فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی حروف اضافة مکانی در چارچوبِ شناختی: مطالعة موردی حرف اضافة «در/ توی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیمی که حروف اضافة مکانی بیان می کنند، از مفاهیم شناختی اولیة ما هستند؛ بنابراین حروف اضافة مکانی منبعی غنی برای مطالعه در حوزة معنی شناسیِ شناختی محسوب می شوند.
در این مقاله پس از مروری بر اصول رویکرد معناشناسیِ شناختی، برخی تعاریف حروف اضافه در رویکردهای سنتی آورده شده و سپس رویکرد معنی شناسیِ شناختی به حروف اضافه معرفی شده است . در نهایت، حرف اضافة ""در/ توی"" در چارچوب شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله نشان داده می شود رویکرد شناختی با مدد جستن از مفاهیمی چون طرحواره، شکل و زمینه، انطباق و ... تبیین گویاتری از حروف اضافة مکانی عرضه می کند.
تأثیر گسترش ساختاری جمله بر ماهیت معنا در نثر صوفیانه میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از تأثیرگذاری عمیق نثرصوفیانه میبدی به خلاقیت های ساختاری بازمی گردد. این پژوهش به بررسی جملات مرکب پرداخته تا تأثیر گسترش ساختار را بر ماهیت معنا نشان دهد. ضرورت و اهمیت این پژوهش در شناخت بیشتر بُعد انعطاف پذیری ساختاری زبان فارسی است. حوزه پژوهش، بخش تفسیر عرفانی مجلدات دهگانه کشف الاسرار و عده الابرار است که به روش سیستماتیک نمونه برداری شده اند تا به این پرسش پاسخ دهندکه؛ گسترش ساختاری جملات مرکب چه تأثیری بر ماهیت معنایی شان دارد؟ یافته ها نشان می دهند؛ در نثر صوفیانه میبدی، با چندگونه پیوند ساختاری و شکل گیری معنا روبرو هستیم. نخست؛ پیوند خطی اجزای ساختار و معنا در جملات مستقل همپایه. دوم؛ پیوند تودرتوی میان ساختار و معانی جملات ناهمپایه. سوم؛ پیوند تلفیقی(خطی و تودرتوی) میان اجزای ساختار و معنا در جملات خوشه ای (مرکبِ کامل) با بیشترین نمونه. چنانکه شواهد نشان می دهند؛ در آغاز یک ساختار نحوی مرکب، جمله ساده مستقلی آمده و در زنجیره جملات پس از آن، در هر جمله، بخشی از معانی جمله یا جملات پیشین به شیوه های مختلف گنجانده شده است. ازاین روی؛ هر جمله درعین برخورداری از استقلال با سهیم شدن در جزیی از معنای جملات پیش از خود از افزایش معنا نیز برخوردار گردیده است. علاوه بر افزایش معنا، روند هم افزایی معانی در زنجیره جملات و پیوندهای تودرتوی معنا و ساختار به معنای نهایی جمله مرکبِ کامل عمق بخشیده است. بدین گونه؛ میبدی توانسته با بیان ِروشنِ معانیِ پیچیده، تأثیری ماندگار براندیشه خواننده اش بگذارد. از زیبایی آفرینی که بگذریم، تعلیق معنا، افزایش معنا، هم افزایی معنا و عمق بخشیدن به معنا را از جمله تأثیرات پنهان گسترش ساختاری بر ماهیت معنا دانست.
