ترجمة پیشنهادی ارائه شده و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شده که مترجم چگونه می تواند در عین وفاداری نسبی به متن مبدأ، فحوای کلام را به مخاطب انتقال دهد.
وند زمان گذشته و گونه های آن در لهجه ها و گویشهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده در مقاله ای با عنوان "" شناسه سوم شخص مفرد در مصادر فارسی "" ( کلبا سی، 1375 ) نظر خود را در مورد وند زمان گذشته چنین بیان کرده که شناسه سوم شخص مفرد احتمالا باعث پیدایش وند زمان گذشته در مصادر و افعال ایرانی شده است. در مقاله اخیر گونه های شناسه سوم شخص مفرد در زمان حال و نیز گونه های وند زمان گذشته مورد بحث قرار می گیرند.
Uncovering the Relationship between EFL Teachers' Big Five Personality Traits and their Self-concept(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study is an attempt to find out whether there is a significant relationship between EFL teachers’ Big Five personality traits and their self-concept. In addition, ittried to examine if there is any significant relationship between teachers' teaching experienceand their self-concept. 112 EFL teachers participated in this study. They were asked to complete NEO Five Factor Inventory and Teacher Self-concept Evaluation Scale. Data were analyzed using Correlation, Multiple Regressions, and ANOVA. Results indicated thatself-concept was significantly correlated with four components of the Big-Five personality traits.It was positively related with ""Neuroticism"", ""Openness to experience"" and ""Conscientiousness"", but negatively related with ""Agreeableness"". It was also revealed that there was not any statistically significant difference among the three groups (low, mid, and high experience EFL teachers) with respect to their self-concept. The overall results of the study were discussed, and the implications for policy and practice were made.
بررسی آغازگرهای فرانقش متنی در عبهرالعاشقین روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی نقش گرا زبان را به عنوان یک نظام معانی به همراه صورت هایی می داند که از طریق همین صورت ها، معانی تشخیص داده می شوند. در دستورِ نقش گرای هلیدی، علاوه بر فرانقش تجربی و بینافردی که در درک تجربه ها و بیان روابط بینافردی دخیل اند، مؤلفه معنایی دیگری هم به نام فرانقش متنی وجود دارد که به نوعی، مکمل دو فرانقش یادشده است. در این فرانقش، زنجیره ها و توالی های موجود درگفتمان شکل می گیرند و همچنان که کلام پیش می رود، پیوستگی جریان سخن نیز ساماندهی می شود. زبان میان خود و بافت ارتباط برقرار می کند تا به تناسبِ بافتی که در آن بیان شده و با توجه به ویژگی های مترتب بر آن بافت، متن آفرینی کند. نوشتار حاضر بر آن است تا ویژگی های زبان شناختی روزبهان بقلی را در کتاب عبهرالعاشقینبراساس فرانقش متنی واکاوی کند و به کشف نظام معنایی موجود در متن و چگونگی ارتباط متقابل با خواننده دست یابد. بدین منظور بخش هایی از این کتاب برای بررسی از منظر فرانقش متنی انتخاب و در آن به تحلیل و بررسی انواع آغازگرها و میزان بسامد آن ها پرداخته شده است. آن گاه با تعیین درصد انواع آغازگرها و میزان بسامد هریک، مشخص شد که درص د وق وع آغ ازگر متن ی ب سیار بی شتر از آغازگر بینافردی است. این امر نشان دهنده انسجام و هماهنگی بیشتر بندهای عبهرالعاشقیناست که درواق ع رابطه منطق ی و معن ایی ب ین دو بن د را ب ه وج ود م ی آورد؛ در ح الی ک ه آغ ازگر بین افردی نگ رش، اح ساسات و قضاوت گوینده را در ارتباط با پیام نشان می ده د. وجود آغازگرهای تداومی، ساختاری و افزوده پیوندی، سهم بسزایی در پیوستگی کلام و انسجام میان بافت و گسترش مفهوم در بندهای به هم پیوسته دارد.
ضرورت بازتحلیل متون آموزشی گروه های عربی در دانشگاه های کشور رویکردی انتقادی به الشعر العربی الحدیث من احمد شوقی الی محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون آموزشی در رشته های علوم انسانی، علاوه بر جنبه های آموزشی، نقش پرورشی بسیار مهمی نیز به عهده دارد. لذا بازتحلیل مستمر این متون امری ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی انتقادی، کتاب الشعر العربی الحدیث من احمد شوقی الی محمود درویش نوشتة میشال خلیل جحا را بررسی کرده است. این کتاب، ضمن کثرت و تنوع نمونه های شعری که حسن آن شمرده می شود، نقص های فراوانی دارد. بی تناسبی میان نام کتاب و محتوای آن، غلبة صبغة تاریخی به جای رویکرد تحلیلی بر کتاب، شتاب زدگی و یک سونگری در داوری، کم توجهی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، فراوانی متون و فقدان تحلیل کافی برای آن ها، نامنسجم بودن بخش های مختلف کتاب، تفکیک نشدن شعر سنتی و شعر نو، کم توجهی به شعر پایداری و نبود رویکردی انتقادی به شعر معاصر از جمله عیب های آن است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که این کتاب شاکلة کتابی تحلیلی در باب شعر معاصر عربی را ندارد و بیش تر به منظور کتاب گزیدة متون قابل استفاده است.