بررسی افعال وجهی در هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی نظام وجهیّت در هورامی و افعال وجهی به کار رفته در این زبان می پردازد. پس از آشنایی مختصر با ویژگی های مقولة دستوری- معنایی «وجهیّت» و طبقه بندی نظام های وجهی بر مبنای آرای پالمر (1999 & 2001)، ویژ گی های هر یک از افعال وجهی «باید/mašjo »، «شدن/ bijej» و فعل «tāwāj» مورد بررسی قرار می گیرد. از میان افعال وجهی موجود، تنها فعل «بایستن/ mašjo » می تواند برای نشان دادن مرتبة الزام از وجهیّت معرفتی (وجهیّت استقرایی) و وجهیّت تکلیفی مورد استفاده قرار گیرد و در مقابل افعال «bijej» و فعل «tāwāj» تنها بیانگر مرتبة امکان از وجهیّت های معرفتی (وجهیّت حدسی) و تکلیفی هستند. فعل «bijej» می تواند در برخی موارد برای بیان مرتبة الزام از وجهیّت تکلیفی نیز به کار رود با این توضیح که به نسبت فعل «بایستن/ mašjo» اجبار کم تری را متوجه کنش گر می کند. فعل «tāwāj» می تواند برای نشان دادن وجهیّت پویا نیز به کار رود. فعل «mašjā » تنها فعلی است که برای ارادة معنای وجهیّت تکلیفی در گذشته مورد استفاده قرار می گیرد. هیچ یک از افعال وجهی مورد بحث در هورامی توانایی نشان دادن وجهیّت گواه نمایی را ندارند.
نگاهی به کتاب قواعد کاربردی زبان عربی
حوزه های تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی صوت شناختی تلفظ واکه های انگلیسی توسط زبان آموزان فارسی زبان (Acoustic Analysis of advanced and intermediate Persian EFL Learners' Pronunciation of English Vowels)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه نتایج یک بررسی آزمایشگاهی را بر روی تولید غیربومی واکه های انگلیسی گزارش می کند. توانایی تولید نُه واکه انگلیسی آمریکایی توسط دو گروه از زبان آموزان فارسی زبان که در سطح زبان آموزی متفاوتی قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. صحت تولید واکه های زبان آموزان از طریق محاسبه مقادیر پارامترهای صوت شناختی تعیین گردید. مقادیر سازه های فرکانسی اول و دوم لده فوگد و مدیسون (1996) را برای فضای واکه ای انگلیسی آمریکایی به عنوان مقادیر مرجع استفاده کردیم تا با مقادیر به دست آمده از تولید زبان آموزان فارسی مقایسه کنیم. نتایج نشان داد که زبان آموزان قادر به کنترل پارامترهای صوت شناختی واکه ها به صورت بومی، حتی برای واکه های مشابه در هر دو زبان نیستند که این امر به دلیل مداخله ی نظام واکه ای زبان اول آنهاست. مقادیر پارامترهای صوت شناختی با افزایش سطح زبان آموزی شرکت کنندگان تغییر محسوسی نکرد. جالب توجه است که جایگاه تولید به دست آمده برای واکه های غیرمشابه، نه به نزدیکترین متناظر زبان اول و نه به مقوله بومی نزدیک بودند. نتایج به دست آمده در چارچوب مدل همانندسازی ادراکی بِست (1994) قابل تبیین است. این مدل پیش بینی می کند که زبان آموزان مقوله های آوایی جدیدی برای تقابل های آوایی که مشابه زبان اول اشان نیستند، ایجاد می کنند.
مرگ مجاز
حوزه های تخصصی:
گسترش لغات زبان دوم مطالعه میزان لغات و خطاهای لغوی فراگیران زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توصیف واژگان ذهنی (mental lexicon) و نحوه رشد و گسترش آن در زبان دوم نظر محققین گوناگونی را به خود معطوف داشته است. هم اکنون برخی از این پژوهشگران بر این باورند که مولفه های محدودی چون حجم واژگان، میزان دستیابی به آنها و نیز کیفیت ارتباط بین واژه ها می تواند برای توصیف علمی واژگان ذهنی کافی شناخته شود.این تحقیق با تکیه بر مولفه های فوق، واژگان ذهنی زبان انگلیسی دانش آموزان دبیرستانها را از نظر کمی و کیفی و شیوه شکل گیری آن مورد بررسی قرار داده است.در این راستا تعداد 132 نفر از دانش آموزان سال دوم نواحی مختلف دبیرستانهای اصفهان به طور تصادفی انتخاب گردیدند و در پاسخ به آزمونهای تهیه شده در این زمینه شرکت جستند.تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که این گروه از فراگیران زبان از نظر مولفه ها فوق در روند یادگیری واژگان با کمبود و مشکلات متعدد و متفاوتی روبرو هستند.بخش پایانی این نوشتار به بررسی نوع و علل احتمالی بروز این مشکلات می پردازد و پیشنهاداتی را در جهت رفع آنها ارائه می نماید.
اصالت در تدریس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
"با ترویج روش های برقراری ارتباط گرایش به ""واقعیت"" در آموزش زبان ابعاد گسترده تری یافته است.
روش های یاد شده نه تنها تاکید بر استفاده از منابع واقعی زبان در کنار منابع آموزشی دارند بلکه استفاده ای واقعی و طبیعی از این منابع و همچنین استفاده از زبان در موقعیت طبیعی و غیرتصنعی را نیز مد نظر دارند. منابع واقعی زبان با وجود امتیازات فراوان (تنوع شکلی، اطلاعات غنی) نیاز مبرم به برنامه ریزی آموزشی و درسی با در نظر گرفتن مخاطبین زبان آموز دارند. این منابع از همان ابتدای آموزش و در سطوح مبتدی می توانند با طرح تمرینات و فعالیت های مناسب مورد استفاده قرار گرفته و زبان آموز را برای روبرویی با واقعیت زبان آماده سازد.
گروهی بودن این تمرینات و فعالیت ها احساس امنیت خاطر به تک تک اعضای گروه داده، نتیجه کار را بهبود می بخشد و موقعیت طبیعی برای کاربرد زبان مورد آموزش را در تبادلات گروهی ایجاد می کند. بدین ترتیب بکارگیری زبان به گونه ای واقعی و طبیعی جایگزین مکالمات مصنوعی در موقعیت های تخیلی که توسط متدهای سمعی و بصری رایج شده و کم و بیش در آموزش ما با روش های برقراری ارتباط باقی مانده است خواهد شد.
ساخت، رواسازی و پایاسازی پرسش نامه انگیزش و نگرش یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر را با هدف ساخت، رواسازی و پایاسازی پرسش نامة انگیزش و نگرش یادگیری زبان انگلیسی انجام دادیم. برای رسیدن به این هدف، از پرسشنامه فارسی مجموعه آزمون نگرش و انگیزش گاردنر در یادگیری زبان انگلیسی استفاده کردیم. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونة 245 نفری (135 پسر و 110 دختر) از دانشجویان کارشناسی در رشته های مختلف دانشگاه های تهران را برگزیدیم و پرسش نامه را روی آنان اجرا کردیم. این مطالعه دارای دو سؤال پژوهشی است: 1. آیا پرسش نامة انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجی، از روایی لازم برخوردار است؟ و 2. آیا پرسش نامة انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجی پایایی لازم را دارد؟ برای ارزیابی پایایی و روایی ابزار (پرسش نامه و عوامل)، از روش روایی سازه (تحلیل عامل تأییدی) و پایایی (محاسبة ضریب آلفای کرونباخ) استفاده کردیم. پایایی این پرسش نامه از طریق محاسبة آلفای کرونباخ 937/0 به دست آمد. در نتایج حاصل از محاسبة تحلیل عامل تأییدی، چهار عامل را شناسایی کردیم که نگرش دربارة اهمیت زبان، نگرش والدین نسبت به یادگیری زبان فرزندان، نگرش نسبت به سخنگویان بومی و انگیزة گرایشی نسبت به یادگیری زبان را اندازه گیری می کنند. با درنظر گرفتن نتایج این پژوهش، می توانیم بگوییم که این پرسش نامه از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است و عوامل به دست آمده یک مدل مناسب مفهومی را دربارة نگرش و انگیزش یادگیری زبان انگلیسی زبان آموزان ایرانی ایجاد می کنند. تحقیق حاضر مانند تحقیقات قبلی نشان داد که این پرسش نامه از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی می توانند انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجی دانشجویان را به گونه ای مناسب اندازه گیری کنند.
Genre Analysis and Genre-mixing Across Various Realizations of Academic Book Introductions in Applied Linguistics (تحلیل نوع متن و ترکیب آن در مقدمه کتاب های دانشگاهی در زبانشناسی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن بود که سه نوع متن از مقدمه کتاب های دانشگاهی یعنی؛ سرآغاز، مقدمه و پیش گفتار را از لحاظ کاربردها و ساختارهای متنی بالقوه، آنچنان که در نظریه نوع متن توسط سویلز (۱۹۹۰) و باتیا (۱۹۹۳) استدلال شده، بررسی نماید. علاوه بر این، مطالعه فعلی بر این هدف بود که پدیده اختلاط نوع متن را به عنوان عامل بیناگفتمانی، در سراسر انواع متن فوق الذکر بررسی نماید. در انجام این کار، پردازش جز به کل به عنوان رویکردی به تجزیه و تحلیل حرکت بلاغی، به منظور دستیابی به دیدگاه نسبتا عینی از ماهیت این گونه های نوع متن مقدماتی دانشگاهی اتخاذ گردید. داده ها که شامل سه مجموعه داده ی جداگانه با تعداد کل ٧٥ نمونه متنی مستخرج از کتاب های درسی زبانشناسی کاربردی بودند، به منظور شناسایی اختلاف آماری محتمل در بکارگیری حرکت بلاغی در سراسر سه مجموعه داده ی مورد مطالعه، بررسی شدند. یافته های این مطالعه، مدل های ساختاری تقریبا مشابهی را برای سه نوع متفاوت از مقدمه کتاب دانشگاهی نمایان کرد. با این وجود، تحلیل آماری داده ها حاکی از وجود تفاوت هایی ملموس تنها در دو حرکت بلاغی بود. علاوه بر این، بررسی صناعات فراگفتمانی و ویژگی های بلاغی در هر سه مجموعه داده، نشان داد که چگونه نویسنده های مقدمه کتاب ، منابع متنی را با موفقیت به تصرف درآورده و یک هدف تبلیغاتی را با یک هدف آموزنده درآمیخته اند. یافته های این تحقیق، نه تنها برای نویسندگان در تالیف یک بخش مقدماتی موفق برای کتاب های درسی خود در زبانشناسی کاربردی سودمند می باشد بلکه همچنین می تواند به عنوان دستورالعمل هایی در راستای تغذیه آموزش انگلیسی با اهداف ویژه از نظر محتوا و طراحی برنامه درسی و نظام آموزشی استفاده شود.
تغییرات معنایی و مفهوم سازی های فرهنگی نام اندام دست در جزء اول اسامی مرکب زبان فارسی در قالب زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تغییرات معنایی و شیوه مفهوم سازی نام اندام دست در جزء اول 160 اسم مرکب فارسی بررسی می شود. مسئله و پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از اینکه شیوة تغییرات معنایی این مفهوم در واژه های مرکب فارسی چگونه است و آیا می توان از تحلیل معنایی، حافظة جمعی، فرهنگی و اجتماعی جامعة زبانی فارسی را دریافت و آن را با دو جامعة زبانی انگلیسی و چینی مقایسه کرد. هدف این بررسی، کاوش شیوه تغییر و نیز افزایش معنی نام اندام ""دست"" در فرایند ترکیب این واژه با اسمهای دیگر فارسی است، به گونه ای که در پایان از تفاوت ها میان این سه زبان در شیوه تغییرات معنایی و مفهوم سازی های این نام اندام، تبیین فرهنگی به دست داده شود و برای تنوعات زبانی تبیین غیر زبانی( شناختی- فرهنگی) ارائه شود. روش مطالعه پیکره بنیاد، بر پایه فرهنگ سخن و در قالب رویکرد زبان شناسی فرهنگی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تفاوتهای موجود در شیوه مفهوم سازی در این چند زبان دارای تبیین فرهنگی هستند. نوآوری این تحقیق در این است که تغییرات معنایی این نام اندام را در کلمات مرکب به روش عینی می کاود، از تفاوت زبانها تبیین فرهنگی به دست می دهد، بسامد هر مفهوم را لحاظ می کند. نتایج و دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: تحلیل فرهنگی تفاوتها و شباهتهای موجود در سه زبان مذکور، به تصویر کشیدن شیوة تغییرات معنایی در زبان، معرفی روش جدیدی برای آموزش واژه های زبان فارسی با استفاده از الگوی کاکتوس و معنی شناسی مطابقه ای و روان شناسی فرهنگی. دیدگاه نقدی مقاله بر این است که برای بررسی مسیر تغییرات معنایی کلمات لحاظ نمودن فرایند ترکیب نیز الزامی است.
رابطه بین توانایی ترجمه و رشته ترجمه در دانشجویان لیسانس ایرانی EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات ایرانی - میمون
مقاله به زبان انگلیسی: مقایسه نشانگرهای درگیرکننده انگلیسی در مقالات رشته های علوم انسانی و علوم محض (English Engagement Markers: A Comparison of Humanities and Science Journal Articles)
حوزه های تخصصی:
نشانگرهای درگیر کننده از عناصر مهم زبان هستند که خواننده را درگیر تعامل با متن می کنند. علی رغم اهمیت آنها کار تخصصی زیادی جهت مقایسه آنها در متون علوم انسانی و علوم محض صورت نگرفته است. مطالعه حاضر تحلیلی کمی و کیفی از مقالات چهار رشته در علوم انسانی (روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، و حقوق) و چهار رشته در علوم محض (ریاضیات، زمین شناسی، فیزیک، و زیست شناسی) از نشانگر های درگیر کننده در زبان انگلیسی ارایه می دهد. از هررشته 16 مقاله به طور تصادفی انتخاب شدند. درهمه ی قسمت های مقالات نشانگرهای درگیر کننده جستجو و مشخص شدند. سپس آماری از آنها تهیه شد و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان استفاده از نشانگرها در علوم انسانی بطور معنا داری از علوم محض بیشتر است. همچنین مشخص شد که از سال 1990 تا 2000 استفاده از این نشانگرها در مقالات هر دوعلم افزایش یافته است.
بررسی رابطه بین هوش تصویری و میزان یادگیری زبان عمومی و زبان تخصصی در دانشجویان (مطالعه موردی ، دانشگاه افسری امام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسامد پایه صوت در دوزبانه های مازندرانی- فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی بسامد پایه (F0) واکه ها و همخوان دار در دوزبانه های مازندرانی- فارسی و پاسخ به این پرسش که چه تفاوتی میان بسامد پایة صوت در این زبانها وجود دارد، به انجام رسیده است. به این ترتیب، روشِ این پژوهش به طور مقطعی، توصیفی، تحلیلی و غیرمداخله ای است. تعداد آزمودنی ها 5 نفر داوطلب (3 مرد و 2 زن)، و سن آزمودنی ها 25 تا 35 سال است. ابزار این پژوهش که در سال 1386 به انجام رسیده، آزمونی محقق ی و 57 واژه در زبان فارسییی آن به تأیید متخصصانِ این حیطه رسیده است. آواها در سه جایگاه آغازی، میانی و پایانی واژه ها بررسی شده اند. از آزمودنی ها خواسته شد تا هر واژه را سه بار تلفظ کنند و درنهایت میانگین بسامد پایه، با استفاده از نرم افزار تحلیل یچ، برای هر آوا و هر آزمودنی محاسبه گردید. سپس برای هر 5 فرد به طور جداگانه، با استفاده از آزمون تی، معناداریِ تغییراتِ به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به این p> است، تفاوت معناداری میان بسامد پایه در زبان فارسی و مازندرانی مشاهده نشد. درعین حال، تفاوتِ میانگینِ بسامد پایه آوا ها در آزمودنی های مرد و زن در زبان فارسیی پس از بررسی نتایج، فرضیة صفر پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. به عبارت دیگر، تغییرات بسامد پایه و انحرافِ معیار در زبان فارسی و مازندرانی در افراد دو زبانه معنادار نیست. اما تفاوت بسامد پایه در آزمودنی های مرد و زن معنادار است.